بررسی مزیت مقیاس، مزیت کارآیی و مزیت جمعی محصولات زراعی دیم (1)

کشت محصولات زراعی در چند سال اخیر در کشور به منظور رسیدن به اهداف خودکفایی، از اهمیت بالایی برخوردار شده است. توجه به توسعه کشت
چهارشنبه، 1 شهريور 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بررسی مزیت مقیاس، مزیت کارآیی و مزیت جمعی محصولات زراعی دیم (1)

بررسی مزیت مقیاس، مزیت کارآیی و مزیت جمعی محصولات زراعی دیم (1)
 

حمید امیرنژاد1* و حامد رفیعی2
1. استادیار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
2. دانشجوی دکتری اقتصاد کشاورزی دانشگاه تهران

 
(مطالعه موردی، استان مازندران)
تاریخ دریافت: 86/7/26 تاریخ پذیرش: 87/4/31

چکیده

کشت محصولات زراعی در چند سال اخیر در کشور به منظور رسیدن به اهداف خودکفایی، از اهمیت بالایی برخوردار شده است. توجه به توسعه کشت محصولات زراعی به همراه بهبود کارآیی و تلاش برای افزایش عملکرد محصولات زراعی، می تواند به تحقق هر چه سریعتر و مناسب تر اهداف خودکفایی کمک شایانی نماید. این مطالعه به بررسی سه شاخص مزیت کارآیی، مزیت مقیاس و مزیت جمعی (به عنوان شاخصی جامع از مزیت نسبی) در محصولات زراعی دیم استان مازندران می پردازد. نتایج نشان می دهد که شهرستان های این استان در تولید محصولات زراعی دیم در 57/28 درصد موارد دارای مزیت مقیاس 64/08 درصد دارای مزیت کارآیی و 64/08 درصد دارای مزیت جمعی می باشند و مزیت نسبی بیشتری را نسبت به متوسط استانی داشته اند. همچنین، این استان در مقایسه با متوسط کشوری در محصولات لوبیا، پنبه، توتون و تنباکو، نیشکر، سیب زمینی، پیاز، گوجه فرنگی، خیار، ذرت دانه ای، شبدر، سویا و کلزا دارای مزیت مقیاس است، اما در تولید هیچ یک از محصولات مزیت کارایی نداشته است. لذا، با توجه به عدم مزیت کارآیی استان مازندران برای این محصولات در مقایسه با متوسط کشوری، سیاست گذاری ها جهت توسعه سطوح زیر کشت برای این محصولات مناسب نبوده و تلاش جهت بهبود بهره وری و عملکرد این محصولات، راهکار سیاستی مناسب تری خواهد بود. همچنین، نتایج نشان می دهد که شاخص جمعی مزیت بیانگر مزیت نسبی استان مازندران در محصولات توتون و تنباکو، نیشکر، سیب زمینی، پیاز، خیار، ذرت دانه ای، شبدر، سویا و کلزا می باشد.
کلمات کلیدی :مزیت مقیاس، مزیت کارآیی، مزیت جمعی، محصولات زراعی دیم، مازندران

مقدمه

متنوع سازی فعالیت های تولیدی در عرصه های گوناگون صنعت، کشاورزی و خدمات، شرایط مناسبی را برای توسعه ی پایدار اقتصاد ملی فراهم می آورد. اما، این امر باید در چارچوب نظامی شکل گیرد که تخصیص و تقسیم کار منطقه ای را به همراه داشته باشد. این امر به نوبه خود مستلزم شناخت پتانسیل های تولیدی و در نتیجه، مزیت های نسبی موجود در هر منطقه از یک کشور است (10)، شناسایی مزیت های نسبی تولید در بخش کشاورزی و استفاده از آنها، نه تنها سیاست های تخصیص منابع تولیدی و الگوی تولید را بهبود می بخشد، بلکه می تواند نوع صادرات و ترکیب آنها را نیز مشخص نماید. استان مازندران در سال زراعی 84-1383 در کشت محصولات زراعی دیم، از سطح زیر کشتی معادل 164216 هکتار و تولیدی معادل 1067020 تن برخوردار بوده است(2). توجه به محصولات زراعی دیم این استان از آن جهت حائز اهمیت است که با آنکه سطح زیر کشت و تولید محصولات زراعی آبی استان بیشتر از محصولات زراعی دیم می باشد اما، میزان تولیدی محصولات زراعی دیم این استان 14/69 درصد تولید محصولات دیم کشور است در حالی، که سهم سطح زیر کشت محصولات دیم استان مازندردان 2/54درصد سطوح زیر کشت محصولات دیم کشور می باشد. از سوی دیگر، میزان تولید محصولات آبی این استان تنها 2/09درصد از تولید محصولات آبی کشور را به خود اختصاص داده است با اینکه میزان، سطوح زیر کشت آبی استان 3/46 درصد از سطوح زیر کشت آبی کشور را در بر می گیرد(2). از آنجا که استان مازندران از نزولات جوی مناسبی نسبت به بسیاری از نقاط کشور برخوردار است و همچنین دارای اراضی مستعدی نیز می باشد، چنانچه کشت محصولات زراعی دیم در این استان همزمان با افزایش سطوح زیر کشت با بهبود کارآیی در عملکرد مواجه گردد، علاوه براینکه منجر به رسیدن به اهداف خودکفایی خواهد شد، شرایط برای تولیدات بیشتر در واحد سطح نیز فراهم می شود. زمانی که کارآیی در عملکرد محصولات زراعی به سطح و مزیت مناسبی برسد آنگاه، افزایش سطح زیر کشت محصولات جهت تولید بیشتر منطقی خواهد بود. در نهایت با رسیدن به این اهداف، محصولات زراعی در کشور به مزیت جامعی دست خواهد یافت.
در خصوص بررسی و تعیین مزیت نسبی مطالعات گسترده ای انجام شده که برخی از این مطالعات از شاخص های هزینه ای و در برخی دیگر از شاخص های فیزیکی استفاده شده است. شاخص های هزینه ای شامل شاخص هزینه منابع داخلی 1(DRC)، نسبت هزینه به منفعت اجتماعی 2(SCB) و سودآوری خالص اجتماعی 3(NSP) بوده و مهمترین شاخص های فیزیکی نیز شامل مزیت مقیاس 4(sAI)، مزیت کارآیی (EAI) 5 و مزیت جمعی (AAI)6 می باشد(10)، شهاب الدین و همکاران(11)، در مطالعه خود با استفاده از داده های مقطعی مربوط به سال های 97-1996 و 99-1998 در بنگلادش و با کمک شاخص های DRC و NSP، نشان دادند که این کشور در تولید برنج برای جانشینی واردات دارای مزیت نسبی است. مطالعه شوجی(12) در دو ایالت تایلند نشان می دهد که برنج دارای مزیت نسبی و سویا دارای عدم مزیت نسبی می باشد. زونگ و همکاران(13)، با استفاده از شاخص های هزینه ای و فیزیکی مزیت نسبی به این نتیجه رسیدند که پتانسیل بالایی برای بهبود تخصیص منابع و افزایش تولید براثر تخصیص مجدد منابع در بخش های مختلف چین وجود دارد. در مطالعه ای مشابه، فانگ و همکاران (9)، هزینه ها و منافع سیاست خودکفایی در چین را مورد بررسی قرار داده و مزیت نسبی را برای محصولات اصلی مانند گندم، برنج و پنبه در شش ناحیه مختلف محاسبه نموده و حالت های مختلفی برای خود کفایی در نظر گرفته اند و اثر آنرا بر مزیت نسبی بررسی کرده اند. نجفی و میرزایی(7)، با استفاده از شاخص های هزینه ای مزیت نسبی هجده محصول زراعی را در استان فارس مورد بررسی قراردادند که محصولات گوجه فرنگی، خیار، سیب زمینی، عدس آبی و دیم، پیاز، هندوانه، نخود دیم، شلتوک، نخودآبی، ذرت دانه ای، لوبیا، گندم، و جو آبی دارای مزیت نسبی و محصولات گندم دیم، جو دیم، چغندر قند و آفتابگردان فاقد مزیت نسبی در تولید بوده اند. در مطالعه ی هومن و حسینی (8)، در استان آذربایجان شرقی محصولاتی مانند گندم آبی، جو آبی، آفتابگردان آبی، هندوانه دیم، خیار آبی، سیب زمینی آبی و گوجه فرنگی دارای مزیت نسبی و محصولاتی مثل گندم دیم، نخود دیم، عدس دیم و لوبیا چیتی فاقد مزیت نسبی بودند. عزیزی و یزدانی (5) ، مزیت نسبی محصولات عمده ی باغبانی ایران مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیدند که پسته ایران در مقابل پسته کشورهای رقیب دارای مزیت نسبی است و خرمای ایران در مقابل کشورهای استرالیا و انگلیس و میانگین قیمت جهانی دارای مزیت نسبی و در مقابل خرمای امارات و عراق بدون مزیت نسبی می باشد. سیب و پرتقال ایران هم در مقابل کشورهای وارد کننده ی این محصولات به ایران دارای مزیت نسبی و محصول بادام هم در برابر کشورهای پاکستان و کویت بدون مزیت نسبی و در مقابل امارات و آلمان و میانگین قیمت جهانی دارای مزیت نسبی است. جبران و جولایی (3)، در مطالعه ی خود به این نتجیه رسیدند که تولید گوشت گوسفند و گوشت گاو و گوساله در ایران دارای مزیت نسبی می باشد. دانشور کاخکی و همکاران (4) ، در مطالعه خود با استفاده از شاخص های هزنیه ای نشان دادند که در دشت مشهد مزیت نسبی در تولید گندم آبی و دیم وجود دارد اما، مزیت نسبی در گندم دیم بیشتر از گندم آبی می باشد.
هدف از این مطالعه بررسی وضعیت موجود و پتانسیل های کشاورزی استان مازندران در کشت محصولات دیم می باشد. بنابراین سعی شده تا برای همه شهرستان های استان مازندران سه شاخص مقیاس مزیت، کارآیی مزیت و مزیت جمعی برای تمامی محصولات مختلف زراعی دیم مورد بررسی قرار گیرد. سپس الگوهای کشت در این شهرستان ها مورد مقایسه قرارگرفته و در ادامه نتایج بدست آمده برای استان مازندران با کل کشور مورد مقایسه قرار می گیرد و سه شاخص کارآیی مزیت و مقیاس مزیت و مزیت جمعی برای این استان اندازه گیری می شود. در نهایت، میزان جمعی برای این استان اندازه گیری می شود. در نهایت، میزان همبستگی شاخص جامع مزیت از شاخص های مزیت مقیاس و مزیت کارآیی، سنجیده خواهد شد.

مواد و روش ها

سه شاخص کارایی مزیت و مقیاس مزیت و مزیت جمعی برای بررسی و تعیین مزیت محصولات زراعی دیم در هر یک از شهرستان های استان مازندران استفاده شده است. برای محاسبه درجه تمرکز (شاخص مقیاس مزیت) یک محصول در یک منطقه نسبت به متوسط کل مناطق، رابطه(1) مورد استفاده قرار می گیرد(6):
در رابطه ی (1)، SAIio شاخص مقیاس مزیت محصول o در منطقه i را نشان مید هد. اگر شاخص مقیاس مزیت برای یک محصول در یک منطقه خاص بزرگتر از یک باشد، درجه ی تمرکز محصول آن محصول در آن منطقه، بزرگتر از کل منطقه (استان یا کشور) می باشد و کشاورزان ترجیح می دهند از آن محصول در آن منطقه بیشتر کشت نمایند. همچنین، سطح زیر کشت محصول o در منطقه GSi, i کل سطح زیر کشت محصولات زراعی در منطقه GSo, i سطح زیر کشت همه ی محصولات زراعی در کل منطقه و GS کل سطح زیر کشت محصولات زراعی در کل منطقه را نشان مید هد. اگر درجه تمرکز به کمک فاکتورهای اقتصادی تعیین شده باشد، آنگاه SAI، می تواند یک شاخص مزیت باشد. در واقع SAI، نوعی مزیت نسبی آشکار شده است زیرا، تولید کنندگان محصولات کشاورزی می توانند با تعدیل در ترکیب محصولات و تمرکز روی یک محصول، در مقابل وضعیت بازار واکنش نشان داده و تفاوت در سوددهی محصول را از طریق تغییر در الگوی کشت منطقه منعکس نمایند.
یکی دیگر از شاخص های فیزییک مزیت نسبی، شاخص کارآیی مزیت می باشد که برای محاسبه آن از رابطه (2) استفاده می شود(6):
در رابطه ی (2)، EAIio شاخص کارآیی مزیت محصول o در منطقه i است. اگر این شاخص بزرگتر از یک بدست آید، متوسط عملکرد محصول o نسبت به همه ی محصولات در منطقه مورد نظر بالاتر از متوسط استان یا کشور است. همچنین APio عملکرد محصول o در منطقه APi, i، متوسط عملکرد محصولات زراعی در منطقه APo, i متوسط عملکرد محصول o در کل منطقه، AP متوسط عملکرد همه ی محصولات زراعی در کل منطقه را نشان می دهد. اگر اختلاف معنی داری در تکنولوژی در بین مناطق مختلف وجود نداشته باشد و همچنین، محدودیت زیادی برای انتشار و پذیرش آن نباشد، EAI می تواند شاخصی از تخصیص عوامل تولید، منابع طبیعی و عوامل اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی باشد.
شاخص مزیت جمعی که یکی از شاخص های فیزیکی مزیت نسبی می باشد میانگین هندسی دو شاخص مزیت مقیاس و مزیت کارآیی است و طبق رابطه ی (3) محاسبه می شود(6).
اگر شاخص مزیت جمعی بزرگتر از یک بدست آید، محصول o در منطقه ی i، مزیت نسبی بیشتری از متوسط کل منطقه خواهد داشت. در واقع AAI یک شاخص جامع مزیت نسبی است.
آمارها و اطلاعات این مطالعه از وزارت جهاد کشاورزی (2) وسازمان جهاد کشاوری استان مازندران (1) استخراج گردید و مربوط به سال زراعی 84-1383 می باشد.

پی نوشت ها :

* نویسنده مسئول : Email: hamidamirnejad@Yahoo.com
1. Domestic cost Resources
2. social cost - Benefit
3. Net social profitability
4. scale Advantage Index
5. Efficiency Advantage Index
6. Aggregated Advantage Index

منبع: فصلنامه پژوهش در علوم کشاورزی شماره 5.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما