اگر در جامعه اسلامی نماز در جایگاه شایسته خود قرارگیرد، همه تلاشهای سازنده مادی و معنوی، راه خود را به سمت و سوی آرمانها میگشاید و جامعه را به نقطه مطلوب آرمانی اسلام میرساند.
اگر از اهمیت نماز غفلت شود و نماز مورد بیاعتنایی قرار گیرد، این مسیر به درستی طی نخواهد شد و تلاشها و مجاهدتها تأثیر لازم را در رساندن به قلهایی که اسلام برای جامعه بشری ترسیم کرده است، نخواهد داشت.
نقش نماز در بیرون آمدن انسان از حصارهای ظلمانی از منظر آیت الله خامنه ای را با موضوعاتی نظیر: نماز با تأثیر شگرف در ایجاد آرامش و سکینه ی قلب، اقامه ی نماز و رکن اصلی دین، انسان همیشه به نماز محتاج است، ذکر و عبادت اولین هدیه خداوند ، صحنه ی ذکر و عبادت پیامبر و ثمره و نتیجه انقلاب را مورد بحث قرار می دهیم
نماز آنگاه که با توجه و حضور همراه است، نه تنها دل و جان نمازگزار، که فضای پیرامون او را نیز لطیف و نورانی و معطر می سازد و به خانه و خانواده و محیط کار و محفل دوستان و مجامع شهروندان و همه فضاهای زندگی پرتو افشانی می کند.
هرچه نمازگراران متوجه و خاشع و ذاکر بیشتر شوند، ظلمات، خودخواهیها و خودکامگیها و بددلیها و آزمندیها و تجاوزگریها و حسادتها و بدخواهیها کمتر می شود و نور رستگاری بر پیشانی زندگی، بیشتر می درخشد.
ریشه همه تلخ کامیهای بشر در غفلت از خدا و محدود شدن به منافع شخصی است. نماز، آدمی را از این حصارهای ظلمانی می رهاند و شهوت و غضب او را به سوی حقیقت متعال و خیرهمگانی هدایت می کند.(1)
نماز با تأثیر شگرف در ایجاد آرامش و سکینه ی قلب
در میان مجموعه ی وظائف خطیری که با استقرار حاکمیت الهی در نقطه یی از زمین، بردوش مؤمنان و بندگان زبده ی خداوند قرار می گیرد، قرآن اقامه ی نماز را شأنی ویژه ببخشیده و آن را در صدر فهرست، جای داده است:الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوه... اگر برپا داشتن نماز در میان مردم، نقشی بنیانی نمی داشت و همچون پایه ی استواری برای پیشبرد هدفهای بزرگ نظام اسلامی به شمار نمی آمد؛ چنین تأکید بلیغی بر اهمیت نماز نمی شد.
حقیقت آن است که نماز با نقش عظیم تربیتی، با تأثیر شگرف در ایجاد آرامش و سکینه ی قلبی مؤمنان، با دمیدن روح توکل و تقوا و اخلاص در نمازگزار، با ایجاد فضای تقدس و معنویت در پیرامون نمازگزار که موجب دوری او و دیگران از گناه است.
و با درسهای معرفتی گوناگون که در الفاظ و اذکار آن نهفته است؛ بسی بیش از صرفاً یک وظیفه ی شخصی، و در واقع دارای نقش کلیدی در اداره ی فرد و جامعه است.
تأکیدهای بلیغی که بر گزاردن این واجب شده؛ وحتی پدر و مادر موظف شده اند که فرزند خود را از دوران کودکی با آن مأنوس سازند، در میان همه ی واجبات دینی، بی نظیر است،
و این به خاطر نقش استثنائی نماز در تنظیم انگیزه های روانی فرد و تأمین فضای مساعد برای تحمل بارهای سنگین وظیفه، در جامعه است. با توجه به همه ی این جهات زائد بحق باید نماز را برترین اعمال دانست و صلای «حی علی خیرالعمل» را در بانگ نماز، سخنی حکمت آمیز به حساب آورد.
نماز است که مایه های لازم ایثار و گذشت و توکل و تعبد را که پشتوانه ی حتمی واجبات پرخطر و دشواری همچون جهاد و نهی از منکر و زکات است؛ در روح آدمی پدید می آورد و او را شجاعانه بدان میدانها گسیل می دارد.
هنگامی که بخاطر هجوم دشمن، فریضه ی جهاد اهمیت می یابد، یا بر اثر دشواری زندگی قشرهایی از مردم، فریضه ی زکات و انفاق، همه را مخاطب می سازد.
یا به اقتضای تلاش دشمن در عرصه ی فرهنگ و اخلاق، امر به معروف و نهی از منکر واجب همگانی می شود در همه ی این شرائط، نماز، نه فقط از شأن «خیرالعملی» فرو نمی افتد، بلکه بمثابه ی پشتوانه ی روحی و معنوی همه ی مجاهدتها و ایثارها و خطر پذیریها، بر اهمیت آن افزوده می شود.
امروزه با سیطره ی نظم ماشینی بر همه ی جامعه های بشری، انسان و انسانیت ها سخت در فشارند. آحاد بشر در چنین نظمی ناگزیرند آهنگ زندگی فردی و اجتماعی را، با نواخت سنگین و روح گداز ماشین، همسان و یک آهنگ کنند.
رحم و مروت و گذشت و ایثار و بسی ارزشهای اخلاقی دیگر، در این همنواختی است که کم تأثیر و بی رنگ می شود، و خانواده و اخلاق همزیستی مهرآمیز خانوادگی، در چنین وضعی است که پایمال و منهدم می گردد.
از دهها سال پیش دلسوزان وتیزبینان، حتی در قلب محیط تمدن صنعتی و ماشینی، این خطر را احساس کرده و هشدار داده اند، و با تأسف، هنوز میلیونها انسان، بویژه جوانان که احساسات لطیفتر و روحیه ی آسیب پذیرتر دارند، در این بلای بزرگ همچنان بی دفاع و بی علاج اند.
نیاز به رابطه ی معنوی با خداوند رحیم و کریم، بدین جهت امروز برای مردم دنیا از همیشه حادتر و جدی تر است، و نماز برترین و کارآمدترین وسیله برای تأمین این نیاز است.
بشریت امروز به نماز خالص و کامل و پرشور اسلامی، از همیشه نیازمندتر است و شما مسؤولان امر ترویج نماز، باید به کمک الهی بتوانید.
نه فقط نسل رو به رشد و بالنده ی جوان کشورمان، بلکه همه ی جانهای نیازمند و کامهای تشنه ی بشر متحیر در سراسر جهان را، اشباع کنید و از سرچشمه ی فیاض نماز بهره مند سازید.(2)
اقامه نماز از منظر رهبری
اقامه ی نماز فقط این نیست که صالحان، خود نماز بگزارند، این چیزی نیست که بر تشکیل حکومت الهی متوقف باشد؛ بلکه باید این ستون دین در جامعه به پا داشته باشد و همه کس با رازها و اشاره های آن آشنا، و از برکات آن برخوردار گردند.درخشش معنویت و صفای ذکر الهی، همه ی آفاق جامعه را روشن و مصفا کند و تن ها و جانها با هم به نماز بشتابند و در پناه آن، طمأنینه و استحکام یابند.
رکن اصلی دین از منظر رهبری
نماز، رکن اصلی دین است و باید اصلیترین جایگاه را در زندگی مردم داشته باشد. حیات طیبه ی انسان در سایه ی حاکمیت دین خدا وقتی حاصل خواهد شد که انسانها دل خود را با یاد خدا زنده نگه دارند و به کمک آن بتوانند با همه ی جاذبه های شر و فساد مبارزه کنند .و همه ی بتها را بشکنند و دست تطاول همه ی شیطانهای درونی و برونی را از وجود خود قطع کنند.
این ذکر و حضور دایمی، فقط به برکت نماز حاصل می شود؛ و نماز در حقیقت پشتوانه یی مستحکم وذخیره یی تمام نشدنی در مبارزه یی است که آدمی با شیطان نفس خود که او را به پستی و زبونی می کشد، و شیطانهای قدرت که با زر و زور او را وادار به ذلت و تسلیم می کنند، همیشه و در همه حال دارد.
هیچ وسیله یی مستحکم تر و دایمی تر از نماز برای ارتباط میان انسان با خدا نیست. مبتدیترین انسانها رابطه ی خود با خدا را به وسیله ی نماز آغاز می کنند.
برجسته ترین اولیای خدا نیز بهشت خلوت انس خود با محبوب را در نماز می جویند. این گنجینه ی ذکر و راز را هرگز پایانی نیست، و هرکه با آن بیشتر آشنا شود،جلوه و درخشش بیشتری در آن می یابد.
آنچه من با قلم قاصر و معرفت ناچیز خود میگویم، آن است که مردم ما و جامعه ی ما و بخصوص جوانان ما- که اکنون بار امانت سنگینی را بردوش گرفته اند-باید نماز را منبع قدرتی لایزال بدانند و در برابر جبهه ی فساد و بی عدالتی و کجروی که امروز بشریت را تهدید می کند.
از نماز و یاد خدا نیرو بگیرند. میدان مبارزه یی که امروز پیش روی ماست، ما را به تکیه گاه مستحکم ذکر خدا و امید و اعتماد به او، بیش از همیشه و پیش از همه محتاج می سازد؛ و نماز آن سرچشمه ی جوشانی است که این امید و اعتماد و قدرت معنوی را به ما می بخشد.
انسان همیشه به نماز محتاج است
نماز باحضور و باتوجه، نمازی که از یاد و ذکر سرشار است، نمازی که آدمی در آن با خدای خود سخن می گوید و به او دل می سپارد؛ نمازی که والاترین معارف اسلامی را پیوسته به انسان می آموزد؛چنین نمازی انسان را از پوچی و بی هدفی و ضعف می رهاند و افق زندگی را در چشمش روشن می سازد و به او همت و اراده و هدف می بخشد و دل او را از میل به کجروی و گناه و پستی نجات می دهد.
از این روست که نماز در همه ی حالات، حتی در میدان نبرد و سخت ترین آزمایشهای زندگی، اولویت خود را از دست نمی دهد. انسان همیشه به نماز محتاج است، و در عرصه های خطر، محتاج تر.
حقیقت آن است که در کار معرفی نماز کوتاهیهای زیادی شده است؛ و نتیجه آن که نماز هنوز جایگاه شایسته ی خود را، حتی در نظام اسلامی ما به دست نیاورده است.این مسؤولیت سنگین، بر دوش دانشوران و آشنایان به معارف اسلامی است که نماز را به همه، بخصوص به نسل جوان بهتر بشناسانند.
از کودک دبستانی تا پژوهشگر دوره های عالی، هر یک فراخور ذهن و معرفت خود، می توانند در راه شناختن نماز و رازهای آن، قدمهایی بردارند و با ناشناخته هایی آشنا شوند.حتی عرفای بزرگ نیز برای سالکان وادی معرفت، «اسرارالصلوه» نوشته و آموخته اند؛ یعنی اعماق این اقیانوس، همچنان ناشناخته و پیمودنی است.
در جامعه ی ما فصل مهمی باید در معرفی نماز در همه ی سطوح گشوده شود. رسانه ها و بخصوص صداو سیما، با شیوه های گوناگون، نماز را معرفی و یادآوری کنند. همه جا و همیشه در رادیو و تلویزیون، نماز در اولویت گذاشته شود و شوق ایمان و عطش یاد خدا در دلها پدید آید.
در کلاسهای دروس دینی مدارس و دانشگاهها، درس نماز جایگاه خود را بازیابد و سخنان سنجیده و افکار بلند در بازشناسی نماز فراهم، و در معرض ذهن و دل دانشجویان و دانش آموزان گذاشته شود.(3)
ذکر و عبادت ، اولین هدیه ای که خداوند به انسانها داد
ذکر، تذکر و به خود آمدن انسان، اولین هدیه ای است که خداوند متعال با بعثت انبیاء به انسانها می دهد و تا این مهم محقق نشود، هیچ یک از اهداف بعثتها و نبوتها تحقق نخواهد یافت.
غفلت از معنویت، تمامی درهای صلاح و رستگاری را به روی انسان، بسته نگاه می دارد و کلید سعادت دنیای مادی امروز، آن است که انسانها به خود آیند و هدف خلقت را در ورای ظواهر مادی جستجو کنند، زیرا ریشه فساد در عدم توجه به باطن حقیقی عالم وجود است.(4)
بهترین انسانها، آن انسانی است که این راه، یعنی راه خدا و هدف عالم وجود را می شناسد- که هدف خلقت هم همین است- و از نیروهای خود و طبیعت، برای رسیدن به این راه، استفاده می کند.
لذا بندگان صالح خدا، خواب و خوراک و حرف زدن و تجارت و ورزش و درس خواندن و کار سیاسی و اجتماعی و فعالیتهای گوناگون دنیاییشان، همه و همه در جهت این هدف است.
با حرکت در جهت این هدف، بهشتی در اطراف انسان به وجود می آید که از همسانی و همرنگی احساسات و خواست و اراده ی انسان با مسیر طبیعی عالم وجود، تشکیل شده است. دراین زندگی اسلامی توحیدی معنوی، تناقض و تضاد و درگیری و اختلاف نیست.
انبیا، برای این حقیقت مبعوث شده اند و به میان بشر قدم نهاده اند، تا به بشر بفهمانند که این اختلافات، ظاهری و سطحی است و همه ی آنچه که در اختیار شماست.
اراده و چشم و زبان وثروت وقدرت و مقام و آگاهیهای سیاسی و فنی و علم وصنعت و قدرت بازوی شما- همه و همه می تواند در خدمت هدف عالم وجود قرار بگیرد؛ مثل انسانی که در مسیر آب رودخانه یی-نه برخلاف آن-شنا می کند.زندگی راحت می شود، روح آسایش پیدا می کند.
امنیت بر تمام وجود انسان سایه می اندازد و از درگیریها و حسدها و بغضها و کینه ها در درون انسان، خبری باقی نمی ماند. این، زندگی توصیه شده به وسیله پیامبر الهی است؛ عکس آنچه که در زندگی شیطانها و شیطان صفتهاست، که هم درگیری و تنازع و شنا کردن برخلاف جریان عالم وجود و در جهت عکس هدف خلقت است.(5)
یکی از مهمترین عوامل حفظ ایمان وروحیه در مردم همین نمازهای جمعه است
آنچه که در حقیقت این حصار را الان نگهداشته، ایمان و روحیه ی مردم است. ایمان و روحیه را چه کسی برای مردم حفظ می کند؟
به نظر من، یکی از مهمترین عوامل حفظ ایمان و روحیه در مردم، همین نمازهای جمعه و خطبه های جمعه و حضور معنوی مردم در صحنه ی نماز جمعه است و این که یک نفر انسان امین، با زبان صادقی که مردم او را قبول دارند، هرجمعه از اوضاع کشور برای مردم می گوید و آنها را نصیحت، و جهتگیریشان را تصحیح می کند.
به اعتقاد من، این مهم یکی از پایه های اساسی حفظ نظام اجتماعی ماست؛ در تاریخ هم همین طور بوده است.
هم ائمه ی عدل -مثل رسول مکرم اسلام(ص) - و هم خلفای جور در دوران بنی امیه و بنی عباس و امرای آنها در اقطار بلاد اسلامی، از نماز جمعه برای تحکیم پایه های حکومت استفاده می کردند.
درحال حاضر، دستگاه حقی بر مبنای امامت و ولایت حق به وجود آمده است و کسانی که امروز متصدی امر امامت جمعه اند، حقیقتاً انسانهای مؤمن و متقی و صادق و معنوی و روحانی و بی طمع هستند و قصد اقتدار و قدرتمندی ندارند و این منصب را مقام و موقعیت دنیایی نمی دانند.
تأثیر ونقش این تریبون در چنین شرایطی، فوق العاده و طراز اول خواهد بود و قوام معنوی و حصار ایمانی جامعه را حفظ خواهد کرد. اگر ما این تریبون را نمی داشتیم، معلوم نبود وضع انقلاب و روحیه ی مردم چگونه بود. این، یکی از برکات انقلاب بود و امام (ره) به این نکته توجه داشتند.(6)
نماز، معبر اصلی برای سلوک انسان
اگرچه درباره نماز سخنان گزیده و پرمغز از ائمه معصومین(علیهم السلام)و نیز از متفکران و صاحب نظران دینی، دلهای هدایت ویژه را روشن ساخته و به حقیقت و حکمت این فریضه بزرگ الهی آشنا کرده است.
با این همه باید گفت جایگاه بلند پایه نماز هنوز برای بسیاری از مردم، حتی آنان که نماز را فریضه می دانند و به جای می آورند، بدرستی شناخته نیست.
بی شک آگاهان جوامع اسلامی دراین باب وظیفه ای سنگین برعهده دارند و جای آن است که همه روشهای تبیین و روشنگری برای ادای حق معرفت نماز به کار گرفته شود.
باید گفت که نماز معبر اصلی برای سلوک انسان در راهی است که ادیان الهی در برابر آدمی نهاده اند تا بتوانند از آن به هدف و غایت اصلی حیات یعنی رستگاری و خوشبختی دنیا و آخرت دست یابد.
نماز اولین قدم سلوک الی الله است ولی ظرفیت این عامل الهی به اندازه ایست که در اوج کمال بشری نیز می تواند بال پرواز انسان عرشی شود، تا آن جا که برترین انسان تاریخ یعنی پیامبر گرامی اسلام می فرماید:
«نماز نور چشم من است» و در هنگام فرا رسیدن وقت نماز از مؤذن خود می خواهد که با سردادن بانگ اذان، جان او را کامیاب و سرشار از راحت و امنیت سازد.
شاید بتوان گفت که هیچ عامل عبادی دیگری این گونه در همه مراحل تکامل معنوی انسان برای او کارگشا و نیروبخش و پیش برنده نیست. نمازاز آن جا که اولاً سلامت و تعالی اخلاقی و معنوی به افراد جامعه می بخشد.
و ثانیاً از آن رو که با شکل و محتوای ویژه خود، نمازگزار را به انضباط می کشاند و از بیهودگی و ولنگاری نجات می دهد، بحق باید یکی از عوامل مهم انضباط و انتظام اجتماعی شناخته شود.
اگر نماز با حضور و از سرشوق و در هنگام فضیلت در میان مردم رواج پیدا کند، اینها دستاوردهای قطعی آن مردم خواهد بود. بدیهی است که نماز از سرکسالت و بی حضور و یا خود نمایانه هیچ یک از این فوائد را نخواهد داشت.(7)
صحنه ی ذکر و عبادت الهی پیامبر
و بالاخره صحنه ی سوم از زندگی پیامبر، ذکر و عبادت الهی آن حضرت بود. پیامبر با آن مقام و با آن شأن و عظمت، از عبادت خود غافل نمی شد؛ نیمه ی شب می گریست و دعا و استغفار می کرد.ام سلمه یک شب دید پیامبر نیست؛ رفت دید مشغول دعا کردن است و اشک می ریزد و استغفار می کند و عرض می کند: «اللهم و لاتکنی الی نفسی طرفه عین»(8).
ام سلمه گریه اش گرفت. پیامبر از گریه ی او برگشت و گفت: این جا چه می کنی؟ عرض کرد: یا رسول الله! تو که خدای متعال این قدر عزیزت می دارد و گناهانت را آمرزیده است
-«لیغفرلک الله ما تقدم منذنبک و ما تأخر»(9)-چرا گریه می کنی و می گویی خدایا ما را به خودمان وانگذار؟ فرمود:«و ما یؤمننی»؛ اگر از خدا غافل بشوم، چه چیزی من را نگه خواهد داشت؟
این برای ما درس است. در روز عزت، در روز ذلت، در روز سختی، در روز راحتی، در روزی که دشمن انسان را محاصره کرده است، در روزی که دشمن با همه ی عظمت، خودش را بر چشم و وجود انسان تحمیل می کند.
و در همه ی حالات خدا را به یاد داشتن، خدا را فراموش نکردن، به خدا تکیه کردن، از خدا خواستن، این، آن درس بزرگ پیامبر به ماست.
انقلاب برای این است که ارزشها در جامعه تغییر کند
خدای متعال در همه ی صحنه ها به یاد پیامبر بود، و رسول اکرم در همه ی صحنه ها از خدا استمداد کرد، از خدا خواست و از غیر خدا نترسید و نهراسید. راز اصلی عبودیت پیامبر در مقابل خدا این است.
هیچ قدرتی را در مقابل خدا به حساب نیاوردن، از او واهمه نکردن، راه خدا را به خاطر اهوای دیگران قطع نکردن، جامعه ی ما با درس گرفتن از این اخلاق نبوی، باید به یک جامعه ی اسلامی منقلب شود.
انقلاب برای این نیست که کسانی بروند و کسان دیگری بیایند؛ انقلاب برای این است که ارزشها در جامعه تغییر کند؛ اعتبار و ارزش انسان به عبودیت خدا باشد.
انسان بنده ی خدا باشد؛ برای خدا کار کند، از خدا بترسد، از غیر خدا نترسد، از خدا بخواهد، در راه خدا کار و تلاش کند، در آیات خدا تدبر کند، عالم را درست بشناسد، کمر به اصلاح مفاسد جهانی و بشری ببندد و از خود شروع کند؛ هرکدام ما از خودمان شروع کنیم .(10)
ننیجه:
از مطلب رهبری در مقاله فوق به این نکات می رسیم.
الف.ثمره ی آمدن پیامبران و ثمره بوجود امدن انقلاب ها این است که معیار و سنجش اعمال و ارزش انسان به عبودیت ختم گردد.
ب:صحنه ی ذکر و عبادت الهی پیامبر (ص) دلیل بر وجوب این واجب الهی است نمی توان پیامبر قبول داشت ولی سیره و روش اورا قبول نداشت.
ج:از منظر رهبری نماز رکن اصلی دین است زیر وقتی رکن نباشد فروع دین بی معناست.اگر نماز نباشد سایر عبادات معنایی ندارند. برعکس کسانیکه قائل هستند.با انجام اصول اخلاقی بین انسانها در جامعه مثل کمک مالی به دیگران می توان برای نماز جایگزینی پیدا کرد.
د:نماز چون دارای وجوه و تاثیرات و ثمرات زیادی در همه ی عرصه ها ی رندگی بشر می باشد.قاعدتا دشمنی مانند شیطان در لباس های مختلف همیشه در کمین آن نشسته است .
پی نوشت ها :
1. پیام به اجلاس سراسری نماز ،18 شهریور 1377.
2. پیام به هفتمین اجلاس سراسری نماز در ارومیه ، 7 مهر 1376.
3. حدیث ولایت (8)،صص 130- 132، 15 مهر 1370
4. دیدار با مسئوولین بمناسبت عید مبعث، 28 آذر 1374.
5. دیدار با اقشار مختلف مردم، 18 مهر 1375
6. حدیث ولایت(1)،ص 194، 12 تیر 1368.
7. پیام به نهمین اجلاس سراسری نماز، 18 شهریور 1378.
8. بحارالانوار ،ج 14 ،ص 384
9. قرآن کریم سوره فتح آیه 2
10. حدیث ولایت(8)،ص 114، 13 دی 1370.
موسسسه قدر ولایت / اخلاق ایمان اسلام معنویت در آینیه ی مقام معظم رهبری ناشر قدرولایت /چاپ سوم 1390