تحقیق های بی نتیجه

جریان کامل ربودن امام موسی صدر در لیبی از سال 1978 تا سقوط نظام دیکتاتوری قذافی
چهارشنبه، 11 مرداد 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تحقیق های بی نتیجه
تحقیق های بی نتیجه
 

نویسنده: نبیل سیف
ترجمه و تنظیم: حسین نخلی


 

جریان کامل ربودن امام موسی صدر در لیبی از سال 1978 تا سقوط نظام دیکتاتوری قذافی

امام موسی صدر با لیبی و حکام آن هیچ ارتباطی نداشت و در اوضاع پریشان جنگ داخلی لبنان با لیبی و دخالت آن کشور در امور لبنان مخالف بود. همچنین در سلسله دیدارهای بین لیبی و لبنان هیچ دیداری بین او و مسئولین لیبیایی صورت نگرفت. هنگامی که گروهی از سران لیبی در سال 1976 به مدت 45 روز جلسات مختلفی با مقامات لبنانی داشتند، امام موسی صدر در این دیدارها تنها شخصیتی بود که هیچ دیداری با لیبیایی ها نداشت. در ابتدای سال 1976 میلادی حملات تبلیغی ناجوانمردانه و علنی ای بر ضد امام موسی صدر و ارتباطتش با لیبی از سوی طرف های معروف سیاسی لبنان شکل گرفت.
امام موسی صدر در جریان تجاوز صهیونیست ها به جنوب لبنان در تاریخ 1978/3/14 حرکتی را برای تشکیل گروهی از کشورهای حاشیه خلیج فارس انجام داد که این گروه بتواند همایشی را برای مذاکره در مورد پایان دادن جنگ لبنان تشکیل دهد و به اصطلاح جنوب لبنان را از وجود صهیونیست ها پاک کند. این گونه بود که امام نام موسی صدر به شکلی در صحبت هایش با روزنامه «اخبار الخلیج» بحرین مطرح شد.

واقعیت های دیدار لیبی

این دیدار بنابر درخواست مخصوص رئیس جمهور الجزایر (هواری بومدین) در جریان جلسه اش با امام موسی صدر شکل گرفت. بنای این جلسه، تصمیم گیری های مهم در مورد وضعیت نظامی لبنان بود.
امام موسی صدر در آگوست سال 1978 همراه دوست خود شیخ محمد یعقوب و روزنامه نگاری به اسم سید عباس بدرالدین به دعوت رسمی مقامات لیبیایی جهت برگزاری جلساتی با قذافی از لبنان خارج شد. این تیم در هتل «شاطی» در طرابلس غربی ساکن شدند. آمار سامانه های خبری لیبی اخبار رسیدن ایشان به لیبی و روزهای سکونت وی در آنجا را پوشش ندادند. ارتباطات او با خارج از لیبی را برخلاف عادت همیشگی امام موسی صدر که همیشه در سفرهایش با مجلس شیعیان لبنان و همچنین خانواده خود ارتباطات زیادی برقرار می کرده، قطع کردند.
هدف سید عباس بدرالدین از همراهی امام موسی صدر در این سفر، پوشش خبری فعالیت های او از طریق خبرگزاری رسمی لبنان بود؛ امری که هیچوقت اتفاق نیفتاد.
طبق گزارش های ثبت شده، امام موسی صدر قرار جلسه ای را برای شب 29 یا 30ماه آب عربی داشته، که قذافی این جلسه را به بهانه جلسه با گروهی از لبنانی ها که بین آنها بشاره مرهج، طلال سلمان، اسعد المقدم، منح الصلح، بلال الحسن و محمد قبانی به چشم می خورند، لغو می کند. همین طور در این گزارش ها آمده امام موسی صدر آخرین باری که همراه دوستش دیده شده، ساعت یک بعد از ظهر 31 ماه آب عربی در راه هتل محل سکونت خود با ماشین های رسمی لیبیایی بوده.
آنها می رفتند در جلسه ای شرکت کنند که گروهی از علمای دمشق در تاریخ 21 سپتامبر 1978 با قذافی تشکیل داده بودند و این جلسه قرار بوده در ساعت یک و نیم بعد از ظهر همان روز تشکیل شود که قذافی مدعی است آن روز به او خبر داده اند که امام موسی صدر و دوستش بدون اطلاع، لیبی را ترک کرده اند که این امر باعث شگفتی او شده.
اما گزارشات فراوان از منابع متعدد به برگزاری این جلسه و وقوع بحث و جدل تند و اختلاف نظرهای جدی در مسئله لبنان و تأثیر لیبی شکل گرفته است؛ و این مسئله در صحبت های ملک خالد و ملک فهد در تاریخ 1979/2/25 در جمع
گروهی از نمایندگان لبنانی که به عربستان سعودی جهت پیگیری مسئله امام موسی صدر رفته بودند، تأیید شد. در این گروه نام آقایان محمود عمار و محمد یوسف بیضون به چشم می خورد.
این در حالی است که نقل قول های متعددی از منابع دولتی و مستقل بر باقی ماندن امام موسی صدر حتی بعد از آن جلسه در لیبی ذکر شده، که از مهم ترین آنها می توان به صحبت های وزیر خارجه سابق لیبی آقای «التریکی» اشاره کرد.

موضع مقامات رسمی لیبی در قبال اختفای امام موسی صدر

مقامات دولتی لیبی، ابتدا قضیه اختفای امام موسی صدر و دوستش را منکر شدند؛ تا جایی که حتی قذافی از صحبت کردن تلفنی با رئیس جمهور لبنان آقای «سرکیس» در تاریخ 1978/9/12 که برای پیگیری جریان تماس گرفته بود سرباز زد.
بعد از فعال شدن پیگیری های رسانه ای و دولتی و بعد از جلسه قذافی با یاسر عرفات، بیانیه ای رسمی از سوی دولت لیبی به تاریخ 1978/9/17 منتشر شد که در آن در مغالطه ای آشکار، مجدداً بر ترک امام موسی صدر از لیبی در عصر روز 1978/8/31 به سمت ایتالیا به همراه هواپیمای ایتالیایی تأکید شد. به همین خاطر دولت لبنان در تاریخ 1978/9/13 تیمی متشکل از اعضای امنیتی را جهت تحقیق و تفحص به لیبی و ایتالیا اعزام کرد که دولت لیبی از ورود آن به لیبی جلوگیری کرد و مأموریت این تیم به ایتالیا خلاصه شد.
این تیم در گزارشش به لبنان تأکید کرد که امام موسی صدر و دوستش هیچگاه به رم نرسیده اند و هیچگاه نیز لیبی را در موعد مورد ادعای دولت لیبی ترک نکرده اند.

تحقیق قضایی دادگاه اولیه ایتالیایی

کیف های امام موسی صدر و دوستش و همچنین سید عباس بدرالدین در هتلی به نام «هالیدی این» در رم پیدا شده. مقامات امنیتی و قضایی بعد از تحقیقات دقیق، قراری را در تاریخ 1979/6/7 به این شرح صادر کردند: «موسی صدر هیچگاه لیبی را با هواپیمای ایتالیایی ترک نکرده و با هیچگونه وسیله حمل و نقلی به ایتالیا نرسیده.»
سخنان نماینده مدعی العموم ایتالیا در تاریخ 19 می 1979 براین تاکید می کند که آنها هیچگاه لیبی را ترک نکرده اند. دولت ایتالیا به صورت رسمی به دولت لبنان، مجلس شیعیان لبنان، دولت سوریه و دولت جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که امام موسی صدر و دوستش هیچگاه به خاک ایتالیا وارد نشده اند و از این کشور به صورت ترانزیت عبور نکرده اند و همچنین مجلس اسلامی شیعیان لبنان در دفعات مختلف و مخصوصاً در کنفرانس خبری که نایب رئیس مجلس جناب شیخ محمد مهدی شمس الدین در بیروت برگزار شد، قذافی و دولتش را مسئول ناپدید شدن امام موسی صدر اعلام کرد.

تحقیق قضایی دادگاه دوم ایتالیایی

مقامات لیبی از دولت ایتالیا درخواستی را برای بررسی مجدد قضایی و امنیتی راجع به امام موسی صدر در تاریخ 15 فوریه 1980 ارسال کردند.
ایتالیا ادعا کرد این قضیه را بعد از 14 ماه از زمان اتفاق پیگیری کرده و با این حال بعد از تحقیقات گسترده ای مجدداً تحقیقات خود را از سرگرفته و به همین مناسبت افسر تحقیق ایتالیایی به لیبی و لبنان سفر کرد. در این سفر با شاهدان بسیاری صحبت شد؛ مخصوصاً کسانی که در ایام سکونت امام موسی صدر در لیبی با ایشان جلسه داشتند. آنها ادعا کردند که ایشان و همراهش را هنگام رفتن به هتل «شاطی» در طرابلس جهت دیدار با قذافی (همان جلسه ای که بعد از آن مفقود شدند) دیده اند و پس از آن دیگر به هتلی که چمدان های آنها آنجا بودند برنگشته اند؛ همان چمدان هایی که بعداً آنها را در هتلی در رم پیدا کردند. نتیجه تحقیقات دادگاه دوم نیز همانند دادگاه اول این بود که امام موسی صدر هیچگاه به ایتالیا وارد نشده و حتی هیچ گذر ترانزیتی از خاک، آب یا هوای ایتالیا جهت رسیدن به کشورهای دیگر نداشته است.

دادگاه لبنان

دولت لبنان بیانیه ای به شماره 3794 در تاریخ 4 فوریه 1980 صادر کرد که قضیه اختفای امام موسی صدر و دوستش تجاوزی بود به حریم امنیت داخلی لبنان؛ و این پرونده را به دادستان لبنان ارجاع داد. همچنین وزیر دادگستری لبنان قراری به شماره 72 در تاریخ 6 فوریه 1981 صادر کرد که قاضی «طربیه رحمه» را به عنوان قاضی این پرونده منصوب کرد، که قاضی «رحمه» این اقدام را عملی در جهت ایجاد تفرقه بین طوایف لبنانی تشخیص داد و قراری به تاریخ 18 نوامبر 1986 صادر کرد که در آن تصریح نمود دلایل و شاهدانی وجود دارد که ثابت می کند امام موسی صدر در لیبی از دیدگان پنهان شده.
در تاریخ 25 مارس سال 2002 خانواده مفقودین از مسئول تحقیق پرونده اول در لبنان خواستند که به مکالمات قذافی با مسئولین دولتی لیبی توجه کنند، که این مکالمات با اظهارات قبلی قذافی در مورد سفر امام موسی صدر به ایتالیا در تناقض است؛ و چون دولت لیبی در باتلاقی بزرگ در جریان اختفای امام موسی صدر گیر افتاده بود اجازه گوش دادن به مکالمات مذکور را ندادند.

پیشرفت های مبهم در ایتالیا

در پیشرفت های ناگهانی و به درخواست مقامات لیبی در دیدار نخست وزیر ایتالیا (برلوسکنی) از طرابلس غربی، پرونده قضایی در ایتالیا مجدداً پیگیری شد؛ آن هم به صورت بسیار تاریک و بدون در جریان گذاشتن خانواده های مفقودین در لبنان یا ایران.
پرونده بدون در نظر گرفتن بیانیه صادر شده در سال 1982 و بدون در نظر گرفتن اعتراف صریح قذافی در مورد اختفای امام موسی صدر و دوستش، فقط به گوش دادن مجدد شهادت بعضی از شاهدان که قبلاً کذب شهادت آنها در قرار دادگاه ایتالیا در سال 1982 ثابت شده بود اکتفا کردند، که بر اثر اثبات دروغ بودن این شهادت ها، پرونده باز ماند تا دلایل جدیدی مبنی بر مفقودی امام موسی صدر در خاک ایتالیا پیدا شود.

لبنان به صورت رسمی قضیه امام موسی صدر را در رم پیگیری می کند

برلوسکنی (رئیس جمهور ایتالیا) در سفر همتای لبنانی خود، فواد سینیوره در سال 2006 در رم تاکید کرد تمامی سعی خود را خواهد کرد که در کشف حقیقت پرونده امام موسی صدر به لبنان کمک کند؛ همچنان که ایتالیا تلاش کرد که مقدمات مشارکت وزیر دادگستری لبنان و ایتالیا را در جهت پشیبرد جریان پرونده امام موسی صدر به جلو فراهم کند.
همان گونه که رئیس مجلس نمایندگان لبنان، نبیه بری در چند روزی که در ایتالیا به سر می برد مذاکراتی را جهت به جریان انداختن پرونده امام موسی صدر و دوستش انجام داد، در زمانی دیگر قاضی تحقیق نظامی «سمیح الحاج» مامور به سفر ایتالیا جهت پیگیری تحقیقات دادگاه دوم درباره امام موسی صدر شد و بعد از درخواست قاضی «سهیل عبدالصمد» محقق دادگستری در پرونده فقدان امام موسی صدر جهت کناره گیری از پرونده به دلایل شخصی و بعد از موافقت شورای عالی قضایی در جلسه خود به ریاست «آنطوان خیر» و حضور اعضای شورای عالی در تاریخ 1 یولیوی 2006 وزیر دادگستری قرار شماره 625 را صادر کرد که در آن قاضی «سمیح الحاج»، مسئول تحقیق پرونده در دادگاه نظامی شد.
در این قرار آمده است که وزیر دادگستری مشخص نمود:
ماه اول: قاضی «سمیح الحاج» مسئول تحقیق پرونده در دادگاه نظامی که در آن اقدام علیه امنیت داخلی لبنان و فقدان امام موسی صدر و دوستانش و تمام کسانی که در هر قالبی در این امر دخیل بودند مطرح شده.
در تاریخ 5 آگوست 2007 جلسه ای به ریاست محقق دادگستری «سیمح الحاج» جهت اطلاع رسانی از محتویات پرونده تشکیل شد و در آخر قرار شد جلسه ای در روز دوم ماه آینده تشکیل شود و هفده نفر از مدعیان دولتی لیبی که متهم به شرکت در ربودن امام موسی صدر و همراهش هستند، احضار شوند. بعد از سرباز زدن لیبی از احضار آنها از طریق منابع دیپلماسی، قاضی «الحاج» مجبور به صدور حکم غیابی برای متهمان در دادگاه شد.
در 21 آگوست 2007 نیز احکام قضایی لبنانی برای شش نفر از هفده نفر که از مسئولین دولتی لیبی بودند به جرم مشارکت در ربودن امام موسی صدر و همراهش، حکم بازداشت غیابی صادر کرد و آنها را از طریق اینترپل تحت تعقیب قرار داد و برای یازده نفر دیگر نیز اقداماتی را انجام داد.
ضمناً افسر تحقیق پرونده قاضی «سمیح الحاج» گروهی فنی را جهت بررسی دقیق گذرنامه ای که منسوب به امام موسی صدر در ایتالیا پیدا شده و به مسئولین لبنانی تحویل داده شد، به کار گمارد تا تحقیقات لازم را انجام دهد و ثابت شود آیا شخص دیگری از این گذرنامه جعل برای سفر به رم استفاده کرده یا خیر.
در تاریخ 7 فوریه سال 2008 افسر تحقیق قاضی «سمیح الحاج» از معمر قذافی درخواست کرد در ساعت 9 صبح 23 آوریل 2008 در دادگاه حاضر شود و این احضاریه به شماره 1981/1 به دادگاه نظامی ارسال شد و در آن معمر قذافی به جرم آدم ربایی، مخفی کردن، گرفتن آزادی و تقلب و استفاده از جعلیات تحت تعقیب قرار گرفته بود.
در درخواست قضایی قید شده بود اگر قذافی در موعد مقرر به دادگاه نیاید، حکمی غیابی به استناد دو ماه 165 و 166 علیه او صادر خواهد شد، در ختم جلسه 23 آوریل 2008 قاضی «سیمح الحاج» اختتام تحقیقاتش را در این پرونده اعلام و آن را به مجلس نمایندگان برای مطالعه و اتخاذ تصمیم جدید ارجاع داد؛ و منابع مطلع خبر دادند که قاضی «میرزا» در ادامه پرونده مربوط به امام موسی صدر در تاریخ 21 آگوست 2008 حکم اعدام برای معمر قذافی و شش نفر از بزرگان دولت لیبی به استناد ماده 218/569 از سری قوانین مجازات لبنان صادر کرده است.

پرونده امام موسی صدر

بعد از سقوط و مرگ دیکتاتور
سرهنگ قذافی که در پرونده اش زندانی کردن یاسر عرفات و یکی از رهبران اهل تسنن را نیز دارد، این بار محکوم به اعدام شده بود؛ اما مگر می شد دیکتاتور لیبی را اعدام کرد؟!
گذر زمان و تحولات بیداری اسلامی در منطقه خاورمیانه حکم اعدام سرهنگ را به دست انقلابیون لیبی امضا کرد.
پخش تصاویر کشته شدن سرهنگ، پرونده مفتوح امام موسی صدر را با ابهامات بیشتری مواجه می ساخت.
مهدی فروزانفر داماد امام موسی صدر در گفت و گو با شرق گفت: «هر چند مرگ قذافی و افشا نشدن اطلاعاتی که داشت برای تاریخ لیبی و پرونده امام خسارت است اما پس از مرگ او، درهای امید بخش دیگری به روی خانواده امام صدر گشوده شده».
حالا گروه لبنانی پیگیر پرونده امام صدر و دستگاه دیپلماسی ایران راحت تر می توانست سرنوشت امام موسی را در لیبی پیگیر باشد.
خلیل علی حمدان، عضو هیات لبنانی در سفرش به ایران در مصاحبه ای با خبرگزاری مهر می گوید: «طبق آخرین اطلاعاتی که بعد از سقوط قذافی به دست ما رسیده، معتقدیم امام موسی زنده است و هم اکنون در لیبی به سر می برد. دیکتاتور محل حبس امام صدر را دائماً تغییر می داد تا کسی نتواند به او دسترسی پیدا کند.»
دکتر صالحی، وزیر امور خارجه کشورمان طی سفر خود در نیمه آبان ماه امسال به لیبی موضوع امام موسی صدر را در دستور کار دستگاه دیپلماسی قرار داد. به هم ریختگی کشور لیبی، مصطفی عبدالجلیل رئیس شورای انتقالی این کشور را از پاسخ دقیق به ایران عاجز گذاشت. با این تفاسیر نمی شد به روشنی بیان کرد که آیا سقوط معمر قذافی برای پرونده امام موسی صدر امید بخش است یا ابهام زا.
همه امیدها داشت به ناامیدی بدل می شد، فضای لیبی مثل قبل نبود و سیاستمداران پیشین و نزدیکان قذافی برای پاک کردن دامن خویش از مقوله ربایش امام موسی، با صراحت از شهادت او در زمان سرهنگ خبر می دادند.
به عنوان نمونه محمد بشیر الخضار، دادستان کل نظامی رژیم معمر قذافی در گفت و گو با روزنامه «الشرق الاوسط» می گوید: «کشته شدن امام موسی صدر، بعد از جر و بحث لفظی وی با قذافی صورت گرفت. او قذافی را کافر خواند و نزدیک بود قذافی او را بزند. در طول زمامداری قذافی، جسد امام موسی صدر ابتدا در سرت، زادگاه قذافی دفن شد و بعد از آن جسدش را به شهر سبها و از آنجا به مکان دیگری منتقل کردند.»
بنابر گزارش روزنامه «الرای» چاپ کویت، سیف الاسلام قذافی در آگوست سال 2010 در دیدار با هیات لبنانی از سرنوشت امام موسی صدر چنین می گوید: «موسی صدر و دو همراهش در سال 1987 در لیبی کشته شده اند و خبرهایی مبنی بر زنده بودن آنها درست نیست».
در مقابل گفته های دست اندرکاران لیبیایی، اخبار حیات امام موسی صدر نیز با قوت بسیاری مطرح بود.
در این بین عده ای اعتقاد دارند قذافی چرا باید 33 سال امام موسی صدر را زنده در بند نگه دارد و باعث خطر حکومت خودش شود؟
در این میان این فرضیه مطرح می شود که معمر قذافی برای دفاع از مواضع رژیم صهیونیستی دست به این کار زده.
شاید سرهنگ با تحول امام موسی صدر به اشغالگران قدس، آنها را در مبادله اسرا با کشور لبنان و فشار آوردن به ایران مجهز کند. این فرضیه اهمیت زنده بودن امام موسی صدر را بیش از پیش نمایان و قابل دسترس می کند. با این تفاسیر باید پذیرفت که پرونده ربایش امام موسی صدر به صفحات آخرش رسیده. امیدواریم در انتهای این پرونده شاهد اخبار خوشی برای خانواده امام موسی و ملت مسلمان ایران و لبنان باشیم.

اعتراف رسمی قذافی

در سخنرانی سالیانه در 31 آگوست سال 2002 و در نتیجه پیگیری های قضایی و فشارهای لبنانی-ایرانی، قذافی برخلاف تمام تصریحات قبلی اعتراف کرد که موسی صدر در لیبی مفقود شده؛ به حدی که سازمان عفو بین الملل هم بر اساس آن در بیانیه رسمی سالیانه خود در سال 2003 در رابطه با لیبی اعلام کرد که قذافی رسماً اعتراف کرده موسی صدر در سال 1978 در جریان دیدار از لیبی در این کشور مفقود شده. در 27 ایلول سال 2004 خانواده های امام موسی صدر، شیخ محمد یعقوب و عباس بدرالدین شکایتی را علیه سرهنگ که در این شکایت، مسئولیت مفقود شدن امام موسی صدر و همراهانش را به هر نحوی به گردن قذافی انداختند.
این اعتراف باعث شد تمامی گروه هایی که تاکنون راجع به امام موسی صدر فعالیت کرده بودند مجدداً فعال شوند و قضایا را از نو پیگیری کنند.

قذافی، مرد تناقض گویی

قذافی در دوره ای که امام موسی صدر در این کشور مفقود شد او را گمارده شاه ایران در لبنان می خواند که مسئولیت صلح بین رژیم صهیونیستی و شیعیان را بر عهده داشته و این در صورتی بود که این کشور بیشتر از این با این رژیم رابطه برقرار کرده. اما در سال 1997 ناگهان او تغییر موضع داد و در یک مصاحبه با اشاره به این که امام موسی صدر دوست صمیمی او بوده و دولت وی از ربودن ایشان نفعی ندارد خط بطلانی بر صحبت های قبلی خودش کشید تا سال 2002 که با اشاراتی ربوده شدن ایشان را در لیبی تلویحاً تأیید کرد اما در سال 2004 دوباره در مصاحبه ای با شبکه الجزیره این موضوع را نفی کرد و گفت ما هم نگران امام موسی صدر هستیم و البته در پاسخ به خبرنگار الجزیره درباره اینکه شما ماجرای لاکربی را حل کردید ولی در ماجرای امام موسی صدر اصلاً کاری نمی کنید، گفت: «گمان نمی کنم خانواده موسی صدر برای حل مشکل او غرامت بپذیرند. ما درباره مشکل لاکربی که به کشتن صدها آمریکایی متهم شده بودیم پول دادیم. نمی توان موسی صدر را با پول مقایسه کرد. خانواده موسی صدر و شیعیان نخواهند پذیرفت که بابت موسی صدر غرامت داده شود و مسئله حل شود.» این تناقض گویی ها به شدت این مسئله را تقویت می کرد که امام موسی صدر در لیبی در بند رژیم قذافی است. امید است که بعد از سقوط رژیم قذافی این مسئله بدون موانع و پیگیری های قضایی حل شود.
منبع: نشریه همشهری آیه شماره 9




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط