نویسنده: مایکل پولارد
مترجم: محمد رضا افضلی
مترجم: محمد رضا افضلی
درست همان طور که قرن بیستم را عصر کامپیوتر نامیدند، قرن نوزدهم نیز پیش ازهر چیز، عصر الکتریسته بود. در نتیجه ی تحقیقات دانشمندی انگلیسی به نام مایکل فاراده و دانشمندان دیگر، دراوایل این قرن آشکار شده بود که الکتریسیته منبع انرژی نوینی برای استفاده ی جهانیان خواهد شد. یکی از نخستین راههای به کارگیری آن، استفاده درحوزه ی ارتباطات بود.
مشکل می توان باور کرد، اما تا 150 سال پیش، سرعت ارتباطات تقریباً هنوز به همان اندازه ی 5000 سال پیش درمصر باستان بود. در دهه ی 1840، با احداث شبکه های جدید راه آهن، سرعت انتقال محموله های پستی رو به افزایش می رفت. تا آن زمان پست را با اسب حمل می کردند. به غیر از آن تغییر مهمی حاصل نشده بود. کشتیها برای علامت دادن به هم پرچمهایی را می افراشتند. ارتشها از سمافور استفاده می کردند که در آن در دستهای خود پرچم می گرفتند و برای مخابره ی هر حرف، دستهایشان را در وضعیتهای مختلف قرار می دادند. این دو روش را، که فقط در روز روشن و در هوای خوب قابل استفاه بود، یونانیان باستان می شناختند و به کار می بردند. درنتیجه ی کندی ارتباطات ، مردم ناچار بودند برای جلسات و دیدارهای خود از مدتها قبل برنامه ریزی کنند و انجام کارهای مختلف، مانند خرید وفروش، از راه دور عملاً غیر ممکن بود.
خطها و نقطه ها
چندین مخترع دستگاههای تلگراف مختلفی ساخته بودند که با استفاده از آنها ارسال فوری پیام از طریق سیم امکان پذیر شده بود. مخترعی آمریکایی به نام ساموئل اف . مورس، دستگاه تلگراف استاندارد را اختراع کرد و سرانجام همه از این دستگاه استفاده کردند. این دستگاه با یک آهنربای الکتریکی کار می کرد. آهنربای الکتریکی قطعه ای آهن است که دور آن سیم پیچیده اند. وقتی جریان الکتریکی از این سیم می گذارد، قطعه ی آهنی به آهنربا تبدیل می شود و مانند بقیه ی آهنرباها آهن را جذب می کند.وقتی جریان الکتریکی قطع شود، اثر این نوع آهنربا با هم از بین می رود.
مورس رمزی تشکیل شده از خط و نقطه نیز اختراع کرد که به جای حروف الفبا به کار می رفت. تلگرافچی برای ارسال تلگرافی، کلمات را به صورت الفبای مورس مخابره می کرد. وقتی تلگرافچی دکمه ی دستگاه فرستنده را فشار می داد، یک مدار الکتریکی کامل می شد و جریان الکتریکی از طریق سیم به داستگاه گیرنده می رسید، درگیرنده این جریان آهنربای الکتریکی را فعال می کرد و آهنربا سوزنی آهنی را به طرف خود می کشید. وقتی سوزن با آهنربا برخورد می کرد به آن ضربه می زد. کارمندی که متصدی دستگاه گیرنده بود، ضربه های کوتاه ( نقطه) و بلند (خط) را به کلمات پیام ترجمه می کرد. در بعضی از دستگاهها نیز یک قلم این ضربه ها را ، را به صورت نشانه، روی نوار کاغذی متحرکی ثبت می کرد.
در الفبای مورس نقطه ها و خطها را با ترتیبهای مختلف کنار هم قرار می دهند تا همه ی حروف الفبا، همه ی اعداد از صفر تا نه، و حتی علائم نقطه گذاری را به رمز تبدیل کنند. یکی از پیامهای معروف الفبای مورس، پیام وضعیت اضطرای یا درخواست کمک، SOS، که از سه نقطه ( S) ، سه خط ( O) و سپس سه نقطه ( S) تشکیل می شد و روی نوار کاغذی به شکل «...---...» بود.
مورس در 1844) نخستین سیستم تلگراف همگانی را بر پا کرد که فاصله ی 60کیلومتری بین نیویورک و بالتیمور را پوشش می داد. چیزی نگذشت که شرکتها تلگراف بین همه ی شهرها و بخشهای مهم شرق آمریکا خطوط تلگراف دایر کردن. در اواخر دهه ی 1860 ، پس از پایان جنگ داخلی، شبکه ی راه آهن به سوی نواحی غرب آمریکا گسترش یافت و خطوط تلگراف نیز در کنار خطوط آهن کشیده شد. به زودی در همه ی مراکز تجاری و ایستگاههای راه آهن، دفتر تلگراف برای ارسال و دریافت پیام دایر شد.
پیام گران قیمت
تلگراف سریعترین وسیله ی ارتباطی بود که انسان تا آن زمان به کار گرفته بود، اما این وسیله معایبی هم داشت. اگر کسی می خواست تلگراف بفرستد می بایست به تلگرافخانه می رفت. اصل پیام، به صورت مجموعه ای از نقطه ها و خطهای الفبای مورس، به سرعت مخابره می شد، اما در مقصد می بایست یک نفر تلگرافها را به دست مخاطبان آنها می رساند یا کسانی که تلگراف به نامشان رسیده بود، می بایست به تلگرافخانه می رفتند و آن را دریافت می کردند. اگر تلگراف جواب داشت، همین عملیات دور و دراز می بایست دوباره ، این بار در جهت عکس، تکرار می شد.فناوری تلگراف نسبتاً ساده بود، اما استفاده از آ« به عنوان وسیله ی ارتباط ، هزینه ی زیادی داشت . می بایست شبکه ای از تلگرافخانه ها ، که همه با سیم به هم متصل بودند، احداث می شد و کارمندانی به طور شبانه روزی در آنها می کردند. زمین داران برای دادن اجازه ی عبور خطوط تلگراف از زمینهایشان پول طلب می کردند و احداث خطوط تلگراف نیز کاری پر هزینه بود.
پس از احداث خطوط تلگراف، می بایست آنها را به طور مرتب نگهداری و تعمیر می کردند. فقط شرکتهای بزرگ از عهده ی مخارج احداث شبکه های کارآمد تلگراف بر می آمدند . در آمریکا دو شرکت وسترن یونیون و شرکت تلگراف آتلانتیک و پاسیفیک، خدمات تلگراف را به انحصار خود در آورده بودند.
ارسال تلگراف، در مقایسه با نامه، هزینه ی بیشتری داشت. به همین سبب تلگرافهای خصوصی به پیامهای فوری و اضطراری محدود می شد. برای بسیاری از مردم، دریافت تلگراف به معنای دریافت خبر بد بود.
موهبتی برای بازرگانان
تلگراف با وجود همه ی نواقص خود، برای کسب و کار ، به ویژه برای بازرگانانی که خودشان تلگرافخانه داشتند. بسیار مغتنم بود. با استفاده از تلگراف برنامه ریزی برای رفت و آمد ایمن قطارها و ارسال سریع گزارشهای خبری نیز امکانپذیر شد. با فرا رسیدن سال 1870 ، نخستین کابل زیر دریایی تلگراف در اقیانوس اطلس کشیده شد و ارتباط مستقیم بین اروپا و آمریکای شمالی برقرار گشت.شرکت وسترن یونیون و شرکت تلگراف آتلانتیک و پاسیفیک، برای احداث شبکه های تلگراف، سرمایه گذاری گزافی کرده و چشم به سود سرشاری دوخته بودند. به همین دلیل بود که اخبار مربوط به «تلگراف سخنگو» برای شرکتهای تلگراف، به ویژه برای وسترن یونیون، بسیار ناگوار بود.
منبع :پولارد، مایکل،(1385) ، آلگزاندر گراهام بل، محمد رضا افضلی، تهران، انتشارات فاطمی، چاپ دوم 1390.