از محله گرایی تا جهانی شدن

شهر مجموعه ای از عوامل زنده و پویاست که ژن هویت بخشی آن در طول زمان انتقال می یابد و عناصر و عوامل تشکیل دهنده محیط های آن اعم از ساختمان ها، گذرها و میادین و... مخلوق روح خلاق ساکنان آن است. شهر در طول زمان رشد می
چهارشنبه، 9 مرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
از محله گرایی تا جهانی شدن
از محله گرایی تا جهانی شدن

نویسنده: محمد کارکنان نصرآبادی (کارشناس پژوهشی دانشگاه کاشان)




 

مقدمه:

شهر مجموعه ای از عوامل زنده و پویاست که ژن هویت بخشی آن در طول زمان انتقال می یابد و عناصر و عوامل تشکیل دهنده محیط های آن اعم از ساختمان ها، گذرها و میادین و... مخلوق روح خلاق ساکنان آن است. شهر در طول زمان رشد می کند و در کنش متقابل با شهروندان قرار می گیرد و چهره شهر آیینه چهره شهروندان می شود. با آغاز دوره سرمایه داری، شکل تولید و سبک زندگی این شهرنشینان تغییر کرده و تغییرات بافتی و تراکم به معنای امروزی آن پدید آمد. بر اثر این تغییرات محیطی، هویت ساکنان و شرایط روحی و روانی آنها نیز ناخواسته تغییر می کند و هویت جدیدی پدید می آید.
هویت یک معیار رشد است. به عبارتی دیگر وقتی یک شهر یا جامعه رشد می کند. بخشی از صفات هویتش در جریان رشد تغییر می کند و ساماندهی جدیدی می یابد. در این ساختار باید هویت شهری به عنوان یک معیار برای توسعه و عاملی برای ارتقای کیفیت محیط مطرح شود تا بتواند زمینه های مشارکت و امنیت افراد را فراهم کند. در این معنا و مفهوم محله، همیشه تداعی گر وجود زنجیره ای از خانواده ها با بسیاری از ویژگی ها و بازخوردها و ارزش های فرهنگی نسبتاً مشابه در حیطه ی جغرافیایی با بافت و محدوده مشخص است.
از نظر اجتماعی شهرها، مکان های مناسبی برای شکل گیری نهادهای اجتماعی، اعتلای ارزش های فرهنگی، گسترش و تحکیم روابط و مناسبات اجتماعی و پاسداری ارزش های انسانی و هویت های ملی و محلی هستند. بنابراین هویت در محیط های شهری به یکی از بحث انگیزترین موضوعات عصر حاضر تبدیل شده است. تا جائی که امروز هر کس به طریقی خودآگاهانه یا ناخودآگاهان در چنگال نگرانی بی هویتی اسیر است. بی هویتی، ناهماهنگی و یکنواختی که امروزه بر فضای شهرها است و به صورت روزافزونی در حال گسترش است، نه تنها سیمای نامطلوب و محیطی نامأنوس را برای ساکنین ایجاد کرده، بلکه تمامی ابعاد زندگی اجتماعی زیست محیطی را در جوامع شهری تحت الشعاع خود قرار داده است. زیرا فرم فیزیکی شهرها در حقیقت هسته ی جهان اجتماعی است. که در تمامی ابعاد جامعه از اقتصاد گرفته تا زیباشناختی مؤثر است. تا وقتی که بحران هویت به عنوان موضوعی حل ناشدنی یا حداقل بسیار پیچیده فرض شود، رهایی از شرایط کنونی چندان محتمل به نظر نمی رسد. یکی از دلایل این فرض آن است که تعریف مشخصی از هویت در دست نیست؛ و همین امر هویت بخشی را دشوار و حتی ناممکن جلوه می دهد.
در واقع مسأله هویت شهری یکی از پیچیده ترین و بحث انگیزترین مباحث نظی در شهرسازی است. چگونه می توان آن را در شهرها و یا در عناصر معماری ایجاد و یا ارزیابی کرد؟ این سوالی اساسی است که بسیاری از محققان به دنبال یافتن پاسخی مناسب برای آن هستند.
در کشور ما که شاید یکی از غنی ترین سرزمین ها از نظر بهره مندی از میراث و دستاوردهای فرهنگی است و از نمودهای آن شهرسازی و معماری ویژه و شناخته شده اش در سطح جهانی است؛ با توجه به این مطلب که زندگی امروز خود را چگونه می خواهیم؟ به فردا چگونه می اندیشیم؟ و از گذشته خود چگونه بهره بر می داریم؟ ساختن شهرها و تولید معماری از حساسیت خاصی برخودار است. بنابراین نیازمندیم که هویت گذشته و امروزین این دو را باز شناسیم و آن را تعریف کنیم. در
این راستا این سوال به ذهن می آید که آیا اگر بخواهیم به تقویت عوامل هویتی و مظاهر و تشخیص در شهرسازی و معماری کشورمان بپردازیم. اتکا صرف به ارزش های گذشته کافی است؟ یا اینکه باید عوامل دیگری را علاوه بر ارزش های تاریخی و فرهنگی مد نظر قرار دهیم؟
امروزه هویت شهری، هم چون حلقه ای گم شده است و شهرها نه بر پایه ی هویت اصیل خود، بلکه بر پایه ی تقلیدهای بدون اندیشه از مظاهر غربی و الگوهای مدرن بدون توجه به الگوهای بومی در حال شکل گیری و گسترش است. در واقع دوران مدرنیزاسیون را می توان به عنوان سرآغاز گسست و کمرنگ شدن توجه به ابعاد هویتی شهرها و زندگی اجتماعی شهری در نظر گرفت. شیفتگی به مظاهر غیر بومی باعث فراموشی مظاهر اصیل بومی شده است. در واقع فقدان آشنایی لازم و نیز فقدان اهمیت به ضرورت وجود الگوهای بومی از این دوره به بعد باعث شده تا در طرح های توسعه ی شهری واقعیات بسیاری به فراموشی سپرده شود. از دیگر سو، رواج روزافزون فرهنگ غربی به دلیل احاطه ی جامعه از سوی ابزارهای تکنولوژیک که باعث هجوم گسترده ی الگوها و فرهنگ ناآشنای غربی شده، سبب شده تا امروزه هویت و ابعاد هویتی از بیرون جسته شود (بازیابی هویت از بیرون). مجموعه این عوامل باعث شده تا در عصر پیش رو، خویشتن را گم کنیم؛ به سخن دیگر، خود را در دیگری جستجو کنیم. پس یک انفصال آشکار را بین معماری، فرهنگ، اندیشه و تاریخ به وجود آورده است که این نیز ناشی از همان گسست تاریخی دوران مدرن است.
در شهرهای ایرانی - اسلامی فرم به تبع معنا تعریف می شود و کالبد، هویت خود را از محتوی می گیرد و این متأثر از بنیان های نظری هنر معماری ایرانی- اسلامی است که نسبت قالب و محتوی هم چون نسبت روح و کالبد در بنیادهای جهان بینی آن نیز آشکار است.
در هنر ایرانی - اسلامی صورت، تجسم معناست و نه مغایر با آن. سؤال این است که با توجه به توسعه و گسترش روزافزون نقاط شهری در ایران، در ساخت و توسعه ی شهری و رویکردهای حاکم، ساختار فضاهای شهری بر پایه ی کدامین محتوای فلسفی شکل می گیرند؟ و اصولاً در توسعه ی شهری به کدامین بنیان ها و ابعاد هویت توجه شده است؟ ابزارهای موجود و لازم برای شناخت هویت در شهرها کدامند؟ چگونه باید هویت شهری را جستجو کرد؟ جایگاه شهرهای ما در گذشته چگونه بوده است؟ اکنون جایگاه آنها کجاست؟ به عبارتی، از کجا به کجا رسیده ایم؟ و به کجا باید برسیم؟ و چه چشم اندازی را برای خود ترسیم کرده ایم؟ این مجموعه در راستای پاسخ گویی به این سؤالات تدوین شده است.

شهرداری ها:

شهرداری به عنوان مهم ترین عنصر مدیریت شهری، از جایگاه خاصی در نظام سازمان های اداری کشور برخوردار است. شهرداری به لحاظ حقوقی و اداری، جزء مؤسسه های عمومی محسوب می شود. این سازمان ها یکی از ضروریت های شهری به حساب می آید که برای نیل و تحقق اهداف شهری و توسعه آن بسیار مهم است. بنابراین یکی از نهادهای مدنی است که در قانون اساسی در چارچوب حاکمیت در عرصه ای مختلف محلی، شهری و حتی جهانی محسوب می شود (رجب صلاحی، 1381: 112).
با این مفهوم شهرداری یک نهاد عمومی اما غیر دولتی است که اقتدار و رسمیت آن ناشی از رأی مردم یا نمایندگان مردم است و در قلمرو وظایف خود بایستی دارای استقلال عمل باشد.
اما با این حال در ایران هیچ گاه شهرداری به طور کامل از این استقلال قانونی برخوردار نبوده و علاوه بر آن قوانین موجود (از جمله ماده 53 قانون تشکیلات شورای اسلامی) موجب شده شهرداری ها به شدت تحت کنترل و نظارت وزارت کشور و سازمان ها و مقامات محلی تابع آن مانند استاندار و فرماندار باشند و وجود چنین روابط و دیدگاهی نسبت به شهرداری، اصلی ترین عامل در نقض اختیارات و مسوولیت های آن است.
شهرها بر اثر عوامل مختلف مذهبی، امنیتی، اقتصادی، سیاسی و اداری به وجود آمده یا توسعه و گسترش یافته اند. شهر به عنوان یک پدیده انسانی، اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی مطرح می شود که در بستر تاریخ در شرایط معینی متولد و در شرایط خاصی به زندگی خود ادامه می دهد، رشد می کند و تغییر می پذیرد. در پیدایش شهر مقدس مشهد، مذهب نقش اساسی داشته است و به دلیل افزایش میزان نیازمندی ها، تشکیل اداره و یا مجموعه های مشخص و منسجم که توان اداره شهر و ارائه خدمات شهری را داشته باشد، ضرورت می یابد. بر اساس این ضرورت و برای ساماندهی و بهبود شرایط شهر مشهد، اداره ای تحت عنوان اداره تنظیف و روشنایی که مسوولیت تأمین روشنایی و رفت و روب شهر را بر عهده داشت، تأسیس شد. گرچه تاریخ تشکیل این اداره به سال های قبل از 1300 شمسی بر می گردد اما وجود نداشتن سندی مکتوب و متقن از آن زمان موجب شده است تا آن برهه از دوران فعالیت بلدیه مشهد در هاله ای از ابهام فرو رود. اما با وجود این مسئله و با توجه به اهمیت و ضرورت موضوع، روابط عمومی شهرداری مشهد اقدام به گردآوری و تدوین مجموعه ای در خصوص تاریخچه تشکیل شهرداری، ساختار سازمانی آن و اهم فعالیت شهرداران از ابتدا تاکنون کرده است.

جهانی شدن:

روند تحولات در قرن بیستم در دهه 1970 میلادی وارد مرحله جدیدی شد و در اواسط دهه 1980 تقریباً در تمامی زمینه ها نشان خود را بر جای گذاشت. در دهه 1980 برای اشاره به این دگرگونی ها مفاهیمی چون جامعه صنعتی و فرامدرن (پست مدرن) به کار می رفت، اما در دهه 1990 میلادی مفهوم جهانی شدن رایج گردید و به مفهوم مسلط در دوران معاصر تبدیل شد. به گونه ای که امروزه همه چیز با رجوع به این مفهوم مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. در ظاهر امر، جهانی شدن یعنی ره سپردن تمامی جوامع به سوی جهانی وحدت یافته که در آن همه چیز در سطح جهانی مطرح و نگریسته می شود. اما در واقع، جهانی شدن به معنای مطرح و نگریسته می شود. اما در واقع، جهانی شدن به معنای آزادی مطلق کسب و کار، برداشته شدن تمامی موانع برای جریان یافتن سهل و آسان سرمایه و نفوذ آن در سطح جهانی مطرح و نگریسته می شود. اما در واقع، جهانی شدن به معنای آزادی مطلق کسب و کار، برداشته شدن تمامی موانع برای جریان یافتن سهل و آسان سرمایه و نفوذ آن در تمامی عرصه ها و حرکت روان اطلاعات، امور مالیه، خدمات و بالاخره تداخل فرهنگ ها آن هم به سوی یکسان شدگی و یکدستی است که تمامی این امور در مقیاسی جهانی رخ می دهد (ایران زاده، 1380: 16).
رونالد رابرتسون جهانی شدن را هم فشرده شدن جهان و تبدیل آن به مکان واحد جهانی می داند. او جهانی شدن را یک فرایند کم و بیش مستقل معرفی می کند که منطق، جهت و نیروی محرک خود را دارد (رابرتسون، 1385: 12). بنابراین او در تعریف جهانی شدن بر عنصر آگاهی تأکید دارد و مطرح می کند که جهانی شدن بر عنصر آگاهی تأکید دارد و مطرح می کند که جهانی شدن معطوف به فشردگی جهان و تشدید و افزایش آگاهی از آن است و جهانی شدن را شامل پنج مرحله ابتدایی، آغازین، فیزیکی، مبارزه برای کسب هژمونی و نبود قطعیت می داند.
جهانی شدن عبارت است از فرآیند فشردگی زمان و فضا که به واسطه آن مردم دنیا کم و بیش و به صورتی نسبتاً آگاهانه در جامعه جهانی واحد ادغام می شوند (گل محمدی، 1381: 24).
مالکوم واترز)(1) در تعریف جهانی شدن می گوید: جهانی شدن فرآیندی است که در آن قید و بندهای جغرافیایی که بر روابط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جوامع سایه افکنده اند، از بین می رود و مردم به طور آگاهانه از کاهش این قید و بندها مطلع می شوند ( واترز، 1379: 12).
امروزه حتی ساختارهای ذهنی جامعه متأثر از این روند شکل می گیرند. نوع نگرش به فضا نیز در نهایت تحت تأثیر این ساختارهای ذهنی قرار خواهند گرفت و در نهایت ساختارهای فضایی در داخل شهرها تحت تأثیر این فرایند شکل می گیرد. به عبارتی، برپایی ساختارهای نو تحت تأثیر هویت جهانی و بدون توجه به گذشته و واقعیات موجود است. در شهرسازی جدید انگاره ها و الگوهایش به گونه ای ما تقدم شکل گرفته است، الگوهایی که بر آنند تا با اجبار خود را به واقعیت تحمیل کنند.

محله گرایی(2):

رعایت نگاه محله گرایانه، این مهم را ثابت می کند که هر مرکز فرهنگی به نوعی مدیر وضعیت فرهنگی اطراف محله شهری خود است. پذیرفته نیست که در زندگی با همسایگی یک مرکز فرهنگی، ناهنجاری های بارز فرهنگی و اجتماعی، نمود یابد. محله گرایی دارای دو مؤلفه انس با محله و تعامل با نهادهای محلی است. انس با محله به معنای اعتمادسازی ورود به زندگی و روابط اجتماعی یک محله است. تعامل با نهادهای محلی به معنای مشارکت های مالی یا به دوش کشیدن وظایف سایر نهادها نیست. هر نهاد، کارکرد اجتماعی و فرهنگی و هنری خود را دارد و تعامل نهادهای محلی به معنی بهره گیری از ظرفیت ها و منابع مشترک برای مدیریت فرهنگی یک محله است. امروزه مرز تفکیک بین محلات را خیابان ها تشکیل می دهند، در صورتی که این نوع مرزبندی نه فقط در ریشه، بلکه در سنت محله بندی نیز وجود ندارد.
ما در زمانه ای زندگی می کنیم که موجودیت و استعداد بازنمایی (هویت اصیل) آن به شدت به مخاطره افتاده است و این تبیین و توصیفی از معنای بحران هویت است.
هنگامی که صحبت از هویت بخشی به سیما و کالبد یک شهر می کنیم و یا در پی شناخت ابعاد ساختاری هویت شهری هستیم، ابتداد باید عناصر سازنده و شکل دهنده ی آن را بشناسیم. برخی از محققان بر این باورند که پنج عامل سیمای بصری شهر را می سازند و وجوه هویتی شهر را نیز بر این اساس مورد مطالعه قرار می دهند:
1- نقشه (نقشه ی نظام آرایش، اندازه، تراکم و پراکندگی فضایی پدیده های شهری.)
2- مظاهر معماری و ساختمانی شهر (شیوه های ساخت و ساز، مصالح، سبک معماری، مقیاس و...)
3- خصوصیات تحرکی شهر (تأثیر عامل زمان در مظاهر بصری شهر)
4- فعالیت های شهری( انواع فعالیت هایی که در شهر رواج دارد)
5- صدا و بو
به طور کلی در پاسخ به این سؤال که رویکرد حاکم بر این پژوهش چگونه باید باشد، باید گفت، نخستین گام برای ورود به عرصه ی تجربه ای موفق در شهر سازی با هویت، کنکاشی در مفهوم هویت شهری و گام دوم، تبیین ابعاد مکانی - زمانی هویت یک شهر است.
منظور از بعد مکانی، ویژگی های محیطی- اکولوژیک (شامل اقلیم، آب و هوا، وضعیت توپوگرافیکی و منابع آب و خاک و غیره) و منظور از بعد زمان ویژگی های تاریخی از ابتدا تا زمان حال در مقیاس اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی سیاسی و کالبدی است. گام های بعدی شاید شناخت نیازهای کنونی هویتی شهر و تلفیق ارزش های هویتی گذشته با نیازهای هویتی کنونی است، تا آنچه را که می توانیم از گذشته اقتباس کنیم و آنچه را که در گذشته نمی یابیم در آینده ی خود آن را تولید کنیم.
اصولاً با توجه به چند وجهی بودن ابعاد هویتی شهر، اخذ یک رویکرد سیستمی و همه جانبه نگر که در آن تمام ابعاد با هم مورد توجه قرار داده شود، لازم و ضروریست؛ تا از این رهگذر عناصر سازنده ی شهری (محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی) مشخص و جایگاه آن در شهر و جامعه و نحوه ی ارتباط آن با مردم در پدیده های شهر شناسایی شوند.
مجموعه ی در جستجوی هویت شهری با اخذ این رویکرد سعی بر این دارد تا مسئله ی هویت شهری را از زوایای مختلف مورد کاوش قرار داده و ضمن شناسایی کامل عناصر هویتی سازنده فضاهای شهری به طور کامل، ابعاد هویتی شهر را از زوایای محیطی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و کالبدی در بستر مکان- زمان بررسی کند.
در ادامه این رویکرد و نحوه ی نگرش و بازشناسی هویت شهری در این مجموعه بیشتر مورد کنکاش های کارشناسانه قرار داده می شود.
با توجه به آنچه که گفته شد، بررسی و شناخت ابعاد هویتی شهر میسر نیست مگر با مطالعات گسترده (در ابعاد گذشته نگری، اکنون نگری و آینده نگری). از طرفی بر خلاف تصور برخی از محققان و کارشناسان که صرفاً توجه خود را بر ابعاد کالبدی شهرها متمرکز می کنند، هویت را باید در تمامی اجزای شهری جستجو کرد. به عبارتی، هر جز از عناصر سازنده ی فضای شهری و هر ساختار فضایی موجود در شهر دارای یک هویت منحصر به فرد است که در تعامل و ارتباط مستقیم و غیر مستقیم با شهر و سایر اجزای شهری است. عناصر سازنده ی فضای شهری که خود مولد نگرش خاص در مقاطع زمانی و برخاسته از اندیشه و سطح فرهنگ جامعه بوده، مستلزم یک کاوش و بررسی جزء به جزء است.
به طور کلی چهار بعد اساسی نمایانگر نمای کلی شهر و نیز نمایانگر هویت شهری است:
بعد اول: هویت محیطی - اکولوژیک
بعد دوم: هویت اجتماعی- فرهنگی
بعد سوم: هویت اقتصادی
بعد چهارم: هویت کالبدی - قضایی

نتیجه گیری:

تغییر در دیدگاه ها برای بازگشت هویت گمشده شهرهای امروزی، اساسی و لازم الاجرا است. متأسفانه فارغ التحصیلان و صاحبان علم نیز در رشته های شهرسازی با وجود جنبه های فرهنگی- اجتماعی، به شهر و شهروندمداری توجهی نکرده اند. آیا تکنیک به جز در محیط فرهنگی با جمعی از گروه های مردمی و اجتماعی به کار دیگری می آید؟ چرا در بلاد اروپایی، محلاتی خاص پدید آمده که هر ملیتی در محله خاص خود سکنی می گیرد و با تعاملات سرزمین خود فرهنگ و هنر خود را دنبال می کند. اگر محورها و مؤلفه های اساسی، برنامه های آموزشی، بهداشتی، فرهنگی و اجتماعی را با ویژگی ها و نیازهای مخاطبان اصلی محله همخوان کند، تکوین بازخوردها و نگرش های مثبت و حداکثر حمایت در اهداف مشارکتی، از اولی ترین نتایج آن به دست می آید. تعامل با نهادهای محلی یا نهادهایی که برای محله فعالیت می کنند از مواردی است که حفظ و جهت دهی آن برای توسعه محله، ارتقاء تعاملات فرهنگی - هنری و ایجاد وحدت، بایستی مورد توجه متولیان باشد.
بنابراین می توان راهکارهای زیر را برای شهرداری ها به منظور تحقق اهداف توسعه شهری و حفظ هویت شهر متصور شد:
- برنامه ریزی جامع و مهندسی فرهنگی، اجتماعی برای تقویت حوزه های فرهنگی و اجتماعی شهرها و نیز در سطح کشور به ویژه با تأکیدات مقام معظم رهبری.
- توجه به ساماندهی و سازماندهی مشارکت اجتماعی مردم به ویژه شورایاری ها و سازمان های مردم نهاد.
- تقویت ارتباط و تعامل حوزه فرهنگی، اجتماعی شهرداری ها و شوراها با مدیریت کلان فرهنگی و اجتماعی و دستگاه های مسوول.
- کمک به ساماندهی، بهسازی، نوسازی، نگهداری و بهره برداری از فضاها، بناها و آثار تاریخی و فرهنگی و مذهبی شهرها.
- تقویت و احیاء هویت شهرها.
- توجه به امر پژوهش، بهسازی، آموزش و نظارت ارزیابانه در حوزه ی فرهنگی، اجتماعی.
- برنامه ریزی برای افزایش نشاط، امید و اعتماد و همبستگی و تلاش اجتماعی برای تلطیف فضای شهرها.
- افزایش و توسعه مراکز و فضاهای فرهنگی، اجتماعی و ورزشی.
- توجه به سلامت و بهداشت و مسائل زیست شهری.
- کمک به ارتقاء سطح فرهنگ عمومی.
- تأکید بر تحقق مطلوب حقوق و وظایف و گسترش فرهنگ شهروندی.
- اهمیت رویکرد محله محوری در سیاستگذاری های فرهنگی و اجتماعی.
- توجه به معماری و شهرسازی ایرانی و مسائل زیبایی شناختی شهر.
- توجه به مسئله کار آفرینی از طریق ایجاد پایگاه ها و کارگاه های کار آفرینی.
- در نهایت داشتن فکر جهانی و عمل کردن در سطح محله ای مهم ترین راهکار مدیریت شهری است.

پی نوشت ها :

1- M. Vatrez
2- Localization

منابع :
- افلاکی؛ اسدالله؛ «معماری و شهرسازی در فضاهای شهری»؛ سایت همشهری آنلاین.
- ایران زاده، سلیمان ( 1380)، جهانی شدن و تحولات استراتژیک در مدیریت و سازمان، مرکز آموزش مدیریت دولتی.
- برزگر، محمدرضا؛ بازشناسی هویت شهری مجموعه مقالات همایش مسایل شهرسازی، جلد اول، ساخت کالبدی شهر، 1383.
- رجب، صلاحی، حسین( 1381)، ساختار حکومت محلی، مدیریت شهری و شهرداری، برنامه ریزی و مدیریت شهری، مسائل نظری و چالش های تجربی، تهران، انتشارات سازمان شهرداری ها.
- رونالد، رابرتسون( 1382)، جهانی شدن ( تئوری های اجتماعی و فرهنگی جهانی)- ترجمه کمال پولادی- تهران- نشر ثالث.
- زمانی، احسان؛ «هویت شهری، حلقه ای گمشده»؛ سایت همشهری آنلاین.
- فرجامی، محمد رضا؛ ابعاد هویت شهری، مجموعه مقالات همایش مسایل شهرسازی، جلد اول، ساخت کالبدی شهر، 1383.
- گل محمدی، احمد؛ جهانی شدن، فرهنگ هویت؛ تهران، نشر نی، 1383.
- مهاجر، آذر؛ فضای معنوی زندگی انسان ها؛ سایت همشهری آنلاین
- واترز، مالکوم ( 1379)، جهانی شدن، ترجمه اسماعیل مردانی گیوی و سیاوش مریدی، تهران، انتشارات سازمان مدیریت صنعتی.
- یاری، ارسطو؛ نقش پذیری روستا- شهری با تأکید بر تحولات ساختاری - عملکردی؛ دانشگاه شهید بهشتی، دانشکده ی علوم زمین 1385.
منبع مقاله: فصلنامه علمی – پژوهی مطالعات شهری، شماره دوم، بهار 1391
 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط