ویژگی های همسر شایسته (2)

خداوند یکی از ویژگی های همسران بهشتی را طهارت و پاکی آنان دانسته است: «وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَهٌ.» (1) گرچه در این آیات سخن از همسران بهشتی است؛ اما انتخاب این ویژگی از میان سایر ویژگی ها، می تواند نشانگر اهمیت آن
يکشنبه، 29 بهمن 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ویژگی های همسر شایسته (2)
 ویژگی های همسر شایسته (2)

 

نویسنده: علی نصیری



 

سه. عفت و پاک دامنی

خداوند یکی از ویژگی های همسران بهشتی را طهارت و پاکی آنان دانسته است: «وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَهٌ.» (1) گرچه در این آیات سخن از همسران بهشتی است؛ اما انتخاب این ویژگی از میان سایر ویژگی ها، می تواند نشانگر اهمیت آن باشد. (2)
طهارت مورد اشاره در این آیه، افزون بر عفت و پاک دامنی می تواند به طهارت و پاکی روحی آنان نیز اشاره داشته باشد، یعنی همسران بهشتی افزون بر آلوده نبودن به هر گونه گناه، از نظر روحی نیز صفای باطن دارند و گَرد رذایل اخلاقی که معمولاً به پیوند زناشویی آسیب می زند، بر آینه جانشان نمی نشیند.
در سوره مبارکه الرحمن در توصیف همسران بهشتی آمده است:
فِیهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلاَ جَانٌّ؛ (3) در آن [باغ ها، دلبرانی] فروهشته نگاه هستند که دست هیچ انس و جنی پیش از ایشان، به آنها نرسیده است.
«طرف» به معنای نگاه است و «قَاصِراتُ الطَّرْف» ، یعنی زنانی که تنها چشمشان به همسرانشان دوخته است و هرگز به دیگران چشم هوس نمی دوزند. (4) بی تردید یکی از بنیادی ترین رکن های حفظ و ماندگاری بنای خانواده، عفیف بودن همسران به ویژه زن پیش از ازدواج و استمرار آن پس از ازدواج است و کوتاهی در این باره از هر جهت زیان بار است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «از گیاه روییده در مزبله دوری کنید. » پرسیدند: «ای رسول خدا! مقصود از چنین گیاهی چیست؟» فرمود: «زنی زیبا که در خانواده ای ناصالح رشد کرده است. » (5)
شاید تمثیل چنین دخترانی به گیاهان روییده در خرابه، بدان جهت است که آنان به رغم زیبایی ظاهری، به خاطر تربیت غلط و همنشینی با خانواده لجام گسیخته، ولنگاری را تجربه کرده اند و عفت و پاک دامنی مفهوم روشنی برای آنان ندارد. بسا جوانانی که فریب زیبایی و دلکشی ظاهری چنین دخترانی را می خورند و بدون دقت و تأمل در میزان پایبندی آنان به ارزش های والای انسانی و خانوادگی، آنان را به عنوان همسر و همراز خود برمی گزینند؛ اما با گذشت زمانی گاه نه چندان طولانی پی می برند که مرغ هوا و هوس آنان به سوی هر لانه و آشیانه ی بیگانه ای گذر و گذاری دارد؛ البته این امر مختص دختران و زنان نیست، چون عفت و پاک دامنی مردان نیز تأثیر فراوانی در حفظ و ماندگاری دل سپردن به حریم و حرمت خانواده دارد.
شاید یکی از معانی آیه شریفه: «الْخَبِیثَاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثَاتِ وَ الطَّیِّبَاتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّبَاتِ.» (6) همین نکته باشد. (7) به هر روی، ضرورت همجنسی و هم سنخی در طهارت و پاکی زن و مرد از پیام های اصلی این آیه باشد.

چهار. نیک خلقی

اخلاق نیک و خوش خلقی همانند روغن از سایش و فرسودگی حاصل از اصطکاک مداوم انسان ها جلوگیری می کند. دو قطعه را در یک ماشین در نظر بگیرید که یکسره در حال برخورد با یکدیگرند. اگر روانی و نرمی روغن نباشد، قطعات در فاصله ای بس کوتاه و در اثر گرمای ناشی از اصطکاک، می سوزند و از کارآیی می افتند. زن و شوهری که نه یک روز و دو روز، بلکه در سراسر زندگی باید چشم شان به یکدیگر بیافتد و بیش از هر شخصی نظاره گر یکدیگر باشند، اگر خوش خلقی نداشته باشند، به زودی حرارت اصطکاک و برخوردهای تنشی، روان آنان را فرسوده خواهد کرد و آنان را به جدایی خواهد کشاند.
بدرفتاری و سوء خلق در اثر رخدادهای جاری، ممکن است به صورت موقت به سراغ اشخاص بیاید و آنان زمام نفس خود را برای لحظاتی از دست بدهند و به پرخاشگری روی آورند. اگر این رفتارها نهادینه نشده باشند، قابل تحمل است؛ اگر بدخلقی، صفتی ماندگار شود، درمان و رویارویی با آن بسیار دشوار خواهد بود. آمار نشان می دهد که سوء خلق یکی از مؤثرترین عوامل طلاق همسران است.
بهترین راه رویارویی با این آسیب، اقدام پیشگیرانه با انتخاب همسر خوش خلق در آغاز راه ازدواج است. برخی از مفسران مقصود از آیه «فِیهِنَّ خَیْرَاتٌ حِسَانٌ.» (8) در توصیف همسران بهشتی، را زنان خیر، نیک منش، زیبارو و زیباروش دانسته اند. بر این اساس مقصود از «حِسَان» تنها زیبایی اندام و چهره نیست، بلکه زیبایی سیرت و روش را نیز در بر می گیرد (9) و خوش خلقی از برترین مصادیق آن است.
در روایات نیز از ازدواج با افراد بدخلق نهی شده است. شخصی می گوید ضمن نامه ای از امام رضا علیه السلام پرسیدم که کسی از خویشاوندانم از دخترم خواستگاری کرده است، اما بدخلق است، امام علیه السلام فرمود: «اگر بد خلق است، با او وصلت نکن.» (10)

2. معیارهای روان شناختی

برخی از صفات و روحیات در فهرست صفات و معیارهای روان شناختی جای می گیرند، از جمله صفاتی که در کتاب های اخلاق از آنها با عنوان «فضایل یا رذایل اخلاقی» یاد می شود. صفاتی مانند:
ترس یا شجاعت، بخشش یا بخل، خود بزرگ بینی یا تواضع، درون گرایی یا برون گرایی، حسادت یا مهرورزی، انتقام یا عفو و گذشت، تظاهر یا حقیقت گرایی، عطوفت یا خشونت، قناعت یا اسراف، بردباری یا شتاب زدگی، خویشتن داری و حلم یا پرخاشگری، زودرنجی، یا برتابیدن تلخ کامی ها، راز داری یا عادت به فاش ساختن رازها، سخن چینی یا روحیه آشتی گرایی هنگام مشاجرات، امانت داری یا خیانت ورزی، شوخ طبعی یا درشت خویی، زهد ورزی یا دنیا دوستی.
جای تردید نیست که صفات روان شناختی مثبت از عوامل تأثیرگذار در رضایت پایدار دو طرف در زندگی مشترک به شمار می روند؛ چنان که نبود آنها و وجود رذایل اخلاقی به دامن زدن به اختلافات و بروز بحران ها می انجامد.
با این حال باید دانست که تشخیص این صفات در بسیاری از موارد دشوار است و به معاشرت مستمر نیاز دارد، و چنین امری به خاطر لزوم مراعات محدودیت های شرعی و فرهنگی، پیش از ازدواج به سادگی امکان پذیر نیست. ازدواج خانوادگی، پیوند با خانواده هایی که سابقه طولانی آمد و شد یا یکدیگر دارند، ازدواج با همکاران در محیط های کاری که تا حدود زیاد روحیات اخلاقی اشخاص در آنجا آشکار می گردد و بالاخره هر موردی که ازدواج پشتوانه یک سابقه نسبتاً طولانی داشته باشد، برای کاستن از نگرانی ها در عرصه ویژگی های روان شناختی همسران، بهترین راه حل به شمار می رود.

3. معیارهای علمی و فرهنگی

بخشی از ویژگی هایی که برخورداری از آنها برای ثبات و ماندگاری زندگی مشترک ضروری است و سعادت زن و شوهر را تأمین می کند، ناظر به معیارهای علمی و فرهنگی است. مقصود ما از معیار علمی، برخورداری همسران از سطح و نصابی مقبول در تحصیلات کلاسیک است و مرادمان از معیار فرهنگی، مقتضیات محیطی و خانوادگی آنان. اینک به بررسی این ویژگی ها می پردازیم.

یک. علم و سطح آگاهی

تأکید بر ارزش و جایگاه علم از آموزه های افتخار آفرین اسلام است؛ به گونه ای که به اذعان بسیاری از اندیشه وران در هیچ دین و آیینی به اندازه اسلام بر علم آموزی تأکید نشده است.
به استناد آموزه های کتاب و سنت، مرزهای جنسیت، جغرافیا و زمان برای فراگیری علم برداشته شده و صدها آیه و روایت به ستایش علم و عالمان اختصاص یافته است. (11)
خداوند نیز گفتار قرآنی اش را با واژه «إِقْرَأْ» آغاز کرده (12) و به قلم و آنچه می نگارند، سوگند خورده است؛ (13) تا آنجا که یکی از اهداف آفرینش علم و آگاهی معرفی شده (14) و اعلام شده است که خواب عالم برتر از عبادت عابد است (15) و نگریستن به چهره و درب خانه عالم، عبادت است و افزون بر فرشتگان، تمام هستی برای جوینده علم، و استغفار می کنند و فرشتگان بال های خود را به یمن حضور آنان در مجلس علم آموزی می گسترانند (16) و سرانجام آنکه نعمت های بهشتی براساس مراتب علمی اشخاص در اختیار آنان قرار می گیرد. (17)
علم و آگاهی مورد نظر کتاب و سنت مفاهیم و مصادیقی دارد که علوم و دانش های دینی و بشری را دربر می گیرد. از این جهت بخشی از حوزه معنایی آن را علم با معنای امروزین تشکیل می دهد.
مقصود ما از شرط «علم و آگاهی» همین معنای مصطلح امروزین است؛ یعنی در شرایط کنونی دختر و پسری که قصد ازدواج دارند، باید افزون بر برخورداری از توانایی خواندن و نوشتن، از سطحی مقبول از علم و آگاهی برخوردار باشند.

فواید نزدیک بودن سطح آگاهی زوجین

نزدیک بودن سطح تحصیل آثار مثبتی دارد، از جمله: 1. تقویت پیوند معنوی و فکری؛ 2. توفیق بیشتر در تربیت فرزندان.
اینک به اختصار آنها را بررسی می کنیم.

1. تقویت پیوند معنوی و فکری میان زوجین

ازدواج بیش از آنکه پیوند دو جسم و بدن باشد، پیوند دل ها، روح ها و اندیشه هاست و زن و شوهر - به استثنای ماه های اول زندگی که تحت تأثیر جاذبه های جنسی هم هستند - با کم رنگ شدن جذبه ها و جاذبه های جنسی به تدریج به جنبه های روحی، فکری و شخصیتی یکدیگر روی می آورند. (18)
یکی از مهم ترین ابعاد شخصیت هر انسان را بعد فکری او تشکیل می دهد. از سوی دیگر نمی توان انکار کرد که میزان سطح آگاهی و سال های ارتباط مستقیم و مستمر با درس و کتاب، در جهت دادن، تقویت و ارتقای شخصیت فکری تأثیر دارد.
دختران و پسرانی که سطح علم و آگاهی هم سطح یا نزدیک به هم دارند، وقتی به ساحت فکری یکدیگر روی می آورند، به خاطر نزدیک بودن سطح اندیشه و افق دید، احساس هم سخنی رضایت بخشی به آنان دست می دهد و در کنار برخورداری بیشتر از لذت زندگی مشترک، روزبه روز به استحکام زندگی زناشویی شان افزوده خواهد شد.
آنان وقتی در خلوت خود، در زمینه های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و علمی گفتگو می کنند، در می یابند که اندیشه های هر یک برای دیگری قابل فهم و هضم است؛ هر چند ممکن است لزوماً دیدگاه های آنان برابر نباشد. حال اگر قضیه عکس شود، یعنی افق فکری آنان به خاطر تفاوت زیاد سطح آگاهی سازگار نباشد، ممکن است زندگی مشترک آنان با چالش هایی روبه رو شود.

2. توفیق بیشتر در تربیت فرزندان

از اصول اولیه تعلیم و تربیت، نبود تناقض و اختلاف میان آموزش هاست، به این معنا که نباید آموزه ای تربیتی، آموزه ای دیگر را نقض کند. بر این اساس، وجود تناقض و اختلاف میان دیدگاه همسران، در عمل تعلیم و تربیت فرزندان را از کارآیی مناسب می اندازد.
فرض کنید معلمی سر کلاس، ضرورت رعایت حجاب کامل را به دانش آموزان گوش زد کند؛ اما در برابر، معلمی دیگر در کنار رعایت نکردن عملی حجاب اسلامی، حجاب اسلامی مربوط به عصر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بداند و به دانش آموزان بگوید امروزه حجاب ضرورتی ندارد. آیا دانش آموزانِ مخاطب این دو معلم، سر در گم نخواهند شد؟
فرض کنید معلمی به خاطر مطالعات گسترده پیوسته دانش آموزان را به مطالعه، تحقیق و پژوهش توصیه کند و معلمی دیگر که خود به این امور علاقه ای ندارد و عمر خود را پیوسته برای برنامه ها و سرگرمی های تلویزیونی صرف می کند، دانش آموزان را به دیدن فلیم ها، مجموعه ها و سرگرمی های تلویزیونی تشویق کند، آیا این دو رفتار باعث سردرگمی دانش آموزان و ضایع شدن تلاش تحسین برانگیز معلم نخست نخواهد شد؟
حال و وضع پدر و مادری که با سطوح مختلف علمی و با فاصله زیاد افق فکری، وظیفه تربیت فرزندان را بر عهده گرفته اند، نیز چنین است؛ به ویژه آنکه فرزندان در سال های اولیه زندگی بیشتر از هر عامل دیگر، تحت تأثیر تربیت والدین قرار دارند و این تأثیرپذیری تا سال های جوانی استمرار می یابد. افزون بر ضرورت هم سطحی معنوی و دینی، هم سطحی فکری والدین نیز در توفیق تربیت شایسته فرزندان مؤثر است.
بی اعتبار شدن جایگاه والدین از دید فرزندان، عدم ثبات شخصیت و رفتارهای دوگانه فرزندان از جمله پیامدها و نتایج این امر است. شاید از روایاتی که درباره صفات همنشین (19) و زیان همنشینی عالم با جاهل رسیده است، (20) نیز بتوان لزوم هم سطحی در اندیشه و آگاهی زن و شوهر را استفاده کرد.

دو. محیط خانوادگی و فرهنگی

عموم روان شناسان و جامعه شناسان می پذیرند که خانواده در مرحله نخست و محیط اجتماعی و فرهنگی در مرحله دوم، مهم ترین زمینه های شکل دهنده شخصیت فکری، روحی و معنوی انسان به شمار می روند. کسی که از آغاز تولد تا نوجوانی و جوانی در دامن والدین خود پرورش می یابد و تحت تأثیر مستقیم افکار و رفتارهای آنان است، آیا می تواند به راحتی خود را از حصار شخصیت تکوین یافته والدین آزاد سازد؟ چنان که وقتی که کسی از دوران نوجوانی و جوانی در محیط محله و مدرسه و در شهر و کشوری با آداب، رسوم و فرهنگی خاص رشد و نمو یابد، خواسته یا ناخواسته، در همه یا بخشی از افکار، شخصیت و رفتارهای خود تحت تأثیر محیط قرار دارد. قرآن در آیه «وَالْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِی خَبُثَ لاَیَخْرُجُ إِلَّا نَکِداً.» (21) این تأثیر را مورد تأیید قرار داده است.
این سخن به معنای پذیرش جبر محیط خانواده یا محیط فرهنگی و اجتماعی نیست، زیرا انسان مختار آفریده شده و از چراغ عقل حقیقت جو برخوردار است؛ عقلی که در هر شرایطی می تواند انسان را از حصارها و تارهای تنیده شده برهاند، از این رو قرآن از همسران دو پیامبر بزرگ الاهی یعنی نوح و لوط یاد می کند که به رغم همسری و همرازی دراز مدت با دو پیامبر آسمانی، بر کفر خود باقی ماندند و در برابر، همسر فرعون را الگوی مؤمنان معرفی می کند که به رغم زندگی در کنار فرعون که سرکش ترین زمامداران و مدعی خداوندگاری بود، ایمان خود را حفظ و بهشت را از خداوند تقاضا کرد. (22)
دختران و پسران جوان هنگام انتخاب همسر، باید به این نکته اهتمام کامل داشته باشند که انسان ها عموماً از چنان روحیات بلند و متعالی برخوردار نیستند که بتوانند خود را از تأثیرات محیط آزاد سازند، بنابراین در درجه نخست باید توجه کنند که برای انتخاب همسر سراغ خانواده های متدین و خوش نام بروند؛ زیرا به خوبی و نیک منشی فرزندان این دسته از خانواده ها بیشتر می توان امید داشت. جالب آنکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در روایتی که پیش از این یاد کردیم، این نکته را مورد تأکید قرار داده است:
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: أیها الناس إیاکمْ و خضراء الدمن. قیل: یا رسولَ الله و ما خضراء الدمن؟ قال: المرأه الحسناء فی منبت السوء.؛ (23) رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: از گیاه روییده در مزبله دوری کنید. پرسیدند: ای رسول خدا مقصود از چنین گیاهی چیست؟ فرمود: زنی زیبا که در خانواده ای ناصالح رشد کرده است.
گلی که بر مزبله می روید، در ظاهر بسیار زیباست، اما در اثر مجاورت با مزبله ممکن است بوی بد و متعفنی از آن برخیزد و این بوی بد، به خاطر زمینه بد و نامناسبی است که این گل زیبا در آن روییده است.
دختری زیبا که در خانواده ای فاسق، فاجر، شراب خوار، قمار باز و معتاد رشد یافته است، اصالت خانوادگی ندارد و خواه ناخواه ممکن است تحت تأثیر خانواده، دچار آسیب های رفتاری باشد؛ البته باید توجه داشت که این امر اختصاص به دختران ندارد و درباره پسران نیز صادق است.
از این نکته نیز نباید غافل ماند که گاه در همین خانواده های بدنام نیز فرزندانی شایسته نشو و نما می یابند و به مراتب عالی و معنوی و اجتماعی می رسند. ازدواج با این دست از جوانان که ارزش های شخصیتی خود را بروز داده اند، مانعی ندارد؛ البته همسران آنان باید در نظر داشته باشند که پس از ازدواج آیا برای آمد و شد با والدین یا خانواده همسر دچار محذور نخواهند شد؟
شرایط فرهنگی و اجتماعی نیز به خاطر نقشی که در شکل گیری شخصیت انسان دارد، باید هنگام انتخاب همسر مورد توجه قرار گیرد. ضرورت این امر در موارد ازدواج با افرادی از ملیت دیگر که در فرهنگی دیگر رشد یافته اند، بیشتر خودنمایی می کند. برای مثال آیا دانشجوی ایرانی که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته است، می تواند اقتضائات فرهنگی و اجتماعی دختر یا پسری را که مایل به ازدواج با اوست، مورد توجه قرار ندهد؟!

4. معیارهای زیباشناختی

دین و اخلاق اهمیت فراوانی برای سیرت زیبا قائل است؛ اما این بدان معنا نیست که صورت زیبا و اندام متناسب دخالتی در تحکیم روابط زناشویی نداشته باشد. انسان فطرتاً زیباپسند است و وجودش با زیبایی سرشته شده است.
با مرور زندگی روزمره انسان ها در می یابیم که زیبایی یکی از معیارهای اصلی آنان در انتخاب نیازمندی های زندگی است. آیا به خاطر همین حس نیست که دوست داریم از خانه، ماشین، فرش، لباس، ظرف و گل زیبا در زندگی بهره مند باشیم. ما در طول شبانه روز بارها چشممان به آنها دوخته می شود و مایلیم در کنار ارضای حس زیباشناختی، غرق در سرور و شادمانی شویم.
تولید کنندگان انواع کالاها براساس همین حس زیبایی دوستی ما می کوشند در کنار استحکام و مقاومت اجناس، آنها را در زیباترین شکل عرضه کنند تا چشم مشتریان را بیشتر خیره سازد و آنان را به خرید ترغیب کند.
اگر ضرورت اصل زیباشناختی تا این حد در اشیای دور و بر ما پذیرفته شده است، آیا دختر و پسری که قرار است تا پایان عمر در کنار یکدیگر زندگی کنند و چشمانشان هر لحظه به چهره و اندام هم دوخته شود، می توانند از این حس غافل شوند؟!
قرآن کریم بر همین اساس در کنار ویژگی های روحی و معنوی همسران بهشتی، همچون طهارت روحی و پاک دامنی (24) و حفظ حریم خانواده، (25) از برخی زیبایی های ظاهری آنان یاد می کند.
همسران بهشتی، براساس این آیات، چشمانی زیبا و درشت دارند: «وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِینٍ. » (26) «عین» جمع «اعین» و «عیناء» به معنای زن و مردی است که چشمانی درشت، جذاب و زیبا دارند. (27)
آنان به سان لؤلؤای تازه خارج شده از صدف، بسیار زیبا، شفاف و جذاب اند: «وَحُورٌ عِینٌ * کَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ. » (28) و به سان یاقوت دارای سرخی و درخشندگی هستند و همچون مرجان سفید و زیبا می باشند: «کَأَنَّهُنَّ الْیَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ.» (29)
در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز بر اصل زیباشناختی همسر تأکید شده است. امیرمؤمنان علی علیه السلام مؤمن را دارای سه ساعت می داند؛ ساعتی برای مناجات با خداوند، ساعتی برای اصلاح امر معاش و ساعتی برای خلوت کردن با لذات نفسانی در آنجا که حلال و زیبا هست. (30) این روایت به خوبی از سه نیاز اصلی انسان براساس اولویت، یعنی نیاز معنوی، نیاز اقتصادی و نیاز شهوانی به مفهوم عامش حکایت دارد. امام برای بهره مندی مؤمن از ساعت سوم زندگی اش از دو ویژگی (حلال بودن و زیبایی) یاد کرده است.
تأکید بر قید «یجْمُلُ» در گفتار امام بسیار جالب است. بدیهی است یکی از بارزترین مصادیق خلوت کردن انسان با لذت های حلال، خلوت کردن و نشست و برخاست با همسر خود است و برخورداری از همسری زیبا، می تواند تأمین کننده یکی از نیازهای اساسی روحی و روانی انسان باشد.
در روایات دیگر برخی از ویژگی های ظاهری و زیبایی شناختی همسران به عنوان امتیازهای همسر برشمرده شده است، همچون: زیبایی چهره، خوش بویی، خوش اندامی، رنگ مابین سفیدی و سیاهی بدن. (31)
باید به این نکته نیز توجه داشت که زیبایی تضمین کننده بخشی از لوازم سعادت و خوشبختی در زندگی زناشویی است و چه بسا میزان والای زیبایی های معنوی و شخصیتی بتواند کمبود زیبایی ظاهری را تحت الشعاع قرار دهد، بنابراین اهتمام به زیبایی های روحی و جسمی تابع میزان توجه و حساسیت زن و شوهر به این دو است.
باید توجه داشت که زیبایی نسبی است و نمی توان برای آن خط و اندازه مشخصی تعیین کرد و مدعی شد که چه کسی زیبا و چه کسی نازیبا است؛ بنابراین هیچ دختر و پسری نباید خود را جزو نازیبایان بپندارند. آنچه در این بین اهمیت دارد، علاقه صادقانه دختر و پسر نسبت به هم است که می تواند در شکل گرفتن بنیاد مستحکم زندگی مشترک مفید و مؤثر باشد.

5. معیارهای شغلی و اقتصادی

از نگاه آموزه های دینی، معیارهای دینی و اخلاقی در رأس قرار دارند و اگر دختر یا پسر از این شرایط برخوردار باشند، شایسته ازدواج هستند؛ هر چند از نظر شغلی و اقتصادی در سطحی مطلوب قرار نداشته باشد. بر این اساس توصیه شده است کسی به خاطر نگرانی از فقر، از ازدواج کناره نگیرد یا خانواده ای مانع ازدواج فرزندان نشود. (32)
از نگاه آموزه های دینی، جوانی که توان تأمین متعارف نفقه همسرش را دارد، در صورت دارا بودن سایر شایستگی ها، می تواند زندگی مشترک تشکیل دهد.
برخورد جوانان و خانواده های امروزی درباره معیارهای شغلی و اقتصادی - با چشم پوشی از آموزه های دینی - به این صورت قابل ارزیابی است:
1. برخی از جوانان با اینکه شغل مناسب ندارند یا احتمال پیدا کردن کاری در زمانی مورد توقع یا حمایت مالی از سوی خانواده را ندارند، بر ازدواج با دختر مورد نظر اصرار می ورزند که خانواده دختر در بیشتر این موارد، با ازدواج مخالفت می کنند. آیا با مشکلات جاری اقتصادی، می توان این مخالفت ها را نامعقول دانست؟!
در این موارد چنان که داماد از سایر شایستگی های دینی و اخلاقی برخوردار باشد، بهترین راه ایجاد فاصله میان عقد و مراسم عرفی ازدواج است تا در این دوران، داماد کاری مناسب بیابد و بار نفقه زن، پس از تمکن مرد، بر عهده اش گذاشته شود.
2. جوان در آستانه ازدواج معیارهای دینی و اخلاقی و کار مناسب و درآمدی معتدل دارد و می تواند در حدی قبول کردنی زندگی مشترک را اداره کند؛ اما با این حال خانواده دختر بر شرایط و معیارهای خاص شغلی و اقتصادی پافشاری می کنند؛ مثلاً اصرار دارند داماد در آستانه ازدواج ماشین گران قیمت، خانه، زمین یا دارایی خاصی داشته باشد.
پافشاری بر این شرایط، مخالف آموزه های دینی است و خود این دسته از پافشاری ها - به ویژه اگر از سوی دختران مطرح شود - محک بسیار مناسبی برای جوانان خواهد بود که باور کنند گزینه مناسبی را برای ازدواج انتخاب نکرده اند.
آنچه لازم است مورد توجه جوانان و خانواده های آنان قرار بگیرد، این است که خداوند روزی انسان ها و به ویژه تأمین مالی جوانان خواهان زندگی سالم و به دور از پلیدی های رفتاری و اخلاقی را تضمین کرده است. (33)
تجربه نیز نشان داده است که عموم جوانان با ازدواج و زنده شدن حس مسئولیت زندگی مشترک، بسیاری از بی انضباطی های مالی و ریخت و پاش های دوران جوانی را کنار گذاشته اند و تمام ساعات خود را با تمام وجود به تلاش برای تأمین زندگی اختصاص داده اند. (34)
چون به خوبی دریافته اند که همسرشان کاخ آرزوهایش را بر بازوان آنان بنیان نهاده است.

پی‌نوشت‌ها:

1. بقره (2) : 25؛ آل عمران (3) : 15؛ نساء (4) : 57.
2. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج 1، ص 96.
3. الرحمن (55): 56.
4. بنگرید به: محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج 9، ص 481؛ محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج 17، ص 218؛ محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی، ج 15، ص 181.
5. «قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: أیها الناس إیاکم و خضراء الدمن. قیل: یا رسول الله و ما خضراء الدمن. قال صلی الله علیه و آله و سلم: المرأه الحسناء فی منبت السوء.» (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 5، ص 332. )
6. «زنان پلید برای مردان پلیدند، و مردان پلید برای زنان پلید. و زنان پاک برای مردان پاکند، و مردان پاک برای زنان پاک. » (نور (24) : 26. )
7. برای آگاهی بیشتر از تفسیر این آیه بنگرید به: امین الاسلام طبرسی، مجمع البیان، ج 7، ص 220؛ محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج 15، ص 80؛ محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی، ج 10، ص 193؛ محمد بن عمر فخر رازی، تفسیر کبیر، ج 12، ص 195 و 196.
8. «در آنجا [زنانی] نکوخوی و نکوروی هستند.» (الرحمن (55) : 70. )
9. بنگرید به: محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج 19، ص 111؛ محمود بن عبدالله آلوسی، روح المعانی، ج 15، ص 188.
10. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 3، ص 1183.
11. برای آگاهی بیشتر از این دست روایات بنگرید به: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 1، باب فضل العلم؛ محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 3، باب طلب العلم.
12. آغاز سوره علق، که گفته می شود نخستین سوره ای است که بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرود آمد، چنین است: «اقْرأْ باسْمِ رَبِّک الَّذِی خَلَقَ. »
13. «ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ. » (قلم (68) : 1. )
14. «اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَماوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى‏ کُلِّ شَی‏ءٍ قَدِیرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَی‏ءٍ عِلْمَاً.» (طلاق (65) : 12. )
15. پیامبر خطاب به علی علیه السلام فرمود: «یا علیُّ نومُ العالِمِ أفضلُ من عباده العابد. » (محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 36. )
16. برای آگاهی بیشتر از این روایات بنگرید به: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 1، ص 39- 34.
17. «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ. » (مجادله (58) : 11. )
18. شهید مطهری در این باره چنین می نویسد: «مسئله زوجین... عبارت است از روح مافوق غریزه جنسی...، یعنی شخصیت یکدیگر را دوست دارند و تا سنین پیری که دیگر مسئله غریزه جنسی به کلی ضعیف یا نابود می شود، عُلقه خانوادگی و محبت میانشان هست و روزبه روز هم شدیدتر می شود و حتی به گفته علمای جدید مثل ویل دورانت در کتاب لذات فلسفه علقه زوجین به یکدیگر در اثر معاشرت و تماس زیاد شدت پیدا می کند و آن قدر اثر می گذارد که کم کم قیافه های آنها شبیه هم می شود. » (مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص 248. )
19. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «قالتِ الحواریون لعیسی: یا روح الله! من نُجالس؟ قال: من یذکرکم الله رؤیتهُ و یزیدُ فی علمکم منطقهُ و یرغبکم فی الآخره عمله؛ حواریون به عیسی علیه السلام گفتند: ای روح خدا! با چه کسی مجالست کنیم؟ فرمود: آنکه دیدارش شما را به یاد خدا اندازد و گفتارش بر دانش شما بیافزاید و کردارش شما را به آخرت ترغیب سازد.» (محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 1، ص 39. )
20. حضرت امیر علیه السلام خطاب به فرزندش فرمود: «یا بُنی إیاک و مصادقه الأحمق فإنه یرید أن ینفعک فیضرک. » (نهج البلاغه، حکمت 38. )
21. اعراف (7) : 58.
22. تحریم (66) : 12-10.
23. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 5، ص 332.
24. «وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَهٌ. » (بقره (2) : 25؛ آل عمران (3) : 15؛ نساء (4) : 57. )
25. «فِیهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ. » (الرحمن (55) : 56. )
26. دخان (44) : 54.
27. ناصر مکارم شیرازی و دیگران، پیام قرآن، ج 6، ص 261.
28. واقعه (56) : 22 و 23.
29. الرحمن (55) : 58.
30. نهج البلاغه، حکمت 390.
31. برای آگاهی بیشتر از این روایات بنگرید به: محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 387-385.
32. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «إذا جاءکم من ترضون دینه و أمانته یخطب [إلیکم] فزوجوه إن لا تفعلوه تکن فتنه فی الأرض و فساد کبیر. » (محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج 3، ص 1181. ) داستان ازدواج مردی فقیر از صحابه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم (جویبر) با دختر خانواده ای ثروتمند (ذلفاء) بهترین نمونه برای نشان دادن این امر است. (بنگرید به: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 5، ص 342-339. ) ما این داستان را در فصل ششم ذکر خواهیم کرد.
33. «إِن یَکُونُوا فُقَرَاءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ.» (نور (24) : 32. )
34. گویا ازدواج، بر همین اساس، در روایات وسیله دستیابی به روزی و گسترش آن دانسته شده است. (بنگرید به: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج 5، باب ان التزویج یزید فی الرزق.)

منبع: نصیری، علی، (1389)، آیین همسر گزینی، قم، دفتر نشر معارف، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما