سروش وحدت مسلمانان و مسیحی

امام موسی صدر علاوه بر وحدت بین مذاهب اسلامی به یک نوع اتحاد و گفتگو بین ادیان الهی اعتقاد داشت. بدین سبب که بدو ورود به لبنان، تلاش خود را جهت ارتباط و
پنجشنبه، 9 شهريور 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سروش وحدت مسلمانان و مسیحی
سروش وحدت مسلمانان و مسیحی





 
امام موسی صدر علاوه بر وحدت بین مذاهب اسلامی به یک نوع اتحاد و گفتگو بین ادیان الهی اعتقاد داشت. بدین سبب که بدو ورود به لبنان، تلاش خود را جهت ارتباط و گفتگو با گروههای سیاسی و مذهبی مسیحیان این کشور آغاز کرد و روز به روز بر عمق و وسعت آن افزود. در مدت کوتاهی با همه علما و شخصیت های مسیحی آشنا شد و با اکثر آنان به ویژه با اسقف یوسف الخوری(مطران مارونی) در اسفند 1338 روابط دوستی رسمی برقرار نمود.(1)
او به این حد از ارتباط هرگز بسنده نکرد و همچنان روابط خود را با سایر اقشار و توده های مسیحی ادامه داد و برخی از افراد برجسته مسیحی را در فعالیت های اجتماعی و امور خیریه با خود همراه ساخت. در تابستان سال 1340 ش یکی از شخصیت های معروف مسیحی به نام «رفله منصد» یک سوم از سهم کارخانه ی یخ سازی خود را وقف موسسه «برّو احسان» کرد. این جمعیت خیریه توسط امام موسی صدر جهت رسیدگی به محرومان جنوب لبنان اداره می شد. به علاوه، دو نفر پزشک مسیحی عضو رسمی این مرکز شدند تا به طور مجانی مریض های مراجعه کننده را مداوا نمایند.(2)

همزیستی با مسیحیان

در تیرماه 1341 برابر ژوئیه 1962 در شهر صور یک بستنی فروش مسلمان به همسایه مسیحی خود که او نیز بستی می فروخت، ستم کرد و در میان مردم شایع نمود بستنی مسیحیان از نظر اسلام نجس است و مسلمانان نباید از آن خرید و مصرف کنند. این تبلیغات موثر واقع شد و بازار مرد مسیحی کساد گردید. در این هنگام مرد مسیحی شکایت پیش امام موسی صدر برد و از روی دادخواهی کرد. او وقتی از ماجرا آگاه شد. از مرد مسیحی دلجویی کرد و به آن فرد مسلمان هم پیغام فرستاد تا از این عمل ناشایست دست بردارد. اما آن مرد گوش به نصیحت های امام موسی صدر نداد. چند روز بعد امام موسی صدر با تکیه بر فتوای صریح خود مبنی بر طهارت اهل کتاب، همراه چند نفر دیگر در مغازه مرد مسیحی حاضر شد و ضمن دلجوئی مجدد از وی، بستنی خرید و تناول کرد. او با این حرکت، از حقوق یک شهروند مسیحی که مورد ظلم واقع شده بود، دفاع نمود.(3)
این موضوع در آن ایام انعکاس گسترده ای در سطح روزنامه های مهم لبنان از جمله «النهار»، «الحیاه» و «لسان الحال» پیدا کرد(4) و منجر به تحکیم روابط مسیحیت و اسلام به رهبری امام موسی صدر شد. چنانکه در همین سال به دعوت مطران «گریگوار حداد» و سایر اعضای برجسته، به عضویت «شورای مرکزی جنبش حرکت اجتماعی» مسیحیان درآمد.(5) پس از آن به دعوت رهبران مسیحی، امام موسی صدر در مراکز دینی مسیحیان از قبیل کلیسا و دیرها جهت بحث و گفتگو و سخنرانی پیرامون موضوعات مختلف به ویژه «تعایش ادیان» شرکت می کرد.
او در این راه گامهای بلند و کار آمدی برمی داشت و می گفت: «.. ما طرفدار ایجاد یک جبهه متحد اسلامی هستیم که به ما امکان دهد از موضع قدرت به سوی هموطنان مسیحی خود دست همکاری دراز کنیم و همزیستی میان مسلمانان و مسیحیان را کاری ممکن سازیم. اسرائیل اصرار دارد آن را در جهان غیر ممکن جلوه دهد و نمی خواهد یک فلسطین مستقل که یهودی، مسلمان و مسیحی در کنار هم زندگی کنند، به وجود آید...» (6)
وی بر این باور بود که همزیستی مسلمانان و مسیحیان یک سرمایه مهمی است که باید از آن جهت مشکلات و معضلات اجتماعی بهره برداری مناسب کرد.(7) او در این جهت به قدری تلاش و پیشرفت کرد که از نظر اخلاقی مورد اتفاق و اعتماد محافل مسیحی قرار گرفت. امام موسی صدر در این باره می گوید: «... یک مؤسسه مسیحی لبنان به نام «دیرالمخلَّد» که حوزه علمیه آنهاست و کشیش تربیت می کند، از بنده دعوت کردند صحبت کنم... بعد از مدتی که از صحبت بنده گذشته بود، رئیس دیر به مدیر کل تبلیغات لبنان که او هم مسیحی است گفته بود؛ آن روحانیتی که سید موسی ظرف یک ساعت در محیط دیر ما ریخت، بیش از روحانیتی بود که در مدت شش سال ما به اینها می گوییم. این حقیقتی است که مربوط به بنده نیست، مربوط به دین مطهر اسلام است.» (8)
یکی دیگر از محافل مهم مسیحی که او به طور مرتب در آن حضور می یافت و برای جوانان، دانشجویان و شخصیت های علمی مسیحیان صحبت می کرد، کلیسای تاریخی و بزرگ «مارمارون» در شهر طرابلس بود. شهر «بشری» یکی دیگر از مراکز اصلی مسیحیان مارونی لبنان است. در این شهر هزاران نفر از جوانان و از اقشار مختلف مسیحی اجتماع می کردند و با عشق و علاقه وصف ناپذیری به سخنان امام موسی صدر گوش فرا می دادند.(9) این جوانان به قدری علاقه مند به او شده بودند که اغلب عقد ازدواجشان را پیش او می آوردند و امام موسی صدر آنها را به عقد همدیگر در می آورد.(10)

تشکیل اجلاس سالانه

در اردیبهشت 1344 ش. برابر مه 1965 م. امام موسی صدر در یک اقدام اساسی دیگر و با همکاری شخصیتهای علمی اسلام و مسیحیت، دست به تأسیس یک اجلاس علمی تحت عنوان «گفتگوی دوره ای بین اسلام و مسیحیت » زد. این اجلاس که در محل «الندوه اللبنانیه» برگزار شد، شخصیتهای معروف اسلامی و مسیحی مانند: آقایان نصری سلهب، جورج خضر، فرانسوا دوبره لاتور، یوسف ابوحلقه، حسن صعب، یواکیم مبارک و صبحی صالح در آن شرکت کرده و سخنرانی نمودند و امام موسی صدر در این جلسه بحث مفصلی را پیرامون «اسلام و فرهنگ قرن بیستم» برای حاضران ارائه داد که برای همه شرکت کنندگان تازگی داشت.(11)
جلسات و میزگردهای کاری این اجلاس با سخنرانی و ارائه ی نظرات اندیشمندان اسلامی مسیحی تا تیرماه جهت شناسائی راهکارهای گسترش فرهنگ گفتگو بین ادیان ادامه یافت و در پایان با صدور بیانه ی مشترک، اولین دور این گفتگوها به پایان رسید. در این بیانیه به چند نکته اساسی تأکید بیشتر شده بود که در این جا آورده می شود.
1- اهتمام به وجوه مشترک ادیان در یکتاپرستی.
2- سعی در حفظ ارزشهای اخلاقی و انسانی.
3- نقش استثنایی لبنان در توسعه فرهنگ گفتگوی اسلام و مسیحیت.
4- نقش مهم گفتگو بین ادیان در تحکیم وحدت ملی لبنان.
5- تأسیس دانشگاه عالی بررسی مقایسه ای ادیان آسمانی.
6- لزوم همکاری همه ی اندیشمندان مسلمان و مسیحی جهت تعمیق فرهنگ گفتگو.
این اجلاس در سالهای بعد نیز درباره موضوعات مختلف مانند «عدالت در اسلام و مسیحیت » با شرکت رجال علمی، فرهنگی و سیاسی اسلام و مسیحیت به فعالیت خود ادامه داد.
امام موسی صدر به عنوان یک روحانی و عالم شیعی، در تحکیم روابط خود با مردم و شخصیت های سرشناس مسیحی به دیدار و گفتگو با آنان در جلسات رسمی بسنده نمی کرد؛ بلکه در ایام عید و مناسبت های مختلف جهت دیدار به منازل آنان می رفت و با شرکت در مجالس ترحیم و عزای آنها، خود را در شادی و غم مسیحیان شریک می نمود، تا جائی که مسیحیان در حد رهبران مسیحی خود برای وی احترام و ارزش قائل بودند. حتی در برخی رخدادها بیش از رهبران خویش به وی اعتماد داشتند.
او طی مصاحبه ای با مجله «موندی مورنینگ» در تاریخ 31/ 5/ 1356 ش. جایگاه خود را در میان مسیحیان این چنین ترسیم می کند:
و من فکر نمی کنم کسی در لبنان بیش از من پرچم همزیستی تمام ادیان و وحدت ملی را بر افراشته، نگه داشته باشد. من بیش از آنکه خودم باشم، به صورت رمزی برای وحدت ملی شده بودم؛ لذا از نظر توطئه گران می بایستی از بین می رفتم. من علاوه بر روابط سیاسی، فرهنگ و اجتماعی که با رؤسای تمام طوایف دینی داشتم، به درجه ای از اعتماد رسیدم که سه سال قبل موعظه روزه (مراسم ویژه مسیحیان) را در کلیسای «کبرشیین» برای مؤمنان مسیحی ایراد کردم و این شاید در تاریخ جهانی بی سابقه باشد.
برای این که متوجه بعد قضیه بشوید عرض می کنم. کاری که من کردم مثل این است که یک پیشوای مذهبی مسیحی، خطبه نماز جمعه را برای نمازگزاران مسلمان ایراد کند. لذا من رمز وحدت ملی و برادری ادیان توحیدی و پرچمدار همزیستی طوایف مختلف در لبنان صلح طلب بودم. لذا برای ترور شخصیت معنوی من، به حمله های تبلیغاتی علیه من پرداختند و تمام کارها و مواضع سیاسی مرا زیر سؤال بردند.(12)
یکی از رهبران مذهبی مسیحیان به نام کشیش «یواکیم مبارک» طی مقاله ای در روزنامه «النهار» بیروت نظر خود را در مورد امام موسی صدر چنین می نویسد:
البته هیچ کس منکر نیست که سید موسی صدر شیعه است و فعالیت خود را به منظور رسیدگی به حقوق شیعیان این کشور آغاز کرد. ولی این فعالیت اکنون دارای دورنمای والاتری است و نباید فراموش کرد که شیعیان در اسلام همواره یک طبقه روشنفکر و خواهان عدالت بوده اند و در این راه جانبازی ها نموده و قربانیان زیاد داده اند. به همین جهت، صلاح لبنانیان در آن است که همچون دوره های گذشته تاریخ که برای نهضت مارونی ها و دروزی ها اهمیت قائل شده و جنبه های آزادی خواهانه و انسانی این نهضت ها را در نظر گرفتند، اکنون نیز نهضت موسی صدر را پر و بال دهنده؛ مخصوصاً که این نهضت با انقلاب فلسطین پیوند و هماهنگی دارد.(13)
استاد «الیاس الدیری» مفسر برجسته ی مطبوعاتی و مسیحی در لبنان نیز پیرامون این بعد از شخصیت امام موسی صدر می نویسد:
خداوند امام موسی صدر را صد و یک سال حفظ فرماید و عمر او را هر چه طولانی تر گرداند تا ناقوس خروشان و فریادی طنین انداز در جهان باشد؛ وجدانی باشد که خفتگان غرق در خواب را به هنگامی که خلق از نگرانی دیده بر هم نمی گذارند و ناله می کنند، برآشوبد. خداوند او را برای طایفه محروم شیعه و سایر محرومان لبنان در طول تاریخ محفوظ بدارد... در این لبنان چقدر محرومان و ستمدیدگان بسیارند و چقدر نیاز به دستی که ستم و زور را بزداید و محرومیّت را از میان بردارد، شدید و فراوان است. چقدر به صدایی همچون صدای حضرتش و به قلبی همچون قلب ایشان، نیاز مبرم احساس می شود... شاید برای نخستین بار است که جنبش یک رجل دینی رنگ فرقه گرایی ندارد و از نشان تعصب عاری است. دلیل آن این است که جنبش این امام و رهبر شیعی، اعجاب و تقدیر و همدلی مارونی ها، سنی ها و ارتدکس ها را اجماعاً به خود جذب کرده است... به طور اختصار، این است امام صدر، و این است که مواضع ایشان بر اساس حقایق و مدارک روشن و قطعی، چه در نظر توده های بی گناه مؤمن و چه رهبران فکری، چه در میان طایفه اش و چه در میان جامعه ی لبنانی.(14)

پی نوشت ها :

1- سجین الصحراء (الفارالعاملی الامام موسی الصدر) مصطفی حجا، صص 414- 422.
2- سالنامه گفتار ماه، سال دوم، ص 39.
3- عزت شیعه، ص 216 و یادنامه امام موسی صدر، صص 260، 315، 430، و نامه مفید، ش 16، ص 116.
4- سجین الصحراء، ص 426.
5- همان، ص 432.
6- لبنان به روایت امام موسی صدر، علی حجتی کرمانی، ص 86.
7- حوارات صحیفه 2، (الوحده و التحریر)، بیروت به کوشش مرکز الامام الصدور للابحاث و الدراسات، ص 26.
8- سالنامه سیمای اسلام، ص 90.
9- عزت شیعه، ص 142، به نقل از حجت الاسلام سید ابوذر عاملی.
10- امام موسی صدر، امید محرومان، ص 281.
11- متن کامل این سخنرانی در کتاب ابجدیه الحوار، مجموعه ابحاث امام موسی صدر به کوشش حسین شرف الدین، ص 43 مندرج است.
12- مجله ترجمان، ص 42.
13- یاران امام، ویژه ی امام موسی صدر، ج اول، گزارش ساواک، تاریخ گزارش 23/ 9/ 1353.
14- مجله سروش، ش 161، ص 33، متن کامل این مقاله سه سال قبل از ناپدید شدنش در تاریخ اول آوریل 1975 در ستون «موضع امروز» روزنامه کثیرالانتشار النهار لبنان منتشر گردید.

منبع: اباذری، عبدالرحیم؛ امام موسی صدر: سروش وحدت؛ تهران: مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، 1389.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط