تألیف و ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون
منبع:راسخون
از هنگام انقلاب صنعتی غلظت گاز دی اکسید کربن در جو زمین مدام در حال افزایش بوده است. گرم شدن کرهی زمین نتیجهی سوختن سوختهای فسیلی برای تأمین نیاز فزایندهی صنایع به انرژی و حمل و نقل است. بیشتر دی اکسید کربن اضافی در جو زمین از سوختهای فسیلی پدید میآید که در اتوموبیلها، کامیونها، و نیروگاهها مصرف میشود. دانشمندان، خاصه در بخش دولتیِ مأمور رسیدگی به وضع آب و هوا، دارای این عقیدهی مشترک هستند که گرم شدن کرهی زمین امری یقینی است. اکنون مسأله این است که به چه اقدامهای عملی برای جلوگیری از این امر باید دست زد. مثلاً دولت بریتانا سعی کرد جریان افزایش دی اکسید کربن را معکوس کند و میزان آن را در جو تثبیت کند که این مستلزم سعی دیگر کشورها در کاهش تولید دی اکسید کربن خود بود. برای محدود کردن انتشار دی اکسید کربن باید مسیر استفادهی صنعتی و خصوصی از زغال سنگ، نفت، گاز، و برق را تغییر داد. اقتصاددانان میگویند هزینهی انتشار دی اکسید کربن را زیاد کنید آنگاه صنایع خود پا پس میگذارند و کمتر این گاز را منتشر میکنند.
هنگام بحث در بارهی میزان دی اکسید کربن در جو سؤال این نیست که آیا انتشار دی اکسید کربن را باید کاهش داد یا نه. بدیهی است که پاسخ این پرسش مثبت است. سؤال این است که دی اکسید کربن جو را تا چه حد باید کاهش داد، و چه وقت؟ اقتصاددانان این موضوع را بر اساس محاسبهی هزینهی کاهش دی اکسید کربن، و کسر این هزینه از میزان منافعی که به دست خواهد آمد، بررسی میکنند. بهترین هدف این است که بیشترین سود را در برابر کمترین هزینه عاید میکند. اما میزان این هزینه بستگی به سیاستهایی دارد که در پیش گرفته میشود. آیا باید دی اکسید کربن را با کاهش استفاده از اتوموبیلها کاهش داد، یا از طریق احداث نیروگاههای هستهای؟ آیا باید بهای انرژی را افزایش داد یا دولت باید برای مصارف خانگی برق سوبسید بدهد؟ بدیهی است که راههای مختلف برای رسیدن به یک هدف، هزینههای مختلفی را در بر دارد. آیا محدودیتهای سفت و سخت که یکباره اعمال میشود بهتر از کاهش یکنواخت و مدام میزان مجاز انتشار نیست؟
این پرسشها پاسخهای سادهای ندارند. پیش بینی این که مردم در پاسخ افزایش بهای نفت چه خواهند کرد به عوامل متعدد بغرنجی ربط پیدا میکند. محاسبهی فواید بهبود وضع محیط زیست، حتی از این هم بغرنجتر است. جلوگیری از گرم شدن زمین چه فایدهای دارد؟ گرم شدن آب و هوای بعضی کشورها ممکن است زیاد زیان آور نباشد و شاید هم سودمند باشد؛ حتی ممکن است کشاورزی را گسترش دهد. اما در مقیاس بین المللی آثار منفی افزایش دمای کرهی زمین آشکارتر است. گرم شدن کرهی زمین مسألهای جهانی است و بهترین شیوهی پیشرَوی در حل این مسأله، یک توافق بین المللی است. اما مسأله این است که همکاری بین المللی را چگونه فراهم آوریم. توفیق در این امر بستگی به سه عامل دارد: نخست این که ما باید بتوانیم میزان نشر دی اکسید کربن را اندازه گیری کنیم، دوم این که اندازه گیری و نشان دادن میزان نشر دی اکسید کربن باید بیغرضانه باشد به طوری که خود به خود جلوی فریبکاری را بگیرد، سوم این که هر کشوری که فریبکاری کند باید مجازات شود و هزینهی مجازات باید بیشتر از فایدهی فریبکاری باشد. اگر هر یک از سه عامل فوق متحقق نشود آنگاه هر کشوری که فریبکاری کند نفع خواهد برد. اما اگر تعداد کشورهایی که چنین میکنند زیاد شود آنگاه همکاری بین المللی از بین میرود و تمام کشورها زیان میبینند. اگر به طور مثال چینیها اجازه ندهند که یک سازمان جهانی اقدامات آنها را کنترل کند، یا اگر جهان نخواهد خاطی را مجازات کند، طرح ریزی نوعی قرارداد جهانی با هدفهای مشخصی برای جلوگیری از نشر دی اکسید کربن عملاً ناممکن است. یک سازمان جهانی – احتمالاً سازمان ملل – باید بر قرارداد مورد توافق نظارت کند وگرنه احتمال موفقیت در این زمینه بسیار اندک است.
هنوز هیچ کس تحلیل مشخصی از هزینهها و فواید و مضار اقتصادی گرم شدن کرهی ما ارائه نکرده است. فعلاً توافقی جهانی نیز که کشورها را در این رابطه مقید کند به عمل نیامده است. اما فشار در مورد تعیین جزئیات اقدامات عملیِ لازم برای رسیدن به هدفهای مشخص افزایش خواهد یافت. در این جا اقتصاددانان دو راه کلی را پیشنهاد میکنند: یکی بر اساس مصوبات دولتی و اعمال فشار (در واقع رهبری و نظارت دولت) و دیگری مبتنی بر تعیین و کنترل قیمتها (اساس بازار). رهبری و نظارت راهی است دیرینه برای محدود کردن آلودگی. دولت تصمیم میگیرد که چه قوانینی بهترین راه حل تکنولوژیکی برای مسأله است و آنگاه این راه حل را بر عموم تحمیل میکند. به طور مثال دولت مشخص میکند که استانداردهای عایق بندی هر خانهای چه باید باشد یا تصمیم میگیرد که چه نوع نیروگاههای هستهای باید احداث شود، و این امر مستلزم آن است که دستکم برخی از نیروگاههایِ با سوخت زغال سنگ، دارای واحدهای زدایندهی گاز دی اکسید گوگرد باشند.
به هر حال دمای میانگین زمین در حال افزایش است. پیامدهای مخرب این افزایش دما گریبانگیر مناطق و نواحی محدودی نیست بلکه مردمِ سراسر زمین را تهدید میکند. بنا بر این همهی دولتها و ملتها باید برنامه ریزی مشخصی برای کاهش میزان آلودگی هوا داشته باشند.
هنگام بحث در بارهی میزان دی اکسید کربن در جو سؤال این نیست که آیا انتشار دی اکسید کربن را باید کاهش داد یا نه. بدیهی است که پاسخ این پرسش مثبت است. سؤال این است که دی اکسید کربن جو را تا چه حد باید کاهش داد، و چه وقت؟ اقتصاددانان این موضوع را بر اساس محاسبهی هزینهی کاهش دی اکسید کربن، و کسر این هزینه از میزان منافعی که به دست خواهد آمد، بررسی میکنند. بهترین هدف این است که بیشترین سود را در برابر کمترین هزینه عاید میکند. اما میزان این هزینه بستگی به سیاستهایی دارد که در پیش گرفته میشود. آیا باید دی اکسید کربن را با کاهش استفاده از اتوموبیلها کاهش داد، یا از طریق احداث نیروگاههای هستهای؟ آیا باید بهای انرژی را افزایش داد یا دولت باید برای مصارف خانگی برق سوبسید بدهد؟ بدیهی است که راههای مختلف برای رسیدن به یک هدف، هزینههای مختلفی را در بر دارد. آیا محدودیتهای سفت و سخت که یکباره اعمال میشود بهتر از کاهش یکنواخت و مدام میزان مجاز انتشار نیست؟
این پرسشها پاسخهای سادهای ندارند. پیش بینی این که مردم در پاسخ افزایش بهای نفت چه خواهند کرد به عوامل متعدد بغرنجی ربط پیدا میکند. محاسبهی فواید بهبود وضع محیط زیست، حتی از این هم بغرنجتر است. جلوگیری از گرم شدن زمین چه فایدهای دارد؟ گرم شدن آب و هوای بعضی کشورها ممکن است زیاد زیان آور نباشد و شاید هم سودمند باشد؛ حتی ممکن است کشاورزی را گسترش دهد. اما در مقیاس بین المللی آثار منفی افزایش دمای کرهی زمین آشکارتر است. گرم شدن کرهی زمین مسألهای جهانی است و بهترین شیوهی پیشرَوی در حل این مسأله، یک توافق بین المللی است. اما مسأله این است که همکاری بین المللی را چگونه فراهم آوریم. توفیق در این امر بستگی به سه عامل دارد: نخست این که ما باید بتوانیم میزان نشر دی اکسید کربن را اندازه گیری کنیم، دوم این که اندازه گیری و نشان دادن میزان نشر دی اکسید کربن باید بیغرضانه باشد به طوری که خود به خود جلوی فریبکاری را بگیرد، سوم این که هر کشوری که فریبکاری کند باید مجازات شود و هزینهی مجازات باید بیشتر از فایدهی فریبکاری باشد. اگر هر یک از سه عامل فوق متحقق نشود آنگاه هر کشوری که فریبکاری کند نفع خواهد برد. اما اگر تعداد کشورهایی که چنین میکنند زیاد شود آنگاه همکاری بین المللی از بین میرود و تمام کشورها زیان میبینند. اگر به طور مثال چینیها اجازه ندهند که یک سازمان جهانی اقدامات آنها را کنترل کند، یا اگر جهان نخواهد خاطی را مجازات کند، طرح ریزی نوعی قرارداد جهانی با هدفهای مشخصی برای جلوگیری از نشر دی اکسید کربن عملاً ناممکن است. یک سازمان جهانی – احتمالاً سازمان ملل – باید بر قرارداد مورد توافق نظارت کند وگرنه احتمال موفقیت در این زمینه بسیار اندک است.
هنوز هیچ کس تحلیل مشخصی از هزینهها و فواید و مضار اقتصادی گرم شدن کرهی ما ارائه نکرده است. فعلاً توافقی جهانی نیز که کشورها را در این رابطه مقید کند به عمل نیامده است. اما فشار در مورد تعیین جزئیات اقدامات عملیِ لازم برای رسیدن به هدفهای مشخص افزایش خواهد یافت. در این جا اقتصاددانان دو راه کلی را پیشنهاد میکنند: یکی بر اساس مصوبات دولتی و اعمال فشار (در واقع رهبری و نظارت دولت) و دیگری مبتنی بر تعیین و کنترل قیمتها (اساس بازار). رهبری و نظارت راهی است دیرینه برای محدود کردن آلودگی. دولت تصمیم میگیرد که چه قوانینی بهترین راه حل تکنولوژیکی برای مسأله است و آنگاه این راه حل را بر عموم تحمیل میکند. به طور مثال دولت مشخص میکند که استانداردهای عایق بندی هر خانهای چه باید باشد یا تصمیم میگیرد که چه نوع نیروگاههای هستهای باید احداث شود، و این امر مستلزم آن است که دستکم برخی از نیروگاههایِ با سوخت زغال سنگ، دارای واحدهای زدایندهی گاز دی اکسید گوگرد باشند.
به هر حال دمای میانگین زمین در حال افزایش است. پیامدهای مخرب این افزایش دما گریبانگیر مناطق و نواحی محدودی نیست بلکه مردمِ سراسر زمین را تهدید میکند. بنا بر این همهی دولتها و ملتها باید برنامه ریزی مشخصی برای کاهش میزان آلودگی هوا داشته باشند.
/ج