آیا اروپا کامیاب بوده است؟

چنین می نماید که آرمان بشر دوستانه اروپا براستی با بیان آزادانه عقاید، تا حدی با آزادی اراده فرد، با تلاش برای رسیدن به عینیت در اندیشه بدون توجه به سودمندی محض و
چهارشنبه، 17 آبان 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آیا اروپا کامیاب بوده است؟
 آیا اروپا کامیاب بوده است؟

 

نویسنده: آلبرت اینشتین
ترجمه: ناصر موفقیان



 
چنین می نماید که آرمان بشر دوستانه اروپا براستی با بیان آزادانه عقاید، تا حدی با آزادی اراده فرد، با تلاش برای رسیدن به عینیت در اندیشه بدون توجه به سودمندی محض و با ترغیب تفاوتها در قلمرو ذهن و ذوق، پیوندی ناگسستنی دارد. همین الزامات و آرمانهاست که ماهیت روح اروپایی را تشکیل می دهد. قدر این ارزشها و حکمتها را با تعقل و استدلال نمی توان سنجید، زیرا همه آنها شالوده اصولی نوعی نگرش به زندگی را به وجود می آورند و نقاط عزیمتی محسوب می شوند که فقط به یاری عاطفه و احساس می توان آنها را مورد نفی یا تأیید قرار داد. من فقط این را می دانم که با تمام روح و روانم چنین ارزشهایی را تأیید می کنم و تعلق داشتن با جامعه ای، که مدام به نفی آن بپردازد، برایم تحمل ناپذیر خواهد بود.
من در بدبینی کسانی که معتقدند رشد کامل ذهن و اندیشه مستلزم استقرار بردگی آشکار یا پنهانی است، سهیم نیستم. این امر شاید در مورد نخستین اعصار توسعه فنی، هنگامی که تولید ملزومات زندگی مستلزم کار جسمانی اکثریت مردم تا حد فرسودگی کامل بوده است، مصداق داشته باشد. در عصر ما، با فنون بسیار پیشرفته اش، هر یک از افراد جامعه باید به برکت تقسیم کار معقول و منصفانه و ایجاد امکانات مناسب برای همگان، وقت و توان آن را داشته باشد که در حد قابلیتها و تمایلاتش، هم به عنوان دهنده و هم به عنوان گیرنده، در ظریفترین تلاشهای فکری و هنری مشارکت جوید. متأسفانه چیزی که شبیه به چنین شرایطی باشد در جامعه ما دیده نمی شود، ولی هر که پایبند به آرمانهای خاص اروپایی باشد، با حداکثر توان خود برای تحقق اهدافی خواهد کوشید که پسندیدگی و عملی بودنشان مورد پذیرش شمار روزافزونی از اشخاص درست اندیش قرار گرفته است.
آیا قابل توجیه است که اصول مربوط به آزادی فردی را تا مدتی به خاطر تلاش گسترده برای بهبود سازمان اقتصادی، کنار بگذاریم؟ یک شخصیت دانشگاهی روسی سرشار از ظرافت و ذکاوت، در گفت و گویی که با من داشت، ضمن مقایسه شکست سوسیال دمکراسی آلمان بعد از جنگ (1) و موفقیت ناشی از اجبار و ارعاب ـ اوایل کار ـ در کمونیسم روسی، به طرزی بسیار ماهرانه از این نظریه دفاع می کرد. با این حال، نتوانست مرا قانع کند. به نظر من، هیچ قصد و منظوری آن قدر والا نیست که بتوان روشهای بی ارزشی را، که برای تحقق آن به کار برده می شود، توجیه کرد. خشونت احتمالاً گهگاه توانسته است بسرعت بر مقاومتها و ممانعتها غالب آید، ولی هرگز خلاق و سازنده نبوده است.

پی‌نوشت‌ها:

1. این مقاله در سال 1924 نوشته شده و بنابراین، اشاره مؤلف به جنگ جهانی اول است. ـ م.

منبع:اینشتین آلبرت؛ (1387)، حاصل عمر: 44 مقاله و رساله از متفکری ممتاز، ناصر موفقیان، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ ششم1389.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط