پیامدهای روان شناختی حرمت خود

حرمت خود دارای دو بعد مثبت و منفی است، به عبارت دیگر حرمت خود گاهی بالا و گاهی پایین است و هر کدام از این دو، برای فرد آثار روان شناختی دارد. البته منظور از حرمت خود بالا یعنی همان حرمت خود مثبت که در...
جمعه، 10 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پیامدهای روان شناختی حرمت خود
پیامدهای روان شناختی حرمت خود
پیامدهای روان شناختی حرمت خود
نویسنده: محمد رضا محمدی



 
حرمت خود دارای دو بعد مثبت و منفی است، به عبارت دیگر حرمت خود گاهی بالا و گاهی پایین است و هر کدام از این دو، برای فرد آثار روان شناختی دارد. البته منظور از حرمت خود بالا یعنی همان حرمت خود مثبت که در حد اعتدال است نه حرمت خود باد کرده که سر از غرور و خودبینی در آورد که نوعی بیماری است.

الف) آثار حرمت خود پایین

حرمت خود پایین، مشکلات رفتاری و عاطفی زیادی را برای فرد به دنبال دارد و آن را می توان از جمله علل مشکلات رفتاری شایع در میان کودکان و نوجوانان دانست. (پوپ، 1374)
در بررسی هایی که بر روی افراد دارای حرمت نفس پایین صورت گرفته، علایمی چون، شکایات جسمانی، افسردگی، اضطراب، کاهش سلامت عمومی بدن، بی تفاوتی، تمایل به اسناد شکست خود به دیگران، عدم رضایت شغلی و کاهش عملکرد، عدم موفقیت تحصیلی و داشتن مشکلات بین فردی گزارش شده است. (کوپر اسمیت، 1967) (کل و همکاران، 1980)
در این قسمت به برخی از این پیامدها می پردازیم:

1. احساس حقارت

احساس حقارت حالتی است که در آن فرد خود را بی ارزش یا کم ارزش بداند و نسبت به توانایی ها و استعدادهای خودنگرش منفی داشته باشد. به طور طبیعی چنین احساسی از حرمت پایین که همراه با روحیه یأس، ناامیدی و احساس بی فایدگی است، سرچشمه می گیرد. احساس حقارت (کهتری) منشأ بسیاری از رفتارهای انسان است. آدلر مسأله حقارت را که معمولاً بر اثر فقدان حرمت خود ایجاد می شود، اساس نظریه خود قرار داده و آن را انگیزه واقعی تقریباً تمام رفتارهای غیرعادی قلمداد کرده است.
(منطقی، 1372)
ابتدا باید توجه داشت که احساس حقارت (کهتری) همیشه منفی و مرضی نیست، بلکه حدی از آن بسیار خوب و لازم است. آدلر نظریه پرداز احساس حقارت می گوید: احساس حقارت منبع تمامی تکاپوی انسان و نیروی محرکه ای است که کل رفتار را بر می انگیزد.
تمام پیشرفت، نمو، و رشد فرد ناشی از تلاشی است که به منظور جبران حقارت های خویش انجام می دهد، خواه این حقارت ها واقعی باشند و خواه زاییده خیال. (شولتز، 1989)
آیسنگ، حقارت را به دو قسم مثبت و مرضی تقسیم کرده و هر کدام را چنین تعریف نموده است:
حقارت مثبت: خودشکوفایی هر انسان ( که احساس کهتری از کودکی با اوست) در پرتو ترجیح گرایش جبران به سوی برتری و مهتری است.
حقارت مرضی: عقده کهتری بیانگر ناتوانی ای است که در هر شخصی ممکن است به صورت واقعی، خیالی، جسمانی، روانی یا اجتماعی وجود داشته باشد. (جلالی، 1378)
به عقیده آدلر، اگر فردی قادر به جبران احساس حقارت خود نباشد این احساس حقارت سبب تقویت و تشدید این احساس شده و منجر به شکل گیری عقده حقارت که مرضی است می شود و عقده حقارت به سه شیوه
می تواند در فرد شکل گیرد: در اثر حقارت جسمانی، در اثر لوس کردن، در اثر نادیده گرفتن. (شولتز، 1378)
رفتارهایی که فرد براساس احساس حقارت انجام می دهد را می توان بر حسب درجه، کیفیت و نخستین پیامدی که در تماس با تجربه از آن حاصل می شود به یکی از سه صورت زیر تعیین کرد:
1- جبران طبیعی یا هنجار؛ 2- گریز و یأس؛ 3- جبران های اشتقاقی یا خیالی. (منصور، 1369)

2. اضطراب

از جمله چیزهایی که بر اثر حرمت خود پایین یا فقدان آن حاصل می شود، اضطراب است. اضطراب عبارت است از احساس رنج آوری که با یک موقعیت ضربه آمیز کنونی یا با انتظار خطری که به شیئی نامعین وابسته است. (دادستان، 1376)
البته حدی از اضطراب نه تنها مفید است بلکه لازم می باشد، به گونه ای که می توان گفت اگر اضطراب نبود همه ما پشت میزمان به خواب می رفتیم. فقدان اضطراب ما را با مشکلات و خطرهای قابل ملاحظه ای مواجه می کند. اما همین اضطراب که در حد اعتدال در همه وجود دارد اگر از آن حد بگذرد جنبه مرضی داشته و مضر است. (دادستان، 1376)
فردی که اضطراب دارد کنترل بر رفتار خود را از دست می دهد و در نتیجه وقتی نسبت به خود احساس عدم کنترل و ناارزشمندی داشته باشد از سلامت روانی کمتری برخوردار است و در نتیجه حرمت خود را از دست می دهد.
نتایج تحقیقات انجام شده نشانگر آن است که بین اضطراب و حرمت خود رابطه وجود دارد. (کورتر و همکارانش، 1981) در میان 634 دانش آموز کلاس سومی مورد بررسی، بین اضطراب و حرمت خود همبستگی منفی وجود دارد. (محمدی، 1379)

3. افسردگی

یکی دیگر از پیامدهای حرمت خودِ پایین، افسردگی است. افسردگی یک بیماری شایع روانی است که معمولاً از افکار تحریف شده و غیر منطقی سرچشمه می گیرد. این بیماری که خود طیف وسیعی از مشکلات روانی، از جمله غمگینی و بی حوصلگی تا خودکشی را شامل می شود، گاهی ناشی از حرمت خودپایین است. (شاملو، 1373)
افسردگی شامل غمگینی ای است که بر زندگی روزمره، فعالیت، ارزش یابی خود، (حرمت خود) قضاوت و کنش های ابتدایی مانند خواب و اشتها اثر می گذارد. (دادستان، 1376)
در تحقیقی که بروکنر و هولتون (1987) روی افراد انجام دادند به این نتیجه رسیدند که افرادی که دارای حرمت خود بالا هستند، نسبت به افرادی که حرمت نفسشان پایین است کمتر دچار افسردگی می شوند بلکه کمتر از آن ها گرفتار ناراحتی عصبی و بی خوابی شده و هم چنین کمتر به طرف اعتیاد و الکل می روند. (منطقی، 1372)
افراد افسرده خود را آدم بی ارزشی می بینند و هر چه شدت افسردگی بیشتر باشد احساس بی ارزش بودن هم بیشتر می شود و اغلب واکنش های منفی افراد، ناشی از فقدان یا حرمت خود پایین است. (شاملو، 1373)
افراد افسرده، تصویر ذهنی خود را مخدوش می بینند و تصویر ذهنی مخدوش شده به ذره بینی می ماند که کوچک ترین اشتباه و جزیی ترین عیب را چند برابر بزرگ کرده، آن را به حساب عیب شخصی می گذارد و خود را ناتوان می بیند مثل دانشجویی که می گوید: اگر سر کلاس استاد از من سوال بپرسد آبروریزی می کنم.
افراد افسرده نه تنها به شایستگی و لیاقت خود تردید دارند، بلکه دیگران حتی روان شناس را به قبول این طرز فکر سوق می دهند و در جلسات مشاوره اظهار عدم لیاقت می کنند. انسان افسرده توانایی تفکر درست را از دست می دهد و نمی تواند اوضاع را آن طور که هست تحلیل کند. (قراچه داغی، 1374)
پیامدهای روان شناختی حرمت خود

4. عدم قدرت رهبری

افرادی که حرمت خود پایین دارند به آسانی تحت تأثیر دیگران قرار می گیرند و بیشتر تابع و پیرو هستند. اندیشه ها و رفتار آن ها متأثر از کسانی است که اوقاتش را بیشتر با آن ها می گذرانند، چنین افرادی غالباً تحت نفوذ شخصیت های قوی قرار دارند و زود تغییر رأی می دهند و در نتیجه قدرت رهبری لازم را ندارند و حتی گاهی در اداره زندگی خانوادگی خود هم ناتوان می مانند. (کلمز، 1375)
افرادی که از حرمت خود پایین برخوردارند احساس می کنند دیگران برای او ارزش قایل نیستند و در محبت و پشتیبانی والدین یا دوستانش تردید می کنند.

5. احساس شکست

افرادی که حرمت خود پایین دارند توانایی ها و ظرفیت های خود را دست کم می گیرند، در نتیجه احساس شکست بالایی دارند و برای همین احساس، از زیر کار شانه خالی می کنند و می گویند: نمی توانم انجام دهم، از حد توان من خارج است و در پیشنهاد مسؤولیتی که به آن ها داده می شود اظهار عجز و ناتوانی می کنند. (هریس کلمز، 1375)

ب) آثار حرمت خود بالا (مثبت)

همان گونه که حرمت خود پایین (ضعیف) آثار و پیامدهای ناگواری دارد، حرمت خود بالا (مثبت) نیز دارای آثار مطلوبی است.

1. روابط سالم

افرادی که حرمت خود بالایی دارند معمولاً در برقراری ارتباط با دیگران گرم و صمیمی هستند و از این نظر کمتر دچار مشکل می شوند.
کوپر اسمیت (1967) می گوید: بچه هایی که از حرمت خود بالایی برخوردارند معمولاً روابط اجتماعی بهتری دارند و اغلب به عنوان رهبر انتخاب می شوند. این گونه افراد احساس می کنند که مورد پذیرش دیگران هستند و در روابط خود با دیگران تأثیرگذار هستند. (علیپور، 1375)

2. توانایی بهتر در یادگیری

یکی دیگر از پیامدهای حرمت خود بالا، توانایی بهتر در یادگیری است. انسان در ابتدای تولد فاقد هر نوع یادگیری می باشد «والله اخرجکم من بطون امهاتکم لاتعلمون شیئا؛ (1) خداوند شما را از مادرانتان متولد نمود در حالی که چیزی نمی دانستید».
انسان به تدریج بر اثر سعی و تلاش، چیزهایی را یاد گرفته و می گیرد و یکی از چیزهایی که در یادگیری نقش مثبتی دارد سطح حرمت خود است. فردی که از حرمت خود بالایی برخوردار است، نسبت به فردی که احساس بی کفایتی می کند در یادگیری موفق تر است، زیرا اندیشه و احساس مقدم بر عمل است و این شخص با انتظارات مثبت احاطه شده است. عملکرد موفق، احساسات مثبت را تقویت می کند و با هر پیشرفت موفق، خود را با کفایت تر از پیش می بیند. (علیپور، 1375)
بنابراین می توان گفت رابطه عملکرد و احساس، تعاملی و متقابل است.

3. مسئولیت پذیری

فردی که از حرمت خود بالا برخوردار باشد در زندگی احساس مسئوولیت می کند، در نتیجه کارها را بیشتر و بهتر انجام می دهد و سریع و با اطمینان عمل می کند. گاهی مسوولیت کارهای عادی را هم (مثل سرو سامان دادن منزل و ...) برعهده می گیرد و یا بدون در خواست به کمک دیگران می شتابد.

4. استقلال در عمل

استقلال از دوران کودکی مطرح است و هر چه سن کودک بیشتر شود استقلال طلبی از اهمیت بیشتری برخوردار می شود تا سنین نوجوانی و جوانی که به اوج خود می رسد؛ زیرا در این سن نوجوان و جوان دنبال کسب هویت است و می خواهد هر چه بیشتر حرمت خود را بالا ببرد و هویت یابی درست، در سایه استقلال است و حرمت خود افراد هم در هویت یابی درست شکل می گیرد. از این رو بزرگان اسلام، نیاز نوجوان و جوان به استقلال را مورد توجه قرار داده و به آن سفارش نموده اند. (کلینی، 1342)
اصولاً توجه به تکلیف در سن بلوغ نقش بسیار مهمی دارد که نوجوان درک کند که مورد تکلیف الاهی واقع شده است و خود او، رفتارهای ارادی اش را رقم می زند و خودش مسؤول کارهایش است.
حالا فردی که از حرمت خود بالایی برخوردار باشد در مورد مسایلی چون استفاده از وقت، پول، حرفه، لباس و... خودش دست به انتخاب زده و تصمیم می گیرد و در مورد انتخاب دوست و سرگرمی مستقلاً عمل می کند؛ ولی اگر حرمت خود پایینی داشته باشد در موارد فوق وابسته به نظر دیگران می شود و به عنوان مطیع و پیرو عمل می کند.

5. خلاقیت

یکی از ویژگی های افراد سالم از نظر رشد و تکامل، خلاقیت است که به عقیده مازلو، افراد معدودی به آن حد می رسند و لازمه خود شکوفایی و خلاقیت این است که فرد نسبت به خود نظر مثبت داشته باشد و خود را با کفایت و توانا بداند. چنین تصوری در افرادی که حرمت خود بالایی دارند، وجود دارد؛ افرادی که حرمت خود پایین دارند همواره خود را ناتوان یا کم توان ارزیابی می کنند و از تفکر و عمل جدید هراس دارند و پیوسته دنباله رو اعمال و افکار دیگران هستند. (شولتز، 1989)
افرادی که حرمت خود پایین دارند نه تنها از خلاقیت بی بهره اند بلکه توانایی مدیریت را هم ندارند؛ به ویژه مدیریت ادارات و سازمان های بزرگ و مهم. برخی پژوهش های مربوط در روان شناسی صنعتی مطابق دیدگاه مازلو نشان داده است که مدیران اجرایی سطوح بالاتر، بیشتر از مدیران سطوح پایین تر به نیاز احترام به خود و شکوفایی و خلاقیت، توجه دارند. (پورتر، 1963)

6. عدم احساس شکست

افرادی که حرمتِ خود بالا دارند ناکامی ها را به خوبی تحمل می کنند و در مقابل ناکامی ها احساس شکست و سرخوردگی نمی کنند بلکه آن را تجربه ای برای پیشرفت تلقی می نمایند؛ به ویژه اگر فرد، خودِ واقعی اش را که در سایه اطاعت و بندگی خدا حاصل می شود، یافته باشد، دیگر شکست معنا پیدا نمی کند بلکه آنچه را انجام می دهد بر اساس وظیفه است.
قرآن می فرماید: «فَاستَقِم کَما اُمِرت؛ (2) همان گونه که امر شده استقامت کن».
افرادی که بر این درجه رسیده باشند در قاموسشان شکست راه ندارد. نمونه بارز آن در عصر حاضر، امام خمینی قدس سره بود که در دوران جنگ تحمیلی فرمودند: چه بکشیم و چه کشته شویم پیروزیم. این طرز فکر ایشان برگرفته از سخنان امام حسین علیه السلام در جریان عاشورا است که شعار «هَیهات مِنّاالذِّلَة» را سر می داد.

7. افزایش میزان فعالیت

از آثار دیگر حرمت خود بالا، احساس توانایی و افزایش میزان فعالیت است. اگر حرمتِ خود، بالا باشد، فرد در مواجهه با مشکلات و انجام وظایف، خود را در سطح مطلوب ارزیابی می کند و در نتیجه بر فعالیت خویش می افزاید. چنین افرادی احساس مفید بودن می کنند و می توانند افراد خانواده، دوستان و .... را تحت تأثیر قرار دهند. (بیابانگرد، 1378)
بررسی زیادی در این زمینه انجام شده از جمله یک تحقیق نشان می دهد که افراد با حرمت خود بالا، با ضایعه از دست دادن شغل خود به مراتب بهتر کنار می آیند تا کسانی که حرمتِ خود پایین دارند. (شامیر، 1986) افراد با حرمت خود پایین با مواجهه با چنین موقعیتی (از دست دادن شغل و...) احساس شکست، مفید نبودن و ....می کنند. (شولتز، 1378)

8. کاهش جرم و جنایت

از مهم ترین آثار و پیامدهای حرمت خود بالا، کاهش جرم و جنایت و انحراف اجتماعی است به ویژه حرمت خود دینی که در سایه عبادت و بندگی خدا و یافتن خود واقعی انسان به دست می آید. از آن جا که گناه باعث از بین رفتن خودِ واقعی می شود، فردی که حرمت خود بالا دارد حاضر نیست خود را آلوده به گناه کند. امام علی علیه السلام می فرمایند:
مَن کَرُمَت عَلَیهِ نَفسُهُ لَم یُهِنها بِالمَعصیة؛ (3) کسی که نفسش نزد او محترم و گرامی باشد آن را با معصیت، خوار و ذلیل نمی کند.
و در جای دیگر می فرمایند:
مَن کَرُمَت عَلیهِ نَفسُهُ هانَت عَلَیهِ شَهَواتُهُ؛ (4) کسی که کرامت و عظمت نفس خود را (در واقع خودش را) درک کند برای او شهوات خیلی کوچک است.
لازم به توضیح است که حرمت خود به معنای ناجی انسان از آلودگی و انحراف، همان عزت نفس دینی است.

9. احساس خود ارزشمندی اعتماد به نفس

یکی دیگر از آثار حرمت خود بالا این است که فرد احساس خودارزشمندی و اعتماد به نفس می کند. به نظر مازلو، اشخاصی که دارای حرمتِ خود قوی تری هستند احساس خود ارزشمندی و اعتماد به نفس بیشتری دارند و شایسته تر و کاراتر از افرادی با حرمتِ خود ضعیف هستند. افرادی که حرمت خود قوی دارند، در بسیاری از موقعیت ها بهتر عمل می کنند.
در مطالعه ای پیرامون دانشجویان دانشگاه که در جست و جوی شغل بودند افراد با حرمت خودبالاتر نسبت به افرادی با حرمت خود پایین، پیشنهاد استخدام بیشتری دریافت کردند و از سوی استخدام کنندگان، رتبه های بهتری کسب کردند. (الیس و تایلور، 1983)
متخصصان بالینی متذکر شده اند که تردید افراد نسبت به ارزش خود، موجب ناتوانی آن ها در دست یابی به یک زندگی عاطفی موزون می گردد. تحقیقات نشان داده است که افراد خلاق، ارزش بالایی برای خود قایل هستند. برخی دیگر از محققان ثابت کرده اند که حرمت خود یکی از مؤلفه های مهم موفقیت تحصیلی است و افرادی که واجد سطح بالایی از حرمت خود هستند نتایج بهتری را به دست می آورند. بررسی های دیگر نشان داده است که حرمت خود یکی از عوامل تعیین کننده در پی گیری و ادامه تحصیلات دانشگاهی یا انصراف از آن است. (دادستان، 1376)

پی نوشت ها :

1. نحل (16)، 78.
2. هود (11)، 112.
3. نهج البلاغه فیض، ص 1283.
4. نهج البلاغه فیض، حکمت 441.

منبع: محمدی، محمدرضا؛ (1388) قناعت و سلامت روان، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ دوم

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما