سبک زندگی؛ طرح دوباره یک دغدغه دیرین

فارغ از این‌که اصطلاح «سبک زندگی» در فرهنگ واژگان آیت‌الله خامنه‌ای تازگی دارد یا نه، آن‌چه که در کشور ما از آن به عنوان سبک زندگی یاد می‌کنند، از همان آغاز رهبری ایشان یا حتی قبل‌تر از آن دغدغه‌ی ایشان بوده است: «بنده زمان
جمعه، 4 مرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سبک زندگی؛ طرح دوباره یک دغدغه دیرین
سبک زندگی؛ طرح دوباره یک دغدغه دیرین






 
فارغ از این‌که اصطلاح «سبک زندگی» در فرهنگ واژگان آیت‌الله خامنه‌ای تازگی دارد یا نه، آن‌چه که در کشور ما از آن به عنوان سبک زندگی یاد می‌کنند، از همان آغاز رهبری ایشان یا حتی قبل‌تر از آن دغدغه‌ی ایشان بوده است: «بنده زمان ریاست‌جمهورى در شوراى عالى انقلاب فرهنگى قضیه‌ى طرح لباس ملى را مطرح کردم و گفتم بیایید یک لباس ملى درست کنیم [...] عرب‌ها لباس ملى خودشان را دارند، هندى‌ها لباس ملى خودشان را دارند، اندونزى‌یایى‌ها لباس ملى خودشان را دارند [...] من و شما که ایرانى هستیم، لباسمان چیست؟» (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از جوانان استان همدان، ۱۳۸۳/۴/۱۷)
این‌گونه دغدغه‌ها نسبت به «روش‌ زندگی» در اوایل رهبری آیت‌الله خامنه‌ای بیشتر از پیش نمایان گشت. نگاهی گذرا به نام‌گذاری سال‌ها در دهه‌ی هفتاد شمسی نشان می‌دهد که ارتقای فرهنگ عمومی در کشور برای ایشان اهمیتی فوق‌العاده داشته است. انتخاب‌‌ نام‌هایی همچون «وجدان کاری، انضباط اجتماعى»، «انضباط اقتصادى و مالی» و «صرفه‌جویی» ناظر بر آسیب‌شناسی جامعه‌ی آن روز ایران بود؛ آسیب‌هایی همچون زیاده‌روى و نابودکردن اموال عمومى و اموال شخصى و نیز ریخت و پاش و اسراف. در این میان نام‌هایی مانند «حرکت به سوى اصلاح الگوى مصرف» و «همت مضاعف و کار مضاعف» برای نسل‌های جوان‌تر جامعه‌ی ایرانی آشناتر است. البته انتخاب نام سال، تنها زمینه‌ی طرح این بحث برای رهبری نبود، بلکه ایشان در سخنرانی‌های مختلفی در این سال‌ها به مسائلی مثل آپارتمان‌نشینی، معماری، اصلاح موی سر، شیوه‌ی راه‌رفتن، کتاب‌خوانی، الگوى مصرف وسایل زندگى، مُد و ... نیز پرداخته‌اند.

چرا سبک زندگی؟

در شرایط حساس کنونی منطقه و جهان و علیرغم همه‌ی تهدیدها و تحریم‌های تحمیلی علیه ملت ایران و شرایط اقتصادی و ... چرا رهبر انقلاب این موضوع مهم را متن تمدن‌سازی نوین اسلامی می‌دانند؟ چرا ایشان دغدغه‌ی سبک زندگی را با این کیفیت بیان می‌کنند؟ برای یافتن پاسخ لازم است که دو وجه این سخنان را بررسی کنیم:

۱ . وجه ایجابی:

سال گذشته و در جمع دانشجویان کرمانشاهی بود که رهبر معظم انقلاب هدف اصلی و میانه‌ی انقلاب اسلامی ایران را «تشکیل جامعه‌ی اسلامی با همه‌ی خصوصیات و شاخص‌هایش» عنوان کردند؛ جامعه‌ای که قرار است الگویش را سرِ دست بگیرد و در این آشفته‌‌بازار بین‌المللی و منطقه‌ای به همگان نشان دهد.
به نظر می‌رسد که در عمر بیش از سی سال انقلاب اسلامی ایران و با وجود همه‌ی سختی‌ها و فشارها، ایران اسلامی توانسته است ساختار و چهارچوب خوبی را برای پیشرفت خود بسازد. در زمینه‌ی سیاسی ما اکنون به ثبات و اقتدار سیاسی در داخل و اعتبار اثرگذار در عرصه‌ی بین‌الملل رسیده‌ایم. پروژه‌ی «مهار ایران» که با وقوع بیداری اسلامی رنگ و بوی جدیدی یافته، حاکی از این امر دارد. در عرصه‌ی علم به استناد پایگاه استنادی اسکوپوس در سال ۲۰۱۲ میلادی، حائز رتبه‌ی نخست در منطقه و شانزدهم در دنیا هستیم. همچنین با توجه به ظرفیت‌های طبیعی، زیربنایی و انسانی‌ کشورمان، ابزار مناسبی را با توجه به ساخت و اسکلت محکم نظام در اختیار داریم. حال نوبت به طراحی و ساخت بنای مورد نظر است، اما چه بنایی و با چه معماری باید برای این اسکلت طراحی نمود؟ «آن چیزهایى است که متن زندگى ما را تشکیل می‌دهد؛ که همان سبک زندگى است.»
اگر ما سبک زندگی را تنها بحثی ذیل فرهنگ ندانیم و نقش آن را در تمدن‌سازی فهم کنیم، با توجه به ظرفیت‌های فوق به موقعیتی رسیده‌ایم که باید برای طراحی بنای تمدن خود برنامه‌ریزی کنیم. حال که باید راه نوینی را برای خود و همگان باز کنیم، آیا می‌توانیم از چگونه زندگی‌کردن مردم بگذریم و تنها به انتقال گفتمان‌ها و آرمان‌های خود بسنده کنیم؟ مردم برای معیشت و معاش خود نیز نیاز به الگو دارند.

۲. وجه سلبی:

۲.۱ ساموئل هانتینگتون در کتاب «چالش‌های هویت در آمریکا» موفقیت نظام سیاسی آمریکا را در هویت‌سازی علی‌رغم حضور افراد متعدد خارجی با رسوم، اعتقادات و فرهنگ‌های متفاوت و بعضاً متضاد با تمامی جهان خاکی و در یک کلمه «آمریکایی کردن» (Americanization) آنها می‌داند. به این معنا که ما با دین شما، مذهب شما، رنگ پوست و موی شما کاری نداریم؛ فقط آمریکایی زندگی کنید،

حتی اگر مسلمان هستید. هانتینگتون معتقد است که تداوم جامعه‌ی آمریکا در پرتو فرآیند آمریکایی‌کردن ممکن می‌شود؛ با این استراتژی که در مدل مرکز-پیرامون یا شمال-جنوب و برای افزایش حداکثری عمق استراتژیک آمریکا باید وارد زندگی پیرامونی‌ها و جنوبی‌ها نیز بشود.
تفکیک سبک زندگی از اعتقادات و دین -به عبارتی سکولاریزه کردن سبک زندگی- مهم‌ترین دستاورد نظام سلطه بوده که مرزهای آن به جامعه‌ی آمریکایی محدود نمی‌شود. با این منطق بوده که «فرهنگ مهاجم» غرب خود را تبدیل به «فرهنگ غالب» کرده است. وقتی انسان‌های بسیاری در خارج از مرزهای آمریکا، آمریکایی زندگی می‌کنند، ایالات متحده می‌تواند به عنوان عمق استراتژیک خود روی آن‌ها حساب کند. موفقیتی که آمریکایی‌ها نتوانستند با قدرت نظامی و سیاسی خود به آن دست یابند، با آمریکایی کردن زندگی بسیاری از مردمان جهان برایشان فراهم آمده است. جوزف نای، نظریه‌پرداز «قدرت نرم» معتقد است که آمریکا در دیپلماسی عمومی خود با دو بازوی رسانه‌ای و آموزشی، رؤیاها و انتخاب‌های جهانیان را می‌سازد.
بنابراین چه ما به دنبال تمدن‌سازی باشیم و چه نباشیم، حداقل برای حفظ هویت خود باید روش زندگی متناسب با اعتقاداتمان را ارائه دهیم وگرنه آمریکایی‌شدن دیر یا زود سرنوشت ما هم خواهد بود.

۲.۲ نگاه آسیب‌شناسانه به وضعیت فرهنگی و به‌خصوص سبک زندگی کنونی ایرانیان،

ما را وامی‌دارد تا مشکلات فرهنگی خود را تنها ناشی از تهاجم فرهنگی نظام سلطه نبینیم. مشکلات جامعه را باید به‌درستی شناسایی کرد و مجرای اصلاح آن را نیز روشن نمود. بسیاری از ما این نکته را در نقد وضع موجود لحاظ نمی‌کنیم و کاستی‌ها و آسیب‌های خود را در حوزه‌ی رفتارها و هنجارهای فرهنگی، به مسائل سیاسی یا اقتصادی و بین‌المللی «فرافکنی» می‌کنیم.
شاید سبک زندگی آن‌قدر به روبنا و ظواهر زندگی انسان‌ها می‌پردازد که اغلب ما معتقد نیستیم یا حتی فراموش می‌کنیم که دارای لایه‌های عمیق‌تر تئوریک نیز هست. غفلت از مبانی، خود را در استفاده از روش‌هایی نشان می‌دهد که یا سکولاریسم پنهان است یا تقلید. علت هر دو این‌ها هم سطحی‌نگری است. گروه اول بر این خیال می‌زیند که اسلام را در عصر جدید، نونوار می‌کنند و گروه دوم ناخواسته دین را قربانی سبک زندگی غربی می‌کنند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنان خود اولاً بستر و ضرورت و جایگاه بحث سبک زندگی را در جمهوری اسلامی مشخص کردند. ثانیاً برای نشان دادن نقشه‌ی راه این مسئله، به چند ملاحظه‌ی مهم اشاره نمودند. ایشان تفسیری توحیدی از زندگی و سبک زندگی بر مبنای خدامحوری را متفاوت از سبک زندگی انسان‌مدارانه‌ی غربی دانستند.
ملاحظه‌ی دوم اما به عرصه‌ی عمل برمی‌گردد؛ آن‌جا که اغلب گمان می‌کنند همه‌چیز باید بالا به پایین و دستوری باشد. در حالی که جنس فرهنگ و فرهنگ‌سازی به‌خصوص در جامعه‌ی ایرانی که از ظرفیت‌های شبکه‌سازی اجتماعی نظیر مساجد و حسینیه‌ها و ... برخوردار است، باید از پایین به بالا باشد. جای تأسف دارد که در بعضی مواقع که رهبری انقلاب مطالبه‌ای نرم‌افزاری را بیان می‌کنند، ابتدا آیین‌نامه‌ها و بخشنامه‌ها و نهادها برای آن تعیین می‌شود و نهایتاً هم اصل موضوع به حاشیه می‌رود. اگر سپردن اقتصاد به دست مردم هنوز با موانعی مواجه است، اما می‌توان سبک زندگی را با کمک مردم و به دست ایشان ایجاد کرد و رواج داد و ثمرات آن را دید.
منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری (مدظله العالی)

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط