اَفضَلُ العِبادَهِ اِنتِظارُ الفَرَجِ. (1)
برترین عبادت ها انتظار فرج است.از این رو در این گونه فعالیت ها چون هر عبادتی دیگر، نیت و اخلاص شرط اساسی بوده و بدون نیت خالصانه این فعالیت ها هیچ ثمری برای انجام دهندگان آن نخواهد داشت.
اما انجام فعالیت تبلیغی و ترویجی خالصانه برای امام عصر(علیه السلام) مستلزم درک چند مطلب اساسی است که در اینجا برخی از آن ها را یادآور می شویم:
3-1. مدیون بودن همه ما نسبت به امام عصر(علیه السلام): استمرار هستی و بقای همه ما بسته به وجود آخرین حجت الهی است؛ چرا که به فرموده امام باقر(علیه السلام):
لَو بَقیتِ الارضُ یَوماً بِلا اِمامٍ مِنّا لَساخَت بِاهلِها. (2)
اگر زمین یک روز بدون امامی از ما بماند اهلش را در خود فرو می برد.و همه نعمت ها و خیرات و برکاتی که در عالم هستی نصیب ما می شود، به واسطه امام عصر(علیه السلام) و به طفیل هستی ایشان است. چنان که در «دعای عدیله» می خوانیم:
بَبَقائِهِ بَقیتِ الدُّنیا وَ بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الارضُ وَ السَّماءُ. (3)
به بقای او دنیا باقی است و به برکت وجود او مردم روزی داده می شوند و به واسطه وجود اوست که زمین و آسمان پا برجاست.از این رو می توان گفت که همه ما در زندگی خود مدیون وامدار امام عصر(علیه السلام) هستیم و ایشان نسبت به همه ما حق حیات دارند و به همین دلیل اگر موفق شویم که قدمی در راه ترویج و تبلیغ نام و یاد آن حضرت برداریم جز ادای بخش بسیار ناچیزی از دین خود نسبت به ایشان کاری انجام نداده ایم.
3-2. خدمت به امام عصر(علیه السلام) افتخار همه اولیاء و بزرگان: امام مهدی(علیه السلام) چنان جایگاه رفیعی در عالم هستی دارند که حتی ائمه معصومین(علیه السلام) خدمت به ایشان را افتخار خود دانسته و آرزو می کردند که خداوند توفیق خدمت به آن حضرت را نصیبشان فرماید. چنان که وقتی از امام صادق(علیه السلام) می پرسند که: «آیا قائم به دنیا آمده است؟» می فرماید:
لا، وَلَوا ادرَکتُهُ لَخَدِمتُهُ اَیَّامَ حَیاتِی. (4)
خیر، اما اگر او را درک کنم همه روزهای زندگی ام خدمتگزارش خواهم بود.با توجه به این موضوع کسی که توفیق خدمت به آرمان ها و اهداف فرهنگ مهدوی را به دست می آورد، نه تنها منتی بر امام عصر(علیه السلام) ندارد، بلکه باید خدا را به خاطر توفیقی که نصیب او کرده شکر کند.
3-3. جاری شدن برکت در زندگی خدمتگزاران به امام عصر(علیه السلام): بدون تردید هرگونه فعالیتی که با هدف ترویج معارف اهل بیت(علیهم السلام) گسترش فرهنگ امامت و ولایت در جامعه و تعمیق عشق و ارادت مردم به خاندان رسالت صورت گیرد مورد رضایت حق بوده و موجب نزول خیرات و برکات در زندگی انسان می شود.
با نگاهی اجمالی به زندگی کسانی که عمر خود را وقف خدمت به اهل بیت(علیهم السلام) نموده و در این راه از استعدادها، توانایی ها و امکانات مادی و معنوی خود حداکثر استفاده را کرده اند، نشان می دهد که این گونه افراد در زندگی خود از توفیق ها و برکت های الهی بیشتری برخودار شده و در فعالیت های فردی و اجتماعی خود شاهد رشد و توسعه بیشتری بوده اند. رمز این مسئله روشن است؛ چرا که به اعتقاد ما هرکس در راه امیرمؤمنان علی(علیه السلام) و خاندان او قدم بردارد و آن ها را در حد توان خود، یاری نماید، مشمول این دعای پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و اله) و ائمه معصومین (علیهم السلام) نسبت به یاری دهندگان اهل بیت عصمت و طهارت خواهد شد که:
اللهّمّ انصُر مَن نَصَرَه وَاخذُل مَن خَذَلَهُ. (5)
خدایا یاری کن هر کس که او (علی علیه السلام) را یاری کند و خوار کن هر کس که او را خوار کند.اللهمّ انصُرهُ وَانتَصِر بِهِ لِدینِکَ وَ انصُر بِهِ اولِیائِکَ وَ اَولِیائَهُ وَ شیعَتَهُ وَاجعَلنَا مِنهُم ... وَ انصُر ناصِریِهِ وَاخذُل خاذِلیِهِ. (6)
خدیا او را (مهدی علیه السلام) یاری کن و وسیله او دینت را، دوستانت را، دوستان او را و شیعیان و یاران او را یاری کن و ما را از ایشان قرار بده ... و هر کس که او را یاری می کند یاری ده و هر کس که او را خوار می کند خوار کن.توجه به نکات یاد شده، مبلغ و مروج فرهنگ مهدوی را از هر گونه انگیزه و غرضی جز کسب رضایت حضرت ولی عصر(علیه السلام) و ادای وظیفه به ساحت مقدس آن حضرت فارغ می سازد و به او یاری می دهد که با نیت خالصانه، به دور از هر گونه انگیزه مادی و بدون توجه به مدح و ذم این و آن به فعالیت در این حوزه بپردازد.
پی نوشت ها :
1. محمد بن علی بن الحسین (شیخ صدوق)، همان، ج 2، ص 377، ح1.
2. محمد باقر المجلسی، مرأة العقول، ج 23، ص 37، ح 64.
3. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای عدیله.
4. محمد بن ابراهیم النعمانی، کتاب الغیبه، ص 245؛ محمدباقر المجلسی، همان، ج 51، ص 148، ح 22.
شایان ذکر است که در برخی از کتاب ها این روایات به امام حسین علیه السلام استناد داده شده که ظاهراً صحیح نباشد.
5. محمد باقر المجلسی، همان، ج37، ص 126، ح 24.
6. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، زیارت آل یس.