درآمدی بر اندیشه سیاسی محقق سبزواری (3)

"و باید که دائماً از جانب ملک، منهیّان و جاسوسان به تفحص امور پوشیده و پنهان، خصوصاً احوال دشمنان مشغول باشند و از صادرات افعال و از دأب احوال دشمنان و خصوم، استکشاف رأی‌های ایشان نماید. چه بزرگ ترین سلاحی درمقاومت
جمعه، 14 تير 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
درآمدی بر اندیشه سیاسی محقق سبزواری (3)
درآمدی بر اندیشه سیاسی محقق سبزواری(3)

 

نویسنده : نجف لک زایی



 

4. داشتن سیستم اطلاعاتی قوی و حفاظت از اسرار خود

در این مورد آورده است که:
"و باید که دائماً از جانب ملک، منهیّان و جاسوسان به تفحص امور پوشیده و پنهان، خصوصاً احوال دشمنان مشغول باشند و از صادرات افعال و از دأب احوال دشمنان و خصوم، استکشاف رأی‌های ایشان نماید. چه بزرگ ترین سلاحی درمقاومت اضداد و خصوم، وقوف بود بر انواع تدبیرات ایشان و اطّلاع بر حوادث ایشان. و طریق استنباط رأی و استکشاف ِعزمت بزرگان، آن بود که در احوال و افعال ظاهر ایشان تأمل کنند و از آن استنباط امور باطن و غایب بنمایند." "بلکه در این باب بذل اموال باید کرد و کسان در ملک خصمان مقرّر باید داشت و بعضی از مردم آن ولایت را تطمیعات باید کرد که اخبار آن جا را اعلام نمایند و..." "و از وظایف امور ملک آن است که اسرار خود پوشیده دارد، تا بر اجالت رأی و فکر قادر باشد و از آفت مناقصت محفوظ."
"و بالجمله هر امر خلاف عادت که از خصمان و منازعان ملک و خواص و نزدیکان و امرا و محافظان سرحدهای ایشان دیده شود، در آن تأمّل و تفکر تمام باید نمود، که در ضمن آن غرض خواهد بود..."

5. داشتن دیپلماسی قوی

در این مورد معتقد است که: "اصل آن است که تا ممکن و مقدور شود دشمن انگیزینکنی." اوصاف ایلچی و سفیر را از این قرار برمی شمارد:
"مرد عاقل، دانا، فصیح، سخندان، حاضرجواب، شجاع، حمیده خصال، قاعده دان، عارف رسوم و قواعد مجالس ملوک باشد... و سفر بسیار کرده باشد و از دانش بهره یافته باشد و پیش بین و عاقبت اندیش و قد و قامت و منظر نیکو داشته باشد و اگر مردی پیر و عالم باشد نیکو باشد... و نرمی و درشتی در موضع خود به کار برد. در ازمنه سابق چنین معمول و مستمرّ بوده که به غیر ازافاضل و دانشمندان کسی را به رسالت نمی فرستاده اند."
در این عبارت تعریضی دارد به وضعیّت سیاست خارجی عصر خویش، که مورد پسند وی نبوده است.
از نظر وی دیپلمات ها، در اصل، به دنبال اهداف و منافع ملی هستند و نه آن چه در ظاهر وانمود می کنند.
"و بباید دانست که پادشاهان که به یکدیگر رسول می فرستند، نه مقصود همان باشد که در نامه و پیغام مذکور می شود، بلکه غرض افتاده که به قدر امکان برکماهی حالات آن پادشاه و ملک او اطلاع حاصل شود. و بداند که لشکر آن پادشاه و آلت و عدّت او به چه اندازه و کیفیّت است و در خوان و مجلس چگونه است و ترتیب درگاه و بارگاه و نشست و برخواست و چوگان و شکار و خُلق و سیرت و بخشش و کوشش و دیدار و کردار چگونه است؟ ظالم است یا عادل؟ پیر است یا جوان؟ ولایتش آباد است یا خراب؟ لشکر از او خشنودند یا نه؟ لشکر او همه بر دین اویند یا نه؟ سیرت او محمود با سپاه و رعیت است یا نه؟ لشکرش توانگرند یا درویش؟ بخیل است یا سخی؟ در کار بیدار و هوشیار است یا غافل؟وزیرش صاحب عقل و کفایت و دیانت و حسن سیرت است یا نه؟ سپه سالاران اش شجاع و کاردیده و کارآزموده اند یا نه؟ مصاحبانش و ندمایش عاقل و شایسته و امین و قابلند یا نه؟ در کار و امر دین و ترویج مذهب خود صلب است یا نه؟ با رحمت و شفقت است یا صاحب قساوت؟ میل او بیش تر به هزل است یا جدّ؟ در لهو و لعب بسیار می کوشد یا نه؟ خزاین و اموالش وافر است یا نه؟ رعایا در دوستی او ثابت اند یا نه؟ صحبت او بیش تر با اهل عقل و فضل و عفت است و شجاعت یا با جاهلان و کم خردان؟ پادشاهان اطراف ملکاو در چه مقام اند و خصوصیّات احوال ایشان چگونه است؟ منازعان در ملک داردیانه؟""آزارکردن و کشتن رسولان به هیچ وجه مجوز نیست و متیمّن نیست و هرگاه واقع شده فتنه های عظیم بر آن مترتّب شده، چنان چه از کتب تواریخ و اخبار معلوم می شود."
و معتقد است که فریب صلح طلبی دشمن را نباید بخوریم و لذا لازم است همیشه مهیا باشیم:
"و بباید دانست که به تملّق و چاپلوسی دشمنان نباید فریب خورد و غرّه نباید گردید. و هرگاه از راه صلح درآیند و صلح کنند، ترک حزم و احتیاط نباید کرد. و تدبیر حزم و عاقبت بینی را به دستور ایّام جنگ مرعی باید داشت. و بسیار بوده که پادشاهان رسولان فرستاده اند و مراسم دوستی و خلّت تمهید نموده اند و هنوز رسول ایشان رجوع نکرده عساکر روان نموده اند و در ِنزاع و جدال گشوده اند. از این غافل نباید بود که یکی از تدبیرات ملوک است که در وقت تمهید ِحروب، دشمنان را به اظهار دوستی و مهربانی در خواب نمایند."
و اگر با این تدبیرات از وقوع جنگ نتواند جلوگیری کند باید آخرین تلاش ها را جهت صلح انجام دهد.
"و باید که پادشاه در استمالت اعدا و طلب موافقت ایشان مساعی جمیله مبذول دارد و در این باب به اقصی الغایه بکوشد. و به انواع ملاطفات و نیکوکاریها و سخن ها، به رفق و مدارا، ایشان را از عداوت درگذراند. و تاممکن باشد نحوی کند که مهمّ به محاربه و مجادله نینجامد."
و اگر از جنگ ناگزیر شد، یا شروع کننده است یا دفاع کننده. اگر شروع کننده است باید اهداف زیر را مدنظر داشته باشد.
الف. غرض او خیر محض وطلب دین و اعلای لوای حقّ باشد و از غرض تفوّق و تقلّب و استیلا محترز باشد.
ب. دیگر آن که شرایط جزم و احتیاط و سوء ظن ملحوظ دارد و تا وثوق و اعتماد به ظفر نباشد بر محاربه اقدام ننماید.
و اگر دفاع کننده است:
الف. یا طاقت مقاومت دارد؛
ب. یا ندارد.
اگر طاقت مقاومت دارد، اَوْلی آن است که به هر نوع از انواع، ابتدا به تدبیری کهممکن باشد او را از مقام دشمنی باید دفع کرد "و اگر این صورت ندهد شرایط جنگ رعایتباید نمود.
و اگر طاقت مقاومت نیست، جاسوس و دیده بان در کار باید کرد و در محافظتراه ها و بندها و استحکام قلعه ها و ذخیره نهادن، تقصیر نباید نمود و در طلب صلح، بذل اموال و استعمال حیل و مکاید ضرور است. و اگر دشمن صلح کند از صلح ابانباید نمود و اصلاً ستیزه و لجاج پیش نباید گرفت؛ چه لجاج مذموم است و طالب صلح به آخر مظفّر و منصور گردد."
بحث های دیگری که در این اثر به آن ها توجَه شده مشورت، امربه معروف و نهی ازمنکر، مسائل اخلاق فردی و اجتماعی و سیاسی است که در این جا فرصت پرداختن به آن ها را نداریم و خواننده محترم را به اصل کتاب ارجاع می دهیم.
منبع:فصلنامه حکومت اسلامی شماره 5



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.