نویسنده: محمد کاوه
*ماده مخدرNARCOTIC)
سازمان بهداشت جهانی، ماده مخدر را این گونه تعریف کرده است: «هر ماده ای که پس از وارد شدن به درون ارگانیسم بتواند بر یک یا چند عملکرد از عملکردها تأثیر بگذارد، ماده مخدر است» از نظر آسیب شناسان نیز «هر دارویی که پس از مصرف، چنان تغییراتی را در انسان به وجود آورد که از نظر اجتماعی قابل قبول و پذیرش نباشد و اجتماعی نسبت به آن حساسیت یا واکنش نشان دهد»آن دارو، مخدر نامیده می شود (ستوده، 1386: 188)*مسمومیت(INTOXICATION)
به رفتار غیر انطباقی مربوط به مصرف اخیر دارو یا مواد (مانند: ستیزه جویی یا اختلال در عملکرد) مسمومیت گفته می شود. تأثیرات مسمومیت هر دارویی در بین افراد گوناگون متغیر است و به شرایط، خصوصیات شخصیتی و مقدار ماده ای که مصرف می شود بستگی دارد.*تحمل(TOLERANCE)
تحمل عبارت است از: «نیاز به مقدار بیشتر مواد برای مسمومیت یا اثر مورد نظر یا کاهش قابل ملاحظه تأثیر با ادامه مصرف مقدار معینی از مواد» (مددی و نوغانی، 1384، 14و 13)* اعتیاد یا وابستگی دارویی(DRUG DEPENDENCE)
در فرهنگ عمید واژه «اعتیاد» به معنای: «عادت کردن»، «خوگرفتن»، و «حالتی که به علت مداومت در استعمال بعضی داروها از قبیل: تریاک، مرفین، هرویین، حشیش و الکل در انسان پیدا شود»، آمده است(اکبری، 1385: 231و 230) اما طبق تعریف سازمان ملل متحد (1950) اعتیاد به مواد مخدر عبارت است از:«مسمومیت تدریجی یا حادی که به علت استعمال مداوم یک دارو اعم از طبیعی یا ترکیبی ایجاد می شود و به حال شخص و اجتماع زیان آور باشد»(ستوده، 1386:188) هم چنین سازمان بهداشت جهانی، اعتیاد را مسمومیت حاد یا مزمنی عنوان کرده است که شخص و اجتماع را مورد تهدید قرار می دهد. البته این سازمان، در سال 1964 واژه «وابستگی دارویی»را به جای «اعتیاد» توصیه و اعلام کرد که مهم ترین ویژگی وابستگی به مواد، مجموعه ای از نشانه های جسمی، رفتاری و روان شناختی است که دلالت بر آن دارد که شخص با وجود داشتن مشکلات قابل توجه در رابطه با مصرف مواد، به مصرف آن ادامه می دهد و برای رفع این نیاز، به انجام رفتارهای پرخطری ناگزیر می شود که زندگی اجتماعی و فردی وی را دچار اختلال می کند(ابوالفتحی، 1382:1) اما با وجود پیشنهاد اصلاح واژه «اعتیاد»به «وابستگی دارویی» هم چنان کلمه «اعتیاد» در منابع پزشکی و در بین مردم رایج است و برای توصیف موارد زیر بکار می رود:الف وابستگی روانی به ماده ای که موجب رفتار کسب دارو(DRUG SEEKING)می شود
ب )ناتوانی در قطع مصرف دارو به علت وابستگی جسمی به آن و تحمل پیدا کردن نسبت به اثرات آن دارو.
پ. نوعی پسرفت سلامت جسمی و روانی در نتیجه سوء مصرف مستمر ماده(مددی و نوغانی، 1384:35و 11)
*معتاد(ADDICT)
معتاد به کسی گفته می شود که در نتیجه استعمال متمادی دارو، در بدن وی حالت مقاومت اکتسابی ایجاد شده است، به شیوه ای که استعمال مکرر آن موجب کاسته شدن تدریجی اثرات آن می شود. از این رو پس از مدتی شخص مقادیر بیش تری از دارو را می تواند بدون بروز ناراحتی تحمل کند و در صورتی که دارو به بدن وی نرسد، اختلالات روانی و فیزیکی موسوم به «سندروم محرومیت(عوارض و تظاهرات جسمانی و روانی در موقع نرسیدن مواد مخدر به بدن)»در او ایجاد می شود(ستوده، 1386:188)*سوء مصرف مواد(SUBSETANCE ABUSE):
معمولاً متخصصان، وابستگی دارویی را از سوء مصرف دارو متمایز می دانند. به این معنا که کسی که به دارویی وابسته نیست، یعنی هیچ نوع نشانه ای از تحمل، ترک اعتیاد یا بی اختیاری مصرف دارو در او دیده نمی شود، اما مصرف داروی معینی را به رغم پی آمدهای خطرناک آن ادامه می دهد؛دچار سوء مصرف داروست (اتکینسون، اتکینسون وهمکاران، 1385، 233). بنابراین، سوء مصرف مواد یعنی «الگوی غیر انطباقی از مصرف مواد که منجر به مشکلات مکرر و پی آمدهای سوء می شود»این پی آمدها عبارتند از: مشکلات شغلی، اجتماعی و قانونی.*ترک(WITHDRAWL)
به پیدایش یک سندروم مختص به ماده در نتیجه قطع یا کاهش مصرف زیاد و طولانی آن ماده، ترک گفته می شود و از نظر بالینی با تخریب عملکرد شغلی و اجتماعی قابل ملاحظه می باشد.*سم زدایی(DETOXIFYING).
سم زدایی فرآیندی است که در آن، معتاد را به سرعت به وضعیت عاری از مصرف مواد می رسانند و در طی آن با روش های گوناگون، ناراحتی های ناشی از قطع مصرف مواد را در او کاهش می دهند(خانکه وهمکاران، 1388، 67و66)*ولع مصرف(CRAVING):
ولع مصرف را می توان به«یک میل شدید و مقاوم برای مصرف مواد»تعریف کرد. میلی که اگر برآورده نشود، رنج های روان شناختی و بدنی مانند :ضعف، بی اشتهایی، اضطراب، بی خوابی، پرخاشگری و افسردگی را در پی دارد(مکری وهمکاران، 1387، 299) به عبارتی دیگر، ولع مصرف مواد یک موقعیت انگیزشی قدرتمند یا گرایش شدید به مصرف در فرد معتاد است. اما با وجود اهمیت پدیده ولع مصرف در ادامه فرآیند سوء مصرف، تاکنون ساز وکارهای روان شناختی وعاطفی مرتبط با این پدیده هنوز به طور کامل شناخته نشده اند (همان، 270)*قاچاق (SMUGGLING):
قاچاق کلمه ای ترکی و به معنای «ربوده» است و به :«آن چه که ورود آن به کشور و یا معامله آن از طرف دولت ممنوع باشد»گفته می شود. بر همین اساس، قاچاقچی به کسی گفته می شود که مال التجاره ممنوع الورود یا ممنوع المعامله را بدون کسب اجازه از دولت و یا پرداختن گمرکی وارد کند و بفروشد؛ یا آن که کالا را از بیراهه بگذراند(رحمدل، 1386، 25).*عود مجدد(RELAPSE):
عود مجدد فرآیندی است که سرانجام به مصرف مواد منجر خواهد شد( مددی و نوغانی، 1384:14و13)منبع مقاله: کاوه، محمد، (1353) آسیب شناسی بیماری های اجتماعی، تهران: جامعه شناسان، چاپ اول.