پژوهشگر: جواد محمدی؛
در آستانهی انتخابات اول مجلس شورای اسلامی، گروههای انقلابی پیرو خط امام با توجه به تاکیدهای فراوان حضرت امام بر اهمیت نهاد مجلس در نظام جمهوری اسلامی، اقدام به ائتلافی راهبردی کردند که به «ائتلاف بزرگ» موسوم گردید. ائتلافی که درصدد بود مانع از نفوذ عناصر ضد انقلاب و ضد اسلام به مجلس شورای اسلامی گردد.
از طرفی دیگر حساسیت موضوع و تأکیدهای امام خمینی موجب استقبال فوق العادهی نیروهای انقلاب و مذهبی گردید به نحوی که گروهها و احزاب مذهبی عمدهترین شرکت کنندگان در انتخابات بودند. علاوه بر نیروهای مذهبی، دفتر هماهنگی مردم با رییس جمهور با حمایت رییس جمهور «بنیصدر»، نهضت آزادی ایران با عنوان گروه همنام و جبههی ملی ایران از ملیگراها و حزب توده، چریکهای فدایی خلق، پیکار و سایر گروهها از گروههای چپگرا و سازمان مجاهدین خلق ایران با عنوان شورای مرکزی کاندیداهای انقلابی و ترقیخواه، حزب جاما و جنبش مسلمانان مبارز از بین گروههای التقاطی هر کدام مستقل و یا همراه با سایر گروهها نمایندگانی جهت تصدی کرسی نمایندگی مجلس معرفی نمودند. بنا بر اعلام وزارت کشور، از مجموع 1900 نفر ثبت نام کنندگان کل کشور، 540 نفر از تهران نامزد انتخابات شدند که «تهرانی» فرماندار تهران پس از طی مراحل قانونی در تاریخ 11 اسفند، نام 460 نماینده را اعلام نمود.
در تاریخ 7 اسفند 58 حزب جمهوری اسلامی به سر لیستی آیتالله سید علی خامنهای آقایان «حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی، دکتر محمدجواد باهنر، دکتر حسن آیت، محمدعلی رجایی، سید کاظم بجنوردی، حجتالاسلام علی اکبر ناطق نوری، حجتالاسلام عبدالمجید معادیخواه، فخرالدین حجازی، جواد منصوری، هادی غفاری، سیدمحمد موسوی خویینیها، ابوالقاسم سرحدیزاده، محمود کاشانی، اسدالله لاجوردی، دکتر عبدالله جاسبی، دکتر وحید دستجری، سیدرضا زوارهای، دکتر علی اکبر ولایتی، حبیبالله عسگر اولادی و حجتالاسلام محمدجواد حجتی کرمانی» و خانمها «مریم بهروزی، گوهر الشریفه دستغیب» را معرفی نمود[5] که البته پس از چند روز از عدم تحویل مدارک خانم بهروزی خبر داد و «ابوالقاسم هزاوهای» را جایگزین نمود. عدم حضور بزرگانی چون «آیتالله مهدوی کنی»، «آیتالله امامی کاشانی» و تغییرات لیست حزب از موارد بحث برانگیزی بود که حزب جمهوری اسلامی با صدور اطلاعیهی شمارهی 5، حضور آیتالله مهدوی کنی در زمرهی فقهای شورای نگهبان و نامزد شدن آیتالله امامی کاشانی از کاشان را علت این امر دانست. همچنین کنارهگیری بعضی اعضا به نفع سایرین را از علل تغییر لیست حزب به شمار آورد.
«جامعهی روحانیت مبارز» تهران هم که پس از حمایت از بنیصدر در انتخابات ریاست جمهوری تا حدودی از حزب جمهوری اسلامی فاصله گرفته بود، در لیستی مستقل البته دارای اشتراکهای فراوان با لیست حزب جمهوری اسلامی فهرست 30 نفرهای را اعلام نمود که شامل افرادی چون: «دکتر ابراهیم یزدی، دکتر مصطفی چمران، شمس آلاحمد، حجتالاسلام محسن مجتهد شبستری، دکتر محمدعلی هادوی، فرشته هاشمی و حجتالاسلام مهدی شاهآبادی» بود.
گروه همنام توسط «آیتالله سید ابوالفضل موسوی زنجانی، محمدتقی شریعتی، مهدی بازرگان و یدالله سحابی» تشکیل شد. نام «جلالالدین آشتیانی، مهدی بازرگان، عبدالعلی بازرگان، فتحالله بنیصدر، محمد توسلی حجتی، مصطفی چمران، علی دانش منفرد، محمدعلی رجایی، یدالله سحابی، عزتالله سحابی، محمود مانیان، ابراهیم یزدی» و 6 نفر دیگر در فهرست کاندیداهای گروه همنام به چشم میخورد.
از طرفی دفتر همکاریهای مردم با رییس جمهور که توسط رییس جمهور (بنیصدر) با هدف تسخیر کرسیهای مجلس و حمایت نمایندگان تأسیس شده بود، «محمد مبلغی، نجفقلی حبیبی، علی گلزاده غفوری، طاهره صفارزاده، محمد مهدی جعفری، فتحالله بنیصدر و محمدرضا پسندیده، عبدالصمد تقیزاده، حسن ابراهیم حبیبی، محمدجواد حجتی کرمانی، فخرالدین حجازی، کاظم سامی کرمانی، عزتالله سحابی، مهدی شاهآبادی، محمدعلی هادی نجفآبادی»را به عنوان لیست دفتر همکاریهای مردم با رییس جمهور اعلام نمود.[6]
حزب «تودهی ایران» فهرستی را برای اولین انتخابات مجلس شورای اسلامی منتشر کرد که عبارت بود از: «نورالدین کیانوری، احسان طبری، محمدعلی عمویی، منوچهر بهزادی، فرجالله میرزایی، مریم فرمانفرمایان، رفعت محمدزاده، هوشنگ ناظمی زاهدی، محمد پورهرمزان، ملکتاج محمدی، سیاوش کسرایی، محمود سید روغنی، فاطمه ایزدی و هوشنگ شهلایی.»
«جنبش مسلمانان مبارز» هم فهرست ١١ نفرهای اعلام کرد؛ «علی گلزاده غفوری، سید محمد خویینیها، حسن افتخار اردبیلی، عزتالله خلیلی، مصطفی میرخانی، کاظم سامی، طاهره صفارزاده، مسعود رجوی، محمد ملکی، مهدی ابراهیمچی و محمد شانهچی.»
1ـ خـوف آن دارم کـه در اثـر تـبـلیـغـات دامـنـهدار دشـمـنـان نـهضت اسلامى و مخالفان جمهورى اسلامى که در ظرف این یک سال با هر وسیلهی ممکن به تضعیف آن کوشا بودهاند و اخیراً که قدم آخر پیروزى را ملت عزیز هوشیار بر مىدارد، تبلیغات و شایعه سازىها بـه اوج خـود رسیده و چون خود و الهام دهندگان خود را در آستانهی شکست نهایى یافتند از هـیـچ تشبثى دست بردار نیستند که جوانان عزیز ما که به همت والاى خود نهضت اسلامى را پـیـش بـردهاند، در این مرحلهی نهایى سردى و سستى از خود نشان دهند و تحت تأثیر این شایعهها واقع شوند و از شرکت در این امر حیاتى اسلامى خوددارى کنند. اینجانب که عمر نـالایـق خـود را براى خدمت به اسلام و ملت شریف در طبق اخلاص تقدیم مىکنم، امید است تـقـاضـاى مـتـواضـعـانه و استدعاى خیرخواهانهام را بپذیرید و با شرکت عمومى خود در انـتـخـابـات، قـطـع امـیـد دشـمـنـان جـمهورى اسلامى و وابستگان به رژیم منحط سابق و هواخواهان آن خصوصاً دولت آمریکاى ستمکار را بنمایید.
2ـ خـوف آن دارم کـه تـبـلیـغـات بـراى اشخاص که به اسلام و جمهورى اسلامى اعتقاد ندارند و اعمال و گفتار آنان در این یک سال شاهد آن است و اکنون براى راه پیدا کردن به مـجـلس و بـراى کـارشـکـنـى و جـنـجال در محیط مقدس مجلس شوراى اسلامى، خود را هوادار اسـلام و مـسـلمـانـان جـا مـىزند، در قـشـرى از مـلت و جـوانـان پـاکدل تـأثـیـر کند و آرای مقدس خود را به کسانى دهند که به نفع اجانب، با اسلام و جـمـهـورى اسـلامـى مـخـالفـت اسـاسـى دارند. در ادامه ایشان با تأکید بر اسلام و قانون اساسی و لزوم وفاداری منتخبین به این دو مهم فرمودند: «امید است ملت مبارز متعهد به مطالعهی دقیق در سـوابـق اشخاص و گروهها، آرای خود را به اشخاصى دهند که به اسلام عزیز و قانون اسـاسـى وفادار باشند و از تمایلات چپ و راست، مبرا باشند و به حسن سابقه و تعهد بـه قـوانـین اسلام و خیرخواهى امت معروف و موصوف باشند. باید ملت شریف بدانند که انحراف از این امر مهم اسلامى، خیانت به اسلام و کشور است و موجب مسؤولیت عظیم امت. از خـداونـد تعالى خواهانم که پشت و پناه شما ملت عزیز باشد و در موارد لغزش، دستگیر همگان باشد.»
در آخر هم حضرت امام با توجه به تعدد منتخبین در تهران و شهرستانهای بزرگ دربارهی تخلف و تقلبات احتمالی به مردم هشدار میدهند تا رعایت احتیاط را بنمایند.[7]
حزب جمهوری اسلامی که پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری از جامعهی روحانیت فاصله گرفته بود، کدورتها را کنار گذاشته تا بتواند با ائتلاف نیروهای خط امام، انتخابات ریاست جمهوری را جبران نماید. 22 اسفند 1358، تیتر اول روزنامهی جمهوری اسلامی خبر از «ائتلاف بزرگ» جامعهی روحانیت مبارز، حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب و دیگر گروههای مؤتلفه میداد. این بیانیه را «آیتالله خامنهای» از سوی حزب جمهوری اسلامی، «شهید شاه آبادی» از سوی جامعهی روحانیت مبارز و فردی ناشناس به عنوان گروههای مؤتلفه امضا کرده بودند.[8] در این ائتلاف 23 نفر از فهرست حزب جمهوری اسلامی حضور داشتند، اما «سیدابوالقاسم هزاوهای، اکبر پوراستاد، محمد باقر شایورد، عبدالله جاسبی، مریم بهروزی، ابوالقاسم سرحدی زاده، محمود کاشانی، جواد منصوری» که همگی یا از اعضای شورای مرکزی و یا اعضای فعال حزب بودند، دیده نمیشوند و به جای اینان «حسن حبیبی، نجفقلی حبیبی، شاه آبادی، محمد اسلامی، محسن مجتهد شبستری، احمد مولایی و فرشته هاشمی» حضور داشتند.
اما این ائتلاف با اعتراضهایی در جامعهی روحانیت مبارز روبهرو شد. «آیتالله علیاصغر مروارید» که از مبارزان قدیمی و عضو شورای مرکزی جامعهی روحانیت بود، روز پس از انتخابات در گفتوگو با روزنامهی «اطلاعات» به شدت به ائتلاف بزرگ حمله کرد و شاهآبادی را فاقد اختیارات کافی برای امضا از سوی جامعهی روحانیت برشمرد. وی همچنین گفت: «دو سه روز قبل از انتخابات از ما خواستند که ائتلافی صورت گیرد. جامعهی روحانیت در نشستی ترجیح داد که فقط با سه گروه جهت ائتلاف وارد شود. حزب جمهوری اسلامی، دفتر هماهنگی با رییس جمهور، مجاهدین انقلاب.» تنها یک نفر از حزب جمهوری اسلامی آمد و از دفتر هماهنگی و مجاهدین انقلاب اسلامی نمایندگانی شرکت کردند.
بلافاصله پس از این اظهارنظر روابط عمومی حزب جمهوری اسلامی با صدرو بیانیه به اظهارات آیتالله مروارید پاسخ داد: «از طرف مجاهدین انقلاب یک نفر بود و از طرف دفتر هماهنگی سه نفر شرکت کرده بودند، بحث هم بر سر امضای پای ورقه نبوده بلکه صحبت از اختیارات تام بوده است که آقای مروارید از آقای شاه آبادی پرسیدهاند آیا شما تامالاختیارات هستید که افراد را حذف و یا نامزد کنید؟» در ادامهی این بیانیه نکتهی جالب از مذاکرات جلسه با مسؤولین دفتر هماهنگی با رییس جمهور عنوان میشود. نمایندگان دفتر هماهنگی از ابتدا تا آخر جلسه تکرار کردند که ما یک قانون اساسی داریم و نمیتوانیم از آن تخلف کنیم به این شرح:
1- لیست به طور حتم 30 نفره باشد؛
2- به طور حتم سه نفر از ما باشند ؛
3- به طور حتم این افراد (دکتر چمران، دکتر آیت، دکتر کاشانی، زوارهای) نباشند و علت نبودن این چند نفر هم موضعگیری آنها برضد بنیصدر ذکر شده است. اما آنها اصرار کردند و حتی یکی از آنها گفت که اگر در لیست یک میلیون نفری توافق شود و یکی از آنها «آیت» باشد، ما آن لیست را امضا نخواهیم کرد. از سوی دیگر دفتر برای تأثیرگذاری بیشتر و نشان دادن اختلاف بین اعضای جامعهی روحانیت مبارز، از نامزدی «علیاصغر مروارید» عضو این تشکل روحانی حمایت کرد. نکتهی دیگر وجود افرادی چون «محمد مبلغی، حسن ابراهیم حبیبی، نجفقلی حبیبی، محمد جواد حجتی کرمانی، مهدی شاهآبادی و فخرالدین حجازی» بود که به طور مشترک مورد حمایت ائتلاف و دفتر همکاریها قرار گرفتند.
در این انتخابات با توجه به فراگیری انتخابات مجلس و عدم شناخت کافی از افراد در استانها، جامعهی مدرسین هم تصمیم میگیرد فهرستی انتخاباتی برای سراسر کشور ارایه ندهد. در همین ایام اکبر هاشمی رفسنجانی به نمایندگی از حزب جمهوری اسلامی در جمع اعضای جامعهی مدرسین حضور پیدا کرد و توضیحاتی دربارهی فعالیتهای حزب جمهوری اسلامی و جامعهی روحانیت مبارز ارایه میدهد که به دنبال آن تصمیم گرفته میشود، نمایندگانی از جامعهی مدرسین در جلسات مشترک حزب و جامعهی مدرسین شرکت کنند. در این مقطع با توجه به شرایط حساس زمانی، جامعهی مدرسین تصمیم میگیرد طی نامهای به محضر امام از ایشان دربارهی نحوهی دخالت در انتخابات مجلس کسب تکلیف نماید. نامهای به امام نوشته شود که راهنمایی در امر انتخابات مجلس شورای ملی بفرماید. در این جلسه نسبت به موادش بحث شد و نامه نوشته و آقای «مکارم» مأمور ارایهاش شد. همان گونه که پیشبینی میشد، امام با دخالت و معرفی افراد و ارایهی فهرست جامعهی مدرسین در مورد انتخابات مجلس موافق نبودند و تنها تأکید به آزاد گذاشتن مردم و ارشاد و روشنگری آنان کردند. چرا که امام معتقد بودند که شخصیتهای حوزوی نباید برای مردم تعیین تکلیف کنند. بدین ترتیب، جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم در این انتخابات از هیچ کاندیدایی در هیچ یک از شهرها حمایت نکرد.
روزنامهی جمهوری اسلامی ارگان اطلاع رسانی حزب جمهوری اسلامی در روز 23 اسفند از چاپ و پخش تبلیغاتی با عنوان ائتلاف بزرگ خبر داد و این اقدام را محکوم نمود. همچنین اعلام داشت که ائتلاف فقط در سطح تهران وجود دارد و در شهرستانها نمایندهای ندارد.[9] نکتهی بسیار مهمی که در آستانهی انتخابات شرایط را به ضرر نیروهای ملی رقم می زد افشاگریهای دانشجویان تسخیر کنندهی سفارت آمریکا بود که تأثیر جدی بر روند انتخابات در آن زمان داشت.
سرانجام زمان انتخابات فرا رسید و براساس آمار موجود، جمعیت واجدین شرایط 20 میلیون و 857 هزار و 391 نفر اعلام شده بود که از این تعداد 10 میلیون و 575 هزار و 969 نفر (برابر با 52/14 درصد واجدین شرایط) در کل کشور شرکت کردند. در اولین مرحلهی انتخابات، 97 نفر از سراسر کشور موفق به کسب اکثریت مطلق آرا شدند و در مرحلهی دوم انتخابات نیز 137 نفر به مجلس راه یافتند. «فخرالدین حجازی» نمایندهی اول تهران که نامش در لیست «ائتلاف بزرگ» نیز به چشم می خورد یک میلیون و 568 هزار و 759 رأی را کسب کرد. در مجموع ائتلاف بزرگ موفق شد 31% آرای مجلس را به دست بیاورد. دفتر هماهنگی همکاریهای مردم با رییس جمهور، حامی ابوالحسن بنیصدر با 12٪ و گروه همنام، نهضت آزادی با 7٪ و مستقلها نیز 43٪ آرا را از آن خود نمودند. جالب است که جبههی ملی ایران، حزب توده و شورای مرکزی کاندیداهای انقلابی و ترقیخواه، سازمان مجاهدین خلق از راهیابی به مجلس باز ماندند.
رأی سر لیست جبههی ملی یعنی «اسدالله مبشری» یک دهم سر لیست حزب جمهوری اسلامی بود و دیگر اعضای فهرست جبههی ملی کمتر از یک صد هزار رأی داشتند. اعضای گروهک پیکار که از منشعبین مجاهدین خلق بودند یعنی «علی رضا سپاسی، حسین احمدی روحانی، مرتضی آلادپوش و مهری حیدرزاده» هر کدام حدود 25 هزار رأی آوردند. سر لیست جنبش مسلمانان مبارز به دبیر کلی «پیمان» نیز 35 هزار رأی آورد. اعضای قدیمی حزب توده یعنی «کیانوری، طبری و عمویی» نیز با کمتر از 50 هزار رأی به کار خود خاتمه دادند. «مسعود رجوی» حتی پس از حمایت از جانب «مهدی بازرگان» در دور دوم نیز از آرای کافی برای ورود به مجلس برخوردار نشد.
نتیجهی اولین انتخابات مجلس پس از انقلاب با توجه به تکثر افراد و گروههای شرکت کننده در انتخابات و این که هنوز این جریانها عملکرد واضحی از خود در زمینهی پایبندی به نظام نوپای جمهوری اسلامی و آرمانهای اسلامی نشان نداده بودند، نوعی سردرگمی در مردم برای انتخاب نمایندگان اصلح بهوجود آورده بود که میتوانست تبدیل به تهدیدی برای استحاله انقلاب نوپای مردم گردد اما پس از رهنمودهای دقیق و به جای حضرت امام خمینی و با دعای خیر ایشان اکثریتی پایبند به اسلام تشکیل شد تا جمهوری اسلامی ایران به برکت پیروی جریانهای مذهبی از حضرت امام و توجه به هشدارهای ایشان صاحب نهادی شود که بتواند اقدامهای مهم و سرنوشت سازی را برای آیندهی کشور رقم زند.(*)
مقدمات انتخابات
اولین تجربهی انتخابات مجلس پس از پیروزی انقلاب بالطبع با چالش هایی همراه بود؛ عدم وجود قانون انتخابات و موکول شدن جزییات امر انتخابات در قانون اساسی به قوانین عادی باعث گردید تا شورای انقلاب که پس از استعفای دولت موقت عهدهدار امور شده بود، وزارت کشور به سرپرستی «اکبر هاشمی رفسنجانی» را که وظیفهی تأیید صلاحیت نمایندگان را نیز بر عهده داشت، مأمور تهیهی قانون انتخابات نماید. قانون یاد شده پس از تهیهی پیش نویس و تصویب آن توسط شورای انقلاب، در تاریخ 18 بهمن ماه سال 58، انتشار یافت.[1] انتشار این قانون با مخالفتهایی از سوی بعضی گروههای لیبرال و چپگرا که از اقبال مردمی برخوردار نبودند، مواجه شد. منطقهای کردن انتخابات و کسب اکثریت مطلق آرای شرکت کنندگان برای هر یک از کاندیداها مواردی بودند که با اعتراض برخی همراه شدند و در نهایت شورای انقلاب منطقهای کردن انتخابات را رد نمود اما با اکثریت مطلق آرا در دور اول موافقت کرد.[2] حجت الاسلام هاشمی هم که مجری انتخابات بود با توجه به حضورش در لیست جمهوری اسلامی با انتقادهایی روبهرو گردید که در 7 اسفند ماه و پس از جلسهی شورای انقلاب اعلام نمود که حضورش در وزارت کشور منع قانونی ندارد اما به جهت شبهات موجود از این سمت استعفا میدهد.[3]گروهها و احزاب شرکت کننده در انتخابات
علی رغم نظر تلویحی حضرت امام مبنی بر عدم شرکت روحانیت در انتخابات ریاست جمهوری به نظر میرسید ایشان منعی برای حضور روحانیت در انتخابات مجلس نمیدیدند. ایشان در تاریخ 12 بهمن ماه و به هنگام ترخیص از بیمارستان پس از تشکر از اطبا، پرستاران و کارکنان بیمارستان انتخابات را قدم آخری که باید توسط ملت برداشته شود، نامیدند و تأکید نمودند که با توجه به اسلامی بودن دولت و جمهوری اسلامی، مجلس هم باید اسلامی باشد و افراد باید متعهد به اسلام باشند و شرقی و غربی نباشند.[4] حتی «آیت الله خامنهای» که از نزدیکان حضرت امام به شمار میرفتند، پس از یکی از جلسات شورای انقلاب در پاسخ به سؤالی که دربارهی کاندیدا شدن ائمهی جمعه مطرح شده بود، اعلام داشتند که ائمهی جمعه صلاحیت بیشتری برای نمایندگی مجلس دارند.از طرفی دیگر حساسیت موضوع و تأکیدهای امام خمینی موجب استقبال فوق العادهی نیروهای انقلاب و مذهبی گردید به نحوی که گروهها و احزاب مذهبی عمدهترین شرکت کنندگان در انتخابات بودند. علاوه بر نیروهای مذهبی، دفتر هماهنگی مردم با رییس جمهور با حمایت رییس جمهور «بنیصدر»، نهضت آزادی ایران با عنوان گروه همنام و جبههی ملی ایران از ملیگراها و حزب توده، چریکهای فدایی خلق، پیکار و سایر گروهها از گروههای چپگرا و سازمان مجاهدین خلق ایران با عنوان شورای مرکزی کاندیداهای انقلابی و ترقیخواه، حزب جاما و جنبش مسلمانان مبارز از بین گروههای التقاطی هر کدام مستقل و یا همراه با سایر گروهها نمایندگانی جهت تصدی کرسی نمایندگی مجلس معرفی نمودند. بنا بر اعلام وزارت کشور، از مجموع 1900 نفر ثبت نام کنندگان کل کشور، 540 نفر از تهران نامزد انتخابات شدند که «تهرانی» فرماندار تهران پس از طی مراحل قانونی در تاریخ 11 اسفند، نام 460 نماینده را اعلام نمود.
در تاریخ 7 اسفند 58 حزب جمهوری اسلامی به سر لیستی آیتالله سید علی خامنهای آقایان «حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی، دکتر محمدجواد باهنر، دکتر حسن آیت، محمدعلی رجایی، سید کاظم بجنوردی، حجتالاسلام علی اکبر ناطق نوری، حجتالاسلام عبدالمجید معادیخواه، فخرالدین حجازی، جواد منصوری، هادی غفاری، سیدمحمد موسوی خویینیها، ابوالقاسم سرحدیزاده، محمود کاشانی، اسدالله لاجوردی، دکتر عبدالله جاسبی، دکتر وحید دستجری، سیدرضا زوارهای، دکتر علی اکبر ولایتی، حبیبالله عسگر اولادی و حجتالاسلام محمدجواد حجتی کرمانی» و خانمها «مریم بهروزی، گوهر الشریفه دستغیب» را معرفی نمود[5] که البته پس از چند روز از عدم تحویل مدارک خانم بهروزی خبر داد و «ابوالقاسم هزاوهای» را جایگزین نمود. عدم حضور بزرگانی چون «آیتالله مهدوی کنی»، «آیتالله امامی کاشانی» و تغییرات لیست حزب از موارد بحث برانگیزی بود که حزب جمهوری اسلامی با صدور اطلاعیهی شمارهی 5، حضور آیتالله مهدوی کنی در زمرهی فقهای شورای نگهبان و نامزد شدن آیتالله امامی کاشانی از کاشان را علت این امر دانست. همچنین کنارهگیری بعضی اعضا به نفع سایرین را از علل تغییر لیست حزب به شمار آورد.
«جامعهی روحانیت مبارز» تهران هم که پس از حمایت از بنیصدر در انتخابات ریاست جمهوری تا حدودی از حزب جمهوری اسلامی فاصله گرفته بود، در لیستی مستقل البته دارای اشتراکهای فراوان با لیست حزب جمهوری اسلامی فهرست 30 نفرهای را اعلام نمود که شامل افرادی چون: «دکتر ابراهیم یزدی، دکتر مصطفی چمران، شمس آلاحمد، حجتالاسلام محسن مجتهد شبستری، دکتر محمدعلی هادوی، فرشته هاشمی و حجتالاسلام مهدی شاهآبادی» بود.
گروه همنام توسط «آیتالله سید ابوالفضل موسوی زنجانی، محمدتقی شریعتی، مهدی بازرگان و یدالله سحابی» تشکیل شد. نام «جلالالدین آشتیانی، مهدی بازرگان، عبدالعلی بازرگان، فتحالله بنیصدر، محمد توسلی حجتی، مصطفی چمران، علی دانش منفرد، محمدعلی رجایی، یدالله سحابی، عزتالله سحابی، محمود مانیان، ابراهیم یزدی» و 6 نفر دیگر در فهرست کاندیداهای گروه همنام به چشم میخورد.
از طرفی دفتر همکاریهای مردم با رییس جمهور که توسط رییس جمهور (بنیصدر) با هدف تسخیر کرسیهای مجلس و حمایت نمایندگان تأسیس شده بود، «محمد مبلغی، نجفقلی حبیبی، علی گلزاده غفوری، طاهره صفارزاده، محمد مهدی جعفری، فتحالله بنیصدر و محمدرضا پسندیده، عبدالصمد تقیزاده، حسن ابراهیم حبیبی، محمدجواد حجتی کرمانی، فخرالدین حجازی، کاظم سامی کرمانی، عزتالله سحابی، مهدی شاهآبادی، محمدعلی هادی نجفآبادی»را به عنوان لیست دفتر همکاریهای مردم با رییس جمهور اعلام نمود.[6]
حزب «تودهی ایران» فهرستی را برای اولین انتخابات مجلس شورای اسلامی منتشر کرد که عبارت بود از: «نورالدین کیانوری، احسان طبری، محمدعلی عمویی، منوچهر بهزادی، فرجالله میرزایی، مریم فرمانفرمایان، رفعت محمدزاده، هوشنگ ناظمی زاهدی، محمد پورهرمزان، ملکتاج محمدی، سیاوش کسرایی، محمود سید روغنی، فاطمه ایزدی و هوشنگ شهلایی.»
«جنبش مسلمانان مبارز» هم فهرست ١١ نفرهای اعلام کرد؛ «علی گلزاده غفوری، سید محمد خویینیها، حسن افتخار اردبیلی، عزتالله خلیلی، مصطفی میرخانی، کاظم سامی، طاهره صفارزاده، مسعود رجوی، محمد ملکی، مهدی ابراهیمچی و محمد شانهچی.»
پیام حضرت امام خمینی(ره)
3 روز مانده به انتخابات و در حالی که احزاب و گروهها لیستهای خود را ارایه دادهاند، حضرت امام که تازه از بیمارستان مرخص شدهاند، در پیامی دو چیز را مورد نگرانی خود میدانند:1ـ خـوف آن دارم کـه در اثـر تـبـلیـغـات دامـنـهدار دشـمـنـان نـهضت اسلامى و مخالفان جمهورى اسلامى که در ظرف این یک سال با هر وسیلهی ممکن به تضعیف آن کوشا بودهاند و اخیراً که قدم آخر پیروزى را ملت عزیز هوشیار بر مىدارد، تبلیغات و شایعه سازىها بـه اوج خـود رسیده و چون خود و الهام دهندگان خود را در آستانهی شکست نهایى یافتند از هـیـچ تشبثى دست بردار نیستند که جوانان عزیز ما که به همت والاى خود نهضت اسلامى را پـیـش بـردهاند، در این مرحلهی نهایى سردى و سستى از خود نشان دهند و تحت تأثیر این شایعهها واقع شوند و از شرکت در این امر حیاتى اسلامى خوددارى کنند. اینجانب که عمر نـالایـق خـود را براى خدمت به اسلام و ملت شریف در طبق اخلاص تقدیم مىکنم، امید است تـقـاضـاى مـتـواضـعـانه و استدعاى خیرخواهانهام را بپذیرید و با شرکت عمومى خود در انـتـخـابـات، قـطـع امـیـد دشـمـنـان جـمهورى اسلامى و وابستگان به رژیم منحط سابق و هواخواهان آن خصوصاً دولت آمریکاى ستمکار را بنمایید.
2ـ خـوف آن دارم کـه تـبـلیـغـات بـراى اشخاص که به اسلام و جمهورى اسلامى اعتقاد ندارند و اعمال و گفتار آنان در این یک سال شاهد آن است و اکنون براى راه پیدا کردن به مـجـلس و بـراى کـارشـکـنـى و جـنـجال در محیط مقدس مجلس شوراى اسلامى، خود را هوادار اسـلام و مـسـلمـانـان جـا مـىزند، در قـشـرى از مـلت و جـوانـان پـاکدل تـأثـیـر کند و آرای مقدس خود را به کسانى دهند که به نفع اجانب، با اسلام و جـمـهـورى اسـلامـى مـخـالفـت اسـاسـى دارند. در ادامه ایشان با تأکید بر اسلام و قانون اساسی و لزوم وفاداری منتخبین به این دو مهم فرمودند: «امید است ملت مبارز متعهد به مطالعهی دقیق در سـوابـق اشخاص و گروهها، آرای خود را به اشخاصى دهند که به اسلام عزیز و قانون اسـاسـى وفادار باشند و از تمایلات چپ و راست، مبرا باشند و به حسن سابقه و تعهد بـه قـوانـین اسلام و خیرخواهى امت معروف و موصوف باشند. باید ملت شریف بدانند که انحراف از این امر مهم اسلامى، خیانت به اسلام و کشور است و موجب مسؤولیت عظیم امت. از خـداونـد تعالى خواهانم که پشت و پناه شما ملت عزیز باشد و در موارد لغزش، دستگیر همگان باشد.»
در آخر هم حضرت امام با توجه به تعدد منتخبین در تهران و شهرستانهای بزرگ دربارهی تخلف و تقلبات احتمالی به مردم هشدار میدهند تا رعایت احتیاط را بنمایند.[7]
حزب جمهوری اسلامی که پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری از جامعهی روحانیت فاصله گرفته بود، کدورتها را کنار گذاشته تا بتواند با ائتلاف نیروهای خط امام، انتخابات ریاست جمهوری را جبران نماید. 22 اسفند 1358، تیتر اول روزنامهی جمهوری اسلامی خبر از «ائتلاف بزرگ» جامعهی روحانیت مبارز، حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب و دیگر گروههای مؤتلفه میداد. این بیانیه را «آیتالله خامنهای» از سوی حزب جمهوری اسلامی، «شهید شاه آبادی» از سوی جامعهی روحانیت مبارز و فردی ناشناس به عنوان گروههای مؤتلفه امضا کرده بودند.[8] در این ائتلاف 23 نفر از فهرست حزب جمهوری اسلامی حضور داشتند، اما «سیدابوالقاسم هزاوهای، اکبر پوراستاد، محمد باقر شایورد، عبدالله جاسبی، مریم بهروزی، ابوالقاسم سرحدی زاده، محمود کاشانی، جواد منصوری» که همگی یا از اعضای شورای مرکزی و یا اعضای فعال حزب بودند، دیده نمیشوند و به جای اینان «حسن حبیبی، نجفقلی حبیبی، شاه آبادی، محمد اسلامی، محسن مجتهد شبستری، احمد مولایی و فرشته هاشمی» حضور داشتند.
اما این ائتلاف با اعتراضهایی در جامعهی روحانیت مبارز روبهرو شد. «آیتالله علیاصغر مروارید» که از مبارزان قدیمی و عضو شورای مرکزی جامعهی روحانیت بود، روز پس از انتخابات در گفتوگو با روزنامهی «اطلاعات» به شدت به ائتلاف بزرگ حمله کرد و شاهآبادی را فاقد اختیارات کافی برای امضا از سوی جامعهی روحانیت برشمرد. وی همچنین گفت: «دو سه روز قبل از انتخابات از ما خواستند که ائتلافی صورت گیرد. جامعهی روحانیت در نشستی ترجیح داد که فقط با سه گروه جهت ائتلاف وارد شود. حزب جمهوری اسلامی، دفتر هماهنگی با رییس جمهور، مجاهدین انقلاب.» تنها یک نفر از حزب جمهوری اسلامی آمد و از دفتر هماهنگی و مجاهدین انقلاب اسلامی نمایندگانی شرکت کردند.
بلافاصله پس از این اظهارنظر روابط عمومی حزب جمهوری اسلامی با صدرو بیانیه به اظهارات آیتالله مروارید پاسخ داد: «از طرف مجاهدین انقلاب یک نفر بود و از طرف دفتر هماهنگی سه نفر شرکت کرده بودند، بحث هم بر سر امضای پای ورقه نبوده بلکه صحبت از اختیارات تام بوده است که آقای مروارید از آقای شاه آبادی پرسیدهاند آیا شما تامالاختیارات هستید که افراد را حذف و یا نامزد کنید؟» در ادامهی این بیانیه نکتهی جالب از مذاکرات جلسه با مسؤولین دفتر هماهنگی با رییس جمهور عنوان میشود. نمایندگان دفتر هماهنگی از ابتدا تا آخر جلسه تکرار کردند که ما یک قانون اساسی داریم و نمیتوانیم از آن تخلف کنیم به این شرح:
1- لیست به طور حتم 30 نفره باشد؛
2- به طور حتم سه نفر از ما باشند ؛
3- به طور حتم این افراد (دکتر چمران، دکتر آیت، دکتر کاشانی، زوارهای) نباشند و علت نبودن این چند نفر هم موضعگیری آنها برضد بنیصدر ذکر شده است. اما آنها اصرار کردند و حتی یکی از آنها گفت که اگر در لیست یک میلیون نفری توافق شود و یکی از آنها «آیت» باشد، ما آن لیست را امضا نخواهیم کرد. از سوی دیگر دفتر برای تأثیرگذاری بیشتر و نشان دادن اختلاف بین اعضای جامعهی روحانیت مبارز، از نامزدی «علیاصغر مروارید» عضو این تشکل روحانی حمایت کرد. نکتهی دیگر وجود افرادی چون «محمد مبلغی، حسن ابراهیم حبیبی، نجفقلی حبیبی، محمد جواد حجتی کرمانی، مهدی شاهآبادی و فخرالدین حجازی» بود که به طور مشترک مورد حمایت ائتلاف و دفتر همکاریها قرار گرفتند.
در این انتخابات با توجه به فراگیری انتخابات مجلس و عدم شناخت کافی از افراد در استانها، جامعهی مدرسین هم تصمیم میگیرد فهرستی انتخاباتی برای سراسر کشور ارایه ندهد. در همین ایام اکبر هاشمی رفسنجانی به نمایندگی از حزب جمهوری اسلامی در جمع اعضای جامعهی مدرسین حضور پیدا کرد و توضیحاتی دربارهی فعالیتهای حزب جمهوری اسلامی و جامعهی روحانیت مبارز ارایه میدهد که به دنبال آن تصمیم گرفته میشود، نمایندگانی از جامعهی مدرسین در جلسات مشترک حزب و جامعهی مدرسین شرکت کنند. در این مقطع با توجه به شرایط حساس زمانی، جامعهی مدرسین تصمیم میگیرد طی نامهای به محضر امام از ایشان دربارهی نحوهی دخالت در انتخابات مجلس کسب تکلیف نماید. نامهای به امام نوشته شود که راهنمایی در امر انتخابات مجلس شورای ملی بفرماید. در این جلسه نسبت به موادش بحث شد و نامه نوشته و آقای «مکارم» مأمور ارایهاش شد. همان گونه که پیشبینی میشد، امام با دخالت و معرفی افراد و ارایهی فهرست جامعهی مدرسین در مورد انتخابات مجلس موافق نبودند و تنها تأکید به آزاد گذاشتن مردم و ارشاد و روشنگری آنان کردند. چرا که امام معتقد بودند که شخصیتهای حوزوی نباید برای مردم تعیین تکلیف کنند. بدین ترتیب، جامعهی مدرسین حوزهی علمیهی قم در این انتخابات از هیچ کاندیدایی در هیچ یک از شهرها حمایت نکرد.
روزنامهی جمهوری اسلامی ارگان اطلاع رسانی حزب جمهوری اسلامی در روز 23 اسفند از چاپ و پخش تبلیغاتی با عنوان ائتلاف بزرگ خبر داد و این اقدام را محکوم نمود. همچنین اعلام داشت که ائتلاف فقط در سطح تهران وجود دارد و در شهرستانها نمایندهای ندارد.[9] نکتهی بسیار مهمی که در آستانهی انتخابات شرایط را به ضرر نیروهای ملی رقم می زد افشاگریهای دانشجویان تسخیر کنندهی سفارت آمریکا بود که تأثیر جدی بر روند انتخابات در آن زمان داشت.
سرانجام زمان انتخابات فرا رسید و براساس آمار موجود، جمعیت واجدین شرایط 20 میلیون و 857 هزار و 391 نفر اعلام شده بود که از این تعداد 10 میلیون و 575 هزار و 969 نفر (برابر با 52/14 درصد واجدین شرایط) در کل کشور شرکت کردند. در اولین مرحلهی انتخابات، 97 نفر از سراسر کشور موفق به کسب اکثریت مطلق آرا شدند و در مرحلهی دوم انتخابات نیز 137 نفر به مجلس راه یافتند. «فخرالدین حجازی» نمایندهی اول تهران که نامش در لیست «ائتلاف بزرگ» نیز به چشم می خورد یک میلیون و 568 هزار و 759 رأی را کسب کرد. در مجموع ائتلاف بزرگ موفق شد 31% آرای مجلس را به دست بیاورد. دفتر هماهنگی همکاریهای مردم با رییس جمهور، حامی ابوالحسن بنیصدر با 12٪ و گروه همنام، نهضت آزادی با 7٪ و مستقلها نیز 43٪ آرا را از آن خود نمودند. جالب است که جبههی ملی ایران، حزب توده و شورای مرکزی کاندیداهای انقلابی و ترقیخواه، سازمان مجاهدین خلق از راهیابی به مجلس باز ماندند.
رأی سر لیست جبههی ملی یعنی «اسدالله مبشری» یک دهم سر لیست حزب جمهوری اسلامی بود و دیگر اعضای فهرست جبههی ملی کمتر از یک صد هزار رأی داشتند. اعضای گروهک پیکار که از منشعبین مجاهدین خلق بودند یعنی «علی رضا سپاسی، حسین احمدی روحانی، مرتضی آلادپوش و مهری حیدرزاده» هر کدام حدود 25 هزار رأی آوردند. سر لیست جنبش مسلمانان مبارز به دبیر کلی «پیمان» نیز 35 هزار رأی آورد. اعضای قدیمی حزب توده یعنی «کیانوری، طبری و عمویی» نیز با کمتر از 50 هزار رأی به کار خود خاتمه دادند. «مسعود رجوی» حتی پس از حمایت از جانب «مهدی بازرگان» در دور دوم نیز از آرای کافی برای ورود به مجلس برخوردار نشد.
نتیجهی اولین انتخابات مجلس پس از انقلاب با توجه به تکثر افراد و گروههای شرکت کننده در انتخابات و این که هنوز این جریانها عملکرد واضحی از خود در زمینهی پایبندی به نظام نوپای جمهوری اسلامی و آرمانهای اسلامی نشان نداده بودند، نوعی سردرگمی در مردم برای انتخاب نمایندگان اصلح بهوجود آورده بود که میتوانست تبدیل به تهدیدی برای استحاله انقلاب نوپای مردم گردد اما پس از رهنمودهای دقیق و به جای حضرت امام خمینی و با دعای خیر ایشان اکثریتی پایبند به اسلام تشکیل شد تا جمهوری اسلامی ایران به برکت پیروی جریانهای مذهبی از حضرت امام و توجه به هشدارهای ایشان صاحب نهادی شود که بتواند اقدامهای مهم و سرنوشت سازی را برای آیندهی کشور رقم زند.(*)
پینوشتها:
[1]. اکبر خوش زاد، مجلس شورای اسلامی در دورهی اول، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی،1386، ص46
[2] . بشیری، عباس، هاشمی رفسنجانی کارنامه و خطرات سالهای 1357 و 1358، انقلاب و پیروزی، نشر معارف انقلاب تهران ، 1383 ، ص 446
[3] . روزنامهی جمهوری اسلامی، 7/12/58
[4] . صحیفهی امام ج 12، ص 168
[5] . روزنامهی جمهوری اسلامی، 7/12/58
[6]. روزنامهی اطلاعات ، 3/12/58
[7] . صحیفهی امام ، ج 12، ص 177
[8] . روزنامهی جمهوری اسلامی، 22/12/58
[9]. روزنامهی جمهوری اسلامی، 23 اسفند
/ج