قامت قهرمان قاب قضاوت

توی بچگی قهرمان هایی داشتم، قهرمان هایم همه بزرگ بودند، خیلی بزرگ و من زیر سایه بزرگی شان زندگی می کردم. روانشناس ها می گویند بچه ها نسبیت سرشان نمی شود، همه چیز یا خوب مطلق یا بد مطلق است. قهرمان های من هم به
پنجشنبه، 20 تير 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
قامت قهرمان قاب قضاوت
قامت قهرمان قاب قضاوت

 

پژوهشگر: اعظم عامل‌نیک




 
توی بچگی قهرمان هایی داشتم، قهرمان هایم همه بزرگ بودند، خیلی بزرگ و من زیر سایه بزرگی شان زندگی می کردم. روانشناس ها می گویند بچه ها نسبیت سرشان نمی شود، همه چیز یا خوب مطلق یا بد مطلق است. قهرمان های من هم به همین دلیل روانشناسانه، خوب مطلق بودند . این طوری قضاوت کردن هم خیلی سخت نبود، اما ماجرا همین جوری ادامه پیدا نکرد. یک روز من با سختی قضاوت کردن آشنا شدم. برای من داستان نسبیت و سختی قضاوت کردن از همان بچگی شروع شد و همه اش هم زیر سر یکی از بزرگ ترین قهرمان های زندگیم بود. با این که هنوز دست چپ و راستم را درست تشخیص نمی دادم اما قهرمان هایم آبکی نبودند، برای خودشان اسم و رسم داشتند. اولین قهرمان من توی بچگی یک جنابی بود به اسم ریش قرمز! ریش قرمز مرد زشت و پرهیبتی بود که توی یکی از فیلم های کوروساوا کارگردان فقید ژاپنی، قهرمان اصلاح گرا و درمان گری بود. آن موقع من هفت ساله هم نشده بودم. دومین قهرمان زندگی من امیر کبیر بود او را هم توی تلویزیون پیدا کرده بودم. امیرکبیر یک جوری دلم را لرزانده بود و به قول اصطلاحات امروزیمان حسابی مرا گرفته بود. ماجرا ی نسبیت من و سختی قضاوت درباره آدم ها از امیرکبیر شروع شد.
اشتباه نکنید اشکال از امیرکبیر نبود امیر کبیر آن روزهای تلویزیون خیلی از ریش قرمز کوروساوا هم ظاهر بهتری داشت و هم باطن شفاف و معلوم تری... مقصر اصلی ماجرا ایراج راد و ناصرالدین شاه اش بودند. خوب یادم هست که آن موقع ها ایرج راد جزو هنرپیشه های مثبت و موقر تلویزیون و سینما بود، با صدا و سیمای خوبی که داشت و بازی تئاتریش به دل ما بچه های تصویر ندیده حسابی نشسته بود. اوایل سریال هم که هی قربان صدقه امیر کبیر می رفت راستش را بخواهید خیلی هم کارهای عجیب غریبی انجام نمی داد که ما او را یک بد مطلق بدانیم و نیفتیم توی دام نسبیت و قضاوت تاریخی! مقصر اصلی یک فیلم بود که برای ما حکم یک سند تاریخی را داشت و ما قرار بود از لابه لای اطلاعاتی که این فیلم به ما می دهد درباره یک مرد بزرگ و زندگیش قضاوت کنیم.
سند تاریخی که کسی چندان نگران اعتبار یا عدم اعتبارش نبود. این شد که ما همه بچگی، نوجوانی و کمی از جوانی مان حسابی گیج بودیم همچین آدمی چه طور می تواند حکم مرگ استاد محبوبش که این همه بزرگ و ایول است بدهد. از همان بچگی ما گیج ماندیم تا وقتی که مطالعاتمان بیشتر شد و فهمیدیم که این آقا خیلی هم خوش قیافه نبوده است بعد فهمیدیم اصلا مهربان و مودب هم نبوده است کم کم فهمیدیم کارهای بد زیادی کرده است و... هر چه به تعداد فهمیدن هایمان اضافه می شد دست مان می آمد که چه قدر قضاوت کردن درباره آدم ها و اتفاقات می تواند سخت و گیج کننده باشد.
قامت قهرمان قاب قضاوت
شاید هم باید از فیلم امیرکبیر و این شک تاریخی که به دل من انداخت تشکر کنم که بعد از آن گاو گیج، دیگر هیچ کس را بدون دلیل و مدرک مستند و محکم به عنوان قهرمان قبول نکردم و هیچ شخصیت تاریخی را با مناسبات امروزم نسنجیدم و تازه معطل زمان و زمانه و تلویزیون نشدم که براساس شرایط و سیاست هایش یک کسی را از دل تاریخ بکشد بیرون و به اسم قهرمان فرو کند توی حلقم. باید از امیر کبیر تشکر کنم و خدمت مضاعفی که به من کرد تا بدانم و آگاه باشم هنگام بررسی یک پیشینه تاریخی داشتن اطلاعات کامل و تحریف نشده و بعد از آن بررسی اعمال و کردار آن آدم نسبت به شرایط و مقتضیات زمانه اش و همین طور داشتن دید باز نسبت به آثار خوب و بدی که نتیجه اعمال آن آدم در گذشته ای دور بوده اند ، از نان شب هم واجب تر است و گرنه ممکن است یک روز کسی را نسبت به اقتضات زمانه خود بالا ببریم و فردا روز با تغییر آن ها طرف را با خاک یکسان کنیم.
حالا درست است که این قضاوت من از یک ماجرای تصویری شروع شد ولی به همه زندگیم و همه قضاوت های تاریخیم انتقال پیدا کرد. حالا چه کسی در این میان دلش به حال کودکی می سوزد که برای همه نوجوانی، جوانی و بزرگسالیش احتیاج به قهرمانی بزرگ و مطلق دارد. قهرمانی که می شد با یک بررسی تاریخی دقیق و یک تصویرسازی دقیق تر و جدی تر پررنگ شود. قهرمان های تاریخ ما، هر کدام شان آن قدر بزرگ هستند که بشود با قاب تصویر بزرگی شان را نشان داد ولی انگار کسی حواسش به کودکی که قهرمان می خواهد نبوده است.
حالا توی سال های میانی جوانی، دلم خیلی برای هفت سالگیم و ریش قرمزتنگ شده است. دلم یک خوبی مطلق می خواهد یک چیزی که مو لای درز خوبیش نرود از سیاه و سفید و خاکستری بازی هم خسته شده ام.

http://www.aftabir.com منبع : آفتاب



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
معرفی خوشنویسان معروف قرآن کریم
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا