الزامات و ضرورت های تولید ملی، کار و سرمایه ایرانی (1)

مقام معظم رهبری، سال 1391 را سال «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» نام گذاری کرد. از این نام گذاری می توان به اهمیت مسئله اقتصاد پی برد و اینکه گاهی مصلحت دین و دنیای جامعه ایجاب می کند که موضوع اقتصاد-
يکشنبه، 3 دی 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
الزامات و ضرورت های تولید ملی، کار و سرمایه ایرانی (1)
 الزامات و ضرورت های تولید ملی، کار و سرمایه ایرانی«1»

نویسنده: سید محمود طاهری*



 

مقدمه

مقام معظم رهبری، سال 1391 را سال «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» نام گذاری کرد. از این نام گذاری می توان به اهمیت مسئله اقتصاد پی برد و اینکه گاهی مصلحت دین و دنیای جامعه ایجاب می کند که موضوع اقتصاد- که از جمله در تولید ملی و کار و سرمایه نمود می یابد- در اولویت قرار گیرد. «البته از آن تاریخ که انسان، پا بر روی زمین گذاشت، به مسئله «اقتصاد» عنایت و اهتمام داشته است. از همان روزگار آغازین حیات زندگی بشری، انسان به اموری مانند خوردن و آشامیدن، لباس، خانه و سیله نقلیه، احساس نیاز می کرد و در این راه کوشید. در نتیجه، برای رفع احتیاجات خویش و به دست آوردن لقمه ای برای زندگی و خانواده اش، دست به کار و تلاش زد. از این رهگذر، به دنبال زراعت رفت و محصول درو کرد و ذخیره اندوخت و به پرورش حیوانات و پرندگان، پس از آنکه آنها را صید می کرد، پرداخت و کارهای از این دست انجام داد تا زندگی اش پابرجا بماند و در رگ های او حرارت و حرکت بدود و بقای او تضمین شود. بدین گونه، اقتصاد که رگ حیات بشر به شمار می آید. خودش را نشان داد و برای او و در زندگی اش نقش حیاتی داشت. این گونه بود که همواره، مسئله «اقتصاد» مورد اهتمام رسالت و ادیان آسمانی قرار گرفت و در همه روزگاران بدان توجه و عنایت ویژه داشتند». (1)
به همین دلیل، مقام معظم رهبری، سال گذشته را نیز- در راستای تحقق اهداف اقتصادی- «سال جهاد اقتصادی» نامیدند و از اولویت پرداختن به مقوله مهم اقتصادی در آن سال، چنین یاد کردند: «در مورد شعار امسال و کاری که امسال باید انجام بگیرد، البته سرفصل های مهمی وجود دارد که همه دارای اولویت هستند. مثلاً تحول نظام اداری، یک کار لازم است که باید انجام بگیرد. تحول آموزش و پرورش، یک کار بنیانی است. جایگاه علوم انسانی در دانشگاه ها و در مراکز آموزش و تحقیق، یک کار اساسی است. مسائل مربوط به فرهنگ عمومی، مسائل مربوط به اخلاق جامعه، این کارها، همه اش کارهای مهمی است؛ لیکن به نظر صاحب نظران، امروز و در این برهه از زمان، مسئله اقتصادی، از همه مسائل کشور، فوریت و اولویت بیشتری دارد. اگر کشور عزیز ما بتواند در زمینه مسائل اقتصادی، یک حرکت جهاد گونه انجام بدهد و این گام بلندی که برداشته است، با گام های بلند بعدی همراه کند، بلاشک برای کشور و پیشرفت کشور و عزت ملت ایران تأثیرات بسیار زیادی خواهد شد. ما باید بتوانیم قدرت نظام اسلامی را در زمینه حل مشکلات اقتصادی به همه دنیا نشان دهیم». (2)
اسلام به تهی دستی-که برآمده از رکود تولید، بی کاری، رکود اقتصادی و ... است-روی خوش نشان نمی دهد و جامعه ای را که با وجود آب و خاک کافی، تهی دست زندگی می کند، سزاوار دوری از رحمت خدا می داند. چنان که علی علیه السلام در این باره می فرماید: «مَن وَجَدَ ماءاً وَ تُراباً ثُمَّ افتَقَرَ فَاَبعَدَهُ الله»؛ آن که با وجود داشتن آب و خاک، فقیرانه زندگی کند، از [رحمت] خدا دور باد. (3)
با آب و زمین عذر ز دهقان نپذیرند
تقصیر مکن، (4) دانه خود را شجری کن (5)
صائب تبریزی
بر اساس این حدیث، با اهتمام آن حضرت درباره مسئله تولید و رونق اقتصاد جامعه آشنا می شویم. «ایشان آن که را که آب و خاک را معطل می گذارد و از آن دو در کارهای تولیدی بهره نمی گیرد، تهدید به محروم شدن از رحمت خدا نمود و کسی را که تنبلی می کند و کسالت می ورزد، بیم داد، در حالی که چنین کسی می تواند، نهال بکارد، کشاورزی کند، تولید نماید و ... . بنابراین، برای امت اسلامی جایز نیست که سستی و بی حالی بورزد و به سراغ زمین خدا نرود و از آنچه خدا در دل زمین به ودیعه گذاشت، استخراج و استفاده نکند». (6)
باز بر اساس حدیثی از امام صادق علیه السلام، تمایل ضمنی آن حضرت به روی آوردن یاران او و همت گماشتن آنها به موضع تولید و رونق اقتصاد، به خوبی استفاده می شود. «ثمالی می گوید: با امام صادق علیه السلام از بازار مسگران می گذاشتیم. به آن حضرت عرض کردم: اصل و ریشه این مس چیست؟ فرمود: اصل او از نقره است، اما زمین و خاک آن، مایه تباهی او شده آن را به مس تبدیل کرد و اگر کسی بتواند ناخالصی آن را جدا کند، می تواند به نقره خالص دست یابد». (7)
«چنانچه دیدیم امام صادق علیه السلام بر اساس این حدیث، مردم را به شناختن معادن و چگونگی ترکیبات آنها و چگونگی خالص نمودن آنها و سرانجام به روی آوردن به حرفه و کار تولیدی فرا می خواند». (8)
اما تولید و کار، در صورتی به حد بهینه آن می رسد و از درآمدن به جاده انحرافی ایمن می ماند که نخست، از بایسته ها و الزامات آنها باخبر بوده، سپس به عمل کردن به این الزامات، پای بند باشیم. نوشتار حاضر، الزامات تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی را بررسی می کند.

کلیات

1. چیستی تولید

تولید، یکی از سیاست ها و مقررات کلی اسلام در زمینه هدایت اقتصادی به شمار می رود. تولید، فعال ترین عامل درآمد و توسعه اقتصادی است که از مشارکت سرمایه و نیروی کارآمد پدید می آید. به عبارت دیگر، تولید در جمله کوتاهی، به «ایجاد چیز سودمند» خلاصه و از به کارگیری دو نوع سرمایه خدادادی و اندوخته انسان حاصل می شود. بخشی از سرمایه های خدادادی در وجود و توان مندی های بالفعل و بالقوه خود انسان متجلی است بخشی دیگر نیز در گوشه و کنار آفرینش و طبیعت در اختیار انسان قرار گرفته است. خداوند می فرماید: «وَ سَخّرَ لَکُم ما فِی السّماواتِ وَ ما فِی الارضِ جَمیعاً؛ و همه آنچه را در آسمان ها و زمین هست، مسخر شما کرد». (جاثیه: 13)
البته تولید با وجود اهمیت و نقش تعیین کننده آن در توسعه، می تواند آفت های سرمایه و کار را به همراه داشته باشد. از این رو، در دیدگاه اسلام، این بخش از توسعه، بیشتر به هدایت و کنترل نیاز دارد. به فرآیندی که از سه عامل «عناصر طبیعی» (مانند زمین، آب و منابع زیرزمینی) و «نیروی انسانی» (اعم از کارگر و کارفرما) و «سرمایه» به وجود می آید، تولید گفته می شود. تعالیم اسلام چه در زمینه مقررات حقوقی و قواعد قانونی و چه در جنبه اخلاقی و ارزش های انسانی، شامل این سه مرحله حساس می شود. بی شک، محوری ترین عامل در فرایند تولید، کار است که علت اصلی در فعلیت یافتن عوامل سه گانه عناصر طبیعی، نیروی انسانی و سرمایه محسوب می شود و بدون آن هیچ یک از این عوامل بالقوه در تولید نمی توانند نقشی داشته باشند. در نظام اقتصادی اسلام، اصول اخلاقی و ارزش های والای انسانی، ستون فقرات تولید محسوب می شود.
تولید یکی از عوامل و آثار توسعه یافتگی است، در ذات خود تضادی با اخلاق جمع گرایانه ندارد. تولید به مفهوم خاص و توسعه یافتگی به مفهوم عام، هیچ کدام اخلاق را تهدید نمی کنند. (9)

2. ضرروت تولید

هیچ گاه انسان بدون قدرت، گوشی شنوا برای شنیدن سخنان خویش و بازگویی اندیشه های خود نمی یابد. پیامبران نیز از این قاعده جدا نیستند. آنها نیز نخست قدرتمند شوند و آن گاه که به انجام رسالت خویش پرداختند. البته مصداق قدرت آنها از سنخ معجزه و نفوذ کلام و فصاحت و بلاغت بوده است. به هر حال، پیامبران هم سو با مقتضیات زمان خویش، از قدرت و توانایی ویژه ای برخوردار بودند و هیچ گاه هیچ پیامبر ناتوانی به سوی مردم برانگیخته نشد؛ چراکه- همان گونه که اشاره شد- در این صورت برای بازگویی رسالت خویش، گوشی شنوا و سَری تعظیم کننده نمی یافتند، اما در روزگار ما، اگر جامعه اسلامی قدرت نداشته باشد، جوامع دیگر به آن توجه نخواهند کرد و کسی سخن آن را نخواهد شنید. امروزه یکی از مصادیق آشکار قدرت، «قدرت اقتصادی» است که کشورهای پیشرفته و توسعه یافته به آن دست یافتند. بدیهی است راه مقابله با آن و ایمن ماندن از آفات و خطرات آن نیز کسب توان مندی اقتصادی است. در غیر این صورت، نتیجه طبیعی ناتوانی اقتصادی، انزوای جامعه ما خواهد بود. از این رو، یکی از رموز اصلی فراگیر شدن و نفوذ اندیشه های غرب در بسیاری از کشورها و جوامع سوم آشکار می شود که توان مندی بالای علمی و تکنولوژیکی و اقتصادی این کشورهاست. در حقیقت، کشورهای عقب مانده یا در حال توسعه، وقتی آن ها را توان مند و خود را ناتوان می بینند، هر آنچه به عنوان فرهنگ و اندیشه از سوی آن جوامع، به سوی آنها سرازیر می شود، بی چون و چرا می پذیرند؛ زیرا «قدرتمندی و شکوه ظاهری» به طور طبیعی، چشم ها را خیره و عقل ها را جادو می کند. در نتیجه، مُهری بر پای سند افکار، گرایش ها و تهاجم فرهنگی آنهاست تا بدین گونه این افکار و گرایش ها، صبغه حقانیت پیدا کند و بتواند حتی در نهان خانه ذهن مردمان جهان سوم نیز نفوذ کند. این در حالی است که کشورهای پیشرفته، زکات علم خود را نمی پردازند و دانش تکنولوژیکی را در اختیار دیگر جوامع قرار نمی دهند. حضرت علی علیه السلام فرمود: «زکاهُ العِلم نَشرَه؛ زکات علم، پراکنده کردن آن است.» (10) و «زَکاهُ العلمِ بَذله المُستَحِقه؛ زکات علم، بخشیدن آن است به کسی که سزاوار آن است». (11)
برخی کشورها نیز به دلیل بی بهره بودن از ضوابط اخلاقی، دانش و تکنولوژی خود را در اختیار دیگران قرار می دهند یا کالاهایشان را به سوی آنها سرازیر کنند، تا باج بگیرند و آنها را تحقیر کنند و برتری و سروری شان را ثابت کنند. از این رو، باید به تولیدات داخلی و پرداختن به کار و همت مضاعف توجه داشت تا بر اثر آن، افزون بر دست یابی به خودکفایی و استقلال، از پی آمدهای زیان بار معنوی و فرهنگی یاد شده، ایمن بمانیم. مقام معظم رهبری در این باره بر این باور است که: «اگر تولید نباشد، اگر ایجاد ثروت نباشد، حیات و بقای جامعه به خطر خواهد افتاد، اقتدار لازم به جامعه دست نخواهد آورد. این یک اصل اسلامی است». (12)
ایشان در جای دیگری می فرماید: «چرا باید یک ملت را تحقیر کنند و بگویند شما نمی توانید؟ اگر ما بخواهیم روحیه اتکا به خود و روی پای خود ایستادن را در عمل نشان دهیم و مجسم کنیم، شما کارگران می توانید یکی از عوامل آن باشید.» (13) «برای اینکه دنیا روی شما حساب کند، شما باید خودتان را قوی کنید. برای اینکه دنیا مجبور بشود عزت و کرامت شما ملت ایران را نگه دارد، باید به خودتان متکی باشید و نیروی ذاتی خودتان-نیروی علم، نیروی اقتصادی، نیروی کار و قدرت دفاع نظامی-را شکوفا کنید». (14)
آیت الله جوادی آملی در این زمینه معتقد است: «یکی از مهم ترین عوامل و لوازم استقلال، اقتصاد مالی و نظام اقتصادی است؛ چرا که مال- بر اساس آیه شریفه: «وَ لا تُوتُوا السُفَهاءَ اَموالَکُمُ الّتی جَعَلَ اللهُ لَکُم قِیاماً»؛ و اموال خود را که خداوند آن را وسیله قوام [زندگی] شما قرار داد- به سفیهان مدهید.» (نساء:5)- موجب قوام و قیامت امت اسلامی است و کسی که این قوام را در اختیار ندارد، اقتدار و قدرت نیز ندارد ...، و چنین امتی که فاقد نظام اقتصادی صحیح است و در نتیجه از قوام، برخوردار نیست، نمی تواند در مقابل طغیان بایستد و علیه آنها بشورد و مراد از قیام در این آیه شریفه که می فرماید: «قُل انّما اعِظُُکُم بِواحِدَه اَن تَقُوُمُوا لِلهِ؛ ‍‍‍[ای رسول ما] بگو همانا شما را به یک چیز پند می دهم و آن اینکه برای خدا قیام کنید.» (سبأ: 46)، قیام صوری عمودی نیست، بلکه مقصود، در صورتی تحقق می پذیرد که جامعه از نظام اقتصادی درست و خوب برخوردار باشد که بدون چنین نظام اقتصادی، قیام و مقاومتی ‍[در برابر ظالمان و مستکبران] تحقق نخواهد پذیرفت. به همین نکته اشاره نمود رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمود: «اللهمَّ بارِک لَنا فِی االخُبزِ، وَ لا تفرِّق بَینَنا و بَینَهُ، فلولا الخُبز ما صَلَّینا وَ لا صُمنا وَ لا اَوّینا فرائضَ رَبَّنا؛ خدایا، نان را برای ما مبارک گردان و میان ما و او جدایی مینداز؛ که اگر نبود، نه می توانستیم نماز بگذاریم و نه روزه بگیریم و نه واجبات پروردگارمان را ادا کنیم» (15) و سرّ این نکته این است که انسان که فاقد مال، و فاقد نظام صحیح اقتصادی، فقیر است، و کسی که فقیر است، قادر بر قیام برای امر دین نخواهد بود». (16)

الزامات و بایسته ها

1. همت مضاعف و کار مضاعف

تولید، کلید و مولّدِ سرمایه به شمار می آید و موجب جبران عقب ماندگی هاست. از این رو، طبیعی است که هم در اصل وجود و تحقق خویش و هم در افزایش و ارتقای خویش، رایگان به دست نمی آید و نیازمند هزینه است که همت و کار مضاعف جزو هزینه های اصلی آن به شمار می آید. همت و کار مضاعف، پادزهر کمبودها و کاستی هاست و به همان اندازه که شخص و جامعه از قافله پیشرفت انسانی جا می مانند و دچار رکود اقتصادی و کاهش در زمینه تولید می شوند، نیازمند کار و همت مضاعف است. خوش بختانه همیشه کاستی ها و عقب ماندگی ها قابل جبران است و خداوند، این استعداد و شایستگی را در انسان ها قرار داده است که هر وقت اراده کنند به دنبال آن همت و کار مضاعف داشته باشند، بتوانند کمبودها را جبران و خود را با پیشرفت و تکامل روز، هماهنگ کنند. مقام معظم رهبری در این زمینه معقتد است: «عقب ماندگی یک ملت، درد بزرگی است، بیماری سختی است و این بیماری را با همت بلند و با تلاش پی گیر باید علاج کرد و درمان بخشید. مهم این است که ما به خود بیاییم و این بیماری را تصدیق کنیم و پس از آن برای علاج این بیماری همت بگماریم. ملت ایران به خودش آمده احساس کرده که بایستی جایگاه خودش را پیدا کند. ما از دنیا دویست سال عقب ماندیم. این واقعیت تلخی است که باید این را قبول کنیم. اینکه عامل این عقب ماندگی از پیشرفت های قافله بشری چه بود، بحث دیگری است؛ واقعیت این است که ما دویست سال - حداقل - عقب ماندیم. چشم های ما را مثل انسان های مست تخدیر شده بسته بودند، ما را در عالم توهم نگه داشته بودند و متوقف بودیم. توقف هم به معنای عقب مانده است. چون دنیا منتظر نمی ماند؛ دنیا به سرعت پیش می رفت و ما متوقف بودیم. این حالت تخدیرزدگی بحمدالله تمام شد. (17) ملت ایران امروز باید عقب افتادگی های دوران طولانی استبداد در این کشور و دخالت خارجی را جبران کند. جوان های ما بحمدالله جوان های لایق و ساخته و پرداخته ای هستند که باید همت مضاعف و کار مضاعف برای جبران عقب ماندگی ها بورزند». (18)
«من عرض بکنم به شما، خیلی از این کشورهایی که امروز در زمینه صنعت، نام آورند و در دنیا در واقع، در ردیف اول قرار دارند، اطلاعات مُقتضی که بنده دارم، این است که سطح هوشی آن ها از سطح هوشی متوسط کشور ما پایین تر است؛ منتها با پرکاری و با تلاش فراوان توانسته اند پیشرفت کنند. هوشمندی و برخورداری از هوش و استعداد و ظرفیت ذهنی، یکی از عوامل بسیار مهم است که در نهایت، باید آن عنصر و عامل دوم را که عامل کار و تلاش پی گیر و خسته نشدن است، هم همراه کنیم». (19)
«آنچه خیلی مهم است، ظرفیت های موجود در جامعه است. ما در همه زمینه ها مثل یک معدن استخراج نشده یا نیمه استخراج شده هستیم. اهل فن و متخصصین و کارشناسان در همه زمینه ها-مثل زمینه های اقتصادی، زمینه های فنی، زمینه های علمی-به ما می گویند ظرفیت های کشور، ظرفیت های بی نظیری است. حال اگر چنانچه این ظرفیت ها را نشناسیم، کوتاهی کردیم؛ اگر بشناسیم و برای به کارگیری این ظرفیت ها همت نکنیم، کوتاهی کردیم؛ اگر به یک حدّ متوطی قانع شویم، کوتاهی کردیم. باید به سمت قلّه حرکت کنیم». (20)

2. توجه به اولویت ها و نیازها

شناخت اولویت ها در انجام دادن کار و پرداختن به کارهای مهم و ضروری و وانهادن کارهای غیرضروری و نیز برگزیدن مهم ترین کارها، نسبت به کارهای مهم، از اساسی ترین رموز پیشرفت و شکوفایی اقتصادی و نشانه تدبیر کارآمد و مدیریت توان مند است. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «مَن اشتَغَلَ بِغَیرِ المُهِمَّ ضَیَّعَ الاَهَمّ؛ هر کس به غیر مهم بپردازد؛ اهمّ را تباه می سازد». (21)
«با توجه به این حدیث شریف می توان گفت فعالیت های تولیدی را از یک جنبه می توان به دو دسته تقسیم کرد: دسته نخست، فعالیت هایی است که برای تولید کالاها و خدمات مورد نیاز افراد جامعه صورت می گیرد و بدون آن، نظام اجتماعی و زندگی مردم مختل می شود. دسته دوم کارهایی است که به منظور ایجاد رفاه بیشتر یا تولید کالاهای تجملاتی انجام داده می شود. تردیدی نیست تولیدات دسته اول به ویژه تولیداتی که برای رفع نیازهای اولیه و اساسی است، در اولویت قرار می گیرد و تا زمانی که اقتصاد جامعه، توان رفع چنین نیازهایی را نداشته باشد، شایسته نیست سرمایه ها و نیروی کار، در راه تولید کارهای تجملاتی به کار رود.
این کالاها بیشتر مورد استفاده اقلیتی ثروتمند است و توده های مردم از آن بهره ای ندارند و این گونه هست که در قرآن کریم، معیار اولویت دادن در عرصه تولید، منافع عمومی جامعه است، نه مصلحت درصد کمی از ثروتمندان. چنانچه به عنوان مثال، در آیه 25 سوره حدید می خوانیم: «وَ اَنزَلنا الحَدیدَ فیهی بَأسٌ شَدیدٌ وَ منافِعُ لِلنَّاسِ، و آهن را پدید آوردیم که در آن [مایه] ستیز و صلابت است و نیز سودهایی برای مردم».
«بأس شدید» در این آیه شریفه، به اهمیت آهن در صنایع دفاعی و «منافع للناس» به اهمیت آن در صنایع غیردفاعی اشاره دارد که مصالح عمومی (الناس) را برآورده می کند و ناظر به نیاز عمومی است و نه نیاز اقلیت. در روایت ها نیز بر اهمیت کالاهای اساسی چون فعالیت های کشاورزی و دامداری تأکید و سفارش شده است. این تأکید نیز شاهدی بر این مدعا (در نظر داشتن اولویت ها و نیازها) می باشد.» (22)
«بنابراین، تولید در جامعه اسلامی باید مبتنی بر دو اصل باشد. نیازمندی عمومی، و نفع عمومی. پس همه آنچه در هر جامعه متعهد اسلامی تولید می شود، باید از نیازمندی های عمومی و سودمند برای عموم باشد. با این قید، تولیدهای خصوصی که مقدار فراوانی از موادّ خام و اوقات و مهارت کارگران و سازندگان و کارخانه ها و ثروت های جامعه و نیروها و معدن های متعلق به عموم، برای تهیه آنها مصرف می شود و گروه اندکی از آن برخوردار می شوند و اسباب آسایش و خوشی شادخورانه آنان را فراهم می آورد و مایه اُفت اخلاقی و غرور غیرانسانی آنان می شود، از خط تولید بیرون می رود. حکمت این امر آن است که هدف اصلی، در همه دستورهای اسلامی، همه افراد انسان است و تکامل آنان و فراهم آوردن جهات خوش بخت شدن و خوش بخت کردن انسان ها، نه هموار کردن راه برای اسراف مسرفان و اِتراف مترفان و زمینه سازی برای رسیدن طالبان لذت مادی و غوطه خورندگان در نعمت های گوناگون و کالاهای رنگارنگ». (23)
آیت الله شهید سید محمدباقر صدر در این باره می نویسد: «اسلام، سازمان تولید اجتماعی را موظف به تولید کالاهایی کرده که مورد نیاز عمومی جامعه است و میزان آن تا حدّ اشباع نیازمندی های حیاتی، یعنی تا جایی که احتیاجات ضروری هر کس برآورده شود، تعیین کرده است. تا هنگامی که حجم کالاهای ضروری به حدی نرسیده که پاسخ گوی احتیاج عمومی باشد، صرف نیرو جهت تولید سایر کالاها اجازه داده نشده است. در نتیجه، در می یابیم که یگانه عامل تعیین کننده خط مشی تولید، رفع نیاز عمومی به معنای واقعی و صرف نظر از قدرت پولی مردم می باشد و از آنجا که اسراف در هر امری تحریم شده، اسلام، اسراف را در سطح تولید کل نیز ممنوع اعلام کرده است. هم از نظر مصرف کننده و هم از نظر تولیدکننده نباید مازاد بر احتیاج و قدرت بازرگانی جامعه تولید شود؛ زیرا تولید مازاد بر احتیاج عمومی، اسراف و از بین بردن غیر منطقی سرمایه ها و قدرت تولیدی است». (24)
علامه شیخ محمود شلتوت نیز معتقد است: «بر مسئولین امور جامعه اسلامی که اسباب لازم برای محافظت از مصالح و برنامه ریزی امور را در اختیار دارند، واجب است که همه توان و تلاش علمی و فکری و عمل خود را برای تحقق همه اموری که در جهت منافع جامعه قرار دارد، به کارگیرند. در مورد طرح ها و پروژه های گوناگون، ضرورت ها و اولویت ها را فراموش ننماید و میان آنها هماهنگی لازم را ایجاد کنند و اجازه ندهند که تنها در یک بخش ویژه سرمایه گذاری صورت گیرد و دیگر بخش ها فراموش شوند. از طرف دیگر، لازم است مقداری از سود و منافع حاصل از کشاورزی را در عرصه تجارت و صنعت سرمایه گذاری نمایند و در این راستا نیازمندی های ممالک اسلامی و مصالح کوتاه و درازمدت آنان را مورد توجه قرار دهند. با بهره گیری از این نوع برنامه ریزی و در نظر گرفتن اولویت ها و نیازها و هماهنگی میان بخش های مختلف کشاورزی و صنعتی و تجاری است که زمینه استقلال اقتصادی فراهم می گردد. تنها در چنین شرایطی است که همه درها بر روی دخالت های بیگانگان در همه امور- جز مسائل مربوط به تجارت و مبادلات در جهت تامین مصالح طرفین- بسته می شود و از قلدری و چپاول و سلطه طلبی آنان جلوگیری به عمل می آید». (25)

پی نوشت ها :

* کارشناس ارشد عرفان اسلامی، نویسنده و پژوهشگر.
1. الشئون الاقتصادیه فی نصوص الکتاب و السّنه، جمع آوری و اقتباس: مرتضی عظیمی، امرالله جابری و سیف الله یعقوبی، ص 7 و 8.
2. سخنرانی رهبر معظم انقلاب اسلامی در حرم مطهر رضوی، در تاریخ 1390/1/1.
3. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج17، ص 41.
4. تقصیر مکن: کوتاهی مکن.
5. صائب تبریزی، دیوان اشعار، تصحیح: محمد قهرمان.
6. عبدالله جوادی آملی، منبع الفکر، ص 382.
7. محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج5، ص 307.
8. منبع الفکر، ص 383.
9. عباس علی عمید زنجانی، دانش نامه فقیه سیاسی، تدوین و تنظیم: ابراهیم موسی زاده، ج1، صص 571 و 572.
10. عبدالواحد تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج4، ص 104، ح 5444.
11. همان، ص 106، ح 5458.
12. جامعه بهشتی، تهیه و تدوین: دفتر فرهنگی فخرالائمه علیهم السلام، ص 70 (بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاه های شیراز، 1387/2/14).
13. محمد بیطرفان، کار و کارگر از نگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی، ص 47 (بیانات معظم له در تاریخ 1373/2/13).
14. همان، ص 49 (بیانات معظم له در تاریخ 1369/2/12).
15. کافی، ج5، ص 73.
16. منبع الفکر، صص 380 و 381.
17. 1387/2/17.
18. 1389/1/11
19. 1389/1/9.
20. 1389/1/16.
21. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج32، ص 218.
22. جواد ایروانی، اخلاق اقتصادی از دیدگاه قرآن و حدیث، صص 99 و 100.
23. محمدرضا و محمد و علی حکیمی، الحیاه، ج6، ص 268.
24. سیدمحمدباقر صدر، اقتصادنا، ترجمه: ع.اسپهبدی، ج2، صص 300 و 301.
25. شیخ محمود شلتوت، اسلام؛ آیین زندگی، ترجمه: عبدالعزیز سلیمی، صص 378 و 379.

منبع: نشریه اشارات (مجموعه مقالات)(ویژه سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی)

 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط