در تاریخ معاصر ایران، قضاوت کنسولی (کاپیتولاسیون) مسئله ای اساسی است. نفوذ بیگانگان به ایران، بیشتر از همین راه بوده که تحمیل عمال و کارگزاران بیگانه و در نتیجه، جنایت های وحشتناکی را در این سرزمین در پی داشته است. براین اساس قوانین جزایی که باید مظهر حاکمیت دولت باشد، به بازیچه ای تبدیل شد، به گونه ای که هر متجاوزی می توانست به سادگی آن را زیر پا بگذارد و خود را تحت حمایت قدرت های خارجی قرار دهد.
رژیم شاه که به خوبی می دانست بازتاب عمومی پذیرش این لایحه ننگین تا چه اندازه خطرناک خواهد بود، سانسور شدیدی بر رسانه های گروهی حاکم کرد تا هیچ خبری درباره لایحه کاپیتولاسیون در جامعه منتشر نشود.
با این حال، چند روزی از تصویب لایجه نگذاشته بود که مجله داخلی مجلس شورای ملی که متن کامل مذاکره ها را در بر داشت، به دست امام رسید. امام خمینی، به منظور افشای این خیانت تصمیم گرفت در سخنرانی کوبنده ای مردم را از شرایط موجود آگاه کند. ایشان پیک هایی همراه با نامه به سراسر کشور فرستاد و خود نیز با روحانیان و بزرگان دینی قم به گفت و گو پرداخت. طولی نکشید که بسیاری از مردم از سراسر ایران وارد قم شدند تا خود، شاهد این سخنرانی باشند. امام خمینی سخنان خود را در روز تولد فاطمه زهرا سلام الله علیها با آیه « انا لله و انا الیه راجعون» شروع کرد و در طول سخنرانی به شدت بر آمریکا و شاه حمله برد. حق قضاوت کنسولی، اگر چه نوعی امتیاز سیاسی مرسوم میان دولت های متقابل قرن بیستم بود، تصویب آن در سال 1343 به تدبیر دولت و مجلس ایران، از یک واپس گرایی خبر می داد. در حالی که رضا شاه پس از به سلطنت رسیدن، موضع محکمی در قبال کاپیتولاسیون گرفت، فرزندش برای گرفتن یک وام تسلیحاتی، حاضر به احیای کاپیتولاسیون شد و در این راه از بر کنار کردن نخست وزیران غیرفعال نیز هراسی نداشت. تصویب لایحه کاپیتولاسیون در ایران، از مهم ترین زمینه های شکل گیری انقلاب اسلامی و پیدایش مقاومت سیاسی علیه شاه بود. شاید بتوان گفت همه چیز از آنجا شروع شد که آمریکا حق نامشروعی را از ملت ایران گرفت و این امر موجب شد چند سال بعد تمام منافع و داشته هایش را در ایران از دست بدهد. منبع:ماهنامه اشارات شماره 126/ج