نویسنده: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت
1-قناعت
قناعت یعنی به آنچه داریم بسنده کنیم و چشم و دل از آنچه دیگران دارند، برداریم. قانع کسی است که به آنچه دارد، به نتیجه سعیش راضی باشد و به آنچه به قدرت بازو و اندیشه فراهم آورده بسازد. دست خواهش و تمنا، زبان سوال و تقاضا، پیش این و آن نگشاید و دل به حسرت مال و منال دیگران نسوزاند. قانع، عزیز و گرامی است چون دست طلب پیش دیگران نمی گشاید. قانع، غنی و بی نیاز است چون چشم تمنا به مال و دارایی دیگران ندارد و چون به آنچه خود دارد بسنده می کند، کاملا راضی و خشنود و شادمان است.قناعت بهترین مایه آرامش روح و روان و پشتوانه بهترین و پایدارترین شرف و عزتمندی است...(1) اما خدا نکند که زنی گرفتار شوهر حریص و طمعکار شود و یا مردی به دام همسر ناشایسته و پرتوقع و طلبکار بیفتد که روزگارش سیاه و جسم و جانش را تباه می سازد. اگر آرامش و بی نیازی را جستجو می کنیم، باید به آنچه داریم قناعت کنیم، یعنی به نتیجه کار و سعی خود بسنده کنیم تا احساس رضایت و بی نیازی را در قلب خود بیابیم(2)
امام علی (ع)می فرمایند:«طوبی لمن ذکر المعاد و عمل للحساب و قنع بالکفاف و رضی عن الله». یعنی خوشا به حال کسی که به یاد معاد باشد، برای حسابرسی قیامت کار کند، با قناعت زندگی کند و از خدا راضی باشد.(3) امام علی(ع)می فرمایند:«هیچ گنجی بی نیازکننده تر از قناعت نیست(4) و نیز می فرمایند:«بالقناعه یکون العز». یعنی عزت و آبرو با قناعت است.(5)
2-کمک به شوهر
زن شایسته مسلمان، کمک کار شوهر است...سعی دارد موجبات رشد شوهرش را فراهم کند. اگر شوهر در مسیر تحصیل است، وسیله تحصیلش را آماده نماید. اگر شغل شوهر ایجاب می کند که در خانه بماند و مطالعه کند و یا بنویسد و حساب کند، سعی دارد دراین راه به او کمک کند. اگر بی سواد است، او را به آموزشگاه رفتن تشویق می کند، اگر تحصیل کرده است، اورا به ادامه فرا می خواند، اگر عالم است که او را به مطالعه و نویسندگی دعوت می کند.(6)قرآن مجید، وجود زن را مایه آرامش و سکون معرفی می کند؛ بدین گونه که هر وقت همسر، از اجتماع صدمه و آزاری می بیند با وارد شدن به خانه و یافتن آرامش آن را جبران می کند و در فراز و نشیبهای زندگی با تکیه به همسر، خود را از تنهایی می رهاند چنان که امیرالمومنین(ع) در کنار فاطمه(س)احساس آرامش می کرد. زنان می توانند در خانه تکیه گاهی مطمئن برای شوهرانشان باشند، چنان که در مواقع شدت و رنج، مردان به آنها تکیه کرده، هنگام غربت و تنهایی، به همسر خود پناه می آورند.
زن می تواند بر جرأت همسر بیفزاید تا بر مشکلات غلبه کند. امام صادق (ع)فرمودند: «دردنیا چیزی بهتر از زن شایسته نیست؛ زنی که شوهرش از دیدار او شاد شود».(7) در بسیاری از موارد زنان از ناحیه شوهر آسیب می بینند. مثلا شوهر بیمار است یا ورشکسته، یا کسب وکار درستی که زندگی خانواده را تأمین کند ندارد، یا در جنگ شهید می شود، یا صدمه جانی و مالی می بیند و به طور کلی ناراحتیهایی که از ناحیه شوهر به زن می رسد.
«خیلی از زنها هستند که شوهر خودشان را بهشتی می کنند. خیلی از مردها هستند که همسر خود را حقیقتا سعادتمند می کنند. موارد عکس این هم هست. ممکن است مردهای خوبی باشند، زنهایشان آنها را اهل جهنم کنند و زنهای خوبی باشند که مردهایشان آنها را اهل جهنم کنند. اگر چنانچه زن و مرد هر دو توجه داشته باشند، با توصیه های خوب، با همکاریهای خوب، با مطرح کردن دین و اخلاق در محیط خانه -آن هم بیشتر از مطرح کردن زبانی، مطرح کردن عملی- این طور یکدیگر را کمک می کنند. آن وقت زندگی کامل و حقیقتا وافی و شافی خواهد شد.»(8)
اکثر این ناراحتیها عمدی نیست، ولی با کمال تأسف زن طاقت را از دست داده شروع به نامهربانی و ناسلوکی می نماید و روشن است که در این صورت نتایج شومی بر او و همسر و فرزندانش پیش خواهد آمد. زن اگر به جای نامهربانیها کمرهمت ببندد و به شوهر کمک کند، هم به زندگی شوهر سامان بخشیده و هم به خود و فرزندانش کمک کرده و هم درپیشگاه خداوند متعال روسفید است و این موضوع می تواند پایه حل بسیاری از مشکلات خانواده شود.(9)
3-راز نگهداری
معمولا خانمها میل دارند از اسرار و رموز شوهرشان با اطلاع شوند. می خواهند از وضع کسب، مقدار درآمد، موجودی، اسرار کسبی و تصمیمات آینده اش با خبر شوند و به طور خلاصه از شوهرشان انتظار دارند که تمام اسرارش را در اختیار آنها بگذارد و چیزی را پنهان نکند...(10)بنابراین اگر زن میل داشته باشد که شوهرش کاملا یکرنگ بوده، چیزی را از او مخفی نکند، باید به تعبیری راز نگهدار و با احتیاط باشد که بدون اجازه شوهرش برای هیچ کس و در هیچ حال چیزی را نقل نکند؛ حتی برای خویشان و دوستان صمیمی خودش اسرار شوهرش را فاش نکند. در راز نگهداری از این مقدار کافی نیست که اسرار خودش را به دیگری بگوید و سفارش کند به کسی نگو؛ زیرا او هم به طور حتم دوستانی دارد، ممکن است اسرار شما را در اختیار آنها بگذارد و سفارش کند: به کسی نگویید! یک وقت انسان متوجه می شود که اسرارش فاش شده است. بنابراین شخص عاقل اسرارش را به احدی نمی گوید.(11)
حضرت علی(ع)فرمود:«جمع خیرالدنیا و الاخرة فی کتمان السر و مصادقة الاخیار و جمع الشر فی الاذاعة و مواخاة الاشرار». یعنی خوبیهای دنیا و آخرت در دو چیز جمع است: راز نگهداری و دوستی با خوبان و تمام بدیها در دو چیز جمع شده: فاش کردن اسرار و دوستی با اشرار».(12)
4-پشتیبانی از شوهر
از دیگر صفات بسیار نیکوی یک زن شایسته این است که شویش را در برابر تمامی دنیا عوض نکند. این امر در چند حالت به اثبات می رسد:اول، در جایی که عده ای از خویشان یا آشنایان، نسبت به شوهرش بد گویی کنند، زن با کمال جسارت و جرأت قاطعانه و مؤدبانه به طرفداری از همسر قیام کرده و از شوی خود پشتیبانی نماید. دوم، رفتار و کردارش در تنگدستی و غنا یکسان باشد؛ بلکه در فقر و روبه رو شدن با مشکلات مادی، مهر و علاقه بیشتری به همسرش نشان بدهد، هیچ گاه کاسه صبرش لبریز نشود و تاب و توان از دست ندهد. سوم، اگر کوتاهی، سستی یا خطایی مشاهده کرد به هیچ وجه آن را با کسی مطرح نکند و کمبودهای خانه را به دیگران بازنگوید.(13)5-سپاسگزاری
انسان، مال را برای رفاه و آسایش خویش می خواهد و ذاتا بدان علاقه مند است. اگربه کسی احسان کرد و مالی را که به ریشه جانش بسته است در اختیار قرار داد، انتظار دارد قدردانی کند. اگر مورد سپاسگزاری قرار گرفت تشویق می شود، به احسان و نیکوکاری راغب می گردد، نه تنها نسبت به این اشخاص احسان بیشتری خواهد کرد، بلکه به مطلق نیکی علاقه مند می گردد، به حدی که ممکن است کم کم به صورت یک عادت ثانوی و یک خوی طبیعی تبدیل شود و مشتاق احساس و کار خیر گردد، اما اگر قدرش را نشناختند و احسانش را نادیده گرفتند، به کار خیر بی رغبت می شود.حق شناسی و شکرگزاری از اخلاق پسندیده است و بزرگترین رمز جلب احسان می باشد؛ حتی خداوند بزرگ هم که نیازی به دیگران ندارد، سپاسگزاری از نعمتهایش را شرط ادامه نعمت شمرده، می فرماید:«اگر سپاسگزاری کنید، نعمتهایم را افزون می کنم.»(14) شوهر نیز یک بشر عادی است، از قدردانی خوشش می آید، هزینه زندگی را تأمین می کند، این عمل را یک وظیفه اخلاقی و شرعی محسوب می دارد و از انجام دادن آن لذت می برد، لیکن انتظار دارد که وجودش را مغتنم شمرده، از کارهایش قدردانی شود...(15)
پی نوشت ها :
1-سید علی اکبر حسینی، اخلاق در خانواده، ص 148.
2-همان، ص 145.
3-محمد دشتی، نهج البلاغه، حکمت 44.
4-همان، حکمت 371.
5-عبدالواحد آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ج1،ص 332.
6-دکتر علی قائمی، نظام حیات خانواده در اسلام، ص 153.
7-رضوان یعقوبی، زن از دیدگاه ادیان و مکاتب، ص 137.
8-رهبر معظم انقلاب اسلامی، خطبه عقد، به تاریخ«1377/12/11»، کتاب مطلع عشق، ص 60.
9-ابراهیم امینی، آیین همسردای ، ص 126.
10-همان، ص 128.
11-همان، ص 128.
12-محمد باقر مجلسی،بحارالانوار، ج74، ص 178.
13-حسین مظاهری، خانواده در اسلام، ص 46.
14-سوره ابراهیم، آیه 7.
15-ابراهیم امینی، آیین همسرداری، ص 55.