داستان کتابسوزان

یکی از موضوعات بسیار مهم تاریخی سوختن کتاب های اسکندریه و ایران می باشد. توضیح آن که چون عرب در ابتدای فتوحات معتقد بود که جز کتاب کریم احتیاجی به کتب دیگر نیست از این جهت به سوختن آن ها مبادرت ورزید.
چهارشنبه، 25 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
داستان کتابسوزان
داستان کتابسوزان

نویسنده: دکتر محمود نجم آبادی




 

یکی از موضوعات بسیار مهم تاریخی سوختن کتاب های اسکندریه و ایران می باشد. توضیح آن که چون عرب در ابتدای فتوحات معتقد بود که جز کتاب کریم احتیاجی به کتب دیگر نیست از این جهت به سوختن آن ها مبادرت ورزید. این امر به تدریج در فتح مصر توسط عمر و بن عاص انجام گرفت.
توضیح آن که عمروعاص پس از تسلط بر اسکندریه و دست یافتن بر ذخائر علمی از عمر خلیفه ثانی دستور در باب کتب اسکندریه خواست. عمر در پاسخ عمرو جواب داد: «درباره ی کتبی که گفته ای اگر در میان آن ها مطالبی موافق فرموده ی کتاب خداست که با وجود کتاب خدا از آن مستغنی هستیم و اگر مخالف کتاب خدا است احتیاجی به دان ها نیست و اقدام به نابود کردن آن ها بنما».
در موقع گشودن ایران، عین قضیه بالا توسط سعدبن ابی وقاص از عمربن الخطاب طی نامه ای دستور خواست. عمر دستور داد آن ها را به آب انداز، چرا که اگر آن ها موافق و شامل راهنمائی و هدایت باشد، کتاب خدا ما را کافی و راهنماتر است و اگر مایه ضلالت و گمراهی است، خدای تعالی ما را از آن ها بی نیاز ساخته است.
دو تمدن بزرگ و ذخائر علمی و کتابخانه های ذی قیمت آن دوران یعنی کتابخانه ی اسکندریه و ایران بر اثر تعصب شدید دوران خلفای راشدین به امر عمربن الخطاب از بین رفته است و این امر یکی از ضایعات بزرگی است که در این دوران به دانش و علوم که نتیجه و عکس العمل آن بعدها مشهود گردیده است.
بعدها خواهیم دید که علوم در تمدن اسلامی عموماً نتیجه زحمات دانشمندانی که عموماً غیر عرب بودند می باشد و از این بابت این اقوام را حقی عظیم بر تمدن اسلامی است. منتهی اغلب کتب و آثار چه ترجمه و چه نقل و چه تدوین آن ها به زبان عربی بوده و همین امر یکی از اشتباهات بزرگ مورخان می باشد که تمدن اسلامی را به نام تمدن عرب قلمداد کرده اند در صورتی که تمدن اسلامی ترکیبی از تمدن های ملل و اقوام مغلوبه توسط اعراب می باشد. همان طور که در قسمت قبل تذکر داده شد با آن که تکرار آن شاید زائد باشد، ولی باز ناگزیر به نگارش سطور بالا گردید.
حال ببییم که این تمدن های قدیمی که مایه اصلی تمدن اسلامی می باشند به چه نحو در تمدن اسلامی به منصه و عمل در آمده اند؟ جواب این سؤال بسیار آسان و آن این که درست به عکس آن که عده ای از مورخان متذکر گردیده اند، قوم عرب و مسلمین فاتح علاوه بر آن که تمدن های ملل و اقوام مذکور در بالا را اخذ و اقتباس کرده در آن ها مستحیل گردیده اند، که ایرانیان سهم بزرگی در این امر مهم دارند، خاصه آن که پس از آشنایی عرب با تمدن های بالا آن چه از از نقل و ترجمه و تدوین علوم در تمدن اسلام آمده عموماً توسط علماء غیر عرب انجام یافته است.
منبع :نجم آبادی، محمود؛ تاریخ طب در ایران پس از اسلام (از ظهور اسلام تا دوران مغول)، تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ سوم 1375.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط