عباس اقبال آشتیانی

مرحوم عباس اقبال یکی از برجستگان و نواختگان و برگزیدگان و از نخستین کسانی است که شیوه تحقیق علمی و صحیح را در ایران رواج داد و آثاری از خود بازگذاشت که سالیان دراز ماخذ و منابع مراجعه و تحقیق خواهد بود و
دوشنبه، 16 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عباس اقبال آشتیانی
عباس اقبال آشتیانی

نویسنده: ایرج افشار




 

مرحوم عباس اقبال یکی از برجستگان و نواختگان و برگزیدگان و از نخستین کسانی است که شیوه تحقیق علمی و صحیح را در ایران رواج داد و آثاری از خود بازگذاشت که سالیان دراز ماخذ و منابع مراجعه و تحقیق خواهد بود و همواره یادآور یاد نیک او ر اذهان و ضمایر جانهای روشن و بیدار است و نامش را در اوراق ادب و زبان فارسی جاودان خواهد داشت. اقبال در سال 1276 ش/ 1898 م در خاندانی پیشه ور از مردم آشتیان زاده شد. چند سال از دوران کودکی او به درودگری گذشت ؛ اما شور و شوق سواد آموختن که در نهاد اقبال جوش می زد. او را به مکتب کشانید. چنین اندیشید که ساعتی از کار کردن بکاهد و به مزدی کمتر تن دردهد و درس بخواند. مدتی دراز نپایید که توانست به نیروی کار و کوشش، خود را از مکتب خانه به دارالفنون برساند. سرانجام دوره متوسطه را به پایان آورد. بدین گونه جوانی که از خانواده ای تهیدست و دور افتاده و گمنام بود، بی هیچ دستمایه به تحصیل علم پرداخت و در کوتاهترین زمان ممکن از تحصیل فراغ حاصل کرد.
پس از آنکه دوره دارالفنون را به پایان برد، چون از جوانان همدوره خود داناتر و پرشورتر بود، به معاونت کتابخانه معارف که در همان مدرسه دارالفنون بنیاد گرفته بود، برگمارده شد. همچنین از او خواستند تا در آن مدرسه به تدریس زبان فارسی بپردازد.
روز به روز کار اقبال بالا می گرفت. در آن روزگار در مدارس معروف تهران درس می گفت. در دارالمعلمین عالی زبان فارسی و در مدرسه سیاسی و مدرسه نظام، تاریخ و جغرافیا تدریس می کرد. گروهی بسیار از مردان نامور امروزی ایران از شاگردان اقبالند.
اقبال چون در مدرسه نظام درس می گفت، در سال 1304 ش به سمت منشی هیات نظامی ایران به پاریس رفت. در پاریس باز از سر نو به درس خواندن و دانش اندوختن پرداخت. از دانشگاه سوربن درجه ی لیسانس در ادبیات گرفت. هنگامی که اقبال از مدرسه دار الفنون دیپلم گرفته بود، به مناسبت آنکه معاونت کتابخانه معارف را داشت، با مشاهیر دانشمندان روزگارخود، که در تهران محفل انس و بحث داشتند، آشنایی یافته بود. دورانی را با ملک الشعرای بهار، رشید یاسمی، تیمور تاش و سعید نفیسی همنشین بود و مجله «دانشکده» را نشر می دادند. زمانی را با محمد علی فروغی، ابوالحسن فروغی، غلامحسین رهنما و عبد العظیم قریب همکاری داشت و مجله «فروغ تربیت» را چاپ می کردند. شهرت نویسندگی اقبال از این دو مجله برخاست و هر کس که با ادب فارسی آشنابود و مجلات آن روزگار را می خواند، اقبال را می شناخت.
اقبال هنگامی که به پاریس رفت، با میرزا محمد خان قزوینی آشنا شد. از همان هنگام دوستی گرانقدر و همیشگی میان آن دو پدید آمد و تا مرگ با آنان همراه بود. قزوینی، وی را از روی آثاری که در تهران انتشار داده بود، می شناخت. بی گمان دوستی و همنشینی مرحوم قزوینی در مایه گرفتن اقبال بسیار موثر افتاد. اقبال پس از بازگشت از اروپا، به استادی دانشگاه انتخاب شد و در فرهنگستان ایران نیز از اعضای پیوسته بود.
در سال 1324 شوق خدمتگزاری به زبان و ادبیات فارسی، او را بر آن داشت که مجله ای در زمینه تحقیق در مسائل مختلف مربوط به تاریخ و ادب ایران انتشار دهد. این مجله به نام «یادگار» نشر شد و مدت پنج سال ادامه یافت و در شمار بهترین مجلاتی است که تاکنون در زبان فارسی چاپ شده است. ضمناً به تاسیس انجمنی به نام «انجمن نشر آثار ایران» مبادرت کرد.غرض وی از این کار آن بود که کتابهای مهم و مفید فارسی را نشر کند.
پس از آنکه یادگار در سال 1328 تعطیل شد، اقبال خسته و فرسوده با دلی آکنده از حسرت و آشفته، از ایران رمیده شد و برای اینکه پایان عمر آسودگی و آرامشی داشته باشد، سمت نمایندگی فرهنگی ایران در کشورهای ترکیه و ایتالیا را پذیرفت و تا روزی که در گذشت، در همین مقام باقی بود. روز بیست و یکم بهمن سال 1334 ش/ 1956 م در شهر رم (ایتالیا) زندگی را بدرود کرد و از جهان کناره گرفت.
اینک برای آشنایی خوانندگان این سطور، به بحثی کلی در باب آثار او، از روی مقاله ای که در سال سوم مجله دانشکده ادبیات پس از مرگ وی نوشته بودم، می پردازم؛ یکی از مهمترین کارهای او در رشته تاریخ کتابی است که در «تاریخ مغول» تالیف کرد. در زمینه تاریخ ایران به حوادث ایام سلاجقه نیز علاقه داشت و کتابی در خصوص وزرای سلاجقه به نام «وزارت در عهد سلاطین بزرگ سلجوقی » نوشته بود که پس از مرگش به طبع رسید؛ اما دو متن فارسی «عتبه الکتبه» (مجموعه ای از مکاتبات دوران سلجوقی) و «سمط العلی للحضره العلیا» را که در تاریخ پادشاهی سلاجقه کرمان است، در این باره به چاپ رسانید. قسمت دیگری از تاریخ ایران که مورد علاقه و تحقیق او بود، دوران پادشاهی صفویه و قاجاریه است. در باهر صفویه متن «مجمع التواریخ» را چاپ کرد. سلسله مقالاتی که درباره حوادث ایام مزبور و شرح حال رجال این دوره انتشار داد، نیز گواهی بر این مدعاست. در خصوص قاجاریه مقالات او - حتماً و حقاً- سندیت دارد. همچنین کتاب «سه سال در دربار ایران» تالیف دکتر فوریه، طبیب مخصوص ناصر الدین شاه راه به فارسی ترجمه کرد. ترجمه دو کتاب «یادداشت های ژنران و تره زل» و «ماموریت ژنرال گاردان» در ایران نیز در همین زمینه است. «سرگذشت امیرکبیر» نیز از آثار خوب او در حوادث این دوران است. «روزنامه میرزا محمد کلانتر فارس» و «تاریخ نو» تالیف جهانگیر میرزای قاجار را نیز تصحیح و چاپ کرد. انتشار کتاب «جنگ های ایران و انگلیس»، با حواشی مفیدی که بر آن افزوده، نیز اطلاع بسیار و تبحر او را در تاریخ قاجاریه نشان می دهد.
رشته دیگر از تاریخ که مودر تحقیق اقبال بود، تاریخهای محلی است. در این رشته چهار متن قدیمی را به چاپ رسانید: یکی «تاریخ طبرستان» این اسفندیار، دیگر «سمط العلی» در تاریخ کرمان، سدیگر«المضاف الی بدایع الزمان فی وقایع کرمان » و چهارمی ترجمه فارسی «محاسن اصفهان» است. کتابی هم خود راجع به «تاریخ بحرین و جزایر خلیج فارس» تالیف کرد که در سالهای اخیر عمر وی انتشار یافت. تحقیقات تاریخی مرحوم اقبال از جمله بهترین آثار فارسی در زمینه بحثهای تاریخی است. دقت نظر و وسعت اطلاع و قضاوتهایی که نتیجه ممارست در کار تاریخ است، از این تحقیقات او آشکار است.
وی با ادب فارسی نیز به خوبی آشنا بود. در این باره چند متن ادبی را به حیله طبع آراست و از جمله آنها این چند کتاب است : «حدائق السحر فی دقائق الشعر»رشید و طواط، «فضایل الانام»(مکاتبات غزالی)، «انیس العشاق» رامی، «لغت فرس» اسدی، «دیوان امیر معزی»، «سیاست نامه »نظام الملک، «ذیل سیر العباد» از اوحدی. این کارها و مقالات مختلفی که در مباحث ادبی انتشار داد، قدرت او را در ادبیات فارسی و عربی و عمق مطالعات آن استاد جلیل را در آثار قدیم و جدید مدلل می دارد.
در مباحث کلامی و علم ادیان نز آثاری به جای گذاشت که تصحیح دو کتاب «بیان الدیان» و «تبصره العوام فی معرفه مقالات الانام» به فارسی و تالیف کتاب «خاندان نوبختی» از آن جمله است.
در رجال و علم انساب و طبقات سلاطین نیز آثاری از او به جای مانده است. ترجمه کتاب «طبقات سلاطین اسلام» تالیف لین پول استانلی از زبان انگلیسی به پارسی در آورده و تصحیح کتابهای «تتمه الیتیمه» و «معالم العلما» ی ابن شهر آشوب و «طبقات الشعرا»ی ابن معتز (که این هر سه به زبان عربی است) و کتاب فارسی «تجارب السلف» نمونه های برجسته از کارهای او در این رشته است. هم چنین دو رساله «سرگذشت قابوس وشمگیر» و «عبد الله ابن المقفع » آثار ممتاز از او در این مسائل شمرده می شود.
جز این آثار، مرحوم اقبال یک دوره سه جلدی«تاریخ ایران » و یک دوره سه جلده «تاریخ عمومی» و یک دوره سه جلدی «جغرافیای اقتصادی» برای تدریس در مدارس و یک جلد کتاب «کلیات تاریخ تمدن» و یک جلد کتاب «کلیات علم جغرافیا» تالیف کرده که بعضی از آنها چندین بار به چاپ رسیده است.
منبع مقاله: محمد حمید، یزدان پرست لاریجانی؛ (1385)، نامه ایران (مجموعه مقاله ها، سروده ها و مطالب ایران شناسی) جلد سوم، تهران: اطلاعات، چاپ اول.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.