«موسيو»ي جمال آباد
نويسنده:رويا رضايي نژاد
تاريخ ورود«آندره گدار» به ايران، در واقع تاريخ تولد خيلي از بناهاي خاطره انگيز است
خيلي از ما از كنار موزه ايران و باستان رد شده ايم؛ همان اوايل خيابان امام خميني(ره)، توي خيابان 30 تير. عكس موزه را اين طرف و آن طرف زياد ديده ايم! اما شايد به ذهن هيچ كدام از ما نرسيده باشد كه ورودي اين موزه چقدر شبيه طاق كسري است. طاق كسري يا همان ايوان مدائن را كه يادتان هست؟ شكل خرابه هايش توي كتاب هاي درسي مان بود و كنارش شعر خاقاني را گذاشته بودند كه «ايوان مدائن را آيينه عبرت دان!» حالا همه اين صغري و كبري ها را چيديم كه بگوييم در اين مقاله قرار است از آندره گدار فرانسوي حرف بزنيم؛ كسي كه اين طاق كسري بزرگ را ساخته باورتان مي شود؟ آرامگاه حافظ شيراز، آرامگاه فردوسي در توس، دبيرستان ايرانشهر در يزد، ساختمان كتابخانه ملي و ساختمان موزه ايران باستان و البته خيلي از جاهاي ديگر مثل ميدان حسن آباد، ميدان مجاهدين يزد و البته نقشه كلي دانشگاه تهران هم مال همين جناب گدار است.
130 سال پيش (1881 ميلادي) در پاريس، شهر عشاق، بچه اي در خانواده گدار به دنيا آمد كه اسمش را گذاشتند آندره. شايد روح بابا مامان آندره هم خبر نداشت كه بچه شان قرار است وسط عمرش پا شود برود ايران و بشود يكي از تأثيرگذارترين آدم خارجي هاي دوره پهلوي در ايران. اما از همان 18 سالگي كه گدار پايش را گذاشت به دانشكده هنرهاي زيبا معلوم بود كه قرار است سري بين سرها در آورد. اين اتفاق اما انگار قرار بود در دوره چلچلي جناب گدار بيفتد؛ آن هم در يك كشور ديگر، سال 1307 دولت وقت ايران براي راه اندازي اداره كل باستان شناسي از آندره گدار دعوت كرد بيايد تهران. گدار هم كه عشق ايران شناسي بود و ايران برايش يك سرزمين رويايي، يك لحظه هم ترديد نكرد و دست زن دانش دوستش «يدا» را گرفت و آمد ايران. از همان اول هم خانه اي در روستاي جمال آباد(شمال غربي كاخ نياوران) گرفت و شد موسيوي جمال آباد. گدار در طول 32 سالي كه در ايران بود چند سمت مهم داشت، چند كتاب تحقيقي نوشت و از همه مهم تر چندين ساختمان را طراحي كرد. اولش شد رئيس اداره موزه ايران وزارت معارف، بعدش با حفظ سمت شد رئيس كتابخانه ملي، بعد كه موزه ايران باستان را طراحي كرد، رئيس آنجا هم شد و بعدش شد اولين رئيس دانشكده هنرهاي زيبا و از همان جا دكتراي افتخاري اش را هم گرفت. كتاب ها و مقاله هاي گدار درباره ايران بود و هنوز كه هنوز است همه شان به طور كامل به فارسي برگردانده نشده اند. او يك كتاب مفصل فقط درباره «طاق هاي ايراني» دارد، يك كتاب به زبان فرانسوي و يك مقاله مفصل درباره«ميل آهنگان» در 20 كيلومتري شمال مشهد! فكر كنيد كه نوشتن همه اين ها احتياج به سفرهاي طولاني تهران به اين طرف و آن طرف ايران دارد، آن هم خانوادگي، با امكانات دهه 10 و 20 ايران. عشق مي خواهد يا نه؟ آقاي عاشق باستان شناسي و معماري آخرش در 84 سالگي در پاريس سرش را گذاشت روي بالين و با خيالي نگران از حفاظت بناهايش مرد. بناهايي که با اينكه معمار فرانسوي دارند اما آن قدر ايراني هستند كه ما يك خاطره با آنها داريم:
منبع: نشريه همشهري جوان، شماره 307..
خيلي از ما از كنار موزه ايران و باستان رد شده ايم؛ همان اوايل خيابان امام خميني(ره)، توي خيابان 30 تير. عكس موزه را اين طرف و آن طرف زياد ديده ايم! اما شايد به ذهن هيچ كدام از ما نرسيده باشد كه ورودي اين موزه چقدر شبيه طاق كسري است. طاق كسري يا همان ايوان مدائن را كه يادتان هست؟ شكل خرابه هايش توي كتاب هاي درسي مان بود و كنارش شعر خاقاني را گذاشته بودند كه «ايوان مدائن را آيينه عبرت دان!» حالا همه اين صغري و كبري ها را چيديم كه بگوييم در اين مقاله قرار است از آندره گدار فرانسوي حرف بزنيم؛ كسي كه اين طاق كسري بزرگ را ساخته باورتان مي شود؟ آرامگاه حافظ شيراز، آرامگاه فردوسي در توس، دبيرستان ايرانشهر در يزد، ساختمان كتابخانه ملي و ساختمان موزه ايران باستان و البته خيلي از جاهاي ديگر مثل ميدان حسن آباد، ميدان مجاهدين يزد و البته نقشه كلي دانشگاه تهران هم مال همين جناب گدار است.
130 سال پيش (1881 ميلادي) در پاريس، شهر عشاق، بچه اي در خانواده گدار به دنيا آمد كه اسمش را گذاشتند آندره. شايد روح بابا مامان آندره هم خبر نداشت كه بچه شان قرار است وسط عمرش پا شود برود ايران و بشود يكي از تأثيرگذارترين آدم خارجي هاي دوره پهلوي در ايران. اما از همان 18 سالگي كه گدار پايش را گذاشت به دانشكده هنرهاي زيبا معلوم بود كه قرار است سري بين سرها در آورد. اين اتفاق اما انگار قرار بود در دوره چلچلي جناب گدار بيفتد؛ آن هم در يك كشور ديگر، سال 1307 دولت وقت ايران براي راه اندازي اداره كل باستان شناسي از آندره گدار دعوت كرد بيايد تهران. گدار هم كه عشق ايران شناسي بود و ايران برايش يك سرزمين رويايي، يك لحظه هم ترديد نكرد و دست زن دانش دوستش «يدا» را گرفت و آمد ايران. از همان اول هم خانه اي در روستاي جمال آباد(شمال غربي كاخ نياوران) گرفت و شد موسيوي جمال آباد. گدار در طول 32 سالي كه در ايران بود چند سمت مهم داشت، چند كتاب تحقيقي نوشت و از همه مهم تر چندين ساختمان را طراحي كرد. اولش شد رئيس اداره موزه ايران وزارت معارف، بعدش با حفظ سمت شد رئيس كتابخانه ملي، بعد كه موزه ايران باستان را طراحي كرد، رئيس آنجا هم شد و بعدش شد اولين رئيس دانشكده هنرهاي زيبا و از همان جا دكتراي افتخاري اش را هم گرفت. كتاب ها و مقاله هاي گدار درباره ايران بود و هنوز كه هنوز است همه شان به طور كامل به فارسي برگردانده نشده اند. او يك كتاب مفصل فقط درباره «طاق هاي ايراني» دارد، يك كتاب به زبان فرانسوي و يك مقاله مفصل درباره«ميل آهنگان» در 20 كيلومتري شمال مشهد! فكر كنيد كه نوشتن همه اين ها احتياج به سفرهاي طولاني تهران به اين طرف و آن طرف ايران دارد، آن هم خانوادگي، با امكانات دهه 10 و 20 ايران. عشق مي خواهد يا نه؟ آقاي عاشق باستان شناسي و معماري آخرش در 84 سالگي در پاريس سرش را گذاشت روي بالين و با خيالي نگران از حفاظت بناهايش مرد. بناهايي که با اينكه معمار فرانسوي دارند اما آن قدر ايراني هستند كه ما يك خاطره با آنها داريم:
حافظيه - افتتاح:1315
كلاه قلندران روي ستون هاي بهشت
بناي قديم كتابخانه ملي ايران- افتتاح:1316
خواهر كوچك تر موزه
بناي قديم آرامگاه فردوسي-افتتاح:1313
كه از باد و باران بيابد گزند
دبيرستان ايرانشهر يزد-افتتاح:1310
هر شهر، يك بنا
موزه ايران باستان-افتتاح:1316
كاخي كه زنده شد
ورودي موزه ايران باستان يك طاق بلند بالاست؛ آندره گدار مي دانست طاق كسري شاهكار معماري ايران دوره ساساني است. و همه دنيا اين نوع طاق را كه به اش مي گويند «طاق ضربي» به نام ايراني ها مي شناسند. براي همين ورودي بنا را جوري ساخت كه آدم را ياد ويرانه هاي ايوان مدائن بيندازد. يادتان باشد كه طاق كسري در زمان خودش بلند ترين طاق ايران بود و اين موسيو را بيشتر وسوسه مي كرد.
گدار در فضاي داخل موزه هم كارهايي كرده. او با ايجاد يك سقف بلند مي خواهد حس عظمت را در شما ايجاد كند. پنجره هاي بيرون حياط مركزي هم نور خوبي به فضا مي دهد. ولي انگار گدار مي دانسته كه بعدها خود اشياي باستاني فضا را غني مي كنند؛ براي همين فضاي داخلي را خيلي زلم زيمبو نكرده است.
اين ساختمان معروف آرامگاه فردوسي، دقيقاً هماني نيست كه آندره گدار ساخته بود. اين را هوشنگ سيحون از روي كار گدار دوباره ساخته است.
9ارديبهشت 1307 گدار به ايران آمد و در اداره کل باستان شناسي مشغول به کار شد. او 32 سال در ايران زندگي کرد.
سردر باغ ملي مال زمان قارجاريه است. اما ساختمان هاي اطراف آن مثل موزه پست را گدار ساخت. با سر ستون هايي شبيه تخت جمشيد.
اين ساختمان معروف آرامگاه فردوسي، دقيقاً هماني نيست که آندره گدار ساخته بود. اين را هوشنگ سيحون از روي کار ساخته است
منبع: نشريه همشهري جوان، شماره 307..