یکی از آرزوها و آرمانهای دیرین امام موسی صدر وحدت امت اسلامی در سرتاسر جهان بود. او از آغاز دوران جوانی که در حوزه علمیه قم مشغول تحصیل بود، به این مهم می اندیشید و در محافل و حضور اساتید حوزه آن را پیوسته دنبال می کرد. در سال 1326 ش که کمتر از بیست سال سن داشت، وقتی اطلاع یافت که علامه امینی از نجف به تهران تشریف آورده و چند روزی در آنجا اقامت دارند، فرصت را غنیمت شمرد و با یکی از دوستان صمیمی به دیدار علامه ی امینی در تهران شتافت. امام موسی صدر در محضر استاد، ضمن طرح بحث های علمی متعدد، از ضرورت وحدت میان شیعه و سنی در مقابل دشمن مشترک سخن به میان آورد و در مقابل استاد به دفاع از مبانی خود در این خصوص پرداخت. (1) گویا که خداوند این موضوع را در نهان و سرشت او برای امت اسلامی به ودیعه گذاشته بود.
بنابراین وقتی امام موسی صدر در سال 1338 وارد لبنان شد در همان سال و در اولین فرصت، شالوده روابط دوستی با علمای اهل سنت را در شهر صور پی ریزی کرد؛ از جمله با محی الدین حسن (مفتی اهل سنت) ارتباط مستمر برقرار نمود. این ارتباط به قدری گرم و صمیمی شد که مردم در اکثر مناسبات مانند عید غدیر، شب های ماه رمضان و ایام عاشورا و تاسوعا آن دو را در کنار هم می دیدند. آن دو در یک مکان مشترک مثل «مسجد قدیم» یا «نادی امام صادق» به منبر می رفتند.(2) و مردم از شیعه و سنی به بیانات آن دو گوش فرا می دادند؛ به طوری که اگر کسی از شهر دیگری وارد این مجلس می شد و شناخت قبلی از این دو شخصیت مذهبی نداشت نمی توانست تشخیص بدهد کدام یک از اهل تسنن و کدام یک از تشیع است!
امام موسی صدر می گفت «هیچ تناقص و اختلافی میان شیعه و سنی نیست و اینها پیروان دو مذهب از یک دین واحدند. (3) وی با این تفکر، به فعالیت های وحدت آفرین خود در لبنان عمق بخشید و در تابستان 1342 ش. طی مسافرت دو ماهه به کشورهای شمال آفریقا، در یک اقدام و ابتکار توانست ارتباط مستمر و کارآمدی را میان مراکز اسلامی کشورهای مصر، مغرب و الجزایر با حوزه های علمیه و مراکز مذهبی شیعه در لبنان برقرار سازد.(4)
بنابراین وقتی امام موسی صدر در سال 1338 وارد لبنان شد در همان سال و در اولین فرصت، شالوده روابط دوستی با علمای اهل سنت را در شهر صور پی ریزی کرد؛ از جمله با محی الدین حسن (مفتی اهل سنت) ارتباط مستمر برقرار نمود. این ارتباط به قدری گرم و صمیمی شد که مردم در اکثر مناسبات مانند عید غدیر، شب های ماه رمضان و ایام عاشورا و تاسوعا آن دو را در کنار هم می دیدند. آن دو در یک مکان مشترک مثل «مسجد قدیم» یا «نادی امام صادق» به منبر می رفتند.(2) و مردم از شیعه و سنی به بیانات آن دو گوش فرا می دادند؛ به طوری که اگر کسی از شهر دیگری وارد این مجلس می شد و شناخت قبلی از این دو شخصیت مذهبی نداشت نمی توانست تشخیص بدهد کدام یک از اهل تسنن و کدام یک از تشیع است!
امام موسی صدر می گفت «هیچ تناقص و اختلافی میان شیعه و سنی نیست و اینها پیروان دو مذهب از یک دین واحدند. (3) وی با این تفکر، به فعالیت های وحدت آفرین خود در لبنان عمق بخشید و در تابستان 1342 ش. طی مسافرت دو ماهه به کشورهای شمال آفریقا، در یک اقدام و ابتکار توانست ارتباط مستمر و کارآمدی را میان مراکز اسلامی کشورهای مصر، مغرب و الجزایر با حوزه های علمیه و مراکز مذهبی شیعه در لبنان برقرار سازد.(4)
پی نوشت ها :
1- نامه ی مفید، ش 16، ص 13، به نقل از آیت الله موسوی اردبیلی که در این جلسه حضور داشته اند.
2- الامام الصدر و الحوار، مرکز الامام الصدر للابحاث و الدراسات، بیروت، 1418 ق. ص 29.
3- همان.
4- اسرار ربوده شدن، ص 44.