شهر آرمانی فارابی

در این مبحث به ترتیب، ماهیت، نظام، اصول و ریاست مدینه فاضله مورد بررسی قرار می گیرد و سپس مشخصات مردم اهل مدینه فاضله و همچنین گروههای معارض و مزاحم در مدینه فاضله مطالعه می شود.
پنجشنبه، 3 اسفند 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شهر آرمانی فارابی
شهر آرمانی فارابی

نویسنده: غلامعلی خوشرو



 

الف- مدینه فاضله

در این مبحث به ترتیب، ماهیت، نظام، اصول و ریاست مدینه فاضله مورد بررسی قرار می گیرد و سپس مشخصات مردم اهل مدینه فاضله و همچنین گروههای معارض و مزاحم در مدینه فاضله مطالعه می شود.

ماهیت مدینه فاضله:

ابتدا تعریفی از مدینه فاضله ارائه می گردد و سپس عناصر عمده این تعریف مورد تحلیل قرار می گیرد. فارابی مدینه را وسیله نیل به سعادت و واسطه رسیدن به شرور و بدیها می داند. فاضله صفتی است که معرف هدف و غایت مردم اهل مدینه است، فارابی در تعریف مدینه فاضله چنین اظهار می دارد:
« آن مدینه که مقصود حقیقی از اجتماع در آن تعاون بر اموری است که موجب حصول و وصول به سعادت آدمی است مدینه فاضله بود.»(1)
برای درک بهتر این کلام باید دو عنصر اصلی موجود در این تعریف یعنی تعاون و سعادت را مورد بررسی قرار داد. در اینجا نخست به ذکر انجام این تعاون و سپس به بیان محتوا و امور مورد تعاون می پردازیم:
1- نحوه اجرای تعاون: همکاران افراد بر اساس مراتب وجودی و اجتماعی و در نهایت سازگاری انجام می پذیرد.
2- محتوای تعاون: بر اساس حکمت و بر پایه آراء و عقاید رئیس مدینه تعیین می شود
3- امور تعاون: الف- نظری، شامل شناخت مبادی موجودات و مراتب آنها، مراتب ریاست های مدینه، سعادت، به صورت تعقل یا تخیل. ب- عملی، انجام اعمال کلی و جزئی به نحو احسن.
دومین عنصر مهم در تعریف مدینه فاضله سعادت می باشد؛ سعادت از نظر فارابی عبارت است از:
« از صیرورت و انتقال و تحول نفس بود در کمال وجودی خود بدان ترتیبی که در قوام خود محتاج به ماده نبود.»(2)
( در کمال وجودی خود به مرتبه عقول مفارقه و عقل فعال برسد.)
به اعتقاد فارابی سعادت فی حد ذاته خیر و مطلوب نهایی می باشد نه آنکه وسیله وصول به مطلوب دیگری شود، چرا که هیچ امری شریف تر و بزرگتر از سعادت نمی باشد و بنابراین کلیه امور را باید برحسب نسبت با سعادت ارزشیابی نمود. بر همین مبنا وی به طبقه بندی افعال انسانی می پردازد.
افعال زشت و نیکو: از نظر فارابی هر آنچه انسان را در رسیدن به سعادت یاری دهد خیر و هر آنچه مانع آدمی در رسیدن به سعادت شود شر می باشد. وی خیر و شر را به دو نوع ارادی و طبیعی تقسیم می کند و فقط انسان را برخوردار از اراده و اختیار و قادر به انجام افعال اختیاری می داند. وی افعال ارادی را برحسب ارتباط با سعادت به زیبا و زشت تقسیم نموده و چنین می گوید:
« آن افعال ارادی که آدمی را در وصول به سعادت سود رساند عبارت از افعال زیبا بود و هیأت و ملکاتی که این گونه افعال از آنها صادر شود فضائل بودند و این گونه هیأت و افعال و ملکات نیز خیرند که وسیله وصول به سعادتند و ( در مقابل) افعالی که مانع از وصول به سعادت بود شرور بودند و آنها افعال زشت و ناپسند بوند، و هیأت و ملکاتی که این گونه افعال ناشی از آنها بوند، نقائص و رذائل و پستی ها بودند.»(3)
فارابی منشأ شناخت خیرات و شرور را نیز متفاوت دانسته و قوه ناطقه نظری را منشأ علم به خیرات ارادی می داند و شر ارادی را به قوه مستند می کند و به اعتقاد وی قوه متخیله و حساسه قادر به شناخت سعادت نیستند و قوه ناطقه هم بدون توجه به سوی سعادت حرکت در جهت آن قادر به درک سعادت نمی باشد و در این صورت آدمی اموری را که سعادت حقیقی نیست مانند غلبه، لذت، ثروت و... غایت زندگی قرار می دهد و به دنبال آن می رود که این جز شر حاصلی ندارد.
فارابی تنها زدوده شدن شرور ارادی را در رسیدن به سعادت کافی نمی داند بلکه محو شرور طبیعی و جایگزینی خیرات و نیکی ها را شرط تحقق سعادت حقیقی قلمداد می کند. وی وظیفه رئیس مدینه را از یک طرف محو بدیها و از سوی دیگر رواج نیکی ها دانسته و چنین اظهار می دارد:
«وصول به سعادت تنها از راه برطرف شدن شرور و بدیهای ارادی از بین ملت ها و مدینه ها حاصل نمی شود بلکه باید همه بدیها اعم از ارادی و غیرارادی زدوده گردد و به جای آن خیرات برقرار گردد؛ هم خیرات ارادی و هم خیرات طبیعی. و هدف رئیس مدینه فاضله از بین بردن هر دو نوع شر و تحصیل هر دو نوع خیر است.»(4)

نظام مدینه فاضله:

نظام مدینه از تمامیت و کمال برخوردار است شبیه نظام عالم و نظام بدن.(5)
نظام مدینه فاضله بر اساس مراتب استوار است.
نظام مدینه در عین وجود مراتب از سازگاری، هماهنگی و وحدت برخوردار است. تعیین مراتب برحسب دو امر انجام می پذیرد، یکی استعدادهای نظری و دیگری ویژگی های اکتسابی که به وسیله تربیت و آموزش در انسان ایجاد می شود.
تنظیم مراتب و تربیت افراد به عهده رئیس مدینه است.
مراتب مدینه از رئیس اول که مخدوم و خادم هیچکس نیست شروع، و به آخرین عضو مدینه که فقط خدمت می کند و مخدوم هیچکس نیست، ختم می شود.
نظام مدینه و تدبیر امور مطابق دریافت رئیس مدینه از سعادت تحقق می یابد و به شکل نظام عالم اداره می شود.
نسبت رئیس اول به اعضای مدینه شبیه نسبت قلب است با بدن، سبب اول است با موجودات، قوه ناطقه است با قوای نفس.
الگوی فکری و عملی همه افراد مدینه رئیس اول است که باید از اهداف و صناعت او پیروی کرد وتقسیم کار برحسب نزدیکی و دوری به رئیس اول از لحاظ شرافت و پستی رتبه بندی می شود.
اعمال و کردار اعضای مدینه اختیاری و ارادی است.

اصول مدینه فاضله

اصولی را که فارابی در طراحی مدینه فاضله مورد نظر داشته است می توان از خلال آثار وی چنین استنباط نمود:
1- اصل توحید و یکتاپرستی به عنوان زیربنای جامعه اسلامی.
2- اصل مکافات(کیفر گنهکاران و پاداش نیکوکاران در جهان دیگر)
3- وجود مراتب میان موجودات روحانی و مادی
4- بین موجودات روحانی اتصال و پیوستگی است، حد وسط این دو عقل فعال است.
5- انسان مرکب از دو جزء است؛ جسم و روح و سعادت در رسیدن هر دو جزء به کمال است.
6- نظام اجتماع باید با اراده و اختیار انسان با نظام طبیعی عالم وجود و نیز نظام خلقت انسانی تطبیق کند.
7- توجه به نوع رهبری مدینه فاضله.
8- دین و فلسفه از یک منشأ هستند و منشأ هر دو الهام الهی است.(6)
9- در مدینه فاضله باید همه استعدادها و فطرتها به شکلی تربیت شوند که حداکثر بازدهی و بهره دهی از آنها به عمل آید.
10- مردم مدینه فاضله به سعادت دنیوی و اخروی می رسند.
11- مردم مدینه به عنوان یک روح در کالبدهای متعدد و عهده دار وظایف و مسئولیت های مختلف هستند.
12- زدوده شدن شرهای ارادی و طبیعی مستلزم رسیدن به معاد است.

ریاست مدینه فاضله

فارابی بر خصوصیات ریاست مدینه فاضله تأکید بسیار دارد، زیرا وی رئیس را مایه دوام و محور اصلی بقای جامعه می داند. رئیس به منزله قلب اجتماع است و همان طور که قلب در بدن سبب تکوین سایر اعضاء و تنظیم مراتب آنها و همچنین موجب رفع اختلال از عضو مختل می شود رئیس مدینه نیز نظایر این وظایف را در جامعه به عهده دارد:
الف- سبب تشکیل سامان اجزای اجتماع می شود.
ب- زمینه ایجاد ملکات ارادی را در افراد فراهم می آورد و به تنظیم مراتب بین اشخاص می پردازد.
ج- در صورت بروز اختلال در فردی از افراد جامعه به رفع اختلال می پردازد.
رئیس اول از لحاظ سعادت در عالی ترین درجات ممکن و از نظر عقل در کامل ترین مرتبه قرار دارد. وی دارای نفس کامل و متصل به عقل فعال است. علاوه بر عقل قوه متخیله وی نیز بسیار کامل و نیرومند است به نحوی که شخص را به جزئیات امور واقف کرده و وی را به درجه نبی می رساند.(7) فارابی در این خصوص چنین می گوید:
«پس هر آنچه از ناحیه خدای متعال به عقل فعال افاضه می شود از ناحیه عقل فعال به وساطت عقل مستفاد به عقل منفعل او افاضه می شود و سپس از آن به قوه متخیله او افاضه می شود. پس به واسطه فیوضاتی که از عقل فعال به عقل منفعل او افاضه می شود حکیم و فیلسوف و خردمند و متعقل کامل بود و به واسطه فیوضاتی که از او به قوه متخیله اش افاضه شود، نبی و منذر بود از آینده و مجزا بود از وقایع و امور جزئیه موجود در حال؛ به واسطه وجودی که وجود الهی در او افاضه شود.(8)
بنابراین رئیس مدینه هم فیلسوف است هم نبی، به اعتقاد فارابی فیلسوف از طریق عقل به عقل فعال اتصال می یابد و نبی به واسطه تخیل. فیلسوف فضائل را از طریق تعلیم برهانی و نبی از طریق اقناع و تأدیب در مردم ایجاد می کند، پس اختلاف مربوط به مقام نبی و فیلسوف نیست بلکه راجع به سیاست یعنی نحوه تحقق بخشیدن به فضائل و مراتب و نظام مدینه است و این اختلاف نیز هنگامی که فارابی به نبی و فیلسوف به عنوان رئیس مدینه نظر می کند منتفی می شود. زیرا رئیس مدینه نیز طرق تربیت و ایجاد فضائل را به کار برده و به تناسب قوه و استعداد اصناف مختلف اهل مدینه به تعلیم و تأدیب آنها می پردازد.(9)
فارابی در کتاب تحصیل السعاده فضائل را به چهار نوع تقسیم می کند و اظهار می دارد که رئیس مدینه باید اولاً به تمام و کمال واجد این فضائل باشد و ثانیاً آنها را در میان مردم بالفعل ایجاد نماید.(10) این فضائل عبارتند از:
1- فضائیل نظری- علومی که یا از طریق برهان و به کمک تعلیم و تأمل و یا از طریق غیر برهانی و به کمک تخیل و اقناع حاصل می شود. این علوم شامل منطق، الهیات، ریاضیات، طبیعیات و علم مدنی است.
2- فضائل فکری- بر اساس فضائل نظری استوار است و قدرت بر وضع قوانین و اصول دارد و برحسب شرایط زمانی دارای اقسام مختلف است.
3- فضائل اخلاقی- بر اساس فضائل فکری است و در پی خیر و خواستار سعادت است.
4- فضائل علمی(صناعی)- که تحقق بخشیدن به فضائل اخلاقی است و انجام عمل خیر و ایجاد فضائل جزئی در بین اصناف و صنایع و حرف و اقشار مختلف امم و مدن.
فارابی شیوه ایجاد این فضائل را برحسب تفاوت متعلمین و مخاطبین بر دو گونه می داند:
الف- تعلیم که ایجاد فضائل نظری است به طریقه گفتار.
ب- تأدیب که ایجاد فضائل علمی است به طریقه گفتار و کردار و به شیوه های انفعال و اقناع و یا اکراه.
چنین انسانی (ریاست مدینه فاضله) که به تمام فضائل نظری و عملی نائل آمده است باید از نیروی گفتار، قدرت ارشاد و توان جهاد نیز برخوردار بوده و دارای دوازده خصلت به شرح زیر باشد:
1- تام الاعضاء باشد، هیچ نقصی در اعضاء بدن او نباشد و هر عضو بآسانی وظایف خود را انجام دهد.
2- خوش فهم و سریع المقصود باشد و مقصود گوینده را برحسب واقع درک کند.
3- قوه حافظه وی قوی بوده و فراموشی بآسانی بر او راه نیابد.
4- زیرک و هوشمند باشد و به کوچکترین دلیل به کنه مطلب پی ببرد.
5- خوش بیان بوده و زبانش به طور کامل بر اظهار اندیشه های دورانی اش به کار آید.
6- دوستدار تعلیم و پذیرای مرارت پسندیده آن باشد.
7- برخوردن و نوشیدن و منکوحات آزمند نباشد.
8- دوستدار راستی و دشمن دروغ باشد.
9- بلند همت و دوستدار کرامت باشد.
10- مال دنیا و امکانات اقتصادی وی را نفریبد و در نظرش خوار باشد.
11- عدالت دوست و ستم ستیز باشد.
12- در تصمیم گیری قاطع و در عمل جسور و نترس باشد.
با دقت در این خصوصیات مشخص می شود که صفات یکم تا ششم مبین خصوصیات جسمانی و فکری و صفات هفتم تا دوازدهم بیانگر گرایش ها و ویژگی ها و ویژگی های عملی رئیس مدینه است.(11)
اگر کسی که دارای تمام این خصائص باشد در جامعه یافت نشود باید قوانینی که رئیس اول وضع کرده، تثبیت شود و رئیس دوم نیز حداقل متصف به شش صفت زیر باشد:
1- حکمت
2- دانش و حفظ سنت های رؤسای اول
3- قوت و درک و استنباط در مطالب گذشتگان
4- قدرت اجتهاد در مسائل جاریه و حادثه
5- قدرت ارشاد و هدایت
6- قدرت و توان جنگی
به اعتقاد فارابی اگر فردی که جامع این شرایط باشد در جامعه یافت نشود باید اداره جامعه توسط شورایی متشکل از دو یا چند نفر از بزرگان و شایستگان انجام پذیرد. در این حالت ضروری است که یکی از اعضای شورای رهبری متصف به فضیلت حکمت باشد و اگر کسی که حکمت بداند یافت نشود بناچار مدینه رو به نیستی خواهد رفت.(12)

ارکان مدینه فاضله

از دیدگاه فارابی مدینه فاضله بر پنج رکن استوار است. مهم ترین و اصلی ترین رکن آن رئیس مدینه می باشد که با برخورداری از فضائل و دانایی به حقایق امور، تدبیر و اداره جامعه را برعهده دارد. در مرتبه پس از او به ترتیب گروههایی به شرح زیر قرار دارند:
گروهی که با کارهای فرهنگی، فکری و ارشادی به تربیت جامعه می پردازند.
گروهی که با دقت در امور به حفظ قوانین عدالت همت می گمارند.
گروهی که وظیفه دفاع از موجودیت جامعه را به عهده دارند.
گروهی که با فعالیت اقتصادی نیازهای مردم را تأمین می نمایند.
فارابی در کتاب « الفصوص المدنی» ارکان مدینه فاضله را چنین معرفی می کند:
اول: اهل فضائل و حکمت که به حقایق موجود معرفت دارند و ایشان افاضلند و بر مدینه ریاست دارند.
دوم: ذوالالسنه یعنی روحانیون و صاحبان خطابت و شعر و کتابت که مروجان اصول رئیس اول هستند.
سوم: مقدران که شامل حسابداران، مستوفیان و هندسه دانان و منجمان می شود و قوانین عدالت را در مدینه نگاه می دارند.
چهارم: مجاهدان که حریم مدینه را از تجاوز مدن غیرفاضله حفظ می کنند.
پنجم: مالیان که تهیه ارزاق طبقات دیگر به عهده آنهاست و به معاملات و صناعات اشتغال دارند.(13)

وضعیت مردم در مدینه فاضله

ویژگی های اعضای مدینه فاضله را از دو جنبه باید مورد بررسی قرار داد.

نخست از لحاظ علم و دانش:

مردم مدینه فاضله هر یک به نسبت قابلیت وجودی و تلاش عملی خود به مراتب و درجاتی از علم آگاهی دارند، اموری که باید مردم نسبت به آنها وقوف یافته و علم پیدا کنند به ترتیب عبارتند از: سبب اول و صفات او، عقول مفارقه، افلاک، اجسام طبیعی، انسان و قوای نفس، نظام اجتماعی(شامل شاخت آراء و عقاید، نظام و مراتب، ریاست و حکومت انواع مدن و امت ها و سرانجام کار هر یک).
فارابی معرفت را در دو سطح و به دو شیوه یکی خاص فلاسفه و دیگری مختص عوام در نظر می گیرد. وی معرفت فلاسفه را یقینی و بر اساس برهان و خالی از شک و تردید و مورد قبول همگان تلقی نموده و معرفت تمثیلی را که به نسبت فهم و درک عوام از مثالهای دور و نزدیک استفاده می شود محل اشکال و گاه منشأ اختلاف می داند.(14)

دوم از لحاظ عمل و صناعت:

مردم مدینه فاضله بر حسب مراتب و در کمال هماهنگی و نظم و با توجه به نیازهای جامعه و مهارتهای خود به فعالیت و کار اشتغال دارند، مشاغل و صناعت ها در میان مردم به یکی از سه شکل زیر متفاوت و متفاضل است:
الف- نوع ب- کمیت ج- کیفیت

الف- تفاضل به نوع-

آن است که صناعات به طور کلی و از لحاظ شکل و محتوا از یکدیگر متفاوت باشند، و لذا بعضی دارای رتبه و درجه بالا و بعضی در پست ترین مراتب قرار دارند؛ پستی صناعات به امور زیر بستگی دارد:
1- موضوعی که کاربر روی آن انجام می شود پست باشد.
2- کارسود مناسب نداشته باشد به عبارت دیگر غیرضروری و کم مصرف باشد.
3- سهولت و آسانی کار به نحوی که احتیاج به مهارت خاصی نداشته باشد.

ب- کمیت-

در این صورت تفاضل افراد در یک نوع از صناعات است به این نحو که وقتی چند فن در یک مورد نیاز است، فرد فقط به بعضی از فنون آن تسلط داشته و قادر به انجام تمام فنون نیست، به عبارت دیگر از لحاظ کمی تسلط افراد به فنون مختلف یک کار متفاوت و متفاضل است.
ج- کیفیت- در این مورد نیز تفاضل افراد در یک نوع کار است منتها با اختلاف در میزان احاطه و تسلط و تفاوت در نحوه و کیفیت انجام کار.(15)

نوابت مدینه فاضله

فارابی در داخل نظام هماهنگ و سازگار مدینه فاضله به وجود افرادی که با اهداف و خط مشی نظام هماهنگی نداشته و همچون علف های هرز مزاحم با سیستم در تعارض هستند اشاره می کند و آنها را نوابت ( علفهای هرز) می نامد، وی این افراد را به گروههای مختلف که هر یک دارای خصوصیاتی به قرار زیر هستند تقسیم می نماید:
الف- گروهی که اعمال و افعالشان باعث سعادت حقیقی است ولی هدف و غرضشان چیز دیگری است، این گروه را اصطلاحاً «شکارگر» می نامد.
ب- گروهی که الفاظ و آراء قانونگذار مدینه فاضله را به علت دلبستگی به اهداف مدینه جاهلیه و تأویل و تفسیر به رأی می نمایند. این گروه اصطلاحاً «محرفه» نامیده می شوند.
ج- گروهی که در شناخت هدف قانونگذار قصور و ورزیده و به انجام اعمال ناشایست مبادرت نموده و در هاله ای از کج فهمی و گمراهی گرفتارند وی ایشان را «مارقه» می نامد، گمراهانی که نسبت به گمراهی خود جاهلند.
د- گروهی که از معرفت نسبی خیالی برخوردارند اما با سخنان نقص آمیز شبهه ایجاد نموده و خود و دیگران را در تردید و بلاتکلیفی قرار می دهند، ایشان البته خواهان حقند و لازم است که مورد تربیت واقع شده و بایستی ابتدا از طریق تمثیل و سپس از راه استدلال عقلی ایشان را مورد اصلاح قرار داد.
ه- گروهی که با تمسک به عذرهای ناموجه و بهانه های واهی از حق اعراض نموده و جهت نیل به اهداف جاهلیت تلاش در طرد و انکار حقیقت می نمایند.
و- گروهی که تصور خیالی خود را حقیقت پنداشته و مدام آن را انکار و ابطال می نمایند. به واسطه نقصان در فهم برای راهنمایی ایشان استدلال منطقی و یا تمثیل و محاکمات هیچ کدام مؤثر نیست. ایشان دیگران را دروغگو و فریبکار خوانده و قصد آنها را نه رسیدن به حقیقت که چیره شدن بر مردم دانسته و لذا نه به حقیقتی قائل هستند و نه به صداقتی.
فارابی این گروه را «گمراهان» می نامد گروهی که حیران و سرگردان در ظلمات بدخیالی، کج اندیشی و ژاژخایی گرفتارند.
فارابی پس از شمارش گروههای متفاوت نوابت وظیفه تربیت و کنترل آنها را بر عهده رئیس مدینه دانسته و می گوید رئیس باید برحسب شرایط و متناسب با اوضاع و احوال از طریق زیر به معالجه و اصلاح ایشان بپردازد:
- اخراج از جامعه و مدینه
- عقاب و کیفر
- گماردن به کار و زندگی
- حبس و زندان(16)

ب- مضادات مدینه فاضله

از دیدگاه فارابی تنها مدینه فاضله وسیله نیل به سعادت می باشد و اجتماعات دیگر برحسب آرمانهای غیرحقیقی و همچنین جهل و ناآگاهی مردم به انواع مختلفی تقسیم می شوند که هر یک به نحوی با مدینه فاضله در تضاد و تعارض می باشند. انواع مدن غیرفاضله عبارتند از: مدینه های جاهلیه، فاسقه، مبدله، و ضاله که در این قسمت، به ترتیب مشخصات اصلی هر یک از آنها مورد بررسی قرار می گیرد:

1- مدینه های جاهلیه

مدن جاهلیه نه سعادت حقیقی را می شناسد و نه به آن اعتقاد دارند. شناخت آنها از سعادت محدود است به پاره ای از امور که از روی ظن و گمان آن را خیر می پندارند. مانند تندرستی، بهره وری از لذات، آزادی هوای نفس، محترم و مکرم بودن و غیره... آنها نه تنها سعادت را نمی شناسند که شقاوت را نیز در اثر همین عدم آگاهی نرسیدن به سعادت پنداری تلقی می کنند، بنابراین شقاوت از نظر آنها عبارت است از: عدم برخورداری از لذات مادی، تقید هوای نفس، عدم تکریم و تعظیم و غیره... فارابی در باب انواع مدینه های غیرفاضله چنین اظهار می دارد:
« و مدینه هایی که مضاد مدینه فاضله اند مدینه های جاهلیه، فاسقه، مبدله و ضاله بودند و نیز از افراد انسانی نوائب مدینه ها مضاد اهل مدینه فاضله بودند و مدینه جاهلیه آن بود که مردم آن، نه سعادت را شناخته و نه حتی به دل آنان خطور کرده باشد و اگر به سوی آن ارشاد شوند نه فهم کنند و نه بدان معتقد بودند و تنها از خیرات پاره از آنها که در ظاهر گمان رود که خیراتند می شناسند، یعنی آن اموری که از جنس اموری بود که در ظاهر گمان می رود که غایات و هدفهای نهایی زندگی آنها هستند، می شناسند که عبارت از تندرستی، توانگری و بهره گرفتن از لذات مادی باشد و اینکه در برآوردن امیال و هواهای نفسانی خود آزاد بودند و اینکه به نزد مردم مکرم و معظم بودند که هر یک از این امور به نزد مردم مدینه جاهلیه سعادت و خوشبختی بود و سعادت بزرگ و کامل عبارت از اجتماع همه اینها بود و آنچه در برابر و ضد آنهاست که شقاوت باشد عبارت از امراض و آفات بدنی فقر و عدم بهره برداری از لذات مادی است.
و نیز اینکه در خواهش ها و امیال و هواهای نفسانی خود آزاد نباشند و مکرم و معظم نبودند.»
مدن جاهلیه برحسب اغراض و اهداف به انواع مختلف زیر تقسیم می شوند:

الف - مدینه ضروریه:

هدف مردم از اجتماع در این مدینه رفع نیازهای ضروری حیات بوده و در جهت بدست آوردن آنچه که قوام تن انسان بدان وابسته است(غذا، تولیدمثل) تلاش می کنند. در زندگی فقط به ضروریات اکتفا می کنند و آن را از راههای زراعت، حشم داری، شکار و حتی دزدی چه به صورت آشکار و چه پنهان تأمین می نمایند.
در این جوامع گاه اقتصاد بر پایه یک صنعت است و گاه صناعات مختلف وجود دارد. ملاک برتری افراد در این مدینه میزان توانایی آنها در رفع حوائج ضروری است. بنابراین ریاست مدینه با کسی است که به بهترین وجه قادر به رفع نیازهای ضروری باشد.

ب- مدینه نذاله:

هدف مردم از اجتماع در این مدینه رسیدن به ثروت و مکنت است، ایشان ثروت و توانگری را هدف می دانند و از آن فقط در حد احتیاجات ضروری استفاده می کنند، در این جماعات بخل و احتکار رواج دارد و مال اندوزی آرمان نهایی همگان است. ملاک برتری در این جامعه توانگری است و لذا برترین مردم توانگرترین آنان است، در نتیجه ریاست مدینه با کسی است که قادر به فراهم کردن وسایل توانگری مردم باشد.

ج- مدینه خست و شقوت:

هدف مردم این جامعه بهره گیری از حداکثر لذات است خواه لذت محسوسه باشد، خواه لذت متخلیه(هزل، لهو). اعمال و فعالیت های اعضای این جامعه از حد ضروریات حیات گذشته و به مرحله لذت پرستی و تمتع کامل می رسد. ملاک برتری در این جامعه میزان تمتع و بهره وری از لذات است. مردم این مدینه چون از مرحله رفع ضروریات زندگی و کسب توانگری گذشته و به نهایت تمتع از لذات نائل آمده اند مورد رشک دیگر مدن جاهلیه هستند.

د- مدینه کرامت:

هدف مردم از اجتماع در این مدینه معاونت یکدیگر در رسیدن به احترام است. احترام قولی و فعلی به نحوی که هم مورد احترام مدن دیگر و هم در میان خود محترم باشد. این احترام گاه به صورت متقابل و هم شکل است و آن دو حالت دارد یکی استخقاق و اهلیت و دیگری احترام کردن برای مورد احترام واقع شدن( داد و ستد احترام). و گاه احترام برحسب شأن و مرتبه افراد است که نسبت به شایستگی و لیاقت هر فردی متفاوت و متفاضل است.
لیاقت در مدینه کرامت مدینه فاضله دو معنی کاملاً متفاوت دارد. در مدینه فاضله لیاقت افراد برحسب علم حقیقی و عمل صالح تعیین می شود. حال آنکه معیارهای لیاقت در مدینه کرامت عبارتند از:
- توانگری و ثروتمندی
- توانایی در تهیه اسباب لذت و لهو و لعب
- قدرت بر رفع حوائج روزانه خود و دیگری
- غلبه و چیرگی و اشتهار به قدرتمندی و غلبه بر دیگری خواه در اثر توانایی شخصی و خواه به کمک دیگران
- برخورداری از دودمان اصیل
بنابراین شایستگی و لیاقت افراد با میزان ثروت و بهره وری از لذات و غلبه بر دیگران سنجیده و مشخص می شود.

ریاست در مدینه کرامت:

رئیس مدینه کسی است که بیش از همه لایق اکرام و احترام است. هر کس در کرامت بالاترین مقام را دارد رئیس اول است. معیار ریاست بر اساس اصالت دودمان و میزان توانگری است و مراتب مردم نیز برحسب تفاوت و تفاضل در این دو امر مشخص می شود. ریاست مدینه مردم را برحسب مراتب کرامت رده بندی می کند و بر اساس جایگاه هر کس وسایل کرامت( خانه، لباس و...) را برای وی فراهم می آورد، معیار برتری احترام و اکرام است، برگزیده ترین مردم کسی است که بیش از همه مورد تعظیم و تجلیل است.
نظام مدینه کرامت از لحاظ سلسله مراتب شبیه مدینه فاضله است، هر کس به مقتضای مرتبه خود از احترام مادون و اکرام مافوق برخوردار است. مردم دیگر مدن، این مدینه را بهترین نوع مدینه جاهلیه می دانند.
هرگاه کرامت از حد بگذرد به مدینه جباران و تغلب تبدیل می شود.
ه- مدینه تغلیبیه:
هدف مردم از اجتماع در مدینه تغلیبیه معاونت یکدیگر در راه چیرگی و غلبه است تا بدینوسیله دیگران مقهور و خوار شده و مقاومتشان درهم بشکند.
مردم مدینه از لحاظ گرایش به غلبه از دو نظر متفاوت هستند:
1- از نظر نوع غلبه که به اشکال زیر می باشد:
1- با اعمال خشونت و قهر و با شکستن مقاومت دیگران
2- با خدعه و نیرنگ
3- با استفاده از هر دو طریق برحسب موقعیت
2- از نظر امر مطلوب مورد غلبه که مشتمل بر امور زیر است:
1- پاره ای خواستار چیرگی برخون مردم هستند.
2- پاره ای طالب تسلط بر مال مردم هستند.
3- دسته ای خواستار چیرگی بر نفوس مردم هستند.
با توجه به امور فوق مردم این مدینه دارای مراتبی هستند، ایشان اگر ضرورت حیات و بقای خود نبود حتی برای مردم مدینه خویش نیز تیغ برمی کشیدند، ریاست مدینه تغلیبیه با کسی است که حداقل دارای شرایط زیر است:
- نیرومند در جهت غلبه یافتن
- مدبر و چاره اندیش و صاحب رأی
- قادر به دفع هجوم دیگران و رفع غلبه آن
- قادر به ترتیب مردم در جهت دشمنی با دیگران
- تبدیل کننده سنن و رسوم در جهت انقیاد و خواری دیگران
- مروج حماسه های بلند در مورد غلبه، عظمت و حتی آلات و ابزار جنگی
برخی از گرایش های روحی و روانی رئیس مدینه به شرح زیر است:
سنگدلی، ستمگری، آزمندی( در خوردنی ها، زناشویی، و...) حرص و چیرگی بر عالم و آدم و...
فارابی اهداف مدینه های تغلیبیه را به دو نوع تقسیم می نماید. نخست آنکه قهر و غلبه مطلوب بذاته است و غرض از آن لذت بردن از غلبه است، لذا گاه مردم این مدینه بدون هیچ سود و یا حتی دلیلی اقدام به قتل و تخریب و چیرگی می نمایند تا دیگران را مقهور خود سازند.
دوم آنکه قهر و غلبه وسیله رسیدن به مطلوب دیگری نظیر رفع نیازهای ضروری، کسب کرامت و افتخار، جمع ثروت و توانگری است؛ چنانچه مردم این مدینه بدون خونریزی و قتل بتوانند به مطلوب خود نائل شوند اقدام به کشتار و تخریب نمی کنند و تنها به بهره وری از مطلوب خود می پردازند.
از دیدگاه فارابی مدن تغلیبیه برحسب اینکه چه تعداد از افراد آن خواستار اعمال قهر و غلبه هستند به سه نوع تقسیم می شوند:
الف- مدینه ای که در آن فقط یک نفر طالب غلبه است و مردم همه برای او خدمت می کنند.
ب- مدینه ای که نیم مردمش خواستار غلبه هستند.
ج- مدینه ای که تمام مردمش خواستار غلبه هستند.
و- مدینه جماعیه: مردم در مدینه جماعیه از آزادی انجام هر کاری برخوردارند. فارابی این مدینه را به نام «احرار» نیز معنون ساخته و ما می توانیم از آن به مدینه «اباحیت» نیز یاد کنیم. مشخصات اصلی مدینه جماعیه به شرح زیر است:
- مردم در اعمال و رفتار از آزادی کامل ولاقیدی مطلق برخوردارند و هیچ فردی بر دیگری از هیچ لحاظ مزیت و فضیلتی ندارد.
- اهداف و اغراض مردم در مدینه جماعیه برخلاف دیگر مدن جاهلیه با یکدیگر بسیار متفاوت می باشد، این مدینه دربرگیرنده جمیع اهداف و آمال مدینه های جاهلیه است فارابی در این خصوصیت چنین اظهار می دارد:
« اما مردم مدینه جماعیه را همت و غرضها بسیار بود که در حقیقت جامع اهداف و اغراض همه مدینه ها بود.(17)
- مردم این مدینه در افکار و اعمال با یکدیگر سازگاری نداشته و شهری شلوغ با سلیقه های مختلف گوناگون را تشکیل می دهند.
- تنوع و گوناگونی اشیاء و اعمال جهت تمتع از لذتها.
- گروهها و مردم بسیار متفاوت با خواست ها و گرایش های کاملاً متنوع در کنار هم زندگی می کنند.
- توالد و تناسل، ازدواج و زناشویی به شیوه های مختلف و به طرق گوناگون انجام می پذیرد.
- هر کس به دنبال مطلوب خویش است و زمینه برای ظهور هر گونه فردی مهیاست و لذا گاه حتی حکما و خطبا( بعض افاضل) نیز در این مدینه ظاهر می شوند، بنابراین ظهور مدینه فاضله از متن این مدینه و مدینه ضروریه آسانتر از دیگر مدن است.
- این مدینه هم از لحاظ خیر و خوبی و هم از لحاظ شر و بدی نمونه است.
- این مدینه کاملترین شکل مدینه جاهلیه است
- معیار و ارزش افراد را میزان افزودن به درجه آزادی و اباحیت تعیین می کند.
-رئیس محور و مربی جامعه نیست و به نیازها و تمایلات مردم جهت نمی دهد بلکه خود تابع خواست ها و گرایش های مؤمنین و فراهم آورنده زمینه تحقق آنهاست.
- در چنین جامعه ای ریاست در ازاء ثروت معامله می شود و همچون ابزار و کالایی کامل خرید و فروش است.
به جای حکمت هوای نفس ریاست دارد.(18)

2- مدینه فاسقه

مردم مدینه فاسقه سعادت را می شناسند و به آن معتقدند اما در عمل بر وفق اهواء خود و اهداف مدن جاهلیه عمل می کنند. بنابراین تعداد مدن فاسقه نیز به تعداد مدن جاهلیه می باشد. مردم مدن جاهلیه و فاسقه از لحاظ عملی همانند یکدیگرند و از لحاظ نظری متفاوتند، زیرا که مردم مدن فاسقه سعادت را می شناسند ولی مردم مدن جاهلیه نسبت به سعادت جاهلند. در هر حال نتیجه اعمال مردم مدن جاهلیه و فاسقه جدایی از سعادت حقیقی است.

3- مدینه مبدله

مدینه مبدله همان مدینه فاضله است که در اثر رسوخ عقاید و افکار غلط تغییر ماهیت و هویت داده و به واسطه جهل و نادانی مردمان آغشته به انحرافات و تباهی ها شده است.
بنابراین رسوخ عقاید فاسد و جهل مردم مدینه فاضله را استحاله نموده و تبدیل به مدینه مبدله کرده است.

4- مدینه ضاله

مردم مدینه ضاله در اثر تلقین افکار و اعتقاداتی، اصول و مبادی سعادت برایشان قلب شده و به طریقی کشانده شده اند که به هیچوجه ره به سعادت نمی برند.
جدول تطبیقی برخی خصوصیات مدینه فاضله و مدینه جماعیه

 

مدینه فاضله

مدینه جماعیه(جامع اهداف مدن جاهلیه)

تعاون همگانی برای نیل به سعادت حقیقی جامعه مبتنی بر مراتب بر اساس ارزش واقعی افراد برخوردار از سازگاری، هماهنگی، وحدت

ریاست مبتنی بر حکمت در تفکر و تقوا و عدالت در عمل
وظیفه ریاست هدایت تربیت و ارشاد جامعه

حاکمیت حق و عدل
ارزش افراد بر اساس میزان معرفت حقیقی و عمل صالح
مردم دارای هدف مشترک و عمل مشترک
غایت نهایی جامعه نیل به سعادت حقیقی
مردم برخوردار از معرفت نسبی به حقایق امور
تقسیم کار برحسب استعدادها و توانایی های اکتسابی افراد

اعمال انفرادی برای ارضای هواهای نفسانی عدم مراتب و اختلال و اغتشاش در ارزشها
با مواجهه اختلاف، ناهماهنگی و تعدد امیال و اعمال
ریاست مبتنی بر اهواء نفسانی موئومین

وظیفه ریاست تهیه وسایل و اسباب ارضای شهوات و امیال
حاکمیت اهواء و امیال
ارزش افراد به میزان اباحیت و لاابالی گری

اهداف مختلف و اعمال متفاوت
جامع اهداف مدن جاهلیه پول، زور، لذت
جهل مطلق
تقسیم کار برحسب میل و خواست افراد

انواع اجتماعات کامله برحسب ارتباط با سعادت حقیقی و چگونگی عمل آنها(19)


سعادت

نوع مدینه

شناخت

عمل

آری
نه
آری
التقاط
قلب

آری
نه
نه
انحراف
گمراهی

فاضله
جاهلیه
فاسقه
مبدله
ضاله

انواع اجتماعات جاهلیه بر حسب دریافت آنها از سعادت


سعادت

نوع مدینه جاهلیه

رفع نیازهای ضروری
توانگری و ثروت اندوزی
لذت خواهی و کامجویی
محترم و مکرم بودن
غلبه و چیرگی
آزادی هوی و هوس(اباحیت)

ضروریه
نذاله
خست
کرامت
تغلیبیه
جماعیه

 

پی نوشت ها :

1. اندیشه های اهل مدینه فاضله، ص 255.
2. اندیشه های اهل مدینه فاضله، ص 228.
3. سیاست مدنیه، ص 163.
4. همان
5. نظر فارابی مبنی بر انداموارگی نظام اجتماعی شباهت ظاهری بسیاری با نظر اندیشمندان اجتماعی نظیر اسپنسر در این خصوص دارد ولی باید توجه داشت که در نظام اجتماعی فارابی فرد انسان دارای اراده و اختیار است، همچون عضوی از اعضای بدن تابع بی اراده و کورنظام کلی بدن نمی باشد. بنابراین نقش فرد انسان در رابطه با کل نظام اجتماعی را نباید نادیده انگاشت.
6. اصل اول تا هشتم با تغییر و تصرف و رعایت اختصار از منبع زیر نقل شده است: سجادی، ابونصر فارابی، مقاله فارابی بین مدینه فاضله افلاطون و نظام اجتماعی اسلام، انتشارات کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، سال 1353.
7. در خصوص رابطه ی فیلسوف و نبی و همچنین نسبت بین عقل و نقل در نظر فارابی رجوع شود به: مذکور، درباره فلسفه اسلامی روش و تطبیق آن ترجمه آیتی، فصل سوم.
8. اندیشه های اهل مدینه فاضله، ص 269.
9. این مطلب با استفاده از کتاب زیر تهیه شده است: داوری، فارابی، مؤسس فلسفه اسلامی، ص 26.
10. بحث فضائل چهارگانه به اختصار و با تغییر از کتاب زیر نقل شده است: داوری، فلسفه مدنی فارابی.
11. نظرات فارابی در باب ریاست مدینه فاضله می تواند در مبحث «مدیریت» بسیار مفید و مؤثر باشد.
12. مبحث ریاست مدینه فاضله بر اساس نظرات فارابی از کتاب زیر تهیه شده است: فارابی، اندیشه های اهل مدینه فاضله، فصل بیست و هشتم.
13. فارابی، فصول المدنی، به نقل از کتاب فلسفه مدنی فارابی، ص 12.
14. اندیشه های اهل مدینه فاضله، فصل 33.
15. همان، فصل سی و یکم.
16. سیاست مدنیه، ص 204.
17.اندیشه های مدینه فاضله، ص342.
18. آراء افلاطون در باب انواع مدن غیرفاضله تا حدود زیادی زمینه ساز نظرات فارابی در این خصوص بوده است جهت اطلاع از نظرات افلاطون رجوع شود به :
افلاطون، جمهور، مترجم فرهاد روحانی، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
در کتاب سیاست از نظر افلاطون نوشته الکساندر کویرن، ترجمه امیرحسین جهانبگلو نظر افلاطون در باب مدینه های غیرفاضله چنین آمده است:
«افلاطون انواع مدینه های غیرفاضله را به ترتیب درجه انحطاط و فساد آنها، به شرح زیر برمی شمرد:
نخست: مدینه تیموکراس؛ در این مدینه، شرف و شجاعت حاکم است.
دوم: مدینه الیگارشی، که حرص و آز به اهل آن حکومت می کند.سوم: مدینه دموکراسی ( یا مدینه حریث)، یعنی مدینه مطلق العنانی.
چهارم: مدینه ای که بر آن استبداد و خودکامگی حکومت می کند( مدینه تغلب) که مدینه ای است کاملاً فاسد به عبارت دیگر مدینه ترس و جنایت».
در خصوص نسبت و نزدیکی نظرات افلاطون و فارابی در باب مدینه های غیرفاضله در کتاب فلسفه مدنی فارابی نوشته دکتر داوری چنین آمده است:
«شش نوع دولت جاهلیه را که فارابی برمی شمارد، می توان در چهار نوع حکومت افلاطون گنجاند. سه مدینه فارابی که اصلاً نامشان هم با حکومت های فاسد افلاطون یکی است بدین معنی که جماعیه در برابر دموکراسی و تغلب در مقابل تیرانی و مدینه کرامیه همان تیموکراسی است. بقیه حکومت های جاهلیه فارابی را هم می توان به یکی از این سه نوع نزدیک کرد».
19. آراء فارابی در باب مدینه فاضله و همچنین نظرات وی در خصوص انواع مدینه های غیرفاضله می تواند الهام بخش بسیاری از مباحث اجتماعی و سیاسی و فرهنگی جامعه ما باشد. لیکن تحلیل نظرات فارابی و استفاده از آن نباید با شتابزدگی پیشداوری انجام پذیرد. در کتاب نظرات اقتصادی ابونصر فارابی، تألیف حسن توانایان فرد در مورد انواع جوامع از دیدگاه فارابی با برداشتی سطحی نگر و جانب دارانه روبرو هستیم. در این کتاب با اصل قراردادن اقتصاد و تقسیم جوامع برحسب نوع رفتار اقتصادی آنها تحلیلی ناسازگار و متعارض با نظرات فارابی ارائه شده است.
فارابی با توجه به اهداف و اغراض جوامع و با عنایت به شناخت آنها از سعادت و نیز عمل به آن، مدینه ها را به انواع فاضله و غیرفاضله تقسیم می کند حال آنکه، در کتاب مذکور از مدینه فاضله به عنوان جامعه بی طبقه توحیدی و از مدن غیرفاضله به عنوان انواع جوامع سرمایه داری نام برده شده است.
در مورد انواع مدن غیرفاضله به ترتیب تعابیر زیر به کار رفته است.
1- جامعه دست به دهن( مدینه ضروریه)
2- جامعه سوداگرانه( مدینه نذاله)
3- جامعه سرمایه داری آمریکایی( مدینه خست)
4- جامعه سرمایه داری بازاری( مدینه کرامت)
5- جامعه سرمایه داری از نوع هیتلری سرمایه داری دولتی( مدینه تغلیبیه)
6- جامعه سرمایه داری آزاد- لیبرالیسم (مدینه جماعیه)
7- جامعه سرمایه داری اسلامی(مدینه فاسقه)
8- جامعه مرتد( مدینه مبدله)
9- جامعه گمراه( مدینه ضاله)

منبع: خوشرو، غلامعلی؛ (1372)، شناخت انواع اجتماعات از دیدگاه فارابی و ابن خلدون، تهران: اطلاعات، چاپ دوم 1374.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.