نویسنده: سید محمد مهدی زاده
«رسانه های جدید»(1)، مجموعه ی متمایزی از فناوری های ارتباطات و دارای ویژگی های مشترک «دیجیتالی بودن» و دسترسی گسترده ی شهروندان به آن برای «استفاده ی شخصی» است. مفهوم رسانه های جدید، واجدِ معانیِ زیر است:
•تجربیاتِ متنیِ جدید: انواع جدید ژانر، صُور متنی، سرگرمی، لذت و الگوهای مصرف رسانه ای(بازی های کامپیوتری، فرامتن ها و...).
•شیوه های جدید بازنماییِ جهان: عرضه ی تجربیات و امکاناتِ جدید بازنمایی (محیط های مجازی، رسانه های تعاملیِ صفحه بنیاد).
•روابط جدید بین سوژه ها(کاربران و مصرف کنندگان) و تکنولوژی های رسانه ای: تغییر در استفاده و دریافتِ تصاویر و رسانه های ارتباطی درزندگی روزمره و معانیِ نهاده شده در تکنولوژی های رسانه ای.
•مفاهیم جدیدِ رابطه ی اندامِ زیستی با رسانه های تکنولوژیک: چالش با تمایزهای پذیرفته شده بین انسان و چیزهای تصنعی، طبیعت و تکنولوژی، بدن و [رسانه ها به عنوان] مصنوعات تکنولوژیکی، واقعی و مجازی.
•تجربیات جدید روابط بین جسم، هویت و اجتماع: تغییرات در تجربه ی شخصی و اجتماعیِ زمان، فضا و مکان(در سطوح محلی و جهانی) که دلالت می کند بر شیوه هایی که در آن، ما خودمان و جایگاه مان در جهان را تجربه می کنیم.
•الگوهای جدید سازماندهی و تولید: تجدید سازمان و یکپارچگی گسترده در فرهنگ، صنعت، اقتصاد، دسترسی، مالکیت، کنترل و مقررات گذاریِ رسانه ای (لیستر، داوی، گیدینگز، گرانت و کِلی، 12:2003).
اساسی ترین جنبه ی فناوری اطلاعات و ارتباطات، «دیجیتالی شدن»(2) است که به واسطه ی آن، همه ی متون (معنای نمادین در همه ی اشکال رمزگذاری شده و ثبت شده) به رمز دوتایی(دوگانه) قابل تقلیل است. مهمترین پیامد دیجیتالی شدن برای نهادهای رسانه ای، همگرایی بین همه ی اَشکال رسانه ای موجود بر حسب سازمان، توزیع، دریافت و مقررات گذاری است.
اینترنت، نمونه ی بارز رسانه ی جدید و تبلور ویژگی های فوق است. اینترنت، علاوه بر تولید و توزیع پیام، به پردازش، مبادله و ذخیره ی اطلاعات می پردازد که مؤید یک نهاد خصوصی اما به مثابه ی ارتباطات عمومی است و صرفاً دارای فعالیت حرفه ای و به لحاظ بروکراتیک، سازماندهی شده نیست.
مارک پاستر(3)، ماهیت اینترنت را «عدم قطعیت» می داند. این ویژگی نه تنها به خاطر تنوع و دوامِ این رسانه در آینده، بلکه همچنین به خاطر خصلت پست مدرنیستیِ آن است. «اینترنت به عنوان یک «رسانه ی جدید» از محدودیت های الگوهای چاپ و پخش در ارتباطات فراتر می رود؛ چرا که به واسطه ی آن 1. گفت و گوی عده ای زیاد با عده ای زیاد امکان پذیر می شود، 2. دریافت همزمان و تغییر و توزیع مجدد کالاهای فرهنگی ممکن می شود، 3. کنش ارتباطی، از محیط زندگی ملی یا روابط فضایی سرزمینیِ مدرنیته جابه جا می شود، 4. ارتباط سریع جهانی امکان پذیر می شود و 5. همگرایی رسانه ای در قالب شبکه ایجاد می شود(پاستر، 1999 به نقل از مک کوایل، 138:2006).
لیوینگستون(4) (1999) ویژگی های اینترنت را تعامل و خلاقیت، گستره ی نامحدودِ محتوا، دسترسی مخاطب و ماهیت جهانی ارتباطات بیان می کند.
مک کوایل، با اذعان به این که برای باور به نقش رسانه ها به عنوان متغیر اساسی در فرایند ارتباط، نیازی به اعتقاد به جبرگرایی تکنولوژیک نیست، چهار مقوله ی اصلیِ رسانه های جدید را شناسایی و معرفی می کند:
1. رسانه ی ارتباطات میان فردی(5). این مورد شامل تلفن، موبایل و ایمیل است. در کل، محتوا خصوصی و دارای تاریخ انقضاء کوتاه، و روابط شکل گرفته مهم تر از اطلاعات انتقال یافته است.
2. رسانه ی [ایفای] نقش تعاملی(6). شامل بازی های ویدئویی و کامپیوتری، به علاوه ی وسایل و امکانات واقعیت مجازی است. مهم ترین نوآوری در این مورد، تعاملی بودن و غلبه ی «فرایند» بر رضامندی های [حاصل] از استفاده می باشد.
3. رسانه ی جست وجوی اطلاعات(7). اینترنت یا تارنمای جهان گستر، مهم ترین مورد از این نوع رسانه است که منبع گسترده ای برای دسترسی تلقی می شود. اینترنت همچنین مجرایی برای بازیابی و اصلاح اطلاعات است.
4. رسانه ی مشارکت جمعی(8). این مقوله به ویژه شامل استفاده از اینترنت برای مشارکت و مبادله ی اطلاعات، عقاید و تجربه و توسعه ی روابط شخصی فعال است. دامنه ی استفاده حتی به جنبه های احساسی و عاطفی نیز گسترش می یابد(مک کوایل، 142:2006).
در یک جمع بندی کلی، ابعاد و ویژگی های رسانه های جدید را می توان چنین برشمرد:
•تعاملی بودن(9). امکان پاسخگویی یا نوآوری و خلاقیت به وسیله ی کاربر برای عرضه ی دیدگاه هایش به منبع یا فرستنده.
•حضور اجتماعی(10). اساس ارتباط شخصی با دیگران که با استفاده از رسانه ها ایجاد می شود.
•غنای رسانه ای(11). پیوند بین چارچوب های متفاوت ارجاع، تقلیل ابهام، فراهم کردن علائم و نشانه ها و... به وسیله ی رسانه ها.
•استقلال(خودمختاری)(12). کنترل کاربر بر محتوا و استفاده و نیز استقلال او از منبع.
•بازیگوشی(13). استفاده برای سرگرمی و لذت، علیه فواید و ابزاری بودن.
•خصوصی(خلوت) بودن(14). استفاده از رسانه یا محتوای خاص.
•شخصی بودن(15). شخصی و منحصر به فرد بودنِ محتوا و استفاده(همان:143).
مضامینِ اصلی نظریه ی رسانه های جدید
مک کوایل(2006) با اشاره به چهار بُعد نظریه ی ارتباطات جمعی شامل «قدرت و نابرابری»، «یکپارچگی اجتماعی و هویت»، «تغییر اجتماعی و توسعه» و «زمان و مکان» می نویسد: «این مضامین با وضعیت و ویژگی های رسانه های جدید خیلی مناسب و جفت و جور نیست. برای مثال، تلقی رسانه های جدید به عنوان ابزار تصرف و اعمال قدرت، بسیار مشکل است. همچنین رسانه های جدید از جمله اینترنت را نمی توان دارای مالکیت و دسترسی انحصاری به گونه ای که محتوا و گردش اطلاعات در آن به آسانی کنترل می شود، دانست؛ [چرا که] الگوی ارتباطی در آن افقی است، و دولت و مقررات حقوقی نمی تواند همانند رسانه های قدیم آن را کنترل و مقررات گذاری کند. در مقایسه با رسانه های قدیم، هم اینک فرصت هایی نسبتاً برابر برای دسترسی به رسانه های جدید به عنوان فرستنده، دریافت کننده، تماشاگر یا مشارکت کننده در فرایند ارتباط وجود دارد. با این حال، دلایلی وجود دارد که رسانه های جدید را ابزاری مؤثر در اعمال قدرت از طریق نظارت بر کاربران تلقی کنیم.در ارتباط با مقوله ی وحدت و هویت، باید اذعان نمود که رسانه های جدید نیروی پاره پاره کننده هستند. از یک طرف، آرایش اصلی اینترنت و ماهیت استفاده از آن، تکه تکه
کننده ی معانی و مضامین اجتماعی است؛ از طرف دیگر، اینترنت شیوه های جدید و متنوع روابط نیابتی را می گشاید که منجر به وحدت و یکپارچگی در قالب شبکه ها می شود و ممکن است بسیار الزام آور باشد. سهم اصلی و بنیادی رسانه های جدید، پیوندِ شکافِ در حال وقوع بین جهان خصوصی و عمومی یا به عبارتی، «زیست جهان»(16) و سازمان ها و نظام های اجتماعی است. البته این شکاف می تواند به واسطه ی بزرگراه های الکترونیکی جدید افزایش نیز بیابد. در مقایسه با تلویزیون، رسانه های جدید می توانند نقش مستقیم در پروژه های زندگی فردی ایفا کنند(راسموسن، 160:2000). خلاصه این که، رسانه های جدید به جاگیری مجدد افراد بعد از آثار ازجاکندگی مدرنیزاسیون کمک می کنند.
در ارتباط با پتانسیل تغییر اجتماعی و توسعه، تفاوتی اساسی بین رسانه های جمعی و رسانه های جدید وجود دارد. رسانه های جمعی می توانند به طور نظام مند برای اهداف و برنامه های توسعه مانند بهداشت و سلامت، کنترل جمعیت، نوآوری تکنیکی و... مورد استفاده قرار بگیرند. در مقابل، فناوری های جدید، استفاده های نامحدود و غیرهدفمند دارند و محتوای آن ها فاقد جهت گیری و کنترل است. با این حال، رسانه های مبتنی بر مشارکت، تناسب بهتری برای ایجاد تغییر دارند، زیرا دارای دربرگیری و انعطاف بیشتری هستند.
در ارتباط با مقوله ی زمان و مکان، باید گفت که «رسانه های قدیم» در پیوند با مکان بودند. اگرچه این رسانه ها [دارای ویژگی] جابه جایی فیزیکی و حمل و نقل سریع بودند، اما ظرفیت آن ها محدود و ارسال و دریافت پیام به میزان زیاد وابسته به مکان بود. در مقابل، فناوری جدید ارتباطی ما را از بسیاری از الزام ها و محدودیت ها آزاد کرده است. با این حال به دلایل اجتماعی و فرهنگی، بخشی از فعالیت های ارتباطی به مکان وابسته است. اینترنت علی رغم فقدان حد و مرزهای آشکارش، هنوز منطبق با قلمرو جغرافیایی و حد و مرزهای زبانی و ملی است.
نوآوری های عرصه ی ارتباطات و ظهور و تکامل رسانه های جدید، نتیجه ی انقلاب ارتباطات بود که در دو گونه ی ساختاری و فنی در تاریخ رخ داد و پیامدهایی را به همراه داشت.
پی نوشت ها :
1. New media
2. Digitalization
3. M. poster
4. S. Livingstion
5. Interpersonal communication media
6. Interactive Play Media
7. Information Search Media
8. Collective Participatory Media
9. Interactivity
10. Social presence
11. Media richness
12. Autonomy
13. Play fullness
14. Privacy
15. Personalization
16. Life-World