انسان ابن خلدون

باید دانست( خدا ما و ترا رهبری کند) که این جهان را با همه آفریدگانی که در آن هست چنان می بینیم که بر شکلی از ترتیب و استواری و وابستگی علل به معلومات و پیوستگی کائنات و هستی ها به یکدیگر و تبدیل و استحاله بعضی
پنجشنبه، 3 اسفند 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انسان ابن خلدون
انسان ابن خلدون

نویسنده: غلامعلی خوشرو



 

جهان شناسی و جایگاه انسان نزد ابن خلدون

1- جهان شناسی

جهان آفرینش در دستگاه فکری ابن خلدون دارای خصوصیاتی به قرار زیر است:
1- جهان هستی، از حیث وجودی دارای مراتب است.
2- هستی از طریق سلسله علت و معلول به نحو ناگسستنی به هم وابسته است.
3. هستی ها به یکدیگر پیوسته و در هم قابل استحاله و تبدیل اند.
کلام ابن خلدون در این مورد چنین است:
«باید دانست( خدا ما و ترا رهبری کند) که این جهان را با همه آفریدگانی که در آن هست چنان می بینیم که بر شکلی از ترتیب و استواری و وابستگی علل به معلومات و پیوستگی کائنات و هستی ها به یکدیگر و تبدیل و استحاله بعضی از موجودات به برخی دیگر است.»(1)
ابن خلدون مراتب پیوستگی و وابستگی عالم جسمانی محسوس را از طریق ارتباط عناصر به یکدیگر و تبدیل آنها نشان می دهد و چنین می گوید:
« از جهان محسوس جسمانی آغاز می کنیم و نخست عالم عناصر را که به چشم می بینیم مثال می آوریم که چگونه درجه به درجه از زمین بالا می رود و نخست به آب و آنگاه به هوا می رسد و سپس به آتش می پیوندد، چنانکه یکی به دیگری پیوسته است و هر یک از آنها استعداد آن را دارد که به عنصر نزدیکش تبدیل شود یعنی به درجه برین می آید یا به مرحله فرودین فرود آید چنانکه گاهی هم به هم تبدیل می یابند. و عنصربرین لطیف تر از عنصر پیش از آن است تا به عالم افلاک منتهی می شود که آن از همه لطیف تر است و جهان افلاک به صورت طبقات مهم پیوسته است و به شکلی است که حس فقط حرکات آنها را درک می کند.»(2)
کره زمین جزئی از عالم جسمانی محسوس است، به اعتقاد ابن خلدون زمین از لحاظ خصوصیات طبیعی و شدت سرما و گرما به هفت اقلیم تقسیم می شود، اقالیم هفتگانه از نهایت سرما( اقلیم اول- قطب شمال) شروع و تا گرمترین درجه(اقلیم هفتم) ادامه می یابد. بنابراین نواحی مرکزی زمین از اعتدال بیشتری برخوردارند و اقلیم چهارم معتدلترین و از لحاظ عمران مناسب ترین امکانات را داراست، به همین نسبت هر چه از اقلیم چهارم به طرف بالا یا پایین سیر کنیم از اعتدال آن کاسته می شود.
خصوصیات طبیعی و اقلیمی زمین نه تنها ویژگی های جسمانی بشر را تحت تأثیر قرار داده، بلکه نقش مهمی را در تعیین خصوصیات خلقی و فکری انسان به عهده دارد. بنابراین ترقی عمران و تحول زندگی اجتماعی انسان و طی طریق تمدن مستلزم اعتدال اقلیم و سازگاری طبیعت است.(3)
ابن خلدون ترتیب و پیوستگی جهان موالید و موجودات روی زمین را چنین بیان می دارد:
«آنگاه باید بدین جهان موالید در نگریم و ببینیم چگونه به ترتیب نخست از کانها و آنگاه از گیاهان و سپس از جانوران آغاز می شود، آنهم بدین شکل بدیع که به طور کامل درجه به درجه می باشد.»(4)
«چنانکه پایان افق کانها با آغاز افق گیاهان پستی که تخم ندارند پیوسته است وپایان افق گیاهها مانند درخت خرما و تاک با آغاز افق جانوران مانند حلزون و صدف متصل است که بجز قوه لمس در آنها نیروی دیگری یافت نمی شود و معنی پیوستگی و اتصال در این موالید این است که پایان افق هر یک از آنها بسیار مستعد است که در شمار آغاز افق مرحله پس از خود درآید.»(5)
«چنانکه در عناصر مادی بسیط می بینیم و هم در نخل و تاک از آخر افق گیاهان با حلزون و صدف از افق جانوران ملاحظه می کنیم و مانند بوزینه که در آن هوش و ادراکی گرد آمده که با انسان صاحب فکر و اندیشه برابر است و این استعدادی که در دو سوی هر افق جهانها دیده می شود عبارت از معنی اتصال و پیوستگی آنها به یکدیگر است.»(6)
ابن خلدون انسان را کامل ترین نوع در سلسله مراتب حیوانات دانسته و وی را واسطه العقد بین عالم روحانی و جهان موالید قلمداد می کند. انسان از یک طرف به عالم پست و فرودین پیوستگی داشته و از طرف دیگر استعداد اتصال به عالم برین فرشتگان را داراست که به یاری آن می تواند به درک امور غیبی نائل آید.
ابن خلدون در مورد اثبات عالم ارواح و فرشتگان بحث زیادی نکرده وفقط به آثاری که از آن عالم در درون انسان تجلی می کند نظیر رؤیاهای صادقه اشاره می نماید. وی براهین حکما را در این خصوص مورد ایراد قرار داده و اثبات عالم فرشتگان را تنها از طریق ایمان و با توسل به کتب شرع میسر می داند.(7)

2- انسان شناسی

ابن خلدون می گوید: « بشر در عالم حس با جانوران و در عالم عقل با ارواح شریک است.»(8) وی سپس به تحلیل رابطه نفس و بدن می پردازد و بدن و اجزای آن را به منزله ابزار نفس تلقی نموده و آنگاه به نحو تفکر و سیر آن از حواس پنجگانه تا تعقل اشاره کرده و در مورد حرکت نفس به سوی عالم اعلی و پیوستگی به جهان فرشتگان چنین می گوید:
«نفس به سبب آن پیوسته در جنبش است زیرا میلی در نهاد آن است که خود را از پستی قوه و استعداد مخصوص بشریت رهایی بخشد و در تعقل از مرحله قوه به مرحله فعل درآید تا از این راه به عالم روحانی ملا اعلی تشبه جوید و در ادراک خود از ابزار جسمانی یاری بجوید و در نخستین مرتبه روحانیات قرار گیرد. پس نیروی فکر همواره به سوی این مرتبه در حرکت است و بدان متوجه می باشد، و گاهی نیز بکلی از عالم بشریت و روحانیت آن منسلخ می شود و به عالم افق اعلی می پیوندد.»(9)
وی سپس به ذکر مراتب نفس بشری می پردازد و آن را به سه گروه تقسیم می کند:
1- گروهی که از رسیدن به ادراک روحانی ناتوان هستند و حدود ادراکاتشان از مرز مسائل بدیهی و ضروری درنمی گذرد.
2- گروهی که توانایی ارتقاء به عقل روحانی را دارند.
3- گروهی که فطرتاً از همه تعلقات جسمانی و روحانی بشری مجرد هستند و به شهود عالم اعلی نائل می آیند(پیامبران).(10)
حال با توجه به جهان شناسی ابن خلدون و جایگاه انسان بین سایر موجودات می توان گفت که انسان مجموعه ای از نیازها و انگیزه های نباتی و حیوانی است که در اثر اتصال به عالم اعلی و بهره مندی از اندیشه دارای توانایی و استعداد ویژه ای می باشد.
برای تحلیل زندگی اجتماعی انسان باید محدودیت ها، نیازها و توانایی های وی را مورد توجه قرار داد.
انسان بشدت تحت نفوذ اقلیم و محیط طبیعی است. تأثیرات محیط طبیعی در خصوصیات ظاهری و باطنی انسان و همچنین محدودیت هایی که محیط برای انسان از لحاظ امکانات خارجی فراهم می آورد غیرقابل انکار است.
از طرف دیگر احتیاجات حیاتی و امیال انسانی، وی را به سوی تهیه غذا و تأمین حیات سوق می دهد.
اما انسان گذشته از محدودیت ها و احتیاجات از قوه تفکر بهره مند است، انسان به یاری اندیشه به زندگی اجتماعی رهنمون می شود و جهت تأمین نیازهای ضروری و حفظ بقای خود به زندگی اجتماعی روی می آورد. جامعه زمینه بروز و ظهور استعدادهای فطری انسان می گردد و انسان به مدد اندیشه درصدد کشف راهها و ساخت ابزار تأمین معاش برمی آید، و در این راه از انواع دانش ها و صنعت ها بهره می گیرد.
بنابراین انسان از طریق اندیشه به دانش و هنر می رسد و از طریق کار و تلاش به ساخت ابزار روی می آورد و جهت رفع نیازهای ضروری سازماندهی امور و استفاده مناسب از امکانات به زندگی جمعی و تأسیس دولت و حکومت می پردازد.
ابن خلدون در این مورد چنین می گوید:
« انسان از دیگر جانوران به خواصی متمایز است که بدانها اختصاص یافته است، مانند دانش ها و هنرهایی که نتیجه اندیشه اوست و بدان از جانوران دیگر باز شناخته می شود و با اتصاف بدان بر دیگر آفریدگان برتری و بزرگی می یابد، و همچون نیازمندی به فرمانروایی حاکم و رادع و پادشاهی قاهر چه بی داشتن چنین نیرویی ممکن نیست در میان همه جانوران دیگر موجودیت یابد و آنچه درباره زنبور انگبین و ملخ گفته می شود این تمایز انسانی را نقض نمی کند زیرا هر چند این جانوران در این خصوص مشابه انسانند ولی کارهای آنان به روشی الهامی است نه از راه اندیشه و تفکر؛ و دیگر از تمایزات انسان نسبت به جانوران کوشش و کار در راه معاش و تلاش در بدست آوردن راهها و وسایل آن است از آن روز که خداوند انسان را چنان آفریده که در زندگی و بقای خود نیاز به غذا دارد و هم خدا او را به خواستن و جستن آن رهبری فرموده است. چنانکه خدای تعالی فرماید: « هر چه را آفرید خلقتش را به وی بخشید و آنگاه او را راهنمایی کرد.» دیگر از تمایزات انسان عمران یا اجتماع است یعنی با هم سکونت گزیدن و فرود آمدن در شهر یا جایگاه اجتماع چادرنشینان و دهکده ها برای انس گرفتن به جماعات و گروهها و برآوردن نیازمندیهای یکدیگر، چه در طبایع انسان حس تعاون و همکاری برای کسب معاش سرشته شده است.»(11)
بنابراین انسان با توجه به محدودیت های اقلیمی، طبیعی و هم بر حسب نیازهای جسمانی خود بناگزیر به زندگی اجتماعی روی آورده و به نیروی اندیشه و تفکر به کردارهای منظم اجتماعی پرداخته و جهت تنظیم و تنسیق امور به ایجاد تفکر به تشکیلات مختلف اجتماعی اقدام کرده است.
ابن خلدون در این مورد چنین می گوید:
«خداوند انسان را به نیروی اندیشه از کردارها و افعال منظم و مرتب بهره مند ساخته است... هر کاری در میان ایشان دارای نظم و تشکیلاتی است و امکان می یابند تشکیلات منظمی به روشهای گوناگون سیاسی و فلسفی ایجاد کند و به وسیله این گونه تشکیلات از مفاسد و تباهی ها روی برمی گردانند و به مصالح و امور شایسته می گرایند و از زشتی به نیکی متمایل می شوند.»(12)

3- انسان و اجتماع

ابن خلدون در مورد تأثیر زندگانی اجتماعی بر فرد و اثرپذیری فرد از روابط اجتماعی تأکید بسیار می نماید. وی عاداتی را که انسان در محیط اجتماعی کسب می کند معادل طبیعت و سرشت فرد قلمداد نموده و به آن اصطلاحاً طبیعت ثانوی می گوید؛ به عقیده او فرد در اجتماع زاده و پرورده می شود و مطابق الگوهای ارزشی همان جامعه رشد یافته و متناسب با هنجارهای رفتاری آن عمل می کند تا آنجا که این عادات جانشین سرشت و طبیعت اولیه وی می گردد.
ابن خلدون در این خصوص چنین می گوید:
« اصل قضیه این است که انسان ساخته و فرزند عادات و مأنوسات خود می باشد نه فرزند طبیعت و مزاج خویش و به هر چه در آداب و رسوم مختلف انس گیرد تا آنکه خوی و ملکه و عادات او شود، سرانجام همان چیز جانشین طبیعت و سرشت او می شود و اگر این وضع را در مردم مورد دقت قرار دهیم نمونه های صحیح و بسیاری از آن خواهیم یافت.»(13)
«ولی چیزی که هست عادات و رسوم بر طبایع آدمی غلبه می کند و در حقیقت انسان فرزند عادات خویش می باشد نه فرزند خاندان و نسبش.»(14)
بنابراین انسان علاوه بر سرشت فطری خود تحت تأثیر محیط اجتماعی و فرهنگی قرار دارد و رفتارش مطابق هنجارها و عادات جامعه خویش شکل می گیرد؛ دیدگاه ابن خلدون در مورد تأثیر اجتماع در رفتارها و خصوصیات افراد به وی ویژگی خاصی در میان متفکران اجتماعی مسلمان بخشیده است.

پی نوشت ها :

1. مقدمه، ص 176.
2. همان.
3. رجوع شود به: مقدمه دوم، سوم، چهارم و پنجم از باب نخستین کتاب مقدمه، ص 167-81.
4. مقدمه، ص 176.
5. مقدمه، ص 177.
6. مقدمه، ص 870.
7. رجوع شود به: مقدمه، باب ششم، فصل «در دانش های بشر و دانش های فرشتگان».
8. مقدمه، ص 868.
9. مقدمه، ص 179.
10. رجوع شود به: مقدمه ششم از باب نخستین کتاب مقدمه
11. مقدمه، ص 75.
12. مقدمه، ص 864.
13. مقدمه، ص 236.
14. مقدمه، ص 760.

منبع: خوشرو، غلامعلی؛ (1372)، شناخت انواع اجتماعات از دیدگاه فارابی و ابن خلدون، تهران: اطلاعات، چاپ دوم 1374.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
پاسخ به شبهات و سوالات واقعه ی شهادت خادم الرضا، رئیس جمهور شهید
پاسخ به شبهات و سوالات واقعه ی شهادت خادم الرضا، رئیس جمهور شهید
روایت خبرنگار صداوسیما از تماس تلفنی با آیت‌الله آل هاشم پس از حادثه بالگرد
play_arrow
روایت خبرنگار صداوسیما از تماس تلفنی با آیت‌الله آل هاشم پس از حادثه بالگرد
روضه‌خوانی مهدی رسولی در مراسم تشییع شهدای خدمت در تبریز
play_arrow
روضه‌خوانی مهدی رسولی در مراسم تشییع شهدای خدمت در تبریز
طنین فریاد "لبیک یا خامنه‌ای" در تشییع شهدای خدمت
play_arrow
طنین فریاد "لبیک یا خامنه‌ای" در تشییع شهدای خدمت
رئیس جمهور شهید در آخرین جلسه هیئت دولت چه گفت؟
play_arrow
رئیس جمهور شهید در آخرین جلسه هیئت دولت چه گفت؟
تصاویر دلجویی رئیس پلیس تهران از خانواده شهدای پلیس نارمک
play_arrow
تصاویر دلجویی رئیس پلیس تهران از خانواده شهدای پلیس نارمک
حضور رئیس قوه قضائیه در منزل شهید امیرعبداللهیان
play_arrow
حضور رئیس قوه قضائیه در منزل شهید امیرعبداللهیان
رئیس جمهور از آخرین سفر استانی خود به تهران باز می گردد
play_arrow
رئیس جمهور از آخرین سفر استانی خود به تهران باز می گردد
اجتماع ورزشکاران در سوگ رئیس‌جمهور شهید و همراهان
play_arrow
اجتماع ورزشکاران در سوگ رئیس‌جمهور شهید و همراهان
مصاحبه کمتر دیده شده از شهید ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۷۲
play_arrow
مصاحبه کمتر دیده شده از شهید ابراهیم رئیسی در سال ۱۳۷۲
جزئیات تازه از زمان کشف مختصات دقیق محل حادثه بالگرد حامل رئیسی؛ ساعت چند؟
play_arrow
جزئیات تازه از زمان کشف مختصات دقیق محل حادثه بالگرد حامل رئیسی؛ ساعت چند؟
تصاویر منتشر نشده از حضور شهید آیت‌الله آل‌هاشم در یگان‌های ارتش
play_arrow
تصاویر منتشر نشده از حضور شهید آیت‌الله آل‌هاشم در یگان‌های ارتش
نماهنگ | خادم الرضا علیه‌السلام
play_arrow
نماهنگ | خادم الرضا علیه‌السلام
گزیده‌ای از سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین آل هاشم در دیدار ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ مردم تبریز با رهبر انقلاب
play_arrow
گزیده‌ای از سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین آل هاشم در دیدار ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ مردم تبریز با رهبر انقلاب
قرارگیری پیکر رئیس جمهور و همراهان داخل تریلی مخصوص در مراسم تشییع و بدرقه
play_arrow
قرارگیری پیکر رئیس جمهور و همراهان داخل تریلی مخصوص در مراسم تشییع و بدرقه