چکیده
استعمار فرانو با تکیه بر جنگ رسانهاى و عملیات روانى، سعى دارد تا بخشى از مغزها را در کشورهاى هدف، چنان تحت سلطه قرار دهد که نادانسته در خدمت استعمارگران درآیند و به تصور خدمت، خیانت کنند. در این نوع استعمار، سعى مىشود چهرهى مطلوبى از استعمارگران ساخته شود و در برابر، چهرهاى خشن و بىمنطق از مخالفان استعمار ارائه گردد. همچنین تلاش مىشود تا با ترویج پنهان انواع مواد مخدر و ابزارى که جوانان را به سمت ابتذال سوق مىدهد، توان اندیشهى مستقل و مقاومت را از جوانان کشورهاى هدف سلب کنند.براى مقابله با استعمار فرانو، باید از اراده و ایمان سود برد و با هوشیارى و مراقبت، به دشمن اجازهى رخنه در هیچ زمینهاى، به ویژه در ابعاد سیاسى و اقتصادى، نداد. از اتحاد ملى و انسجام اسلامى به دقت پاسدارى شود و با تولید علم و اندیشه، و ایجاد روابط عمومى قدرتمند براى افزایش آگاه سازى تودهها، توطئههاى دشمنان را ناکام گذاشت.
کلید واژهها: عملیات روانى، استعمار فرانو، انقلاب اسلامى، ناتوى فرهنگى و روابط عمومى.
مقدمه
زمانى بود که استعمار با نیروى نظامى پیش مىآمد. این نظامیان که به پیشرفتهترین سلاحهاى روز مجهز بودند، با کشتار انسانهاى بسیار، زمینهى غارت منابع کشورهاى مستضعف را براى استعمارگران فراهم مىساختند. اما ملتها بیدار شدند و به مقابله با استعمارگران پرداختند. استعمارگران کشتههاى بسیار دادند و چند برابر آن کشتند تا استقلال مستعمرات را بپذیرند. اما با نفوذ در نهضتهاى آزادى بخش و یا با خرید تعدادى از سران این کشورها، همچنان به غارتگرىهاى خود استمرار بخشیدند. اما باز هم ملتها بیدار شدند و عوامل استعمار را بیرون انداختند. انقلاب اسلامى ایران سرآغاز بیدارى ملتها بود. بنىصدر، جاسوس استعمارگران، که توانسته بود خود را تا مقام ریاست جمهورى و فرماندهى کل قوا برساند، با هوشیارى امام خمینى قدس سره و ملت بزرگوار ایران، از قدرت برکنار شد. او چادر بر سر کرد و همراه رجوى، رئیس منافقان، با هواپیمایى که هدایت آن را خلبان شاه معدوم بر عهده داشت، از ایران گریخت. به تدریج، برخى از جاسوسان دیگر دشمن، که در سطوح پایینتر نظام نفوذ کرده بودند، رسوا شدند؛ بعضى اعدام شدند و عدهاى فرار کردند.با دستیابى گورباچف به صدر هیئت رئیسهى اتحاد جماهیر شوروى )سابق( و اعطاى آزادىهاى سیاسى و اقتصادى به مردم ستم دیدهى این کشور، مجال استعمار فرانو براى امریکا پدید آمد. امریکا با تظاهر به دوستى با گورباچف، همزمان نبرد رسانهاى را براى تسلط بر افکار مردم این کشور آغاز کرد و با صرف هزینههاى فراوان، چنان کرد که شوروى دچار فروپاشى شد و امریکا بدون رقیب جدى ماند.
اندکى بعد، امریکا با راهاندازى نبرد رسانهاى در برخى کشورهاى اروپاى شرقى و جمهورىهاى تازه استقلال یافتهى شوروى، توانست افراد مورد نظر خود را به طور دموکراتیک و البته با فریب افکار عمومى به قدرت رساند. رسانههاى غربى براى نامگذارى این شیوهى نوین، از اسامى گوناگونى مانند انقلاب مخملى، انقلاب گل رز، انقلاب رنگى و امثال آن استفاده کردند. این موفقیتها به دهان دشمن مزه کرد و بر آن شد تا همین روش را در حجمى گستردهتر علیه نظام مقدس جمهورى اسلامى ایران نیز استفاده کند. چنین بود که با افزایش آزادىهاى سیاسى براى عناصر مخالف نظام در جریان حاکمیت دوم خرداد، شاهد شدت یافتن شبیخون فرهنگى دشمن براى تغییر ارزشهاى انقلاب اسلامى بودیم. رواج اینترنت، لوحهاى فشرده و ماهواره، ابزارهاى نوینى را براى دشمن فراهم کرد تا بتواند بر اذهان مردم ما، به ویژه نسل نو، اثرات مطلوب خود را بگذارد. تاکنون دشمن تلاش بسیارى کرده است تا اذهان مردم ما را سمت خود جلب کند و البته به راحتى از پاى نخواهد نشست. این نوشتار بر آن است تا این روند را تبیین کند؛ آنچه را »استعمار فرانو« مىخوانند، تا شگردهاى دشمن در این زمینه مشخص شوند.
روى کار آمدن استعمار فرانو به معناى آن نیست که استعمار کهن و یا استعمار نو از صفحه روزگار محو شدهاند. ماجراى اشغال نظامى عراق توسط امریکا نشان مىدهد برخى فسیلهاى سیاسى در رأس برخى کشورهاى به ظاهر نوین، هنوز از روشهاى استعمار کهن قطع امید نکردهاند، چه رسد به استعمار نو!
گفتنى است هر چند استعمار در کلیت خود و با تمام انواعش به دوران مدرنیته تعلق دارد، ولى باز هم مىتوان رگههایى از آن را در تاریخ ماقبل نوین هم تشخیص داد، حتى از نوع فرانوى آن!
مفهوم استعمار فرانو
»استعمار فرانو« به چه معناست؟ مراد مسئولان نظام جمهورى اسلامى و یا کارشناسان و اهل فن از این واژه چیست؟ چه فرقهایى با استعمار کهنه و نو دارد؟ در این باره، رهبر معظم انقلاب اسلامى، که دیدگاههایى صائب و عمیق دربارهى نحوهى عملکرد استعمارگران دارند، و عملکرد دشمنان اسلام را سالهاى مدیدى است که زیر نظر دارند، معتقدند:[استعمارگران] راه دیگرى را براى تسلط بر کشورها در پیش گرفتهاند و آن، نفوذ در ملتهاست؛ که این همان چیزى است که من چندى پیش گفتم: »استعمار فرانو«... [این که] ایادى خودشان را به کشورها بفرستند و با پول و تبلیغات و اغواگرىهاى گوناگون و رنگین نشان دادن و موجه نشان دادن چهرهى مستکبران ظالم عالم، بخشى از ملتها را اغوا و تحریک کنند (2)
این تعریف از »استعمار فرانو« با آنچه امروزه به نام »انقلاب مخملى« و یا »براندازى نرم« معروف شده است، تا حد زیادى سنخیت دارد. نمونهى شگفت چنین حرکتى در شوروى سابق )1370 شمسى( رخ داد و این کشور بزرگ را دچار فروپاشى ساخت. امریکا براى انجام چنین حرکت مهمى چه کرد؟ مقام معظم رهبرى مىفرماید:
این طرح موفق امریکا در شوروى بود، یعنى یک ابرقدرت را با یک طرح کاملا هوشمندانه، با صرف مقدارى پول، با خریدن برخى اشخاص و با به کار گرفتن رسانههاى تبلیغى، توانستند طى یک طراحى سه، چهار ساله و یک نتیجه گیرى شش، هفت ماهه به کلى منهدم کنند و از بین ببرند! (3)
نمونهاى تازهتر آن، انقلابهاى رنگینى است که توسط امریکا و غالبا با پشتیبانى »بنیاد جامعهى باز جرج سوروس«، ثروتمند مشهور و صهیونیست امریکایى، انجام شده است. (4) او در کشورهایى که به طور کامل در خط آمریکا نبودند، روى نامزد
خاصى سرمایه گذارى مىکرد و با پولهاى نامشروع خود، که به احتمال قوى از منبع »سیا« تأمین مىشد، از او حمایت تبلیغى قوى مىکرد تا در انتخابات ریاست جمهورى برنده شود. سوروس عدهاى از متخصصان تبلیغات انتخاباتى غرب را استخدام مىکرد تا به نامزد مورد نظر او کمک کنند. رقبایى که ممکن بود با حرف یا پول کنار روند، کنار گذاشته مىشدند. در صورت لزوم و براى تحمیق مردم آن کشور، از نامزد مطلوب غرب مىخواستند ضد امریکا هم حرف بزند و با تمام وجود کارى کند تا رأى بیاورد. از سوى دیگر، عدهاى از جوانان محلى را سازماندهى مىکردند و توسط اروپایىها برایشان آموزش و حقوق هم قرار مىدادند تا بر صحت انتخابات نظارت کنند. به این صورت، نامزد مورد نظر با سرمایههاى کلان غرب و با تبلیغات فراوان، برگزیده مىشد، و اگر نظام حاکم نتیجهى انتخابات را زیر سؤال مىبرد با یک تظاهرات گستردهى مردمى! و حمایت رسانهاى غرب، قدرت را در دست مىگرفت. از این روش، در صربستان، (5) گرجستان، بلاروس و اوکراین، با موفقیت، استفاده شد (6)
بر این اساس، معتقدیم استعمار فرانو مبتنى بر تبلیغات فریبنده است. عوامل استعمار در این روش جدید، غالبا نمىدانند که به نفع دشمن عمل مىکنند. بسیارى از آنان بر اساس تصور باطل خود، به نفع کشور و مردم خودکار مىکنند. به تعبیر مقام معظم رهبرى:
استعمار فرانو یعنى چه؟ یعنى دستگاه استکبارى کارى کند که عناصرى از ملتى که این مستکبر مىخواهد آن را قبضه و تصرف کند، بدون این که بدانند، به او کمک کنند (7)
دکتر محمود احمدىنژاد، رئیس جمهور محترم کشورمان، تعریف »استعمار فرانو« را سادهتر کرده است. او با تمرکز بر محور اصلى تبلیغات فریبندهى غربىها، که عبارت از دموکراسى به شیوهى غربى است، مىگوید:
دموکراسى غربى... یک تاکتیک جدید نو استعمارى، بلکه همان »استعمار فرانو« است (8)
حمید مولانا، استاد ایرانى ارتباطات در امریکا، تعریفى مبتنى بر دانش ارتباطات از استعمار فرانو ارائه داده است. او معتقد است:
»استعمار فرانو«... به معناى کاشتن و پیوند دادن عوامل استعمار در آنها [کشورها] و استفاده از زیرساختهاى ارتباطى است (9)
ایشان در شرح بیشتر تعریف خود، ابزارهاى استعمار فرانو را برشمرده، مىنویسد:
استعمار [فرا] نو... امروز بر تسخیر مغزها، بر جنگهاى روانى و بر فنآورىهاى جدید و [استخدام] واژههاى مطلوب تکیه مىکند (10)
تفاوت استعمار فرانو با استعمار نو و کهن
با توجه به آنچه گفته شد، در تفاوتهاى »استعمار فرانو« با »استعمار کهنه« و »استعمار نو« مىتوان به اختصار موارد ذیل را برشمرد:الف. ابزارها: در استعمار کهن، نقطهى ثقل ابزارها روح سلاح و جنگ استوار بود، در
حالى که ابزار اصلى در استعمار نو، استفاده از عوامل خودفروختهى داخلى است که آگاهانه منافع کشور خود را تقدیم استعمارگران مىکنند؛ اما در استعمار فرانو، تأکید بر نیروهایى از درون ملت است که بر اثر تبلیغات مسموم دشمن، فریب خوردهاند و به تصور خدمت به مردم، ناآگاهانه کشور را به دامن بیگانگان مىاندازند. به دیگر سخن، ماهیت تهدیدها در استعمار کهن از جنس سخت بود، در استعمار نو از جنس نیمه نرم، اما در استعمار فرانو از جنس نرم. در این باره، سردار دکتر احمدیان، استاد دانشگاه امام حسین علیهالسلام مىگوید:
در طول تاریخ، تهدیدات به سه دسته تهدیدات سخت که توسط استعمار کهن اعمال مىشد، تهدیدات نیمه سخت که توسط استعمار نو اعمال مىشود، و تهدیدات نرم که از دورهى استعمار فرانو در سال 1950 شروع شد و در سال 2000 به تکامل رسید، تقسیمبندى مىشود (11)
ب. زمینهها: استعمار فرانو در هر کشورى قابل اجرا نیست. کشور هدف باید از آزادى بیان نسبى برخوردار باشد و مردم کم و بیش با سواد و نیمه مرفهى داشته باشد تا امکان توفیق نبرد رسانهاى دشمن فراهم شود. همچنین شرط است که نفوذ مکتب حاکم بر مردم کمرنگ شده باشد و حاکمان کشور مقبولیت مردمى کافى نداشته باشند. کشورهایى که در سالهاى اخیر، آماج انقلاب مخملى واقع شدند، این شرایط را کم و بیش در ماههاى منتهى به چنین انقلابى داشتند. حال اگر کشورى در استبداد شدید به سر برد و یا به دلیل بىسوادى و فقر بیشتر مردمش امکان موفقیت در نبرد رسانهاى وجود نداشته باشد، امکان استعمار فرانو هم وجود ندارد. همچنین است اگر مکتب حاکم و یا رهبران کشورى از محبوبیت بالاى اجتماعى برخوردار باشند. به این دلیل است که استعمارگران در قرن بیست و یکم میلادى، همچنان از روشهاى استعمار کهن و یا نو در برخى کشورهاى جهان و منطقه خاورمیانه استفاده مىکنند.
ج. هزینهها: هزینهى استعمارگران در استعمار کهن، بسیار بالاست و علاوه بر جنبههاى مالى، باید از جان نظامیان خود هم مایه بگذارند، اما در استعمار نو و فرانو، هزینهها تقلیل مىیابند و نیاز چندانى به فداکارى جانى نظامیان نیست. چیزى که هست، در استعمار نو نیاز به عدهاى خودفروخته از کشور هدف وجود دارد که منافع کشور خود را تقدیم دشمن کنند. چنین افرادى یافت مىشوند، اما ممکن است گاه یاغى شوند و بر ارباب بشورند؛ چنان که دربارهى صدام حسین شاهد بودیم. در چنین حالتى، آرام کردن اینان گاه نیاز به هزینههاى کلان دارد؛ اما در استعمار فرانو چنین احتمالى اندک است. در این روش، باید رسانههاى دگر اندیش و تفرقهانداز را تشویق کرد و چنین کارى براى دشمن، هزینهى چندانى ندارد.
در یک برداشت آزاد از آنچه بیان شد، مىتوان گفت: »استعمار فرانو« به معناى تسخیر مغزهاى نخبگان یک کشور و سازماندهى آنان در مسیر اهداف استعمارگران از طریق استفادهى فریبکارانه از رسانهها است. در این تعریف چند واژه نیاز به توضیح دارند:
1. تسخیر مغزها: مقصود ایجاد نوعى تصویر مطلوب از استعمارگران و اهداف مورد نظر آنان در ذهن مخاطبان است. همچنین باید تصویرى زشت و خطرناک از مخالفان استعمار و اهداف آنان در اذهان مخاطبان ترسیم گردد.
2. نخبگان: مقصود بیست درصد از افراد جامعه هستند که بر دیگر افراد اجتماع تأثیر گذارند؛ مانند استادان و دانشمندان )در همهى رشتهها(، دانشجویان، روزنامهنگاران، سران اتحادیهها، و هر که به هر دلیلى بر تعدادى از افراد جامعه مؤثر است؛ حتى سران اراذل و اوباش نیز در این ردیف قرار مىگیرند.
3. سازمان دهى: استعمار نو سعى دارد از طریق برگزارى گردهمایىهاى متعدد و حتى از راه تشویق تشکیل سازمانهاى غیر دولتى، طرفداران خود را در مسیر نیل به اهداف خویش متحد کند.
4. استفادهى فریبکارانه از رسانهها: اصلىترین ابزار استعمار نو براى نفوذ نخبگان یک جامعه، استفادهى فریبکارانه از رسانههاست. در این مسیر، تلاش مىشود تا چهرهاى زیبا از استعمار و دلدادگان به آنها ترسیم شود و در برابر، چهرهاى بسیار زشت از مخالفان استعمار ترسیم گردد و اینان براى صلح و امنیت مردم خطرناک جلوه داده شوند.
5. رسانه: مقصود از »رسانه«، هر چیزى است که بتواند پیامهاى مورد نظر استعمارگران را به مخاطبان برساند؛ مانند روزنامهها، رادیو، تلویزیون، اینترنت، شبکههاى ماهوارهاى، نشریات دانشجویى، فیلمهاى سینمایى، اعلامیهها و هر چیز دیگرى که حامل پیام باشد.
راهبردهاى کلان استعمار فرانو در مقابل انقلاب اسلامى
با توجه به تعریفى که از »استعمار فرانو« ارائه شد، در ذیل به راهبردهاى کلان آن در مقابل انقلاب اسلامى مىپردازیم:ناتوى فرهنگى
غربىها براى تهدید نرم مخالفان خود و مقابله با تهدیدات نرم جهان اسلام، به صورتى نه چندان مخفى، اتحادیهاى از رسانههاى جمعى درست کردهاند که خط سیر واحدى را تعقیب مىکنند و به صورتى آگاهانه، دفاع از منافع غرب را هدف قرار مىدهند. در این باره، مقام معظم رهبرى مىفرمایند:گزارشى از تشکیل »ناتوى فرهنگى« را خواندم... این، بسیار چیز خطرناکى است. البته حالا هم نیست؛ سالهاست که این اتفاق افتاده است.
مجموعه زنجیرهى به هم پیوستهى رسانههاى گوناگون - که حالا اینترنت هم داخلش شده است و ماهوارهها و تلویزیونها و رادیوها - در جهت مشخصى حرکت مىکنند تا سررشتهى تحولات جوامع را به عهده بگیرند. حالا که دیگر خیلى هم آسان و روراست شده است (12)
سیاستهاى ناتوى فرهنگى به شرح ذیل است:
- تخریب روند بیدارى جهان اسلام؛
- دامن زدن به اختلافات شیعه و سنى؛
- ترویج فساد و ابتذال اخلاقى؛
- تبلیغ و ترویج عرفانهاى انحرافى و مسلکهاى منحط؛
- تخریب باورهاى ملى و دینى؛
- تشویق به تحریم کشورهاى مستقل (13)
عملیات روانى
استفاده از عملیات روانى بر ضد کشورهاى مستقلى مانند جمهورى اسلامى ایران، امرى نیست که تعجب هیچ انسان آگاهى را برانگیزد. عملیات روانى در کتابى که ستاد مشترک ارتش امریکا آن را در سال 2004 با عنوان دکترین عملیات روانى ارتش امریکا انتشار داده، چنین تعریف شده است:»عملیات روانى« اقداماتى از پیش تعیین شده براى انتقال اطلاعات و شواهد معین به مخاطبان خارجى براى تأثیر گذارى بر احساسات، انگیزهها، اهداف و نهایتا تأثیر گذاشتن بر رفتار دولتها، سازمانها، گروهها و افراد خارجى است. عملیات روانى بخش مهمى از اقدامات گستردهى دیپلماتیک، اطلاعاتى، نظامى و اقتصادى دولتهاست (14)
دقت در این تعریف، نشان مىدهد عملیات روانى نقش مهمى در اقدامات گستردهى دیپلماتیک، اطلاعاتى، نظامى و اقتصادى دولت امریکا ایفا مىکند. این نکته را بیش از همه کسانى که منکر تهاجم و شبیخون فرهنگى دشمن هستند، باید توجه کنند. در این باره برخى از اهداف عملیات روانى امریکا علیه ایران را مىتوان به شرح ذیل برشمرد:
1. بىاعتبار کردن رهبران دینى و انقلابى، به ویژه مغزهاى اصلى تصمیم گیرى در کشور؛
2. ایجاد بدبینى مفرط در مردم نسبت به حکومت و آیندهى خود؛
3. ایجاد و گسترش اختلاف بین جناحهاى مختلف حاکمیت با یکدیگر و با مردم؛
4. تلاش براى دامن زدن به گرایشهاى تجزیه طلبانه در نقاط گوناگون کشور؛
5. گسترش فساد و اعتیاد در جوانان کشور؛
6. ایجاد تصویرى دلفریب از امریکا در اذهان مردم؛
7. بىاعتبار جلوه دادن منابع خبرى نظام، به ویژه صدا و سیما؛
8. ایجاد تحیر و سرگردانى ذهنى در بین مردم؛
9. نابود ساختن انگیزهى دفاع از کشور و ناموس در صورت حملهى احتمالى امریکا؛
10. مشغول ساختن ذهن مدیران نظام به مسائل داخلى و منصرف ساختن آنان از تعقیب اهداف جهانى انقلاب اسلامى؛
11. نفوذ در مجامع روشن فکرى و تصمیم سازى نظام؛ مانند دانشگاهها، مطبوعات: مراکز نشر کتاب و فیلم (15)
راهبردهاى رفتارى استعمار فرانو در مقابل انقلاب اسلامى
موارد ذیل بخشهایى از رفتار استعمارگران با انقلاب اسلامى را علنى مىسازند:
زیبانمایى چهره استعمارگران
استعمار فرانو براى این که چهرهى دلفریبى از خود بروز دهد، چند اقدام انجام مىدهد:الف. به کارگیرى واژههاى زیبا: استاد حمید مولانا اعتقاد دارد: یکى از بزرگترین ابزارهاى سلطهگرایى و استعمارى غرب بر دنیاى اسلام و شرق، صدور واژهها و مفاهیم ظاهرپسند بوده است. مفاهیمى که کاربرد، و انگیزههاى نهفته در آنها با معناى اصطلاحى و لغوىشان، زمین تا آسمان فرق دارد (16)مولانا، به عنوان یک استاد ارتباطات، با اشاره به کاریکاتورهاى موهنى که چندى پیش در برخى رسانههاى غربى نشر یافتند، مىنویسد: توجیهى که از سوى دولت مردان و نخبگان غرب و مقلدان آنها در دفاع از این افتضاحات ارائه گردیده، بیش از هر موقع دیگر، ماهیت عناوین مسخ شدهى »آزادى بیان«، »جامعهى مدنى« و »دموکراسى« را براى جهانیان آشکار کرده است. این چه نوع منطق و تمدنى است که مىخواهد »آزادى بیان« را از طریق اهانت به مقدسات دیگران نشان دهد؟! این چه نوع دیپلماسى عمومى و جامعه و تمدن بینالمللى است که قدرتهاى بزرگ مىخواهند مردم یک کشور را علیه دولت و نظام انتخابى آن کشور تحریک کنند؟! این چه نوع آزادى خواهى، کثرت گرایى، تنوع فکر و به قول فرنگىها، »تولرانس« است که متفکران و اندیشههاى انتقادى مورد حمله قرار مىگیرند؟! این چه نوع »روابط عمومى« و سازمان و تشکیلاتى است که به جاى محبت و خدمت به مردم و اشاعهى علم و دانش، فقط مواضع سیاسى و منافع مادى خود را در نظر گرفته است و به تفرقه اندازى و کینهتوزى متوسل مىشود؟! (17)
ب. رشوه به رسانهها: رسانهها باید بىطرف باشند تا مردم به آنها اعتماد کنند. پول دادن مخفى به رسانهها و استخدام روزنامه نگاران خلاف این اصل است. به نوشتهى حمید مولانا، اخیرا بازرس عمومى وزارت دفاع امریکا اعتراف کرد که آن وزارت خانه توسط قراردادى که با بنگاهى به نام »گروه لینکلن« امضا کرده، به طور مخفیانه، روزنامه نگاران و سازمانهاى مطبوعاتى و رسانهاى عراق را اجیر کرده و با پرداخت پول، کوشش کرده است اخبار مثبت و مورد نظر امریکا و قواى اشغالگر در روزنامهها و سایر رسانههاى آن کشور منتشر شوند. آزادى مطبوعات و استقلال رسانهها یکى از پایههاى اصلى دموکراسى است، ولى در یادداشتى دو صفحهاى که وزارت دفاع امریکا منتشر کرده، یادآور شده است که پرداخت پول به روزنامه نگاران به طور مخفى، خلاف قانون نبوده و مغایرتى با دموکراسى و آزادى مطبوعات ندارد! استخدام روزنامهنگار مزدور یک روش زشت و استعمارى است، ولى زشتتر از آن، قانونى کردن آن است (18)
سیاه نمایى مخالفان استعمار
تلاش فراوانى مىشود تا هر که در برابر استعمار فرانو قد علم مىکند، به انواع تهمتها متهم گردد و چهرهاى سیاه و غیر قابل تحمل از او ارائه گردد. در این باره، اقدامات ذیل را به کار گرفتهاند:الف. تضعیف رهبرى: مقام معظم رهبرى یک چهرهى برجسته در مبارزه با استعمار فرانو است. از این رو، به نظر دشمنان باید تضعیف شود. در یک پایگاه اینترنتى، که مشخص است توسط عوامل استعمار فرانو اداره مىشود، با صداگذارىهاى ساختگى سخنانى را به مقام معظم رهبرى نسبت دادهاند که درست خلاف مقاصد ایشان است. اینان در مسیر زشت خود، حتى حریم ادب را هم پاس نداشتهاند و احمقانه، کلمات رکیکى را نیز در سخرانىهاى عمومى ایشان، وارد کردهاند. امروزه کسانى که از دانش رایانه سررشته دارند، مىدانند که چنین کارهایى چندان دشوار نیست و تنها قدرى بىانصافى مىخواهد که برخى از دشمنان دین خدا، فراوان از آن بهره دارند. در این بین، دیگر پایگاههاى ضد انقلاب، برخى شبکههاى رادیویى و ماهوارهاى دشمن نیز با ارائهى تحلیلهاى نادرست و شایعات پوچ، سعى دارند اقتدار رهبرى را تضعیف کنند. نمونهى جدید آن، شایعهى بیمارى و درگذشت مقام معظم رهبرى بود که در سال گذشته، در آستانهى محرم پخش گردید. ماجرا به یک سرماخوردگى سادهى ایشان برمىگشت که آنان با بزرگنمایى، سعى داشتند قلوب علاقهمندان ایشان را متزلزل ساخته، دلهاى ضد انقلاب را امیدوار سازند.
ب. تضعیف رئیس جمهور: دکتر احمدىنژاد به دلیل ایستادگى در برابر خواستههاى استعمار فرانو، تضعیف مىشود و چنین است که - براى مثال - ایشان را به دانشگاه »کلمبیا« در نیویورک براى سخنرانى دعوت کردند، اما مکان ایشان را در زمینهاى سیاه و تاریک قرار دادند و در برابر دوربینهاى متعدد تلویزیونى، رئیس دانشگاه به جاى عرض خوشامد، قریب نیم ساعت به ارائهى تصویرى سیاه از ایشان پرداخت. البته خداوند کمک کرد و ایشان با بیان دو جمله، آثار سوء سخنان او را خنثا کرد. ایشان گفت: ما عادت داریم وقتى مهمانى دعوت مىکنیم، به او احترام مىگذاریم، نه این که به او اهانت کنیم. چنین بود که برخى استادان دانشگاه »کلمبیا« در گفت و گو با هیئت ایرانى از رفتار زشت رئیس خود عذرخواهى کردند (19)
فریب افراد سادهلوح
برخى از نمونهها عبارتند از:الف. حسین کاظمینى بروجردى: او، که با سوء استفاده از اعتقادات مردم، خود را مرتبط با امام زمان معرفى کرده بود، پس از دستگیرى، در دادگاه اعتراف کرد که از سوى یکى از عوامل ضد انقلاب خارج کشور فریب خورده است. به گزارش پایگاه مرکز انقلاب اسلامى، حسین کاظمینى بروجردى مدتى پیش با برنامهریزى و حمایت تبلیغاتى رسانههاى خارج از کشور، با ادعاى ارتباط با امام زمان علیهالسلام، دادن اذکار عجیب به مردم و ادعاى حل مشکلات آنان و ادعاى رهبرى دین سنتى و مکاتبه با سران کشورهاى اروپایى و غربى و همچنین پاپ و مصاحبه با رادیو و رسانههاى خارجى، سعى در ایجاد آشوب و جنجال و بزرگنمایى خود داشت.
وى در ادعاهاى کاذب خود، مدعى شد: نوهى آیة الله العظمى بروجردى است، در صورتى که پس از دستگیرى سطح پایین علمى و نسبت واقعىاش برملا شد. او شعرها و دعاها را در آهنگهاى گوناگون مىخواند و با اظهارات عجیب و غریب، عناصر غیر مذهبى و ناسالم را در اطراف خود جمع کرده بود. وى از خواندن صحیح قرآن و مفاتیح الجنان هم عاجز بود.
اوج فعالیتهاى تبلیغاتى کاظمینى بروجردى و همراهانش در مهر 1385 اتفاق افتاد و به سرعت فروکش کرد. در این حال، جرج بوش مدتى پیش در حمایت از - به اصطلاح - آیةالله کاظمینى بروجردى سخنانى در دفاع از آزادى مذهبى و حقوق فردى ایراد کرد.
بروجردى با تکیه بر بیان اغوا کنندهى خود، توانسته بود عدهاى از مردم ساده و ناآگاه را در اطراف خود گرد آورد. وى مدعى رهبرى اسلام سنتى و دین سنتى شده بود. حمایت رسانههاى خارجى و ماهوارهها از وى موجب توهم رهبرى و مرجعیت در او شده بود. در این بین، ارتباطات خاص و بعضا مسئله دارى که از آن سوى مرزها با وى برقرار مىشد، موجب گردید تا نوعى خودشیفتگى سیاسى و دینى در هدایت یک انقلاب و براندازى جمهورى اسلامى در او ایجاد شود.
او در آخرین جلسهى دادگاه، خود را فریب خوردهى ضد انقلاب خارجى دانست و تأکید کرد: علیرضا نورىزاده، از ضد انقلابیان مشهور که خود او هم نمونهى دیگرى از خودباختگى است، بارها با وى تماس گرفته و وى را به استقامت دعوت کرده و گفته است: »اگر مدت کمى مقاومت کنى، ناتو به ایران حمله مىکند و کار آنها تمام مىشود و تو مىشوى رهبرى دینى!« حتى خانمى از »سوئد« زنگ زد و ضمن تبریک، گفت: هیچ روحانى به اندازهى تو روى کرهى زمین معروف نشده است (20)
ب. مهدى خلجى: به گزارش »باشگاه خبرنگاران«، به نقل از پایگاههاى مخالفان خارج از کشور، مهدى خلجى، از روزنامه نگارانى که امروز در گروههاى ضد انقلاب خارجنشین عضویت دارند، دربارهى شرح حال خود و دوستانش مىنویسد: تقریبا 2 - 3 ماه پیش برگزارى انتخابات مجلس ششم، من از یک روزنامه در ایران بیرون آمدم و پس از آمدن به امریکا، در واشنگتن، فعالیت خود را در یک مؤسسه آغاز کردم و از آنها درخواست کردم که به من بورسیهاى بدهند. آدمهاى مختلفى در این مؤسسه بودند.
وى افزود: طبیعتا فعالیتهاى غیر علنى، تحلیلهاى غیر علنى و جلسات مشاورهى غیر علنى با بالاترین مقامات نظام سیاسى امریکا هم داشتیم. افراد گوناگون از ما مشاوره مىخواستند. مشاوره به این شکل بود که ما را به جلسهاى دعوت مىکردند و از ما دربارهى وضعیت ایران سؤال مىکردند و این که در شرایط کنونى، چه کار مىشود کرد و چه کار باید کرد. ممکن است حتى این مشاورهها در سطح وزرا، معاون رئیس جمهور یا مثلا در سطح آقاى جورج بوش باشد.
این عضو گروهکهاى ضد انقلاب خارج نشین در پایان تأکید کرد: مطمئنا بدون حمایت خارجى، امکان براندازى حکومت ایران وجود ندارد و باید در چند مرحله، سازمان ملل تحریمهاى خود را علیه ایران تشدید کند و روابط دیپلماتیک و تجارى ایران را با کشورها محدود کند (21)
در این باره، گفتنى است: به گزارش خبرنگار بازتاب، خلجى، که همواره تلاش کرده است به واسطهى قریب 5 سال حضور جسته و گریخته در دروس طلبگى، خود را کارشناس مسائل حوزوى جا زند و با کسب عنوان »طلبهى چپ کرده«، خود را در خارج از کشور منحصر به فرد جلوه دهد، در یک اقدام تبلیغاتى، از یک مؤسسهى دست راستى نزدیک به اسرائیل، درخواست کرد: امریکا به ایران حمله کند.
بنابراین، گزارش، فرد مذکور، که زندگى پر فراز و نشیبى! را طى کرده و از قم به تهران و سپس لندن و پاریس و واشنگتن منتقل شده، ابتدا با یکى از دانشجویان جامعةالزهرا علیهاالسلام ازدواج کرد، اما پس از چندى، با حضور در روزنامهى انتخاب از همسرش جدا شد و با دخترى دیگر ازدواج کرد؛ اما پس از آن که به همراه این خانم به بهانهى تحصیل به فرانسه رفت، او را هم طلاق داد و گفته مىشود: اکنون با شخص سومى ازدواج کرده است.
فرد مذکور که مدتى را صرف خدمت به دستگاه حکومتى انگلیس کرده است، اکنون کار را به جایى رسانده که حتى حسین درخشان، روزنامهنگار خارج نشین هم او را به باد انتقاد گرفته، مىنویسد: چندى پیش یک مؤسسهى دست راستى نزدیک به اسرائیل به نام »شوراى سیاست خارجى امریکا« یا »AFPC« مدتى پس از یک نشست یک روزه دربارهى »خطر ایران«، فعالیتهاى تبلیغاتى را شروع کرد که به مدت یک هفته، مردم امریکا را علیه خطر روزافزون ایران مىترساند. این تبلیغهاى سى ثانیهاى یک هفته تمام در شبکههاى CNN و SNBC، هدلاین نیوز، و فاکس نیوز پخش شدند.
در آن همایش )در قالب برنامهى تازهى مؤسسهاى به نام »آزادى ایران« برگزار شد( مهدى خلجى به همراه ایلان برمان، پاتریک کلاسن، و جیمز وولسى و چند تن دیگر دربارهى خطر روزافزون جمهورى اسلامى و ریشههاى آن براى حضار و خبرنگاران سخن گفتند.
مهدى خلجى در حالى که براى خواندن روان از روى متن ترجمه شدهى انگلیسى مقالهاش عرق مىریخت، سعى کرد نشان دهد که چرا تغییر سیاسى از درون ایران غیر ممکن است و در نتیجه، امریکا براى از بین بردن تهدید روزافزون ایران بر ضد صلح جهانى، باید از طریق حملهى نظامى یا تحریم اقتصادى و نه مذاکره، رأسا وارد عمل شود (22)
مهدى خلجى منکر این مطلب است؛ مىنویسد:
درخشان شاخدارترین دروغهاى عالم را ساخته است تا از نظر خود به وطن خدمت کند. نوشته است: من در دفتر دیک چینى کار مىکنم و به دولت امریکا مشاوره مىدهم به ایران حملهى نظامى کند. نوشتههاى من از قدیم تاکنون گواه آن هستند که من با هر گونه جنگى از سوى هر کشورى علیه هر کشورى مخالفم و کاربرد خشونت را در همهى اشکال آن نفى مىکنم. من هرگز با دیک چینى ملاقات نکردهام و هرگز به هیچ دولتى مشاوره ندادهام به ایران حمله کند (23)
در بین خوانندگان وى، فردى به نام ناهید سیدى مطالبى نوشته که خواندنى است:
راجع به کدام دروغ حرف مىزنى...؟ این که دارى براى »مؤسسهى واشنگتن« کار مىکنى؟ این که مؤسسهى واشنگتن رولابى اسرائیل درست کرده؟ این که »مؤسسهى واشنگتن« رسما از تغییر رژیم از ایران و حملهى نظامى و تحریم دفاع مىکنه؟ این که خود تو از تحریم اقتصادى بر ضد کشورت دفاع مىکنى تا همون بلایى سر ایران بیاد که زمان صدام پس از جنگ اول خلیج فارس اومد؟ این که دفاع تو از تحریم اقتصادى ایران از گرسنگى و بیمارى مردم میلیونها نفر از مردم ایران؟ این که »مؤسسهى واشنگتن« زیر نظر پرل و ولفوویتز و کلاسون و بقیهى جنایتکارهایى که مسئول حمله به عراق و قتل عام مردم بىگناه عراق بودن، اداره مىشه؟ این که تو توى سخنرانى دیک چینى، که توش ایران رو به حملهى نظامى تهدید کرده، توى همین »مؤسسهى واشنگتن« نشستى و براش کف زدى؟ (24)
ترویج اعتیاد
رواج اعتیاد به مواد مخدر امروزه با هدایت پنهان دشمنان انقلاب اسلامى براى نابودى این انقلاب الهى پىگیرى مىشود. محمد حسنین هیکل، نویسندهى مشهور مصرى، مىنویسد: در سال 1980 م، رئیس سازمان اطلاعاتى فرانسه به ریگان، رئیس جمهور وقت امریکا، پیشنهاد داد: سازمان »سیا« به مردم افغانستان کشت مواد مخدر را آموزش دهد تا هم هزینههاى لازم براى جنگ با شوروى )سابق(، که آن زمان افغانستان را اشغال کرده بود، فراهم شود و هم با صدور مواد مخدر به ایران اسلامى و معتاد ساختن جوانان ایرانى، به دشمن دیگر امریکا صدمه زده شود و هم با دود شدن سرمایههاى ایرانیان، اقتصاد این کشور آسیب جدى ببیند. ریگان وقتى این پیشنهاد را شنید، گفت: چه پیشنهاد خوبى! و دستور داد به آن عمل شود (25)شایعه پراکنى
مهمترین نکته در شایعه این است که موضوع شایعه به گونهاى انتخاب شود که ضمن برآوردن هدف طراحان، با زمینه نیز تناسب کامل داشته باشد. اگر با زمینه تناسب نداشته باشد، پراکنده نمىشود و اگر با هدف طراح آن ناسازگار باشد، نقض غرض است.ابزار شایعه گاهى افرادند که دهان به دهان یا از راه تلفن و شبنامه آن را منتشر مىکنند، و گاهى رسانههاى جمعىاند که از شیوههاى خاصى استفاده مىکنند تا از پىگیرىهاى حقوقى در امان باشند.
بعضى راههاى فرار از پىگیرىهاى حقوقى عبارتند از: ارائهى تحلیل در قالب داستان و لطیفه؛ قرار دادن نامهاى داستانى براى شخصیتهاى مورد نظر؛ نقل خبر از زبان منابعى که قابل پىگیرى نیستند، مثل رادیوهاى بیگانه؛ نقل خبر از زبان منابع غیر موثق و ناشناخته مثل ستون تلفنهاى مردم در روزنامه که غالبا بدون نام و نشان هستند. علاوه بر این، مطرح کردن حدس و گمانهاى متعدد و پرداختن تفصیلى به موضوع مورد نظر تحت عنوان تحلیل، مطلب نادرستى را عنوان قرار دادن و سپس به صورت ریز در گوشهاى تکذیب کردن یا معذرت خواستن، روشهاى دیگر شایعه پراکنى توسط رسانههاى گروهى است. چنین است که شایعه را دشمن مىسازد، نادان پخش مىکند و سادهلوح مىپذیرد.
بزرگ نمایى و کوچک نمایى
یک مطلب ممکن است واقعیت داشته باشد، اما آن واقعیت باید در زمینهى حقیقى خودش تحلیل و تفسیر شود، اما طراحان عملیات روانى ممکن است آن را از زمینهى اصلى خود جدا و به صورت منفرد، آن را بزرگ یا کوچک کنند و از کاهى، کوه و از کوهى، کاه بسازند. این کار به ویژه در تخریب شخصیت افراد یا ایجاد شخصیت مثبت براى آنها بسیار کاربرد دارد.ایجاد رعب و وحشت
بسیارى از افراد معمولى جامعه ممکن است از ترس برچسبهایى مثل »ضد مردم، انحصار طلب، مخالف ارزشهاى دینى، خودفروخته« و یا ترور، خشونت و حذف فیزیکى ساکت شوند یا برخلاف نظر خودشان اقدام کنند (26)جذب مدیران نظام
تحریک شیطانهاى بیرونى دست کمى از شیطان و وسوسهى درون ندارد. بدون تردید، یکى از اهداف عملیات روانى دشمنان انقلاب از بدو پیروزى انقلاب اسلامى تاکنون، تحریک برخى مسئولان و دستاندرکاران مشهور نظام بوده است. آنها با پیدا کردن یک نقطه ضعف در شخصیت آدمها، چنان با القائات خود، اندیشه و دل او را در تصرف خود مىگیرند که ناخودآگاه تحریک شده، دنبال خط القایى آنان مىرود.مخالفت با فنآورى هستهاى
تسلط بر فنآورى هستهاى دروازهى ورود به دانشهاى بسیارى است و از نظر دشمنان، ملت مستقلى همچون مردم ایران، که همواره در برابر نیات شوم استعمارگران ایستادگى کرده است، نباید بر چنین فنى، مسلط شود. از این رو، استعمار فرانو به رهبرى امریکا تلاش مىکند که از حق مسلم ایران در استفاده از فنآورى صلحآمیز هستهاى ممانعت کند و با حفظ انحصار و برترى خود در خاورمیانه، به استقلال علمى و سیاسى ایران لطمه وارد آورد. به تعبیر استاد حمید مولانا، همان گونه که ملت ایران افزون بر نیم قرن پیش صنعت نفت را ملى کرد و انگلیس را از خلیج فارس بیرون انداخت، امروز نیز باید به توسعهى فنآورى هستهاى خود ادامه دهد و با حفظ حاکمیت ملى و استقلال خود و با عدالت خواهى، سیاستهاى استعمار نو را محکوم کند. علاوه بر آن، امروز ایران در مقایسه با اسفند 1329 شمسى، از هر جهت در موقعیت به مراتب بهترى قرار دارد (27)پیشبینى رفتارهاى آینده استعمار فرانو با انقلاب اسلامى
به نظر مىرسد استعمار فرانو بسیارى از رفتارهاى کنونى خود را استمرار خواهد بحشید و یا آن را تشدید خواهد کرد. بدینروى، مطابق تحلیل برخى صاحبنظران، مىتوان موارد ذیل را در این زمینه، ذکر کرد:
هتک حرمت مقدسات اسلامى
استعمار فرانو عاجز از مقابله با بیدارى اسلامى، تلاش مىکند تا روند اهانت به مقدسات دینى مسلمانان را، که نمونههایى از آن را در ماجراى کتاب آیات شیطانى دیدیم، افزایش دهد. اکنون اگر کسى پیگیر باشد، مىتواند نمونههاى بسیارى از این اهانتها را در اینترنت و مطبوعات غربى مشاهده کند. در این باره گفتنى است که به عقیدهى سید مرتضى نبوى، قائم مقام دبیرکل جامعهى اسلامى مهندسین، اهانت به پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و انفجار در حرمین عسکریین علیهماالسلام پاسخ استعمار فرانو به بیدارى اسلامى است. او افزود:اکنون که دنیاى استکبار با بیدارى مسلمان جهان مواجه شده است و مسلمین در صدد احقاق حقوق خود هستند، مقدسات اسلامى این گونه مورد اهانت قرار مىگیرد و این نمایانگر عجز و زبونى قدرتهاى سلطهگر در مقابل بیدارى اسلامى است. (28)
مهار قدرت ایران
از نظر دشمنان، برنامهى هستهاى ایران و نفوذ ایران در جوامعى مانند افغانستان، عراق و لبنان باید مهار گردد.اسب تروا
بازگشایى سفارت امریکا در تهران، تقویت سازمانهاى غیر دولتى طرفدار امریکا در ایران و حمایت مستقیم از جنبش طرفدار دموکراسى امریکایى در این زمینه مطرح هستند.شدت یافتن جنگ روانى
افزایش مراودات رسمى مقامات دولت امریکا با ضد انقلاب داخلى، گسترش برنامههاى رادیو و تلویزیونى »رادیو فردا« و »صداى امریکا«، القاى آستانهى جنگ در اذهان مردم ایران با تبلیغ انجام عملیات نظامى و سرانجام، تمرکز بر نقض حقوق بشر در ایران از محورهاى اصلى این راهکار هستند. (29)در این زمینه تلاش مىکنند القا کنند که ایرانىها تلاش دارند بمب اتمى بسازند و این نه تنها براى امنیت و ثبات منطقه و جهان خطرناک است، بلکه موجب تقویت جبههى تروریستها و جریان بنیادگرایى افراطى در جهان خواهد شد. همچنین سرمایه گذارى در رسانههاى دیدارى و شنیدارى، بنگاههاى تبلیغاتى و خبرى و شرکتهاى فیلم سازى براى ارائهى تصویرى سیاه و خطرناک از جمهورى اسلامى ایران براى افکار عمومى جهان، ادامه دارد که آخرین نمونهى آن، ساخت و پخش فیلم ضد ایرانى 300 است. نمونهى دیگر فیلمى تحت عنوان »فرار از تهران« است که توسط شرکت »برادران وارنر« در حال تولید است.
علاوه بر این، استعمار فرانو تلاش دارد تا با ایجاد فضاى رسانهاى، دربارهى دخالت ایران در عراق و لبنان، این کشور را به عنوان »بزرگترین مدافع تروریسم« معرفى کند که به عوامل ناامنى در این کشورها سلاح و آموزش نظامى مىدهد. (30)
دامن زدن به مطالبات صنفى و اجتماعى
حمایت از اصلاح طلبان و طرح جنبش دموکراسى خواهى و مقولهى »حقوق بشر«، »حقوق زنان« و دامن زدن به مطالبات اجتماعى در جنبش دانشجویى، جنبش کارگرى و اعتراضات صنفى و همچنین سازمان دهى نارضایتىها و نافرمانى مدنى، از طریق مطبوعات و احزاب تقویت خواهد شد.از این گذشته، استعمار فرانو با راهاندازى پایگاههاى متعدد اینترنتى و ارائهى نرمافزارهاى جاسوسى به عوامل خود در داخل کشور، کوشش مىکند تا ابعاد گوناگون جنگ رسانهاى به گونهاى اثربخش طراحى و اجرا شوند.
تلاش براى تحلیل مغرضانه از اوضاع داخلى و ایجاد فضاى وحشتزا و موهوم از احتمال بروز جنگ، شدت خواهد یافت. علاوه بر این، سوء استفادهى تبلیغاتى از اجراى طرحهایى همچون »طرح امنیت اجتماعى« به عنوان محدود کنندهى آزادى و حقوق زنان و آزادىهاى مدنى و اجتماعى افزایش مىیابد.
استعمار فرانو همچنین در جهت تفرقه اندازى و ایجاد تقابلهاى سیاسى بین سران ارشد نظام اسلامى و القاى این که جنگ قدرت در جمهورى اسلامى بین چند طیف در جریان است و در نهایت، فلان طیف یا فلان گروه پیروز مىشود و یا شکست مىخورد، خواهد کوشید. (31)
ارزیابى استعمار فرانو
استعمار فرانو مانند هر پدیدهى دیگر سیاسى، از برخى نقاط قوت و ضعف برخوردار است. لازمهى مواجههى درست با چنین پدیدهاى شناخت دقیق این نقاط است. ما باید بدانیم دشمن کجا ضعیف است که از همان نقطه بر او بتازیم. چنین کارى امکان برد ما را به شدت افزایش مىدهد، در حالى که بىتوجهى به این امر و از نقاط قوت دشمن، ممکن است منجر به شکست شود.نقاط ضعف
نقاط ضعف استعمار فرانو عبارتند از:الف. ضعف در صداقت: دشمن ادعا مىکند خودش صادق است و ما دروغگو هستیم، در حالى که واقعیتها چیز دیگرى مىگویند. ما باید در تبلیغات خود، با دست گذاشتن بر این واقعیتها، تلاش کنیم به افکار عمومى غرب نشان دهیم که برخى از رسانههاى غرب از صداقت کافى برخوردار نیستند. نمونهى بارز این امر مظلومیت ایران در جریان تهاجم صدام حسین به کشورمان و دفاع برخى رسانههاى غربى از او در آن زمان بود.
ب. ضعف در حقوق بشر: غربىها مدعى اول حقوق بشر هستند، اما واقعیت این است که در بسیارى از موارد، حقوق انسانها را نقض مىکنند. ما باید موارد نقض حقوق بشر در غرب، همانند زندان »ابوغریب« عراق، زندان »گوانتانامو« و زندانهاى مخفى »سیا« در برخى کشورهاى جهان را همواره روى امواج تبلیغاتى داشته باشیم.
ج. ضعف در اخلاق: استکبار جهانى ما را متهم مىکند که به انواع فساد آلودهایم، اما از خود غافل است که غرق در فساد شده و بدتر این، تلاش دارد تا با عادى سازى فساد، این پلیدىها را از راه اینترنت و ماهواره و فیلمهاى سینمایى و مجموعههاى تلویزیونى ترویج نماید. ما باید براى افکار عمومى جهان این سؤال را مطرح کنیم که آیا منظور از آزادى، حقوق زن و حقوق بشر، چنین کارهایى است؟ اگر چه باید نام این کارها را نبریم تا اشاعهى منکر نشود.
د. کاهش محبوبیت: امروزه امریکا، که ریاست عالى استعمار فرانو! را بر عهده دارد، به تدریج، در افکار عمومى جهانیان منفور مىشود و این را مىتوان از حجم راهپیمایىهاى غربیان علیه سیاستهاى امریکا و حتى از برخى اظهارنظرهاى مقامات امریکا دربارهى اظهار نگرانى از کاهش محبوبیت امریکا درک کرد. سیاست تبلیغاتى ما باید بر این موج عدم محبوبیت دامن بزند.
نقاط قوت
استعمار فرانو نقاط قوتى هم دارد. براى مثال:الف. تسلط بر رسانههاى اصلى دنیا: بیشتر رسانههاى مطرح دنیا، اعم از خبرگزارىهاى مهم، شبکههاى مهم خبرى بینالمللى، پایگاههاى برجستهى اینترنتى، روزنامهها و نشریات مشهور دنیا در زیر سلطهى شبکه صهیونیستى جهان قرار دارند.
ب. فنآورىهاى جدید: امروزه مهمترین فنآورىهاى دنیا در زمینههاى گوناگون علمى و رسانهاى در اختیار استعمارگران فرانو قرار دارد. این فنآورىها قدرت بالایى در اختیار آنان قرار داده است.
ج. استخدام واژههاى زیبا: استعمار فرانو بخشى از بهترین نویسندگان دنیا را به شیوههاى گوناگون در خدمت دارد تا با به کارگیرى زیباترین واژهها، کار اغفال افکار عمومى جهان را زیباتر انجام دهد.
دشمنان ما از همهى انواع سیاستهاى شیطانى سود مىبرند و برایشان مهم نیست حتى اگر از نوامیسشان تصاویرى مبتذل تهیه شود و در اینترنت توزیع گردد. مهم این است که جوانان جهان جذب مسیرى شوند که آنان مىپسندند.
روشهاى مقابله با استعمار فرانو
براى مقابله با استعمار فرانو، باید از اراده و ایمان به خدا و قیامت نهایت بهره را گرفت و با هوشیارى، توطئههاى دشمنان دین را تشخیص داد و در سایهى اتحاد ملى و انسجام اسلامى، رخنههاى نفوذ آنان را در عرصههاى گوناگون سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى سد کرد. باید از روابط عمومى قدرتمند براى افزایش آگاهىهاى مردم بهره برد و سرانجام، ضرورت تولید علم و اندیشه را جدى گرفت. توجه به چند نکته در این زمینه لازم است:اراده و ایمان
ملت ایران ملت با تجربهاى است و مىتواند محور یک حرکت عظیم جهانى ضد استعمار فرانو باشد. انجام چنین حرکتى با مقابلهى شدید دشمن مواجه مىشود. دشمنان راه خدا به آسانى حاضر نیستند از حکومت بر جهان دست بکشند و لذتهاى نامشروع خود را فدا کنند. در این مسیر دشوار، همت بلند ضرورتى انکارناپذیر کار است. باید دانست جغرافیاى سیاسى دنیا را اراده و ایمان انسانها در آینده تعیین خواهد کرد. در این باره، مقام معظم رهبرى مىفرمایند:ملت ایران، هم با استعداد است، هم باهوش است، هم مؤمن است و هم تجربه کرده است. ملتهاى دیگر تجربهى ملت ما را ندارند. ملت ما مىتواند محور یک حرکت عظیم جهانى باشد بر علیه ظلم و نظام استکبارى و نظام ظالمانه و نظام ارباب رعیتى جدید و نوى که امروز مستکبران عالم مىخواهند بر دنیا تحمیل کنند. جوانها به این موضوع توجه داشته باشند. هر چه ممکن است، بر آمادگىهاى خودتان، بر عمق فکرى خودتان و بر حضور خودتان در میدانهاى سیاسى و اقتصادى بیفزایید. طلاب جوان، فضلاى جوان، جوانان دانشجو، جوانان کارگر، جوانان قشرهاى مختلف مردم - چه دخترها و چه پسرها - بدانند که باید در آیندهى دنیا نقش ایفا کنند. جغرافیاى سیاسى دنیا را اراده و ایمان انسانها در آینده تعیین خواهد کرد؛ این به عهدهى شماست. (32)
هوشیارى
همهى عناصر ملت، به ویژه نخبگان جامعه و کسانى که بر افکار عمومى نفوذ دارند، باید مراقب و هوشیار باشند که توسط دشمن، به اعتیاد فکرى کشانده نشوند و خودزنى نکنند. در این باره، مقام معظم رهبرى مىفرمایند:دیدید که امریکایىها، حتى در کنگرهشان تصویب کردند که به عناصرى در داخل کشور ما پول بدهند تا براى آنها کار کنند؛ این طور علنى و صریح! این استعمار فرانو است. این، مثل این است که دوندهاى نتواند بر رقیبش فائق بیاید؛ کارى کند که رقیب، خودزنى کند؛ مثلا وادارش کند که معتاد شود. وقتى طرف معتاد شد، دیگر حال دویدن ندارد؛ به خودى خود به نفع رقیبش کار کرده است. بنابراین، وقتى حال دویدن نداشت، رقیبش برنده مىشود. در استعمار فرانو، این کار را مىکنند. جوانها خیلى باید هوشیار باشند؛ دخترها خیلى باید هوشیار باشند؛ معلمین و معلمات و پدر و مادرها خیلى باید متوجه و هشیار باشند، بخصوص کسانى که جایگاهى در اشاره به افکار عمومى دارند؛ گویندهاند، نویسندهاند، اهل هنر و اهل فعالیت گوناگون هستند. (33)
اتحاد و انسجام
از خطرناکترین روشهاى دشمن، تلاش براى ایجاد تفرقه است. تضعیف وحدت ملى، ایجاد شکاف بین مردم و مسئولان و ایجاد کدورت و حتى دشمنى بین شیعه و سنى، از راهکارهاى مطرح دشمن است که باید با حفظ هوشیارى، اتحاد ملى و انسجام اسلامى را پاس داشت. در این باره، سخن حجةالاسلام محمد محمدى اشتهاردى شنیدنى است. او مثال زیبایى را در باب لزوم وحدت مسلمانان مطرح مىکند:اتحاد و انسجام دانههاى باران باعث ایجاد سدهاى عظیم با آن همه توانایىها شده است. وقتى که دانههاى باران در پرتو وحدت و به هم پیوستگى چنان آثار اعجازآمیز بروز کند، قطعا اتحاد و انسجام مسلمانان آثار و برکات اعجازآمیز بیشترى در پیشرفت اهداف عالى انسانى و جلوگیرى از مقاصد غیر انسانى استعمار خواهد داشت و موجب سربلندى و عزت و اقتدار بىنظیر خواهد شد. (34)
همچنین شهید نواب صفوى، از پیشتازان انقلاب اسلامى در دههى 1320 شمسى، که سخنرانىهاى او در سیاسى شدن برخى رهبران امروز انقلاب اسلامى مؤثر بوده است، طى اعلامیهاى از همهى مسلمانان امورى را مىخواهد که انجام آنها مىتواند سبب نجاتشان از دامهاى استعمار نو باشد.
از نظر اتمام حجت و مسئولیتى که در پیشگاه خدا داریم، عموم مسلمین صادقى را که احساس درد و مسئولیت مىکنند... به عهد و بیعت و پیمان بر سه بنیاد بزرگ زیر دعوت مىکنم و خداى عظیم را بر این پیمان شاهد مىگیرم و کفى بالله شهیدا:
1. امر به معروف و نهى از منکر در اجراى احکام اسلام؛
2. نجات عموم مسلمین دنیا از ظلم و تجاوز عموم بیگانگان و ستمگران؛
3. اتحاد ملل اسلامى بر مبناى معارف نورانى و احکام ضرورى اسلام که از بذل مال و جان در راه تحقق این سه مقصود بزرگ کوتاهى نکرده و دست قرآن را به این معامله با خدا اجابت نمایید. (35)
مراقبت
دشمن تلاش بسیار دارد تا با ایجاد رخنههاى فرهنگى، سیاسى، اجتماعى، امنیتى و اقتصادى، در جامعهى ما نفوذ کند و سلطهى اهریمنى خویش را مستحکم سازد. باید مراقب تلاشهاى دشمن بود و اجازهى رخنه نداد. به فرمودهى مقام معظم رهبرى:دشمن را نباید فراموش کرد. از دشمنى دشمن نباید غافل شد. امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهجالبلاغه فرمود: »و من نام لم ینم عنه.« اگر شما در جبههى نبرد خوابتان برد، معنایش این نیست که سرباز خط مقابل هم خوابش برده؛ نه، او بیدار است؛ منتظر است شما خوابتان ببرد تا بر سر شما بتازد. در میدان نبرد، کارزار همیشه نظامى نیست؛ گاهى سیاسى است؛ گاهى هم فرهنگى است. دشمن سعى مىکند رخنه ایجاد کند؛ چشمها را باید باز نگه داریم؛ نقطهى رخنه را ببینیم و مراقب باشیم این رخنه توسعه پیدا نکند. باید جلوى رخنههاى فرهنگى و سیاسى را بگیریم.
روابط عمومى قدرتمند
نبرد رسانهاى دشمن و تلاش او براى استخدام واژههاى زیبا در جهت مقاصد پلید، که نمادى از آن را مىتواند در روابط عمومىهاى مطلوب غرب مشاهده کرد، این ضرورت را پدید آورده است که براى داشتن یک روابط عمومى قدرتمند، باید کوشید و فرصت را از دست نداد. در نظام اسلامى و هر نظام دیگرى، که قصد مقاومت در برابر استعمار فرانو را داشته باشد، آگاهسازى مردم ضرورتى انکار ناپذیر است. در این باره، مقام معظم رهبرى مىفرماید:نظام مردمى - که مردم در بافت اصلى آن دخالت دارند - مستغنى از آگاهى مردم نیست. باید مردمش را آگاه کند؛ باید به آنها قوت تحلیل بدهد و باید آنها را از آگاهىها و معلومات لازم و مفید و معرفت لازم سرشار کند. (36)
حمید مولانا، استاد علم ارتباطات، براى داشتن یک روابط عمومى پایدار و نوآور، شش محور اصلى و کاربردى را پیشنهاد مىکند:
1. اعتماد سازى و وحدت؛
2. مردم دارى و انتقاد پذیرى؛
3. خدمت گرایى و رفاه گسترى؛
4. عدالت سرورى و فساد ستیزى؛
5. قانون گرایى و اخلاق محورى؛
6. اطلاع رسانى و روشنگرى؛
هر یک از این شیوهها اصل و متمم دارد؛ مثلا، »مردم دارى« و »انتقاد پذیرى« متمم آن است؛ نیز خدمت گرایى اصل و »رفاه گسترى« متمم آن است. (37)
تولید علم و اندیشه
جهاد آینده جهان علم و اندیشه است. هر که بیشتر بداند و آن را بهتر کاربردى سازد، قوىتر است. اسلام دین برتر خداست و ما مؤمنان باید تلاش کنیم با تقویت علم و اندیشه، چنان کنیم که میهن اسلامىمان در سطح جهان، نه فقط حرفى براى گفتن داشته باشد، بلکه از پیشتازان علم بشرى باشد و خدمات بزرگى به اسلام و انسانیت انجام دهد. به تعبیر استاد حمید مولانا:لازمهى دوراندیشى در رشته سیاست، ارتباطات و رسانهها، تولید اطلاعات و دانش بومى و مستقل خودمان است. (38)
روشهاى دیگر
براى مقابله با اقدامات دشمن، شایسته است کارهاى دیگرى نیز صورت پذیرد؛ مانند:- انتشار نکات مثبت از زندگى خصوصى رهبران مذهبى بین مردم؛
- نشر احادیثى که بر اهمیت احترام و محبت عالمان دینى تأکید دارند؛
- تشدید مجازات کسانى که از راه توزیع تصاویر و فیلمهاى مستهجن زندگى مىکنند؛
- تلاش جدى براى کاهش مشکلات معیشتى مردم؛
همچنین باید از انجام برخى امور پرهیز کرد؛ نظیر:
- بدبینى به رهبران روحانى نظام اسلامى؛
- باور کردن شایعات دشمن؛
- نقل شایعات، داستانها و لطیفههاى مخرب؛
- ترک بىدلیل نمازهاى جمعه و جماعت.
نتیجه گیرى
استعمار فرانو با تکیه بر جنگ رسانهاى و عملیات روانى، سعى دارد تا بخشى از مغزها را در کشورهاى هدف چنان تحت سلطه قرار دهد که نادانسته در خدمت استعمارگران درآیند و به تصور خدمت، خیانت کنند. در این نوع استعمار، سعى مىشود چهرهى مطلوبى از استعمارگران ساخته شود و در برابر، چهرهاى خشن و بىمنطق از مخالفان استعمار ارائه گردد. همچنین تلاش مىشود تا با ترویج پنهان انواع مواد مخدر و ابزارى که جوانان را به سمت ابتذال سوق مىدهند، توان اندیشه مستقل و مقاومت را از جوانان کشورهاى هدف سلب کنند.براى مقابله با استعمار فرانو، باید از اراده و ایمان سود برد و با هوشیارى و مراقبت، به دشمن اجازهى رخنه در هیچ زمینهاى، به ویژه در ابعاد سیاسى و اقتصادى، نداد. ضرورى است از اتحاد ملى و انسجام اسلامى به دقت پاس دارى شود و با تولید علم و اندیشه و ایجاد یک روابط عمومى قدرتمند، براى افزایش آگاه سازى تودهها، توطئههاى دشمنان ناکام گردد.
پینوشتها:
1- فوق لیسانس علوم سیاسى دانشگاه تهران.
2- www.khamenei.ir.
3- Ibid.
4- سوروس در اصل، یک یهودى مجارستانى است که در سال 1930 در بوداپست دنیا آمد. او در سال 1947 به غرب گریخت. در دانشگاه لندن، درس اقتصاد خواند و بسیار تحت تأثیر اندیشههاى کارل پوپر قرار گرفت. وى در سال 1956 به امریکا رفت و از طریق معاملات ارز، ثروت هنگفتى اندوخت.
سوروس »مؤسسهى جامعه باز« )Open Society Institute( را در سال 1979 در نیویورک ایجاد کرد. امروزه او شبکهاى از این قبیل مؤسسات را در سرتاسر اروپاى مرکزى و شرقى، شوروى سابق و اوراسیاى مرکزى و همچنین افریقاى جنوبى، گواتمالا و ایالات متحده دارد. او همچنین کتابهایى نیز در زمینههاى گوناگون سیاسى و اقتصادى چاپ و منتشر کرده است. او همچنین مؤسساتى همچون »بنیاد ملى براى دموکراسى« )National Endowment for Democracy( و »مؤسسهى خانهى آزادى« )Freedom House( را نیز زیر نظر دارد.
http:// mehrabeandishe. blogfa.com
5- در صربستان، به دلیل روابط خصمانه، انجام چنین کارى از سوى کشور همسایه، مجارستان، صورت گرفت
6- خلاصهاى از مقالهى »امریکا پشت آشوب کیف است«، نوشتهى یان تراینور، در روزنامهى گاردین به تاریخ 26 نوامبر 2004 به نقل از: www.edalat.net.
7- www.khamenei.ir.
8- http://president.ir.
9- http:// www.sobhesadegh.ir.
10- http:// www.sobhesadegh.ir.
11- www.mehrnews.com.
12- www.tebyan.net.
13- Ibid.
14- کتابخانهى دیجیتالى did، 12 اردیبهشت 1384، هاتف نیور.
15- امریکا و گفتمان استکبارى، ص 94 - 95.
16- www.keyhannews.ir
17- Ibid.
18- www.keyhannews.ir.
19- سردار بهمن کارگر، رئیس سابق ادارهى نظام وظیفه، که در این سفر همراه رئیس جمهور بوده، خاطرات زیبایى را در گفت و گو با کیهان بیان کرده است. گزارش از آن را در نشانى ذیل بخوانید:www.asriran.com.
20- http://bavanatasami.blogfa.com.
21- www.sepehrnews.ir.
22- سایت بازتاب، 11 فرودین 1386.
23- www.iranian.com.
24- همان.
25- همشهرى.
26- ر. ک: تبلیغات و جنگ روانى، محمد کاویانى.
27- www.keyhannews.ir.
28- Ibid.
29- معارف
30- به نقل از شبکهى خبر دانشجو
31- www.aftab.ir
32- www.khamenei.ir
33- Ibid
34- www.taghrib.ir
35- کیهان، به نقل از: www.navabsafavi.com
36- بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار با مدیران و مسئولان مطبوعات کشور، 13 اردیبهشت 1375
37- www.keyhannews.ir
38- Ibid
/ج