تألیف و ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون
منبع:راسخون
بهار فرا میرسد. درختان با شادابی جوانه میزنند و گل میدهند. آنها از خواب زمستانیشان بیدار شدهاند. گلبرگهای درختان شکوفا میشوند و بساکهای خود را که پوشیده از گرده است در معرض وزش نسیم و باد قرار میدهند. باد دانههای گرده را همراه با خود حتی تا کیلومترها دورتر میبرد. این ماجرا کمابیش تا ماه سوم بهار که در آن گیاهان علفی گلدار نیز به گرده افشانی مشغول میشوند ادامه مییابد. گردههای گل همان نقش اسپرم در جانوران را بازی میکنند. انبوه بسیار فراوان آنان تضمینی است که حداقل برخی از آنها به هدف که همانا کلالهی گیرندهی مرطوب و جسبناک بر اندام مادهی گل است برسند و با لقای یار فرایند لقاح آغاز شود و درنتیجه دانه تولید شود و با این فرایند تولید مثل، گونهی گیاه بر روی زمین باقی بماند. طبیعی است که بسیاری از آن انبوه گردههای شناور در آغوش باد به هدف طبیعی خود نمیرسند و در عوض جای نمناک و چسبندهی دیگری را برای نشستن مییابند: آنها قبل از رسیدن به کلاله به داخل چشم یا نایژه یا پردهی مخاطی بینی آدمی میرسند. این گردهها البته در آنجا نمیتوانند تولید مثل کنند اما مزاحمتها و ناراحتیهایی را برای آدمیزاد فراهم مینمایند. حالِ برخی از افراد در این ایام خراب میشود بهگونهای که گاهی مجبور به استفاده از داروهای ضد هیستامین و ضد احتقان میشوند و حتی بستری میشوند. گاهی سرفه و خسخس و آبریزش از چشم و بینی نتیجهی گرفتار شدن در میان دود زردی از گردههاست که توسط باد بهپا میشود. گاهی برخی افراد اگر فراموش کنند قرصهای ضد حساسیتشان را در این ایام بخورند همواره خود را زکام و دارای احساس کسالت مییابند که تقریباً همه نتیجهی گرده افشانی چمنهای تازه و درختهای شکوفا شده و قاصدکها و گردههای پنبهگون شناور در هوا هستند.
درواقع آنچه این افراد را گرفتار مینماید در زبان عامیانه تب یونجه نامیده میشود که نام علمی آن رینیت آلرژیک است گرچه این ناراحتی خیلی کم منجر به تب میشود و به یونجه هم ربطی ندارد. در علم پزشکی هنوز واکسنی برای پیشگیری از این عارضه ساخته نشده است و درمانی قطعی برای آن یافت نشده است هر چند تعداد مبتلایان به آن روبه افزایش است. حدس زده میشود که تنها در آمریکا بیش از بیست و دو میلیون نفر با عطسهها و خسخسها و اشکریزان خود به آن مبتلا هستند. گرچه هنوز درمانی قطعی برای این بیماری یافت نشده است اما در کوشش برای شناخت دقیق آن به منظور یافتن چنین درمانی پیشرفتهایی علمی در شناسایی واکنش زنجیرهای مرموزی که باعث میشود دانههای ریز گرده آدم را دچار مشکل نمایند حاصل آمده است. پیدایش دیدگاههای تازهای در مورد فرایند ابتلا همراه با متدهای جدید زیست شناسی مولکولی و مهندسی ژنتیک موجد این امید است که روزی این گرفتاری کلاً کنترل و زایل گردد. به هر حال اما این امیدها فعلاً درد بیماران تب یونجه را دوا نمیکند بهویژه در فصل رنج آور سرفه و عطسه که تا آخر پاییز ادامه دارد هنگامی که دیگر پیر گیاه، که قربانیانش در این زمینه بیش از هر گیاه دیگری است، دیگر گل نمیدهد. میتوان گفت راه دقیقی برای ارزیابی شدت و حدت فصل آلرژی وجود ندارد چون همچون روشهای پیشگویی وضع آب و هوا روشهای موجود گرده شماری نیز چندان دقیق و قابل اعتماد صددرصد نیستند. یکی از علل آن هم متغیر بودنِ زیادِ تراکم آنها در یک نقطه است. در این فصل، شمارشهای در حد هزار تا دو هزار دانه گرده در هر متر مکعب متداول است هرچند گاهی این شمارش در برخی روزها تا هشت هزار در متر مکعب هم میرسد. در چنین وضعیتی عوارضی مثل احساس گرفتگی مداوم در سر و خارش و آبریزش چشمها و بیخوابی سراغ برخی افراد میآید، و درصد کودکان مبتلا به آلرژیهای مخصوص کودکان افزایش چشمگیری مییابد.
مبتلایان به تب یونجه، یا به عبارتی کسانی که نسبت به گرده دارای آلرژی هستند، که گروهی هستند که نسبت به حضور این شکنجهگران در بدنشان بلافاصله واکنش ناخوشایندی بروز میدهند، تنها گروه کوچکی از دستهی بسیار زیاد افرادی هستند که گرفتار این شکنجهگران نامرئی شناور در هوا میشوند، در حالی که اکثریت این دسته در حالی که میزبان این گردهها هستند دارای واکنشی بلافاصله شدید نسبت به حضور آنها در بدنشان نیستند. مبتلایان به تب یونجه حداقل میدانند که علت عارضهی آنها چیست و چگونه میتوانند مشکلشان را کاهش دهند و چه موقع بیماریشان بهبود پیدا میکند در حالی که میلیونها نفر دیگر هستند که در سراسر سال به علت این میزبانی ناخواسته مستعد بروز گرفتاریهای خبر نکردهی مشابه هستند و دچار انواع ناخوشیها در این رابطه میشوند بدون اینکه گاه دقیقاً علت آن را تشخیص دهند: دچار تورم بدن، کهیر، و تاول میشوند یا اگزما میگیرند یا ناراحتی گوارشی یا مشکلات تنفسی پیدا میکنند. تازه بعد از بروز این واکنشها نوبت به تشخیص علت اصلی میرسد گه در این حال یافتن مقصر اصلی کاری است بس مشکل، مقصری که ممکن است تنها یکی از متهمان بیشمار مثل گرد و غبار، موی گربه، هاگ کپک، نیش حشرات، داروها و غذاهای مختلف باشد. این مواد و ذرات آلرژیزا در وخیمترین حالتِ خود به دنبال حادث شدن شوکی به نام شوک آنافیلاکتیک باعث مرگ ناگهانی میشوند. از عوارض دیگر آنها که گاه کشنده نیز هست بروز آسم است که یک بیماری مزمن تنفسی است. آلرژیها و آسم به تنهایی سالانه در حدود پنجاه میلیون نفر را در تنها آمریکا گرفتار میکنند که بر طبق برآورد انجام شده باید سالانه بالغ بر پنج میلیارد دلار برای معالجهی مبتلایان هزینه شود. یک نهم مراجعین به پزشکان و یک پنجم مراجعین به پزشکان اطفال را مبتلایان به آلرژی و آسم تشکیل میدهند. هزینههای تحقیقاتی در مورد شناسایی و ریشهکنی این ناخوشیها اصلاً تناسبی با میزان شیوع آنها ندارد. با اینحال دانشمندان اظهار میدارند در تحقیقات خود در این زمینه در حال پیشرفتند. در آزمایشگاههای خصوصی و دانشگاهی، متخصصان زیست شناسی مولکولی در حال پرده برداری از فرایندهای پیچیدهی مسبب آلرژی هستند. همچنین رد ژنهایی توسط متخصصین ژنتیک گرفته میشود که گفته میشود در این فرایند نقش دارند. میتوان گفت آنچه بر اثر این مطالعات تغییر چشمگیری پیدا کرده است درک چگونگی تنظیم پاسخ التهابی بیمار است، و این که تحقیقات مشغول شناسایی تنظیم کنندههای اصلی کل این فرایندند. همچون بیماریهای خودایمنیای مثل ورم مفصلی و لوپوس، آلرژیها از کارکرد نادرست دستگاه ایمنی بشر ناشی میشوند. این کارکرد نادرست باعث میشود که بدن در مقابل مهاجمان خطرناکی مثل ویروسها، باکتریها، و انگلها شدیداً بیدفاع شود. واقعیت این است که در تب یونجه، دستگاه ایمنی بدن اشتباهاً دانهی پُرزدار گرده را همچون دشمن یا یک تهدید تلقی میکند. علت این سرگشتگی سیستم دفاعی بدن، وجود پیامی شیمیایی در پروتئینهای دیوارهی سلولی دانهی گرده است که حاوی رمزی خاص در خود هستند. همین پیام است که وقتی به کلالهی گل میرسد خوانده میشود و در پی آن فرایند لقاح شروع میشود.
اما هنگامی که گرده به جای کلالهی گل در پردهی مخاطی شخصی قرار گیرد که مستعد آلرژی است دستگاه ایمنی شخص پیام پروتئینی را دریافت میدارد و اشتباهاً آن را مهاجمی خطرناک تصور میکند. این یعنی این که دستگاه ایمنی، بدن را در حالتی از اضطرار قرار میدهد که در آن حال بدن شروع به تولید پادتن ایمونو گلوبولین E مینماید و آن پادتنها را بر ماستوسیتها که وظیفهی گشتزنی در بافتهای بدن را دارند مستقر میکند. در نوبت بعد که دستگاه ایمنی بدن گردههای مشابهی را شناسایی کرد پادتنها به ماستوسیتها علامت میدهند تا حجم زیادی از مواد شیمیایی را علیه این گردههای شناسایی شده، که درحقیقت بیضررند اما به عنوان دشمن شناسایی شدهاند، رها کنند. از جملهی این مواد شیمیایی هیستامین است. همین هیستامین است که در ضمن عوارضی مثل ورم، خارش، و دیگر عوارض آشنا برای مبتلایان به تب یونجه را موجب میشود. علاوه بر این، به طور همزمان بدن پادتنهای بیشتری از همان نوع تولید میکند که باز بر ماستوسیتها قرار میگیرند و با این افزایش پادتنی اگر بدن باز در معرض گردهها قرار گیرد عکسالعمل بدن شدیدتر خواهد بود. سلول دیگری از سیستم ایمنی بدن وجود دارد که به محض شناسایی گرده فعال میشود و مادهای را تولید میکند که برای کرمهای انگلی سمی است (گویا این یاخته گردهها را با کرمهای انگلی اشتباه میگیرد). به هر حال باید گفت گرچه سیستم دفاعی بدن به نیت دفاع از بدن در مقابل تهاجم بیگانگان توپخانهی خود را بهکار میاندازد به علت تشخیص اشتباه دشمن باعث آسیب وارد آمدن به نیروهای خودی میشود. همه چیز از یک اشتباه تشخیص ناشی میشود. اما واقعاً چه چیزی باعث ایجاد این اشتباه میشود؟ برخی از محققین عقیده دارند که علت را باید در ژنتیک افراد جستجو کرد. احتمالاً نوعی استعداد ژنتیکی در کیفیت و سرعت واکنش نسبت به پادتن ایمونو گلوبولین E وجود دارد. به همین خاطر افرادی که دارای استعداد ژنتیکی برای واکنش سریع نسبت به این پادتن هستند در صورتی که در معرض گردهها قرار گیرند احتمال مبتلا شدنشان به آلرژی بیش از بقیه است. یکی از متخصصین ژنتیک آلرژی بر این باور است که در آزمایشگاهش قرائنی را یافته است که بر وجود ژنی دلالت میکنند که میتوان گفت حداقل تاحدودی باعث ابتلا به آلرژیهاست. از دلایل دیگر بر اینکه آلرژیها ریشهی ژنتیکی دارند این است که کاملاً روشن است که آنها در برخی از خانوادهها بدون اینکه عاملی محیطی داشته باشند بیشتر شایع هستند. درصورتی که یکی از والدین دارای آلرژی باشد احتمالاً یک چهارم از فرزندان نیز آلرژی خواهند داشت، و اگر هردو نفرِ پدر و مادر دچار آلرژی باشند احتمالاً بیشتر فرزندان نیز آلرژیک خواهند بود.
هرچند گردهها بیشترین دردسر را برای افراد دچار آلرژی ایجاد میکنند، امکان این وجود دارد که مواد متعدد دیگری نیز دستگاه ایمنی این افراد را وادار به بروز واکنش نامناسبی از پادتن فوق الذکر نماید. یکی از این مواد عبارت است از مدفوع حشرهای میکروسکوپی به نام هیره که متأسفانه اجتناب از آن کار دشواری است. این حشره در تعداد چندین میلیونی در هرگوشهای از خانه که محل تجمع گرد و غبار باشد تکثیر یافته و رشد میکند. این حشره همچنین بر روی چرکیهای یا پوست مردهی دفع شدهی آدمی که در گوشه و کنار ریخته شده (و دفع نشده) باشد زندگی میکند و فضولاتی دفع میکند که تقریباً به اندازهی همان گردهها هستند و به راحتی میتوانند با جریان هوا از طریق تنفس وارد بدن شوند. این فضولات آلرژیزا هستند و نیمی از افراد آلرژیک را به عطسه، سرفه، و خارش میاندازند یا سبب بروز علائم آلرژیک دیگری میشوند. از دیگر مواد آلرژیزا که با ورود به بدن میتوانند مشکلساز شوند هاگها هستند که توسط کپکها تولید میشوند. این کپکها میتوانند آنهایی باشند که در محیط بیرون از خانه بر روی محصولات کشاورزی ، علفها و نیز بر برگهای مرده رشد میکنند و میتوانند کپکهایی باشند که در داخل محیط خانه بر روی نانهای یا مواد لبنی و میوه و سبزیجات و غذاهای مانده رشد میکنند یا محل رشد و تکثیر خود را روی چرمها و اثاث منزل و داخل دستگاههای تهویه مییابند. هر دسته از این هاگهای قارچی میتوانند باعث بروز واکنشهای شدید آلرژیک شوند. در حقیقت کپکها همه جا ریختهاند و در نتیجه در هر متر مکعی از هوای اطراف ما صدها یا هزاران هاگ کپک وجود دارد در حالی که ما باید روزانه ده تا دوازده متر مکعب از همین هوا را استنشاق کنیم. یکی دیگر از موادی که برخی از افراد نسبت به آن آلرژی دارند موی گربه است. در واقع این خود مو نیست که مشکلساز میشود بلکه بزاق گربه دارای پروتئین آلرژیزایی است که وقتی که گربهها مشغول لیسیدن دائمی خود برای تمیز کردن بدنشان هستند بر مویشان باقی میماند. از همین روست که در حدود یک چهارم از افراد آلرژیکی که در خانههایی زندگی میکنند که پر از پوستهها و موهای زائد ریخته شده از گربه است دچار واکنشهای آلرژیک ناخوشایندی میشوند. متأسفانه این در حالی است در بسیاری از خانوادهها حتی اجازه داده میشود که گربهی خانگی بر روی تخت کنار افراد بخوابد و حتی با دست و صورت افراد تماس طولانی مدت داشته باشد، و این در حالی است که حتی افرادی که تماس مستقیمی با گربه ندارند اما در محیط هستند ممکن است مبتلا شوند. حتی پیش میآید که افرادی که در تماس مستقیم یا غیرمستقیم با گربه هستند ناقل پوسته ریزههای ریخته از گربه میشوند و با رفتن به مکانهای دیگر، افراد مجاور خود را به خسخس یا دیگر واکنشهای آلرژیک میاندازند.
از دیگر مواردی که میتوان به عنوان تهدید در موضوع آلرژیزایی از آنها نام برد و هم در منزل و هم در بیرون و در حین مسافرت یافت میشوند برخی از انواع غذاهایی هستند که سبب بروز واکنشهای آلرژیک مختلفی از تهوع گرفته تا مرگ میشوند. از جمله خطرناکترین مواد خوراکی آلرژیزا برای افراد مستعدِ آلرژی عبارتند از صدف ماهی خوراکی و آجیل و به ویژه بادام زمینی. اینگونه مواد در این نوع افراد میتوانند باعث شوک آنافیلاکتیک در آنها شوند که مشخصهی آن تنگ شدنِ ناگهانی نایژهها، استفراغ، افتادن فشار خون و اختلال ضربان قلب است. به گفتهی یکی از متخصصین آلرژی نسبت به بادام زمینی میتواند مرگبار باشد و رخداد وحشتناک مرگ ناگهانی میهمانی که مبتلا به آلرژی بادام زمینی است پس از خوردن خوراکی حاوی بادام زمینی که به او تعارف شده است بعید نیست. متأسفانه بر خلاف صدف ماهی خوراکی که تنها به یک صورت سرو میشود و به راحتی میتوان از آن پرهیز کرد بادام زمینی در فراوردههای غذایی مختلفی میتواند حضور پنهان داشته باشد مثلاً گاهی از روغن گرفته شده از آن در غذاها استفاده میشود. از عوامل آلرژیزای دیگری که میتواند برای یرخی از افراد دارای خطراتی در همین حدود باشد نیش حشرات است. تقریباً بیست درصد از افراد از خود واکنش موضعی شدیدی در برابر نیش انواع زنبورها و مورچگان نشان میدهند موارد متعددی مشاهده میشود که محل نیش بر روی بدن فرد آنقدر متورم میشود که مثلاً قطر بازو تا حد دو برابر حالت عادی بزرگ میشود. سالانه میلیونها نفر در سراسر جهان وجود دارند که واکنش ناشی از نیش حشرات به سراسر بدنشان منتشر میشود. از بین آنها صدها هزار نفر بر اثر این عارضه دچار کهیر و تنگی نفس میشوند. با این وجود به گفتهی متخصصین نیمی از افرادی که مستعد چنین واکنشهای خطرناکی هستند از خطری که آنان را تهدید میکند آکاه نیستند. برخی از حشرات خونخوار به هنگام شب فعالند و از خون افراد خوابیده تغذیه میکنند. اکثر این افراد به هنگام خواب متوجه موضوع نمیشوند و تنها صبح که بیدار میشوند احساس خارشی شبیه یک پشهگزیدگی معمولی میکنند. در صورتی که این افراد مبتلا به آلرژی باشند ممکن است بلافاصله دچار نشانههای نگرانکننده و گاهی مرگبار آلرژی شوند. برخی متخصصین حتی اعتقاد دارند که احتمالاً مرگ برخی از کسانی که در خواب میمیرند بر اثر واکنش آلرژیک و سریع ناشی از نیش این حشرات بوده باشد که نادانسته به عوامل دیگر نسبت داده میشود. مرگ و میر ناشی از این گزیدگیهای آلرژیک نباید دست کم گرفته شود. در مجموع باید گفت عوامل آلرژیزا از تنوع وسیعی برخوردارند. به عنوان نمونهای دیگر میتوان به حساسیتی که در برابر نوعی دستکش لاستیکی مشاهده شده است اشاره کرد. شمار روزافزونی از کارکنان بهداشت برای محافظت خود در برابر آلودگیهای مربوط به ویروس ایدز از دستکشهایی از جنس لاتکس استفاده میکنند. معلوم شده است که لاستیکی که در ساخت این دستکشها از آن استفاده میشود دارای مادهی آلرژیزایی است که میتواند باعث واکنشهایی حتی تا حد شوک آنافیلاکتیک در افراد مستعد آلرژی شود.
متأسفانه باید گفت علیرغم تحقیقات فعالانهای که در زمینهی ماهیت و مکانیسم واکنش ایمنی آلرژی و حساسیت صورت گرفته و میگیرد و هرچند در زمینهی درمان انواع آن نیز پیشرفتهای خوبی صورت گرفته است هنوز نه درمان قطعی سادهای برای این عارضه یافته شده است و هنوز نه اصولاً احاطهی علمی کاملی بر جوانب مختلف این عارضه تحصیل شده است. از این رو در حال حاضر بدون شک بهترین راه برای جلوگیری از بروز واکنشهای آلرژیک و حساسیتی حذف مادهی آلرژیزاست، زیرا حداقل در این زمینه اطمینان صددرصدی وجود دارد که کسی نسبت به نبود چیزی آلرژیک نیست! در برخی از مواردِ درمانی برای بیماران مبتلا به حساسیت یا آلرژی، نسخهی تجویز شده نسبتاً ساده است و این تجویز عمدتاً شامل حذف عامل آلرژیزاست مثلاً با بیرون کردن گربه، یا پرهیز از غذای آلرژیزا یا تعویض نوع دستکش. اما در برخی از موارد، اجتناب مشکل است مثل وقتی که حساسیت به گردههای گلها که در هوا موجودند باشد. دوری جستن از گردهی گلها کار سادهای نیست بهویژه اگر این گل پیر گیاه باشد. در امریکای شمالی به تنهایی هفده گونه پیر گیاه وجود دارد. این گیاه، زبر و کرکدار است و بویی نسبتاً تند همراه با گلهایی زرد رنگ و کوچک دارد. در اکثر مناطق از حول و حوش مرداد ماه تا مهر ماه شکوفه میکند. به طور متوسط هر گیاه در طی این مدت در حدود یک میلیارد دانهی گرده تولید میکند. این دانهها توسط باد به راحتی حمل میشوند و حتی ممکن است به این وسیله شش صد الی هفت صد کیلومتر جا به جا شوند و حتی ممکن است بادهای ساحلی آنها را به دریا ببرنند و کسانی که به تفریح در کنار دریا مشغول هستند گرفتار آنان شوند. حتی بسیاری از مناطقی که در گذشته به علت گرده گستریِ کمترِ گلها برای افراد آلرژیک و حتی دیگران امنتر محسوب میشدند رفته رفته با آمدن مهاجرانی که همراه با خود چمنها، گلها و بوتهها و کشاورزی خود را میآوردند دیگر از این لحاظ امن نیستند و نتایج شمارش گرده در هوا را افزایش دادهاند. به نظر میرسد در چنین شرایطی، یکی از مناسبترین راهها برای در امان ماندن از شر گردهها پناه آوردن به خانهها و محیطهای در بستهی مسدود است که در مسیر تهویهی آنها صافیها و توریهایی تعبیه شده است تا بخش بزرگی از گردهها را از ورود به داخل باز دارد. البته در این حال باید به مواد آلرژیزای درونی که به ویژه از هاگ کپکهایی ناشی میشوند که در گوشه و کنار جاهای مرطوب و گرم مثل کانالهای کولرهای آبی یا مجرای مرطوب کنندههایی که مرتباً تمیز نمیشوند رشد میکنند توجه کنیم. این هاگها به ویژه با جریان باد کولرها در تمام ساختمان پخش میشوند و میتوانند باعث بروز علائم آلرژیک شناخته شدهای شوند. تنها وجود هاگ کپکها مشخصهی یک ساختمان بیماریزا نیست بلکه حتی با تمیز کردن خانه از کپکها هنوز یک ساختمان بیمار میتواند از وجود ریزه پوستهها و موهای گربهها و فضولات حشرهی میکروسکوپی هیره رنج برد. برای آن دسته از مبتلایان به آلرژی که میتوانند به بهای سلامتی خود از قید برخی تزیینات داخلی خانه بگذرند و نیز همت کافی در اقدامهای نظافتی مرتب دارند توصیه میشود برای این که اتاق خوابی عاری از غبار و در نتیجه عاری از هیره داشته باشند از خیر فرش و موکت و مبلمان روکشدار و پردههای ضخیم و کرکرههای ساخته شده از منسوجات و پتوهای پشمی ضخیم و بالشها و صندلیهای پر از پشم یا پر بگذرند و همه را بیرون بریزند. به آنها توصیه میشود سپس اتاق را و همهی دیگر چیزهایی که قرار است در آن قرار بگیرد را تا جایی که مقدور است به طور ملایم بسایند و این کار را هر هفته تکرار کنند. اتاق و چیزهای مجاز موجود در آن هر هفته همراه با ساییدن باید کاملاً تمیز شود. در صورت نیاز به پرده باید از پردههای سبکی که هر هفته قابل شست و شو هستند استفاده شود. به جای صندلیهای راحتی و مبلمان از صندلیهای فلزی یا چوبی استفاده شود تا بتوان هر هفته آنها را سایید و تمیز کرد. لباسها باید در کیسههای پلاستیکی زیپدار و کفشها در جاکفشیهای دربسته قرار گیرند به کونهای که با سطح زمین در تماس نباشند. البته گر چه میتوان پخش شدگی غبار و موهای گربه را در خانه با اقدامات مقتضی این چنینی کنترل کرد اما برای برخی افراد شاید دردسر این کار مداوم به عوارض حساسیتی نیارزد. به همین دلیل راههای دیگری که احتمالاً ساده تر هستند به این گونه افراد پیشنهاد میشود. از جمله معلوم شده است با استحمام ماهیانهی گربهی خانگی آثار آلرژیک موی این حیوان به میزان قابل توجهی کاسته میشود.
واژهی آلرژی یا حساسیت به راحتی توسط بسیاری از افراد در مورد خودشان به کار برده میشود. به این معنا که بسیاری از افراد اعتقاد دارند که نسبت به بعضی چیزها یا خوراکیها حساسیت دارند. بر طبق برآوردی درحدود هفتاد در صد از مردم کمابیش چنین اعتقادی در مورد خود دارند در حالی که به احتمال زیاد تنها ده درصد از مردم واقعاً به نوعی دچار آلرژی باشند. علت این تفاوت این است که آلرژیها معمولاً با حالتهای بیمارگونهی مشابه دیگر که دارای علائم مشابهی هستند اشتباه گرفته میشوند. پزشکانِ متبحر پس از مطالعهی دقیق پرونده و سوابق پزشکی بیمار، راه ساده اما مؤثری برای تعیین این که واکنشی آلرژیک هست یا نه دارند که عبارت است از این که مقدارهای کمی از مواد مختلفی را که به آلرژیزا بودن آنها برای بیمار مشکوکند در نقاط مختلف بدن زیر پوست بیمار تزریق میکنند یا اینکه آنها را بر روی خراشهایی که بر بازو یا پشت بیمار ایجاد میکنند قرار میدهند. اگر ناحیهای که ماده تزریق یا قرار داده شده است متورم، ملتهب یا دچار خارش شود معمولاً این چنین است که بیمار نسبت به آن ماده حساسیت دارد. یکی از علائم شایع آلرژی عبارت است از گرفتگی راه بینی و حملهی عطسههای مداوم. این علائم از نشانههای سرماخوردگی نیز هست. راه سادهای وجود دارد که خود شخص میتواند دریابد علت، سرماخوردگی است یا آلرژی. اگر این گرفتگی بینی و عطسهها در حالی است که تبی وجود ندارد و به علاوه ترشحات مخاطی شفاف، و نه کدر، هستند و عطسهها به صورت پیاپی و سریع اتفاق میافتند تقریباً مطمئناً ناشی از آلرژی هستند نه سرماخوردگی. قبلاً توضیح دادیم که این عمل کردِ هیستامین است که علت اصلی ایجاد علائم آلرژیک است، از همین رو پزشکان برای رهایی موقت بیماران از دست آلرژیهای خفیف، برای آنها آنتی هیستامین تجویز میکنند. آنتی هیستامینهایی که برای دهها سال مصرف میشد باعث کاهش تورم و دیگر نشانههای آلرژیک میشود اما همچنین این نوع آنتی هیستامینها باعث خواب آلودگی بیمار نیز میگردید که هم کارایی او را در محل کار پایین میآورد و هم به هنگام رانندگی میتوانست برای او خطرساز باشد. هر چند هنوز نیز از این نوع داروها استفاده میشود، مدتی است آنتی هیستامین جدیدتری به نام ترفنادین با نام تجاری سِلدِین به بازار آمده است که خواب آور نیست. داروهای دیگری نیز برای مبتلایان به آلرژی مفید است که از بین آنها میتوان به کرومولین سدیم اشاره کرد که به صورت افشانهی بینی و قطرهی چشمی مصرف میشود و مانع ترشح هیستامین میشود یا آثار آن را از بین میبرد. همچنین میتوان به داروهای بکلومتازون، تریامسینولون و فلونیزولید که همگی مشتق از کورتیزون هستند اشاره کرد که برخی از پزشکان اعتقاد دارند آنها داروهای مناسبتر و کارآمدتری در مقابله با التهاب هستند. اما به دست آوردن درمانهای دائمی یا قطعی برای آلرژیها به این راحتی نیست.
گاهی پزشکان برای درمان برخی آلرژیهای شدید دروهای درمانی را برای بیمار در پیش میگیرند که خیلی به درمان سنتی هاری در قدیم شباهت دارد و در این راه توانستهاند به موفقیتهای گاه خیلی قابل توجهی دست پیدا نمایند. در روش درمانی سنتی قدیمی بیماری هاری از مقداری از موی سگ هاری که بیمار را گاز گرفته بود برای ایمن ساختن بیمار استفاده میشد. به نظر میرسد این همان ویرایش طولانی مدتتر روشی بود که نخستین بار واکسن هاریِ ساخته شده توسط پاستور جان کودکی که توسط گزش سگ هاری مبتلا به بیماری هاری شده بود را نجات داد. به نظر میرسد وجود تعمدی و کنترل شدهی عامل بیماری در بدن دستگاه ایمنی بدن را در مقابلهی قطعی با بیماری موفق میسازد. برای معالجهی آلرژی با این روشِ به ظاهر ابتدایی، غالباً در بازهی زمانی چند سالهای تزریقات ضد آلرژیای که در آنها از مواد آلرژیزای به دست آمده از منابع آلرژیک متنوعی مثل بزاق گربه و فضولات هیره و گردهی گل و هاگ کپک استفاده شده است تجویز میشوند. در اوایل این بازهی زمانی، تزریقات در فواصل نزدیک زمانی، مثلاً هر شش روز یک بار داده میشوند ولی با پیشرفت درمان دفعات تزریق کم میشود تا نهایتاً به روال ماهانه تبدیل میشود. با طولانی شدن فاصلهی بین تزریقها مقدار تزریق به تدریج افزایش مییابد تا در مرحلهی نهایی ماهیانه به مقدار نگاهدارندهی خود رسیده باشد. این روش درمانی در برخی موارد، و به ویژه تا حد نود در صد برای آلرژیهای مربوط به گردهافشانیها، موفق بوده است. استفاده از این روش برای موارد مربوط به هیره، کپک و موی حیوانات دارای نتایج گوناگونی بوده است. علت این که در بسیاری از موارد، تزریقات مؤثر واقع میشوند و در موارد قابل توجهی نیز بیتأثیرند هنوز مشخص نشده است. تحقیقات در این زمینه ادامه دارد و به نتایجی نیز رسیده است، مثلاً پژوهشگران علوم پزشکی دریافتهاند که تزریق مستقیم مواد آلرژیزا به خون به جای آن که همچنان که قبلاً گفته شد بنا بر انتظار باعث تولید ایمونوگلوبولین E شود باعث ساخته شدن ایمونوگلوبولین G میشود. هنوز معلوم نیست که آیا وجود ایمونوگلوبولین G مانع از بروز پاسخ ایمونوگلوبولین E میشود یا این که با استفاده از این روش نهایتاً سلولهای اصلی سیستم ایمنی بدن در برابر مادهی آلرژیزای مهاجم غیر فعال میشوند. پاسخ را هنوز کسی نمیداند. به هر حال اما همین که پژوهشگران توانستهاند با مدد زیست شناسی مولکولی به شناسایی گیرندههای ایمونوگلوبولین E بر ماستوسیتها نائل شوند موفقیت چشمگیری در راه علاج قطعی عارضهی آلرژی است. ماستوسیتها همچون لنگرگاههای کوچکی هستند که پادتن در کنار آنها پهلو میگیرد. اگر همچنان که، هر چند به گونهای نه چندان واضح که کشف ایمونوگلوبولین G نوید آن را میدهد، بتوانند مادهی دیگری کشف کنند یا بسازند که قادر باشد سد راه این گیرندهها شود، خواهند توانست مانع پهلو گرفتن ایمونوگلوبولین E در کنار ماستوسیتها شده و در نتیجه از رهاسازی سیل مواد ناخواستهی شیمیایی از ماستوسیتها ممانعت به عمل آورند. همچنین این احتمال هست که همچنان که دانشمندان به جداسازی و بررسی ژنهای بیشتری از انسان میپردازند ژنهایی را بیابند که معیوب شدنشان باعث بروز واکنشهای آلرژیک میشود. چنین اکتشافی میتواند پس از چندی به عرصهی آزمونهای دقیق درمانی راه یابد و احتمال این که از این طریق علاج قطعی برای ضایعهی آلرژی پیدا شود وجود خواهد داشت. اما عجالتاً باید تا آن موقع میلیونها نفر همچنان عوارض حساسیتی مثل عطسه و خارش و التهاب و حتی شوک را تحمل کنند و بیش از پیش در فکر نظافت خود و محل زندگیشان باشند.
متأسفانه باید گفت علیرغم تحقیقات فعالانهای که در زمینهی ماهیت و مکانیسم واکنش ایمنی آلرژی و حساسیت صورت گرفته و میگیرد و هرچند در زمینهی درمان انواع آن نیز پیشرفتهای خوبی صورت گرفته است هنوز نه درمان قطعی سادهای برای این عارضه یافته شده است و هنوز نه اصولاً احاطهی علمی کاملی بر جوانب مختلف این عارضه تحصیل شده است. از این رو در حال حاضر بدون شک بهترین راه برای جلوگیری از بروز واکنشهای آلرژیک و حساسیتی حذف مادهی آلرژیزاست، زیرا حداقل در این زمینه اطمینان صددرصدی وجود دارد که کسی نسبت به نبود چیزی آلرژیک نیست! در برخی از مواردِ درمانی برای بیماران مبتلا به حساسیت یا آلرژی، نسخهی تجویز شده نسبتاً ساده است و این تجویز عمدتاً شامل حذف عامل آلرژیزاست مثلاً با بیرون کردن گربه، یا پرهیز از غذای آلرژیزا یا تعویض نوع دستکش. اما در برخی از موارد، اجتناب مشکل است مثل وقتی که حساسیت به گردههای گلها که در هوا موجودند باشد. دوری جستن از گردهی گلها کار سادهای نیست بهویژه اگر این گل پیر گیاه باشد. در امریکای شمالی به تنهایی هفده گونه پیر گیاه وجود دارد. این گیاه، زبر و کرکدار است و بویی نسبتاً تند همراه با گلهایی زرد رنگ و کوچک دارد. در اکثر مناطق از حول و حوش مرداد ماه تا مهر ماه شکوفه میکند. به طور متوسط هر گیاه در طی این مدت در حدود یک میلیارد دانهی گرده تولید میکند. این دانهها توسط باد به راحتی حمل میشوند و حتی ممکن است به این وسیله شش صد الی هفت صد کیلومتر جا به جا شوند و حتی ممکن است بادهای ساحلی آنها را به دریا ببرنند و کسانی که به تفریح در کنار دریا مشغول هستند گرفتار آنان شوند. حتی بسیاری از مناطقی که در گذشته به علت گرده گستریِ کمترِ گلها برای افراد آلرژیک و حتی دیگران امنتر محسوب میشدند رفته رفته با آمدن مهاجرانی که همراه با خود چمنها، گلها و بوتهها و کشاورزی خود را میآوردند دیگر از این لحاظ امن نیستند و نتایج شمارش گرده در هوا را افزایش دادهاند. به نظر میرسد در چنین شرایطی، یکی از مناسبترین راهها برای در امان ماندن از شر گردهها پناه آوردن به خانهها و محیطهای در بستهی مسدود است که در مسیر تهویهی آنها صافیها و توریهایی تعبیه شده است تا بخش بزرگی از گردهها را از ورود به داخل باز دارد. البته در این حال باید به مواد آلرژیزای درونی که به ویژه از هاگ کپکهایی ناشی میشوند که در گوشه و کنار جاهای مرطوب و گرم مثل کانالهای کولرهای آبی یا مجرای مرطوب کنندههایی که مرتباً تمیز نمیشوند رشد میکنند توجه کنیم. این هاگها به ویژه با جریان باد کولرها در تمام ساختمان پخش میشوند و میتوانند باعث بروز علائم آلرژیک شناخته شدهای شوند. تنها وجود هاگ کپکها مشخصهی یک ساختمان بیماریزا نیست بلکه حتی با تمیز کردن خانه از کپکها هنوز یک ساختمان بیمار میتواند از وجود ریزه پوستهها و موهای گربهها و فضولات حشرهی میکروسکوپی هیره رنج برد. برای آن دسته از مبتلایان به آلرژی که میتوانند به بهای سلامتی خود از قید برخی تزیینات داخلی خانه بگذرند و نیز همت کافی در اقدامهای نظافتی مرتب دارند توصیه میشود برای این که اتاق خوابی عاری از غبار و در نتیجه عاری از هیره داشته باشند از خیر فرش و موکت و مبلمان روکشدار و پردههای ضخیم و کرکرههای ساخته شده از منسوجات و پتوهای پشمی ضخیم و بالشها و صندلیهای پر از پشم یا پر بگذرند و همه را بیرون بریزند. به آنها توصیه میشود سپس اتاق را و همهی دیگر چیزهایی که قرار است در آن قرار بگیرد را تا جایی که مقدور است به طور ملایم بسایند و این کار را هر هفته تکرار کنند. اتاق و چیزهای مجاز موجود در آن هر هفته همراه با ساییدن باید کاملاً تمیز شود. در صورت نیاز به پرده باید از پردههای سبکی که هر هفته قابل شست و شو هستند استفاده شود. به جای صندلیهای راحتی و مبلمان از صندلیهای فلزی یا چوبی استفاده شود تا بتوان هر هفته آنها را سایید و تمیز کرد. لباسها باید در کیسههای پلاستیکی زیپدار و کفشها در جاکفشیهای دربسته قرار گیرند به کونهای که با سطح زمین در تماس نباشند. البته گر چه میتوان پخش شدگی غبار و موهای گربه را در خانه با اقدامات مقتضی این چنینی کنترل کرد اما برای برخی افراد شاید دردسر این کار مداوم به عوارض حساسیتی نیارزد. به همین دلیل راههای دیگری که احتمالاً ساده تر هستند به این گونه افراد پیشنهاد میشود. از جمله معلوم شده است با استحمام ماهیانهی گربهی خانگی آثار آلرژیک موی این حیوان به میزان قابل توجهی کاسته میشود.
/ج