نقش سازمان های یهودی بریتانیا در حمایت از رژیم صهیونیستی

از زمان پیدایش جنبش صهیونیسم و تشکیل دولت یهودی در سرزمین های فلسطینی، جهان اسلام و بخصوص منطقه خاورمیانه همواره با مشکلات بزرگی مواجه بوده، به گونه ای که بسیاری از کشورهای منطقه مجبور بوده اند بخش
چهارشنبه، 1 خرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش سازمان های یهودی بریتانیا در حمایت از رژیم صهیونیستی
نقش سازمان های یهودی بریتانیا در حمایت از رژیم صهیونیستی

نویسنده: مهسا ماه پیشانیان




 

چکیده

از زمان پیدایش جنبش صهیونیسم و تشکیل دولت یهودی در سرزمین های فلسطینی، جهان اسلام و بخصوص منطقه خاورمیانه همواره با مشکلات بزرگی مواجه بوده، به گونه ای که بسیاری از کشورهای منطقه مجبور بوده اند بخش بزرگی از سرمایه کشورشان را جهت مقابله با طرح های صهیونیستی رژیم اسرائیل هزینه کنند.
در این میان هر چند نقش قدرتهای بزرگ در پیدایش جنبش صهیونیسم و به تبع آن تشکیل رژیم یهودی مورد توجه پژوهشگران بوده و نوشته های زیادی در این رابطه وجود دارد، ولی اکثراً به نقش دولت ایالات متحده پرداخته و توجه چندانی به قدرتهای دیگر از جمله بریتانیا و پیوند تاریخی آن با صهیونیسم ندارند. به همین صورت شاهدیم که اکثر نوشته ها نیز به لابی صهیونیستی در ایالات متحده اشاره داشته و توجهی به نقش سازمانهای بزرگ و تأثیرگذار صهیونیستی در بریتانیا نمی شود.
پژوهش حاضر تلاش دارد با نگاهی به پیوند تاریخی صهیونیسم با هیأت حاکمه بریتانیا، به معرفی و بررسی سازمانهای صهیونیستی این کشور بپردازد. این سازمان ها اکثراً دارای ریشه هایی تاریخی در بریتانیا بوده و از دیدگاه حمایتی قدرتمندی برخوردار هستند و ارتباطات وسیعی نیز با دیگر سازمانهای صهیونیستی سرتاسر دنیا دارند.
گفتنی است از آنجایی که سازمانهای صهیونیستی غالباً در پی اهدافی نامشروع و پنهانی هستند، اطلاعات و داده های چندانی منتشر نمی کنند، به همین جهت منابع زیادی برای شناخت آنها وجود نداشته و شناخته ترین منبع اکثراً سایت رسمی خود این سازمانها می باشد که در آنجا نیز به استثنای تاریخچه و فعالیت های کلی، اطلاعات مشخص و مهمی را نمی توان یافت.
در این راستا پژوهش حاضر تلاش کرده است از همین منابع اندک شناختی هر چند مختصر ولی مفید از این نهادهای صهیونیستی و نقششان در کمک به رژیم اسرائیل را ارائه کند. در بخش های اول، دوم و سوم به ترتیب تاریخچه ای کوتاه از یهودیان انگلیس، تعریف صهیونیسم و ریشه های این جنبش در بریتانیا آورده شده و پس از آن در بخش چهارم به بحث اصلی پرداخته شده و سازمانهای صهیونیستی در بریتانیا مورد بررسی قرار می گیرند. در بخش پنجم نیز قدرت رسانه ای صهیونیستها در بریتانیا بررسی می شود.

مقدمه

«هیچ فرد یهودی نمی تواند روابط میان ملت یهود و امپراتوری بریتانیا و نیز صدور اعلامیه دوم نوامبر 1917 (اعلامیه بالفور) که یهودیان مدیون آن هستند را انکار کند... بریتانیای کبیر به دلیل دفاع از اقلیت یهود و احساس همدردی با آن که به سال های پیش از اعلامیه سال 1917 بر می گردد، جایگاه برجسته ای نزد یهودیان دارد. از این رو یهودیان سرتاسر جهان دلبستگی و احترام خاصی به بریتانیای کبیر دارند که تبدیل به یک سنت نهادینه شده است.»(1)(بخشی از نامه آژانس یهود به دولت بریتانیا در سال 1930)
در نیمه دوم قرن 19، برخی از سران یهود و در رأس آنها تئودور هرتزل، (2) روزنامه نگار اتریشی، به بهانه نجات قوم یهود در پی افزایش یهود ستیزی در اروپا، تنها راه ممکن برای حل مشکلات آنان را تشکیل دولتی مستقل اعلام داشتند. آنها در ابتدا تلاش کردند تا سرزمین فلسطین را در مقابل پول از سلطان عثمانی به دست آورند، ولی ناکام مانده و به سوی امپراتوری بریتانیا روی آوردند و دقیقاً از همین زمان بود که منابع بریتانیا و صهیونیست ها در راستای هم قرار گرفت و پیوند استعماری آنها آغاز گردید.
با وجود این پیش از مطرح شدن جدی صهیونیسم و اشاعه افکار آنها در بریتانیا، یهودیان حضور پررنگی در جامعه این کشور داشتند و با نشان دادن وفاداری خود به این کشور بیش از یهودیان کشورهای دیگر جذب فرهنگ میزبان شده بودند، به گونه ای که در جنگ با فرانسه، جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم در کنار سربازان انگلیسی می جنگیدند. در عین حال برخی یهودیان همانند بنجامین دیزائیلی،(3) که دو بار در فاصله سالهای 1880-1868 به نخست وزیری بریتانیا رسید، به پست های بالای مملکتی نیز نائل می شدند.
جنگ جهانی دوم در عین نشان دادن همگرایی یهودیان و وفاداری آنان به انگلیس، پیچیدگی هایی نیز در این زمینه به وجود آورد. در ماه های پایانی این جنگ یهودیان تحت تأثیر ادعاهای صهیونیست ها مبنی بر قتل عام یهودیان در آلمان و جعل هولوکاست، پذیرش بیشتر اندیشه های صهیونیستی و لزوم تشکیل دولت یهودی در فسلطین را آغاز کردند. همین امر مسئله «وفاداری دوگانه»(4) را مطرح ساخت که بدان وسیله یهودیان انگلیس وفاداری صرف به بریتانیا را کنار گذاشته و از آن زمان به بعد وفاداری همزمان به بریتانیا ( به عنوان کشور محل سکونت و تابعیت) و اندیشه های جاه طلبانه صهیونیستی مبنی بر تشکیل یک دولت یهودی را اتخاذ کردند.(5)
با این توضیح، پژوهش حاضر تلاش دارد با بررسی چگونگی شکل گیری صهیونیسم در بریتانیا، میزان تعامل و تأثیرگذاری آنها بر سیاست های دولت بریتانیا و نقش و جایگاه مهم ترین سازمان ها و نهادهای آنان را در این فرایند مورد بررسی قرار دهد. لازم به یادآوری است، نویسنده سعی نموده است تا با استفاده از منابع و سایتهای اینترنتی مربوط به خود سازمان های صهیونیستی درک تازه ای را از ماهیت این گروه ها در جامعه و ساختار سیاسی دولت بریتانیا چه در حال و گذشته ارائه دهد.

1)تاریخچه ای کوتاه از یهودیان انگلیس

نخستین نشانه های سکونت و زندگی یهودیان در انگلستان به دوران نورمان ها(6) بر می گردد. در سال 1066 پس از میلاد، ویلیام فاتح(7) پادشاه انگلستان، گروهی از یهودیان را از شهر روئن(8)(پایتخت تاریخی نورماندی در شمال غربی فرانسه) به پایتخت انگلیس دعوت کرد تا مهارت های تجاری و سرمایه های خود را به آنجا بیاورند. در قرون وسطی قرض دادن پول با گرفتن سود رباخواری- گناه محسوب می شد و برای مسیحیان قدغن بود، ولی سلاطین آن دوران به یهودیان اجازه چنین کاری را می دادند، زیرا برای شان سود داشت و می توانستند مخارج دربار را از یهودیان رباخوار تأمین کنند. در سال 1168، ارزش دارایی های شخصی یهودیان انگلیس، در حدود 60 هزار پوند، به اندازه یک چهارم کل ارزش انگلستان بود؛ به گونه ای که وقتی یکی از یهودیان ثروتمند به نام آرون(9) فوت کرد15 هزار پوند به هنری دوم(10) رسید.(11)
در دوران سلطنت هنری دوم، یهودیان زندگی خوبی در کنار همسایگان مسیحی خود داشتند. در عین حال یهودیان کمک فراوانی به صومعه های مسیحی می کردند و در مقابل اجازه می یافتند تا در زمان هایی که به دلایل مذهبی یا تجاری مورد آزار و اذیت قرار می گرفتند، به آنجا پناه ببرند.
با این وجود هر از چند گاهی اسقف ها و پاپ ها سبب به وجود آمدن احساس تنفر در مسیحیان نسبت به یهودیان می شدند و از یهودیان به عنوان «قاتلان مسیح» یاد و مسیحیان را تحریک به اقدام برضد یهودیان می کردند.
در سال 1218 اولین قوانین ضد یهود در انگلیس تدوین و به اجرا در آمد و یهودیان مجبور شدند نشانه ای به لباس خود آویزان کنند تا از بقیه متمایز شوند. در عین حال لردهایی که به یهودیان رباخوار بدهکار بودند نیز مردم را تشویق کردند به خانه های آنها حمله کنند تا در نتیجه این غارت و چپاول اسناد بدهکاری آنان از بین برود.(12)
در پایان قرن دوازدهم نیز از آنها خواسته شد به دین مسیحیت در آیند که در نتیجه مقاومت در برابر این درخواست، عده ای از یهودیان کشته شدند؛ عده ای نیز خودکشی کردند. در سال 1290 ادوارد اول که منبع دیگری در میان بازرگانان ایتالیایی جهت تأمین نیازهای مالی خود پیدا کرده بود، دستور خروج و تبعید یهودیان را از انگلیس صادر کرد.
پس از آن، بیش از سیصد سال هیچ یهودی به طور رسمی در این کشور وجود نداشت؛ تا اینکه چارلز اول کشته شده و یهودیان برای بازگشت احساس اطمینان کردند. در سال 1656 هم یکی از یهودیان هلند به نام مناسح (منشه) بن اسرائیل (13) از اولیور کرامول(14) (رهبر سیاسی و نظامی انگلیس در فاصله سالهای 1653 تا 1658) اجازه بازگشت یهودیان به انگلیس را اخذ کرد. پس از کسب این اجازه بسیاری از یهودیان هلندی، اسپانیایی و پرتغالی به لندن آمدند و در سال 1701 نخستین کنیسه یهودی را در آنجا بنا کردند.
در سال 1753هم دولت انگلیس جهت قدردانی از کمک یهودیان در جنگ با اسپانیا و نشان دادن وفاداری خود به انگلیس و دفاع داوطلبانه از لندن، «لایحه یهودی»(15) را جهت تصویب به پارلمان این کشور داد که نهایتاً هم تصویب شد. بر مبنای این لایحه یهودیان اجازه کسب شهروندی و تابعیت انگلیس را به دست می آوردند.(16)
تا سال 1890 یهودیان در برخی پست های دولتی مشغول به کار شدند ولی انتقادات گسترده ای بر ضد آنها می شد، تا اینکه در این سال تمام محدودیت های یهودیان برای کسب مناصب دولتی به استثنای پادشاهی برداشته شد(17) از همین سال به بعد نیز مهاجرت بسیار یهودیان به انگلستان آغاز شد. تا سال 1914، جمعیت یهودیان به 250 هزار نفر رسید که غالباً در شهرهای لندن، منچستر و لیورپول سکونت داشتند.(18) این یهودیان هر چند فرهنگ و آداب و رسوم متمایز خاص خود را داشتند، ولی برخلاف یهودیان دیگر کشورهای اروپایی در فرهنگ انگلیسی جذب شدند و حتی برخلاف یهودیان آمریکا نام ها و آداب و رسوم خود را انگلیسی کردند. در جنگ جهانی دوم نیز انگلستان 90 هزار یهودی را پذیرفت و به کودکان یهودی بی سرپرست پناه داد.(19)
هم اکنون نیز انگلستان با حدود 350 هزار یهودی – حدود دو سوم آنها در لندن، 30 هزار نفر در منچستر و شمار قابل توجهی در لیدز، گلاسکو، برایتون، لیورپول، بیرمنگام، بورنموث، گیتسهد و ساوتلند- پنجمین جامعه بزرگ یهودیان در جهان را دارا می باشد.(20)

2)تعریف صهیونیسم و انواع آن

صهیونیسم از کلمه «صهیون»(21) نام تپه ای در بیت المقدس اقتباس شده که یهودیان اعتقاد دارند آرامگاه حضرت داوود (ع) در آنجا قرار دارد. در بعد سیاسی، صهیونیسم (22) نام یک جنبش ناسیونالیستی یهودی است که ایجاد دولتی یهودی در فلسطین را هدف خود قرار داده بود. در واقع این جنبش صورت دنیوی و ملت پرستانه ای از یهودیت است که به بهانه یهودستیزی اروپائیان در اواخر قرن 19 پدید آمد. بنابر نظر صهیونیست ها، یهودیان خارج از این سرزمین، در تبعید زندگی می کنند و زندگی کامل فقط در سرزمین موعود ممکن است.
درباره جنبش صهیونیستی باید گفت این حرکت بر مبنای گرایش نژادپرستی ابتدا در اروپا شکل گرفت و سپس به صورت یک جریان سیاسی وارد فلسطین شد.
به هر حال صهیونیستها حرکت خود را جنبشی ملی می دانند که اساس آن مفهوم جعلی سرزمین موعود و بازگشت مردمان یهودی به آنجا می باشد. هسته اصلی ایده آنان نیز همان است که در بیانیه تأسیس رژیم صهیونیستی در 14 می سال 1948 آمده است:
سرزمین اسرائیل موطن ملت یهود می باشد. در اینجا هویت معنوی، مذهبی و سیاسی آنها شکل گرفت. آنها در اینجا برای نخستین بار تشکیل دولت داده، ارزشهای فرهنگی ملی و جهانی را ایجاد کردند و به جهانیان کتاب ابدی مادر کتابها (تورات) را ارزانی داشتند. این مردمان پس از تبعید همچنان ایمان خود را حفظ کرده و هرگز از دعا و امید برای بازگشت به وطن خود و باز پس گیری آن برای کسب آزادی سیاسی دست نکشیدند.(23)
منابع صهیونیستی بدون اشاره به تروریسم صهیونیستی و شاخه نظامی صهیونیسم تأکید دارند که صهیونیسم به سه شاخه دسته بندی می شود که عبارتند از:
* صهیونیسم سیاسی:
تأکید بر اهمیت اقدامات سیاسی و دستیابی به حقوق سیاسی در فلسطین به عنوان پیش شرطی برای رسیدن به اهداف صهیونیستی.(24)
* صهیونیسم عملی:
تأکید بر شیوه های عملی جهت دستیابی به اهداف صهیونیستی همچون مهاجرت یهودیان به اسرائیل، ایجاد شهرک های یهودی نشین و نهادهای آموزشی علی رغم فقدان شرایط سیاسی لازم و کافی.(25)
* صهیونیسم مذهبی:
تأکید بر احیای همزمان آزادی سیاسی یهودیان و مذهب یهودیت طبق دستورات تورات.(26)
لئون پینسکر(27) یهودی لهستانی اولین کسی بود که بعد از مشاهده و مطالعه وضعیت یهودیان، مقاله ای تحت عنوان «خودرهایی»(28) به زبان آلمانی در سال 1882چاپ کرد که در آن یهودیان را به مبارزه برای استقلال، هوشیاری میهنی و بازگشت به یک حکومت مستقل، که به گفته وی یهودیان از زمان حمله رومی ها به اسرائیل آنرا از دست داده بودند، تشویق کرد.(29) ناتان بیرنباوم(30) یهودی اتریشی نیز کسی بود که برای اولین بار کلمه «صهیونیسم» را در سال 1890با توسعه ایده های پینسکر و اضافه کردن ایده های خود به کار برد. وی در سال 1892 «صهیونیسم سیاسی» را بنیاد نهاد و جزوه ای با عنوان «احیای ملی ملت یهود در سرزمین خود برای حل مسئله یهودیان»(31) منتشر ساخت که چیزی شبیه اندیشه ها و ایده های تئودور هرتزل بود.(32)
با این حال از تئودور هرتزل (1904-1860) روزنامه نگار اتریشی به عنوان پدر صهیونیسم معاصر نام برده می شود که با نوشتن کتاب «دولت یهود»(33) نظریه خود را مبنی بر لزوم ایجاد یک دولت ملی یهودی در فلسطین به جامعه یهودیان عرضه کرد. در واقع هرتزل صهیونیسم را از یک واژه مذهبی به یک استراتژی بلند مدت سیاسی تبدیل نمود.
پس از آن اولین کنگره صهیونیست ها در بازل (34) سوئیس در سال 1897تشکیل شد که در آنجا هدف صهیونیست ها مبنی بر ایجاد یک دولت ملی در فلسطین رسماً اعلام گردید. در این زمان مرکز صهیونیست ها و مقر هرتزل در وین قرار داشت و تا سال 1901 هر ساله و از آن به بعد هر دو سال یک بار، اجلاس کنگره جهانی صهیونیسم در آنجا تشکیل می شد.
هرتزل برای تحقق آرزوی صهیونیست ها ابتدا به سلطان عثمانی پیشنهاد داد تا خودمختاری فلسطین را اعلام کند و زمینه را برای مهاجرت یهودیان به آن منطقه فراهم آورد؛ اما سلطان عثمانی پیشنهاد وی را نپذیرفت و او به انگلستان متوسل شد. در سال 1905کنگره صهیونیست ها ایجاد دولت یهود در سرزمینی غیر از فلسطین را مردود شمرد. هرتزل در سال 1904مرد و بعد از وی مرکز صهیونیست ها به کلن و سپس برلین و بعدها به لندن منتقل شد.(35)
به هر حال بحبوحه جنگ اول جهانی، صهیونیسم رشد سریعی یافت تا اینکه در سال 1917 آرتور جیمز بالفور(36)وزیر خارجه انگلیس اعلامیه ای صادر کرد- یا در واقع نامه وزارت خارجه به لرد روچیلد(37) از حامیان اصلی صهیونیسم- و در آن قول داد دولت انگلیس از یهودیان برای ایجاد دولت یهودی در فلسطین حمایت خواهد کرد. با این اعلامیه که به «اعلامیه بالفور» مشهور است، اولین نطفه های رژیم صهیونیستی بسته شد. گفتنی است تا ظهور هیتلر روند مهاجرت یهودیان کند بود، اما فشاری که نازی ها وارد کردند مهاجرت را تسریع کرد. طی جنگ جهانی دوم، صهیونیسم طرفداری بیشتری یافت، بخصوص یهودیان ثروتمند آمریکایی حمایت مالی گسترده ای از آن به عمل آوردند و از آن به بعد به یکی از عمده ترین حامیان صهیونیسم مبدل شدند.
بعد از جنگ دوم جهانی نیز سازمان ملل از تشکیل کشور جعلی اسرائیل حمایت و قطعنامه ای در سال 1948 در تأیید آن صادر کرد. اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی به سرعت بعد از صدور قطعنامه سازمان ملل انجام گرفت و در پی آن اولین مرحله از جنگ های اعراب و اسرائیل شروع شد.

3)ریشه های صهیونیسم در بریتانیا

الف)سابقه تاریخی

جامعه یهودیان انگلیس را می توان از همگراترین این جوامع دانست که پس از قرن ها زندگی در این کشور، در پایان قرن نوزدهم با ورود موج بزرگی از مهاجران یهودی از روسیه جان تازه ای گرفت. این جامعه مهاجر سپس با اشتیاق فراوان پذیرای صهیونیسم هرتزل در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 شد. به همین دلیل جامعه یهودی انگلستان از همان آغاز تأسیس دولت جعلی صهیونیستی در فلسطین خود را جامعه ای حامی صهیونیسم می نامید و همواره کمک های مالی فراوانی به صهیونیست ها و دولت صهیونیستی می کرد. در زمان تأسیس دولت جعلی یهودی نیز بیش از 26 هزار یهودی انگلیسی به سرزمین های اشغالی مهاجرت کردند که قابل توجه بود، زیرا یهودیان انگلیس با یهود ستیزی و خصومتی واقعی در این کشور مواجه نبودند که بخواهند به فلسطین فرار کنند.(38)
پیش از تشکیل دولت صهیونیستی نیز شاهد پیوند صهیونیسم و امپراتوری بریتانیا بوده ایم که همین پیوند علت اصلی تأسیس این رژیم گردید. طرح تأسیس دولتی برای قوم یهود، سابقه ای استعماری دارد و به زمان «ناپلئون بناپارت» باز می گردد. ناپلئون بناپارت در سال 1799 میلادی (در جریان حمله به مصر و شام) با صدور نامه ای از یهودیان آسیا و آفریقا خواست تا تحت لوای وی جمع شوند و در مقابل به آنها وعده داد تا سرزمین مقدس (فلسطین) را در اختیار آنان قرار دهد و عظمت و شکوه باستانی را به آنها باز گرداند. در واقع ناپلئون کوشید از یهودیان برای دستیابی به اهداف خود استفاده کند.(39)
به هر حال تسلط ناپلئون بر منطقه بیش از سه سال طول نکشید و با شکست فرانسه از انگلستان، نیروهای انگلیسی جایگزین نیروهای فرانسوی شدند. در واقع توجه انگلیس به فلسطین و منطقه عربی به امنیت راه های نظامی و دریابی هند مربوط می شد. یکی از پیامدهای این سیاست تأسیس نخستین کنسولگری غرب در سال 1839 از سوی انگلیس در قدس بود که بیشتر فعالیت آن به حمایت از یهودیان مهاجر اختصاص داشت.(40) هدف انگلستان این بود که یهودیان مهاجر بیشتری را به فلسطین بیاورد و به این وسیله مقاصد استعماری خود را جامه عمل بپوشاند. این مقاصد در نامه لرد پالمرستون(41) وزیر خارجه بریتانیا به سفیر این کشور در استانبول آشکارا بیان شده است:«بازگشت ملت یهود به دعوت سلطان عثمانی و با حمایت او، نقشه های شیطانی محمدعلی (فرمانروای مصر) و جانشینانش را نقش بر آب خواهد کرد.»(42)
بعدها در زمان دیزرائیلی، نخست وزیر وقت انگلستان، این مسئله دوباره زنده شد و صهیونیست ها به حق می توانند ادعا کنند که وی بزرگ ترین نماینده آنها بوده است. دیزرائیلی اگر چه به مذهب کلیسای انگلیکن(43) در آمده بود، ولی پیوندهای فراوانی به هم نژادان خود داشت. او برای بازگرداندن یهودیان به جایگاهی بالا تلاش فراوانی کرد.(44) نهایتاً در اواخر قرن 19 صهیونیست ها و در رأس آنها تئودور هرتزل تلاش فراوانی داشتند تا فلسطین را در ازای کمک های مالی به «مرد بیمار اروپا» یعنی امپراتوری عثمانی تصاحب کنند، ولی موفق نشدند. سپس برای کمک به اضمحلال این امپراتوری، پیوند خود را با امپراتوری بریتانیا تحکیم بخشیدند، زیرا می دانستند دولت بریتانیا در پی سلطه بر فلسطین می باشد تا کانال سوئز را به عنوان گذرگاهی برای رسیدن به مستعمراتش تحت کنترل داشته باشد. نهایتاً هم با اعلامیه بالفور در سال 1917 دولت لوید جرج(45) حمایت خود را از پروژه صهیونیستی اشغال و غصب فلسطین اعلام کرد. صدور این اعلامیه برای صهیونیسم ها بسیار مهم بود، زیرا به پانزده سال تردید و اختلاف در داخل دولت بریتانیا خاتمه داد و نهایتاً به حمایت از جنبش صهیونیستی منجر گردید.
این اتحاد در وهله نخست بر پایه منافع متقابل در مبارزه با موج فزاینده ملی گرایی عربی قرار داشت و در واقع با اعلامیه بالفور، جنبش صهیونیستی به بخشی کلیدی از برنامه امپریالیسم انگلیس برای خاورمیانه تبدیل شد: راهی برای مشروعیت بخشی به سلطه نظامی بر فلسطین. شبه نظامیان شهرک های یهودی نشین از جمله جوخه های ترور (سرویس های ویژه شب) که افراد مورد نظر سازمان اطلاعاتی ارتش بریتانیا را ترور می کردند نیز نقشی کلیدی در سرکوب مقاومت فلسطینیان در سال های 39-1936 ایفا کردند.(46) بنابراین دست صهیونیست ها برای هر اقدامی در فلسطین باز بود، منتها اقدامات آنها باید در چارچوب منافع امپراتوری بریتانیا صورت می گرفت.
با این حال جنگ جهانی دوم موجب تقابل موقت صهیونیست ها و انگلیسی ها شد و برای مدتی اتحاد آنها را به هم زد. در سال 1945 استعمار صهیونیستی فلسطین که 30 سال از طرف امپریالیسم بریتانیا حمایت شده بود، در جستجوی حامی قدرتمندتری برآمد. برای این کار ایالات متحده گزینه مناسبی بود که سرانجام نیز با حمایت این کشور، سازمان ملل در نوامبر سال 1947 رأی به حمایت از دولت صهیونیستی داد.
پس از اینکه قیمومیت انگلیس به طور رسمی پایان یذیرفت، صهیونیست ها پادگان ها و مقامات دولتی انگلیس در فلسطین را مورد حمله قرار دادند و آنها را مجبور به پذیرش خواسته های خود کردند. به هر حال طی 30 سال قیمومیت انگلیس، شهرک نشین های یهودی 12 برابر جمعیتی شدند که در سال 1917 در فلسطین بودند.(47)
نبرد شبه جزیره سینا در سال 1956، به تغییر دیدگاه منطقه نسبت به اسرائیل منجر شد. تا آن زمان، دولت یهودی، به عنوان یک موجودیت ضعیف که بقای بلند مدت آن در هاله ای از ابهام قرار داشت، متصور بود.(48) پس از پیروزی اسرائیل بر مصر با حمایت قدرت های غربی، مشخص شد این رژیم، قدرتمند شده است. این امر، بدان معنا بود که برای قدرت های خواهان حفظ وضع موجود نظیر بریتانیا، که نگران سرنگونی رژیم های سنتی و خواهان توقف ملی گرایی پان عربیسم ضد غربی بودند، حفظ یک اسرائیل قدرتمند به جزیی از منافع آنها تبدیل شد. در واقع، قدرت نظامی اسرائیل و توانایی آن برای ضربه زدن یک عامل بازدارنده در مقابل کشورهای عربی، مورد توجه قرار گرفت.
از سال 1960 و در نتیجه این تغییر برداشت، بریتانیا اقدام به افزایش فروش تسلیحات به اسرائیل کرد.
سقوط اتحاد شوروی و آغاز فرایند صلح اسلو، توسعه بیشتر روابط بریتانیا و اسرائیل را در پی داشت. در سال 1995، جان میجر رهبری سفر یک هیأت تجاری بزرگ به اسرائیل را بر عهده داشت(49) و طی این سفر اعلام کرد بریتانیا دیگر به واسطه بایکوت اعراب احساس محدودیت نمی کند. در سال های بعد از آن نیز روابط نظامی بریتانیا با اسرائیل از رشد قابل ملاحظه ای برخوردار گردید. نخستین دیدار خانواده سلطنتی بریتانیا از اسرائیل در سال 1998 نیز، به لحاظ سمبلیک تأییدی بر بهبود روابط میان دو رژیم بود.

ب) پیوند با هیأت حاکمه انگلیس

به لحاظ تاریخی در سیاست بریتانیا، یهودیان همواره گرایش به جناح چپ داشته اند. ولی در سالهای اخیر بیشتر به جناح راست متمایل شده اند. در اینجا به رابطه صهیونیست ها و دو حزب اصلی انگلیس پرداخته می شود.
* حزب کارگر
حزب کارگر، سنتی طولانی در همدلی با صهیونیسم و همکاری نزدیکی با حزب کار در اسرائیل دارد. این حزب دارای یک گروه رسمی به نام دوستان اسرائیلی حزب کارگر(50)می باشد.(51) افراد سرشناسی همچون آنرین بوان(52) در سراسر دوره شغلی خود با هدف ملی یهودی شناخته می شدند.(53) با این حال، ارنست بوین(54)(رهبر حزب کارگر در سالهای جنگ جهانی دوم که در دولت ائتلافی چرچیل وزیر کار بود و پس از جنگ به سمت وزارت خارجه رسید. وی به دلیل مخالفت با جنبش صهیونیستی برای ایجاد یک دولت یهودی و طرفداری از تشکیل دولتی عربی در فلسطین مورد غضب صهیونیستها بود) کماکان به عنوان منفورترین چهره در تاریخ اسرائیل باقی مانده است، هر چند وی شخصیتی مورد احترام برای سوسیال – دموکراسی بریتانیا می باشد. ولی دو نخست وزیر پس از جنگ جهانی دوم از حزب کارگر، یعنی ویلسون و بلر به همدلی با اسرائیل، شناخته شده هستند.
در دهه 70 و 80، نسلی که تحت تأثیر سیاست دهه 60 و چپ جدید اروپایی بود، وارد حزب کارگر شد. بعضی شخصیت های امروزی حزب نظیر: کلر شورت(55)، پیتر هین(56)، جرمی کربین،(57) و کن لیوینگستن(58) به جهات مختلف، محصول این تجربه می باشند. از نظر این نسل، مسئله ملی گرایی فلسطینی، نکته حمایتی مهمی می باشد. پس از آن شماری سازمان حامی فلسطین در حزب و جنبش کارگری ایجاد شد که مهم ترین آنها شورای خاورمیانه ای حزب کارگر(59) بود.(60)
در کنفرانس های حزب کارگر، می توان جلساتی از گروه دوستان اسرائیلی حزب کارگر و شورای خاورمیانه ای حزب کارگر را شاهد بود. در واقع، مواضع نمایندگان جناح چپ حامی فلسطینیان (نظیر جرج گالووی(61) و جرمی کربین) و وارثان سنت های تمرکزگرا به خصوص سنت های کارگری بریتانیا (نظیر گوردن براون)(62) که حامی اسرائیل می باشند، ارتباط مستقیمی با مواضع آنها در دیگر زمینه ها دارد. با این وجود، نفوذ جناح چپ حزب در رابطه با این مسئله، در سال های اخیر محدود بوده است.
* حزب محافظه کار
جناح سنتی و اشرافی حزب محافظه کار، به شدت با مشاغل خدمات عمومی در انگلیس، از جمله اداره «امور خارجی»، عجین شده است. بر همین قیاس روابط قوی و همدلی با جهان عرب و گاهی نیز ضد یهودی بودن، از مشخصه های آن است.
ولی در عین حال، باید به خاطر داشت که حزب محافظه کار قدیمی دوران امپراتوری، در بردارنده عناصری از ملی گرایی و رفتارهای امپریالیستی بود. مظهر این عنصر، بنجامین دیزرائیلی می باشد که تا قرن بیستم نیز، در چهره های آرتور بالفور و وینستون چرچیل متجلی بود. این جریان نقش مهمی را در حمایت اولیه بریتانیا از اشغال فلسطین ایفا کرد.
تغییر واقعی در نگرش های حزب محافظه کار نسبت به اسرائیل، با روی کار آمدن مارگارت تاچر و همراهانش در دهه 70 ایجاد شد. تاچر در دوره تصدی خود، به طور کامل تحت محاصره همکاران یهودی خود، از جمله کیت جوزف، آلفرد شرمان، لئون بریتان، نیگل لاوسون، مالکوم ریفکیند و مایکل پولانی بود.
خاستگاه او که از طبقه متوسط بود و ارزشی که برای روح سازمانی قائل بود، وی را متحد طبیعی نیروهای جدید در حزب ساخت که این افراد با آنها در ارتباط بودند. در عین حال حوزه انتخابیه وی، یعنی فینچلی(63) نیز، دارای جمعیت زیادی از یهودیان بود.(64)
تاچر در نگرش سیاست خارجی اولویت خود را به اسرائیل و آمریکا سوق داد. نفوذ تاچر در حرب محافظه کار، باعث تداوم این نگرش شده است. جانشین وی، جان میجر نیز، همین مشی را دنبال کرد.
حزب محافظه کار در فاصله سال های 2003 تا 2005 تحت رهبری یک یهودی انگلیسی به نام مایکل هاوارد(65) بود. یک لابی فعال حامی اسرائیل، به نام «دوستان اسرائیلی حزب محافظه کار» نیز، در این حزب وجود دارد.(66) محافظه کاران دارای هیچ گروه سازمان یافته ای چون «دوستان فلسطینی» نیستند.

ج)صهیونیسم مسیحی در انگلیس

صهیونیسم مسیحی را در ساده ترین شکل با عبارت «حمایت مسیحیان از صهیونیسم» تعریف می کنند و اینکه جنبشی هستند که خود را مدافع دولت صهیونیستی اسرائیل می دانند.(67) این اصطلاح در دو برداشت مختلف به کار می رود: نخست از سوی موافقان، به معنی حمایت مسیحیان از اسرائیل و صهیونیسم و دیگر از سوی جنبش ها و تفکرات ضد صهیونیستی برای اشاره به مسیحیان اوانجلیک و معتقدان به ایدئولوژی «اسرائیل بزرگ».(68)
امروز معروف ترین و بانفوذترین سازمان های مسیحیان صهیونیست در بریتانیا عبارتند از: «خادمان کلیسا در میان مردم یهود»(69) که همچنین به «ائتلاف اسرائیل کلیسای انگلیکن»(70) نیز معروف است؛« دوستان مسیحی اسرائیل»(71)؛«شفاعت کنندگان برای بریتانیا»(72)؛«دوستان نیایشگر اسرائیل»(73)؛ و «شورای مسیحیان و یهودیان»(74) که همگی بخشی از ائتلاف بین المللی سازمان های مسیحیان صهیونیست می باشند. از جمله رهبران صهیونیسم مسیحی در این کشور نیز می توان به درک پرینس(75)؛ دیوید پاوسون(76)؛ لنس لمبرت(77)؛ و والتر ریگانز(78) اشاره کرد. اینها کسانی هستند که از نفوذ قابل توجهی در پذیرش دیدگاه های صهیونیستی از سوی مسیحیان اوانجلیک برخوردارند.
سازمان «خادمان کلیسا در میان مردم یهود»(CMI) نخستین نهاد صهیونیست مسیحی در بریتانیا بود که در سال 1809 با نام «جامعه لندن» ظاهراً در ابتدا برای اشاعه مسیحیت در میان یهودیان تأسیس شد. اهداف این سازمان به شرح زیر است:
*اوانجلیسم:
قدم برداشتن در راه تقویت اسرائیل و رهبری آنها در اعتقاد به مسیح به عنوان تنها نجات دهنده آنها.
* تشویق:
حمایت از معتقدان یهودی به مسیح به هر صورت ممکن.
* آموزش:
کمک به مسیحیان برای درک ریشه های یهودی مسیحیت.(79)
«دوستان مسیحی اسرائیل»(CFI) نیز به همین صورت بر ضرورت بی قید و شرط «ایستادن در کنار اسرائیل» اصراردارند.(80)«شورای مسیحیان و یهودیان»(CCJ) نیز در دفاع از اقدامات دولت اسرائیل تلاش های زیادی از خود نشان داده است.(81)
در اینجا برای شناخت بیشتر عقاید صهیونیست های مسیحی در بریتانیا بخشی از صحبت های والتر ریگانز دبیرکل «خادمان کلیسا در میان مردم یهود» را می آوریم که به باور اصلی صهیونیست های مسیحی اشاره دارد:
بازگشت یهودیان به اسرائیل در صد سال گذشته و تأسیس دولت اسرائیل را باید به عنوان اجرای وعده ها و پیش گویی های عهد عتیق در رابطه با سرزمین موعود یا حداقل به عنوان نشانه هایی از رحمت خداوند برای ملت یهود دانست. امروز از دید بسیاری مسیحیان، بزرگ ترین نشانه وفای به عهد خداوند ماندگاری و بقای ملت یهود است. خداوند آنها را در مقابل تمام رنج ها و بلاها حفظ، مراقبت و هدایت نموده است. به همین دلیل، دولت اسرائیل و حاکمیت یهودی بر سرزمین اسرائیل نیز از جمله دیگر نشانه های خداوند است. این موضوع باور اصلی صهیونیست های مسیحی است... تأسیس دولت اسرائیل به دلیل معنای آن برای یهودیان و توالی حوادثی که به روی آوردن ملت یهود به عیسی مسیح و ظهور مجدد وی منجر می شود، از اهمیت مذهبی خاصی برخوردار است. مسیحیان نه تنها از ایده یک دولت یهودی، بلکه از سیاست های آن نیز باید حمایت کنند... مسیحیان باید از دولت اسرائیل به عنوان نشانه رحمت خداوند و دست آن در جهان پشتیبانی کنند.(82)

4)سازمانهای صهیونیستی در انگلستان

الف)فدراسیون صهیونیستی بریتانیای کبیر و ایرلند(83)

«فدراسیون صهیونیستی بریتانیای کبیر و ایرلند»( از جمله اسامی دیگر این فدراسیون عبارت است از «بنیاد صهیونیستی بریتانیای کبیر و ایرلند شمالی»، «بنیاد صهیونیستی بریتانیا» و «بنیاد صهیونیستی») در سال 1899 و در راستای نبرد برای ایجاد کشور یهود تأسیس گردید. در آن زمان برخی رهبران یهودی و اعضای این نهاد حمایت خود را از اهداف تئودور هرتزل اعلام کردند و این بنیاد به کانونی تبدیل شد که افرادی همانند حییم وایزمن(84)(نخستین رئیس جمهور اسرائیل)و گروه کوچکی از صهیونیست های بریتانیایی اقدامات خود برای ایجاد دولت یهودی را آغاز کردند.
پس از صدور اعلامیه بالفور در سال 1917، لندن به مدت 30 سال به مرکزی برای جنبش جهانی صهیونیست ها تبدیل شد که در این سال ها نقش اصلی را فدراسیون صهیونیستی مزبور ایفا می نمود. آژانس یهود نیز در همین سالها در ساختمان اصلی این بنیاد در خیابان 77«راسل بزرگ»، دفتر سیاسی خود را افتتاح نمود و مذاکرات با دولت بریتانیا را انجام می داد.
در همین زمان فدراسیون صهیونیستی در پی کسب حمایت های مالی و سیاسی برای تشکیل دولت یهودی بود و در واقع اقدامات این سازمان بود که سبب شکل گرفتن دیگر سازمان های صهیونیستی مهم از جمله «سازمان جهانی زنان صهیونیست»(OZIW)، «درخواست برای یک اسرائیل یهودی متحد»(Aiju)،«صندوق ملی یهود»(FNJ) و جنبش های صهیونیستی جوانان شده است.
پس از تأسیس رژیم صهیونیستی نیز بسیاری از تحصیلکردگان عضو این فدراسیون صهیونیستی به سرزمین های اشغالی رفته و مناصب بالای دولتی را در اختیار گرفتند. این بنیاد در سال 1954 از طریق سازمان «قیمومیت آموزشی بنیاد صهیونیستی»، شبکه ای از مدارس شبانه روزی را برای آموزش کودکان یهودی بر اساس اندیشه های صهیونیستی ایجاد کرد که شمار آنها هم اکنون به بیش از 14 مدرسه و بیش از پنج هزار دانش آموز می رسد.
فدراسیون صهیونیستی همچنین نخستین سازمانی در جهان بود که دفاتر خود را جهت کمک به همگرایی مهاجران یهودی با بریتانیا در اسرائیل افتتاح نمود. این بنیاد صهیونیستی هم اکنون نمایندگی جنبش صهیونیستی بریتانیا که شامل 120 سازمان و بیش از 50 هزار عضو وابسته می باشد را بر عهده دارد.

اهداف

-حمایت، هماهنگی و تسهیل فعالیت و کارهای تمام اعضای وابسته در سرتاسر جهان و پایبندی به تعهد خود به جنبش های صهیونیستی؛
-تشویق مشارکت یهودیان در فعالیت های صهیونیستی، فراگیری زبان عبری و مهاجرت به اسرائیل؛
-عمل به عنوان سازمانی حمایتی برای دیگر سازمان های صهیونیستی در بریتانیا و اعضای آنها.
از جمله فعالیت های این نهاد می توان به برگزاری سمینارها در اسرائیل، سازماندهی سخنرانی ها و کنفرانس ها جهت بررسی مسائل مختلف تأثیرگذار بر یهودیان، برگزاری گروه های مباحثه به زبان عبری به صورت ماهانه و چاپ مقالات و کتاب اشاره کرد. از دید بانیان این سازمان، یکی از راههای نزدیک ساختن یهودیان به اسرائیل، برگزاری مراسم و رویدادهای فرهنگی است. به همین جهت همواره در پی سازماندهی جشن ها و مناسبت های فرهنگی همچون نمایشگاه های هنری، کنسرت ها و جشن سالروز تأسیس رژیم صهیونیستی می باشند.

ب)هیأت نمایندگان یهودیان بریتانیا(85)

«کمیته نمایندگان یهودیان بریتانیا» که هم اکنون به «هیأت نمایندگان یهودیان بریتانیا» معروف است، در سال 1760 یعنی زمانی که هفت نماینده یهودیان اسپانیا و پرتغال برای تشکیل کمیته ای جهت پیمان با جرج سوم و پذیرش سلطنت وی منصوب گردیدند، تشکیل شد. در این تاریخ همچنین جامعه اشکنازی بریتانیا «کمیته سری روابط عمومی» خود را بنیان نهاد در پایان سال 1769 «هیأت نمایندگان یهودیان بریتانیا» به طور مشترک از سوی این دو کمیته تشکیل گردید.
در دهه 1830 نقش و شهرت هیأت نمایندگان با انتخاب موسی مونتفیوری(86) به عنوان رئیس این هیأت در سال 1835 و شناسایی رسمی از سوی پارلمان انگلیس بسیار افزایش یافت.
وی چندین بار از سرزمین های فلسطینی بازدید کرد و بعدها صهیونیستها بخشی از بیت المقدس را به اسم وی نامگذاری کردند. وی همچنین روابط خوبی با اداره خارجی و شخص ملکه انگلیس داشت.
تشکیل رژیم صهیونیستی در سال 1948 سبب تمرکز خاص این نهاد صهیونیستی بر این رژیم گردید و تلاش فراوانی را در راستای مهاجرت یهودیان به سرزمین های اشغالی صورت داد.
این هیأت متشکل از نمایندگان منتخب سازمانهای اجتماعی و تشکل های مذهبی می باشد. تا سال 2000 شمار آنها تقریباً 30 نمایندگی بوده است.
ریاست این هیأت را در حال حاضر هنری گرانوالد(87) بر عهده دارد که در سال 2006 برای یک دوره سه ساله دیگر انتخاب گردید.

ج)فدراسیون جوانان صهیونیست(88)

«فدراسیون جوانان صهیونیست»FZY: متشکل از جوانان صهیونیست یهودی در بریتانیا است که نهادهای وابسته ای در بیت المقدس و ایالات متحده آمریکا نیز دارد. این تشکل در سال 1910 تأسیس شد و بسیاری از اعضای آن در جنگ جهانی دوم و پس از آن در ارتش بریتانیا خدمت کردند و بعدها نیز نقش مهمی را در تشکیل رژیم صهیونیستی ایفا نمودند. آنهایی هم که در این سازمان باقی ماندند به فعالیت خود جهت نزدیک ساختن یهودیان به اسرائیل ادامه دادند و توانستند در دهه 1950 در حدود 30 جامعه یهودی را در انگلیس سازماندهی کنند.
با پیروزی رژیم صهیونیستی در جنگ شش روزه سال 1967 این نهاد صهیونیستی مجدداً جان تازه ای گرفت و در همین زمان بود که «جامعه (یهودیان) گلاسکو»(89) تأسیس شد. در این جنگ فدراسیون جوانان صهیونیست دفاتر و اعضای جوان و داوطلب خود را در اختیار آژانس یهود قرار داد. جنگ رمضان نیز به همین صورت سبب افزایش توان این نهاد گردید. در این زمان یهودیان انگلیس حمایت زیادی از اسرائیل می کردند.
در سایت اینترنتی این فدراسیون هدف سازمان مذکور، توسعه هویت یهودی و صهیونیستی و کسب تجربیات در زمینه های مختلف عنوان شده است. در عین حال بیان می گردد که این سازمان تلاش دارد تا از طریق برنامه های گوناگون به صورت هفتگی از جمله تشکیل اردوها و نیز برگزاری سمینارها و جشن ها در سطح ملی و بین المللی جوانان یهودی انگلیس را به فرهنگ و هویت یهودی و صهیونیستی نزدیک سازد.
این سازمان در دو-سه دهه اخیر بزرگترین و مهم ترین جنبش جوانان صهیونیست در انگلیس بوده است. این سازمان دارای چهار دفتر و شمار زیادی کارمند در انگلستان و اسرائیل می باشد.
«فدراسیون جوانان صهیونیست» همچنین در کنفدراسیونی رسمی با عنوان «ایتید»(90)( به معنای آینده) در پیوند با دو سازمان صهیونیستی دیگر یعنی سازمان «یهودیان جوان آمریکا» و «جنبش پیشاهنگان اسرائیلی»(91) سعی در پیشبرد اهداف صهیونیستی دارند. گفتنی است این کنفدراسیون نخستین نشست خود را در دسامبر سال 1997 در بیت المقدس برگزار کرد.

د)سازمان بین المللی زنان صهیونیست(92)

«سازمان بین المللی زنان صهیونیست»(Wizo) متشکل از زنان صهیونیست و دارای بیش از 250 هزار عضو در 50 کشور جهان می باشد. این سازمان همچنین از سوی سازمان ملل متحد به عنوان سازمانی غیردولتی مورد شناسایی قرار گرفته و به عنوان نهاد مشورتی دو نهاد وابسته به سازمان ملل یعنی اکوسوک(93)(شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل) و یونیسف(94)(صندوق کودکان سازمان ملل) کار می کند.
این سازمان هدف اصلی خود را جمع آوری پول جهت پشتیبانی از اقدامات رفاه اجتماعی برای یهودیان ساکن در سرزمین های اشغالی فلسطین اعلام می دارد. گفتنی است، این سازمان یکی از بزرگترین ارائه کنندگان خدمات اجتماعی پس از دولت این رژیم می باشد، به گونه ای که سالانه در حدود 100 میلیون دلار بودجه در اختیار دارد و از هر 8 خانواده یهودی در اسرائیل یک خانواده زیر پوشش حمایتی آن قرار دارد.
شعبه این سازمان در انگلیس که بزرگترین سازمان یهودی زنان در بریتانیا و ایرلند می باشد نیز در راستای همین اهداف فعالیت می کند. به لحاظ سابقه تاریخی، گروه های زنان صهیونیست از دهه 1890 تحت نظارت فدراسیون صهیونیستی انگلیس وجود داشته و فعالیت می کردند. سپس در سال 1918 به صورت مجزا «فدراسیون زنان صهیونیست» تشکیل می شود. در سال 1920 که فلسطین تحت قیمومیت انگلستان در آمد، با بهره گیری از این فرصت «سازمان بین المللی زنان صهیونیست» تشکیل شد.
این سازمان در بریتانیا بیش از 25 هزار عضو دارد و 9 هزار نفر از آنها در عین حال عضو یکی از صد گروه اجتماعی در سرتاسر این کشور می باشند.
از جمله اهداف آن نیز عبارت است از:
-بالا بردن کیفیت زندگی برای تمام یهودیان، بخصوص زنان یهودی؛
-تعهد به همبستگی با اسرائیل؛
-ارائه خدمات به جامعه اسرائیل؛
-ارائه آموزش و جمع آوری پول؛
-ایجاد فرصت ها جهت ایجاد آینده ای درخشان برای جوانان یهودی.

ه)فدراسیون میزراچی(95)

«فدراسیون میزراچی» یکی از نهادهای وابسته به «جنبش جهانی میزراچی»(96)( به معنای کانون معنوی) می باشد که در سال 1902 در شهر ویلنیوس (97)پایتخت لیتوانی در کنفرانس جهانی صهیونیست های مذهبی و به درخواست خاخام اسحاق یاکوف رینیس(98) بنیان گذاشته شد. مقر اصلی این نهاد در بیت المقدس قرار داشته و در 30کشور جهان نماینده دارد.
این سازمان بر این اعتقاد است که تورات باید در کانون صهیونیسم قرار گیرد. در عین حال ملی گرایی یهودی را ابزاری برای دستیابی به اهداف مذهبی می بیند. حزب میزراچی نیز نخستین حزب صهیونیستی مذهبی می باشد که وزارت مذهب را در اسرائیل تأسیس کرده و سبب اجرای قوانین یهودی در زمینه مواد غذایی و تعطیلی و به جا آوردن مراسم روز شنبه گردید. همچنین پیش از تشکیل رژیم صهیونیستی در سرزمین های فلسطینی شبکه ای از مدارس مذهبی ایجاد کرده بود که تاکنون نیز وجود دارند.
از جمله چهره های مهم در این جنبش صهیونیستی مذهبی می توان به خاخام اسحاق کوک(99) اشاره کرد که در سال 1921 به مقام خاخام بزرگ اشکنازی فلسطین رسید و تلاش کرد تا میان صهیونیسم و یهودیت ارتدوکس سازش ایجاد کند. در سال 1956، شماری از صهیونیست های میزراچی حزب مذهبی-ملی (مفدال) را جهت پیشبرد حقوق یهودیان مذهبی در اسرائیل بنیان گذاشتند.
در همین روابط نیز «فدراسیون میزراچی بریتانیا» امروزه چندین برنامه آموزشی و اجتماعی را اجرا می کند که هدف از آن تقویت و گسترش ارتباط مردمان یهودی این کشور با رژیم صهیونیستی می باشد. این نهاد هم اکنون خود را سازمان پیشرو بریتانیایی در حوزه صهیونیسم مذهبی می داند.
فدراسیون میزراچی در عین حال سازمانی حمایتی برای دیگر سازمانهای صهیونیستی مذهبی است که با اهداف آن هماهنگ بوده و در طیف گسترده ای از حوزه ها فعال هستند. همانطور که در سایت این فدراسیون آمده هدف این نهاد صهیونیستی عبارت از تقویت هویت یهودی استحکام روابط با یهودیان اسرائیل، تشویق آموزش های یهودی و ارائه کمکها و حمایتها از نهادها و سازمانهایی می باشد که با آن پیوند خورده اند. این سازمان همچنین هر ساله «جایزه هرتزل» را به فرد یا افرادی اعطا می کند که خدمات بزرگی را در راستای اهداف صهیونیستی انجام داده باشند.

و)مرکز تحقیقات و ارتباطات اسرائیلی-بریتانیا(100)

«مرکز تحقیقات و ارتباطات اسرائیل- بریتانیا»BICOM به ادعای بانیان آن سازمانی مستقل است که به دنبال افزایش حمایت از اسرائیل در بریتانیا بوده و در این راستا در چهار حوزه فعالیت دارد:
-بکارگیری یک مرکز رسانه ای کاملاً کارآمد؛
-ارائه گزارش های به موقع و پژوهش های با کیفیت بالا؛
-انتشار گزارش های روزانه از تمامی خبرهای مرتبط با اسرائیل و نیز تحلیل وقایع روز؛
-سازماندهی بازدید سیاستمداران، دانشگاهیان و روزنامه نگاران برجسته از اسرائیل.
این مرکز همچنین اطلاعاتی را در مورد تاریخ، فرهنگ، اقتصاد و سیاست اسرائیل، برنامه صلح خاورمیانه، تروریزم در خاورمیانه، روابط بریتانیا و اسرائیل و سیاست خارجی آنها و نیز آینده فلسطین ارائه می کند.
تا سال 2006 ریاست این نهاد را دنی شک،(101) از مقامات بلند پایه وزارت خارجه اسرائیل، بر عهده داشت که هم اکنون سفیر اسرائیل در بریتانیا می باشد. رئیس فعلی آن نیز لرنا فیتسیمون(102) عضو سابق پارلمان بریتانیا از حزب کارگر است.(103) وی که یهودی نیست، به مدت بیش از 20 سال از حامیان سرسخت اسرائیل بوده و برای اولین بار در سال 1989 از سرزمین های اشغالی دیدار و بارها نیز پس از آن به آنجا سفر کرده است.(104) اخیراً نیز که دانشگاه های بریتانیا در واکنش به کشتار فلسطینیان خواستار تحریم و بایکوت دانشگاه های اسرائیل شده بودند، فیتسیمون با تشکیل ائتلاف موسوم به «بایکوت را متوقف کنید» از سیاستهای رِژیم صهیونیستی دفاع نمود.(105)

ز)صندوق ملی یهودیان (بریتانیا)(106)

«صندوق ملی یهودیان» در همان اوایل پیدایش صهیونیسم جهت کمک به خرید زمین از امپراتوری عثمانی و تمهید ایجاد دولت یهودیان در سرزمین های فلسطینی با سرمایه اولیه 200 هزار پوند تأسیس شد. این صندوق از ابتدای تأسیس، فعالیت های خود را در سطحی بین المللی گسترش داد و موفق شد در سال 1903 زمینی را به وسعت 50 هکتار در فلسطین خریداری نماید که تا سال 1905 به دریاچه طبریا (107) رسید. در سال 1927 نیز 50هزار هکتار دیگر را خریداری کرد. نهاد مذکور در سال 1904 هم با پرداخت هزینه های دانشمندان یهودی کار بر روی پروژه های تحقیقاتی و علمی را شروع کرد.(108)
«صندوق ملی یهودیان»، شاخه بریتانیا، در سال 1939 جهت کمک به تشکیل دولت صهیونیستی و انجام کارهای به اصطلاح خیریه در سرزمین های فلسطینی ایجاد شد و امروزه به عنوان یک بنگاه خیریه در این کشور به ثبت رسیده است. به همین دلیل از قوانین مالیاتی بریتانیا مستثنی می باشد.
«صندوق ملی یهودیان» در انگلیس مبالغ و کمکهای یهودیان و غیریهودیان این کشور را جمع آوری کرده و سپس آن را به آژانس های مورد نظر خود در اسرائیل ارسال می کند.
این صندوق دارای کمیته های مختلف از جمله «کمیته نقب»،«کمیته اقدام برای آب» و «کمیته بانوان اول» و هشت دفتر در لندن (دفتر مرکزی)، بیرمنگام، دوبلین، گلاسکو، هال، لیدز، لیورپول و منچستر می باشد. ریاست فعلی آن را نیز خانم گیل سیل (109) بر عهده دارد.
از اقدامات این نهاد همچنین می توان به سازماندهی دیدار از سرزمین های اشغالی برای یهودیان انگلیس اشاره کرد.

ح) مؤسسه پژوهش سیاست یهودی(110)

«مؤسسه پژوهش سیاست یهودی» در سال 1996 در لندن تأسیس شد. به نوشته سایت رسمی این مرکز:«پویایی یهودیان در اروپا و سقوط کمونیسم در سال 1989شرایط لازم را برای احیای حیات یهودی در دهه 1990 فراهم آورد. یهودیان کشورهای کمونیستی سابق که تشنه شناخت عمیق تر یهودیت بودند، شروع به ایجاد اجتماعاتی فعال در این عرصه کردند. این موضوع در اروپای غربی با شدت بیشتری دنبال شد و در این راستا بود که «مؤسسه پژوهش سیاست یهودی» متولد گردید.»
به باور آنها مشکلات یهودیان در اروپا نیز شبیه مشکل دیگر یهودیان در سرتاسر جهان است و چه بسا ممکن است در آینده دوباره یهودستیزی در اروپا شایع گردد. از دید این مرکز هر کس که بلندتر صحبت کند، بیشتر جلب توجه کرده و موفق تر خواهد بود، از اینرو با طیفی گسترده تر از غیریهودیان، مؤسسات و دانشگاه ها همکاری دارد تا صدای خود را بهتر به گوش دیگران برساند.
از جمله پژوهش های حال حاضر این مرکز می توان به پژوهش هایی با عناوین «زندگی در کنار هم، رهیافتی جدید برای ایجاد جامعه مدنی»،«تفکر تازه در اروپا»، «اروپا و خاورمیانه؛ و جوامع به هم وابسته فراملی» و «فضای باز» اشاره کرد.

ه)قدرت رسانه ای صهیونیستها در بریتانیا

غالباً عنوان می شود دموکراسی یعنی آزادی بیان و حکومت مردم بر خود. به همین جهت کشورهای غربی نیز که ادعای دموکراتیک بودن دارند، به این نظام سیاسی خود افتخار می کنند. ولی موضوع مذکور در رابطه با مسائلی که از دید آنها حساس می باشد صدق نمی کند که از جمله آنها می توان به اسرائیل و صهیونیستها اشاره کرد. از دید مقامات بریتانیایی این موضوعات به عنوان خط قرمز بوده و عبور از آن غیر ممکن است. نمودهای بارز چنین مسئله ای را در رسانه های بریتانیا شاهدیم که سخنی بر ضد صهیونیسم و اهداف صهیونیستی زده نمی شود و برنامه ای تهیه نمی گردد.
در همین رابطه هر چند اطلاعات زیادی در مورد نام گردانندگان رسانه های بریتانیا وجود دارد ولی از مسائل پشت پرده و ارتباطات آنها اطلاعات زیادی در دسترس نیست. به همین دلیل عده کمی در بریتانیا از نفوذ عظیم اقلیت اندکی از یهودیان بر رسانه های کشورشان آگاهی دارند.
همچون آمریکا در بریتانیا نیز یهودیان و صهیونیستها بر اکثر رسانه ها سلطه دارند. اگر چه یهودیان تنها 5 /0 درصد از جمعیت بریتانیا را شامل می شوند ولی تقریباً کنترل انحصاری رسانه های این کشور را بر عهده دارند و به طور سیستماتیک تبلیغات مدنظر صهیونیستها در آنها را تغذیه می کنند.(111)

الف)شبکه های تلویزیونی

شبکه تلویزیونی ایندیپندنت تی وی(112) از پربیننده ترین شبکه های تلویزیونی در بریتانیا، به چهارده منطقه تقسیم بندی شده است که تمامی آنها از سوی دو کمپانی تحت کنترل یهودیان یعنی شرکت ارتباطات کارلئون(113)و گرانادا(114) اداره می شوند. مایکل گرین(115) و استیو موریسون(116) که هر دو یهودی هستند به ترتیب ریاست این شرکت ها را عهده دار هستند.
شرکت کارلئون همچنین 50 درصد از سهام شبکه اخبار لندن،(117) 25درصد از سهام جی ام تی وی(118) و 20درصد از سهام اخبار تلویزیون آی تی ان(119) را در اختیار خود دارد. بخش تولیدات کارلئون هم یکی از مهم ترین تولیدکنندگان برنامه های آی تی وی،(120) بی بی سی، کانال چهار، کانال پنج و کانال های دیجیتالی می باشد، به گونه ای که سالانه 200 میلیون پوند در این زمینه هزینه می کند. این شرکت همچنین دارای آرشیوی با 20 هزار فیلم و 18 هزار ساعت برنامه تلویزیونی است که در بیش از 100 کشور مبادرت به فروش آنها می کند. مایکل گرین در عین حال رئیس شبکه تلویزیونی آی تی ان که اخبار شبکه های آی تی وی، جی ام تی وی و تامسون مولتی مدیا(121) در فرانسه را تهیه می کند نیز بوده و همچنین رئیس شرکت مدیاتراست(122) می باشد.
شرکت گرانادا نیز مالک هفت ایستگاه شبکه آی تی وی می باشد که عبارتند از: انگلیا،(123) بردر،(124)گرانادا، لاندن ویکند(آخر هفته لندن)،(125) مریدیان،(126) تاین تیز(127) و یورکشایر،(128) برنامه های پخش شده از سوی این شرکت در 60درصد از خانه های بریتانیا مشاهده می شود. این شرکت در عین حال 20 درصد از سهام آی تی وی و 25 درصد از سهام جی ام تی وی، 50درصد از سهام شبکه اخبار لندن و 18 درصد از سهام گروه رسانه های اسکاتلندی(129) را در اختیار خود دارد.(130)
شرکت پاین وود-شپرتون(131) که از به هم پیوستن دو استودیوی فیلم و برنامه های تلویزیونی پاین وود و شپرتون تشکیل شده است نیز در کنترل مایکل گرید(132) یهودی می باشد (نوه لو گرید،(133) تهیه کننده فیلم و یکی از پایه گذاران شبکه آی تی وی). مایکل گرید در سال 1984 مدیر شبکه یک بی بی سی، در سال 1986 مدیر برنامه های بی بی سی و در سال های 1988 تا 1997 رئیس شبکه تلویزیونی «کانال 4» بوده است.(134)
قدرتمندترین مرد در بنگاه سخن پراکنی بریتانیا «بی بی سی» نیز آلن ینتوب(135) یهودی، مدیر برنامه های این شبکه است. در واقع وی مسئول تمامی برنامه های غیرخبری از جمله کانال های ماهواره ای این شبکه می باشد. وی از دوستان نزدیک مایکل گرید و مایکل گرین می باشد. در رادیو بی بی سی نیز وضع به همین صورت است، به گونه ای که تمامی ایستگاه های رادیویی بی بی سی که به تنهایی 49 درصد از کسانی را که به رادیو گوش می کنند تحت پوشش خود دارند، در کنترل بنی آیرامسکی(136) یهودی می باشد.(137)
شبکه بی اسکای بی(138) نیز تحت کنترل رابرت مردوخ(139) یهودی (غول رسانه ای جهان) است که تولیدات این شبکه اخبار، برنامه های سرگرمی و ورزشی می باشد و بیش از 10 میلیون مشترک در بریتانیا و ایرلند دارد.(140)

ب)روزنامه ها

شرکت «روزنامه های اکسپرس»،(141) صاحب امتیاز دیلی اکسپرس(142)( با تیراژ حدوداً 930 هزار نسخه در روز و دومین روزنامه بریتانیا از لحاظ تیراژ و خواننده)، ساندی اکسپرس(143)( با تیراژ حدوداً 850 هزار نسخه در هفته) و دیلی استار(144) ( با تیراژ حدوداً 830 هزار نسخه در روز) که جمعاً به طور متوسط 13 میلیون نسخه روزنامه را به صورت هفتگی در بریتانیا توزیع می کنند، در نوامبر سال 2000 از سوی ریچارد دسموندیهودی، (145) ناشر نشریات پورنوگرافی، به بهای 125میلیون پوند (180 میلیون دلار) خریداری شد.(146)
شرکت نیوز اینترنشنال(147) متعلق به رابرت مردوخ نیز صاحب امتیاز سان(148)( با تیراژ350 هزار)، تایمز(149)(با تیراژ700 هزار)، ساندی تایمز(150)( با تیراژ بیش از یک میلیون نسخه در هفته) و اخبار جهان(151)(با تیراژ40هزار) می باشد. در کل باید گفت، این شرکت بیش از 50 میلیون نسخه روزنامه را در هفته منتشر و توزیع می کند.(152)
گروه تلگراف(153)نیز که شامل دیلی تلگراف،(154) ساندی تلگراف(155) و ویکلی تلگراف(156) می شود، هر چند دارای صاحبان یهودی نیست ولی دیدگاه های خاص یهودی داشته و جهت گیری صهیونیستی دارد.
روزنامه دیلی میل(157) نیز که وابسته به شرکت «روزنامه اسوشیت»(158) می باشد، در کنترل گای زیتر(159) یهودی است.(160)
بنابراین در کل بیش از 85 میلیون نسخه روزنامه که در کنترل یهودیان هستند در بریتانیا به فروش می رسد و همانطور که گفتیم این مجلات اکثراً در کنترل تهیه کنندگان برنامه ها و مطالب پورنوگرافی از جمله ریچارد دسموند و گای زیتر می باشند.(161)

نتیجه گیری

همانطور که در این پژوهش آمد، جامعه یهودیان انگلیس را می توان از همگراترین این جوامع در سرتاسر جهان دانست که پس از تشکیل جنبش صهیونیستی در اروپا حمایت وسیعی را از آن به عمل آورده و در پیوندی استعماری با بریتانیای کبیر، در راستای هدف اصلی آن یعنی تشکیل یک دولت صهیونیستی در فلسطین حرکت کردند.
در همین رابطه حمایت اولیه صهیونیستهای انگلیس از تشکیل دولت غاصب اسرائیل به حدی بود که بیانیه بالفور را بیش از هر چیز نتیجه تلاش و لابی صهیونیستهای انگلیس، بخصوص حییم وایزمن، رئیس وقت سازمان جهانی صهیونیسم در لندن می دانند.
در عین حال اگر کمکهای دولت استعماری بریتانیا به صهیونیستها نبود، قطعاً آنان توان ایجاد چنین رژیمی در قلب جهان اسلام را نداشتند.
اتحاد صهیونیسم و هیأت حاکمه بریتانیا در سالهای نخست بر پایه منافع متقابل در مبارزه با موج فزاینده ملی گرایی عربی قرار داشت و در واقع با اعلامیه بالفور، جنبش صهیونیستی به بخشی کلیدی از برنامه امپریالیسم بریتانیا برای خاورمیانه تبدیل شد تا سلطه نظامی بریتانیا بر فلسطین مشروعیت یابد. بعدها نیز با تبدیل اسرائیل به قدرت برتر منطقه ای، این استعمارگران تلاش خود در سرکوب اسلام گرایی و جنبش های ملی گرایانه عربی و جلوگیری از قدرت یافتن کشورهای منطقه را آغاز کردند.
به مرور زمان، صهیونیست های یهودی انگلیس در کنار صهیونیستهای مسیحی این کشور که از آزادی زیادی در بریتانیا برخوردار بودند مبادرت به تشکیل سازمانهایی صهیونیستی کردند که خود موجب شکل گیری سازمانهای دیگری در جهت اهداف رژیم صهیونیستی در سطح جهان شدند.
از سوی دیگر صهیونیستهای بریتانیا همچون صهیونیستهای ایالات متحده با درک اهمیت و تأثیرگذاری رسانه ها بر افکار مردم، اکثر رسانه های این کشور را در دست خود گرفته و هرگونه که می خواهند دیدگاه مردم انگلیس را شکل می دهند و مردمان اندکی از جامعه انگلیس از نفوذ گسترده آنها در این زمینه اطلاع دارند.
آنها در عین حال به دلیل حساسیت موضوع صهیونیسم سعی دارند کمکهای خود را تحت پوشش امور خیریه در اختیار رژیم صهیونیستی قرار دهند. شرکت در جنبش های سیاسی سازمان یافته از سوی سازمانهای صهیونیستی و نیز کمک به مهاجرت یهودیان جهان به اسرائیل نیز از جمله دیگر اقدامات آنها برای تقویت رژیم صهیونیستی بوده و می باشد.

پی نوشت ها :

1-As quoted in the editiorial of the jewish chronicle, july 1946 26,p.10
2-theodor Herzl
3-Benjamin Disraeli
4-Dual allegianc
5-http://users.ox.ac.uk/metheses/Bagon.html
6-Normans
7-William the Conqueror
Rouen-8
9-Aaron
10-Henri II
11-http://news.independent.co.uk/uk/this-britain/article 878482.ece.
12-Paul Brand, "Jews and the Law in England, 90-1275", the English Historical Review, Vol.115,No.464(Nov,2000),PP.1158-1138
13-Menasseh ben Israel
14-Oliver Cromwell
15-The Jew Bill
16-L.W.Conolly,"The Marchant of Venive and the Jew Bill of 1753", Shakespeare Quartely, Vol.25, No.1(Winter, 1974),pp.127-125
17-http://www.jewishvirtuallibarary.org/jsource/vjw/England.html.
18-Ibid
19-Ibid
20-Ibid
21-Zion
22-Zionism
23-http://www.mfa.gov.il/MFA/MFAArchive/7/2004/2009-2000/Hrezl+ Zionism.htm.
24-http://www.jewishvirtuallibrary.org/jsource/Zionism/political-zionism.html
25-http://www.jewishvirtuallibrary.org/jsource/Zionism/practical-zionism.html
26-http://jewishvirtuallibrary.org/jsource/Zionism/Religious-zionism.html
27-Leon Pinsker
28-Autoemancipation
29-http://www.mideastweb.org/autoemancipation.htm
30-Nathan Birnbaum
31-The National Rebirth of the Jewish People in its homeland as a means of solving the jewish Question
32-http://www.jewishvirtuallibrary.org/jsource/biography/birnbaum.html
33-Jewish State
34-Basel
35-http://www.mfa.gov.il/MFA/MFAArchive/7/2004/2009/Herzl+ and + Zionism.htm
36-Arthur James balfour
37-Lord Rothschild
38-http://www.atholbook.org/holocaust.pdf.
39-http://www.midestweb.org/napoleon 1799.html
40-alexander scholch,"Britain in Palestine,1882-1838: the Roots of the Balfour Policy", Journal of Palestine studies, vol.22,No.1(Autumn,1992),PP.56-39
41-Lord Palmerston
42-http://chirstianctionforisrael.org/judeochr/rolegent/prozion.html
43-Anglican Church
44-Cecil Roth,"Benjamin Disraeli,Earl of Beaconfield,"Political Science Quarterly, Vol.68,No.2(Jun,1953),PP.297-294
45-Lioyd George
46-http://www.atho 1 books.org/holocaust.pdf
47-http://www.sharghian.com/mag/archive/994500html
48-Howard sacher,A History of Israel: from th Rise of Zionism to our Time, p.515 for a detailed account of the Israeli military.campaign
49-http://www.britemb.org.il/trade/helpisrael.html
50-Labour Frinds of Israel
51-برای بررسی دیدگاه های بوین راجع به مناقشه اعراب و اسرائیل نگاه کنید به:
Harold Wilson,the Chariot of Israel (London:Weidenfeld and Nicholson,1981),pp.184-188
52-Aneurin Bevan
53-برای اطلاعات بیشتر در مورد این شورا می توانید به سایت آن مراجعه کنید:
http://www.Imec.org.uk
54-Ernest Bevin
55-Clare short
56-Peter Hain
57-Jermy Corbeyn
58-Ken Livingston
59-Labour Middle East Council
60-http://meria.idc.ac.il/journal/2004/issue2/j 78 n 2a 7.html
61-George Galloway
62-Gordon Brown
63-Finchley
64-Margaret Thatcher. The downing street Years(London:Harper Collins, 1993)
تاچر در خاطراتش از رأی دهندگان یهودی خود اینچنین می نویسد:«من احترام زیادی برای یهودیان داخل یا خارج انگلستان قائل هستم... حوزه انتخاباتی من در فینچلی دارای جمعیتی زیاد از یهودیان بود. در سی و سه سالی که من نمایندگی آنجا را بر عهده داشتم، هیچگاه شاهد فقر و مصیبت آنها نبودم. یهودیان همواره نسبت به جامعه خود توجه ویژه داشته و از آن مراقبت می کنند.»
65-Michael howard
66-برای اطلاعات بیشتر در مورد این لابی صهیونیستی می توانید به سایت آن مراجعه کنید:
http://www.cfoi.co.uk
http://www.cc-vw.org/articles/czdefine 1.html
67-http://www.zionism-israel.com/dic/Christian-zionism.htm
68-Church's Ministry among Jewish People(CMJ),shalom,1995,3,p.1
69-Church's Ministry Among Jewish people(CMJ)
70-The Israel Trust of the Anglican Church(ITAC)
71-Christian Friends of Israel(CFI)
72-Intercessors for Britain(IFB)
73-Prayer Friends of Israel (PFI)
74-The Council of Christians and jews (CCJ)
75-Derek Prince
76-David Pawson
77-Lance Lambert
78-Walter Riggans
79-Church's Ministry Among Jewish People (CMJ),Shalom, 1996, 3,p.1
80-http://www.cfijerusalem.org/pdf/standing withIsraelbrochure.pdf
81-برای اطلاعات بیشتر در مورد این شورا می توانید به سایت آن مراجعه کنید:
http://www.ccj.org.uk
82-Colin Chapman,Whose Promised Land,Israel or Palestine? Rev.edn.(Oxford,Lion,1992),p.278.
83-The Zionist Federation of Great Britain and Ireland.
مطالب این بخش از سایت رسمی «فدراسیون صهیونیستی بریتانیا و ایرلند» www.zionist.org.uk تهیه شده است.
84-Chaim Weizmann
85-the Board of Deputies of British Jews.
مطالب این بخش از سایت رسمی «هیأت نمایندگان یهودیان بریتانیا»/http://www.bod.org.uk گردآوری شده است.
86-Moses Montefiore
87-Henry Grunwald
88-the federation of Zionist youth
مطالب این بخش از سایت رسمی «فدراسیون جوانان صهیونیست» http://www.fzy.org.uk گردآوری شده است.
89-Glasgow Society
90-Atid
91-Israeli Tsofim movement
92-Woman,s International Zionist Origanisation (WIZO)-Britain
مطالب این بخش از سایت رسمی «سازمان بین المللی زنان صهیونیست» http://www.wizo.org.uk تهیه شده است.
93-Economic and Social Council
(ECOSOC).
94-The United Nations Children.s Fund (UNICEF)
95-Mizrachi Federation
مطالب این بخش از سایت رسمی «فدراسیون میزراچی»/http://www.mizrachi.org.uk و «جنبش جهانی میزراچی»http://www.mizrachi.orhg/ گردآوری شده است.
96-World Mizrachi Movement
97-Vilnius
98-Yitzchak Yaacov Reines
99-Isaac Kook
100-Britain Israel Communication and Research Center
مطالب این بخش از سایت رسمی «مرکز تحقیقات و ارتباطات اسرائیل-بریتانیا»/http://bicom.org.uk گردآوری شده است.
101-Danny Scheck
102-Lorna Fitzsimon
103-http://www.ynetnews.com/articles/0437,0,L-OO,9529033.html
104-http://www.jpost.com/servlet/satellite?cid=1182951029898& pagename=JPost/FjpArticle/Showfull.
105-http://www.jnf.org/site/PageServer?Pagename=history
106-Jewish National Fund
107-Lake Tiberias
108-مطالب این بخش از سایت رسمی «صندوق ملی یهودیان بریتانیا»/http://www.jnf.co.uk گردآوری شده است.
109-Gail Seal
110-Institute for jewish Policy Research
مطالب این بخش از سایت رسمی «مؤسسه پژوهش سیاست یهودی»/http://www.jpr.org.uk گردآوری شده است.
111-ttp://theunjustmedia.com/Media/jewish_Control_of_the_British_Media.htm
112-Independent TV
113-Carlton Communications
114-Granada
115-Michael Green
116-Steve Morrison
117-London News Network
118-GMTV
119-Independent Television News (ITN)
120-ITV
121-Thomson Multimedia
122-Media Trust
123-Anglia
124-Border
125-London Weekend
126-Meridian
127-Tyne Tees
128-Yorkshire
129-Scottish Media Group
130-Ibid
131-Pinewood – Sheperton
132-Michael Grade
133-Lew Grade
134-Ibid
135-Alan Yentob
136-Jenny Abramski
137-Ibid
138-BSKYB
139-Rupert Murdoc
140-http://news.bbc.co.uk/1/hi/business/8255301.stm
141-Express Newspapers
142-Daily Express
143-Sunday Express
144-Daily star
145-Richard Desmond
146-برای اطلاعات بیشتر در مورد این شرکت می توانید به سایت آن مراجعه کنید:
http://www.newsint.co.uk
147-News International
148-The sun
149-The Times
150-the Sunday Times
151-the news of the world
152-Ibid
153-The Telegraph Group
154-Daily Telegraph
155-Sunday Telegraph
156-Weekly telegraph
157-Daily Mail
158-Associate Newspapers
159-Guy Zitter
160-http://boston.craigslist.org/gbs/pol/245656483.html
161-Ibid

منبع مقاله: نشریه مطالعات تاریخی، شماره 35..

 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.