موج دوم استعمار زدایی

بعد از کنفرانس باندونگ و ملی شدن کانال سوئز مرحله دوم استعمارزدایی در جهان و به خصوص در قاره آفریقا شروع شد.
سه‌شنبه، 10 مرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
موج دوم استعمار زدایی
 موج دوم استعمار زدایی
 

نویسنده: موریس واعیس
ترجمه: سید حامد رضیئی


 
بعد از کنفرانس باندونگ و ملی شدن کانال سوئز مرحله دوم استعمارزدایی در جهان و به خصوص در قاره آفریقا شروع شد.
موقعیت در الجزایر که یکی از استان های فرانسه و محل سکونت تعداد زیادی از اروپاییان و به خصوص فرانسویان بود با تونس و مراکش که با حاکمیت واقعی خود تحت الحمایه فرانسه قرار گرفته بودند، متفاوت بود. «اتحادیه عرب» با سیاست فرانسه در کشورهای آفریقای شمالی مخالفت کرده و از احزاب ملی گرا در تونس، الجزیره و مراکش حمایت کرد. کشورهای عربی در اوت 1951 تصمیم گرفتند حل مشکل تونس را به سازمان ملل متحد واگذار کنند و پس از آن متوسل به شورای امنیت شدند.

جنبش ملی گرای تونس

ایتالیا و بعد از آن آلمان در زمان جنگ تونس را متصرف شدند و این سرزمین شاهد جنگ های خونینی با فرانسویان بود. جنبش ملی گرای تونس در همین زمان و به خاطر موقعیت بد کشور پدیدار شد. منصف بیگ که به همکاری با آلمان متهم شده بود از کار برکنار و لامین بیگ جای او را گرفت. در اکتبر 1951 حزب سنت گرای «دستور» و حزب طرفدار غرب به نام «نودستوریان» (1) به رهبری حبیب بورقیه و «سندیکای کلی کارگران تونسی» (2) خواستار استقلال سرزمین مجاور خود، لیبی شدند. حبیب بورقیبه رهبر مخالفان فرانسه، خواستار خودمختاری داخلی شد و لامین بیگ درخواست اجلاس ملی تونس و حکومت مسئول تونسی را داشت.
در دسامبر 1951 در زمان انتخابات در جنوب تونس شورش هایی شکل گرفت و فشار بر طرفداران حزب نو دستوریان شدت یافت و بعد از آن بورقیبه و وزرای کابینه دستگیر شدند. فرانسه برای برون رفت از مشکلات موجود، در ژوئیه 1952 نظام همکاری در حاکمیت را در چارچوب «اتحادیه فرانسه» ارائه داد که مورد قبول واقع نشد و شدت عمل فرانسه هم کارساز نبود. پیر مندس فرانس رئیس جدید شورای فرانسه در ژوئیه 1954 وارد تونس و در طی سخنرانی خود در قرطاجنه (3) خواستار خودمختاری داخلی تونس شد که دارای حکومت مخصوص خود بوده ولی در مسائل دفاعی، سیاست خارجی و روابط اقتصادی بین المللی تابع فرانسه باشد در همین زمان حبیب بورقیبه به عنوان مهم ترین و بهترین مبارز تونسی در اول ژوئن 1955 بعد از سه سال تبعید به تونس مراجعت کرد. مذاکرات بین فرانسه و تونس شروع و در بیستم مارس 1956 با استقلال کامل تونس موافقت شد.

نقش حاکمیت محمد بن یوسف در مراکش

محمد پنجم یکی از چهره های شناخته شده آفریقای شمالی است که در طی جنگ جهانی دوم خواستار استقلال کامل مراکش شده و مورد توجه و حمایت روزولت قرار گرفته بود. روابط مراکش با فرانسه بعد از جنگ به خاطر تلاش های علال فاسی مؤسس «حزب استقلال» و سخنرانی سلطان محمد در 1947 در طنجه (4) که در طی آن از «اتحادیه عرب» تعریف و تمحید کرده بود، دچار تنش گردید. مارشال ژوئن و بعد از وی ژنرال گیوم (5)- فرانسویان حاکم مقیم در مستعمره تونس - با اصرار تمام از سلطان وقت خواستند تا با حزب استقلال مخالفت کند ولی سلطان محمد در طی سخنرانی خود در نوامبر 1952 ملی گرایان مراکشی را به مقاومت فراخواند که بعد از آن دوران فشار و شورش فرا رسید. بعد از دسیسه های پاشای مراکش که از طرف بربرها به خصوص الجلاوی و کارمندان بلندپایه فرانسوی حمایت می شد، محمد پنجم که به قهرمان ملی استقلال تبدیل شده بود را از سلطنت کنار گذاشته و یکی از پسرعموهای وی را به تخت سلطنت نشاندند. محمد پنجم در تابستان 1953 به ماداگاسکار تبعید شد که بعد از آن شورش ها و سوء قصدهای زیادی در شهرهای مراکش شروع گردید. دولت فرانسه در سال 1955 تصمیم به مراجعت سلطان محمد گرفت و از وی دعوت کرد تا برای حل اختلافات به فرانسه مسافرت کند. به دنبال مذاکرات سن - کلو در پاریس محمد بن یوسف موافقت مراجعت به مراکش و استقلال این کشور را به دست آورد. محمد بن یوسف در شانزدهم نوامبر 1955 با پیروزی تمام وارد رباط پایتخت مراکش شد و به نام محمد پنجم بر تخت سلطنت نشست و در روز دوم مارس 1956 استقلال کامل خود را از طریق تونس به دست آورد.

الجزایر

موقعیت الجزایر با کشورهای دیگر شمال آفریقا که از سال 1945 با خشونت و شورش همراه بود، متفاوت است. الجزایر با اساسنامه و مقررات خاص، یکی از استان های فرانسه محسوب می شد و یک میلیون نفر از مجموع نُه میلیون نفر جمعیت الجزایر در 1945 را خارجی ها و به خصوص فرانسوی ها تشکیل می داد و الجزایر در واقع قسمتی از خاک فرانسه بود. اولین شورش در جشن های قدیسین در سال 1954 شروع شد و حاکمان وقت الجزایر با طرفداری از حفظ جمهوری و هماهنگ کردن آن با اصلاحاتی در الجزایر موافقت کردند که به عنوان نمونه می توان از مجمع انتخابات مرکب از مسلمانان و اروپاییان نام برد.
«جبهه ملی آزادی بخش الجزایر» (6) توانست با سرکشی، ایجاد شورش، تروریسم و جنگ های نامنظم پارتیزانی دامنه فعالیت های خود را توسعه دهد. گی موله نخست وزیر فرانسه در سال 1956 موقعیت خاص الجزایر را مورد توجه قرار داده و راه حل را در سه قسمت : آتش بس، انتخابات و مذاکرات ارائه داد و به دنبال پیشنهادهای مذکور عملیات نظامی را با لشکرهای جوانان داوطلب در الجزایر بیشتر کرد. دولت قبل از وی جرئت استفاده از فراخوان جوانان در ارتش به خاطر گسیل به هندوچین را نداشتند و گی موله در خارج از الجزایر در بیست و دوم اکتبر 1956 هواپیماها و کشتی های حامل رهبران شورشی را کنترل و در نوامبر همان سال به ترعه سوئز حمله کرد.
هواپیماهای فرانسه در هشتم فوریه 1958 واحدهای جبهه ملی آزادی بخش الجزایر را در روستای ساکیت سیدی یوسف در تونس را بمباران کردند. بعد از اقدامات اخیر روابط فرانسه با مراکش، تونس و کشورهای عربی دچار تنش بیشتری شد. آمریکا و انگلستان حکومت فرانسه را تحت فشار قرار داده و خواستار راه حل مناسب برای خروج از وضع اسف انگیز الجزایر شدند. مشکل الجزایر تهدیدی برای اعضای پیمان آتلانتیک شمالی بود.
مشکل موجود در الجزایر به مشکل بین المللی تبدیل شد و دولت فرانسه هر سال در شورای امنیت ملل متحد مورد اتهام قرار می گرفت و برای فرار از حکومت و دریافت قطعنامه ای از طرف شورا باید زیرکانه عمل می کرد. بازگشایی مذاکرات بین فرانسه و الجزایر به خشونت های سیزدهم مه 1958 منتهی شد و ژنرال دوگل دوباره قدرت را در فرانسه به دست گرفت. دوگل تنها مرد قدرتمند بعد از جنگ بود که می توانست از بروز جنگ های داخلی در فرانسه جلوگیری کرده، وحدت ملی را به کشور بازگرداند. جبهه ملی آزادی بخش در نوزدهم سپتامبر 1958 دولت موقت جمهوری الجزایر به رهبری فحرت عباس (7) سیاستمدار میانه رو را بنا نهاد. نگرانی دوگانه ای در تفکرات ژنرال دو گُل به وجود آمد زیرا باید از شکست مجدد استعمار فرانسه جلوگیری کرده و مشکلات الجزایر - که همچون زنجیری بر پای استعمار سنگینی می کرد- را حل و فصل کرده تا بتواهند در سیاست خارجی آزادانه عمل کند. دوگل در حال برنامه ریزی تدریجی سیاست های اقتصادی بود و برای اجرای آن دست به سوی شورشیان دراز کرد و در شانزدهم سپتامبر 1952 از آن ها تقاضای همکاری و کمک کرد. الجزایر دچار بحران های سیاسی شده و دست به قدرت نمایی زده و از راه زور وارد عمل شد و در ژانویه 1960 هفته پر از آشوب و کشت و کشتار به نام «هفته سنگرها» پدیدار شد. بعد از این آشوب ها مذاکرات مشکل ولی طولانی شروع شد و بالاخره در هجدهم مارس 1962 توافق های اویان بین فرانسه و الجزایر به امضا رسید. فرانسه طبق این قرارداد تضمین حقوق شهروندان اروپایی ساکن در الجزایر، حضور نظامی سه ساله، منافع اقتصادی صحرا را برای مدت پنج سال و وعده همکاری های تنگاتنگ فرانسه و الجزایر را به دست آورد. در نوزدهم مارس 1962 آتش بس اعلام و در سوم ژوئیه 1962 الجزایر اعلام استقلال کرد و بعد از آن تمام اروپاییان خاک الجزایر را ترک کردند.

استعمارزدایی در آفریقای سیاه

قبل از سال 1957 کشورهای اندکی در قاره آفریقا مستقل بودند ولی در طی پنج سال یعنی از 1957 تا 1962 تقریباً تمام سرزمین های آفریقایی استقلال خود را کسب کردند.

مسعتمره های سابق انگلستان

استقلال در این سرزمین ها به تدریج و مرحله به مرحله با اقدام مذاکرات و به صورت کاملاً آرام صورت گرفت. ساحل طلا به رهبری قوام نکرومه اولین مستعمره بریتانیا بود که تحت عنوان «کشور غنا» استقلال خود را کسب کرد. نیجریه در اول اکتبر 1960 و «سیرالئون» در بیست و هفتم آوریل 1961 مستقل شدند. تانگان ییکا مستعمره سابق آلمان که بعداً نصیب انگلیسی ها شد در بیست هشتم دسامبر 1961 به رهبری جولیوس نیرّره مستقل شد. جزیره زنگبار که شاهد آشوب ها و درگیری های قومی و سیاسی مهمی بود در دسامبر 1963 مستقل و با تانگانیکا در بیست و نهم سپتامبر 1964 «جمهوری متحد تانزانیا» را تشکیل داد.
استعمارزدایی در کنیا مشکلاتی دربرداشت زیرا به موازات حزب استقلال طلب «جومو کنیاتا»(8) جنبش تروریستی مائو مائو در حال گسترش بود. خشونت ها تا سال 1955 ادامه داشت و مدتی بعد یعنی در سال 1963 کنیا مستقل شد. اوگاندا در دسامبر 1962 با ورود به جامعه کشورهای مشترک المنافع استقلال خود را کسب کرد.
کشورهای آفریقای جنوبی از سال 1910 همچون اتحاد آفریقای جنوبی در چارچوب جامعه کشورهای مشترک المنافع استقلال خود را به دست آوردند. سرزمین های مستعمره انگلستان در آفریقای جنوبی شامل رودزیای جنوبی، رودزیای شمالی و نیاسالاند تحت عنوان «فدراسیون آفریقای مرکزی» اداره می شد. نیاسالاند در ژوئیه 1964 از اتحادیه خارج و تحت عنوان «مالاوی» مستقل شد. رودزیای شمالی به نام «زامبیا» مستقل و رودزیای جنوبی در آوریل 1964 بدون موافقت انگلستان و به طور یک جانبه ادعای استقلال کرد. رودزیای جنوبی علی رغم فشارهای انگلستان و کشورهای آفریقایی دست از استقلال برنداشت و بر سیاست یک جانبه خود اصرار ورزید. رودزیای جنوبی بعدها در «زیمباوه» نامیده شد.

مستعمره های سابق فرانسه

استعمارزدایی در کشورهای آفریقایی فرانسه زبان با مستعمرات انگلیسی زبان متفاوت و به گونه دیگری وارد عمل شد. سیاست فرانسه در مرحله اول سیاست طرفداری از مهاجران اروپایی بود که بعداً با پیگیری قوانین کلی در چارچوب «اتحادیه فرانسوی» با استقلال کشورها موافقت کرد.
تمام مستعمرات سابق فرانسه در آفریقای سیاه و جزیره ماداگاسکار طبق قانون اساسی جمهوری چهارم به عنوان «سرزمین های ماوراء بحار» جزو خاک فرانسه محسوب می شد و ساکنان چنین سرزمین هایی با توجه به تفکرات تمرکز گرایی و فدرالیسم، شهروند فرانسوی محسوب و نمایندگان خود را برای مجالس فرانسه انتخاب می کردند. نخبگان آفریقایی به تدریج از فدراسیون کناره گیری کرده و خواستار خودمختاری شدند.

قانون دِفِر (9)

جنبش استقلال طلبی در چهار گوشه جهان آغاز شده بود و از کنفرانس باندونگ در 1955 تا استقلال غنا در سال 1957 باعث شد تا کابینه گی موله در چارچوب قابل قبولی به تحولی انعطاف پذیر در کشورهای آفریقای سیاه و ماداگاسکار بپردازد. در همین کابینه تصمیم گیری شد تا «قانون - کادر» و یا قانونی برای اجرای اصول کلی در بیست و سوم ژوئن 1956 به تصویب برسد که در آن خودمختاری به همراه با ایجاد مجالس و انتخابات مستقیم برای «مجلس عمومی» هریک از مستعمرات به طور جداگانه پیش بینی شده بود. این قانون که از آن به نام قانون دِفِر یاد می کنند، موقعیت را با کمک کشور فرانسه در صلح و آرامش کامل برای فراگیری نخبگان آفریقایی و کسب تجربه آن ها در خودگردانی مستعمرات فراهم کرد. کامرون و توگو که در سال 1922 طبق حکم جامعه ملل در اختیار فرانسه قرار گرفته بودند. در سال 1946 تحت قیمومیت فرانسه درآمدند. جمهوری توگو در سال 1956 خودمختاری کامل خود را کسب کرد و در بیست و چهارم آوریل 1960 مستقل شد. کامرون فرانسه را در اول ژانویه 1960 با اتحاد با کامرون مستعمره سابق انگلستان «جمهوری کامرون» را به وجود آورده و هر دو مستقل شدند.

جامعه فرانسوی

ژنرال دوگل بعد از کسب مجدد قدرت، قانون استقلال سرزمین های ماوراء بحار را تصویب و تأکید کرد که آفریقایی ها خواهند توانست در هنگام همه پرسی یکی از دو موضوع بعدی را انتخاب کنند؛ وابستگی و عضویت به «جامعه فرانسوی» و یا استقلال و جدا از این جامعه. در بیست و سوم سپتامبر 1958 یازده کشور از بین دوازده کشور مستعمره فرانسه در آفریقای غربی و استوایی قانون اساسی جمهوری پنجم فرانسه را پذیرفتند و عضو جامعه فرانسه شدند که به آن ها خودمختاری کامل داخلی عطا گردید ولی مسائل مربوط به سیاست خارجی و دفاع ملی در اختیار فرانسه بود. در بین مستعمرات فرانسه، گینه که در رأس آن سکوتوره قرار گرفته بود، در سال 1958 تنها سرزمینی بود که از بین دوازده کشور مستعمره حاضر به پذیرش پیشنهاد فرانسه نشد. کلیه کشورهای آفریقایی عضو «جامعه فرانسوی» در سال 1960 از فرانسه خواستار برنامه ریزی و تصمیم گیری درباره سیاست خارجی و دفاع ملی خود شدند؛ و با این ترفند توانستند غیر مستقیم استقلال خود را کسب کنند ولی پیمانی مبتنی بر همکاری متقابل با فرانسه امضا کردند. سنگال، سودان و ماداگاسکار در بیست و ششم ژوئن 1960، کنگو، گابن، جمهوری آفریقای مرکزی و چاد کشورهای مشهور به وفاق ملی؛ ساحل عاج، داهومی (جمهوری خلق بنین)، ولتای علیا، نیجر و موریتانی در نوزدهم اکتبر 1960 استقلال خود را کسب کردند. مراکش نیز خواستار قسمتی از خاک موریتانی بود.

استقلال کنگو

تب ملی گرایی به دنبال تغییراتی که در کشورهای فرانسه زبان آفریقای سیاه به وجود آمده بود دامنگیر کنگو مستعمره بلژیک شد. کنگو وسیع ترین و غنی ترین سرزمین آفریقای سیاه در بین مستعمرات فرانسه و بریتانیا و دارای معادن غنی اورانیوم و مس در منطقه کاتانگا است. بلژیک تا قبل از سپیده دم استقلال طبی نقش سیاست پدرانه را بازی کرد ولی به طور ناگهانی در سی ام ژوئن 1960 تقاضای کازاووبو و لومومبا (10) ملی گراهای کنگو را بررسی و با استقلال کنگو موافقت کرد که بعد از آن کازاووبو رئیس جمهور و لومومبا نخست وزیر کنگو شدند. بعد از ژوئن 1960 این سرزمین محل حوادث و وقایع و شاهد جنگ های داخلی زیادی بود. تمرکزگراها از لومومبا طرفداری و فدرالیست ها به رهبری موسی چومبه (11) مدعی استقلال منطقه کاتانگا بودند. خطر داخلی کنگو به خطر بین المللی تبدیل شد و تهدیدات اتحاد جماهیر شوروی و دخالت کلاه آبی ها در مناقشات داخلی به خاطر اختلاف و درگیری بین طرفداران غرب و لومومبا که از اردوگاه کمونیست حمایت می شد به وجود آمد. در همین زمان ارتش کنگو به فرماندهی موبوتو وارد عمل شد. در درگیری ها به عمل آمد پاتریس لومومبا دستگیر و در فوریه 1961 به قتل رسید و همزمان داگ هامار شولد سوئدی دبیر کل سازمان ملل متحد که تلاش های زیاد ولی بدون نتیجه برای صلح در کنگو انجام داده بود در هجدهم سپتامبر 1961 در حین مأموریت، در سانحه هوایی جان خود را از دست داد. مبارزات جدایی طلب با تلاش های سازمان ملل متحد جای خود را به وحدت و یکپارچگی کنگو داد و این وحدت در نوامبر 1965 و در زمان حکومت ژنرال موبوتو به اوج خود رسید.
رواندا و بوروندی که قبلاً تحت قیمومیت بلژیک قرار داشتند در اول ژوئیه 1962 با همدیگر ائتلاف و بعد از استقلال «جمهوری رواندا» را پایه ریزی کردند.

باقیمانده مستعمرات آفریقایی سیاه در سال 1962

صحرا مستعمره اسپانیا، نواحی ساحلی سومالی یعنی سرزمین های عفا و ایسا، جزایر کاپ ورت، سائوتوم و پرنسیب، گینه پرتغال، آنگولا و موزامبیک تنها سرزمین های مستعمره آفریقای بودند که نتوانستند استقلال خود را کسب کنند. مستعمرات پرتغال در حکم استان های این کشور محسوب می شدند که در آنجا به سیاست جذب سرزمین های مستعمره متوسل شده بودند. استقلال سرزمین های آفریقایی باعث ناآرامی و شورش هایی در این سرزمین ها گردید.

پی نوشت ها :

1. Neo-Destourian
2. UGTT=union Generale des Travailleus Tunisiens
3. carthage
4. Tanger
5. Marechal juin,General Guillaume
6. FLM=Front de liberation National
7. Fehrat Abbas
8. jomo kenyatta
9. گاستون دِفِر Gaston Defferre (1910-1986) سیاستمدار دست چپی فرانسوی که از 1956 تا 1957 وزیر مستعمرات فرانسه بود. وی نماینده مجلس، سناتور و حتی داوطلب ریاست جمهوری فرانسه در سال 1969 بود که پنج درصد آرا را به خود اختصاص داد و در سال 1982 در زمان ریاست جمهوری میتران وزیر کشور و مأمور تمرکززدایی در فرانسه شد و قانونی را در مارس 1982 به تصویب رسانید که در آن مناطق فرانسه تحت عنوان «مجموعه سرزمین های فرانسه» شناخته شد.
10. kassauvbu / Lumummba
11. Moise Tschombe

منبع: واعیس، موریس؛ تاریخ روابط بین الملل از 1945 تا 2008، تهران: امیر کبیر، 1390.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
بزرگترین قرآن خطی جهان
بزرگترین قرآن خطی جهان
واکنش وزارت امور خارجه به قتل شهروند ایرانی در سوئد
play_arrow
واکنش وزارت امور خارجه به قتل شهروند ایرانی در سوئد
بقائی: اجازه دخالت بیگانگان را در روابط همسایگی نمی‌دهیم
play_arrow
بقائی: اجازه دخالت بیگانگان را در روابط همسایگی نمی‌دهیم
بقایی: از توقف جنگ در اوکراین حمایت می کنیم
play_arrow
بقایی: از توقف جنگ در اوکراین حمایت می کنیم
رهبر انقلاب: تهدید نرم افزاری دشمن تا امروز بر ملت کارساز نبوده است
play_arrow
رهبر انقلاب: تهدید نرم افزاری دشمن تا امروز بر ملت کارساز نبوده است
بقایی: در سطح عالی در مراسم تشییع شهید نصرالله شرکت می‌کنیم
play_arrow
بقایی: در سطح عالی در مراسم تشییع شهید نصرالله شرکت می‌کنیم
سخنان نماینده ولی فقیه و امام جمعه تبریز در محضر رهبر انقلاب
play_arrow
سخنان نماینده ولی فقیه و امام جمعه تبریز در محضر رهبر انقلاب
همخوانی سرود توسط مردم آذربایجان شرقی در حسینیه امام خمینی(ره)
play_arrow
همخوانی سرود توسط مردم آذربایجان شرقی در حسینیه امام خمینی(ره)
لحظه ورود رهبر انقلاب به حسینیه امام خمینی(ره)
play_arrow
لحظه ورود رهبر انقلاب به حسینیه امام خمینی(ره)
اشک‌های رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ!
play_arrow
اشک‌های رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ!
حال و هوای حسینیه امام خمینی(ره) پیش از حضور رهبر انقلاب
play_arrow
حال و هوای حسینیه امام خمینی(ره) پیش از حضور رهبر انقلاب
شیخ نعیم قاسم: اسرائیل باید تا ۲ روز دیگر از تمام خاک لبنان خارج شود
play_arrow
شیخ نعیم قاسم: اسرائیل باید تا ۲ روز دیگر از تمام خاک لبنان خارج شود
طلائیه؛ مشهد شهدای ایران
play_arrow
طلائیه؛ مشهد شهدای ایران
تظاهرات مردم کره جنوبی در مخالفت با طرح ترامپ
play_arrow
تظاهرات مردم کره جنوبی در مخالفت با طرح ترامپ
هشدار مجلس به بانک‌های متخلف رفع مسدودی چک های برگشتی
play_arrow
هشدار مجلس به بانک‌های متخلف رفع مسدودی چک های برگشتی