نور رمضان (1)

اگر ماه مبارک رمضان را «مکتب رمضان» بنامیم، سخن به گزاف نگفته ایم؛ زیرا سرشار از آموزه های اخلاقی، لبریز از درس چگونه زیستن و چگونه بودن و چگونه مردن و آکنده از پیام های والای عرفانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. اگر از فرصت رمضان به درستی استفاده شود، خلق انسان، نیکو می شود، ضعف های اخلاقی او از میان می رود و کمترین پاداش آن دست یابی به بهشت پروردگار خواهد بود. ماه رمضان، یک ماه تمرین برای چگونه بودن، چگونه خوردن،
يکشنبه، 25 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نور رمضان (1)

 نور رمضان (1)
نور رمضان (1)


 

نویسنده: سید محمود طاهری




 

 

اشاره
 

اگر ماه مبارک رمضان را «مکتب رمضان» بنامیم، سخن به گزاف نگفته ایم؛ زیرا سرشار از آموزه های اخلاقی، لبریز از درس چگونه زیستن و چگونه بودن و چگونه مردن و آکنده از پیام های والای عرفانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. اگر از فرصت رمضان به درستی استفاده شود، خلق انسان، نیکو می شود، ضعف های اخلاقی او از میان می رود و کمترین پاداش آن دست یابی به بهشت پروردگار خواهد بود. ماه رمضان، یک ماه تمرین برای چگونه بودن، چگونه خوردن، سحرخیز بودن و مهار و تعدیل غرایز نفسانی است و کسی که توانست دست کم، یک ماه، این گونه خود را بپرورد و این گونه باشد، نشانه آن است که می تواند ماه ها و سال ها نیز این گونه باشد. ماه رمضان فرصتی بی مانند برای شکوفا شدن است و آسان ترین زمان برای خودسازی و پالایش درون و کسب طهارت روحی؛ چرا که بر اساس فرموده حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)، «شیاطین در این ماه در غل و زنجیرند»، و بسی آشکار است که جنگیدن با دشمنی که در غل و زنجیر است، بسی آسان تر از دشمنی است که دست و پایش آزاد است. همه بزرگان برای ماه مبارک رمضان اهتمام ویژه ای قائل بودند و چون این ماه فرا می رسید، بیشترین تلاش را برای برگرفتن بیشترین بهره و اندوخته از این ماه می کردند. ماه رمضان کیمیاگری می کند، به گونه ای که حتی نفس های روزه دار را به «تسبیح» و خواب او را به «عبادت» تبدیل می کند، و مانع از آن می شود که حتی نفس و خواب نیز در آن بیهوده به هدر رود. به تعبیر زیبای صائب تبریزی:

 

یا سبو یا خم می یا قدح باده کنند
یک کف خاک در این میکده ضایع نشود (1)

پس قدر لحظه لحظه این ماه عزیز را بدانیم و از همه آموزه های آن درس بگیریم.
چو پیغامبر بگفت: «الصوم جُنّه» (2) پس بگیر آن را
که پیش نفس تیرانداز، زنهار این سپر مفکن
سپر باید در این خشکی؛ چو در دریا رسی آن گه
چو ماهی بر تنت روید به دفع تیر او جوشن (3)
$ بخش اول: نگاهی به درس ها و آموزه های ماه مبارک رمضان
 

1.مهار شکم بارگی
 

یکی از مبطلات روزه، خوردن و آشامیدن است. پیام اصلی این آموزه، مدیریت شکم و مهار زیاده روی غریزه خوردن و آشامیدن است. بر اساس حدیثی از امام رضا (علیه السلام)، «المِعده بیت الداءِ: معده خانه همه دردها و بیماری هاست» (4). بنابراین، با مهار معده در این ماه، زمینه برای سلامتی جسمانی نیز فراهم می آید.
آن حضرت در سخنی دیگر می فرماید: «لو انَّ الناس قصروا فی الطعام لاستقامت ابدانُهم؛ اگر مردم در غذا خوردن، به اندازه کم آن بسنده می کردند، هدف هایشان، استقامت و سلامتی می یافت». (5)
حضرت علی (علیه السلام) نیز در این باره می فرماید: «مَن کثر اکلهُ قلت صحتهُ و ثقلتُ علی نفسه مؤنته؛ کسی که زیاد بخورد، از سلامتی اش کاسته می شود و هزینه بیماری جسمانی او بر دستش گذاشته خواهد شد». (6)
آثار مهار شکم پارگی و ثمره های کم خوردن، تنها در سلامت جسمانی خلاصه نمی شود، بلکه در صیقل یافتن اندیشه و کسب زیرکی و هوشمندی نیز اثرگذار است. حضرت علی (علیه السلام) در این باره می فرماید: «من قل اکله صفی فکرُهُ، هر که خوردنش کم شود، فکر او صفا و صیقلی می یابد.» (7) و باز از آن حضرت است که «مَن کظتهُ البطنَهُ حجبتهُ عن الفطنَهٍ؛ کسی که پری معده، او را به رنج و تعب اندازد؛ مانع از زیرکی و تیزهوشی او می شود». (8)
«بی گمان ماه مبارک رمضان فرصت مناسبی است برای پی بردن به اسرار عالم و در این باره باید به همان مقدار غذایی که نیروی انسان را تأمین می کند، بسنده کرد. هیچ کس با پرخوری به جایی نمی رسد.
شکم که پر شد، راه فهم، مسدود می شود. شکم که پر خور هرگز چیز فهم نیست و هرگز به اسرار و باطن عالم پی نخواهد برد. شکم پارگی، بی ارادگی و خمودی می آورد و رعایت اعتدال در خوردن، سلامتی، طول عمر و نورانیت دل می بخشد. خوردن بیش از حد روح را سرگرم می کند تا غذای زاید هضم شود، و هم بدن را به سوخت و ساز بیشترین وادار می کند و سرانجام انسان را زودتر از موعد از پا در می آورد. نوعاً انسان های پر خور، عمر طولانی ندارند. زیاده روی در خوردن بر کسالت و خواب نیز می افزاید». (9)
 
آیت الله میرزا ملکی تبریزی در این باره می نویسد: «کم خوری و گرسنگی در ماه مبارک رمضان، فرصت خوبی برای این کار است - فایده های بزرگی برای انسان دارد؛ که از جمله آنها صفای دل است؛ زیرا «سیری» بخار معده را در مغز زیاده می کند و موجب می شود که حالت شبه هستی، عارض مشخص شود، و دل به سبب آن، از سیر در افکار و اندیشه های معنوی باز ماند. این در حالی است که گرسنگی و کم خوری، سبب صفای قلب و رقت آن شده، دل برای رسیدن به معرفت، آماده می شود و از برای گرسنگی، نوری است که می توان آن را حس کرد و از جمله فایده های گرسنگی، زبونی و انکار نفس و مهار زیاده روی در شادی کردن هاست- که خود یکی از عوامل سرکشی نفس است. زبونی و انکار نفس که حاصل گرسنگی است موجب می شود که آدمی در برابر پروردگارش آرام و فروتن گردد. و از جمله فواید گرسنگی و کم خوردن، زایل نمودن قدرت و فشار شهوات است. و فایده دیگر گرسنگی نیز، کم خوابیدن است، که خواب زیاد، موجب تباهی عمر آدمی خواهد بود... حال که این فایده ها را دانستی، به این نکته، واقف خواهی شد که چرا خداوند، گرسنگی را برای پذیرایی میهمان خود انتخاب کرده است؛ چرا که نعمتی بهتر و بالاتر از نعمت معرفت و قرب به پروردگار و دیدار او نیست، و گرسنگی، او مهم ترین سبب ها برای دست یابی به چنین مقصدی است». (10)
شهید مطهری نیز بر این باور است: «افراط در شکم خوارگی و توجه به صبحانه و ناهار و شام عالی و لذیذ و مرتب، گذشته از سایر مفاسد، روح و فکر را متوجه خود می کند و انسان را متوجه عالم پایین می کند و او را از توجه به جهان بالا باز می دارد. از جمله آفات شکم پارگی، اثری است که روح عزم انسان در جهت سست کردن آن می گذارد. یک شکم پر لذیذ، قادر است که یک تصمیم بزرگ را منفسخ کند. نیز شهوت شکم، روی شهوت فرج اثر می گذارد و محرک شهوت است و هر دوی اینها آدمی را وادار می کند به تهیه وسایل زیاد و حرص و جمع وسائل، اینها نیز تدریجاً آدمی را به تفاخر و تکاثر و در پی آن به حسد و طغیان می کشاند». (11)

2. حلال خواری
 

یکی از آموزه ها و درس های ماه مبارک رمضان، «حلال خواری» است. حلال خواری، آموزه ای است که ادعیه این ماه به ما می آموزد. در دعای ابوحمزه ثمالی می خوانیم: «اللهم ارزقنی من فضلک رزقاً حلالاً طیباً؛ خدایا؛ از فضل خودت مرا روزی حلال و پاکیزه روزی فرما».
در دعای سحرگاهان ماه رمضان نیز می خوانیم: «اسئلک یا ربَّ ان ترزقنی من رزقک الحلالِ الطیب؛ از تو درخواست می کنم، ای پروردگار من که از رزق حلال و پاکیزه، روزی ام فرما».
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز می فرماید: «طلبُ الحلالِ فریضه علی کل مسلم؛ طلب حلال بر هر مسلمانی واجب است». (12)
حضرت در جایی دیگر فرموده است: «بر بیت المقدس، فرشته ای است که هر شب ندا می کند: هر که حرام بخورد، خداوند، نه نماز مستحب و نه نماز واجب او را نمی پذیرد. (13)
بر اساس حدیثی دیگر از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) «هر که برای خانواده خود از راه حلال کوشش نماید او همانند مجاهد در راه خداست و کسی که به دلیل عفاف پیشگی، دنیا را از راه حلالش بطلبد در درجه شهدا خواهد بود». (14)
حلال خواری، پیش شرط استجابت دعاست که در حدیث نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) از آن یاد شده است. حلال خواری آموزه ای است که از همان آغاز ماه مبارک رمضان، روی آن تأکید شده است. در دعایی که مستحب است، در شب اول ماه مبارک رمضان بخوانیم، چنین آمده است: «خدایا افطار ما را از رزق حلال، روزی فرما. خدایا روزی ما را حلال و طیب و پاکیزه از ظلم و گناه و پیراسته از خطا و زشتی گردان. خدایا، جز از پاکیزه هایی که آمیخته با هیچ ناپاکی و حرام نیست، ما را اطعام مکن و روزی حلال را برای ما قرار ده.
بر اساس آموزه های دینی، روزی حلال، کمک خوبی برای توفیق در دین داری است. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «لا تدع طلب الرزق من الحلالِ؛ فانه عونٌ لک علی دینک؛ طلب روزی حلال را وامگذار، که روزی حلال تو را در دین داری کمک می کند.» (15)
در واقع، روزی حلال، تأثیری عمیق و ریشه دار در واقعیت وجود انسانی و در ساختن بدن و روح آدمی دارد و در جهت شکفتن استعدادهای نیک و حصول تصمیم ها و نیت های خوب در انسان، از نقشی سرنوشت ساز برخوردار است. (16)
همچنین «آن لقمه نانی را که انسان به دهن می گذارد، اگر از روی حساب نباشد؛ هرزه خوار می شود و انسان هرزه خوار، هرزه گو می گردد. بر این اساس، یکی از مهم ترین مراقبات این است که انسان، واردات و صادرات دهانش را مواظب باشد». (17)
عارف بزرگ، محمد اُوز جندی در این باره می نویسد:
بدان ای رونده راه خدای عزوجل که لقمه حلال را خاصیت عظیم است در روشن کردن دل، و لقمه حرام را اثری بزرگ است در تاریک کردن دل.
 
پیغامبر فرمود: «کسی که چهل روز غذای حلال بخورد، خداوند، قلبش را نورانی می کند، و چشمه های حکمت را از قلبش بر زبانش جاری می کند.» و بدان که عبادت اعضا و جوارح، دل را نورانی می کند به طریق طلا، اما لقمه حلال، دل را نورانی کند به طریق نهادن دارو بر موضع بیماری و این مؤثرتر باشد. بزرگان گفته اند: «پارسایی ده جزو است، نُه جزو آن، لقمه حلال، و یک جزو آن، عبادت های دیگر. (18)
شیخ بهایی در اشعاری دلنشین در این باره می گوید:

 

لقمه کاید از طریق مشتبه
خاک خور، خاک و بر آن دندان منه

کان تو را در راه دین مغبون کند
نور عرفان از دلت بیرون کند

لقمه نانی که باشد شبهه ناک
در حریم کعبه ابراهیم پاک

گر به دست خود فشاند بذر آن
ور به گاو چرخ کردی شخم آن

ور مه نو در حصادش (19) داس کرد
وز به سنگ کعبه اش دست آس کرد

ور به آب زمزمش کردی عجین
مریم آیین پیکری از حور عین

ور تو بر خوانی هزاران بسمله
بر سر آن لقمه پر ولوله

عاقبت خاصیتش ظاهر شود
نفس از آن لقمه ترا قاهر شود

در راه اطاعت ترا بی جان کند
خانه دین ترا ویران کند (20)

 

3. اخلاص
 

اخلاص در جوهر روزه نهفته است؛ زیرا عبادتی است خاموش و همانند نماز و جهاد و حج و ...، با هیچ حرکت بدنی و اعمال ظاهری همراه نیست و مادامی که شخص، خود اظهار روزه داری نکند، کسی از ظاهر او نمی تواند به روزه داری اش پی ببرد. بنابراین، روزه به طور طبیعی، شخص را به اخلاص و کار برای رضای خدا رهنمون می دارد در حدیثی قدسی، از اخلاص به «سری از اسرار الهی» تعبیر شده است که خداوند آن را تنها در قلب کسانی که دوستشان دارد، به ودیعه می گذارد: «الاخلاصُ سرٌّ من اسراری استودعته قلب من اجببت من عبادی؛ اخلاص، سری از اسرار من است که آن را [تنها] در قلب کسی که دوستش دارم به ودیعه می گذارم». (21)
این نشانه گران بهایی اخلاص و دشواری دست یابی به آن است. به تعبیر امام خمینی (رحمه الله) «خالص نمودن نیت از همه مراتب شرک و ریا و مراقبت و باقی مانده بر آن، از امور بسیار مشکل و مهم است، بلکه بعضی از مراتب آن، جز برای بزرگان از اولیاء الله میسر و میسور نیست». (22)
در دعاهای ماه مبارک، بارها به آموزه «اخلاص» اشاره و از خداوند درخواست قلبی پیراسته از ریا شده است.
در دعای ابوحمزه ثمالی می خوانیم: «اللهم ابرء قلبی من الریاءِ و الشَّکِّ و السمعه فی دینکَ، حتی یکون عملی خالصاً لک؛ خدایا قلب مرا از ریا و شک و حب تحسین دیگران در دین تو، پیراسته بدار، تا اینکه عمل من خالص تنها برای تو باشد.»
در دعایی که در سحرگاهان ماه مبارک رمضان می خوانیم، چنین آمده است: «لا تجعل شیئاً اتقرَّبُ به فی آناءِ اللیلِ و اطرافَ النهار ریاءً و لا سمعهٌ؛ و هر عملی را که برای تقرب به تو در ساعات شب و اطراف روز انجام می دهم، به انگیزه ربا و خودنمایی و جلب تحسین دیگران قرار مده».
نکته مهم درباره اخلاص این است که اخلاص به شکل دهی شخصیت حقیقی و راستین در انسان می انجامد و موجب می شود شخصیت شخص، از ژرفای درونش بجوشد؛ در حالی که ریاکاری و انجام کار برای مردم، به انسان شخصیتی کاذب و دروغین می بخشد و سبب می شود شخص، شخصیتش را بر اساس تحسین دیگران و مطابق با میل آنها شکل دهد، چنین شخصیتی که لرزان بوده، همواره آدمی را در بیم و هراس از دست رفتن آن نگه می دارد. بنابراین، بحث اخلاص، از منظر روان شناسی نیز در خور توجه است؛ زیرا از ساز و کارهای اصلی کسب شخصیت سالم و راستین به شمار می آید. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «طوبی للمخلصین اولئکَ مصابیحُ الهدی، تنجلی عنهم کلٌّ فتنه، ظلماء؛ خوشا بحال مخلصین که آنان چراغ های هدایتند، و هر فتنه تیره ای به سبب آنها زدوده می شود». (23)
حضرت علی (علیه السلام) نیز فرمود: «طوبی لمن اخلص للله عملهُ و عِلمَهُ و حبهُ و بعضه و اخذهُ و ترکهُ و کلامَهُ و صمتَهُ و فعلَهُ و قولهُ؛ خوشا به حال کسی که عمل و علمش و دوستی و دشمنی اش و انجام دادن و رها کردنش و سخن و سکوتش و کردار و گفتارش، فقط برای خدا باشد.» (24)

پي‌نوشت‌ها:
 

1. صائب تبریزی، دیوان، تصحیح، محمد قهرمان، ج4، ص 1742، غزل 3608.
2. روزه سپر است.
3. مولوی.
4. شیخ عباس قمی، سفینه البحار، ج 1، ص 792.
5. همان.
6. عبدالواحد تمیمی آمدی، غررالحکم و درر الکلم، ج 5، ص 393، ح 8903.
7. همان، ج 4، ص 299، ح 8462.
8. همان، ص 299، ح 8459.
9. آیت الله جوادی آملی، حکمت عبادات، صص 127 و 128.
10. آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی، مراقبات، ترجمه: علی رضا میرزا حکیم خسروانی، ج 1، صص 263-266.
11. مرتضی مطهری، یادداشت های استاد مطهری، ج 3، صص 396 و 397.
12. ملا محسن فیض کاشانی، محجه البیضاء، ج 3، ص 203.
13. امام محمد غزالی، احیاء العلوم، ج 2، ص 194.
14. محجه البیضاء، ج 4، ص 203.
15. محمدرضا حکیمی، محمد حکیمی و علی حکیمی، الحیاه، ترجمه: احمد آرام، ج 4، ص 650.
16. همان.
17. آیت الله حسن زاده آملی، مقالات ص 36.
18. این برگ های پیر، تصحیح: نجیب مایل هروی، ص 127.
19. دِرو.
20. شیخ بهایی، کلیات دیوان، به اهتمام: سید جواد معصومی، صص 113 و 114.
21. شهید ثانی (رحمه الله)، منیه المرید، ص 133.
22. امام خمینی (رحمه الله)، چهل حدیث، ص 330.
23. متقی هندی، کنزالعمال، ج 1، ص 299، ح 5268.
24. میزان الحکمه، ج 3، ص 1426، ح 475.
 

 

منبع: حسيني ايمني، سيد علي؛ اشارات، قم: مرکز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما، تابستان 1391.




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط