معرفی کتاب های تاریخی دوره ی سلطنت دهلی

ورود اسلام به شبه قاره افزون بر آن تغییرات اجتماعی و سیاسی مهمی به دنبال داشت، موجب تحولات عمیق فرهنگی نیز شد. یکی از مهم ترین جلوه های این تحولات، ایجاد سنت تاریخ نگاری پس از ظهور دولت ها و سلسله های
شنبه، 7 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
معرفی کتاب های تاریخی دوره ی سلطنت دهلی
معرفی کتاب های تاریخی دوره ی سلطنت دهلی

نویسنده: رقیه روشن




 

ورود اسلام به شبه قاره افزون بر آن تغییرات اجتماعی و سیاسی مهمی به دنبال داشت، موجب تحولات عمیق فرهنگی نیز شد. یکی از مهم ترین جلوه های این تحولات، ایجاد سنت تاریخ نگاری پس از ظهور دولت ها و سلسله های حکومتی مسلمان در این سرزمین بود. در واقع، با استقرار اسلام در شمال غربی هند، تألیفات تاریخی به عنوان شاخه ای از ادبیات در شبه قاره به سوی پیشرفت گام برداشت. بنابراین تاریخ نگاری در شبه قاره ی هند به نسبت دیگر سرزمین های اسلامی دیرتر شروع شد. وجه غالب در تاریخ نگاری هند اسلامی، سیطره ی زبان فارسی و دیدگاه های تاریخ نگارانه ی ایرانی بر آن است. بنابراین می توان ادعا کرد که شروع تاریخ نگاری در شبه قاره ی هند به نسبت دیگر سرزمین های اسلامی دیرتر شروع شد. وجه غالب در تاریخ نگاری هند اسلامی، سیطره ی زبان فارسی و دیدگاه های تاریخ نگارانه ی ایرانی بر آن است. بنابراین می توان ادعا کرد که شروع تاریخ نگاری در شبه قاره ی هند متأثر از تاریخ نگاری ایرانی و به زبان فارسی بوده است. تواریخ فارسی دوره ی حاکمیت سلاطین دهلی، از منابع اصلی تاریخ هند دوره ی میانه به حساب می آیند. از این رو، برای آشنایی با تاریخ این دوره ضروری است تا قبل از هر پژوهشی، منابع تاریخی این دوره مورد شناسایی و بررسی قرار گیرند.
تاج المآثر کتابی است تاریخی به فارسی، نوشته ی صدرالدین حسن بن محمد نظامی نیشابوری (م ح 614 ق)، مشتمل بر تاریخ پادشاهان دهلی از سال 587 ق تا سال 614 ق. مؤلف در اواخر قرن ششم هجری خراسان را به دلیل بی نظمی و ناامنی، ترک کرد و رهسپار هند شد و در آن سرزمین با حمایت وزیر مشغول نوشتن اولین اثر در تاریخ سلاطین دهلی شد (نظامی 1387: 37).
اگر چه در هیچ جای کتاب اشاره ای به نام تاج المأثر نشده، ولی از همان ابتدا، این کتاب به نام دیگری غیر از آن مشهور نبوده است. صدرالدین کتاب خود را در دهلی در 602 ق به دستور قطب الدین آیبک (602- 607 ق) (همان: 68) در شرح وقایع دوران سه تن از پادشاهان، به نثری آمیخته با نظم شروع کرد و در 614 ق آن را به پایان رساند. از آن جا که مؤلف نگارش کتاب خود را پس از مرگ آیبک، به دستور ایلتتمش ادامه می دهد، ذکری از آرامشاه پسر قطب الدین نمی کند (Bhagwat Saroop 1998) کتاب شامل یک مقدمه و متن اصلی است که فصل بندی نشده، ولی مطالب با عنوان های مشخص از هم جدا می شوند. در مقدمه، اطلاعات خوبی از خود و وضع نابسامان خراسان آن روزگار می دهد. متن اصلی از فتح اجمیر در 587 ق توسط سلطان شهاب الدین غوری آغاز می شود و تا 614 ق ادامه دارد. در این قسمت مؤلف به موضوعاتی چون فتوحات معزالدین محمد غوری، سرکوبی باطنیان و گسترش اسلام در شمال هند، سلطنت قطب الدین آیبک و ایلتتمش ( 607- 633ق)، شکست سپاه غزنه و کشته شدن تاج الدین یلدوز به دست ایلتتمش در 612 ق خبر می دهد. نثر کتاب مصنوع و متکلف و پر از استعارات و تشبیهات و اشعار عربی و فارسی است. به دلیل پراکندگی و نیز اطناب، رشته ی کلام از دست می رود، به طوری که به سختی می توان از آن استفاده ی تاریخی برد. شاید به همین دلیل است که تاکنون متن کامل کتاب به چاپ نرسیده است. برخی بر این عقیده اند که نظامی سعی کرده تا اثری مانند کلیله و دمنه خلق کند، ولی در این راه موفق نشده است (بهار 1384: 109). با این حال، از جهت این که مجموعه ای از اشعار فارسی و عربی استادان فن و سخنوران ادب قبل از قرن ششم هجری را جمع آوری کرده و برخی از شخصیت های تاریخ میانه ی هند را به طور کامل شرح داده، بسیار حائز اهمیت است. به رغم تمام مشکلاتی که خواندن تاج المآثر دارد، می توان اطلاعات مفیدی از مسائل و موضوعات سیاسی - نظامی، اجتماعی- فرهنگی و هنری را از لابه لای توصیفات دقیق و مفصل مؤلف از لشکرکشی ها و میادین جنگ و مجالس بزم به دست آورد. عباسقلی سپهر در 1314 ش به دستور مظفرالدین شاه قاجار تاج المآثر را خلاصه کرد که ضمن مجموعه ای با عنوان «مختصر مظفری» در کتابخانه های مجلس و ملی موجود است. ترجمه ی انگلیسی تاج المآثر توسط بهگوت سروپ در 1998 م در دهلی به چاپ رسید. نسخه های متعددی از تاج المآثر در کتابخانه های ایران و جهان چون؛ کتابخانه ی عمومی سالتیکوف، موزه ی بریتانیایی و کتابخانه ی آستان قدس وجود دارد. قدیمی ترین نسخه ی آن متعلق به کتابخانه ی فیض الله افندی است که میکروفیلم آن در کتابخانه ی مرکزی دانشگاه تهران موجود است ( تهرانی 1355 ق: 7/ 216 ؛ کاستیکو 1375: 22؛ انوشه 1375 : 4/ 621؛ Bhagwat Saroop؛ انوار 1352 : 3/ 89).
طبقات ناصری از معروف ترین و مهم ترین کتب تواریخ عمومی اسلام و تاریخ اختصاصی هند اسلامی - از زمان حملات غزنویان تا سلطنت ناصر الدین محمود - است که ابوعمر منهاج الدین عثمان بن سراج الدین محمد جوزجانی ( 589 - 658 ق)، معروف به منهاج سراج به فارسی به رشته ی تحریر در آورده است. منهاج سراج از علمای معروف جوزجان، دوران کودکی و جوانی اش را در فیروز کوه و در حرم سپری کرد. مشاغل مهمی را در دربار به عهده گرفت. وی تا آخر عمر با حرمت در مقام قاضی القضاتی می زیست (منهاج سراج 1342: 1/ 252، 497). منهاج سراج زمانی که در دیوان مظالم دهلی به حل و فصل امور می پرداخت، کتابی با عنوان تاریخ مجدول به دستش رسید که پس از مطالعه ی آن متوجه شد، کاستی هایی دارد. بنابراین در تکمیل این اثر تصمیم گرفت کتابی بنویسد که تاریخ تمامی ملوک و سلاطین اسلام، از ابتدا تا زمان خودش را در بر بگیرد. مؤلف، این اثر ارزشمند را در 655 ق شروع کرد و در 658 ق به پایان رساند و به نام ناصرالدین محمود شاه بن ایلتتمش ( 644- 664 ق)، طبقات ناصری نامید ( همان 1/ 1، 8). طبقات ناصری، شامل بیست و سه فصل در دو بخش تاریخ عمومی و تاریخ اختصاصی هند اسلامی است که نویسنده از هر فصل با عنوان طبقه یاد می کند. مؤلف تاریخ عمومی را در نوزده فصل، از حضرت آدمی شروع و به سلاطین غور ختم می کند. از طبقه ی بیستم به سلاطین دهلی و حاکمانشان می پردازد. طبقه ی بیست و سوم اختصاص به حمله ی مغول و اوضاع و احوال ممالک اسلامی به هنگام تهاجم مغولان دارد. طبقات ناصری به لحاظ روانی و ثبت وقایع تاریخی و مشاهدات خود مؤلف بی نظیر است. مؤلف، هم به منابع غنی خزانه دسترسی داشته و هم شخصاً مشاهده گر اوضاع و احوال مملکت و سلطنت بود و از خروج مغولان و حملات آن ها به سرزمین های شرقی، یا به مشاهده ی خود و یا به روایت افراد آگاه و معتبر، گزارش می دهد. وی منابع و مآخذ خود را در ابتدای هر فصل به صورت سند ذکر می کند. منهاج سراج فردی محتاط و مداح بود و در مقابل ثنا و ستایش خواستار انعام است ( همان : 2/ 91، 89). به دلیل وابستگی اش به دربار، در ضبط برخی وقایع از گروهی جانبداری می کند و از ثبت حقایق چشم پوشی می نماید؛ چنان که از مرگ تاج الدین یلدوز چیزی نمی گوید (همان: 1/ 445). اهمیت کتاب در این است که یکی از منابع اصلی تاریخ اوایل سلطنت دهلی و اوایل حمله ای مغول به ایران است و به لحاظ تاریخ تشکیلات و استفاده ی مؤلف از منابعی که اکنون موجود نیست، با ارزش است. با وجود تمام این مزایا، این اثر کاستی هایی نیز دارد؛ افتادگی هایی در گزارش تاریخ دارد(Bazmee Ansari 1991: 609; Elliot 1966: 2/264- 265)، و یک موضوع در چندین جای کتاب تکرار می شود و به مرجع برخی از اشعار هم اشاره ای نشده است. طبقات ناصری را راورتی در 1881 م به انگلیسی ترجمه کرد. هم چنین منتخبانی از این کتاب در 1939 و 1941 م به روسی ترجمه شد( استوری 1362: 448). نخستین بار بخش هایی از کتاب در 1863 م در کلکته چاپ سنگی شد (تهرانی 15/ 152؛ استوری: 447). عبدالحی حبیبی نیز این کتاب را در 1328 ش / 1949 م و 1342 - 3445؛ یار شاطر 1304: 2/ 2251؛ نوشاهی 1365 : 1/ 921 ؛ استوری 1362 : 447). طبقه ی بیست و سوم آن جداگانه با عنوان «سیاسه الامصار فی تجزیه الاعصار» در تاریخ مغول در بمبئی در 1890 م به چاپ رسید (استوری: 448). نسخه های خطی زیادی از طبقات ناصری در کتابخانه های مختلف جهان وجود دارد ( کاستیکو: 119؛ اکیموشکن 1375 : 295؛ منزوی 1348: 5/ 4183).
تاریخ فیروزشاهی کتابی است به فارسی در ذکر حوادث دوران سلاطین دهلی از جلوس غیاث الدین بلبن در 662 ق تا ششمین سال سلطنت جلال الدین فیروزشاه ( 758 ق) که توسط ضیاء الدین بن مؤید الملک رجب برنی به رشته ی تحریر درآمده است. ضیاء برنی ( 684- 758 ق)، مورخ مشهور ملقب به بیهقی هند ( نفیسی 1344 : 1/ 185)، از خانواده ای اشرافی بود که در خدمت سلاطین دهلی دارای مقام و مناصب مهمی بودند ( برنی 1957 : 87). برنی به همراه امیرخسرو از مریدان نظام الدین اولیا و از ندیمان خاص محمد بن تغلق( 725- 752 ق) بود و سلطان اغلب با او مشورت می کرد. وی در دربار سلطان محمد از موقعیت مناسبی برخوردار بود. اما با مرگ سلطان، در پی یک اشتباه اعتبارش را از دست داد ( میرخرد 1398 ق: 313) و سرانجام در تنهایی و فقر درحاشیه ی دهلی جان سپرد ( Elliot 1871: 3/96). تاریخ فیروزشاهی از مآخذ بسیار مهم تاریخ سلاطین دهلی به شمار می رود که برنی آن را در ادامه ی طبقات ناصری، به عنوان ذیلی بر کتاب منهاج سراج تدوین کرده است (برنی: 468). این کتاب، اثر کاملاً مستندی از عصر خلجی ها و اوایل دوره ی تغلقی ها است که در آن به سرگذشت نه حاکم دهلی از بلبن تا فیروز شاه تغلق پرداخته است. مؤلف اطلاعات خود را یا بر پایه ی گزارش افراد مؤثق و یا مشاهدات خود، جمع آوری کرده است. گذشته از وقایع دوران محمد بن تغلق، که برنی به خاطر برخی ملاحظات شجاعت گفتن حقیقت را نداشته، در بقیه ی موارد صادق است ( Rapson 1922: 3/95). برخی به استناد همین ملاحظات وی را مورخ عادلی نمی دانند. ( Elliot 1871: 3/95). ولی به گفته ی بعضی، برنی بهتر از منهاج و عصامی و حتی ابن بطوطه عمل کرده است ( Mohilbbul Hasan 1982: 37-38). ضعف برنی در این است که به خاطر کهولت سن، اغلب، ترتیب تاریخ وقایع را فراموش می کند. با این حال هر چه به خاطرش می آمده همه را ثبت کرده است. وارث علی شاه شاه جهان آبادی تاریخ برنی را به اردو و جیمز دوسن به انگلیسی ترجمه کردند ( نوشاهی 1367 : ش 14/ 95؛ استوری 1362: 507 -508). تاریخ فیروزشاهی برنی نخستین بار در 1891 م به کوشش مولوی ولایت حسین در کلکته به چاپ رسید ( یار شاطر 1304: 1/ 735؛ مشار 1337: 1/ 1117). نسخه های متعددی از تاریخ برنی در کتابخانه های هند و پاکستان و ازبکستان وجود دارد که در میان آن ها موزه ی بریتانیا بیش ترین نسخه از این کتاب را نگهداری می کند ( منزوی 1348، 5/ 4613؛ حسینی: 3/ 220؛ موجانی 1378 : 1/ 34).

تألیفات تاریخی امیر خسرو دهلوی

امیر ناصرالدین ابوالحسن خسرو بن امیر سیف الدین محمود دهلوی (651- 725 ق)، معروف به طوطی هند ( دولتشاه سمرقندی: 238)، در مثنوی های تاریخی خود، وقایع تاریخی و اموری را که پیرامون او می گذشت کاملاً دقیق به تصویر کشیده است. زیبایی این سبک، در این است که به وقایع تاریخ قبل از خود اعتنایی نمی کند. وی مثنوی های تاریخی اش را ابتدا با سرودن قصیده ای که در آن به مدح و ثنای حامیان خویش پرداخته است، آغاز می کند.
قرآن السعدین مثنوی ای است عرفانی به روش مخزن الاسرار نظامی (صفا 1371: 3/ 780) به فارسی، در شرح مناسبات و مراسلات معزالدین کیقباد و پدرش بغراخان که در 688 ق به دستور معزالدین کیقیاد تصنیف شد ( قران السعدین: 321، 329). سبک این شعر، هم چون دیگر کارهای امیر خسرو، پر از اغراق و توصیفات و استعارات ادبی است. با این حال، واقعیات تاریخی را با دقت و به شیوه ای روان و شیرین بیان کرده است. قرآن السعدین به لحاظ تاریخ سیاسی، اجتماعی و هنری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در پایان هر بخش یک غزل آورده که احساسات شاعر را بیان می کند. شماری از نویسندگان سعی کردند قرآن السعدین را شرح کنند ( منزوی 1314/2:1374؛ استوری 501:1362). نخستین چاپ آن نیز در 1259 ق در لکهنو صورت گرفت ( نوشاهی 1365: 1/ 659).
مفتاح الفتوح منظومه ای است مربوط به سال اول جلوس سلطان جلال الدین فیروزشاه ( 389- 695 ق)، که پیروزی سلطان را در 690 ق به تصویر کشیده است. این منظومه به نام های تاج الفتوح، فتح نامه و فتح الفتوح نیز مشهور است. ( منزوی 1348، 4/ 3013؛ استواری : 501؛ تهرانی 1355 ق: 338/9). مؤلف با تصنیف این منظومه خواسته از سلطان به خاطر بخشش هایش، تشکر کند. امیرخسرو مطالب آن را در یازده گفتار تنظیم کرده که می توان از آن اطلاعات مفیدی راجع به امرا و ملوک و نیز علم نجوم به دست آورد. مفتاح الفتوح امیر خسرو در دیوان غره الکمال او به چاپ رسید (تهرانی 21/ 338؛ منزوی 1374: 2/ 1346).
خزاین الفتوح از آثار منثور امیرخسرو به فارسی در تاریخ سلطان علاء الدین محمد خلجی ( 695 - 716 ق) از آغاز پادشاهی او تا سال 711 ق است. چون این اثر را به علاء الدین تقدیم کرد به تاریخ علایی نیز شهرت دارد. مؤلف تألیف این کتاب را در 709 ق شروع کرد و در 711 ق به پایان رساند ( خزاین الفتوح : 1، 7، 9). کلام امیر خسرو در خزاین الفتوح کمی سخت می شود و خواندن کتابش بدون دقت و تمرکز حواس مشکل است؛ علتش آن است که امیر خسرو سعی می کند به تقلید تاج المآثر، از اشعار عربی و فارسی و آیات قرآنی استفاده کند ( نفیسی 1344: 1/ 171). با این حال، در گزارش خود از جنگ های علاءالدین به تاریخ دقیق آن و موضوعات مختلف طبیعی، اجتماعی، سیاسی، عمرانی، اقتصادی و جغرافیایی اشاره می کند. خزائن الفتوح نخستین بار به کوشش سید معین الحق در علیگره در 1927 م به چاپ رسید و بار دوم نیز در 1953 م به تصحیح و تحشیه ی محمد وحید میرزا با مقدمه ی انگلیسی در کلکته چاپ شد (نوشاهی 1365: 1/ 914).
دول رانی خضرخان منظومه ای است ادبی - تاریخی درباره ی عشق میان خضرخان پسر علاء الدین خلجی و معشوقه ی او دیول دی. امیرخسرو ابتدا این داستان را به نثر فارسی نوشت و سپس به دستور خود سلطان آن را در 715 ق به نظم در آورد. این منظومه را عشقیه نیز می نامند ( صفا 1371: 3/ 781). تقسیمات این نسخه بر حسب موضوعات داستانی از آغاز زندگی دول رانی و خضرخان تا پایان آن است که در ضمن آن، به وقایع تاریخی و اجتماعی و ادبی شبه قاره ی هند نیز اشاره می کند. متن فارسی آن در 1336 ش با پیشگفتار و حواشی به زبان اردو در بمبئی چاپ شد ( تهرانی 1355 ق: 8/ 280 ؛ مشار 1337: 70).
نه سپهر مثنوی است تاریخی در رویدادهای زمان قطب الدین مبارک شاه خلجی ( 720- 725 ق) مشتمل بر نه باب که امیرخسرو آن را در 718 ق به دستور سلطان به فارسی سروده است. این مثنوی سلطان نامه نیز خوانده شده است ( نه سپهر: 456). کتاب نه فصل یا سپهر دارد که از فصل های آن به خصوص از فصل سوم، می توان به جامعه ی هند به لحاظ دینی و اجتماعی و عمرانی پی برد. نُه سپهر به کوشش وحید میرزا در 1948 م / 1328 ش با مقدمه و حواشی انگلیسی در کلکته به چاپ رسید ( تهرانی 1355 ق: 12/ 218؛ یار شاطر 1304 : 1/ 2017؛ مشار 1337: 3/ 3359 ؛ منزوی 1361 : 4/ 2062).
تغلق نامه منظومه ای حماسی است از امیرخسرو به فارسی در گزارش رویدادهای سلطان غیاث الدین تغلق شاه ( 720- 725 ق). این منظومه داستانی ساده دارد که در آخرین سال های حیات امیرخسرو سروده شد. امیرخسرو نظم تغلق نامه را قبل از به سلطنت رسیدن تغلق شاه شروع می کند و در آن از وقایع و موضوعاتی چون؛ چگونگی نفوذ و سلطه ی حسن بر دستگاه سلطنت، سرانجام فرزندان سلطان قطب الدین مبارک شاه، نامه های غیاث الدین تغلق شاه به امرا و فرماندهان و جنگ های او با سپاه دهلی، و آداب و رسوم و عقاید و وضع اقتصادی مردم آن زمان گزارش می دهد. تغلق نامه را حیاتی کاشی به دستور جهانگیر ( 1014- 1037 ق) تکمیل کرد ( تغلق نامه: 17- 19). تغلق نامه به تصحیح سید ابوالحسن سید هاشمی فریدآبادی در 1933 م / 1352 ق در حیدر آباد دکن به چاپ رسید.
نسخه های خطی با ارزشی از منظومه های تاریخی امیرخسرو در کتابخانه های ایران و جهان موجود است ( منزوی 1361 : 4/ 2728، 2815، 2816 ؛ افشار: 294؛ تسبیحی 1396 ق: 3/ 175؛ کاستیکو 1375 : 64 ؛ آکیموشکین 1375 : 142؛ موجانی 1378: 1/ 200).
فتوح السلاطین منظومه ای است تاریخی به فارسی، تألیف عبدالملک عصامی ( 711-751 ق)، در تاریخ سلاطین دهلی. خواجه عبدالملک عصامی ( Ethe 1903: 1/559)، در سال 711 ق متولد شد. درگذشت او پس از سال 751 ق اتفاق افتاده است. از زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست. همین قدر می دانیم که در 726 ق به اجبار سلطان محمد تغلق به دولت آباد رفت (عصامی: 446- 448) و به دربار سلطان علاء الدین حسن بهمنی ( 748- 759 ق) راه یافت و پس از نوشتن کتابش از آن جا به مکه کوچ کرد (همان: 21). عصامی برای این که یادگاری از خود به جا گذارد. به دستور سلطان علاء الدین حسن بهمنی در 750 ق نظم فتوح السلاطین را شروع کرد و در 751 ق به پایان رساند ( همان: 616، 618). در پایان نیز کتاب را به سلطان تقدیم نمود. مصنف علاوه بر فتوح السلاطین، از آن با عنوان شاهنامه هند نیز یاد کرده است. عصامی وقایع را بر حسب ترتیب زمانی و به تقلید شاهنامه ی فردوسی به زبانی ساده بیان می کند. موضوع این منظومه، فتوحات سلاطین اسلامی در هند و تشکیل دولت های اسلامی تا زمان خود نویسنده است. عصامی کار خود را از ولایت سلطان محمود غزنوی آغاز می کند و تا محمد بن تغلق شاه ( 725-752 ق) به تفصیل تمام ادامه می دهد. اهمیت کتاب در این است که عصامی در دولت آباد، به دور از سلطان محمد تغلق، ساکن بوده و تمامی حقایق را در مورد او بیان می کند و هم چون برنی ترس جان ندارد. هم چنین حاضر و ناظر وقایع دولت آباد و ابتدای کار شاهان دکن است. نسخه هایی از این کتاب در کتابخانه ی ایندیا آفیس و حیدرآباد موجود است که در وضع بدی قرار دارند ( Ethe: 1/560). فتوح السلاطین به تصحیح سید یوشع حیدرآبادی در 1937 م / 1355 ق به چاپ رسید ( یار شاطر 2392/2:1304 مشار 3653/3:1337 ؛ منزوی 1309/2:1374).
سیرت فیروزشاهی کتابی است تاریخی به فارسی از مؤلفی ناشناخته، که به تاریخ پادشاهی فیروزشاه تغلق ( 752-790 ق) اختصاص دارد و به نام او نیز، سیرت فیروزشاهی نامیده می شود ( سیرت فیروز شاهی: 1). مؤلف، کتاب خود را به صورت خاطرات روزانه بیان می کند که در 772 ق آن را به پایان رسانده است ( همان: 355). وی اطلاعاتی را که از فیروز شاه می دهد در چهار باب تنظیم می کند. در این ابواب می توان اطلاعات بسیار مفیدی از وضع اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و فرقه ها و آداب و رسوم مردم هند به دست آورد. هم چنین این کتاب منبع بسیار مهمی درباره ی آغاز کار بهمنیان است. وجود لغات عربی و استفاده ی زیاد از استعارات و تشبیهات و مترادفات، اندکی متن را سخت و خواندن را مشکل کرده است. گویی خواسته به شیوه ی تاج المآثر یک متن ادبی ارائه دهد، اما پراکندگی و سختی مطالب تاج المآثر را ندارد. یک نسخه از سیرت فیروزشاهی در کتابخانه ی بانگیپور هند موجود است که در 1002 ق از آن نسخه برداری شد. نسخه ی خدابخش نیز در پتنه در 1999 م به چاپ رسید ( منزوی 1348 : 4664).
تاریخ فیروز شاهی کتابی است فارسی، تألیف شمس سراج عفیف که منحصراً به تاریخ سیاسی و اداری فیروزشاه تغلق ( 752- 792 ق) پرداخته است. شمس الدین بن سراج الدین بن عفیف الدین، از نویسندگان فارسی هند، در دربار جلال الدین فیروز شاه تغلق ( 752- 790ق ) می زیست. وی همواره در مهمانی ها و شکارهای درباری شرکت می کرد. شمس سراج ادامه ی کار برنی را وظیفه ی خود می دانست؛ بنابراین تاریخ دوران فیروزشاه را در نود مقدمه، به همان ترتیبی که برنی برای کتاب خود در نظر گرفته بود، اجرا کرد. وی تاریخ خود را در 801 ق به پایان رساند. هر چند هدف عفیف از تألیف، ثبت وقایع دوران فیروزشاه است، اما یکی از انگیزه های خود را ارادتی می دانست که به صوفیان شهر هانسی داشته است ( عفیف: 5، 134). اگر چه عفیف به برنی بر اساس وقایع است، در حالی که عفیف توجه خاصی به شخصیت ها دارد و سلطان محور حوادث تاریخی قرار می گیرد. همین تقسیم بندی ها، تاریخ فیروزشاهی عفیف را از اشتباهات ناشی از تکرار مصون داشته و باعث پیشرفت تاریخ نگاری شده است (Elliot 1871:3/270). عفیف در ضبط حوادث تاریخی به تاریخ گذاری دقیق توجهی ندارد و بیش ترین توجه عفیف به خوبی های فیروزشاه است. تا معایب وی؛ زیرا فیروزشاه را از اولیاء الله می داند ( عصامی: 8، 82). از این رو می توان تاریخ فیروزشاهی را به نوعی «مناقب فیروز شاهی» نامید. عفیف در اثر خود سعی کرده تا تلفیقی از دیدگاه جوزجانی و برنی ارائه دهد ( Elliot 1871: 3/270). مؤلف در ضمن وقایع سیاسی، به ضبط مسائل اقتصادی نیز توجه داشته است. هر چند که انعکاس وقایع اجتماعی و اعتقادات مذهبی نیز در اثرش هویداست. از آن جا که عفیف بیش از دو سوم سلطنت فیروزشاه را دیده و درک کرده، اطلاعات تاریخی او قابل اعتماد است. تاریخ فیروزشاهی را فداعلی طالب به اردو و جیمز دوسن به انگلیسی ترجمه کرده اند. الیوت نیز خلاصه ای از آن را از ترجمه و چاپ کرد. اصل کتاب در 1891 م به تصحیح مولوی ولایت حسین در کلکته به چاپ رسید. نسخه های خطی تاریخ فیروزشاهی در کتابخانه ی همیلتون، کتابخانه ی نواب، کتابخانه ی وزارت کشور هند و موزه ی بریتانیا موجود است ( نوشاهی 1365: 1/ 907؛ منزوی 1374: 5/ 1997 ؛ Elliot 1871:3/270).
فتوحات فیروز شاهی کتابی است تاریخی در شرح لشکرکشی های سلطان فیروزشاه تغلق ( 790-752 ق)، که خود آن را به فارسی تألیف کرده است. فیروزشاه تغلق(711-790 ق) پس از مرگ سلطان محمد ( د 75 ق) به درخواست و اصرار علما و بزرگان دولت، تخت پادشاهی دهلی را پذیرفت و با تمام تلاش به سرو سامان دادن اوضاع پریشان مملکت مشغول شد ( برنی: 532). فیروزشاه بر خود واجب می دانست اقداماتی که مسبب اصلی آن خداوند بوده را ثبت کند ( فیروزشاه تغلق: 7). بنابراین به زبانی ساده و به دور از هرگونه دشواری، کارهای عمومی، عمرانی، اداری و تشکیلاتی خود را شرح می دهد. از این کتاب می توان اطلاعات خوبی راجع به فرقه های مذهبی، وضع اجتماعی جامعه به خصوص زنان و شخصیت خود سلطان و طرح هایش به دست آورد. فتوحات فیروزشاه را محمد عبدالله و محمد اسلم، هر یک جداگانه، به اردو ترجمه کردند. این کتاب به همراه ترجمه اردوی آن به کوشش احمد الدین مارهوی و مقدمه ی محمد عبدالله چغتائی در لاهور در 1371 ق / 1952 م به چاپ رسید( منزوی 1374: 2/ 1309؛ نوشاهی 1365 : 1/ 927).
تاریخ مبارکشاهی کتابی است به فارسی در تاریخ سلاطین دهلی از زمان محمد بن سام غوری ( 599-558 ق) تا فرمانروایی معزالدین ابوالفتح مبارک شاه ( 838 -824 ق) از سادات دهلی، نوشته ی یحیی بن احمد بن عبدالله سرهندی ( د 838 به بعد). یحیی از درباریانی است که همیشه در لشکرکشی های سلاطین سادات حضور داشت. از سال تولد وی مدرکی در دست نیست. همین قدر می دانیم که تا زمان سلطان محمدشاه، پسر سلطان ابوالفتح مبارکشاه در قید حیات بود و با عزت و احترام می زیست. مرگش هم به احتمال قوی به بعد از 838 ق برمی گردد؛ زیرا مطالب کتاب تا این تاریخ را نشان می دهد ( سرهندی: 243). مؤلف برای این که همیشه در دربار حضور داشته باشد و بتواند پیش کش لایقی به سلطان بدهد، تصمیم به نگارش تاریخ سادات دهلی می گیرد ( همان: 3). وی این کار را در 824 ق شروع کرد و تا 838 ق به پایان رساند ( همان: 243). از آن جا که مؤلف کتاب را برای سلطان مبارک شاه ( 837- 824 ق) نوشت و به او هم تقدیم کرد، نام تاریخ مبارک شاهی را برای کتاب خود برگزید(همان: 4). این کتاب برای تاریخ سلاطین دهلی از فیروزشاه سوم ( 790- 752 ق) به بعد و به ویژه در تاریخ سادات دهلی، منبع دست اول و با ارزشی است. مطالب تاریخ مبارک شاهی را برای کتاب خود برگزید (همان: 4). این کتاب برای تاریخ سلاطین دهلی از فیروز شاه سوم (790- 752 ق) به بعد و به ویژه در تاریخ سادات دهلی، از فیروزشاه سوم ( 790 - 752 ق) به بعد و به ویژه در تاریخ سادات دهلی، منبع دست اول و با ارزشی است. مطالب تاریخ مبارک شاهی با ذکر سلطان محمد غوری آغاز می شود و دودمان های حاکم بر دهلی تا به تخت نشستن سلطان محمد چهارم ( 847- 838 ق)، را در بر می گیرد. از این کتاب می توان اطلاعات مفیدی از شیوخ و تشکیلات دهلی، مؤلف اطلاعاتی در خصوص سلاطین مستقل دیگری چون جونپور و گجرات و لکهنوتی که در ولایات اطراف دهلی از زمان سلطان محمد تغلق کم کم مستقل شده بودند، می دهد. آفتاب اصغر تاریخ مبارک شاهی را به اردو و باسو آن را به انگلیسی ترجمه کرد ( انوشه 1375: 781؛ منزوی 1374 : 1206/ 2). دو نسخه از این کتاب در موزه ی بریتانیا و یک نسخه ی بسیار قدیمی در کلکته موجود است ( منزوی 1348 : 651/ 4). تاریخ مبارک شاهی در 1931 م به تصحیح محمد هدایت حسین با مقدمه ی انگلیسی در کلکته به چاپ سنگی رسید ( نوشاهی 1367 : 909/ 1؛ یار شاطر 1304: 745/ 1؛ مشار 1337: 1128/ 1؛ انوشه 1375 : 637/ 4). انتشارات اساطیر نیز در 1382 ش از روی چاپ سنگی آن را به چاپ رساند.
تاریخ محمدی اثر محمد بهامدخانی( قرن نهم هجری) تاریخ عمومی است که نود سال پس از مرگ سلطان فیروز شاهی تغلق به فارسی نوشته شد. از زندگی بهامد خانی چیز زیادی در دست نیست. وی هم عصر سرهندی بود و همانند پدرش یک سرباز بود که سرانجام مرید شیخ یوسف شد و روزگارش را با زاهدان و صوفیان گذراند ( Luniya 1969: 107). مؤلف حوادث و رویدادها را از زمان حضرت محمد (ص) تا زمان فیروزشاه ( 752- 790 ق) مورد بررسی قرار می دهد. کتاب در چهار فصل ارائه شده است. فصل اول به زندگی حضرت محمد (ص)، تا زمان فیروز شاه ( 752- 790 ق) مورد بررسی قرار می دهد. کتاب در چهار فصل ارائه شده است: فصل اول به زندگی حضرت محمد (ص)، فصل دوم خلفای راشدین، اموی و عباسی و صوفیان هند، فصل سوم دولت های مستقل ایران، و فصل چهارم به سلاطین مسلمان در هند اختصاص دارد ( همان Mohammad Zaki 1972: ix) ؛. مؤلف این اثر را در 844 ق به پایان رساند. ارزش بهامد خانی در این است که وی گزارش های یحیی را تأیید و تکمیل کرده است. هم چنین گزارش بهامد خانی از سادات دهلی و پادشاهان کالپی بر اساس کتاب هایی که در دسترس او بوده، مفصل تر از گزارش سرهندی است ( Mohammad Zaki 1972: ix-x). نسخه ای از تاریخ محمدی در موزه ی بریتانیایی لندن موجود است ( Luniya: 108).
تاریخ ناصرشاهی کتابی است به فارسی در تاریخ هند اسلامی که در نیمه ی اول قرن دهم هجری توسط مؤلفی ناشناس نوشته شد. از نام و زندگی نگارنده ی اثر هیچ اطلاعی در دست نیست، جز این که از درباریان ناصرالدین عبدالقادر شاه ( 906- 916 ق) پسر غیاث شاه بن محمود خلجی، از شاهان مالوه هند بود. این کتاب از زمانی شروع می شود که مؤلف در دربار غیاث شاه ( 894 -906 ق)، پدر ناصرالدین به کار گماشته شد. سپس مؤلف تاریخ ناصر شاهی به تفصیل جریان به تخت نشستن ناصرالدین را در 27 ربیع الثانی 90 ق بیان می کند و بقیه ی کتاب نیز به ثبت وقایع نخستین سال حکومت وی مربوط می شود. در پایان نیز در میانه ی توصیف جنگی که در نزدیکی چندری روی داده بود. روایت تاریخ ناصر شاهی گسسته می شود. نویسندگان طبقات اکبری و تاریخ فرشته در نگارش بخش های مربوط به سلسله ی مالوه از این اثر استفاده کرده اند، اما از نام مؤلف و زندگی اش چیزی نگفته اند. نسخه ای از تاریخ ناصرشاهی در موزه ی ملی پاکستان در کراچی نگهداری می شود ( انوشه 1375 : 4/ 638 - 639).
تاریخ صدر جهان، تاریخ عمومی است که در آن فیض الله بنیانی ( قرن نهم هجری ) رویدادهای تاریخ را از آفرینش جهان تا قرن 11 ق به فارسی آورده است. ملک القضات فیض الله بن زین العابدین بن حسام بنبانی ملقب به صدر جهان از مورخان معروف هند بود ( آل داوود 1369: 12/ 547). از تاریخ تولد و مرگ مؤلف اطلاع دقیقی در دست نیست؛ از آنجا که مطالب کتاب را تا 837 ق آورده است، مرگ او باید بعد از این تاریخ باشد. به هر حال، فیض الله در میان خاندانی که بیش تر آنان عالمانی برجسته بودند، رشد کرد و خیلی زود به جای پدر در دربار پادشاهان گجرات عنوان صدر جهان و ملک القضات را گرفت. آن گاه موفق شد. از معتمدین سلطان محمود شاه گجراتی ( 863- 917 ق) شود و در 907 ق از سوی این سلطان به عنوان سفیر سیاسی به محمد آبادبنارس رود ( نفیسی 1344: 1/ 242). در مدتی که به عنوان سفیر خدمت می کرد، دست به تألیف تاریخ جهان اسلام از حضرت آدم تا 837 ق زد که به تاریخ صدر جهان معروف شد ( منزوی 1361 : 10/ 104). این اثر به نام های دیگری چون تاریخ محمود شاهی و طبقات محمود شاهیه ( حبیبی 1332 : 34) نیز خوانده شده است. بنبانی مطالب کتاب را در چهار مقاله و یک خاتمه تنظیم کرده که بخش مربوط به پادشاهان هند را در خاتمه ی کتاب آورده است. در این بخش تاریخ سلاطین دهلی را تا 837 ق بیان می کند. مقاله ی سوم، به خصوص طبقه ی هشت آن، که درباره ی پادشاهان مصر و شام است و تاریخ مصر را تا سال 838 ق آورده و طبقه ی نه که درباره ی اسماعیلیان تا 654 ق، زمان مرگ رکن الدین خورشاه، از اهمیت بسزایی برخوردار است ( منزوی 1348: 6/ 4112). اهمیت صدر جهان در تاریخ سلاطین دهلی دراین است که بنبانی تکمیل کننده ی کار مورخان قبل از خود به خاطر برخی ملاحظات است ( Binbani 1988:11-15). به رغم آن که مؤلف در گجرات و در خدمت پادشاهان آن سرزمین می زیست، اما از اوضاع جغرافیایی و تاریخی گجرات چیزی ذکر نکرده است. نسخه های متعددی از تاریخ صدر جهان در کتابخانه های موزه ی بریتانیا، بانگیپور، در مجموعه ی بلوشه و براون وجود دارد (استوری 1362: 567).
منابع تحقیق :
استوری، چارلز امروز ( 1362)، ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استوری، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش، عالی، ج 2.
افشار، ایرج؛ دانش پژوه، محمد تقی ( 1344). نسخه های خطی. تهران: دانشگاه تهران، ج 4.
انوار، سید عبدالله ( 1352). فهرست نسخه های خطی کتابخانه ملی. تهران: اداره کل کتابخانه ها، ج 3.
انوشه، حسن ( 1375). دانشنامه ادب فارسی: ادب فارسی در هند، تهران. مؤسسه فرهنگی و انتشاراتی دانشنامه، ج 4، ب 1.
اکیموشکن ( 1375). فهرست نسخه های خطی فارسی مؤسسه ی خاورشناسی فرهنگستان علوم روسیه، ترجمه ی عارف رمضان. قم: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی.
آل داوود، علی ( 1369).«بنیانی»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر موسوی بجنوردی. تهران: مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج 12.
برنی، ضیاء الدین ( 1957). تاریخ فیروزشاهی. علی گره: شعبه تاریخ مسلم یونیورسیتی. بهار، محمد تقی ( 1384). سبک شناسی. تهران: امیر کبیر.
تسبیحی، محمد حسین ( 1396 ق / 1976 م). نسخه های خطی کتابخانه ی گنج بخش. اسلام آباد: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، ج 3.
تغلق، فیروز شاه بن رجب ( 1952). فتوحات فیروزشاهی، به کوشش محمد عبدالله چغتایی، لاهور: کتابخانه نورس.
تهرانی، آقابزرگ(1355 ق) الذریعه الی تصانیف شیعه. نجف: دارالکتب العلمیه، ج 7 و ج 15.
حبیبی، عبدالحی ( 1332). «طبقات محمود شاهی و مجمع النوادر فیض الله بنیانی»، یغما، ش 58، صص 34- 39.
حسینی، احمد( بی تا). فهرست نسخه های خطی کتابخانه عمومی حضرت آیت الله مرعشی نجفی، زیر نظر محمود مرعشی، بی جا، بی نا، ج 3.
دولتشاه سمرقندی ( 1338). تذکره الشعراء. تهران: کلاله خاور.
دهلوی، امیر خسرو ( 1976). قران السعدین. اسلام آباد: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان.
دهلوی، امیر خسرو ( 1988). دول رانی خضر خان. دهلی: اداره ادبیات.
دهلوی، امیر خسرو ( 1954). مفتاح الفتوح. علیگره: شعبه تاریخ مسلم یونیورسیتی.
دهلوی، امیر خسرو( 1933). تغلق نامه. اورنگ آباد: مطیع اردو.
دهلوی، امیر خسرو ( 1953). خزاین الفتوح. کلکته: اشیانک سوسایتی اف بنگال.
دهلوی امیر خسرو( 1368ق). نه سپهر. کلکته: بپست مشن پریس.
سرهندی، یحیی بن احمد( 1382). تاریخ مبارکشاهی، تصحیح محمد هدایت حسین، تهران: اساطیر.
شمس سراج عفیف ( 1385). تاریخ فیروز شاهی. تهران: اساطیر.
صفا، ذبیح الله ( 1371). تاریخ ادبیات در ایران و در قلمرو زبان پارسی از اوایل قرن هفتم تا پایان قرن هشتم هجری. تهران: فردوس، چاپ هشتم، ج 3.
عصامی ( 1948 م). فتوح السلاطین. مدرس: دانشگاه مدرس.
کاستیکو واگ ی. ( 1375). فهرست نسخه های فارسی موجود در کتابخانه ی عمومی دولتی سالتیکوف - شدرین، ترجمه عارف رمضان، تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی.
مشار، خان بابا ( 1337). فهرست کتابهای چاپی فارسی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ج 3.
منزوی، احمد ( 1374 ). فهرستواره کتابهای فارسی. تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی. ج 2.
منزوی، احمد ( 1361) فهرست نسخه های خطی کتابخانه ی گنج بخش. اسلام آباد: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، ج 4.
منزوی، احمد ( 1348). فهرست نسخه های خطی فارسی. تهران: مؤسسه فرهنگی منطقه ای، ج 5.
منهاج سراج ( 1342). طبقات ناصری، تصحیح عبدالحی حبیبی. کابل: انجمن تاریخ افغانستان.
میر خورد، محمد بن مبارک علوی کرمانی ( 1398ق). سیر الاولیا در احوال و ملفوظات مشایخ چشت. اسلام آباد: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان.
موجانی، علی و دیگران ( 1378). فهرست نسخ خطی فارسی انستیتوی شرق شناسی ابوریحان بیرونی فرهنگستان علوم ازبکستان. قم؛ کتابخانه بزرگ حضرت آیت الله مرعشی، ج 1.
ناشناس( 1999 م). سیرت فیروز شاهی. پتنه: کتابخانه عمومی خدابخش.
نظامی. تاج الدین حسن ( 1387). تاریخ الماثر، تصحیح سید امیر حسن عابدی. دهلی نو: مرکز تحقیقات فارسی.
نفیسی، سعید ( 1344). تاریخ نظم و نثر فارسی. تهران: فروغی، ج 1.
نوشاهی، عارف ( 1367). «ترجمه های متون فارسی به زبانهای شبه قاره پاکستان و هند». فصلنامه دانش. اسلام آباد: رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، ش 14.
نوشاهی، عارف ( 1304 ). فهرست کتابهای چاپی فارسی، تهران، نشر کتاب، ج 2.
(Bazmee Ansari A. S. (1991). "Al-djuzdjani" , Encyclopedia of Islam(2)v. 2,p. 609.
Bhagwat, Saroop (1998). Sand Ahmad Dehlani, Tajul maasir, Delhi.
Binbani(1988). Tarikh-i-Sadr-i-jahan, edited by Iqtidar Husain Siddiqui, Aligora, Muslim University.
Ethe, Hermann (1903). Catalogue of Persian Manucripts in the Library of the India Office, School of Oriental Studies in the University of Oxford, v. 1.
Elliot & Dowson (1966). Tabakat - i- Nasiri, Minhaju-s Siraj, New York, AMS Press.
Elliot & Dowson (v. 2: 1869;1871). The History of India as told by Historians, London, New York Trubner, AMS Press.
Elliot & Dowson (v. 2:1869;v. 3: 1871The History of India as told by Historians, London, New York Trubner, AMS Press.
Lunia (1969). Some Historians of Medieval India, Lakshmi Narain Agarwal, Educational Publishers.
Mohibbul Hasan (1982). Historians of Medieval India, New Delhi, Meenakshi.
Muhammad Zaki (1972). Tarikh-i-Muhammadi, Muhammad Bihamad Khani, Aligarh, Muslim University.
Rapson, Edward James (1922). The Cambridge History of India, The University Press, v. 3).
منبع : مقالات منتخب از نشریات گوناگون.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.