دیابلو در چنگال بازیسازان بدجنس!

محبوبیت بسیار زیاد دیابلو باعث پیدایش بازی های مشابه زیادی شد که Diablo Clone نامیده می شود؛ اما به جرأت می توان گفت هیچیک از آن ها - از بازی هایی که توسط اعضای تیم سازنده دیابلو ساخته شد، مثل Throne of Darkness
جمعه، 17 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دیابلو در چنگال بازیسازان بدجنس!
دیابلو در چنگال بازیسازان بدجنس!

نویسنده: سهیل منصوری



 
محبوبیت بسیار زیاد دیابلو باعث پیدایش بازی های مشابه زیادی شد که Diablo Clone نامیده می شود؛ اما به جرأت می توان گفت هیچیک از آن ها - از بازی هایی که توسط اعضای تیم سازنده دیابلو ساخته شد، مثل Throne of Darkness و Hellgate London گرفته تا کلون های مشهوری چون Titan Quest - جذابیت و سرگرم کنندگی دیابلو را نداشت. در این میان در سال 2005 یک مینی گیم ساده به نام Fate با حجم بسیار کم (نگارش ساده بازی تنها 23 مگابایت حجم داشت) توسط Wildtangent عرضه شد که بسیاری از بازیبازها به طور کلی از وجود آن بی خبر ماندند. بازی تنها در طول مدت 5 ماه ساخته شد و رایگان بود (برای دسترسی به مرحله های بیشتر باید پول کمی پرداخت می شد). اما در میان دیابلو کلون هایی که تا آن روزگار عرضه شده بود؛ Fate به طرز تعجب آوری از تمام بازی های دیگر سرگرم کننده تر بود. این بازی بی نام و نشان به تدریج مشهور شد. نظر مجلات بازی به آن جلب شد و نشریه بسیار مشهور PC Gamer آن را کاندیدای بهترین بازی نقش آفرینی سال کرد. بازی به مکینتاش هم پورت شد و محبوبیت آن به تدریج افزایش پیدا کرد. وقتی میزان فروش این مینی گیم به ارقام میلیونی رسید؛ Wildtangent به تدریج متوجه شد تا آن زمان روی چه گنجی خوابیده بوده. اما تیم سازنده بازی در آن زمان به شرکت تازه تأسیس Flagship Studios پیوسته بود و استودیو جدیدی به نام Flagship Seattle تشکیل داده بود که در حال کار روی یک بازی نقش آفرینی مشابه آنلاین به نام Mythos بود. اما با انحلال FS، ساخت Mythos نیز متوقف شد و بعداً شرکت خریدار FS ساخت آن را ادامه داد. Wildtangent در سال های 2008 و 2009 دو بسته الحاقی Stand Alone برای Fate عرضه کرد که توسط سازنده های اصلی ساخته نشده بود و نه از کیفیت و نه از لحاظ میزان فروش قادر به رقابت با Fate نبود. در این میان اعضای تیم سازنده Fate پس از شکست Flagship Studios همراه با دو تن از اعضای اصلی تیم سازنده بازی Diablo یعنی مکس واریک شفر (مؤسسان Condor یا همان Blizzard North) شرکت جدیدی به نام Runic Games تأسیس کردند تا روی یک بازی نقش آفرینی تک نفره بسیار شبیه به Fate با نام Torchlight کار کنند. بعدها چند بازیساز دیگر از جمله Matt Uelmen (موسیقی ساز بازی های دیابلو، دیابلو 2، Starcraft و WoW The Burning Crusade) نیز به این تیم پیوستند.
به عنوان یک بازی نه چندان مشهور، Torchlight گذشته بسیار درخشانی را به ارث برده و وارث عناوین بزرگی چون WoW، دیابلو و Fate است. اما شاید تعجب کنید اگر بشنوید این بازی بیش از هر چیز به دیابلو 3 می ماند! تقریباً هر چه که در نمایش های اولیه دیابلو 3 دیده ایم، در Torchlight وجود دارد. از سیستم Inventory جدید تک اسلاتی و ریزترین نکات مربوط به وسایل گرفته تا مهارت ها، محیط بازی که دقیقاً شبیه به اولین دموی دیابلو 3 ساخته شده و دشمنان (مثلاً درختانی که راه می روند). حتی مبارزه های خشن بازی با جلوه های ویژه زیاد که گاه صفحه را به لرزه در می آورد؛ به طرز باور نکردنی یادآور دیابلو 3 است. (که در نوع خود ترفند عجیبی است) ممکن است گفتن این که Torchlight از دیابلو 3 تقلید کرده شاید کمی عجیب به نظر آید؛ چون این بازی مدت بسیار زیادی پیش از عرضه دیابلو 3 عرضه شده است. اما این شباهت حتی اگر به فرض محال تصادفی هم باشد؛ باز مشهود است.
دیابلو در چنگال بازیسازان بدجنس!
از لحاظ گیم پلی، Torchlight مخلوطی از Fate و دیابلو 3 است. برخی ویژگی های منحصر به فرد Fate مثل جانور همراه در Torchlight نیز وجود دارد؛ اما این جانور همراه در Torchlight پیشرفت چشمگیری داشته و به لطف برخورداری از ویژگی های جدید (مانند جادو کردن) به کمکی بزرگ برای بازیباز و یکی از بخش های اساسی بازی تبدیل شده است. ماهی گیری که یکی دیگر از بخش های جالب Fate بود (که به نظر می رسید از Breath of Fire الگو گرفته باشد) در Torchlight نیز وجود دارد و مکانیزم آن نسبت به Fate بسیار بهتر شده است. به گونه ای که برخلاف Fate که بسیاری از بازیبازها عطای ماهی گرفتن را به لقای آن می بخشیدند و به دلیل دردسرهای زیاد، به طور کلی از آن دوری می کردند؛ در این Torchlight هیچ نوع مکانیزم تنبیهی در مورد ماهی گرفتن وجود ندارد و بازیباز برای ماهی گیری تشویق می شود. برخلاف Fate که کلاس نداشت، Torchlight سه کلاس معرفی می کند که شباهت بسیار زیادی به سه کلاس دیابلو 1 دارد (در واقع یکسان است) و تنها نام آن ها فرق می کند. سیستم ارتقایی بازی نیز بسیار شبیه به دیابلو 2 است و تنها نکته حایز اهمیت در آن این است که سیستم مهارت ها همانند مکانیزم جدید مهارت های دیابلو 3، انعطاف پذیری بالایی دارد. علاوه بر این Torchlight دیگر از سیستم مراحل تصادفی Fate استفاده نمی کند و ساختار مراحل در آن ثابت است (از این رو بازیباز می تواند بازی را در هر جا که خواست ذخیره کند و با بازگشت به بازی، بازی دقیقاً از همانجایی که ترک کرده بود ادامه می یابد؛ نه از شهر).
از دیگر تفاوت های میان Torchlight با Fate می توان به داشتن یک داستان کامل که با دموهای In Engine روایت می شود؛ اشاره کرد. قهرمان داستان ما پس از رسیدن به شهر Torchlight که در کنار بزرگ ترین معدن کهربا در دنیای خیالی بازی ساخته شده؛ با گروه کوچکی از ماجراجویان آشنا می شود که رهبر پیر آن ها تحت تأثیر نیروهای اهریمنی معدن، آلوده شده و بازیباز با همراهی دو عضو باقی مانده گروه، باید در معدن کاوش کند و به اعماق این معدن نفوذ کند؛ غافل از این که ماجرایی بسیار غیر منتظره در انتظار اوست و معدن Torchlight او را به دنیای های زیرزمینی اسرارآمیزی هدایت خواهد کرد. این داستان مأموریت های اصلی بازی را در برمی گیرد و بازیباز برای ادامه بازی مجبور است این مأموریت ها را انجام دهد. اما در کنار این، مأموریت فرعی نیز در بازی وجود دارد که باعث افزایش تنوع مأموریت های بازی می شود. دو نوع اول از این مأموریت های جانبی شامل پیدا کردن انواع خاصی از کهربا و کشتن دشمنان تصادفی برای به دست آوردن شهرت است که بازیباز هنگام گشت و گذار در معدن و پایین رفتن در آن، در کنار انجام مأموریت های اصلی بازی انجام می دهد. نوع سوم مأموریت های فرعی، در مراحل اصلی بازی انجام نمی شود؛ بلکه بازیباز به طور مستقیم از دروازه ای در شهر Torchlight به مرحله های تصادفی می رود و باید گنجی را در آن پیدا کند. چه در مرحله تصادفی و چه در مرحله های از پیش طراحی شده، بازیباز در محیط های گوناگونی گشت و گذار خواهد کرد؛ اما چون به پایان رساندن هر مرحله مدت زیادی طول می کشد و مرحله های پشت سر هم ساختار یکسان دارند؛ گاه بازی یکنواخت میشود و این تکراری شدن، بزرگ ترین نقص Torchlight است. نکته مهم در مورد Torchlight این است که حتی مراحل کاملاً متفاوت بازی نیز از نظرگیم پلی تقریباً یکسان هستند و بیشترین تفاوت آن ها تنها از نظر بصری است؛ از این رو تکراری شدن بازی تقریباً در تمام طول آن به چشم می خورد.
گرافیک Torchlight در یک کلام فوق العاده است. گرافیک بازی را می توان نوع پیشرفته و بسیار زیبایی از Fate به شمار آورد که با اندکی تم WoW ترکیب شده است. گرافیک این بازی از نظر فنی چندان پیشرفته نیست، مدل های بازی از چند ضلعی های نسبتاً کمی تشکیل شده است و از جلوه های گرافیکی پیشرفته در آن استفاده نشده است. اما ارزش این بازی به رنگ پردازی فوق العاده زیبا و طراحی عالی مدل های آن است. به دلیل استفاده از ترکیب رنگ عالی و گرافیک کارتونی قابل توجه، برخی از مرحله های بازی به قدری زیباست که بازیباز را محو خود می کند. انیمیشن های بازی نیز بسیار خوب است و هر چند در نمای ایزومتریک چندان به چشم نمی آید؛ اما خوش آیند و چشم نواز است.
دیابلو در چنگال بازیسازان بدجنس!
موزیک بسیار زیبای بازی نیز ترکیبی از بازی های Diablo و Warcraft است. بسیاری از قطعه های موسیقی بازی در ابتدا شباهت زیادی به موسیقی تاریک بازی های دیابلو با گیتار دارد که پس از مدتی، نت های آن عوض شده و استفاده از پیانو یا کی برد در آن بیشتر می شود و به تم بازی های Warcraft III و WoW شباهت پیدا می کند. بیشترین شباهت موسیقی بازی به کارهای قبلی این سازنده، در مرحله شهر (اولین بخش بازی) شنیده می شود که شباهت بسیار زیادی به موسیقی Rouge Encampment در مرحله اول Dialo2 دارد. صداگذاری بازی نیز بسیار خوب است؛ اما گویندگی بازی هر چند قابل قبول است، اما همسطح موسیقی عالی آن نیست و حتی به پای گویندگی به یادماندنی Fate هم نمی رسد.
صداهای استفاده شده در بازی گیرایی لازم را ندارد و مناسب شخصیت های آن نیست.
در نهایت Torchlight بازی سرگرم کننده و بسیار لذت بخشی است که بدون شک می تواند نظر هر بازیبازی را به خود جلب کند. این بازی در آسان ترین سطح، بسیار آسان و برای همه افراد قابل استفاده است و در سخت ترین سطح، می تواند نظر طرفداران Hardcore بازی های نقش آفرینی را به خود جلب کند؛ اما بیش از هر کس دیگر، طرفداران بازی های دیابلو به هیچ وجه نباید آن را از دست بدهند.
منبع: مجله ی بازی رایانه، شماره ی 32

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.