کمونیست ها
«با جوانان چپگرا که متدعلمی و عملی لژ روسیه را پذیرفته، و خواستار آزادی، مساوات و زندگی شرافتمندانه و سعادتمندانه هستند، و خوشبختانه تعدادشان نیز روز به روز افزونتر می شود، همگام و همفکر هستیم. آنها ماسون های بدون پیش بند ما هستند. موضوع مباحث داخل معبد ما را، در خارج معبد تعقیب و پی گیری می نمایند. آنان بازوی راست ما هستند. در هر زمان، در هر مکان، و در هر موقعیتی، مددکار آنان خواهیم بود.» - (نشریه ماسون ترک، شماره 72/2، ص 32)ماسون ها اعتقاد کاملی به فلسفه ماتریالیسم دارند (که این فلسفه نتیجه ای جز کمونیسم نخواهد داشت)، و ایمان راسخ به انتشار افکار مادیگرائی به عنوان ی یک وظیفه مهم ماسونی، و اینکه «با پخش و نقل فلسفه فوق امکان ساختن معبد ایده آل جهانی فراهم خواهد آمد». نشریه ماسونی در جملات فوق اعلام نموده که جوانان کمونیست مکجری، تطبیق دهنده و تعقیب کننده افکار و عقایدی هستند که در لژهای ماسونی بر آنها صحه گذاشته شده است. لذا به پاس انجام غیر ارادی اهداف ماسونی، لقب بناهای بدون پیش بند، به آنان داده شده است.
توضیح: چگونگی و نحوه دستگیری جوانانی که افکار و اهداف ماسونی را بدون چون و چرا، به مرحله اجرا در می آورند، تاکنون برای ما مشخص نشده است.
تشکیلات پاریس
« برای اولین بار در تاریخ 1871/3/26، حزب کمونیست پاریس تشکیل شد. هیئت مؤسس همگی ماسون بوده اند. اینک اسامی بعضی از آنها:ژان ژاره: رهبر مارکسیست های فرانسه و بانی تشکیلات افکار کارگر.
ژول سیمون: بانی سازمان سوسیالیست های ملی گرا.
ژول پیکارد - گوستاو فلورن - لوئی میشل.» - (لاپوینت شماره 690 مورخ 1985/12/9)
حدود دو ماه و نیم بیشتر طول نکشید که محل حزب توسط آدولف تیرز محاصره، حدود دویست نفر کارگر که مقاومت می کردند کشته، سیزده هزار تن محبوس و هفت هزار نفر تبعید شدند.
«به سال 1871 در حادثه پاریس، استادان ماسون نقش بسیار مهمی ایفا کردند. شش هزار ماسون منسوب به پنجاه و پنج لژ، به مقاومت کنندگان پیوستند. ماسون ها که در صف مقدم قرار گرفته بودند تلفات زیادی داده و صدها نفرشان کشته شدند، بسیاری نیز به رگبار بسته شده اعدام گردیدند.» - (نشریه معمار سنان، شماره 13، ص 78)
در مقابل این عمل واکنش ماسون ها که ریاست جمهوری، نخست وزیری، و وزارتخانه ها را تحت کنترل داشتند، بسیار مبهم و متفاوت از یکدیگر بود. از ابتدا روشن بود که تشکیلات پاریس ثمری نخواهد داشت، ولی آنچه مسلم بود این است که فقط تعداد کمی از ماسون های درجه پایین در این ماجرا بخاطر عقاید آرمانی خود به قتل رسیدند، و به ماسون های استاد صدمه ای وارد نشد. حتی بعضی از آنان، بعدها به ریاست جمهوری و نخست وزیری فرانسه رسیدند.
«1971 حزب کمونیست فرانسه، برای بزرگداشت یکصدمین سال حادثه پاریس مراسمی ترتیب داد. در مراسم مشابه دیگری که همان سال توسط حزب سوسیالیست فرانسه برپا گردیده بود، رهبران لژهای گراندیونیون، گراند لژ دو فرانس، اعضاء لژهای تابعه و تعداد زیادی از ماسون ها با لباس رسمی که معمولاً در معبد پوشیده می شود، شرکت کردند.» - (ماسونی در دنیا و در ترکیه، ص 169)
اسامی برخی از ماسون های مشهور فرانسه:
1- جرج کلمانسو: 1841 - 1924، شهردار مون مارتر، با انقلابی ماسونی «اتین آراگو» روابط دوستانه برقرار کرد و از افکار وی بهره برد. با وساطت امیل زولا (یهودی) نویسنده معروف ماسون شد. خدانشناس بود و با رساله ای که در مورد اولسیون نوشت، مشهور گردید. وی از سرپرست رادیکالیست ها «گامبتا» که ماسون بود حمایت می کرد. روزی که در فرانسه اعلام جهموری شد و با فریب مردم ژول فری به نخست وزیری رسید، فری در سیاست دو موضوع را پیش می کشید اول اینکه سیستم آموزشی را از کنترل کلیسا خارج کرده، کلاً به صورت علمائی (لائیک) دربیاورد. دیگر اینکه فرانسه را صاحب مستعمرات سازد. فری در همان سال تونس را فتح کرد. با دخالت کلمانسو، در سال 1881 فری استعفا داده از سیاست کناره گرفت. کلمانسو بعدها روزنامه «LAURORE» را با افکار اولسیونی و ماتریالیستی منتشر کرد. بعد با انتشار کتاب «دامنه کوه سینا» شیفتگی خود را به دین یهود بروز داد. به تشویق کلمانسو، امیل زولا مقالاتی تحت عنوان «من متهم می کنم» در روزنامه مذکور به چاپ رساند. زولا و روزنامه به خاطر مطالب ضددینی به محاکمه کشیده شدند. با حمایت کلمانسو، واقعه دریفوس بسود یهودیان خاتمه یافت باعث شد مردمعلیه کلیسا جبهه گیری نمایند. در این دوره که کلمانسو وارد گود سیاست گردید، امور دولتی و کلیسا از همدیگر تفکیک شدند. با روسیه پیمان دوستی بسته، سوسیالیسم را روز به روز در کشور فرانسه گسترش داد. - (کتاب داستان ماسون های فرانسه، نوشت ژرارد بانسکو)
2- ژول سیمون: ماسون کمونیست، بانی حزب سوسیال انترناسیونالیست فرانسه.
3- ژول فری: ماسون، نخست وزیر فرانسه.
4- اجین پوتیه: ماسون، کمونیست، نویسنده مارش سوسیال انترناسیونالیستهای فرانسه. - (LE CRAPOUILLOT سال 1979)
ماسون ها و یهودی های در خدمت کمونیسم
1- ژوزف پرودون: 1809 - 1865، از بانیان کمونیسم آنارشیستی، حاکم بر افکار روشنفکران و کارگران.2- فردیناند لاسال: 1825 - 1864، یهودی، در مسائل کارگران نقش مهمی بازی کرد. مؤسس سندیکای مرکزی کارگران و مؤسس حزب سوسیال دموکرات است.
3- میشل باکونین: 1814 - 1874، ماسون و آنارشیست روسی و منکر وجود خدا. - (دائره المعارف فیلسوفان - جمیل صنعا)
4- لوئی بلان: 1811 - 1882، دولتمرد و مورخ فرانسوی، عضو لژ دومانیته بوده است.
5- ویکتور آدلر: یهودی، مؤسس حزب سوسیال دموکرات اتریش، تابع افکار فروید بود. با انگلس طرح دوستی ریخت. روزنامه اش به نام « صدای کارگر» ارگان رسمی انترناسیونال دوم شد. - (دائره المعارف مشاهیر جهان و ترکیه)
6- مارکس آدلر: یهودی، یکی از پیشقراولان مارکسیسم اتریش است. مدافع حزب سوسیال دموکرات اتریش (دیکتاتوری پرولتاریا) می باشد.
7- یوهان یاکوبی: یهودی، یکی از رهبران سوسیال دموکرات های آلمان است. با کارل مارکس و فردریش انگلس روابط نزدیک برقرار کرده بود.
8- فردیناند ایناموراتی: سوسیالیست ایتالیائی و عضو لژ کارداباسی.
9- پائول لوی: 1883 - 1930، فرزند یک بانکدار یهودی و از سوسیال دموکرات های مشهور آلمان، رئیس حزب شد.
10- لویی آگوسته بلانوی: 1805 - 1881، سیاستمدار، تئوریسین سوسیالیسم، عضو لژ وریت.
11- کارل: 1792 - 1876، یهودی آلمانی، پدر علم جنین شناسی (امبریو لوژی)، یکی از مدافعین نظریه داروینیسم است.
12- شارل بتلهایم: یهودی فرانسوی، یکی از مشهورترین اقتصاددان های قرن بیستم، طرح های کشورهای سوسیالیست را تنظیم می کند. برنامه ممالک عقب افتاده کمونیستی را تهیه و تدوین نمودهاست.
13- ادوارد برنشتاین: 1850 - 1934، یهودی آلمانی و یکی از آتشی ترین مدافعان مارکسیسم، وی مارکسیسم را از دیالکتیک جدا کرد، وزیر دارائی آلمان بوده است. - (دائره المعارف فلسفی، خنجر جی اوغلو)
14- آنتونیو بانفی: 1886 - 1960، یهودی ایتالیائی و یکی از طرفداران مارکسیسم، سناتور و استاد دانشگاه میلان، با آثار و تعلیمات خود، عده زیادی را به سوی کمونیسم کشانده است. رل بسیار مهمی در انتشار افکار اولسیون داشته است.
15- استانیلا و نویمن: یهودی، نویسنده چک، آنارشیست و طرفدار فرضیه اولسیون.
16- سالوادور آلنده: یکی از مؤسسین حزب سوسیالیست شیلی، در سال 1960 وزیر سپس رئیس جمهور شد.
17- موشه پیاده: 1890 - 1957، یهودی، مؤسس حزب زحمتکشان مستقل کشور یوگسلاوی، برای بیرون رانده آلمان های با تیتو همکاری داشت. بعدها رئیس مجلس فدرال خلق شد.
18- مارسل کاشین: مؤسس حزب کمونیست فرانسه، استاد اعظم.
19- آندره مارتی: از سردمداران حزب کمونیست فرانسه.
20- ژاک شیراک: عضو لژ پارافایت یونیون پاریس.
21- ریمون بار: عضو لژ ماسونی پارفایت یونیون پاریس.
22- میشل روکار: عضو لژ پارفایت یونیون. - (نشریه 1979Le CRAPOUILLOT)
23- اسحاق بابل: 1894 - 1941، نویسنده یهودی روس.
24- لوئی. آراگون: نویسنده ماسون فرانسوی، عضو حزب کمونیست، در آثارش مردم اوائل قرن اخیر فرانسه، از دیدگاه یک مارکسیست جنگ طلب مورد بحث قرار می گیرند. دیدگاه های سیاسی وی را، جنگ جهانی دوم تأیید کرد. در کتابهایش استخوان بندی شورش ها را، کارگران به عهده دارند.
25- برونسکی براوم: 1882 - 1937، رهبری یهودی ارکستر زیمروال لهستان، به همراه لنین عازم مسکو شد. جزء یهودیانی است که انقلاب 17 اکتبر روسیه شوروی را پایه ریزی کردند. - (دائره المعارف فلسفی، خنجر جی اوغلو)
26- لئون بلوم: 1872 - 1950 یهودی، مؤسس مجتمع احزاب چیگرای فرانسه، در سال 1936 نخست وزیر فرانسه شد.
27- ریچارد آتل: 1883 - 1967، نخست وزیر ماسون انگلستان، در 1907 عضو جمعیت کمونیست فابیان و در 1908 عضو حزب کارگر آزاد شد. با روی کار آمدن چرچیل که تمایلات راستگرایانه داشت آتل کمونیست معاون وی شد. در 1945 به جای چرچیل بر مسند نخست وزیری نشسته و در همان سال انگلستان را وارد جامعه اروپا و پیمان ناتوکرد. - (کتاب ماسون شدن آتل)
28- برونو کرایسکی: نخست وزیر کمونیست اتریش است. یهودی بودنش به وسیله ی مجله اکسپرس 1971/10/18 فاش گردید.
29- ویلی برانت: اسم اصلی کارل فراهام، یهودی، نخست وزیر سابق آلمان و در حال حاضر رئیس حزب مخالف است.
«در سال 1920، در کنگره شهر تور فرانسه، ماسون های سوسیالیست برای حمایت و تقویت کمونیست ها، عضو حزب کمونیست شدند. دو نفر از وکلای مجلس به نام های فیلیپ هنری و لاکور گراند میسون، با تقدیم لایحه ای دائر بر غیرقانونی بودن تشکیلات ماسونی، خواستار تصویب لایحه و لغو قانونی مؤسسات ماسونی شدند. در همان حال اعضای کمونیست پارلمان کلاماموس، سولپیس، ژان رنو، دوز، موریس، تروپز و گابریل پری، وارد عمل شده، با مخالفت با لایحه مانع از تصویب آن شدند. پیروزی جبهه خلق در انتخابات سال 1936، موجب ورود خیلی از ماسون ها به پارلمان گردید. 35 ماسون از راه رادیکال و 31 ماسون از حزب سوسیالیست به مجلس راه یافتند.» - (ماسونی در دنیا و در ترکیه، ص 166 و 167)
کمونیست ها، از تصویب لایحه ممنوعیت فعالیت های ماسونی در مجلس جلوگیری کردند. ممنوعیت مرام ماسونی با محتوای یهودیگری و مارکسیسم، توسط وکلای کمونیست از میان برداشته شد.
به محض چاپ کتاب برادری که موضوع آن افشار ماهیت اصلی ماسون ها بود، توسط شرکت های یهودی از انتشار آن جلوگیری گردید. در سال 1986 با چاپ مجدد آن به وسیله ی شرکت گرافتون، در ظرف یک روز تمامی نسخ آن خریداری و از بازار جمع شد.
لژ پ 2، رسوائی در ایتالیا
لیجیو گل لی استاد اعظم لژ پ 2، که یک دو رگه ایتالیایی - آرژانتینی بود در جنگ های داخلی اسپانیا، به طرفداری از فاشیست ها شرکت کرد. او که نزدیک ترین یار صمیمی موسولینی بود، پارتیزان های ایتالیا را دستگیر و شکنجه می کرد. سپس به آرژانتین رفته؛ مونس و همدم خوان پرون شد بعد مستشار اقتصادی آرژانتین گردید.لژ پ 2 در 1966 تأسیس و گل لی به ریاست لژ انتخاب شد. یا فرار میشل سیندونا، یکی از اعضای لژ و باندار معروف ایتالیا که با جمع آوری دارائی هایش صورت گرفت، نابسامانی شدید مالی سرتاسر کشور را فرا گرفت. این موضوع موجب کنکاش هایی در مورد گل لی و لژ پ 2 از طرف پلیس گردید.
سیندونا در نیویورک دستگیر شد و به دنبال آن گل لی به آمریکا رفت. گل لی با فعالیت زیاد و اعلام اینکه سمپاتیک بودن سیندونا به کمونیسم موجب بروز چنان وضعی شده، وی ر را از زندان خلاص ساخت. با روابی که سیندونا با مافیا داشت، توانست گل لی را با فیلیپ گواینو، رهبر حزب جمهوری خواه و مدیر برنامه های تبلیغاتی رونالد ریگان در انتخابات 1980 آشنا کند. گوارینو نیز در ژانویه سال 1981، دو ماه قبل از رسوائی لژ پ 2، گل لی را با رونالد ریگان آشنا کرد.
در 18 ماه مارس 1981، پلیس ایتالیا ویلای گل لی را محاصره نمود. گل لی و زنش با مدارک مربوطه آنجا را ترک کرده بودند. به دنبال آن دستور دستگیری وی به اتهام جاسوسی سیاسی، نظامی و صنعتی صادر شد. تنها مدرک باقیمانده از وی، فقط لیست اسامی اعضای لژ پ 2 بود. اعضای لژ را: آدولفو سارتی وزیر دادگستری، جولیو آندروتی نخست وزیر سال های 1972 - 1973 و 1979 - 1976 ایتالیا، چهل و سه عضو پارلمان، پنجاه و چهار مقام مسئول دولتی، 183 فرمانده و سی ژنرال ارتش، 8 دریادرا، رئیس ستاد ارتش «جیووانی توریس»، 19 قاضی دادگاه، ونیز تعدادی کمیسر پلیس، وکلای مدافع، سردیران روزنامه ها و مجلات، بانکدارها، نویسندگان، رؤسای احزاب سیاسی، پنجاه و هشت استاد دانشگاه و سه رئیس خبرگزاری تشکیل می دادند.
953 ماسون لژ پ 2، به هفده دسته تقسیم بندی می شدند. رئیس هر دسته فقط گل لی را می شناخت و همدیگر را نمی شناختند. لیست مذکور نشان داد که ماسون های گل لی در تمام احزاب، به جز حزب کمونیست رخنه کرده بودند. سؤالی که مطرح شد این بود: چرا گلی لی لیست مذکور را همراه نبرد؟ هدف چه بوده است؟
در اثر فشار پارلمان که اکثراً عضو لژ پ 2 بودند نخست وزیر وقت «آدولفو فورلانی» از حزب دموکرات مسیحی، مجبور به افشا و انتشار لیست گردید. در نتیجه حزب کمونیست ایتالیا، به علت نداشتن عضو در لژ پ 2، بعنوان دومین حزب قدرتمند محبوبیت یافت. حکومت فورلانی به جهت عدم حمایت احزاب کمونیست و سوسیالیست از دولت ائتلافی حزب دموکرات مسیحی سرنگون شد، و حزب سوسیالیست جمهوری خواه بر مسند قدرت نشست. پیترو لونگو، رئیس حزب سوسیال دموکرات با شماره عضویت 273 و ماریو سمپرینی وزیر مشاور و همکار نزدیک نخست وزیر برابر لیست منتشر شده از اعضاء لژ پ 2 بودند. سرگیو پیسکللو و فرانسیسکو گرگوریو از نزدیکان رئیس جمهور «پرینی» نیز عضو لژ مذکور بودند.
تابستان 1981، دختر لیجیو گل لی، ماریا گل لی به محض ورود به ایتالیا دستگیر شد. در بازجوئی مقداری مدارک از کیف وی کشف شد که در آن میزان سپرده های پولی وکلای پارلمان عضو لژ پ 2 در بانک های سوئیس با شماره رمز و کد، و هم چنین مدارک مربوط به فعالیت های خرابکاران آنان در اروپای غربی، که از آرشیو سازمان سیا اخذ گردیده بود منعکس بود. باز سؤالی پیش می آمد: چرا باید خانم ماریا گل لی مدارک مذکور را وارد ایتالیا می کرد؟ در نشریه ای به نام اسپکتاتور مورخ 1981/7/6 تحت مقاله ای به نام «عروسک های گل لی» سعی به حل موضوع گردیده و تا حد زیادی هم حقایق شکافته شده است.
گل لی، با کشورهای بلوک شرق روابط خارجی داشت. هم چنین دوست صمیمی نیکلای چائوشسکو محسوب می شد ولی در مدارک به دست آمده اشاره ای به روابط تجاری با بلوک شرق نشده و نام کسی از حزب کمونیست به عنوان عضو لژ پ 2 ذکر نگردیده بود. همانگونه که واضح است با کشورهای کمونیستی بدون واسطه نمی توان روابط تجارتی برقرار نمود. در این صورت چه کسی اسامی افراد واسطه را از لیست ها حذف کرده بود؟ بسیار بدیهی است که کار، کار دولت ایتالیا نبوده است. چون دولت برای بقای خود نیازمند به آن بود. متعاقب آن، معلوم گردید مراجعت ماریا گل لی به کشور، به خاطر ایجاد تشنج بیشتر و اغتشاش سیاسی بوده است. نامه ای از گل لی، به عنوان آدولفو سارتی وزیر دادگستری عضو لژ پ 2، در مورد جلوگیری از بازپرس دخترش، در کیف ماریا گل لی پیدا شد. کشف و درج مطالب مذکور در روزنامه ها، موجب بدگمان شدن شدید مسئولین دولتی از همدیگر شد و بی اعتمادی سطح تمامی وزارت خانه ها را پوشاند. هم چنین مشخص گردید که اکثر رسوائی های و جنجال ها، توسط لژ پ 2 در ایتالیا طرح ریزی می شده است که سوء قصد به جان پاپ نیز یکی از آنها بود. لیجیو گل لی، فاشیست بی رحم شکنجه گر پارتیزان ها در جنگ دوم
جهانی، همدم و مشاور صمیمی پرون، جاسوس ک.گ.ب. بوده است. ک.گ.ب. لژ ماسونی پ 2 را برای اهداف زیر تأسیس نمود:
1- ایتالیا را با بحران مواجه سازد.
2- شاخه جنوبی ناتو را از بین ببرد.
3- کمونیست ها را در ایتالیا به کرسی قدرت بنشاند.
4- با وارد کردن شوک دنیای غرب را به لرزه درآورد.
در مورد بند یک ک.گ.ب. کلاً و در مورد بند دو بعضاً موفق بود. بند سوم در حال انجام بود، ولی در بند چهارم موفقیتی حاصل نشد.
در کشور انگلستان بسیاری از ماسون های شاغل در ادارات دولتی؛ خبرگزاری ها و سازمان های مخفی، جاسوس ک.گ.ب. هستند. سرراجر هالیس (ماسون) رئیس سرویس مخفی ام 15 سی سال برای سازمان ک.گ.ب. جاسوسی می کرده است. با کشف موضوع، بازپرسی از طرف مارگارت تاچر نخست وزیر انگلیس ملغی گردید. - (تاچر عضو گروه بیلدربرگ است).
فوائد ارتباط ک.گ.ب. و ماسون:
1- حمایت و طرفداری ماسون ها از همدیگر و ارتقا به برترین مقامات در رشته خود.2- ادامه عضویت و ورود اشخاص جدید به فرقه ماسونی.
3- مختومه اعلام شدن پرونده ضمن دستگیری و توقیف .
4- سهولت تهیه و ارسال نامه های رمزی به ک.گ.ب. بعلت سری بودن مسائل ماسونی.
5- قادر شدن ماسون ها به اعمال نفوذ و شانتاژ.
6- ارتباط با مسئولین غیرماسون با همکاری ماسون های اطراف آنها برای کسب اطلاعات. (از کتاب برادری، نوشته استیفن نایت)
در بخش های قبلی دیدیم که ایده آل های ماسونی با آرمان های مارکسیسم، تفاوتی نشان نمی دهد. لذا ماسون ها در کشورهایی که عملاً رژیم مارکسیستی در آنها در حال انطباق است، جائی ندارند. چون اهداف ماسونی در آنجا حاکم است.
«به سال 1922 در کنگره چهارم احزاب کمونیست جهان، از ماسون های کمونیست خواسته شد که از ماسونی کناره گیری نمایند.» - (ماسونی در دنیا و در ترکیه - الهامی سوسیال)
تثنیه، باب 29 آیه 10 و 11:
«چون به شهری نزدیک آیی تا با آن جنگ نمائی، آن را برای صلح ندا کن، و اگر تو را جواب صلح دهد و دروازه ها را برای تو بگشاید، آنگاه تمامی قومی که در آن یافت شوند به تو جزیه دهند و تو را خدمت نمایند.»
کبوتر سفید که یکی از سمبل های تورات تحریف شده است، مدت هاست به عنوان مظهر صلح و آشتی مورد قبول واقع شده است. احزاب سوسیال دموکرات با سمبل کبوتر و با مرام سوسیالیستی، به عنوان احزاب دوره حد فاصل گذر از کاپیتالیسم به کمونیسم، در جوامعی که زیرفشار مصنوعی و کمبود قرار داده شده اند، می توانند پذیرفته شوند. با ظهور آن، کمونیسم با یک حرکت خونین، یک شبه خود را ظاهر خواهد ساخت. در این مورد می توان آلمان شرقی، لهستان، چکسلواکی، مجارستان و افغانستان را نام برد.
ماسون ها و انقلاب اکتبر روسیه
یاکوب شیف: بانکدار یهودی، جدش خاخام و پیشوای مذهبی بوده است. قبل از 1904 بزرگ ترین بانکدار ایالات متحده آمریکا بود. درجنگ 1904 روسیه و ژاپن، در مقابل سیاست اعمال فشار بر یهودیان (یهودیانی که فعالیت ماسونی داشتند)، مانع ورود محموله های روسی به آمریکا و فروش محصولات غذایی به روسیه شد. برای تقویت ارتش ژاپن دویست میلیون دلار کمک مالی کرد. ضمن توافق با بانکداران اروپا و آمریکا، مانع از اعطای وام به روسیه گردید. در اثر این فعالیت ها، روسیه با بحران سختی مواجه شد و نیروی دریایی خود را از دست داد. در ایالت منچوری مغلوب و این ایالت به تصرف قوای ژاپن درآمد. بحران اقتصادی باعث نابودی کارگران، کشاورزان و قشر حقوق بگیر شد. شیف در نامه ای به عنوان فیلیپ کوهن نوشته است که: «درهر فرصت زدن سنگین ترین ضربه ها بر پیکر روسیه، هدفمان است.» حکومت ژاپن وی را دعوت کرد. در آنجا با مسئولان طراز اول حکومتی و بانکداران رابطه نزدیک برقرار نمود. (بسیاری از آنان در اثر فعالیت لژها، ماسون شدند). شیف نخستین شخصیت خارجی است که به طور خصوصی با امپراتور ژاپن ملاقات کرد.» -(WMINWNR AMERICAN NEWS نوشته چارلیز مدیسون و فردریک اونگار، صفحه 64 - 78)در سال 1914 درجریان جنگ جهانی اول، روسیه، در منطقه تاننبرگ از قوای آلمان شکست سختی خورد. لنین، رهبر بلشویک ها شکست در این جنگ را، مناسب ترین وسیله رسیدن به اهداف انقلابی می دانست. با انقلاب اکتبر 1917 قدرت از جنگ تزار نیکلای دوم خارج و به حکومت موقت سپرده شد. سه ماه بعد ماسون الکساندر کرنسکی به روی کار آورده شد. به علت بی جواب گذاشتن مسائل مهمی چون صلح و مشکل زمین از طرف کرنسکی، سه ماه بعد، زمینه پیروزی لنین فراهم گردید.» - ( دائره المعارف فرهنگ نوین، ج7) «فوریه 1917 حکومت در روسیه ساقط گشته، ماسون ها بر سر کار می آیند. ماسون ها قبلاً بخشی از حاکمیت را در دست داشتند. الکساندر کرنسکی که در حکومت قبلی وزیر عدلیه بود، در حکومت جدید نخست وزیر شده است.» - (کتاب برادری، ا. نایت)
تروتسکی، رهبر سوسیالیست های پطرو گراد (یهودی بورنشتاین)، با کمک و مساعدت مالی یاکوب شیف، سازماندهی شورش مسلحانه اش را به عهده گرفت. لیست افرادی که در این مورد کمک مالی کردند عبارتند از:
کوهن لئوب: از اتحادیه بانکداران - یاکوب شیف - فلیکس واربورگ - اوتوکامن - موتیمرشیف - جرومه هاناور- گوگن هایم - ماکس برایتونگ.
تروتسکی، با دختر بانکدار معروف یهودی آدولف اشبرک، در استکهلم ازدواج کرد. روابط یهودیان مولتی میلیونر اروپا، با یهودیان و ماسون های روسی، فقط به وسیله ی تروتسکی تأمین می گردید. در ماه اکتبر 1971، انقلاب بلشویکی روسیه پایه ریزی شد. چهره های معروف و شاخص روسیه شوروی در آن زمان بدین شرح است:
نام انقلابی - نام اصلی - ملیت
لنین - اولیانوف - روس
تروتسکی - بورنشتاین - یهودی
مارتوف - زدرباوم - یهودی
کامنف - روزنفلد - یهودی
ساگرسکی - کروشمال - یهودی
اوریتسکی - رادیو میسسکی - یهودی
کامکوف - کاتکس - یهودی
دان - گوره ویتچ - یهودی
پارووس - هلفاند - یهودی
مارتینوف - زیبار - یهودی
زولن زیف - بلایش لدن - یهودی
آبرامویچ - راین - یهودی
ماکلاکوویسکی - رزن بلوم - یهودی
بابروو - ناتتسون - یهودی
گارین - گارفلد - یهودی
لوفه - لوفه - یهودی
براوم - براوم - یهودی
استکلوف - ناخامکس - یهودی
زینودیف - آمفلباوم - یهودی
زوخانوف - گیمسل - یهودی
باگدانف - زیبرشتاین - یهودی
گانتسکی - فورستنبرگ - یهودی
مشکووسکی - گلدنبرگ - یهودی
ریازانف - گلدنباخ - یهودی
چرنومورسکی - جرنوموردیک - یهودی
فاتنیسکی - زیوین - یهودی
زوسدین - وین شتاین - یهودی
لاپینسکی - لوون شاین - یهودی
اکسلورد - ارتدکس - یهودی
گلاسونوف - شولتز - یهودی
(دائره المعارف کبیر فرانسه، «یهودی ها و انقلاب روسیه»، صفحه 16)
«پارووس هلفاند: 1858 - 1924، از سیاستمداران یهودی روسیه، ساکن آلمان بوده و نام اصلی وی آ.ال. هلفاند است. جنگ روسیه با ژاپن را که در 1904 اتفاق افتاد، در 1895 پیش بینی کرده، نوشت: «این جنگ منتهی به انقلاب روسیه شوروی خواهد شد.» پیش بینی عجیب و مافوق بشری وی! موضوع بحث اکثر محافل آن زمان بود. در اواخر زندگی، معلم اخلاق «ابرت» رئیس جمهور ویمار شد. پارووس در زمان اقامت در شبه جزیره بالکان، با گروه ترک های جوان رابطه برقرار ساخته و مقالاتی در روزنامه آنان نوشت. به حالت احاظه بر مسائل و رویدادهای جهان، مشاور دیپلمات ها، دولتمردان و سران احزاب بوده است.» - (دائره المعارف فلسفی، خنجر اوغلو)
با پیشگوئی پارووس سیاستمدار یهودی معلوم می گردد که از سال های قبل، مقدمات انقلاب روسیه در دست تهیه و تدوین بوده و با شروع جنگ ژاپن، وارد دوره عملی گردیده، رل یاکوب شیف، دراین امر بسیار کارساز و مهم است.
نمونه دیگری از ارتباطات روس - یهودی:
«در کتاب» دولت یهود در دولت روسیه»، اثر مشهور محقق فرانسوی «هنری سولوز» گفته شده است که با تصویب میکائیل کالی نخست وزیر سال های 1928 روسیه، با تشکیل دولت یهودی مذکور در سرزمین های فلسطین مسجل گردید.» - (نقل از مجله اکسپرس، نوامبر 1984)اساس و پایه تشکیل دولت اسرائیل، درسال 1936 در مسکو ریخته شده و دوازده سال بعد در 1948، این امر تحقق یافته، و اولین کشوری که دولت غاصب و اشغالگر مذکور را به رسمیت شناخته، روسیه شوروی بوده است. شوروی و آمریکا، اولین و دومین کشورهایی بودند که اسرائیل بنا شده بر روی اجساد مردم مظلوم فلسطین را به رسمیت شناختند.
وابستگی کارل مارکس به آیات تورات، در اثر تعلیمات مذهبی پدر و جدش که هر دو خاخام بوده اند، براحتی قابل درک است. او با افکار ماتریالیستی، تمام ادیان حتی یهودیت را رد کرده است. با توجه به اینکه یافته های دانش بشری در آن زمان تکیه گاهی برای نظریات مارکس محسوب می شد. وی بر این گمان بود که با اصول و قواعد ملل و صحیح، نادرستی ادیان را به ثبوت رسانده است. در جهت تحقق احکام تورات تحریف شده، مارکسیسم در تخریب ادیان بسیار مؤثر افتاده و بر اذهان نسل جوان، در سطح گسترده ای تأثیر گذاشته است.
نظریات مارکس، بر پایه زندگی، دوران طفولیت و آموخته های وی، با تأثیرپذیری از پدر و پدربزرگش، منطبق با آیات تورات تنظیم گردیده و در نتیجه کمک شایان توجهی به صهیونیسم نموده است. علت رد کردن دین یهود توسط وی، انحصاری بودن این دین، برای یهودیان عبرانی نژاد است. دانش امروزی ثابت کرده که مارکسیسم پایه و اساس علمی ندارد.
یهودیان روسیه شوروی
1- پ.ک. پونومرنکو: عضو پولیت بورو2- م.ز. سابوروف: معاون نخست وزیر و رئیس کمیسیون برنامه
3- م.گ. پروخین: معاون نخست وزیر
4- پ.ن. پوسرلف: از کمیته مرکزی حزب کمونیست
5- م.آ. سوسلف: از کمیته مرکزی حزب کمونیست
6- آ.ی. کیرچنکو: دبیر حزب کمونیست شعبه اوکراین
7- ل.م. گاگانوویچ: معاون دبیر اول
8- ن.م. شوورنیک: رئیس کمیته مرکزی تِرِد
9- ولادمیر آشبرگ: مدیر کل بانک ها
10- پرفسور مارک میتین: از تئوریسین های مارکسیستی و کمونیستی جهان
11- دیوید زاسلاوسکی: رئیس هیئت تحریریه روزنامه های پراودا و ایزوستیا
12- ف. شمول: رئیس کمیته ی سوم، وظیفه این کمیته، امحاء ضدکمونیست ها در پشت پرده آهنین است.
13- آ.ی. اوپارین: دبیر کمیته جهانی صلح کومینفرم و یکی از مدافعان مهم تئوری اولسیون
14- د.س. کوتچنکو: رئیس شورای عالی اوکراین
15- آ.ف. گورگین. دبیر شورایعالی روسیه
16- یاکوب مالیک: نماینده شوروی در سازمان ملل متحد
17- ژنرال رودنکو: فرمانده نیروی هوایی و بازپرس دادرسی ارتش سرخ
18- پرفسور ای.پ. ترینین: رئیس کلوب وکلای مدافع و رئیس دانشکده ی حقوق دانشگاه مسکو.
19- پرفسور ای. وارگا: رئیس دانشکده سیاسی و اقتصادی دانشگاه مسکو
20- پرفسور گئورگی الکساندروف: وزیر فرهنگ
21- ایلیا اهلنبورگ: رئیس تبلیغات
22- س.آ. لووزوفسکی: دیرکتور سرویس خبری روسیه شوروی
23- م. بورودین: رئیس مطبوعات و انتشارات، اولین کسی است که عبارت «بهشت روی سرزمین های روسیه واقع شده است» را به میان کشید، در تدوین قوانین اساسی چین کمونیست نقش مهمی داشته است.
24- آ.م. کرشن شتاین: دیکتاتو «لاتیوا» در پشت پرده آهنین
25- ژنرال کروگلوف: وزیر امور داخلی
26- آ.ف. جوفه: رئیس مرکز تحقیقات بمب های اتمی
27- یاکوب لاماکین: کنسول شوروی در شهر نیویورک آمریکا
28- الکساندر آبراموف: سفیر شوروی در اسرائیل
29- دانا لوویچ لویت کین: سفیر کبیر شوروی در کشور آلبانی
30- بوریس راسین: وابسته شوروی در انگلستان
31- ی. یاکوولیف: رئیس بخش آموزشگاه های حزب کمونیست.
یهودیان چکسوالکی
1- ز. فریلنگر: عضو پولیت بورو2- برونو کللر: عضو پولیت بورو و کمیته مرکزی حزب کمونیست
3- واکلاو کوپکی: عضو پولیت بورو
4- ژارومیر دولانسکی: عضو پولیت بورو
5- ف. کرال: عضو پولیت بورو و کمیته مرکزی حزب کمونیست
6- هربرت گولد: رئیس اطلاعات
7- مادام آنژکاهودینووا: رئیس کمیته جهانی صلح
8- دکتر گرترود سکانینووا: معاون وزیر امور خارجه
یهودیان لهستان
1- یاکوب برمان: عضو پولیت بورو، معاون رئیس جمهور2 - هیلاری مینک: عضو پولیت بورو
3- سرهنگ ادوارد اوشاب: دبیر کل حزب کمونیست کشور لهستان و عضو پولیت بورو
4- ژنرال الکساندر زوادسکی: رئیس دولت جدید لهستان و عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست.
5- سرهنگ رومن زامبرووسکی: عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست
6- س. رادکیه ویچ: رئیس پلیس مخفی
7- پرفسور لئوپولد اینفلد: معاون کمیته جهانی صلح لهستان و دانشمند معروف اتمی
8- فیدلر: سردبیر روزنامه نیمه رسمی «NEW DROGI» و عضو پارلمان
9- ه. کاسمن: عضو پارلمان
یهودیان یوگسلاوی
1- ادوارد کاردلج: عضو پولیت بورو2- لازار کولیسه وسکی: عضو پولیت بورو
3- موسه پیاده: رئیس کابینه و رئیس پارلمان یوگسلاوی
4- لوی: مشاو مخصوص تیتو
5- آ. ببلر: وزیر امور خارجه سال های 1954 کشور یوگسلاوی و رئیس گروه نمایندگان در سازمان ملل متحد
6- پرفسور آ. واژه: رئیس دایره حقوق بین الملل
7- دکتر میریکو برونر: مترجم شخصی تیتو.
یهودیان بلغارستان
1- تئودور ژیوکف: نخست وزیر2- آنتوان یوگوف: عضو پولیت بورو و کمیته مرکزی حزب کمونیست
3- ل. آوراموف: عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست
4- روبن لوی: وزیر معارف و عضو کمیته مرکزی حزب
5- دیمیتری گانوف: عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست
6- گئورگی دیمیتریانوف: عضو پولیت بورو
7- رایکو دامیانوف: عضو پولیت بورو و کمیته جهانی صلح.
یهودیان آلبانی
1- ترک یاکودا: معاون نخست وزیر و رئیس پلیس مخفی2- سرهنگ موسه اسپیرو: معاون رئیس جمهور
3- لژ آوراموف: رئیس بخش کمونیست های جوان
4- و. ناتانیف: سفیر آلبانی در شوروی
لازم به توضیح است که اسامی صدها تن دیگر از یهودیان فعال در کادر اداری کشورهای کمونیستی وجود دارد که به خاطر اطاله کلام از ذکر نام آنان خودداری شد.
یهودیان و ماسون ها در رأس شرکت ها و تراست های چند ملیتی که اقتصاد جهان را در دست دارند، قرار گرفته اند. لذا، رهبری دنیای سرمایه داری در ید ماسون ها و یهودی هاست. به موازات حاکمیت اقتصادی، با اندکی بررسی و تحقیق در آثار و انتشارات ماسونی، معلوم می شود که احزاب و رژیم های لیبرال نیزف در کنترل یهودی - ماسون است. ایجاد حکومت های سوسیالیستی، در ممالک سرمایه داری، با توجه به حق طلبی قشر عظیم اجتماعی لگدمال شده و استعمار گشته، بسیار طبیعی می نماید. (کارگران، کارمندان، کشاورزان و حقوق بگیران، اعضاء این قشر هستند). تنها جایگزین (آلترناتیو) سیستم این رژیم ها، با کمک و همکاری مطبوعات، رسانه های گروهی و مؤسسات آموزشی، فقط کمونیسم خواهد بود. مارکس می گوید:
«بلوک های سرمایه داری، در پایان دوره دیالکتیک به سیستم های سوسیالیستی و کمونیستی برگردانیده خواهند شد.»
با عنایت به این موضوع، که پس از انقلاب فرانسه، مؤسسین تشکیلات کمون پاریس، یا موجدین اولین سندیکاهای کارگری، یا بانیان احزاب سوسیال دموکرات، و یا رهبران لیبرالیست ها، همه و همه، ماسون و یا یهودی بوده اند، متوجه خواهیم شد که تمام تغییرات و تحولات سیاسی جهان از یک منبع تغذیه و رهبری می گردند و آن منبع که در کنترل صهیونیسم جهانی است، چیزی به جز فراماسونری نیست.
در جهان امروزی، نحوه ی کار کادر رهبری حاکم بر اقتصاد، فرهنگ و مطبوعات رژیم های کاپیتالیستی در جهت تبدیل. این کشورها به رژیم های سوسیالیستی یا کمونیستی، موضوع بحث است. ابتدا کمونیسم، که توسط ارباب تبلیغات به عنوان رژیمی که ملت را از استعمار کاپیتالیسم نجات خواهد داد. معرفی می گردد، جز دیکتاوری ماسونی و صهیونیستی نام دیگر بر آن نمی توان نهاد. در ثانی، روسیه شوروی که به آن لقب جامعه ایده آل داده شده، یا کشورهای کمونیستی شبه جزیره بالکان، و یا سایر ممالک کمونیستی جهان، بهترین الگو و آشکارترین نمونه استبداد یهود هستند. امروزه شاهد هستیم، علاوه بر اینکه القاب فریبنده ای چون «بهشت جهان» و .. در این کشورها به حقیقت نپیوسته، بلکه آنها به مراکز استثمار، نابودی حقوق فردی و اجتماعی، مراکز دهشت و اسارت بشری مبدل گشته، و تنها چیزی که در این سیستم یافت نمی شود، آزادی است.
مطبوعات و آرمان های ماسونی
در کشورهای عقب افتاده، مطبوعات از نظر تأثیرگذاری بر افکار توده ی مردم، یکی از مهم ترین نهادها به شمار می آیند. در لیست های قبلی دیدیم که اکثر صاحبان، مدیران و سردبیران مجلات، روزنامه ها و ماهنامه ها را چه درجهان و چه در ترکیه، یهودی ها و ماسون ها تشکیل می دهند.آیا هدف مجلات و روزنامه های مستهجن نگار (پورنو گرافیک)، بالا بردن سطح فرهنگ مردم است؟ آیا نقش این قبیل نشریات مصوّر وقیح، تعلیم ملت بی معلومات کشور ترکیه است؟ و یااینکه خلاء فرهنگی موجود، با مقاصد معلوم دیگری، می خواهد پُر شود؟
یکی از دو عامل مهم کنترل کننده ی انسان، بلاشک امیال جنسی است. انتشار عکس های برهنه و زننده، و صور قبیحه ی مستهجن، به خاطر رشد فکری و فرهنگی نبوده، بلکه به منظور ترغیب فحشاء تشویق انحرافات، تخریب دین و اخلاق، و ایجاد جنایات بی شمار جنسی است.
«مسئولان امنیتی، ثبت رقم 240 درصد افزایش در جنایات جنیس را، نسبت به سال قبل اعلام داشته اند. مسئولین ضمن اعلام جرائمی مانند فحشا، زنا، تجاوز به عنف، هتک ناموس که ابعاد حیرت انگیزی به خود گرفته، اضافه نمودند که ارتباطات خارج از چهارچوب زناشوئی نیز، از قم بسیار بالائی برخوردار است. در صدر این ارقام در ماه های تابستان بسیار زیادتر از سایر فصول سال است. آگاهان و متخصصان علوم اجتماعی، تزاید جنایات جنسی را ناشی از ضعف فرهنگ جامعه می دانند.» - (نقل از روزنامه ی گونپدن 1985/8/31)
بشر ناآگاه، با دسایس و برنامه های پیش بینی شده، برای ارضاء امیال خود به طرف فحشا کشانیده می شود. روابط نامشروع، فاحشه گری و در نتیجه جنایات جنسی، روزبه روز پردامنه تر و گسترده تر می گردد. حتی به کودکان نابالغ نیز، تجاوز می شود. جونان کم سن و سال، تشویق به برقراری روابط همجنس بازی می شوند. این قبیل مسائل از طرف نشریات آنچنانی وابسته به افراد خارج از دین و اخلاق، عادی تلقی گردیده مردم به ارتکاب گناه و نادیده گرفتن اصول و آداب مذهبی ترغیب می شوند. به موازات آن، با نمایش فیلم های مفتضح، و با عرضه ی زندگی مشتی افراد مرّفه کشورهای غربی و سرمایه داری، ملت را درجهت لامذهبی رسوائی و زندگی پرآشوب سوق می دهند و در نتیجه با ترویج فساد و حاکم نمودن ذلّت و تباهی در جامعه، پایه های اخلاق متکی بر دین را سست می گردانند. با مستولی کردن شهوت بر عقل و منطق، مردم روی در روی آداب و سنن دینی قرار داده می شوند. از همین نقطه، دشمنی با دین ُرِخ نشان داده و در رگ های جامعه ی گرفتار در چنگال نامرئی ماسون ها، جاری می گردد.
در این ضمن با چاپ مقالاتی نظیر عدم وجود خدا، با مبحث تولید انسان از میمون در اثر اولسیون، در نشریات وابسته در جامعه ای که احساسات جنسی مردم آن به طور وحشتناکی تحریک گردیده، گام های آخرین برای رسیدن به مقاصد شوم برداشته می شود. به عنوان مثال، مجله ی «مرد» که توسط مؤسسه ی پیشرو منتشر می گردد، در شماره ی ماه اکتبر سال 1982 خود، با تیتر «سکس قبل از تاریخ» چنین می نویسد:
«مجله مرد: هشت میلیون سال پیش، پروهومینید (انسان میمون نما که روی دو پا راه می رفته - م)، روی دو پا ایستاده و شروع به راه رفتن کرد. تنها مشخصه ی مهم و صفات انسانی، که او را از حیوان متمایز می نمود، زاد و ولد برای ادامه ی حیات و تهیه وسائل تولید مثل بود.»
اولاً برای ما روشن نیست واقعه ای که قبل از تدوین تاریخ روی داده، به چه صورت و باستناد کدام مدارک و شواهد، به عنوان یک ماجرای تاریخی ذکر می شود؟
ثانیاً، این قسمت ربطی به اصل موضوع نداشته، و در حقیقت توضیح شروع تاریخ اولسیون است و کافی است که فصل « نقش کار و تلاش در تحوّل از میمون به انسان» کتاب «اولسیون طبیعت» نوشته ی انگلس مطالعه شود.
«مجله مرد: نقش زن نیز در اولسیون خصوصیات زنانگی، به اندازه نقش آشکار بشر، در به ثمر رسیدن مراحل مختلف اولسیون انسانی مهم بوده است.»
نویسنده ی مقاله، به اندازه یک شاهد عینی، در تشریح مسائل گوناگون، دقت و نازک بینی خاصی معمول داشته است.
«مجله مرد: بعد از انجام عمل زایمان، بلافاصله، مردها در اطرافش حلقه می زدند. این امر در اصل امتیازاتی نیز در برداشت. هر جا که می رفت، با شیفتگانش با هم می رفت. جمعیت در پیشاپیش وی حرکت می کرد. ایستادنش با ایستادن همراهان توأم بود. موقعی که برای انجام عمل سکس، درازکش می خوابید، مردانی که برای رسیدن نوبتشان انتظار می کشیدند؛ از نوزاد پرستاری می نمودند.»
سعی بر این است که با استناد مدارک موهوم و ساختگی هشت میلیون سال پیش مسئله خودفروشی به عنوان امر عادی و بسیار بی اهمیت، نشان داده شود. دنباله ی بحث، در مورد تأمین مایحتاج زن به طور اشتراکی، چنین پیگیری می گردد.
«مجله مرد: زنانی که دوره ی پریود کوتاه تری داشتند، در مقام مقایسه با سایرین، از خوراک و حمایت بیشتری برخوردار می شدند، که توسط مردان قبیله تأمین می گردید. کلید این معمّا، سکس مداوم بود.»
مسائل را به طور مصنوعی سرهم بندی نموده، طبیعی جلوه داده، و سعی بر تزریق افکار انحرافی در مُخَیَله جوانان می نمایند. در انتهای این مقاله ی تأسف بار چنین آمده است:
«مجله مرد: قبول تشکیل زندگی، به وسیله ی مغز کوچک پروتوهومینیدها، که با جمع آوری اطلاعات در طول میلیون ها سال منجر به شکل گیری بشر امروزی، با مغزهای حجیم، چه تیزهوش و چه کند ذهن گردیده، خوش بینی نبوده، بلکه در اصل، ایمان و اعتقاد به گلچین طبیعت است.»
در توضیح مسائل علمی! به همین مقدار قناعت شده است. در صفحه بعدی همان مجله به یک نظر خواهی برمی خوریم. این نظر خواهی نه در مورد موضوع های مختلف اجتماعی و همگانی، بلکه در مورد انتخاب ملکه ی زیبایی سال، مطرح گردیده است. با چاپ عکس های برهنه ی بیچارگانی که راهشان را گم کرده اند و به نمایش گذاشتن آنها، در پیش چشم هزاران هزار مرد، در حقیقت کار مجله غیر از بیان عبارت «جنس ما جور است، انتخاب کنید» مفهوم دیگری ندارد.
«مجله: سکس حالت تجاری به خود می گیرد، و تبدیل به جنس قابل خرید و فروش می شود.»
نامه های خوانندگان صوری مجلّه نیز طرف دیگر این غمنامه وحشتناک است:
«مجلّه: نازان را خیلی پسندیدم. دوست دارم عکس های جدیدی از او به بینم. از این که او را به شناساندید از شما بی نهایت سپاسگذارم.»
و بدین صورت، جامعه در منجلاب فحشا، غوطه ور می گردد. نویسندگان این قبیل نشریات بدون توجه به امکان سقوط دختر یا خواهر خودشان در این مرداب فساد، اسیر شهوت شده، بی اعتبار، بی اصل ونسب، چون مومی بازیچه ی دست صهیونیسم می گردند. مارکسیست ها علل تشکیل خانواده را به مسائل اقتصادی مربوط ساخته و اعلام می نمایند که در ممالک کمونیستی، نیازی به آن نیست. نویسنده نیز در تلقین عقاید مارکسیستی و قبولاندن آن به جامعه، مساعی زیادی به کار برده و برای تأئید مطالب، اقدام به درج نمونه ی زیر کرده است:
«مجله: در حالی که در کشور اسپانیا، خانواده ریشه دار ترین واحد اجتماعی است، در کشور سوئد درست برعکس است. این تفاوت، میزان رشد اطمینان سوئد را نشان می دهد، که در آن، نه احتیاجی به باقی گذاردن میراث ملاحظه می شود، و نه نیازی به تشکیل خانواده.»
در تلقین افکار مادی گرایانه، سخنی از آداب و سنن و اخلاق و دین به میان نمی آید و مطالبی بس مضّر و ویرانگر پایه های جامعه، تحویل مردم می گردد. این طرز برخورد با اجتماع را، که بدون اعتنا به حرمت خانواده و بدون رعایت حریم مقررّات، به شکل مستهجنی اعمال می شود، بهتر می توان مشاهده کرد:
«در افکار زندگی بعد از مرگ غوطه ور نشوید، چون وجود ندارد. توجهی به حرمت مادری نکنید، روابط جنسی شرم آور و خارج از نزاکت، و زمینه سازی های گوناگون برای قبول و تطبیق آنها، روح حیوانی را در جامعه حکمفرما می سازند.
مارکسیسم دارای سه هدف اصلی است: 1- تخریب دین 2- تخریب خانواده 3- تخریب دولت ها. در دوره تحول و گذر از سوسیالیسم به کمونیسم اعلام می شود که دیگر، نیازی به اموری مانند خانواده، دین و حکومت باقی نمانده و باید از میان برداشته شود. در توضیحات مارکسیست ها در هر مرحله ای، به راحتی مسائلی از داروینیسم به میان کشیده می شود. اصل هدف، قبولاندن تز « انسان نوعی حیوان است»، به جامعه، و جاری نمودن قوانین حاکم بر نظام حیوانی در اجتماعات بشری، اعمال سیاست خودی، و استعمار ملل است. با همان اصول و روش ها، موفّق شده اند در جوامعی که علاقه ای به مارکسیسم نداشته اند، تمایلات شدید کمونیستی به وجود آورند.
معلوم می گردد، مجلاتی مانند مرد، براوو، ... که در خدمت تبلیغات مارکسیستی با اصول اولسیونی هستند یار و مددکار مرام های ماسونی و صهیونیستی بوده و قسمت اعظم کادر سازمانی آنان را، یهودی ها و ماسون ها تشکیل می دهند. در نتیجه فعّالیّت آنان، اجتماع امروزی ما، براساس اخلاق و افکار کمونیستی، به ارزیابی اصول زندگی می پردازند. روابط جنسی نامشروع که اینک براکثر توده های آمریکا، این بام بلند نظام کاپیتالیستی (نظام یهودیگری) حکمفرماست، در انطباق با روش های اخلاقی حاکم بر جوامع کمونیستی است.
خصوصیّات فعّالیّت های ماسونی، در آثار خود آنان به خوبی منعکس است:
«ماسونی، رفرم دهنده و اصلاح گر است. گشاینده ی زنجیرها، قفل و بندهای آداب و رسوم کهنه و قدیمی است که در طول سالیان متمادی، به تدریج جسم و جان آدمی را به بند کشیده است.» - (نشریه ی ماسون، شماره 85 ص 8)
در این میان، نسل جوان به اصطلاح روشنفکر چه می گوید؟
احمد آلتان فرزند چتین آلتان، وکیل مجلس از حزب کارگر (به علت ممنوعیت قانونی، حزب کمونیستی مذکور به نام حزب کارگر نامگذاری شده است)، که به عنوان نویسنده ای روشنفکر به جامعه ترک شناسانیده شده، به طرز بسیار جالبی، افکار تعلیم گرفته از پدر ماسونش را در آثار خود منعکس می سازد؛
«آزادی بی حد و مرز در امور جنسی
«هر چیزی امکان پذیر است اگر دو نفر هوس کنند. رمان نویس جوان و خوش ذوق، احمد آلتان با بیان این مطلب، جایز بودن روابط جنسی برقرار شده بین برادر و خواهر را که برای دستیابی به اوج لذّت انجام می شود، اعلام نموده است.» - (نشریه ی نکته 1985/11/10)
در اثر فعالیت های احزاب سوسیالیست، لیبرالیست در کشورهای اروپا و آمریکا، و اعمال سیاست های تبلیغاتی در آزادشمردن روابط جنسی، نسل جوان به تباهی کشانده شده، مبتلا به مواد مخّدر گردیده و از مناسبات عادی به سوی همجنس بازی روی آورده است.
این سیاست ها که با نام آزادسازی امور جنسی از قیود کهنه و به اصطلاح پوسیده انجام می شود، در اصل موجبات بی شخصیتی، بی ارادگی، و بیچارگی نسل جوان امروزی را، که پیوسته به خاطر کسب لذّت بیشتر به دنبال موارد و جنون آمیز می گردد، فراهم ساخته است.
فعالیت ها و سیاست های اجرا شده در اروپا، پس از آماده سازی و زمینه چینی در جامعه ی ترکیّه توسط مجلّات و روزنامه هایی نظیر صباح، تان، شیء، مرد، زن، براوو، پلی بوی، پلی من، اعمال می شود. ارتباط این سیاست با مطبوعات در همین قسمت است. ولی در بخش مربوط به احزاب سیاسی، این سیاست با مطبوعات در همین قسمت است. ولی در بخش مربوط به احزاب سیاسی، این قبیل فعّالیّت ها به علت آماده نبودن شرائط هنوز درمراحل ابتدایی است. دید و نظرهای رهبر یک حزب سیاسی چپگرا که در مجلّه براوو، در مورد حصول نتایج مورد انتظار به چاپ رسیده، چنین است:
«مجلّه براوو: به نظر شما روابط جنسی چطور و از چه راهی قادر خواهد بود مفهوم واقعی و طبیعی خود را بازیابد؟
آیدین گوون گورکان: راه حل همه ی مشکلات اقتدار سیاسی است. اقتدار سیاسی که ستایشگر و مدّاح عشق باشد و محّبت را وارد مرحله ی جدیدی نماید. در این صورت ظهور چنین اقتداری، کلمه ی «مستهجن» از میان برداشته خواهد شد. مسئولیت سعادت و خوشبختی جوامع، به عهده ی سوسیال دموکرات ها واگذار گردیده است.»
یعنی با بیانی عامیانه تر، وقتی احزاب سوسیال دمکرات زمام امور را به دست گیرند، برای تکمیل برنامه های ماسونی، قوانین جدیدی بر جامعه تحمیل و روابط جنسی را آزاد اعلام خواهند نمود. در حقیقت فحشا، به دست حاکم، مسّلط بر مردم خواهد شد.
کمونیسم از زبان سه پدر واقعی خود:
«کمونیست ها، به جای شرکت نیمه پنهانی زنان در امور، خواستار تشریک مساعی آزادانه و شجاعانه ی آنان هستند، هر چند ممکن است به دین لحاظ مورد شماتت قرار گیرند.» - (کتاب زنان و خانواده، مارکس، انگلیس، لنین، ص 168)
روابط جنسی نامشروع، که در سایر کشورها ممنوع است، به صورت ایدئولوژی کمونیستی به عنوان یک اصل دولتی پذیرفته شده و نشانگر این است که زن به شکل کالای به شمار آورنده ی زن به صورت کالای مشترک جامعه، با اوصاف عالی واهی، و وعده های پوچ خیالی، بزرگ ترین و مهمترین هدف ماسونی است.
« ماسون، برای رسیدن به آزادی های بی قید و شرط، آن گونه مصمّم و پابرجاست که...» - (نشریه ی معمار سنان شماره 7، ص 70، سال 1978)
«ماسون ستون پنجم امپریالیسم و صهیونیسم است. تا به امروز با چنین برداشتی، از ماسونی نفرت داشتم. تا چشمم به تیتر روی جلد شماره ی چهل نشریّه تان افتاد، حیرت کردم. ماسون بودن رهبران تدوین کننده ی برنامه های انقلاب فرانسه، و نیز ماسون بودن اکثر دانشمندان عصر ما، و سایر مطالب، مرا به قهقرا برد، سرگیجه گرفته بودم. از سایر قسمتهای مقاله متوّجه شدم که این تشکیلات بورژوازی باشکوه، به علت انجام ماموریت هایش، رو به نابودی و اضمحلال نهاده و بسان سازمانی بازنشسته پیروفرتوت گردیده است. از راهنمای های شما، در جهت تکمیل اطلاعات خود و خیلی از کسانی که مثل من گمراه بودند، تشکّر می نمایم.» - (نشریه نکته، شماره 2، بخش نامه ها، ص 63)
دو هفته پس از انتشار نشریه، چاپ پاسخ دریافت شده در بخش نامه های خوانندگان مجلّه، روشنگر نحوه ی معرفی و شناسانده شدن مرام ماسونی به مردم است. شخصی با افکار ضدّماسونی، با مطالعه ی مقاله ای به اشتباه خود پی بُرده و با نگارش نامه ای، به خطای خود معترف گردیده است! ولی اگر چنین نامه ای وجود خارجی هم داشته باشد، معلوم است که انتشار و چاپ آن در نشریه، می تواند در خدمت چه نوع اذهانی قرار گیرد.
منبع: مبانی فراماسونری ترجمه: جعفر سعیدی تألیف: گروه تحقیقات علمی ترکیه [یحیی هارون]؛ نوبت چاپ: چاپ ششم بهار 1391 شمارگان: 2000