نویسنده : احمد میراحسان
الکس جونز، با فیلم مستند اوباما در پى چیست؟ آیا قصد دارد که ماهیت هیئت حاکمه امریکا را به طور کلى جمهورى خواه ها و هم دموکرات ها را برهنه کند؟
آیا در پى آن است که از وال استریت و نقش هولناک سرمایه دارى متأخر در جهان پرده بردارد؟ شاید علیه تمرکزگرایى دهشت آور سرمایه دارى غرب حرف مى زند که تنها ظاهر دموکراسى و آزادى خواهى را حفظ کرده و با انباشت قدرت در دست نمایندگان بزرگ سرمایه دارى به شدت سازمان یافته، در عمل همان راه استالین و هیتلر را طى کند؛ با نقاب نولیبرالیسم شاید مى خواهد ما را بترساند تا باور کنیم امریکا غول شکست ناپذیرى است؟نظام سرمایه دارى، در حال حاضر به شدت به یکجانبه گرایى، تمرکز گرایى و سلطه روى آورده است.
اکنون این نظام مزاحم جدى آزادى مردم جهان به شمار مى آید و به جاى اداره معقول جهان به ترویج جنایت، کشتار، چپاول، زورگویى، جنگ و فشارهاى ستمگرانه بر قلب ها و رقابت هاى ناسالم و خشونت بار جهانى پر از دروغ، رعب، بازى پشت پرده و نظامى گرى و رفتارهاى خطرآمیز، مى پردازد. به اعتقادش این مناسبات به همان اندازه سیستم ابرقدرتى شوروى و بلوک شرق، بلکه بیش از آن ضدبشرى و ضدآزادى است. من به جهان آینده اى باور دارم که قدرت و حکومت در جهان، با مناسباتى معقول اداره شود و سلطه و زورگویى با امحاى نیروهاى قهار سرمایه و یا حکومت هاى دیکتاتورى به ملت هاى جدید در سایه صلح تبدیل شود.
پس شکل چیست؟ شکل دقیقاً ساختار مستند Voice of God در فیلم است. به نظر این مستند، با روحیه ى داناى کلى و تزریقى، با همان شیوه هاى فاکس نیوز یا VOA یا هر رسانه دولتى یا تحت تأثیر حکومت ها هیچ فرقى ندارد. و از یک مستند مشاهده گر، شکافنده چون مختلف زندگى امریکایى و ارائه دهنده استدلالات مختلف و آن هایى که محکوم مى شوند، اعم از حکومت گران و تئوریسین ها و طرفداران برنامه هاى سلطه جویانه و کسانى چون بوش یا اوباما - چه فرق مى کند - سقوط مى کند و به مستندى تک صدایى تبدیل مى شود.
تک صدایى بودن این مستند چنان است که صد دقیقه پى در پى، به صورت یک صداى مخالف حرف مى زند؛ اما هیچ صداى منتقدى، اجازه دهن باز کردن نمى یابد. پس اعتماد به مستند کاملاً از بین مى رود.
از این جهت، این فیلم، به تبلیغات رسانه اى در ایران بسیار شباهت دارد.
واقعیت آن است که این فیلم در شیوه اى که برگزیده، بسیار نیرومند و سرشار از اطلاعات و استدلال ها و شواهد و گواه هاى عینى و اسناد و مدارک و افشاگرى قانع کننده است که حتى یک هزارم آن را در تبلیغات رسانه هاى داخلى و متأسفانه حتى بزرگان دشمن امریکا که مدام علیه آن شعار مى دهند، نمى بینیم. اگر حتى یک صدم اطلاعات سیاهان، کارشناسان، سیاستمداران، تحلیل گران، و دانشمندانى را که علیه هیأت حاکمه امریکا، وال استریت و اوباما سخن گفته اند، در سخنرانى برخى مسئولان ما ارائه مى شد، به احتمال قوى، سخنانشان در دنیا، از این کلى گویى ها و نفى ها و دشنام ها و استهزاءهاى کنونى مؤثرتر بود. من تنها از نگاه درس آموزى این مستند براى ما و رسانه ها درباره آن حرف مى زنم. تا تفاوت سخنرانى هاى کلى گویانه و تأثیر منفى آن و ارائه اطلاعات مستند، تحلیل ها و اسناد قانع کننده علمى و منظم به خوبى دانسته شود.
فیلم با جمعیت میلیونى که اوباما – اوباما مى کنند، با تصویر ظاهر شدن اوباما و پیش آمدن، با علامت سوگند و قسم ها براى ریاست جمهورى و سخنرانى اوباما آغاز مى شود.
همه چیزهاى هالیوددى براى به عظمت رساندن و تبلیغ چهره منجى گونه مدرن از اوباما آماده شده است؛ دوربین ها، شیوه فیلمبردارى مسیر تدوین و سخنان اوباما، گویى او زاده سیاره اى دیگر است و براى نجات آمده است: »من در آخور متولد نشدم (اشاره به تولد حضرت مسیح)، در واقع من روى کره پیتون متولد شدم و به اینجا فرستاده شدم تا سیاره زمین را نجات دهم«. در تمام این مدت تصاویر پنج انگشت فشرده و کف دستى که روى آن کلمه Hope حک شده و تصاویر به هیجان آمده مردم و پرچم امریکا و چهره اوباما در صفحه تقسیم شده به تصاویر، مارد میخکوب مى کند. حرف هاى اوباما و وعده هایش را همه مى دانیم. تقابل با خرابى هایى که طبق برنامه جمهورى خواهان پدید آورده بودند و حالا قرار بود که کاسه کوزه هاى سیاست امریکایى بر سر آنها بشکند و اوباما و همسر سیاه و باهوش و دختران زیبایش، از آسمان نازل شوند و تافته جدا بافته باشند و با نیروهاى نظامى و انتظامى و زندان گوانتانامو یا ابوغریب و تجاوز و پیاده کردن سرباز در خاورمیانه و جنگ طلبى مخالفت کنند و امید تازه اى بپرورند که اینها تکرارى است.
اکنون به Yes We Canهاى اوباما مى رسیم که در تصاویر جوانان در حال ورزش و نظامى ها تکرار مى شود.
و داورى تحلیل گر فیلم که اوباما یک فریبکار است که براى Wall Street کار مى کند؛ او مأمور مرکز سرمایه است و 700 میلیون دلار افزایش ثروت را از کجا آورده است؛ این گفته سخنگوى زن وزارت خارجه اوست و آن عدد براساس داده هاى خاصى است؛ تنها مى خواستیم یک عدد بزرگ را مطرح کنیم؛ این که او مردم را بیهوده ترسانده که اگر به او رأى ندهند، حکومت نظامى خواهد شد.
سپس ارائه اطلاعات، رخدادهاى پشت پرده، ملاقات رئیس جمهور امریکا و رئیس جمهور مکزیک، ملاقات در خانه Hillary Clinton سرمایه گذارى و برنامه ریزى براى یک نوع نظم جهانى دلخواه، در اصل ادامه برنامه نوکان ها به تبلیغات و عوام فریبى تازه و... به صورت تحلیلى، گزارشى همراه تصاویر هستند که اسناد آن ارائه مى شود. و اعتراض مخالفان نوکان و دموکرات ها و حرف هاى مردمى که آنها را سر و ته یک کرباس مى دانند و از فریب اوباما پرده مى درد.
یک Wip Hop Artist مى گوید امریکا با همه رئیس جمهورها از جمله بوش همین طورند؛ مثل پادشاهى برگرند. و سپس توضیح مى دهد که منظور آن است که پشت پرده قدرت در امریکا که دست سرمایه دارهاى کلان است، نهان مى ماند و همواره مهره هاى آنان، نظیر بوش و اوباما در پیش صحنه بازى مى کنند.
گاورنر پیشین مینه سوتا مى گوید: جلوى دوربین از هم متنفریم (احزاب مخالف هم)؛ اما در پشت صحنه با هم دوستیم و دست در دست هم داریم. این گفته آدم را به یاد ایران مى اندازد و رفتار معکوس حکومت که جناح هاى سیاسى در پشت صحنه از هم متنفراند و در روى صحنه.... یک دانشمند سیاسى مى گوید چپ و راست معنى ندارد، تنها مسئله مهم این است که شما براى وال استریت کار کنید؛ او و بستر تارپلى نویسنده و تاریخ نگار است.
فیلم نشان مى دهد که به دلیل خشونت هاى انجام شده در خاورمیانه و سیاست هاى اجرایى نوکان ها، امریکایى ها در سال 2009 تا چه اندازه نومید بودند و حالا نوبت نان شیرینى بود که در یک نمایش هالیوددى و پرشکوه انتخاباتى و پیروزى رئیس جمهور سیاه پوست روشن فکر، براى اولین بار اتفاق افتاد. و به صورت نمایشى پرعظمت ادا شد تا فاجعه هشت سال گذشته و حماقت هاى بوش و پاره پاره کردن قانون اساسى به وسیله او و دروغ ها و جنگ بى پایانش، نقطه پایانى بیابد. استراق سمع خانه هاى مردم، چهره زشت در دنیا، شکنجه، بحران اقتصادى، همه و همه شرایط وحشت بارى پدید آورده بود و طبقه ممتاز، به ظاهرفریبى نیازمند داشت تا این فرصت بسیار خوب طراحى شود و در سطح جهان، با بر روى کارآمدن مردى براى تغییر چهره امریکا را ترمیم کند. او همه ویژگى ها را داشت، حتى ریشه سیاه و مسلمان به یارى آمده بود تا به مصلحت طبقه ممتاز خدمت کند.
این فیلم مستند تأکید مى کند که فیلم درباره چپ و راست نیست و یک فیلم بى طرف است. از بابت خرد کردن نوکان ها و دمکرات ها کاملاً درست مى گوید؛ اما از نگاه ممانعت از صداى خود نوکان ها دمکرات ها محقق نیست.
ما صدها عکس و سند در این فیلم و کارخانه هاى سازنده رؤیا مى بینیم؛ اما همه از یک نگاه، تنها یک صدا به گوش مى آید. اینکه تعهد دنیاى جدید، براى حرکت از استبداد به سوى آزادى و تعهد به ملت ها براى پایان دست اندازى مشتى فریب امریکایى بوده است. شکى نیست؛ اما دادگرى یک مستند حق ندارد که حق دفاع از اوباما را از او سلب کند؛ وگرنه مستحق لقب بى طرف نیست؛ حتى اگر راست بگوید.
در این فیلم، طراحى رخدادهاى حاضر، از زمان سخنرانى بوش پدر دنبال مى شود، سپس حتى به گذشته دورتر، به کندى ها و باز دورتر به لینکلن و از کف رفتن آرمان هاى بنیانگذاران انسان دوست امریکا و افکارشان ،نیز به هشدارهاى آنها درباره تحول مهارناپذیر سرمایه و پول مى رسیم که آن را خط بزرگ آینده امریکا و بى عدالتى آتى مى خواندند. لینکلن رو به اسناد اپراتورى نظم نوین جهانى و اهداف سلطه جویانه امروزى آن، وجه نژادپرستانه انگلیسى و گوهر صهیونیستى آن بوده است.
پروفسور Gerald Celente
چرا که سلطنت که یکى از بهترین تحلیل گران پیش بینى کننده حوادث آینده، شناخته شده و بنیانگذار مؤسسه تحقیقات Trends است، مى گوید: جنگى که از آغاز تا امروز جامعه امریکا پدید آمده، براى حفظ منابع بانکداران مرکزى بوده است؛ نه حفظ امنیت کشور.افراد آزادى خواه، نظیر جکسون، جفرسون و لینکلن که در فکر کنترل کشور و مراعات قوانین به سود آزادى و حقوق مردم بودند، به وسیله مافیاى صاحبان بانک ها و سرمایه ترور شدند؛ آنان به دلیل مقاومت در برابر منافع سرمایه داران کلان و بانک هاى خصوصى فراگیر کشته شدند؛ او سخن لینکلن را که معتقد است: »به خاطر همین منافع سرمایه ترور شد«، مى خواند: قدرت متمرکز پول در زمان صلح کشور را قربانى خواهد کرد. این قدرت زمان سختى علیه کشور توطئه مى کند و قدرت سرمایه متمرکز از حکومت سلطنتى مستبدانه تر است. و از حکومت خودکامه گستاخ تر و از بروکراسى خودخواه تر. من در آینده نزدیک مى بینم که بحرانى پیش مى آید و این را نگران مى کند. و موجب مى شود که من به خاطر امنیت مردم به خود بلرزم؛ کمپانى هاى تمرکزخواه بر تخت سلطنت و قدرت نشسته اند. عهد فساد و دوره فساد خواهد آمد و قدرت پول کشور را مى بلعد و تلاش مى کند تا حکومتش را طولانى تر کند. با کارکردن روى تعصب مردم، تا زمانى که ثروت در دست تعدادى اندک متمرکز شود و جمهورى از بین برود.
بدین نحو فیلم اطلاعات پى درپى و بسیار ارزشمند، در مورد شروع سلطه طلبى مطلق و قدرت و وال استریت و پیروزى اش بر سایر مدعیان ارائه مى دهد.
این که در امریکا در حال حاضر، جز اربابان وال استریت، هیچ کس به حساب نمى آید و آنها هر تصمیمى بخواهند براى امریکا و دنیا مى گیرند. کارشناس مسائل سیاسى امریکا تارپلى نشان مى دهد که همه کسانى که در لیست نخست ملاقات اوباما قرارداشته اند، افراد وال استریت بوده اند. در نظر او این دولت وال استریت است و براى وال استریت؛ نه براى هیچ کس دیگر و همه میلیتاریزم امریکایى خدمت گذار آنهاست. وى به سخنرانى ویلسون استناد مى کند که »فریب آن سرمایه داران را خورده و سیستم مالى کشور در چنگال آهنین آنها افتاد«. ویلسون به Military industrial Complex اشاره مى کند و پتانسیل براى پیشرفت فاجعه آمیز. هشدار که اینها دارند اداره کشور را به دست مى گیرند و بلعیده شدن سیستم دولتى گام به گام بیان رخداد هولناک تمرکز هیولاوار سرمایه پشت پرده و پیدایش دولت در اوج رشد سلطه جویى سرمایه متمرکز و خطرات وحشتناک تمرکزگرایى است. حیرت آور آن که مردم ماندند و تماشا کردند تا اوباما فریب مسخره انتخاباتى را که آنها گرداننده شعبده اش بودند به اجرا در آورد که البته این سخن سلنت، تحلیل گرا امریکایى فیلم است.
در این فیلم علت عصبانى شدن Military industrial Complex از دست کندى و برنامه هایش و امضاى زمان 11110 براى از بین بردن بانک تمرکزگرا، سند امضا کردن ترور خود او به شمار آمده است. تمرکزگرایى درنده خو، به هیچ کس رحم نکرده و با جنگ ویتنام و سپس انواع جنگ هاى منطقه اى در خاورمیانه و توسعه صهیونیسم در خاورمیانه تا حمله به عراق و افغانستان با پوشش تبلیغى عظیم به نام بسط دموکراسى امریکا گام هایش براى یکجانبه گرایى برداشته است.
مسلماً گفت وگو از همه فیلم و اسناد و مدارک و نقطه نظرهایش بى حوصلگى خواننده را در پى دارد؛ اما حقیقت آن است که این مستند اثبات مى کند که تبلیغات رسمى ما علیه امریکا، تا چه اندازه ضعیف و نحوه ارائه دیدگاه ها در مجامع بین المللى، نامستدل و بى فایده است و اثرات معکوس بر جا مى نهد. باید حیرت کرد که حتى اسناد محکومیت نظم نو و جهانى سازى امریکایى و بازى هاى انتخاباتى و ماهیت سلطه جو، همانند جناح هاى حکومتى و افشاى نمایش امریکایى به وسیله خود امریکایى ها یا بهتر از ما طراحى مى شود. فیلم مستند اوباما، شاهد و گواه صادقى براین مدعاست.
فیلم با اسناد انکارناپذیر از تصمیم بیلدر برگ و گردهمایى تمرکزخواه رهبرى سرمایه، براى بالا بردن قیمت نفت، یا رونق بازار سهام و انواع امنیت ها و عدم امنیت ها، جنگ ها و صلح ها و... سخن مى گوید آن که چگونه طبقه متوسط را فریب مى دهند؟ چگونه حکومت هاى جهان را بازى مى دهند تا در حالى که فکر مى کنند در حال مبارزه با آنان هستند، طبق میل و منافع میلتاریستى و اهداف شان حرکت کنند؟ چگونه نسبت به چیزى اعتماد عمومى بیافرینند، یا اعتماد عمومى را از بین ببرند؟ و چگونه شهروندان امریکایى و جهان را به بازى بگیرند؟ بازى نفت، بازى تراز بازار، بازى هاى مالى، سال هاست که ادامه دارد و تنها مردم بسیار هوشمند، آگاه و عاقل مى توانند خارج از اراده گروه بیلدر برگ و آن 125 تن از ثروتمندترین مردان جهان، فکرى براى صلح و پیشرفت خود کنند. خود را از آتش هایى که آنها مى افروزند، دور نگاه دارند، زیرا فرمان عقل و راه حفظ منافع بشرى خود و نیافتادن دام این با نفوذترین قدرت متمرکز سرمایه در جهان تنها فرمان زدایى است که مى تواند مردم را گرفتار ماجراجویى هاى مرگبارشان نکند. کسانى که از ویرجین تا استانبول؛ لندن تا کوالالامپور، همه جا سایه گسترده است.
سازمان سیا، سازمان جاسوسى وزارت، سازمان جاسوسى موساد، سازمان جاسوسى اینتلیجنت سرویس دیگر سازمان هاى جاسوسى محافظ آنان است و ارتش دولت ها، به جاى عمل به سود مردم کشورشان به آنها خدمت مى کنند. آنها حتى نظامیان متخاصم را هم بنا به منافع خود رهبرى مى کنند ناخواسته، به انواع درگیرى ها مى کشانند و تنها خود از آن سود مى برند.
لیست این گروه، کمیسیون سه جانبه و همه سازمان هاى وابسته در فیلم معرفى مى شود و برنامه برده سازى جهانى آنان فاش مى گردد و اینکه چگونه میلیون ها امریکایى ساده لوح، فریب این مافیاى پشت پرده سیاست امریکایى و فاجعه هایى که به سود سرمایه متمرکز مى آفریند، مى شوند و اوباما امروز در خدمت همین سیاست است که عقل سلیم علت رامى پوشاند و سرچشمه عملیات یازده سپتامبر، و انتخابات و پیروزى باراک اوباما و عملیات در خاورمیانه دفاع از اسرائیل و غیره را غلط درک مى کنند و دست هاى متمرکزگرایان هولناک و تمرکزیافته را در حوادث گوناگون جهان از جمله خاورمیانه نمى بینند.
فیلم همه خلف وعده هاى باراک اوباما و قول و قرارهاى نمایشى او و سیاست هاى فراموش شده اش را به یاد مى آورد. و برژینسکى، بوروس، اوباما همه را وابسته به جنایتکارانى معرفى مى کند که اگر منافع شان حکم کند، جنگ جهانى هسته اى سوم را هم به راه مى اندازند. او نشان مى دهد که استراق سمع ها و ارتباطات با مراکز پشت پرده دویدن اوباما از دوره ى بوش هم بیشتر شده است. و کار اوباما فقط حرف زدن است و دیگر هیچ.
آیا حرکت به سوى یک دیکتاتورى موحش تر از دیکتاتورى هیتلر و استالین و مائوویک ایسپوتیزم جهانى در امریکا تا به انتها پیش مى رود؛ آیا بیدارى مردم اتفاق مى افتد و این پدیده هولناک در جهان خاتمه مى یابد و همه کشورهاى مستبد کوچک هم تحت تأثیر فروپاشى سازمان جهانى تمرکزگرایى امریکایى ها و جنگ استبداد داخلى نجات مى یابند؟
این پرسشى است که به آسانى نمى توان به آن پاسخ داد؟
منبع ماهنامه پگاه حوزه شماره 290
