چگونه با فرزندمان کریمانه رفتار کنیم؟

خداوند متعال کلاسی تشکیل داده به نام کلاس کرامت و همه‌ی شرایط کسب کرامت را مهیا نموده است و تا ما در این کلاس موفق نشویم و به کرامت نرسیم نمی‌توانیم با اطرافیان و فرزندانمان کریمانه رفتار کنیم. بعد از...
پنجشنبه، 16 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چگونه با فرزندمان کریمانه رفتار کنیم؟
چگونه با فرزندمان کریمانه رفتار کنیم؟

 

نویسنده: مهدی وکیلی




 

چکیده:

خداوند متعال کلاسی تشکیل داده به نام کلاس کرامت و همه‌ی شرایط کسب کرامت را مهیا نموده است و تا ما در این کلاس موفق نشویم و به کرامت نرسیم نمی‌توانیم با اطرافیان و فرزندانمان کریمانه رفتار کنیم. بعد از تعریف کرامت به پانزده مورد از مصادیق رفتار کریمانه می‌پردازیم. اینکه کریم قبل از سؤال حاجت دیگران را روا می‌کند و خودش تا ضرورت پیدا نکند از کسی چیزی نمی‌خواهد کریم خوش اخلاق است و صورتی خندان و چهره ای باز دارد و گناهان و خطاهای دیگران را تحمل می‌کند. کریم دارای جود و سخاوت است و وعده‌اش نقد می‌باشد یعنی اگر وعده دهد عمل می‌کند ولی در وعید و ترساندن تخلف می‌کند و عفو می‌نماید. کریم مالک زبانش است. کریم نرم خو و لین است. کریم در مقابل خطا های دیگران خود را به غفلت می‌زند و عمل کم دیگران را بزرگ می شمارد و تشکر می‌کند و منت نمی‌گذارد. راه کسب کرامت تقوا است و معنای تقوا یعنی محبت و دوستی امیر المومنین (سلام الله علیه) است لذا دوستان اهل بیت (علیهم السلام) مانع کرامت که حب دنیا است از دلشان خارج می‌شود و به لطف خدا و با همتی بلند جامه از این گرد و غبار دنیای دنی می‌تکانند و با هم‌نشینی با کریمان عالم یعنی محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) کریم خواهند شد.

کلید واژه:

کرامت، رفتار، فرزند، عکس العمل، خوش روئی

مقدمه

در این مقاله به لطف پروردگار عالم به این سؤال مهم جواب می‌دهیم که چگونه با فرزندانمان کریمانه رفتار کنیم؟ ضرورت پاسخ به این سؤال مهم وقتی معلوم می‌شود که سری به دادگاه‌ها و محاکم قضایی بزنیم و با مشاوران مسائل تربیتی صحبت کنیم که مشخص شود چه ناهنجاری‌هایی در جامعه و چه مشکلاتی در خانواده‌ها ناشی از عدم ارتباط صحیح بین والدین و فرزندان است. همان ارتباطی که خداوند و حجج الهی بر آن تاکید فرموده‌اند. و لذا بحثمان به حول و قوه‌ی الهی پیرامون حدیث نورانی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خواهد بود که فرمودند: اکرموا اولادکم (با فرزندانتان با کرامت رفتار کنید) سؤالاتی مثل: کرامت و رفتار کریمانه یعنی چه؟ مصادیق رفتار کریمانه چیست؟ چه کسی می‌تواند رفتارش بر مبنای کرامت باشد؟ اهمیت این بحث چیست؟ موانع کرامت کدام است؟ چگونه می‌توان به کرامت رسید؟ مطرح است. برای پاسخ به هر کدام از این سؤالات ناگزیریم به دو منبع مراجعه کنیم که یکی قرآن و دیگر احادیث اهل بیت (علیهم السلام) است. چون خالق این انسان می‌داند چه خلق کرده است پس خودش باید مسئله ارتباط بین مخلوقین خودش را تبیین کند و چون برای تفسیر و تبیین کتاب خدا نیاز به حجت و ولی خدا داریم منبع دوم احادیث آل الله (علیهم السلام) است طبق بیان نورانی رسول اکرم در خطبه غدیر ذیل آیه 12 سوره یس امام مبین امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) و اهل بیت (علیهم السلام) هستند لذا ما از قرآن و عترت جدا نخواهیم شد که راه ضلالت و گمراهی است. اگر به قصه‌هایی از زندگی علماء هم اشاره شود بعد از بیان اصل آن در منبع وحی است و اگر خدای ناکرده کنار منبع وحی یعنی قرآن و عترت چیز سومی قرار دهیم طبق حدیث ثقلین گمراه خواهیم شد. خدا رحمت کند امام راحل را که ابتدای وصیت نامه‌ی خویش حدیث ثقلین را ذکر فرموده‌اند. اگر به نظر روانشناس‌ها و دیگران مراجعه کنیم دچار حیرت می‌شویم چون هر کس چیزی می‌گوید و معلوم نیست کدام منطبق با حقیقت است چون مبنای بحث حدیث رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است پیشینه‌ی این بحث به زمان صدر اسلام بر می‌گردد ولی هر چه زمان می‌گذرد بیشتر معلوم می‌شود که در این چند کلمه چه دریایی از معارف موجود است. در زمانی که عرب جاهلی دختران را زنده به گور می‌کردند پیامبر خدا جمله ای فرموده‌اند که خود دلیل آیه شریفه است که:وَ ما یَنطِقُ عَنِ الهَوی اِن هُوَ اِلّا وَحیٌ یُوحی (1) پیامبر اکرم از روی هوای نفس سخن نمی‌گویند و چیزی نمی‌گویند مگر وحیی که به ایشان نازل شده است. اهمیت این بحث وقتی معلوم می‌شود که ارتباط آن با هدف خلقت مشخص شود که در ابتدای مقاله به لطف خدا به آن خواهیم پرداخت.

رفتار کریمانه:

پاسخ به این سؤال مهم که چگونه با فرزندان عزیزمان کریمانه رفتار کنیم مقدمه ای است برای امتثال امر حضرت سید المرسلین محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) که فرمودند: اکرموا اولادکم (2) (فرزندانتان را اکرام کنید).لذا تا وقتی که معنای اکرام و کرامت مشخص نشود رفتار کریمانه معلوم نمی‌شود و در واقع رفتار کریمانه رفتاری است مطابق با هدف خلقت و تشکیل کلاس کرامت از جانب خدای متعال؛ زیرا باری تعالی خودش معلم اول است و درس کرامت می‌دهد، بنی آدم شاگردهای این کلاس هستند و تمام شرایط کسب کرامت آماده و مهیا است. کتاب درسی این کلاس یعنی قرآن کریم و همه‌ی صحف انبیاء و معلم این کلاس پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام) و محافظین این کلاس یعنی ملائکه متصف به صفت کرامت هستند. لذا اگر پیامبرمان فرمودند: اکرموا اولادکم هیچ واژه‌ی دیگری را نمی‌توان جایگزین واژه‌ی کرامت کرد. اگر پدر و مادر رفتارشان منطبق با نظام آفرینش و هدف خلقت یعنی کسب کرامت باشد رفتار فرزند هم که بازتاب رفتار پدر و مادر است کریمانه خواهد شد. توضیح مطلب فوق اینکه خدای سبحان در قرآن کریم می‌فرماید: اِقرَا وَرَبُّکَ الاَکرَمُ الَّذی عَلَّمَ بِالقَلَم (3) اگر معلم با یک وصف خاص معرفی شد اشاره به آن است که تعلیم این معلم در محور همان وصف است به عنوان مثال اگر گفتند فلان طبیب درس می‌گوید یعنی درس پزشکی می‌دهد، اگر فرمود معلم اکرم به شما درس می‌دهد یعنی خدای مهربان درس کرامت می‌دهد و انسان‌ها هم فی نفسه کریم خلق شده‌اند و هم شایسته کرامت زائد را دارند. چنانچه فرمود: وَ لَقَد کَرَّمنا بَنی آدَمَ (4) معلمی که از طرف خدا درس کرامت می‌دهد رسول اکرم و اهل‌بیت او (علیهم السلام) کریم هستند همان طور که فرمود: اِنَّهُ لَقَولُ رَسُولٍ کَریمٍ (5) و کتاب درسی این کلاس قرآن کریم است که فرمود: اِنَّهُ لَقُرآنٌ کَریم البته همه‌ی صحف انبیاء کریم بوده است: فی صُحُفٍ مُکُرَّمَهٍ (7) و ملائکه محافظین این کلاس هم کریم هستند، چنانچه فرمود: اِنَّ عَلَیکُم لَحافِظینَ کِرامًا کاتِبینَ (8) و ظرف نزول قرآن کریم یعنی ماه مبارک رمضان هم متصف به صفت کرامت است که در دعای یا علی و یا عظیم می‌خوانیم و هذا شهر عظمته و کرمته. حال که همه شرایط کسب کرامت مهیا است و خالق ما آنچه انسان لازم داشته که در این کلاس موفق شود را آماده کرده است. باید رفتار پدر و مادر با فرزندانشان بر اساس کلاس کرامت باشد زیرا خدای حکیم فرزند ما را فطرتاً طالب کرامت خلق فرموده است و چون رب حقیقی او رب اکرم – طبق سوره علق – کریم‌ترین است و از قبل خلقت او با او کریمانه رفتار نموده است. اگر پدر و مادر به عنوان رب کوچک او که فرمود: وَ قُل رَبِّ ارحَمهُما کَما رَبَّیانی صَغیرا (9) (و ای رسول ما بگو پروردگارا به پدر و مادر من رحم کن زیرا آن‌ها مرا در کودکی پرورش دادند) خلاف کرامت با فرزندانشان رفتار کنند او دچار ناهماهنگی شخصیتی می‌شود زیرا ساختار وجودش بر مبنای کرامت خلق شده است و هرگونه رفتاری خلاف رفتار کریمانه تعادل او را بر هم می‌زند. انشاء الله در ادامه به مصداق‌های رفتار کریمانه و تعریف دقیق آن اشاره می‌شود که چه کنیم به حول و قوه الهی با عزیزانمان کریمانه رفتار کنیم؟ موانع کرامت چیست؟ و بسیاری از سؤالات دیگر که از منبع وحی و حاملان وحی یعنی وجود نازنین محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) جواب آن را خواهیم گرفت. اگر زن و شوهر مخصوصاً مرد نسبت به زن کریمانه رفتار کند و این پدر و مادر با فرزندانشان بر مبنای خلقتی که خالق متعال فرموده رفتار نمایند به لطف خدا فرزندان با تماشای رفتار پدر و مادر با همدیگر و عملکرد آن‌ها با خودشان یاد می‌گیرند که با پدر و مادر کریمانه رفتار کنند. بسیاری از پدر و مادرها رفتار و گفتارشان با همدیگر و با فرزندانشان صحیح نیست ولی انتظار دارند فرزندان با آنها به خوبی برخورد کنند. البته درست است که حضرت صادق آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده‌اند:من نظر الی ابویه نظر ماقت و هما ظالمان له لم یقبل الله له صلا (10) (هر کس به پدر و مادر خود در حالی که به او ظلم کرده باشند کینه‌توزانه نگاه کند خداوند هیچ نمازی از او را قبول نمی‌کند) ولی طبیعتاً رفتار فرزند بازتاب رفتار پدر و مادر خواهد بود. تا کسی کریم نباشد نمی‌تواند با اطرافیان خصوصاً خانواده با کرامت رفتار کند همان طور که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:خیرکم خیرکم لاهله و انا خیرکم لاهلی ما اکرم النساء الاکریم و ما اهنهن الالئیم (11) (بهترین شما کسی است که با خانواده‌ی خود بهترین باشد و من از همه‌ی شما با اهلم بهترم و با زنان با کرامت رفتار نمی‌کند مگر کریم و به ایشان اهانت نمی‌کند مگر لئیم و فرومایه) لذا نتیجه‌ی این رفتار پدر و مادر این می‌شود که فرزند به لطف خدا به راحتی، امر اورا که فرمود: وَ قُل لَهُما قَولاً کَریمًا (12) (با پدر و مادر خود کریمانه سخن بگو) امتثال کند و بهترین الگوی ما کریم‌ترین فرزند آدم است یعنی وجود نازنین حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) که خود فرمودند: انا اکرم ولد آدم علی ربی و لا فخر (13) (من کریم‌ترین فرزند آدم نزد پروردگارم هستم و هیچ افتخاری نمی‌کنم یعنی همه را از پروردگارم دارم) با دقت و تفکر در رفتار آن حضرت با دو گل خوشبویش امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) می‌توان با مصادیق رفتار کریمانه آشنا شد چنانچه حضرت زهرای اطهر (سلام الله علیها) با یاد روزگار شیرین و محبت‌های رسول خدا خطاب به کودکان خود فرمود: این ابوکما الذی کان یکرمکما و یحملکما مر بعد مر؟ (14) (کجاست پدر مهربان شما دو فرزندم که شما را همواره اکرام می‌کرد و بر دوش خود می‌گرفت) عزیزان اگر در واژه‌ی یکرمکما دقت کنید می‌بینید که حضرت زهرا (صلوات الله علیها) رفتار پدر بزرگوارشان با دو گوشواره‌ی عرش خدا را با این واژه توصیف می‌کنند.

کرامت چیست؟

کرامت همان نزاهت از پستی و فرومایگی است. کریم غیر از کبیر و عظیم است. کریم معنایی دارد که شاید در فارسی معادل بسیط نداشته باشد لذا اگر ما خواسته باشیم کلمه‌ی کریم را به فارسی ترجمه کنیم باید چند کلمه را کنار هم بگذاریم تا معنی کریم روشن شود: روح بزرگوار و منزه از هر پستی را کریم گویند. خدای سبحان محدوده‌ی عالم طبیعت و اعتبارات آن را در برابر کرامت دانست و از آن به عنوان دنیا تعبیر نمود چون دنائت در برابر کرامت و دنی در مقابل کریم است (15). البته در بعضی از روایات کریم مقابل لئیم قرار داده شده است.

مصادیق رفتار کریمانه:

1- محبت خالصانه:

ملاحظه فرمودید که در آیه‌ی 70 سوره‌ی اسراء خدای کریم فرمود: وَ لَقَد کَرَّمنا بَنی آدَم ...وَ فَضَّلناهُم عَلی کَثیرٍ مِمَّن خَلَقنا تَفضیلاً (ما بنی آدم این فرزندان آدم را کرامت دادیم ...و بر بسیاری از مخلوقاتمان فضیلت دادیم) ذیل آیه‌ی شریفه از حضرت باقر العلوم (علیه السلام) روایتی است که فرمودند: خلق کل شیئ منکبا غیر الانسان خلق منتصبا (16) (هر چیزی روی چهار دست و پا خلق شده غیر انسان که راست قامت خلق شده است). می‌توان از این آیه و حدیث نورانی این نتیجه را گرفت که نگاه و دید ما به فرزندانمان خدای ناکرده نباید مثل نگاه به حیوانات باشد که آن‌ها را برای کار کردن و استفاده بخواهیم. پدری که به فرزندش می‌گوید "فقط می‌خوری و می‌خوابی و برای من کاری نمی‌کنی و فایده ای نداری" این نگاه و کلام او غیر کریمانه است. رفتار و قول کریمانه با فرزندانمان یعنی بدون چشم داشت به اولادمان که امانتی از جانب خداست محبت کنیم و سخنی نگوییم که فرزندمان احساس کند همان طور که گوسفندی را می‌پرورند تا از گوشتش استفاده کنند والدینش به او رسیدگی می‌کنند تا به موقع از او استفاده کنند.

2- جود و بخشش سخاوتمندانه:

امیر المومنین (علیه السلام) فرمودند: سنت الکرام الجود (17) (سنت و روش انسان‌های کریم جود و بخشش است) از طرفی حقیقت جود را این‌طور معرفی فرمودند: الجود من غیر خوف و لا رجاء مکافا حقیقه الجود (18) (جود و بخشش که از ترس نباشد و به امید مکافات و جزاء هم نباشد حقیقت جود است) و افضل جود را هم معرفی فرمودند به بذل موجود. افضل الجود بذل الموجود (19) (با فضیلت‌ترین جود و بخشش بذل موجود است) هر چه خداوند متعال در وجود پدر و مادر قرار داده است اگر بدون ترس و امید یعنی خالصانه حقیقتاً به فرزندشان بذل کردند این سنت کریمان است. حال ممکن است این موجود که امیر المومنین (علیه السلام) فرمودند روحیه عفو و گذشت باشد فقط دارایی مالی را در بر نمی‌گیرد چرا که فرمودند: احسن الجود عفو بعد مقدره (20) نیکوترین جود عفو بعد از قدرت است.

3-عمل به وعده و تخلف در وعید:

امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می‌فرمایند: الکریم اذا وعد وفی و اذا توعد عفا (21) (کریم کسی است که هر گاه وعده می‌دهد وفا می‌کند ولی اگر وعید و بیم داد درگذرد) و این وعده کریم نسیه نیست بلکه نقد و به سرعت انجام می‌شود که فرمودند: وعد الکریم نقد و تعجیل (22) ممکن است بعضی والدین عزیز تصور کنند که اگر عفو کنند دیگر نمی‌توانند در محیط خانه حکومت و سروری کنند و دیگر فرزندان حرفشان را نمی‌شنوند در حالی که ظفر و پیروزی انسان‌های کریم با عفو و احسان حاصل می‌شود همان طور که امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرمایند: ظفر الکرام عفو و احسان (ظفر و پیروزی کریمان عفو و احسان است) چرا که پدر و مادر باید بر دل‌های فرزندانشان حکومت کنند نه بر بدن‌های آن‌ها و عفو و احسان محبت والدین را در دل‌های فرزندان حاکم می‌کند چنانچه فرمودند بالاحسان تملک القلوب (23) حال اگر شرایط فرزند طوری شد که والدین ناچار شدند فرزندشان را عقوبت کنند این عقوبت کریم بهتر از عفو لئیم و پست است. باز حضرت فرمودند: عقوبه الکرام احسن من عفو اللئام (24) (عقوبت کریمان بهتر و نیکوتر از عفو فرومایگان است) بسیارند والدینی که عفو می‌کنند ولی عفو از دستشان در می‌رود و فرار می‌کند و بار دیگر عیب فرزندشان را به رویش می‌آورند و سرزنشش می‌کنند لذا قرآن کریم تعبیر دقیقی دارد. نفرموده عفو کنید بلکه می‌فرماید عفو را بگیرید: خُذِ العَفوو (25) زیرا انسان اگر کریم نباشد ممکن است الآن عفو کند ولی یک ساعت بعد وقتی شعله‌ی غضب او فوران کرد دوباره می‌خواهد انتقام بگیرد لذا پدرانی را دیده‌ایم که بعد از گذشت سال‌ها با اینکه فرزندشان به خاطر خطایش عذر خواهی کرده باز او را سرزنش می‌کنند.

4- عطای قبل از سؤال:

وقتی از کریم اهل بیت امام مجتبی (علیه السلام) سؤال شد کرم چیست؟ فرمودند: الابتداء بالعطیه قبل المساله و اطعام الطعام فی المحل (26) (ابتدا به عطا کردن قبل از سؤال و خواهش و اطعام کردن در قحطی) پس اگر پدر و مادر خواستند با نور چشمشان کریمانه رفتار کرده باشند باید ببینند چه خواسته و نیازی دارد و قبل از اینکه فرزند به زبان بیاورد برای او برآورده کنند. پدری می‌داند فرزندش از فلان سریال خوشش می‌آید قبل از اینکه اولادش درخواست کند کانال را عوض کند و سریال مورد علاقه‌ی فرزندش را بیاورد. این رفتار کریمانه است. مرحوم حاج سید احمد خمینی (ره) فرمودند: وقتی من می‌رفتم خدمت امام (پدرم) و یکی از دو کانال تلویزیون برنامه‌ی ورزشی پخش می‌کرد و امام کانال دیگر را می‌دیدند فوراً «کانالی را که ورزش پخش می‌کرد می‌گرفتند و می‌گفتند این هم به خاطر تو بنشین و تماشا کن (27) پس اینکه در دعای ماه رجب می‌خوانیم:(یا من یعطی من لم یسئله) (ای کسی که عطا می‌کنی به کسی که از او درخواست نکرده است) به کرامت خدا کریم اشاره دارد، لذا کسانی که به اخلاق الهی متخلق شده‌اند با زیر دستشان کریمانه رفتار می‌کنند و خدای رئوف هم در دنیا و هم در آخرت با آن‌ها کریمانه رفتار خواهد کرد چون جزای خدا موافق عمل ماست: جَزاءً وِفاقاً (28) چنانچه از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت است که می‌فرمایند: یوتی بالرجل من امتی یوم القیامه و ما له من حسنه ترجی له الجنه فیقول الرب تعالی: ادخلوه الجنه فانه کان یرحم عیاله (29) (مردی از امت مرا روز قیامت می‌آورند و حسنه ای ندارد که برای او امید بهشت باشد پس پروردگار عالم می‌فرماید او را داخل بهشت گردانید زیرا او پیوسته به زن و بچه‌اش رحم می‌کرد) و دلی مهربان داشت».

5- نرم خویی:

یکی دیگر از رفتار های کریمانه ما با میوه های دلمان و فرزندان عزیزمان لین و نرم خو بودن است. انسان‌های کریم نرم خو هستند همان طور که مولی‌الموحدین علی بن ابی طالب (علیه السلام) می‌فرمایند: من الکرم لین الشیم (از کرامت، خلق نرم و لین است) حال به رفتار کریمانه‌ی پدر مرحوم ملاصدرای شیرازی با فرزندش توجه فرمایید: «صدر المتالهین شیرازی فیلسوف بی نظیر که انقلابی عظیم در فلسفه به وجود آورد و در این زمینه علمی‌ترین کتاب‌ها را نوشت فرزند ثروتمندی در شهر شیراز بود. پدرش در شغل عتیقه فروشی مشغول بود و علاقه‌ی شدیدی داشت که فرزندش همپای خودش در شغل خرید و فروش لوءلوء و مرجان وارد شود. مدتی نزد پدر بود و پس از یکی دو سال به شیراز برگشت. به پدر خود همراه با احترامی خاص پیشنهاد ترک شغل و حضور در حوزه‌ی علمیه‌ی شیراز را داد. پدر با کرامت به فرزندش گفت آنچه را به مصلحت خود میدانی در پذیرفتنش حاضرم. به مدرسه آمد، ثروت و تجارت را رها کرد، از خانه و لذت مادی و خوشی چشم پوشید و چیزی نگذشت که در سایه‌ی گذشت و محبت پدر در سنین جوانی دانشمندی به نام شد. در حوزه‌ی شیراز فردی را نیافت که وی را از نظر علمی تغذیه کند. از پدر اجازه‌ی سفر به اصفهان گرفت. بلا فاصله مورد قبول واقع شد. به اصفهان آمد و به درس شیخ بهایی، میرفندرسکی و میر داماد رفت و پس از مدتی صدر المتالهین شدآری اخلاق پدر و نرم خویی سرپرست خانواده و فهم و بینش او، وی را از شاگردی در مغازه‌ی عتیقه فروشی به استادی فلسفه رساند.» (30) به راستی که یک پدر با کرامت، یک پدر دلسوز و آگاه چه محصول شیرینی تحویل جهان بشریت و علم و دانش می‌دهد و به لطف خدا مرحوم ملا صدرا به جایی رسید که فهمید هر چه علم و معرفت است در تمسک به قرآن و عترت است.

6- خوش اخلاقی:

طبق روایتی نورانی از صادق آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) سه چیز است که دلالت بر کرم هر شخص می‌کند: ثلاثه تدل علی کرم المرء: حسن الخلق و کظم الغیض و غض الطرف (31) حسن خلق و خوش اخلاقی و فرو خوردن خشم و فرو هشتن چشم. سوء خلق و بد اخلاقی هر پدر و مادری مانع بزرگ رفتار کریمانه با فرزندانشان محسوب می‌شود. اول باید بدانیم تفسیر حسن خلق چیست؟ روایتی نورانی از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) حسن خلق را معرفی می‌کند که فرمودند:جاء رجل الی رسول الله من بین یدیه فقال یا رسول الله ما الدین؟ فقال حسن الخلق ثم اتاه عن یمینه فقال ما الدین؟ فقال حسن الخلق ثم اتاه من قبل شماله فقال ماالدین؟ فقال حسن الخلق ثم اتاه من ورائه فقال ما الدین؟ فا لتفت الیه و قال اما تفقه؟ الدین هو ان لا تغضب (32) (مردی محضر رسول اکرم) صلی الله علیه و آله و سلم حاضر شد. از مقابل آمد سؤال کرد یا رسول الله دین چیست؟ حضرت فرمودند حسن خلق. از راست و چپ آمد و برای مرتبه‌ی دوم و سوم همان جواب را شنید و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دین را حسن خلق و خوش اخلاقی معرفی فرمودند. برای مرتبه‌ی چهارم از پشت سر آمد و سؤال کرد دین چیست؟ حضرت توجهی به او کردند و فرمودند آیا نمی‌فهمی؟ دین یعنی اینکه غضب نکنی و خشم نگیری رسول اکرم در جمله‌ی آخر خوش اخلاقی را معرفی فرمودند به اینکه غضب نکنی و خشم نگیری. خشم و غضب یعنی سوء خلق، آتشی است که اگر در خانه ای برپا شود آن خانه جهنم می‌شود و اگر والدین سوء خلق داشته باشند فرزندان از آن‌ها ملول و دلتنگ می‌شوند که مولی‌الموحدین امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:من ساء خلقه مله اهله (33) (هر کس سوء خلق داشته باشد اهل و خانواده‌اش از او ملول و دلتنگ می‌شوند) رازق هستی رزق انسان خوش اخلاق را زیاد می‌کند و باعث می‌شود با خانواده و رفیقان بتواند انس بگیرد که باز حضرت می‌فرمایند: حسن الخلق یدر الارزاق و یونس الرفاق (34) (حسن خلق رزقهای مختلف را ریزش می‌دهد و میان دوستان انس و الفت پدید می‌آورد) پدر و مادری که زود عصبانی می‌شوند نمی‌توانند با فرزندانشان مأنوس شوند و فرزندان از آن‌ها فاصله می‌گیرند. حسن خلق نهال دوستی و محبت را در دل‌ها ثابت می‌کند که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:حسن الخلق یثبت المود (35) و اشکالی ندارد اگر ما در خودمان بد خلقی و سوء خلق دیدیم به همسر و فرزندمان بگوییم که در گوشمان اذان بگویند چرا که امیر المومنین (علیه السلام) می‌فرمایند:من ساء خلقه فاذنوا فی اذنه (36) (هر کس سوء خلق دارد پس در گوشش اذان بگویید) ممکن است پدر و مادری اعمال و رفتار خوبی با فرزندانشان داشته باشند و از روابط صحیح و عاطفی مقبولی برخوردار باشند اما اگر سوء خلق داشته باشند اعمالشان را فاسد می‌کند و از بین می‌برد که حضرت صادق (علیه السلام) طبق روایتی می‌فرمایند: ان سوء الخلق لیفسد العمل کما یفسد الخل العسل (37) (همانا بد اخلاقی و سوء خلق عمل را فاسد می‌کند همان طور که سرکه عسل را فاسد می‌کند) کسی که سوء خلق دارد در دنیا و آخرت در عذاب است و دیگران را هم در آتش غضب خود می‌سوزاند. لذا برای رفع سوء خلق و بد اخلاقی می توان به این امور متوسل شد:
1- زیاد صلوات فرستادن بر محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین).
2- با وضو بودن.
3- زیارت قبور اهل بیت (علیهم السلام) و امام زادگان مخصوصاً زیارت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام)
پدر و مادر می‌توانند هر روز مبلغی به فرزندشان بدهند که به جهت زیارت امام حسین (علیه السلام) پس انداز کند و هر روز دل عزیزشان به مبداء و منشاء خیرات متصل شود و شوق زیارت حضرت هر روز دلش را جلا دهد و نورانی کند.
4- سجده بر تربت امام حسین (علیه السلام) اخلاق را عوض می‌کند مخصوصاً سجده طولانی.
5- اذان گفتن در گوش آدم بد اخلاق.
6- دعا و توسل مثل دعای حضرت سید الساجدین زین العابدین (علیه السلام) : الهم انی اعوذ بک من ... سولة الغضب (38) (خدایا به تو پناه می‌برم از ...تند شدن آتش غضب). خلاصه این که نور ولایت و محبت چهارده نور مطهر (صلوات الله علیهم اجمعین) هر نار و آتشی را خاموش می‌کند.
قصه سعد بن معاذ:
سعد از اصحاب با وفای رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و شیعه‌ی امیر المومنین (علیه السلام) بود وقتی سعد از دنیا رفت، رسول اکرم با نوک پنجه های مبارک در تشییع او حرکت می‌کردند (از ازدحام ملائکه) و فرمودند هفتاد هزار ملک به همراه جبرئیل آمده‌اند برای مشایعت جنازه سعد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از جبرئیل سؤال کردند که به خاطر چه چیزی شما گروه ملائکه آمده‌اید؟ عرض کرد چون او در همه حالت سوره قل هو الله احد را قرائت می‌کرد. وقتی رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) او را در قبر قرار دادند مادرش خطاب به او گفت بهشت گوارای تو باد خوشا به حالت. پیامبر فرمودند: قد اصابته ضمه (قبر او را فشار داد). وقتی از علت آن سؤال شد فرمودند: انه کان فی خلقه مع اهله سوء (39) (گاهی با خانواده‌اش بد خلقی می‌کرد) ملائکه آمدند، چون فَمَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَهٍ خَیرًا یَرَهُ و قبر فشارش داد چون وَمَن یَعمَل مِثقالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ

7- وسعت دادن به خانواده:

یکی دیگر از مصادیق حسن خلق که دلالت بر کرامت شخص می‌کند وسعت دادن بر زن و بچه است. اگر پدری خدای ناکرده مبتلا به بخل بود این صفت رذیله مانع می‌شود بر خانواده و عیالش وسعت دهد و تا آنجایی که می‌تواند اسباب راحتی آن‌ها را فراهم کند و این خلاف کرامت است چنانچه در روایت امیرالمومنین (علیه السلام) است که:حسن الخلق فی ثلاث اجتناب المحارم و طلب الحلال و التوسع علی العیال (40) حسن خلق (که در احادیث قبلی خواندیم که دلالت بر کرامت شخص می‌کند) در سه چیز است: اجتناب از محارم و گناهان و طلب حلال و وسعت دادن بر خانواده. خدا نکند پدری بخل، او را مبغوض فرزندانش کند. فرزندان از پدرشان به خاطر بخلش بدشان بیاید چنانچه در حدیث امیر المومنین (علیه السلام) می‌خوانیم:جود الرجل یحببه الی اضداده و بخله یبغضه الی اولاده (41) (جود و سخاوت مرد او را پیش دشمنان او محبوب می‌کند و بخلش او را نزد اولاد و فرزندانش مبغوض می‌گرداند) و باعث می‌شود فرزندان از چنین پدری بدشان بیاید.

8 و 9- چهره گشاده و بذل بر و نیکی:

دیگر از مصادیق رفتار کریمانه که هر پدر و مادری باید در ارتباط با فرزندشان رعایت کنند گشادگی در چهره و روی باز و لبخند و تبسم است و همچنین بذل بر و نیکی به اولادشان که هر دو در حدیث نورانی امیر المومنین (علیه السلام) موجود است: یستدل علی کرم الرجل به حسن بشره و بذل بّره (42) (استدلال می‌شود بر کرم شخص به روی گشاده و بذل بر و نیکی).پدر و مادری که مشکلات محل کار یا روابط اجتماعی آن‌ها باعث اخم در صورت و عبوس شدن آن‌ها شود نمی‌توانند با روی گشاده با فرزندشان برخورد کنند. خانم فاطمه طباطبایی از سیره مرحوم امام خمینی (ره) نقل می‌کند:از وقتی که جنگ شروع شد مسائل تأثر آور زیادی به گوش امام می‌رسید که آن‌ها را اصلاً با ما مطرح نمی‌کردند. گاهی که به اتاقشان می‌رفتم می‌دیدم کسی قبل از من خبری داده و ناراحت شده‌اند. می‌پرسیدم چه شده؟ مردد می‌شدند و می‌گفتند چه اصراری است که من مطلب را بگویم و تو هم ناراحت شوی؟ ولی اگر خبر خوشی داشتند به محض اینکه از در وارد می‌شدم می‌گفتند بیایید این خبر را دارم. امام خوشی را با همه مطرح می‌کردند ولی ناراحتی را برای خودشان نگاه می‌داشتند (43) و این سیره جدشان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که حضرت دائم التبسم بودند. برای بذل بر و نیکی کریمانه به قصه ای از کریم اهل بیت امام مجتبی (علیه السلام) توجه فرمایید:شخصی نزد امام حسن (علیه السلام) آمد و اظهار فقر و پریشانی کرد و گفت ظاهر و حالم دلالت بر نداری و فقرم می‌کند و مشتری آن شمایید که صاحب کرم هستید. امام (علیه السلام) حسابدار خود را خواستند و فرمودند چقدر مال نزد توست؟ عرض کرد دوازده هزار درهم. فرمودند همه را به این مرد فقیر بده که من از او خجالت می‌کشم. عرض کرد دیگر چیزی از برای نفقه باقی نمی‌ماند، فرمودند تو آن را به حاجتمند بده و گمان نیک به خدا داشته باش که حق تعالی جبران می‌فرماید. پس آن را به آن مرد دادند و عذر خواهی نمودند و فرمودند ما حق تو را ندادیم، لکن به قدر آنچه بود دادیم. (44) نکته اساسی این حدیث و سیره مبارک کریم اهل بیت (علیه السلام) این است که رفتار کریمانه ریشه در حسن ظن به خالق هستی دارد، یعنی کسی که گمانش به خدا نیکو باشد که او جابر است و نواقص ما را جبران می‌کند بذل بر و جود و بخشش او زیاد می‌شود.

10-تحمل خطاها:

دیگر از مصادیق رفتار کریمانه تحمل خطاها و گناهان است. اینکه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند فرزندانتان را اکرام کنید یکی از معانی این حدیث نورانی این است که پدر و مادر باید اشتباهات و خطاهای فرزندانشان را تحمل کنند همان طور که امام مبین امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: الکرم احتمال الجریره (45) همان طور که رسول اکرم و اهل بیت (علیهم السلام) به عنوان پدر حقیقی ما گناهان ما را تحمل می‌کنند (چون کریم هستند) پدر و مادر ظاهری هم باید به عنوان شیعه و تابع اهل بیت (علیهم السلام) خطاها و اشتباهات فرزندانشان را متحمل شوند چرا که رسول اکرم و امیرالمؤمنین (علیه السلام) دو پدر این امت هستند و حقشان از پدر و مادری که از آن‌ها متولد شده‌ایم افضل است (46) و در آیه‌ی 2 سوره‌ی فتح فرمود: لِیَغفِرَ لَک اللهُ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَ ما تَاَخَّرَ (خدا گناهان گذشته و آینده‌ی تو را آمرزید). میدانیم که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) معصوم هستند وقتی مفهوم آیه را از حضرت رضا عالم آل محمد (علیه السلام) پرسیدند فرمودند: و انما حمله الله ذنوب شیعه علی ما تقدم من ذنبهمم ما تاخر (47).
خداوند گناهان شیعیان امیر المومنین (علیه السلام) را بر رسول اکرم حمل کرد و گناهان گذشته و آینده ایشان را آمرزید. از بیان نورانی امیرالمؤمنین (علیه السلام) معلوم شد چون پیامبرمان کریم هستند و یکی از معانی کرامت تحمل کردن گناهان دیگران است و شیعیان فرزندانشان محسوب می‌شوند، لذا باری تعالی گناهان شیعیان را گناهان رسول اکرم یاد کرده است و همه را آمرزیده و بخشیده است.

11- مالک زبان بودن:

دیگر از مصادیق رفتار کریمانه این است که پدر و مادر با نور چشمشان باید به خوبی صحبت کنند و مالک زبانشان باشند تا این صحبت و رفتار آن‌ها خلاف کرامت نباشد همان طور که امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: الکرم ملک اللسان و بذل الاحسان (48) (کرامت و کریم بودن این است که شخص مالک زبانش باشد و احسان و خوبی را به دیگران بذل کند) اصلاً حضرت، مسلمان را این طور تعریف می‌کنند که: فالمسلم من سلم المسلمون من لسانه و یده الا بالحق (49) پس مسلمان کسی است که مسلمانان از زبان و دستش در سلامت باشند مگر به حق. چه بسا یک جمله ناشایست از جانب پدر و مادر فرزند را از خانه فراری می‌دهد و چه زبان‌های تندی که زندگی و کانون گرم خانواده را تلخ کرده است. فرزندانی که در چنین خانواده‌هایی بزرگ شده‌اند معمولاً با اندک محبتی جذب می‌شوند و هر فرد و گروهی که سلامت اخلاقی ندارد ممکن است برای این فرزندان دامی پهن کند و آن‌ها را به انحراف بکشاند حال به ده مورد از خطاهای زبان که خلاف رفتار کریمانه است اشاره می‌شود: یکی از گناهان رایج زبان در خانواده‌ها، نزاع و کشمکش است لذا در آیه 46 سوره انفال می‌فرماید نزاع و کشمکش نکنید که "تذهب ریحکم". این جمله را بعضی مفسران معنی کرده‌اند که شوکت و هیبت شما را از بین می‌برد. پدر و مادری که مرتب با فرزندانشان نزاع و یکی به دو می‌کنند مقبولیت خود را نزد آن‌ها از دست می‌دهند و دیگر ممکن است فرزندان حرف‌های خوبشان را هم قبول نکنند. دوم نصیحت علنی فرزندمان که امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرمایند: نصحک بین الملا تقریع (50) (نصیحت گویی تو در حضور مردم، کوبیدن شخصیت کسی است که او را پند می‌دهی) سوم و چهارم سخت گیری و انتقاد است که حضرت صادق (علیه السلام) فرمودند: الاستقصاء فرقه الانتقاد عداوۃ(51) (مو را از ماست کشیدن باعث تفرقه و جدایی و انتقاد کردن باعث دشمنی می‌شود) طبق روایات اهل بیت (علیهم السلام) سوء حساب در قرآن کریم مربوط به کسانی است که در این دنیا نسبت به خلق خدا مخصوصاً خانواده خود سخت گیر بودند و می‌خواستند به اصطلاح مو را از ماست بکشند. خدا هم همان طور در روز قیامت با آن‌ها رفتار خواهد کرد. پنجم اهانت به یک مؤمن است که خدا نکند والدین در کلامشان توهینی به فرزندشان باشد امام صادق (علیه السلام) فرمودند: من اهان مومنا بشطر کلمه لقی الله عزوجل و بین عینیه مکتوب آیس من رحمه الله (52) (هر کس با یک کلمه به مؤمنی) دوست امیرالمؤمنین اهانت کند خداوند را (در روز قیامت) ملاقات کند در حالی که بین دو چشمش نوشته شده است از رحمت خدا مأیوس است ششم زشت خطاب کردن فرزندان است که مولا امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرمایند: نکیر الجواب من نکیر الخطاب (53) (زشتی جواب از زشتی خطاب است) بعضی از والدین را می‌بینیم که تا سنین نوجوانی و جوانی با فرزندشان با بدی خطاب کرده‌اند حال که او در سن رشد و بلوغ است و غرور خاصی دارد می‌خواهند جواب زشت دریافت نکنند. البته چنین فرزندانی عاق والدین می‌شوند ولی این پدر باید بداند که این جواب‌های تحقیر آمیز فرزند بازتاب خطاب‌های زشت خود اوست. با دقت در حدیث شریف کساء می‌بینیم که حضرت ام ابی‌ها فاطمه زهرا (سلام الله علیها) چگونه با دو نور چشمشان خطاب می‌فرمودند: و علیک السلام یا ولدی و یا قرۃ عینی و ثمرۃ فوادی (و سلام بر تو ای فرزندم و ای نور چشم و میوه دلم) 54. عرض کردیم در بعضی روایات کریم مقابل لئیم است لذا از حضرت علی (علیه السلام) است که فرمودند: سنت اللئام قبح الکلام (55) (سنت انسان‌های پست زشتی کلام است). هفتم بلند سخن گفتن قرآن کریم به نقل از حضرت لقمان خطاب به فرزندش می‌فرماید: وَاغضُض مِن صَوتِکَ اِنَّ اَنکَرَ الاَصواتِ لَصَوتُ الحَمیر (56) (صدای خود را آهسته و ملایم کن که ناهنجارترین صداها صدای خر است). جو و محیط خانواده مانند آبی آرام و با صفاست که صدای بلند پدر و مادر با تلفن یا خطاب به فرزندان آن را طوفانی و پر التهاب می‌کند. هشتم امر و نهی‌هایی که بعضی از والدین به فرزندان می‌کنند و چیزهایی از آن‌ها می‌خواهند که فوق طاقت آن‌ها است امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرمایند:من کلفک ما لا تطیق فقد افتاک فی عصیانه (57) (کسی که به تو تکلیف کند در آنچه طاقت نداری البته تو را در نافرمانی کردن از خودش فتوا و اجازه داده است). مثلاً بعضی از والدین حفظ قرآن یا رفتن به دانشگاه را به فرزندانشان تکلیف می‌کنند در حالی که او تمایل ندارد یا فوق طاقت اوست. خالق هستی به هرکس ذوق و استعدادی داده است. خدا کمک کند ما استعداد فرزندانمان را بشناسیم و او را در جهت احیای استعدادش کمک کنیم. طبق روایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) چنین والدینی راه عصیان و حرف نشنوی فرزندان را بر خود باز می‌کنند و تبدیل به یک امر عادی می‌شود. نهم تلقین به باطل است. گاهی پدر و مادر با تلقین، فرزندانشان را به امر باطلی می کشانند. مثلاً فرزند مایل است در خانه بماند و به مهمانی نیاید، پدر می‌گوید می‌خواهی پای فلان فیلم بنشینی؟ و یا سؤالی مطرح می‌کند که تلقین باطل است به عنوان مثال می‌گوید به چه منظور می‌خواهی در خانه بمانی؟ مثل حضرت یعقوب که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: لا تلقنوا الکذاب فتکذبوا فان بنی یعقوب لم یعلموا ان الذئب یا کل الانسان حتی لقنهم ابوهم (58) (به افراد دروغ گو تلقین نکنید که دروغ بگویند زیرا فرزندان یعقوب نمی‌دانستند که گرگ آدم می‌خورد مگر وقتی که پدرشان به آن‌ها تلقین کرد) دهم جواب‌های زیاد در پاسخ پرسش فرزندمان. یکی از خطاهای زبان برای والدین این است که گاهی کودکشان یک سؤال می‌کند و از پدر و مادر چندین جواب می‌شنود و هر کدام سعی می‌کنند فرزندشان را مجاب کنند و این باعث تحیر فرزند می‌شود. اگر یکی از جواب‌ها صحیح باشد بین جواب‌ها مخفی می‌ماند چنانچه وصی رسول اکرم امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: اذا ازدحم الجواب خفی الصواب (59) (هنگامی که پاسخ انبوه و پی در پی باشد، صواب ناپیدا و حقیقت مخفی می‌ماند) اگر عزیزان در سیره اهل بیت (علیهم السلام) دقت کنند می‌بینند که گاهی شخصی سؤال‌های طولانی می‌کند و امام و حجت خدا با چند کلمه کوتاه در جواب او دریایی از معارف را قرار می‌دهند. اگر خواننده محترم در حدیث محوری این مقاله دقت کند می‌بیند که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) - که جوامع کلم یعنی کلمات جامع به ایشان و اهل بیتشان عطا شده است- در این جمله (اکرموا اولادکم) چه معانی بلندی قرار داده‌اند. گاهی دیده می‌شود از بعضی گویندگان در جواب سؤالی جواب‌های طولانی و پراکنده می‌دهند که این نشانه جهل است چرا که عالم حقیقی با بیانی کوتاه دقیقاً جواب را بیان می‌کند. مثلاً کودک ما از ما سؤال می‌کند خدا چیست؟ لازم نیست که برای او فلسفه بگوییم بلکه طبق آیه 35 سوره نور یک کلمه، خداوند نور است کودک قانع می‌شود و به اندازه فهمش برداشت می‌کند.

12- تغافل:

دیگر از مصادیق رفتار کریمانه با فرزند این است که در بسیاری از موارد پدر و مادر باید خود را به غفلت بزنند و جوری وانمود کنند که خدعه و فریب خورده‌اند چنانچه امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرمایند: الکریم یتغافل و ینخدع (60) (کریم کسی است که خود را به غفلت میزند و) ظاهراً فریب می‌خورد. مرد و زن در محیط خانه هر کدام زیبایی و جمالی دارند. هیچ جمالی برای مرد در رابطه با خانواده و فرزندان مثل خود را به غفلت زدن نیست. این مطلب از دو حدیث نورانی امیرالمؤمنین (علیه السلام) فهمیده می‌شود. فرمودند: لا عقل کالتجاهل لا حلم کالتغافل (61) (هیچ عقلی مانند خود را به نادانی زدن نیست هیچ حلمی مثل خود را به غفلت زدن نیست) و فرمودند: جمال الرجل حلمه (62) (جمال مرد حلم و بردباری اوست). آنقدر این صفت تغافل مهم است که در بیان نورانی امیرالمؤمنین (علیه السلام) شریف‌ترین اخلاق کریم شمرده شده است. اشرف اخلاق الکریم کثرۃ تغافله عما یعلم (63) (شریف‌ترین اخلاق انسان کریم کثرت و زیادی تغافل او از چیزی است که می‌داند). حضرت نفرمودند تغافل بلکه فرمودند کثرت تغافل چون ممکن است والدین چند مورد از تخلفات فرزندشان را مشاهده کنند و خود را به غفلت بزنند ولی با تکرار آن از کوره در روند و عصبانی شوند و موارد قبلی را هم بازگو کنند. البته عزیزان توجه داشته باشند که تغافل در مواردی است که فرزند متوجه نشود که والدین خطایش را فهمیده‌اند وگرنه اگر متوجه شود این یک نوع بی تفاوتی پدر و مادر در مقابل اشتباه فرزندشان تلقی می‌شود و گناهش عادی جلوه می‌کند. به طور مثال فرزندی در مقابل پدرش به مادرش توهین می‌کند و این پدر سکوت کرده و عکس‌العملی نشان نمی‌دهد. این سکوت نه تنها تغافل نیست بلکه باعث جری شدن فرزند در این عمل قبیح و زشت می‌شود.

13- تشکر از اعمال نا چیز:

دیگر از مصادیق رفتار کریمانه این است که پدر و مادر عمل کم فرزند را ظاهر کنند و از او تشکر کنند در حالی که انسان‌های لئیم عمل بسیار دیگران را می‌پوشانند و ناچیز می شمارند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) می‌فرمایند: الکریم یشکر القلیل و اللئیم یکفر الجزیل (64) درست است که خدای مهربان به انسان توصیه کرده است که شکر گذار والدین خود باشد ()وَ وَصَّینَا الاِنسانَ بِوالِدَیهِ حَمَلَتهُ اُمُّهُ وَهناً عَلی وَهنٍ وَ فِصالُهُ فِی عامَینِ اَنِ اشکُرلی وَ لِوالِدَیکَ اِلَیَّ المَصیرر (65) (و ما به انسان در حق پدر و مادرش سفارش کردیم، مادرش او را با ضعف روز افزون حمل کرد و دوران شیرخوارگی او دو سال است) سفارش کردیم که شکر گذار من و پدر و مادرت باش که سرانجام (همه) به سوی من است اما در این بیان نورانی پدر و مادری هم که می‌خواهند امر حضرت سید المرسلین را عمل کنند و با فرزندشان کریمانه رفتار کنند باید از فرزند تشکر کنند. از آنجا که کلمه شکر به معنای شناخت نعمت و اظهار آن و ثنا و ستایش برای آن است. (66) والدین باید نعمت فرزند و خوبی‌هایی که پروردگار هستی به اولادشان عطا فرموده را بشناسند تا آن را اظهار و ثنا و ستایش کنند. اگر والدین فقط نقاط ضعف اولادشان را دیدند و گلایه و ناشکری کردند این کفران و پوشاندن نعمت خداوند است ولی اگر کمبودها را ندیدند و هنر زیبا بینی داشتند یا حداقل نقاط قوت اولادشان را تماشا کردند و شکر نمودند، پروردگار متعال آن نواقص را هم برطرف می‌کند و قشنگی‌های فرزندشان را هم زیاد و کامل می‌کند چنانچه در قرآن کریم فرمود: وَ اِذ تَاَذَّنَ رَبُّکُم لَئِن شَکَرتُم لَاَ زیدَنَّکُم وَ لَئِن کَفَرتُم اِنَّ عَذابی لَشَدید (67) (و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر واقعاً شکر کنید البته نعمت شما را افزون خواهم کرد و اگر ناسپاسی کنید عذاب من بسیار سخت است) بعضی مثال می‌زنند که در زندگی نیمه پر لیوان را ببینید که این مثال خوبی نیست چون اگر خدای مهربان چشم ما را به نعمت‌هایش باز کند اقیانوسی بی کران مشاهده می‌کنیم که قطره ای از آن کم شده است؛ لذا باید بگوییم آن قطره را نبین و به این اقیانوس بنگر و شکر کن تا آن قطره هم برگردد. کسی که عمل خوب فرزندش یا صفت زیبای اولادش را ندیده می‌گیرد و یکی دو مورد از نقاط ضعفش را بازگو می‌کند یا به خاطرش اخم می‌کند این ناشکر است و در حال کفران نعمت. بدانیم دوستان امیرالمؤمنین (علیه السلام) ذاتشان درست است و اگر یک خرابی در صفات و افعالشان دیدیم هول نکنیم و بدانیم که رب العالمین ذات را بر صفات و افعال غالب می‌کند و آن‌ها هم انشاء الله درست می‌شود ولی اگر کسی ذاتش خراب بود- مثل دشمنان اهل بیت- هرچه صفات و افعالش درست باشد فایده ای ندارد چون همیشه ذات انسان‌ها بر صفات و افعالشان غالب است. از خدای قادر سبحان بخواهیم به ما شرح صدر دهد تا با سعه صدر با فرزندانمان برخورد کنیم. حال به این واقعه از زندگی مرحوم امام خمینی (ره) توجه فرمایید: خانم فریده مصطفوی: امام به دختر من که از بازیگوشی بچه خود گله می‌کرد می‌گفتند من حاضرم ثوابی را که تو از تحمل بازیگوشی فرزندت می‌بری با ثواب تمام عبادات خود عوض کنم (68) اگر کسی کریم نباشد عمل خوب خود را بزرگ و از دیگران را کوچک می شمارد. بسیارند فرزندانی که برای پدر و مادرشان کاری انجام داده‌اند ولی چون عکس العمل و تشکری از آن‌ها ندیده‌اند در ادامه آن عمل نیک دل سرد شده‌اند.

14- منت نگذاشتن:

دیگر از مصادیق رفتار کریمانه این است که شخص کریم منت نمی‌گذارد بلکه احسان و خوبی را بذل می‌کند امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: الکریم من بذل احسانه اللئیم من کثر امتنانه (69) (کریم کسی است که احسانش را بذل می‌کند و لئیم و فرومایه کسی است که منت گذاری او زیاد است) حال این سؤال پیش می‌آید که چرا والدینی که کریم باشند بر اولاد خود منتی نمی‌گذارند؟ جواب این سؤال در کلام نورانی دیگری از حضرت است که فرمودند: الکریم یری مکارم افعا له دینا علیه یقضیه اللئیم یری سوالف احسانه دینا له یقتضیه (70) (کریم کردارهای کریمانه خود را دینی می‌بیند بر گردن خود که باید ادا کند. لئیم و فرومایه احسان‌های گذشته خود را دینی بر گردن دیگران می‌داند که باید پس بگیرد). در یک کلام بخواهیم خلاصه کنیم کریم هر چه را دارد از آفریدگار خود می‌داند لذا منتی ندارد ولی لئیم و پست خوبی‌های خود را از خودش می‌داند لذا منت می‌گذارد. اگر منت گذاشتن در روابط اجتماعی زشت است، در روابط خانوادگی زشت‌تر است. بعضی والدین خیلی برای فرزندانشان زحمت می‌کشند ولی چون منت می‌گذارند گویا کاری نکرده اند چنانچه حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند: من منّ باحسانه فکانه لم یحسن (71) (هرکس به احسان و نیکی خود منت گذاری کند مانند آن است که اصلاً نیکی نکرده است)

15-از غیر خدا چیزی نخواستن:

دیگر از موارد رفتار کریمانه والدین با میوه های دلشان این است که بخشش آن‌ها بر سؤال و خواهش آن‌ها پیشی می‌گیرد به عبارتی دیگر کریم کسی است که در حد ضرورت از دیگران درخواست می‌کند حتی فرزندانش. همان طور که مولی‌الموحدین امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: الکریم من سبق نواله سواله (72) و حضرت ابا الحسن علی بن موسی الرضا (علیه السلام) فرمودند: اتخذ الله ابراهیم خلیلا لانه لم یرد احدا و لم یسال احدا غیر الله عزوجل (73) (خداوند کریم حضرت ابراهیم را دوست و خلیل خود گرفت چون او احدی را رد نمی‌کرد و هیچ گاه از غیر خدا چیزی نمی‌خواست) درست است که فرزندان باید فرمان‌بردار پدر و مادر باشند ولی والدینی که کریم باشند از اولادشان چیزی نمی‌خواهند؛ لذا چون سؤال یا در قالب امر است یا خواهش پس نمی‌توانیم امر کنیم چون ولی امر نیستیم و در قالب خواهش هم شخص کریم امر نمی‌کند مگر به ضرورت. خانم زهرا مصطفوی می گوید: من ندیدم در طول زندگی، امام به خانمشان بگویند در را ببندید. بارها و بارها می‌دیدم که خانم می‌آمدند و کنار آقا می‌نشستند، ولی امام خودشان بلند می‌شدند و در را می‌بستند و حتی وقتی پا می‌شدند به من هم نمی‌گفتند که در را ببندم. یک روزی من به آقا گفتم خانم که داخل اتاق می‌آیند همان موقع به ایشان بگویید در را ببندند. گفتند من حق ندارم به ایشان امر کنم. حتی به صورت خواهش هم از ایشان چیزی را نمی‌خواستند (74) بحث کرامت خیلی مفصل‌تر از آن است که در این مقاله بیان شود چرا که اشرف اولاد آدم حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: کرم الرجل دینه (کرم شخص دین اوست) و هرکس نفسش کریم شود در چشم امام زمانش بزرگ می‌شود و این مطلب را از دو حدیث نورانی امیرالمؤمنین (علیه السلام) متوجه می‌شویم. اولاً فرمودند: من کرمت نفسه صغرت الدنیا فی عینه (75) (هر کس نفسش کریم شود دنیا در چشمش کوچک می‌شود) و می‌فرمایند: کان لی فیما مضی اخ فی الله و کان یعظمه فی عینی صغر الدنیا فی عینه (76) (در گذشته برادری برای خدا داشتم و اینکه دنیا در چشمش کوچک بود همواره او را در چشم من بزرگ کرده بود) و این مطلب بسیار بزرگی است که همه ما دوست داریم بدانیم چقدر در چشم اماممان بزرگ هستیم. حال این سؤال مهم پیش می‌آید که والدین عزیز ممکن است مطرح کنند حال که اهمیت رفتار کریمانه معلوم شد چه کنیم کریم شویم؟ چون تا کریم نباشیم نمی‌توانیم رفتار و گفتار کریمانه داشته باشیم. جواب این سؤال در بیان نورانی امیرالمؤمنین (علیه السلام) است که فرمودند: من اتقی ربه کان کریما (77) (هر کس تقوای الهی پیشه کند کریم می‌باشد) این بیان نورانی از آیه شریفه گرفته شده است که فرمود: اِنَّ اَکرَمَکُم عِندَ اللهِ اَتقاکُم (78) (همانا کریم‌ترین شما نزد خدا باتقواترین شماست) لذا کسانی در کلاس کرامت موفق هستند که با تقوا باشند. طبق روایت اهل بیت (علیهم السلام) مؤمن و متقی یعنی دوست امیرالمؤمنین (علیه السلام) (79)؛ لذا محبین و دوستان ائمه (علیهم السلام) هر چه دوستی آنها به امامشان قوی‌تر شود رفتارشان با اطرافیان و فرزندانشان کریمانه خواهد شد مخصوصاً توجه به امیرالمؤمنین (علیه السلام) چون به انسان علو و بلندی همت عطا می‌کند - که در دعاها می‌خوانیم یا عالی به حق علی- که نتیجه‌اش کرامت خواهد بود. خود حضرت فرمودند: الکرم نتیجه علو الهمه (80) (کرم نتیجه بلندی و علو همت است) توجه به امیرالمؤمنین (علیه السلام) انسان را از دنائت و توجه به دنیا نجات می‌دهد و مانع کسب کرامت که توجه به دنیاست را بر طرف می‌کند.

نتیجه گیری:

از مباحث مطرح شده در این مقاله نتیجه می‌گیریم تا کسی کریم نباشد نمی‌تواند با فرزندش کریمانه رفتار کند و راه کسب کرامت هم‌نشینی با کریمان عالم است همان‌هایی که پروردگار جهان کرامت را به آن‌ها اختصاص داده است. حضرت صادق آل محمد (علیه السلام) در ضمن روایتی می‌فرمایند که روز قیامت حضرت حق می‌فرماید: یا اهل الجمع انی قد جعلت الکرم لمحمد و علی و الحسن و الحسین و فاطمه (صلوات الله علیهم) (81) (ای اهل جمع) قیامت من کرامت را قرار دادم برای محمد و علی و حسن و حسین و فاطمه (صلوات الله علیهم) و راه هم‌نشینی با معبود هستی و ولی او ذکر است که امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: ذاکر الله سبحانه مجالسه (82) (ذاکر خدا هم نشین خداست) پس راه کسب کرامت یاد خدای اکرم و حجج کرام الهی است. اگر پدر و مادری خواستند جواز عبور از پل صراط را فردای قیامت داشته باشند باید با فرزندانشان با کرامت رفتار کنند چرا که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند: حب الاولاد ستر من النار و الا کل معهم برائه من النار و کرامتهم جواز علی الصراط (83) (دوستی اولاد پرده ای در مقابل آتش و غذا خوردن با آن‌ها برائت از آتش و کرامت آن‌ها جواز گذشتن از صراط است) البته جواز اصلی ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است و ما فرزندانمان را به عنوان شاهزاده‌هایی که اولاد شاه نجف حضرت علی (علیه السلام) هستند اکرام و احترام می‌کنیم وگرنه اگر ولایت حضرت نباشد هیچ چیز نمی‌تواند جواز عبور از صراط باشد. خدایا به حق امیرالمؤمنین (علیه السلام) به ما بلندی همت عطا بفرما تا جامه از این دنیای دنی بتکانیم و به حق کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (علیه السلام) به همه ما خلق کریمانه عطا بفرما تا با عزیزانمان که عزیزان تو هستند کریمانه رفتار کنیم.

پی‌نوشت‌ها:

1- سوره نجم، آیه 3 و 4
2- میزان الحکمه، جلد 11، صفحه 5158
3- سوره علق، آیات 1-5
4- سوره اسراء، آیه 70
5- سوره تکویر، آیه 19
6- سوره واقعه، آیه 77
7- سوره عبس، آیه 11 -19
8- سوره انفطار، آیه 6-11
9- سوره اسراء، آیه 24
10- میزان الحکمه، ج 14، ص 100
11- تحکیم خانواده، ص 216
12- سوره‌ی اسراء آیه‌ی 23
13- میزان الحکمه، ج 11، ص 5160
14- فرهنگ سخنان حضرت فاطمه الزهرا، ص 59، ح 43
15- کرامت در قرآن، ص 21
16- تفسیر عیاشی، ج 2، ص 324، ح 113
17- میزان الحکمه، ج 11، ص 5154
18- غررالحکم، ح 2073
19- غررالحکم، ح 3019
20- همان، ح 2972
21- میزان الحکمه، ج 11، ص 5152
22- همان
23- غررالحکم، ح 4298
24- میزان الحکمه، ح 11
25- سوره اعراف، آیه 199
26- میزان الحکمه، ج 11، ص 5146
27- مهر و قهر، ص 37 27.
28- سوره نباء، آیه 26 28.
29- تحکیم خانواده، ص 192، ح 257
30- نظام خانواده در اسلام، ص 456
31- تحف العقول، ص 319 31.
32- میزان الحکمه، ج 4، ص 1524
33- همان، ح 5103
34- همان، ح 5076
35- همان، ح 5080
36- همان، ح 5108
37- همان، ح 5058
38- صحیفه سجادیه، دعای 45
39- میزان الحکمه، ج 2، ص 1536/ یکصد موضوع پانصد داستان، ج 2 ص 151
40- میزان الحکمه، ج 4، ص 1524
41- غررالحکم، ح 4729
42- میزان الحکمه، ج 11، ص 5146
43- مهر و قهر ص 37 43.
44- منتهی الامال ص 223
45- میزان الحکمه، ج 11، ص 5146
46- سفینه البحار، ج 1، ص 36
47- تفسیر البرهان، ج 7، ص 236، ح 8
48- میزان الحکمه، ج 11، ص 5146
49- نهج‌البلاغه خطبه 167 49.
50- نقش زبان در سرنوشت انسان، ص 84
51- همان، ص 85
52- همان، ص 89
53- همان، ص 103
54- مفاتیح‌الجنان، ملحقات
55- نقش زبان در سر نوشت انسان، ص 104
56- سوره لقمان آیه 18
57- نقش زبان در سر نوشت انسان، ص 205
58- همان، ص 211
59- نقش زبان در سرنوشت انسان، ص 238
60- میزان الحکمه، ج 11، 5150
61- نظام خانواده در اسلام، ص 247
62- غررالحکم، ح 4718
63- نظام خانواده در اسلام، ص 247
64- میزان الحکمه، ج 11، ص 5150
65- سوره لقمان آیه 14
66- المعجم الوسیط، ماده شکر
67- سوره ابراهیم آیه 7
68- مهر و قهر، ص 160
69- میزان الحکمه، ج 11، 5150
70- همان
71- نقش زبان در سرنوشت انسان، ص 593
72- میزان الحکمه، ج 11، ص 5150
73- نقش زبان در سرنوشت انسان، ص 361
74- مهر و قهر، ص 26
75- میزان الحکمه، ج 11، ص 5147
76- نهج‌البلاغه، حکمت 289
77- میزان الحکمه، ج 11، ص 5152
78- سوره حجرات آیه 13
79- بحار الانوار، ج 39، ص 246
80- میزان الحکمه، ج 11، ص 5146
81- بحار الانوار، ج 3، ص 64، ح 57
82- میزان الحکمه، ج 4، ص 1844
83- تحکیم خانواده ص 194 ح 261

منابع و مآخذ
1.قرآن حکیم
2.صحیفه سجادیه
3.آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالحکم، سید حسین شیخ الاسلامی، پنجم، قم، انصاریان،1379 ه ش
4.احمد، الزیات، ابراهیم مصطفی، المعجم الوسیط، ششم، مصر، دارالمعارف،1972 م
5.انصاریان، حسین، نظام خانواده در اسلام، هفدهم، قم، ام ابی‌ها (سلام الله علیها)،1380 ه ش
6.بحرانی، سید هاشم، تفسیرالبرهان، دوم، بیروت، موسسه الاعلی،1427 ه ق
7.جوادی آملی، کرامت در قرآن، پنجم، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجا،1376 ه ش
8.حرّانی، ابو محمد، تحف العقول، صادق حسن زاده، نهم، قم، آل علی (علیه السلام)،1387 ه ش
9.دشتی، محمد، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، هشتم، تهران، انتشارات امیر کبیر،1383 ه ش
10.سید رضی، محمد حسین، نهج‌البلاغه، محمد دشتی، سوم، قم، پارسایان،1380 ه ش
11.سبحانی نیا، محمدرضا، مهر و قهر، سوم، اصفهان، مرکز فرهنگی شهید مدرس،1380 ه ش
12.صداقت، سید علی اکبر، یکصد موضوع پانصد داستان، دوم، قم، تولی،1386 ه ش
13.فقیه ایمانی، مهدی، نقش زبان در سرنوشت انسان، چهارم، بی جا، عطر عترت،1380 ه ش
14.قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، اول، تهران، پارسامنش،1380 ه ش
15.قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، سوم، تهران، دارالاسوه،1422 ه ق
16.قمی، شیخ عباس، مفاتیح‌الجنان، الهی قمشه‌ای، دوم، قم، آرموس (اسماعیلیان)،1383 ه ش
17.مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، سوم، تهران، اسلامیه،1376 ه ش
18.محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، حمید رضا شیخی، پنجم، قم، دارالحدیث،1384 ه ش
19.محمدی ری شهری، محمد، تحکیم خانواده، حمید رضا شیخی، سوم، قم، دارالحدیث،1390 ه ش
20.نرم افزار های علوم اسلامی، نرم افزار المعجم الوسیط



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط