بهائیت و سیاست

سران بهائی پیروان خود را از دخالت در امور مملکت و انجام فعالیت های سیاسی منع کرده و اجازه انجام این امور را به پیروان خود نمی دهند. میرزا حسینعلی نوری می گوید:
يکشنبه، 5 خرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بهائیت و سیاست

 بهائیت و سیاست
 

 


نویسندگان: حمید فلاحتی، مهدی فاطمی نیا




 
سران بهائی پیروان خود را از دخالت در امور مملکت و انجام فعالیت های سیاسی منع کرده و اجازه انجام این امور را به پیروان خود نمی دهند. میرزا حسینعلی نوری می گوید:
لیس لاحد أن یعترض علی الذین یحکمون علی العباد دعوا لهم ما عندهم؛ هیچ کس حق اعتراض بر کسانی که بر بندگان حکم می رانند را ندارد آنچه در نزد ایشان است را بر ایشان رها کنید.(1)
این مسأله به اندازه ای اهمیت دارد که حق گفتن کلمه ای از امور سیاسی را ندارند،(2) تا جایی که این مطلب معیاری برای بهائی بودن و یا نبودن بیان شده است:
میزان بهائی بودن و نبودن این است که هرکس در امور سیاسیه مداخله کند و خارج از وظیفه خویش حرفی زند یا حرکتی نماید همین برهان کافی است که بهائی نیست دلیل دیگر نمی خواهد.(3)
اما این گفته ها و تأکیدها خود سیاستی است تا در سایه آن بتوانند فعالیت های خود را گسترش داده و اهداف خود را پیاده سازند. ارتشبد فردوست می نویسد:
روزی از سپهبد صنیعی (4) پرسیدم که چگونه شما شغل سیاسی پذیرفته اید؟ (با توجه به ممنوع بودن دخالت در امور سیاسی در بین بهائیان) پاسخ داد: از عکا سؤال شده و اجازه داده اند که در موارد استثنایی و مهم این نوع مشاغل پذیرفته شود... .(5)
نقاب عدم دخالت در امور سیاسی بر صورت بهائیان، حیله ای بود تا بتوانند فعالیت های خود را گسترش داده و به اهداف خود برسند. در ادامه با استناد به مدارک موجود به نمونه هایی اشاره می شود.

1. جاسوسان بهائی

قدرت های استعماری، که در ایجاد و ترویج آیین بهائی بسیار می کوشیدند، با استفاده از بهائیان به عنوان عناصر جاسوسی در نقاط مختلف اطلاعات مورد نیاز خود را به دست آورند.در گزارش ساواک آمده است:
حضیره القدس تهران طی نامه محرمانه به کلیه محفل های سراسر ایران اعلام نموده کلیه بهائیان که در نیروهای مسلح شاهنشاهی خدمت می نمایند، زیر نظر داشته فوراً آمار کلیه افراد نظامی از سرباز تا امراء طی یک یادداشت به حضیره القدس تهران ارسال تا به بیت العدل و به مراجع لندن و براند اسکات در امریکا ارسال گردد و آقای براند اسکات آمار مورد نظر را خواسته.(6)
با گسترش فعالیت های جاسوسی بهائیان در بخش های مختلف مملکت، نیروهای امنیتی در گزارش مخصوصی برای رئیس ساواک می نویسند:
با توجه به این که دولت اسرائیل در سال 1972 فرقه بهائی را به عنوان یک مذهب به رسمیت شناخته است به نظر می رسد با اجرای برنامه تحبیب از این فرقه می کوشد از اقلیت بهائیان در سایر کشورهای جهان به ویژه بهره برداری سیاسی - اطلاعاتی و اقتصادی نمایند.(7)
امام خمینی (ره) در مقابل رسوخ جاسوسان بهائی ساکت ننشسته و به رسوا نمودن شرکت های بهائی وابسته به صهیونیسم پرداخته و می فرمایند:
دستگاه بهائیت و کارخانه پپسی کولا دستگاه جاسوسی یهود فلسطین است.(8)
بهائیت و سیاست

2. تبلیغ غیر قانونی

بهائیان در ظاهر دم از تابعیت حکومت و قانون می زنند، ولی در عمل چنین نبودند. حتی از سوی بیت العدل - مرجع اصلی امر بهائی - موظف به انجام تبلیغ شده اند. بیت العدل در پیام JUN 2007 خانوداده های بهائی را مکلف به تبلیغ امر بهائی می کند. این در حالی است که بر اساس مقررات جمهوری اسلامی ایران این فرقه، حق تبلیغ ندارند.(9) با این وصف، کار آنها غیر قانونی و بر خلاف آموزه های رهبران خود (10) ( نشان دادن چهره ای مظلوم از آیین بهائی) است. این رفتار خلاف قانون بهائیان بی سابقه نیست. آنها در هر زمانی برای مقابله با اسلام از هر وسیله ای بهره جسته اند. در گزارش سازمان اطلاعات و امنیت کشور (در زمان محمد رضا پهلوی) آمده است:
با توجه به این که بهائیت فرقه ای است که روش آن ضدیت با دین مبین اسلام و قوانین جاریه مملکت است... جزء اصول عقاید آنان است که حدود و ثغور مملکت مفهومی ندارد. مراجع انتظامی و قضایی مملکتی برای آنان فاقد ارزش و معتقدند هر موضوعی باید در بیت العدل بررسی شود.(11)
بیت العدل در پیام مذکور در خصوص ضرورت تبلیغ بهائیان، چنین امر کرده است:
THE UNIVERSAL HOUSE OF JUSTICE DEPARTMENT OF THE SECRETARIA?

3 شهرالنور 164
7 جون 2007
هیئت محترم یاران ایران،
لطفاً تمهیدات لازم برای مطالعه ی پیام ذیل خطاب به احبّای عزیز ایران را در اجتماعات کوچک خانوادگی فراهم آورید.
یاران و یاوران حضرت رحمن در کشور مقدس ایران ملاحظه فرمایند.
سیر تکاملی امر مبارک در کشور مقدس ایران به مرحله ی جدیدی وارد شده است. از یک طرف اصرار و ابرام دشمنان دیرین امر الهی در قلع و قمع جامعه ی اسم اعظم رو به افزایش ست و از طرف دیگر تمایل و اشتیاق بی سابقه ی مردم شریف ایران به فراگیری حقایق امری طلوع فجر هدی را حکایت می کند. دشمنان امر از هر فرصت استفاده می کنند تا از طریق فشارهای اقتصادی و اجتماعی و ایجاد ترس و هراس حتی تولید اختلاف در بین احبا زندگی را بر آن عزیزان سخت نمایند به امید اینکه آنها را مجبور بر ترک ایران کنند. آنان غافل از آنند که به فرموده ی حضرت بهاءالله اهل و لا کأس بلا را در سبیل حق جل جلاله از جمیع اشیاء مقدم دارند" و آن فارسان میدان الهی به تأییدات ملکوت ابهی و به قوه ی ایقان و چند عرفان و سپاه با تأسی به اجداد و نیاکان روحانی خود در میدان وفا مستقیم مانده و همواره مصالح امریّه را بر امیال شخصی مرجح خواهند داشت.
اهمیت تبلیغ انفرادی در ایران با توجه به شرایط فوق الذکر بیش از پیش روشن می شود.حضرت بهاءالله، پیروان خود را اعم از پیر و جوان، زن و مرد، متموّل یا فقیر، شهرنشین یا روستایی و بدون توجه به میزان گرفتاری و مشاغل روزانه دیگر موظّف و مکلف به امر تبلیغ فرموده اند. سرعت تحقّق وعود الهیّه در آن خطه ی مبارکه تا حد زیادی به جدیّت احبّای عزیر در میدان تبلیغ با رعایت حکمت وابسته است و این نیز به نوبه ی خود بستگی مستقیم به میران تعهّدی دارد که هر فرد وجداناً خود و جمال مبارک می سپارد که تا چه حدّ زندگی خود را در شرایط فعلی وقف تبلیغ انفرادی نماید. افراد در تعیین این میزان تعهّد متفاوتند زیرا انجام آن مستلزم خودگذشتگی های متفاوت می باشد. اوقات احبا برای خدمت به امرالله نامحدود نیست.دوستان عزیز باید متوجه باشند که وقت محدود روزانه ی خود را چطور صرف می کنند و به این فکر باشند که عادات و انضباطی در خود به وجود آورند تا با تعیین ارجحیت های لازم، هم از یک سو به مسئولیت های حیاتی زندگی خود برسند و هم از سوی دیگر وقت و انرژی کافی برای تبلیغ انفرادی داشته باشند.
استعداد و آمادگی افراد برای شناخت و قبول مظهر ظهور الهی یکسان نیست ولی اطمینان داشته باشید که در حال حاضر درصد قابل ملاحظه و روزافزونی از مردم ایران این استعداد را، که ممکن است تشخیص و قبول آن مشکل باشد، دارند. احبای عزیز باید بکوشند تا دایره ی تماس های اجتماعی خود را با جامعه ی بزرگ تر و بزرگ تر کنند تا بتوانند با تعداد فزاینده ای از این افراد و خانواده های مستعد آشنا شوند. هر فرد و هر خانواده ی مؤمن که بر مستلزمات نقشه ی الهی آشنا و بر اهمیت اقدامات فردی برای موفقیت در تبلیغ انفرادی در تحت شرایط فعلی مطلع و آگاه است سعی خواهد نمود که طوری فعالیت های اجتماعی و دیگر خدمات امری خود را تنظیم نماید تا برای معاشرت صمیمانه با آشنایان، همسایگان، فامیل و همکاران مورد اعتماد خود و تبلیغ شان وقت کافی داشته باشد و یا از کارهای متفرقه و فعالیت های غیر ضروری زندگی و حتی بعضی از فعالیت های مهم امری و غیر امری که می توان انجام آنها را فعلاً به تعویق انداخت بکاهد تا بتواند وقت موجود خود را صرف خدمات تبلیغی نماید. انتخاب این چنین روش زندگی از طرف تعداد فزاینده از آحاد احبّا، لازمه ی پیشبرد فرایند تبلیغ انفرادی و شکوفایی جامعه ی بهائی عهد امرالله است. پس بکوشید و این روش و سلوک را راه زندگی خود سازید و همدیگر را به طور انفرادی تشویق و حمایت نمایید تا این روند اوج گیرد و ترقیات چشم گیر حاصل شود و از این طریق به تقدیم یکی از بزرگ ترین خدمات تاریخی به آستان قدسش موفق گردید. وقت تنگ است. فرصت را باید غنیمت شمرد، از موانع موجوده نهراسید و حداکثر خود را در سبیل استحکام این فرایند بکار برد.
مسئله ارتباط تبلیغ با لزوم اطاعت از حکومت و رعایت قوانین مملکتی نیز مسئله مهمی است که مطمئناً فکر بعضی از احبّای عزیز را به خود جلب می نماید. برای درک بیشتر صلاحیت تبلیغ انفرادی در شرایط فعلی ایران، امید است مطالعه ی بیانیه ی بیت العدل اعظم مورخ 28 فوریه 2005 تحت عنوان " اطاعت از حکومت و تبلیغ امرالله" مفید واقع شود.
امید معهد اعلی این است که مطالعه ی این پیام و نامه ی مورخ 29 جون 2006 خطاب به احبّای ایران کمک مؤثری به آن عزیزان مظلوم برای درک مقام والای خود و اهمیت قیام به اجرای وظایف سنگین و حیاتی که ید قدرت الهی بر شانه ی آنان نهاده است باشد. بیت العدل اعظم آن احبّای با وفا را در ادعیه ی خود در اعتاب مقدسه همواره به یاد داشته و دارند.
با تقدیم تحیّات
از طرف دارالانشاء بیت العدل اعظم

بهائیت و سیاست

3. ارتباط با بیگانگان و سیاست مداران

رهبران بهائی بر خلاف گفته هایشان برای رسیدن به اهداف خود دست نیاز به سوی بیگانگان و حاکمان جور دراز کرده و در قبال جاسوسی و ایجاد اختلاف بین شیعیان و سعی در نابودی اسلام (از مصداق های بارز دخالت در امر حاکمان و امور سیاسی) از حمایت های همه جانبه ی آنها برخوردار می شدند.
در این مجال به بررسی ارتباط بهائیان با برخی از قدرت های بزرگ و حکومت های جائر می پردازیم:

الف) روسیه اولین حامی بهائیت

با اعدام علی محمد شیرازی، روسیه حمایت های خود را متوجه حسینعلی نوری نمود. با ادامه این حمایت ها زمینه ایجاد فرقه ای جدید در بین شیعیان فراهم شد. بر این اساس از روسیه به عنوان اولین حامی بهائیت می توان یاد کرد. ابوالفضل گلپایگانی در نامه ای می نویسد:
این حمایت و عدالت دولت بهیه روسیه از نظر محو ننمایند و پیوسته تأیید و تسدید حضرت امپراطور اعظم و جنرال اکرم را از خداوند جل جلاله مسئلت نمایند، چه این اول عدالتی و نخست حمایتی است که در عالم از عدل این خسرو بزرگ و پادشاه نامدار نسبت به این طایفه ظهور یافته.(12)
آغاز ارتباط روسیه با بهائیان همراه با طرح ریزی نقشه ترور ناصرالدین شاه توسط میرزا حسینعلی نوری و ناکام ماندن آن صورت گرفت. حسینعلی به واسطه میرزا مجید - شوهر خواهرش - که در خدمت پرنس دالگورکی - سفیر از مخفی گاه او مطلع می شود اقدام به دست گیری او می نماید، اما سفیر روسیه از تحویل دادن حسینعلی نوری سرباز می زند.
سفیر روس از تسلیم حضرت بهاء الله به نمایندگان شاه امتناع ورزید و از هیکل مبارک استدعا نمود که به خانه صدراعظم تشریف ببرند، ضمناً از شخص وزیر به طور صریح و روشن خواستار گردید ودیعه پربهائی را که دولت روس به وی می سپارد در حفظ و حراست آن بکوشد.(13)
با زندانی شدن حسینعلی نوری سفیر روسیه برای رهایی او از زندان تلاش زیادی انجام داد. شوقی افندی می نویسد:
وساطت و دخالت پرنس دالگورکی سفیر روس در ایران که به جمیع وسایل در آزادی حضرت بهاء الله بکوشید و در اثبات بی گناهی آن مظلوم آفاق سعی مشکور مبذول داشت.(14)
میرزا حسینعلی نوری که خود را مدیون عنایت های روس ها می دانست در لوحی که به افتخار امپراطور روسیه - بنکلاویج الکساندر دوم - صادر کرد از زحمات سفیر روسیه قدردانی می کند:
قدر نصرنی احد سفرائک اذا کنت فی سبحن الطاء تحت السلاسل و الاغلال؛ یکی از سفیران تو هنگامی که در زندان طاء (تهران) زیر غل و زنجیر بودم مرا یاری کرد.(15)
با آزادی میرزا حسینعلی نوری از زندان و صدور حکم تبعید برای او، سفیر روسیه از وی دعوت نمود تا به روسیه بیاید و از حمایت کامل دولتش برخوردار شود:
سفیر روسیه چون از فرمان سلطانی استحضار یافت و بر مدلون دستور مطلع گردید از ساحت انور استدعا نمود اجازه فرمایند آن حضرت را تحت حمایت و مراقبت دولت متبوعه خویش وارد و وسایل انتقال ایشان را به خاک روس فراهم سازد.(16)
هنگامی که حسینعلی نوری عزم بغداد نمود، روس ها تنهایش نگذاشته و نماینده ای برای همراهی او به این سفر فرستادند:
... با چند تن از اهل بیت و عائله مبارکه و مأمور دولت ایران و نماینده سفارت روس، مسافرت سه ماهه خود را به شهر بغداد آغاز فرمود.(17)
حاصل آن که: از خلق و خوی سلطه جویانه ی استعمارگران به دست می آید که حمایت های بی دریغشان در مراحل مختلف به واسطه ارزش های این آیین نیست. بلکه هدف آنان دست یافتن به مقاصد استعماری خود است که با ایجاد تفرقه در صف های یک پارچه مسلمانان و شیعیان ایران حاصل می شد. رهبران این آیین زمینه بهره برداری بیشتر برای روس ها را فراهم می کردند. میرزا حسینعلی که برای مطرح ساختن خود و گسترش آیین بهائی نیاز به حمایت ابر قدرت ها داشت به روس ها پناهنده شد تا در سایه این حمایت بتواند به اهداف خود دست یابد. ساخت و تأسیس اولین مشرق الاذکار در عشق آباد (18) با حمایت و کمک دولت روسیه نیز حاکی از این ارتباط و همکاری دوسویه است:
مأمورین روسیه با تأسیس این مشرق الاذکار قانون بهائیان را خارج از ایران و تحت حمایت اهداف روس به وجود آورده و از آن جا به عنوان تهدید و تحریکی برای نفوذ فکر اسلامی و عقیده شیعی در ایران بهره گیرند و به همین جهت ابوالفضل گلپایگانی دستور می دهد که برای عظمت امپراطور روسیه دست به دعا بردارند.(19)

ب) ارتباط با انگلستان

با تبعید بهائیان به کشور عراق زمینه ارتباط آنها با دولت انگلیس فراهم آمد و از طرف دولت انگلستان پیشنهاد حمایت و تابعیت به آنها داده شد. شوقی افندی می نویسد:
کلنل سر آرنولد با روزکمبال که در آن اوان سمت جنران قونسولی دولت انگلستان را در بغداد حائز بود، چون علو مقامات حضرت بهاء الله را احساس نمود.... قبول حمایت و تبعیت دولت متبوعه خویش را به محضر مبارک پیشنهاد نمود و در تشرف حضوری نیز متعهد گردید که هر گاه وجود اقدس مایل به ارسال پیامی به ملکه ویکتوریا باشد در مخابره آن به دربار انگلستان اقدام نماید. حتی معروض داشت حاضر است ترتیباتی فراهم سازد که محل استقرار وجه قدم به هندوستان و با هر نقطه دیگر که مورد نظر مبارک باشد تعدیل یابند.(20)
با انتقال میرزا حسینعلی نوری و اطرافیانش به فلسطین و آغاز درگیری بین نیروهای عثمانی و انگلیس، بهائیان با دادن آذوقه به نیروهای انگلیسی به کمک آنها شتافته و آرزوی پیروزی و غلبه انگلیس ها را بر آن سامان داشتند. با تسلط نیروهای انگلیس بر سرزمین فلسطین به حمد و ثنا پرداخته و خود را شریک در این شادمانی دانستند. عبدالبهاء می گوید:
اللهم ان سرادق قد ضربت اطنابها علی هذه الارض المقدسه... و نشکرک و نحمدک... اللهم اید الامپراطور الاعظم جورج الخامس عاهل انکلترا بتوقیقاتک الرحمانیه و أدم ظلها الظلیل علی هذا الاقالیم الجلیل؛ بارالها سراپرده عدالت در این سرزمین بر پا شده است و من تو را شکر و سپاس می گویم. ... پروردگارا امپراطور بزرگ ژرژ پنجم پادشاه انگلستان را به توفیقات رحمانیت موید بدار و سایه بلند پایه او را بر این اقلیم جلیل (فلسطین) پایدار ساز.(21)
واضح است که ستودن شخصی کافر کیش در غاصب به عدالت و آرزوی ادامه یافتن سایه او بر آن سرزمین حاکی از آن است که مصالح این فرقه به وجود آنان وابسته شده و ارتباطی تنگاتنگ بین آنان به وجود آمده است. منافع این دو قوم به گونه ای به هم گره خورده بود که پادشاه عثمانی زمانی که از خیانت بهائیان (کمک به قوای انگلیس) آگاه می گردد در پی قتل عباس افندی بر می آید. ولی دولت انگلستان خود را سپر قرار داده و در حفظ عباس افندی تلاش می کند.
از طرف دیگر لرد لامینگون با ارسال گزارش فوری و مخصوص به وزارت خارجه آن کشور انظار اولیای امور را به شخصیت و اهمیت مقام حضرت عبدالبهاء جلب نمود و چون این گزارش به لرد بالفور وزیر امور خارجه وقت رسید در همان یوم وصول دستور تلگرافی به جنرال آلن بی، سالار سپاه انگلیز در فلسطین صادر و تأکید نمود که به جمیع قوا در حفظ و صیانت حضرت عبدالبهاء و عائله و دوستان آن حضرت بکوشد.(22)
بعد از پایان یافتن جنگ، اولیاء حکومت انگلستان به پاس خدمات گرانبهای عباس افندی از او تقدیر کردند و به او لقب «نایب هود» دادند:
...در مقام تقدیر بر آمدند و مراتب احترام و تکریم خویش را با تقدیم لقب «نایب هود» و اهداء نشان مخصوص از طرف دولت مذکور حضور مبارک ابراز داشتند و این امر با تشریف و تجلیل وفیر در محل اقامت حاکم انگلیز در حیفا بر گزار گردید.(23)
بدین ترتیب عباس افندی نشان خوش خدمتی خود را به سینه چسباند و خوشحالی خود را به سفیر انگلستان در ضمن سخنرانی این گونه بیان کرد:
از ملت و دولت انگلیس راضی هستم... این آمدن من به این جا سبب الفت بین ایران و انگلیس است، ارتباط تام حاصل می شود نتیجه به درجه ای می رسد که به زودی از افراد ایران جان خود را برای انگلیس فدا می کند، همین طور انگلیس خود را برای ایران فدا می کند.(24)
این ارتباط صمیمانه تازمانی که سرزمین فلسطین دردست نیروهای انگلیس قرار داشت ادامه یافت. با مرگ عبدالبهاء از سوی پادشاه انگلستان پیام تسلیتی خطاب به بهائیان صادر شد.
وزیر مستعمرات اعلی حضرت پادشاه انگلستان مستر وینستون چرچیل به مجرد انتشار این خبر پیامی تلگرافی به مذوب سامی فلسطین سر هربرت ساموئل صادر و از معظم له تقاضا نمود و مراتب همدردی و تسلیت حکومت اعلی حضرت پادشاه انگلستان را به جامعه بهائی ابلاغ نماید.(25)

ج) آمریکا و ترویج بهائیت

آمریکا بعد از در دست گرفتن قدرت جهانی برای به دست آوردن منافع خود و استثعمار کشورهای جهان سوم از جمله ایران که در دارای منابع سرشار انرژی نظیر نفت، گاز و ... بود، از عنصر بهائیت که ساخته و پرداخته استعمار بود، برای پیش برد اهداف ضد اسلامی بهره برد.
سابقه ی حمایت های آمریکا از بهائیان در ایران به کودتای 28 مرداد 1332 بر می گردد. رژیم محمد رضا پهلوی با انجام این کودتای آمریکایی تثبیت شد و بهائیان با حمایت های آمریکا برای جاسوسی در دربار نفوذ کردند تا گزارش اوضاع ایران و دربار را به اربابان خود مخابره کنند:
تیمسار ایادی، پزشک خصوصی شاه برای سازمان سیا جاسوسی می کرده است و مأموریت داشته که اگر شاه قدمی بر خلاف منافع امریکا بر دارد او را به قتل برسانند.(26)
با اوج گیری قدرت امریکا در مناطق مختلف جهان، بهائیان برای بقا و گسترش آیین خود متوجه این ابرقدرت شدند، عباس افندی در این خصوص بیان می کند:
قطعه ی آمریکا در نزد حق میدان اشراق انوار است و کشور ظهور اسرار و منشأ ابرار و مجمع احرار.(27)
حتی به تمجید و توصیف این استعمارگر ظالم می پردازد:
مردمانش خیلی محترم حکومت عادل و ملت در نهایت نجابت است.(28)
عباس افندی برای استحکام بخشیدن به روابط خود با آمریکا به آن دیار سفر کرد و منابع سرزمین خود را پیش کش آنها کرد و آرزوی رسیدن به مدنیت لجام گسیخته ی غربی، می نماید:
برای ترقیات مادیه ی ایران، بهتر از ارتباط با آمریکائیان نمی شود و هم از برای تجارت و منفعت ملت آمریکا مملکتی بهتر از ایران نه چه که مملکت ایران مواد ثروتش همه در زیر خاک پنهان است. امیدوارم ملت آمریکا سبب شوند که آن ثروت ظاهر شود و ارتباط تام در میان ایران و آمریکا حاصل گردد خواه از حیث مدنیت جسمانیه خواه از حیث مدنیت روحانیه به یکدیگر معاونت نمایند.(29)
منفعت این معامله ی دو جانبه از این قرار بود که، بهائیت با آموزه هایش ( که اهداف استعمار را تأمین می کرد) انتشار بیشتری یافت. امریکا با ساخت مشرق الاذکار در خاک خود و ایجاد بیش از هزار و دویست مرکز بهائی در ایالات متحده و بخشیدن مبلغی حدود دو میلیون دلار(30) و ترجمه و نشر آثار بهائی به زبان های اروپایی در ترویج این آیین سعی بسیار نمود. عباس افندی در توصیف این حمایت ها می نویسد:
این ملت (ایالات متحده امریکا) که مشهوداً مشمول تأییدات موفوره ی الهیه بوده و چنان مقام بلند و پرمسئولیتی را در آن قاره مستعد احراز کرده اول ملت از ملل غرب بود که بعد از صعود حضرت بهاء الله و اعلان مرکز میثاق به حرارت و ضیاء اشعه ی ساطعه از امر الله روشن و مشتعل گردید... در جریان جنگ دوم در سرنگونگی و برانداختن مروجین عقائد و نظریاتی که اساساً با مبادی آیین ما مبانیت دارد نقش قاطعانه ایفا کرده و ودرو ویلسن (Woodrow Wilson) رئیس جمهوری جاویدان این ملت این افتخار بی نظیر را احراز کرد که در میان زمامداران ممالک شرق و غرب یگانه شخصیتی بود که نوایای خیریه خود را که نزدیک به مبادی امر حضرت بهاء الله اعلان فرمود.(31)
بهائیت و سیاست

د) بهائیت صهیون

صهیونیسم به عنوان یک حرکت سیاسی در نیمه دوم قرن نوزدهم شروع به رشد کرد. هم زمان با آغاز جنگ جهانی اول پیوند منافع قدرت های بزرگ اروپا و آمریکا با حرکت صهیونیسم در خاورمیانه به ایجاد یک کشور یهودی در فلسطین انجامید. صدور اعلامیه «بالفور» در نوامبر 1917 از سوی انگلستان جهت تأسیس «موطن ملی یهود» در فلسطین تبلور این اتحاد منافع بود.(32) با پی گیری های دولت انگلستان در دوم آوریل 1947 « کمیته ویژه سازمان ملل متحد در مورد فلسطین» تشکیل شد. این کمیته که دارای اختیارات وسیعی بود باید موضوعات مربوط به فلسطین را مورد بررسی قرار داده و در گزارش خود برای حل مسأله فلسطین پیشنهادهایی را تا اول سپتامبر 1947 ارائه دهد.(33)
شوقی افندی با مناسب دیدن موقعیت، اولین گام را برای ایجاد ارتباط با دولت غاصب اسرائیل برداشت و در نامه ای به رئیس کمیته ویژه سازمان ملل متحد در ماجرای فلسطین می نویسد:
خوشوقتم از این که فرصتی دست داده تا مختصری در خصوص ارتباط دیانت بهائی با فلسطین و نظریه ما نسبت به تغییراتی که ممکن است در اوضاع آینده این اراضی مقدسه و متنازع فیه روی دهد به اطلاع شما و همکاران محترمتان برسانم.... موقعیت بهائیان در این کشور تا حدی منحصر به فرد است... تنها یهودیان هستند که علاقه آنها نسبت به فلسطین تا اندازه قابل قیاس با علاقه بهائیان به این کشور است، زیرا که در اورشلیم بقایای معبد مقدسشان قرار داشته و در تاریخ قدیم آن شهر مرکز مؤسسات مذهبی و سیاسی آنان بوده است. با وصف این موقف آنها نیز از یک جهت با بهائیان متفاوت است، زیرا خاک فلسطین محل استقرار عرش سه طلعت اعظم دیانت بهائی بوده و نه تنها محل توجه و زیارت بهائیان دنیاست بلکه در عین حال مقر دائمی نظم اداری بهائی است که افتخار ریاست آن را به عهده دارم... اما در تصمیماتی که نسبت به آینده فلسطین اتخاذ می شود مطلبی که برای ما اهمیت دارد این است که هر کس حکومت حیفا و عکّا را به دست می گیرد به این نکته واقف باشد که در این منطقه مرکز اداری و روحانی یک آیین جهان آرا قرار دارد و باید استقلال آن آیین و اختیار اداره امور بین المللی آن به وسیله این مرکز و هم چنین حق بهائیان عموم کشورها در مسافرت به منطقه مزبوره برای زیارت و با همان امتیازاتی که در این خصوص یهودیان و مسلمین و عیسویان برای زیارت بیت المقدس دارند، رسماً شناخته و برای همیشه محفوظ و رعایت گردد.... نظر به مراتب فوق از شما و همکارانتان که عضو کمیسیون هستند خواهش دارم در سفارش ها و توصیه هایی که به سازمان ملل متحد در خصوص آینده فلسطین می کنید حفظ و وقایت بهائیان را مورد توجه و عنایت قرار دهید.
ضمناً فرصت را مغتنم شمرده از روح صمیمیتی که شما و همکارانتان در انجام تحقیقات درباره اوضاع مشوش این ارض مقدس ابراز داشته اید مراتب قدردانی خود را اظهار و با کمال امیدواری دعا می کنم که در نتیجه مساعی و نظریات صائبه شما راه حل سریع و منصفانه ای برای تصفیه معضلاتی که در موضوع فلسطین پیش آمده پیدا شود.(34)
امضاء، شوقی ربانی - 14 جولای 1947
عباس افندی که در زمان حیاتش، رایحه ی ایجاد حکومت غاصب اسرائیلی را استشمام کرده بود دریافت که باید برای ادامه حیات و تداوم آیین ساختگی خود در پناه یهودیان قرار گیرد، وی می گوید:
عن قریب قوم یهود به این اراضی بازگشت خواهند نمود سلطنت داودی و حشمت سلیمانی خواهند یافت.(35)
او برای تحقق این مطلب دست به دعا بر می دارد و می گوید:
الهی اجعل بنی اسرائیل عزیزاً و اجمع شملهم فی الارض المقدسه: خداوندا!؛ بنی اسرائیل را عزیز گردان و جماعت آنها را در ارض مقدس (فلسطین) جمع گردان.(36)
و بعد خداوند را به واسطه این امر می ستاید:
حال ستایش تو را که روز آن آسایش آمد و اسباب سرور و شادمانی حاصل شد، اسرائیل عن قریب جلیل گردد و این پریشانی به جمع مبدل شود.... پرتو هدایت بر اسرائیل زد تا از راه های دور با نهایت سرور به ارض مقدس رود.(37)
این سرور و شادمانی برای تسلط قومی که بیشترین عداوت را با اسلام داشته اند (38) به جهت فراهم کردن زمینه احداث مرکز جهانی بهائیان در اسرائیل و سامان بخشیدن به سازمان رهبری بهائیان و برای برطرف کردن بزرگ ترین مانع، بر راه رهبری شوقی (بازماندگان خانواده اعضان و افنان که حاضر به همکاری زعامت او نبودند) صورت گرفت.(39) شوقی که شورای بین المللی بهائی را تشکیل داده بود یکی از اهداف آن را برقراری ارتباط با اسرائیل می داند و می نویسد:
با اولیای حکومت اسرائیل ایجاد روابط نماید.(40)
تلاش های بهائیان در به ثمر رسیدن دولت صهیونیستی اسرائیل بی جواب نمانده و این دولت غاصب در بر پاشدن مراکز بهائی آنها را یاری نمودند. شوقی افندی بشارت می دهد:
به یاران بشارت دهید که پس از مدتی بیش از پنجاه سال کلیدهای قصر مزرعه توسط اولیای حکومت اسرائیل تسلیم گردید.(41)
اسرائیل آیین بهائی را مستقل اعلام کرده و مالیات را از اماکن آنها حذف می کند.
در این سنین اخیره از استقرار امور (دولت اسرائیل) در ارض اقدس اقرار بر استقلال آیین بهائی نموده و در حمایت مقامات مقدسه در دو مدینه عکا و حیفا ادنی فتور و قصوری ننموده و اراضی موقوفه روضه مبارکه علیا و مقام اعلی و اماکن متبرکه و معاهد دیگر را با وجود اتساع و تعدّد از مالیات ملی و محلی هر دو معاف نموده و قصر مبارکه مزرعه را بر حسب حکم مبرم به هیئت اوقاف اسلامیه تسلیم بهائیان نموده.(42)
همسر شوقی افندی - روحیه ماکسول - در رابطه با ارتباط بهائیان و مقامات اسرائیل می نویسد:
من ترجیح می دهم که جوان ترین ادیان در یکی از تازه ترین کشورهای جهان نشو و نما یابد و در حقیقت باید گفت آینده ما چون حلقات زنجیر به هم پیوسته است.(43)
بهائیان اگرچه در اثر خوش خدمتی جزء بدنه اصلی تشکیلات صهیونیستی شده بودند اما از مسائل امنیتی رژیم اسرائیل مستثنا شده بودند. یکی از بهائیان به نام «فریدون رامش فر» پس از دیدار از اسرائیل می گوید:
دولت اسرائیل آن قدر نسبت به بهائیان خوش بین است که در فرودگاه خود، احیاء (بهائیان) را بازرسی نمی کند به طوری که وقتی رئیس کاروان، پلیس اظهار می دارد اینها بهائی هستند حتی یک چمدان را باز نمی کنند ولی بقیه مسافرین و حتی کلیمی ها را بازرسی می کنند. بطوری که یک کلیمی اعتراض کرده بود چرا بهائیان را بازرسی نمی کنید و ما را که موطن مان این جاست مورد بازرسی قرار می دهید.(44)

هـ) بهائیت و خاندان پهلوی

با روی کار آمدن خاندان پهلوی که فقط نام اسلام را یدک می کشیدند و بیشترین خصومت ها را نسبت به مسائل اسلامی از خود نشان دادند رواج بهائی گری به اوج خود رسید. بهائیان با استفاده از این فرصت طلایی در بسیاری از پست های کلید این مملکت جا گرفتند.(45) تعلق خاطر محمد رضا پهلوی و پدرش به عده ای از بهائیان عامل اصلی این رواج بود. ارتشبد فردوست(46) می نویسد:
محمدرضا از تشکیلات بهائیت و به خصوص افراد بهائی در مقامات مهم و حساس مملکتی اطلاع کامل داشت و نسبت به آنها حسن ظن نشان می داد. اصولاً رضاخان نیز بابهائیت روابط حسنه داشت تا حدی که اسدالله صنیعی را که یک بهائی طراز اول بود آجودان مخصوص محمدرضا کرد، صنیعی بعدها بسیار متنفذ شد و در زمان علم حسن علی منصور و به خصوص هویدا به وزرات جنگ و وزارت دربار رسید.(47)
با وجود این روحیه ی شاه و بی تفاوتی هایش در برابر اطرافیان، او تصمیم داشت بهائیت را در ایران رسمی کند ولی جمال عبدالناصر از تعلق خاطرشاه ایران پرده برداشت:
جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر بهانه ای به دست آورد و گفت شاه ایران بهائی شده و دستورات اسلام را زیر پا گذاشته است وی اضافه کرد شاهنشاه ایران راهی را دنبال می فرمایند که حضرت بهاءالله گفته است.(48)
تا جایی که نفوذ بهائیان به حدی گسترش یافت که در برهه ای از حکومت پهلوی زمام امور به دست آنان افتاد. در ادامه به چند نمونه از حضور عناصر فعال بهائی در دربار شاه ایران اشاره می شود: عبدالکریم ایادی (49) نفوذ بسیار زیادی در دربار شاه داشت. به اعتراف فردوست «سلطنت واقعی از آن ایادی بود».(50) او با سعی و تلاشی که برای نخست وزیری هویدای بهائی نمود توانست کلید بسیاری از وزارت خانه ها را به دست بهائیان بدهد. با این حمایت گسترش بهائیان به حدّی رسید که تعدادشان به سه برابر افزایش یافت. بیشتر بهائیان در پست های مهم قرار گرفتند و دیگر بهائی بیکار در ایران وجود نداشت.(51)
این رفتار درباریان از نگاه تیزبین روحانیان و علمای بیدار اسلام دور نماند. با شعله ور شدن خشم مردم علیه بهائیان و سخنرانی مرحوم فلسفی در این خصوص، شاه دستور داد تا حضیره القدس (عبادتگاه بهائیان) در تهران تخریب شود. با این اتفاق «ایادی» به ایتالیا گریخت و 9 ماه در آنجا بود.(52)
هدف ایادی از نفوذ در دربار شاه، جمع آوری اطلاعات برای اربابان آمریکایی و انگلیسی خود بود:
ایادی همواره در زندگی خصوصی محمدرضا و زنان و اطرافیانش رسوخ داشت و هر اطلاعی که ممکن بود کسب می کرد و رساندن آن هم به انگلیسی ها آسان بود، زیرا همیشه چه در خانه محمدرضا و چه در خانه دوستان ایادی و در میهمانی ها عنصر مطلوب سفارت و رئیس M16 سفارت حضور داشت به علاوه شاپورجی که مکمل اعضای سفارت بود.(53)
میرزا رضا قناد - پدر بزرگ هویدا - از بهائیان مخلص و فداکار و مجذوب عباس افندی بود. او به واسطه ی نزدیکی به عباس افندی از خشم مردم مسلمان بیم و هراس داشت و از اقامت در ایران نگران بود. از این رو به «عکا» رفت و خود را در خدمت عباس افندی قرارداد. عباس افندی به پاس این خدمات، حبیب الله خان - پسر میرزا رضا قناد - را به تحصیل مشغول کرد و به مدت دو سال او را راهی اروپا و هزینه تحصیل او را پرداخت نمود. حبیب با مسلط شدن بر زبان های فرانسه و انگلیسی به تهران آمد و در دستگاه سردار اسعد بختیاری نفوذ کرد و لقب «عین الملک» به خود گرفت.
عین الملک با کمک بخیتاری ها به وزارت خارجه وقت رفت و کنسول ایران در سوریه و لبنان شد وی در این سمت به صورت پنهانی به تبلیغ بهائیت پرداخت و با دولت بریتانیا روابط حسنه برقرار کرد. بعد از آن که عین الملک مأمور جدّه شد و به دنبال اعتراض روزنامه های عربی به خاطر تبلیغات وی به نفع بهائیان، از بهائی بودن توبه کرد. او بعد از مدتی توبه خود را شکست و در زمره ی خادمین عباس افندی وارد شد.(54)
امیرعباس هویدا فرزند عین الملک و نوه میرزا رضا قناد به پیروی از اجداد خویش در سلک بهائی وارد شد. او به تدریج به سران بهائی نزدیک شده و از هر خدمتی در راه ترویج این مسلک و فروگذار نکرد.
هویدا، با سابقه ای که پدرش در وزرات خارجه داشت وارد این وزارتخانه شد. در زمان جنگ جهانی دوم با توجه به دوستی دیرین با عبدالله انتظام به سرکنسولی ایران در هامبورگ منصوب گردید.
هویدا پس از ارتکاب تخلفاتی در هامبورگ به آنکارا منتقل شد. همزمان با این نقل مکان، عده ای از بهائیان به ترکیه رفتند و در سایه رهبری او به تبلیغات گسترده مشغول شدند این امر با واکنش دولت ترکیه مواجه شد و جمعی از بهائیان بازداشت و خواستار تغییر او شدند.
با دخالت انتظام، هویدا به شرکت ملی نفت منتقل شد. او با استفاده از این فرصت تعدادی از بهائیان را در کارهای امور مؤثر شرکت نفت گمارد.
با روی کار آمدن «منصور» وزرات دارایی به هویدا سپرده شد. در این فرصت نیز افرادی از جامعه بهائی مانند «ارباب فرهنگ مهر» به دستور وزیر دارایی به مناصب کلیدی و بالایی دست یافتند.(55)
با تلاش ها و زمینه چینی «ایادی»، نخست وزیری حکومت محمد رضا شاه به هویدا سپرده شد. به روایت ارتشبد حسین فردوست در این مرحله از تاریخ سلطنت پهلوی، بهائیت در دربار شاه ترقی بسیار نمود و باعث شد ثروت زیادی را به دست آوردند.
بهائیان با رسوخ در دربار شاه ایران برای ثروتمند شدن جامعه بهائی استفاده کرده تا از این طریق اقتصاد مملکت را به دست گیرند، چنان که نعیمی ( پدر زن خسروانی که از مقامات مهم بهائیت بود) و تژه که زمین 5000متری بر خیابان آیزنهاور (نرسیده به پپسی کولا) را به جامعه بهائیت اهداء کرده بود... آبادی حدیقه (شرق اقدسیه) نیز متعلق به بهائی ها بود... بهائی ها اراضی شمالی حدیقه را تا قله کوه دیوارکشی و تصرف کرده بودند. آنها در اتوبان تهران -کرج (نرسیده به کرج، سمت راست) نیز اراضی وسیعی را تصرف کرده و گنبد آبی رنگی به پا کرده بودند. از این نمونه ها زیاد بود.(56)
با شهرت یافتن تعلق هویدا به بهائیت (57) در ایام صدارتش، امام خمینی (ره) هوشیارانه در مقابل انحرافات به روشنگری پرداختند. ایشان در اردیبهشت 1342 در جمع روحانیون و مردم همدان، مردم را از عمق فاجعه آگاه کرده و فرمودند:
دین شما مردم مسلمان در معرض مخاطره و هجوم قرار گرفته است؛ دولت شما می خواهد به دست بهائی ها و اسرائیلی ها شما را از بین ببرد. بدانید که دولت شما به دو هزار بهائی، هر یک پانصد دلار کرایه طیاره داده که به لندن بروند، جمع شوند و علیه قرآن و پیغمبر شما تصمیم بگیرند. دولت شما در یک معامله فروش روغن و مواد نفتی از شرکت نفت به «ثابت پاسال»(58) بهائی، پنج میلیون تومان استفاده رسانیده است که با این پول، مخارج اعزام بهائی به لندن و تبلیغات بهائی تأمین بشود. به مردم بگویید: از مالیاتی که دولت شما از شما مسلمان ها می گیرد، این مخارج را می کند و یهودی و اسرائیلی و بهائی را تقویت می کند.(59)
آمیختگی زیاد محمدرضا پهلوی با بهائیان و حمایت های همه جانبه از آنها (59) باعث شد زمزمه بهائی بودن شاه ایران بر سر زبان ها بیفتد. به گفته یک مبلغ بهائی:
کارهایی اکنون به دست اعلی حضرت همایون شاهنشاه آریامهر صورت می گیرد هیچ کدامش روی اصول دین اسلام نیست، زیرا خود شاه به تمام دستورات بهائی آشنایی دارد و حتی ایشان با اشرف پهلوی در دوران کودکی در مدرسه بهائیان در خیابان امیریه که آن زمان از مدارس عالی تهران بود درس خوانده اند و دلیلش آن است که عکس آن زمان شاه و اشرف هم اکنون موجود است.... حالا مردم احمق می گویند شاه بهایی است چه کار می توانند بکنند، فلسفی بالای منبر می گوید: شاها مواظب باش بین دکتر شما چه شخصی است کارها را به دست بهائی ها ندهید... . هم اکنون تیمسار صنیعی وزیر جنگ و تیمسار شیرین سخن بهائی هستند.(61)

و) جنگ افروزان مدعی صلح

بهائیانی که ادعای صلح و دوستی شان گوش عالمیان را کر کرده است در طول تاریخ پیدایش خود، به خون ریزی های زیادی دست زده، جنگ های بسیاری را به راه انداخته یا حمایت کرده اند. در جریان جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در سال 46 بهائیان علاوه بر تبلیغ به نفع اسرائیل غاصب، فعالیت زیادی برای جمع آوری پول و خرید مایحتاج اسرائیلیان و کمک به این ارتش غاصب نمودند. در گزارش ساواک آمده است:
مبلغی در حدود 120 میلیون تومان به وسیله بهائیان ایران جمع آوری گردید و تصمیم دارند این مبلغ را در ظاهر به بیت العدل در حیفا ارسال نمایند، ولی منظور اصلی آنها از ارسال این مبلغ کمک به ارتش اسرائیل می باشد مقدار قابل ملاحظه ای از این پول به جیب ثابت تعهد و پرداخت شده است.(62)

4. بهائیان در فضای مجازی؛ تحلیل محتوا

بهائیان برای گسترش هجمه تبلیغات خود و تأثیر بر افکار عمومی، با بهره گیری از قدرت رسانه های الکترونیکی در صحنه اینترنت و ماهواره حضور پررنگی یافته اند.
مانور تبلیغی در سایت ها و وبلاگ هایشان بیشتر برای این است که تعالیم بهائی را به عنوان اصولی همگام با نیازهای جوامع امروزی جلوه بدهند. مطرح کردن این آموزه های پوشالی و غیر واقع فقط برای منحرف کردن افکار عمومی است تا در سایه بزرگ نمایی این تعالیم بی هویت و بی مقدار، کسی بر حقیقت سست و بی بنیان این فرقه آگاه نشود.
1. تبلیغ و بزرگ نمایی تعالیم (63) بهائیت: در هر آیین و مسلکی، تبیین احکام یا به عبارتی باید ها و نبایدهای شرعی، که با زندگی روزمره ی انسان ها چه در جنبه ی فردی و چه اجتماعی گره خورده است، ضروری به نظر می رسد. ولی در بیشتر سایت های بهائیان مطلبی از احکام گفته نشده است آنها بیشتر به دنبال پررنگ کردن تعالیم این آیین به عنوان اصول اعتقادی خود هستند.
این امر نشان می دهد که این فرقه هیچ تقیدی نسبت به احکام شرعی آیین خود ندارند و از این راه در پی سرپوش گذاشتن بر مطالب سستی هستند که رهبرشان به اسم احکام برای بهائیان بیان کرده است. این ها از این طریق می خواهند آیین ساختگی خود را تجدد طلب و همگام با زمان جلوه دهند.
بهائیان نه تنها احکام را به حاشیه رانده اند، حتی عقایدی را که در تمام ادیان مورد تأکید قرار گرفته (مانند معاد و قیامت) مورد بی تفاوتی قرار داده اند.
2. معرفی شخصیت ها: در سایت های بهائی مانند نوشته هایشان برای بزرگ جلوه دادن رهبرانشان سعی کرده اند حوادث زندگی و اشتباهات آنها را به گونه ای جلوه دهند که خواریشان عزت شود و گناهانشان صواب.
3. اخبار: بیشتر اخبار سایت های بهائیان به دنبال جوسازی برای تخریب و متهم کردن جمهوری اسلامی ایران هستند. جبرهایی که در سایت های بهائیان منتشر می شود از همدستی آنان با دشمنان ایران حکایت دارد.
بهائیان که بر اساس دستورهای رهبرانشان حق دخالت در امور حکومت ها را ندارند و نباید بر خلاف قوانین کشوری عمل کنند،(64) نوک پیکان تبلیغاتشان جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار داده و بلندگوی تبلیغاتی دشمنان این مرز و بوم شده اند. اینان با جوسازی به دنبال متهم کردن ایران به نقض حقوق بشرند و آب به آسیاب بدخواهان این مرز و بوم می ریزند.
مگر سوء استفاده از چهره های مخالف نظام اسلامی ایران برای ایجاد تنش، دخالت در امور یک کشور نیست؟
نوشتن و انتشار مقالات برای مقابله با اسلام و استفاده از چهره های ضد اسلام از جمله فعالیت های سایت های بهائی است.
4. عضوگیری: در سایت های بهائی با ثبت نام از افراد، سعی در جذب عضو و تحت پوشش قرار دادن اعضا دارند، پیشنهاد ارسال خدمات با گرفتن آدرس به وسیله ی ایمیل از این موارد است.
5. اطفال و نوجوانان: بخش های ویژه ای برای تأثیر گذاری بر اذهان کودکان و نوجوانان طراحی شده که در آن از موسیقی و سرود بهره برده اند.
تصاویر، سرودها، کتاب خانه، نظرسنجی و پیام های بیت العدل بهائیان از دیگر مطالب این سایت هاست.
مطالب فوق، قمستی از فعالیت سایت های بهائی از جمله؛ دیانت بهائی، سرویس خبری جامعه جهانی بهائی، ساغر، پژوهش نامه، ولوله در شهر ورقا و چندین سایت دیگر است.

پی نوشت ها :

1. میرزا حسینعلی نوری، اقدس، ص 27.
2. گنجینه حدود و احکام، ص 335.
3. همان، ص 336.
4. از بهائیان طراز اول که در ابتدا آجودان مخصوص محمدرضا پهلوی بوده و بعداً به وزارت جنگ منصوب می شود.
5. حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج1، ص 199.
6. جواد منصوری، تاریخ قیام 15خرداد به روایت استاد، ج1، سند شماره 2/92.
7. همان، سند شماره 2/94.
8. صحیفه امام، ج1، ص 123.
9. بر اساس اصل سیزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: «ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیت های دینی شناخته می شوند که در حد قانون مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصی و تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل کنند» لذا بهائیان جزء اقلیت های مذهبی نبوده و حق هیچ فعالیتی را ندارند.
10. میرزا حسینعلی نوری، اقدس ، ص 27.
11. جواد منصوری، همان، سند شماره 2/80.
12. عزیزالله سلیمانی، مصابیح هدایت، ج2، ص 283.
13. شوقی افندی، قرن بدیع، قسمت اول، ص 169 -168.
14. همان، قسمت دوم، ص 43.
15. همان، ص 49.
16. همان، ص 48.
17. همان، ص 54.
18. همان، ص 325.
19. بهرام افراسیابی، تاریخ جامع بهائیت، ص 301 -300.
20. شوقی افندی، کتاب قرن بدیع، قسمت دوم، ص 126 -125.
21. همان، ج3، ص 299.
22. شوقی افندی، کتاب قرن بدیع، ص 623.
23. همان، ص 625.
24. خطابات عبدالبهاء، ج1، ص 23.
25. شوقی افندی، قرن بدیع، قسمت سوم، ص 638 -637.
26. احرار، شماره 1، تیرماه 58، ص6.
27. ولی امرالله، حصن حصین شریعت الله، ص 43.
28. خطابات عبدالبهاء، ج2، ص 231.
29. همان، ص 31 -30.
30. ولی امرالله، حصن حصین شریعت الله، ص 61 -60.
31. همان، ص 44 -43.
32. دکتر حمید احمد، ریشه های بحران در خاورمیانه، ص 3.
33. همان، ص 237.
34. ولی امر الله، توقیعات مبارکه (1945 -1952)، ص 86 -80.
35. دکتر حبیب موید، خاطرات حبیب، ص 20.
36. همان.
37. همان، ص 54 -53.
38. «لنجدن اشد الناس عداوه لللذین آمنوا الیهود؛ هر آینه دشمن ترین مردم نسبت به مسلمانان یهود را خواهی یافت» (مائده/82).
39. بهرام افراسیابی، تاریخ جامع بهائیت، ص 566.
40. اخبار امری، سال 1329؛ ش 9-8، ص 5.
41. ولی امر الله، توقیعات مبارکه (1945 -1952) تلگراف 15، دسامبر سنه 1951.
42. همان (1952 -1957)، ص 165.
43. اخبار امری، سال 1340، شماره 10، دی ماه، ص 601.
44. تاریخ قیام 15خرداد به روایت اسناد، ج1، ص 330، سند شماره 2/90.
45. در گزارش ساواک لیست پرسنل بهائی ارتش، شهربانی و ژاندارمری و موسسات تابعه را 112 نفرولیست کارمندان عالی رتبه دولتی بهائی را 56نفر ذکر می کند. « جواد منصوری، همان، ج1، سند شماره 2/83».
46. ارتشبد فردوست یکی از برجسته ترین و موثرترین چهره های سیاسی -اطلاعاتی رژیم پهلوی است که در دوران سلطنت محمد رضا پهلوی، فردوست نه فقط صمیمی ترین دوست او بلکه تنها فردی بود که با شاه و ملکه بر سر یک میز غذا می خورد و محرم اسرار محمدرضا بود. فردوست در رأس مهم ترین ارکان اطلاعاتی رژیم پهلوی «دفتر ویژه اطلاعات» که سازمان اطلاعاتی شخصی شاه محصوب می شد بر کل سیستم سیاسی و اطلاعاتی کشور - و حتی بر ساواک - نظارت داشت و رابطه شخصی شاه را با مهم ترین ارگان های اطلاعاتی همسنگ برقرار می ساخت. « ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج1، ص 18».
47. حسین فردوست، ظهور و سقوط پهلوی، ج1، ص 374.
48. تاریخ قیام 15خرداد به روایت اسناد، ج1، سند شماره 2/82.
49. ایادی، پزشک متوسطی بود که پدرش از رهبران مذهبی بهائی ها بوده ( و دلیل شهرت ایادی به این نام انتساب پدرش به ایادیان امرالله که از حامیان اصلی عباس افندی بوده اند می باشد) و این سمت به ایادی به ارث رسیده بود. با وجود بیماری محمدرضا شاه ایادی به عنوان پزشک به دربار معرفی شده و به گونه ای در دربار نفوذ پیدا می کند که در ابتدا قرار بود هفته ای سه بار به محمدرضا مراجعه کند حضورش به صورت روزانه و مسمتر شد تا حدی که ایادی با نفوذترین فرد دربار شد و هشتاد شغل در حکومت محمدرضا را عهده دار گردید.
50. حسین فردوست، همان، ج1، ص 202.
51. همان.
52. همان، ص 203.
53. حسین فردوست، همان، ص 199.
54. عبدالله شهبازی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج2، ص 375.
55. همان، ص 376 -375.
56. همان، ص 375.
57. در این خصوص اسناد زیادی از جمله نامه مورخ 1343/6/12 قاسم اشراقی از سران جامعه بهائی به مناسبت تصادف هویدا در جاده شمال و گزارش ساواک از جمله بهائیان ناحیه 2 شیراز مورخ 1350/5/19 و .... وجود دارد که برای اطلاع بیشتر به کتاب ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج2، چستارهایی از تاریخ معاصر ایران، ص 397 -384 مراجعه کنید.
58. از سرمایه داران معروف بهائی، او صاحب کارخانه نوشابه سازی پپسی کولا و چندین کارخانه و واحدهای ساختمانی بزرگ در تهران و شهرستان ها بود. در کارخانه ها و مراکز تولیدی او فقط بهائی ها دست اندرکار بودند... .
59. صحیفه امام، ج1، ص227.
60. ساواک از چاپ و نشر کتابی که توسط اسماعیل رایین در مورد تاریخچه و فعالیت های بهائیان ایران نوشته شده بود جلوگیری می کند و حتی نسخه دست نویس آن را از نویسنده اثر می گیرند. «تاریخ قیام 15 خرداد به روایت اسناد، ج1، سند شماره 2/84».
61. جواد منصوری، همان، سند شماره 2/85.
62. همان، سند شماره 2/96.
63. تعالیم بهائی در واقع شعارهایی است غیر از عقاید، که بهائیان این تعالیم را جزء اصول دیانت ساختگی خود می دانند.
64. گنجینه حدود و احکام، ص 463.

منبع: فلاحتی ـ فاطمی نیا، حمید ـ مهدی، (1390)، دیدار با تاریکی، تهران، عابد.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.