شاهان قاجار به منظور ایجاد محیط سالم تر در اندرون حرمسرا، سرگرمی هایی برای زنان متعدد خود ایجاد می کردند. از جمله ی این تفریحات که از سوی زنان بسیار مورد استقبال قرار می گرفت، مراسمی بود که در روز سیزدهم فروردین هر سال اجرا می شد.
داشتن زنان متعدد و نگهداری از آنها در چهاردیواری حرمسرا، با توجه به حسادت ها و رقابت های میان آنان، شاهان قاجار را با دشواری هایی روبرو می ساخت. شاه اگرچه در عمل مالک آنها بود و بر آنان حکم می راند و از سوی دیگر اگر چه کنترل زنان حرم، توسط خواجه ها و چشم و گوش های شاه صورت می گرفت، اما با این همه، به وجود آمدن درگیری در میان زنان حرم، یک امر اجتناب ناپذیر بود و این پدیده، دردسرهایی نیز به وجود می آورد.
از این رو، شاهان قاجار به منظور ایجاد محیط سالم تر در اندرون حرمسرا، سرگرمی هایی برای زنان متعدد خود ایجاد می کردند. از جمله ی این تفریحات که از سوی زنان بسیار مورد استقبال قرار می گرفت، مراسمی بود که در روز سیزدهم فروردین هر سال اجرا می شد.
در زمان «فتحعلی شاه»، اهل حرم در این روز ، در باغ بزرگی که قبلأ قُرُق شده بود، حاضر می شدند. پس از مراسم تحویل سال، زنان وسایل سفره ی هفت سین را با سر و صدا و خنده به یغما می بردند. پس از این کار، «غنچه دهن» و «گنجشکی» که هر دو از خدمه های حرم بودند، دو کنیز سیاه تنومند، با نام های «گل عنبر» و «مشک عنبر» را به داخل حوض آب می انداختند. آن دو در داخل آب با هم کلنجار می رفتند و کشتی می گرفتند و بقیه نظاره گر این صحنه بودند و آنها را تشویق می کردند.
پس از آن، نوبت «شادباش» می رسید و شاه، در میان خانم ها پول می پاشید. با این کار، غوغایی برپا می شد و همه برای برداشتن پول از سر و کول هم بالا می رفتند. آنگاه زمانی می رسید که شاهزادگان به حضور شاه می آمدند تا «آش ماست» مخصوصی را که در آن روز تهیه می شد، بخورند.
از تفریحات دیگری که در زمان «فتحعلی شاه» رواج داشت، همان مسابقه ی «نرم تنی» بود که قبلأ به آن اشاره کرده ایم. شاه دستور می داد که پارچه ی مقاوم و پلاستیک مانند بزرگی را در سالن قصر پهن کنند و روی آن ابریشم خرد شده بریزند. آنگاه او به زنان خود دستور می داد که با پای برهنه روی آن راه بروند. پس از اجرا، به خانم هایی که خرده ابریشم به پایشان نمی چسبید، جایزه داده می شد.
«آش پزان» یکی دیگر از تفریحات مورد علاقه ی زمان «ناصرالدین شاه» بود. برای انجام آن، در اواسط بهار به دستور شاه، همه ی زنان حرم و درباریان جمع می شدند و در یکی از خیابان های باغ، چادر می زدند تا مجموعه ها و وسایل مورد نیاز «آش پزان» را در آنجا قرار دهند. سپس همه ی وزرا و اشراف و اعیان، می بایست در تهیه ی آن آش نقش داشته باشند.
حتی پاک کردن حبوبات و آماده کردن بقیه ی مواد لازم برای پخت آن آش از وظایف همه ی کسانی بود که موظف بودند به سهم خود کمک کنند. پس از آماده شدن مواد لازم، شاه با دست خود، آنها را در دیگ می ریخت تا پخته شود. در خلال تهیه ی آش و اجرای این مراسم، نوازندگان و رقاصان در نقاط مختلف باغ به نوازندگی و رقص می پرداختند. در طول روز، شاه به همه جا سر می زد و در بزم هر گروه از مهمانان شرکت می کرد.
بعد از ظهر همان روز، برای سرگرمی خانم های اندرون، مسابقه ی کشتی انجام می شد و زنان با اشتیاق فراوان از پشت پرده ی زنبوری، مراسم کشتی را تماشا می کردند. بخش دیگر سرگرمی های زنان حرم، اسب سواری بود که برخی از زنان که به این فن آشنایی داشتند، در این روز هنرنمایی می کردند. «فخرالدوله»، دختر شاه، که به فن تیراندازی وارد بود، در قسمت سواره ها، سوار بر اسب به شکار پرندگان می پرداخت.
از تفریحات دیگری که در عصر «ناصرالدین شاه» معمول شده بود، بازی «چراغ خاموش کن» بود. در این باره «تاج السلطنه» دختر این پادشاه در خاطراتش چنین می نویسد:
«پدر من مقصود عظیمی از این بابت داشت. اولأ می خواست از داخله ی حرمسرا کاملأ مستظهر باشد. دیگر آن که می خواست بداند کدامیک از خانم ها با هم دشمنی دارند. این بهترین وسیله برای فهم این کار بود. این بازی عبارت بود از خاموش کردن چراغ و زنان در تاریکی حکم قطعی در آزادی داشتند تا با یکدیگر برخورد کنند، همدیگر را کتک زده یا ببوسند و وقتی چراغ روشن می شد، هر کس به همان صورت که بود، دیده می شد. در پایان کار مجروحین مورد الطاف ملوکانه قرار می گرفتند و اشخاصی که لباسشان پاره و بی مصرف شده بود با اعطای پول لباس، سرفراز می شدند.»
مجالس شب نشینی نیز همه هفته از سوی شاه برقرار می شد. در غروب، زنان برای گردش در باغ، آماده می شدند که معمولأ بزمی نیز پس از آن فراهم می شد. شرکت در کلیه ی اعیاد ملی، مذهبی و عزاداری ها نیز از جمله ی تفریحات زنان اندرون به حساب می آمد.
در دوران قاجاریه، تهران در ایام عزاداری ماه محرم، تبدیل به یک عزاخانه ی بزرگ می شد. همراه با این مجالس، تکیه هایی برای زنان اندرون تشکیل می شد که از در بزرگ تا در تکیه دولت را پرده ای توری می کشیدند و خیابانی به اندازه ی سه متر را به خانم های حرم اختصاص می دادند که با میهمانانشان از آنجا می گذشتند.
طبقه ی اول تا طبقه ی سوم تکیه، متعلق به زنان بود. موضوع از این قرار بود که خانم های حرمسرا و میهمانانشان، در طبقه ی اول و دوم مستقر می شدند و سپس نوبت خدمه ی حرم بود که در طبقه ی سوم جا بگیرند.
پس از ورود خانم ها به تکیه، در، کاملأ بسته می شد تا چشم نامحرم به آنان نیفتد. غرفه ی شاه در قسمت روبرو قرار داشت تا به همه جا و همه کس مشرف باشد. او با دوربین به تماشای مراسم و افراد حاضر در تکیه می پرداخت. در کنار شاه، جایگاه عموها، مقامات درجه اول مملکتی و وزیر مختار روسیه و انگلیس بود. سمت چپ او، جایگاه مادر شاه، همسران درجه ی اول او و همسر وزیر مختار روسیه و انگلیس بود. این مراسم تا روز عاشورا ادامه داشت.
علاوه بر آن چه تا به حال گفته شد، هر یک از خانم های طراز اول حرم، همچون «انیس الدوله» و «شکوه السلطنه» در خانه های خود مجالسی برپا می کردند که در پایان مجلس عزاداری و شنیدن ذکر مصیبت، به خوردن برنج و عدس بوداده و کشیدن قلیان می پرداختند.
در ماه رمضان، شب زنده داری ها تا صبح ادامه می یافت. ادارات دولتی در این ماه به جای روز، در شب کار می کردند و بساط افطار در دربار گسترده می شد. در اندرون نیز مجلس وعظ برگزار می شد که خانم ها از پشت پرده، سؤالات خود را مطرح می کردند. پس از افطار، زنان تا سحرگاه را به شوخی و صحبت می گذراندند.
اعیاد ملی و مذهبی با شکوه بسیار در اندرون برگزار می شد. چنان چه در زمان «ناصرالدین شاه»، علاوه بر اعیاد ملی و مذهبی، روز تولد شاه و عروسی هایی که در اندرون برگزار می شد، بر تعداد روزهای جشن و سرور می افزود. در کلیه ی این جشن ها، شاه به فراخور حال و مقام افراد به آنها هدایایی می داد.
معمولأ شاهان قاجار در سفرهای داخلی، زنان خود را همراه می بردند. اما در سفرهای خارجی به دلیل تفاوت چشمگیری که در نحوه ی زندگی آنها با محیط خارج از کشور بود، از بردن آنها خودداری می کردند. فقط یک بار ناصرالدین شاه»، در سفر اول خود به خارج از کشور، «انیس الدوله» و «عایشه خانم» را همراه برد، اما در «مسکو» به صلاحدید صدر اعظم، آنها را به تهران بازگرداند. سوگلی شاه که سخت ناراحت شده بود سوگند یاد کرد که از صدر اعظم انتقام بگیرد. چون صدراعظم به تهران بازگشت، «انیس الدوله» با کمک دشمنان او ، موجب برکناری وی شد.
اما همان طور که گفته شد در سفرهای داخلی شاه، همراه با همسران خود، خدم و حشم و وسایل مورد نیاز به سفر می رفت. دکتر «فوریه» پزشک مخصوص «ناصرالدین شاه» که در سفرهای شاه ، او را همراهی می کرد، گوشه ای از آنچه را که در این سفرها دیده این گونه نقل می کند:
« باوجود این که زیاد دور نشده بودیم، «ناصر الدین شاه»، قریب به پانصد زن، همراه خود داشت. منظره ی سانِ ایشان که در سی کالسکه و هفده تخت روان، حرکت می کردند، خالی از غرابت نبود. در این کالسکه های عهد عتیق، غالبأ چهار زن می نشستند ولی تخت روان گنجایش دو نفر را به حال چهارزانو دارد و اگر پستی و بلندی های راه و لغزیدن های قاطر نباشد، یک نفر به راحتی می تواند بخوابد .
منبع: آفتاب http://www.aftabir.com
داشتن زنان متعدد و نگهداری از آنها در چهاردیواری حرمسرا، با توجه به حسادت ها و رقابت های میان آنان، شاهان قاجار را با دشواری هایی روبرو می ساخت. شاه اگرچه در عمل مالک آنها بود و بر آنان حکم می راند و از سوی دیگر اگر چه کنترل زنان حرم، توسط خواجه ها و چشم و گوش های شاه صورت می گرفت، اما با این همه، به وجود آمدن درگیری در میان زنان حرم، یک امر اجتناب ناپذیر بود و این پدیده، دردسرهایی نیز به وجود می آورد.
از این رو، شاهان قاجار به منظور ایجاد محیط سالم تر در اندرون حرمسرا، سرگرمی هایی برای زنان متعدد خود ایجاد می کردند. از جمله ی این تفریحات که از سوی زنان بسیار مورد استقبال قرار می گرفت، مراسمی بود که در روز سیزدهم فروردین هر سال اجرا می شد.
در زمان «فتحعلی شاه»، اهل حرم در این روز ، در باغ بزرگی که قبلأ قُرُق شده بود، حاضر می شدند. پس از مراسم تحویل سال، زنان وسایل سفره ی هفت سین را با سر و صدا و خنده به یغما می بردند. پس از این کار، «غنچه دهن» و «گنجشکی» که هر دو از خدمه های حرم بودند، دو کنیز سیاه تنومند، با نام های «گل عنبر» و «مشک عنبر» را به داخل حوض آب می انداختند. آن دو در داخل آب با هم کلنجار می رفتند و کشتی می گرفتند و بقیه نظاره گر این صحنه بودند و آنها را تشویق می کردند.
پس از آن، نوبت «شادباش» می رسید و شاه، در میان خانم ها پول می پاشید. با این کار، غوغایی برپا می شد و همه برای برداشتن پول از سر و کول هم بالا می رفتند. آنگاه زمانی می رسید که شاهزادگان به حضور شاه می آمدند تا «آش ماست» مخصوصی را که در آن روز تهیه می شد، بخورند.
از تفریحات دیگری که در زمان «فتحعلی شاه» رواج داشت، همان مسابقه ی «نرم تنی» بود که قبلأ به آن اشاره کرده ایم. شاه دستور می داد که پارچه ی مقاوم و پلاستیک مانند بزرگی را در سالن قصر پهن کنند و روی آن ابریشم خرد شده بریزند. آنگاه او به زنان خود دستور می داد که با پای برهنه روی آن راه بروند. پس از اجرا، به خانم هایی که خرده ابریشم به پایشان نمی چسبید، جایزه داده می شد.
حتی پاک کردن حبوبات و آماده کردن بقیه ی مواد لازم برای پخت آن آش از وظایف همه ی کسانی بود که موظف بودند به سهم خود کمک کنند. پس از آماده شدن مواد لازم، شاه با دست خود، آنها را در دیگ می ریخت تا پخته شود. در خلال تهیه ی آش و اجرای این مراسم، نوازندگان و رقاصان در نقاط مختلف باغ به نوازندگی و رقص می پرداختند. در طول روز، شاه به همه جا سر می زد و در بزم هر گروه از مهمانان شرکت می کرد.
بعد از ظهر همان روز، برای سرگرمی خانم های اندرون، مسابقه ی کشتی انجام می شد و زنان با اشتیاق فراوان از پشت پرده ی زنبوری، مراسم کشتی را تماشا می کردند. بخش دیگر سرگرمی های زنان حرم، اسب سواری بود که برخی از زنان که به این فن آشنایی داشتند، در این روز هنرنمایی می کردند. «فخرالدوله»، دختر شاه، که به فن تیراندازی وارد بود، در قسمت سواره ها، سوار بر اسب به شکار پرندگان می پرداخت.
از تفریحات دیگری که در عصر «ناصرالدین شاه» معمول شده بود، بازی «چراغ خاموش کن» بود. در این باره «تاج السلطنه» دختر این پادشاه در خاطراتش چنین می نویسد:
«پدر من مقصود عظیمی از این بابت داشت. اولأ می خواست از داخله ی حرمسرا کاملأ مستظهر باشد. دیگر آن که می خواست بداند کدامیک از خانم ها با هم دشمنی دارند. این بهترین وسیله برای فهم این کار بود. این بازی عبارت بود از خاموش کردن چراغ و زنان در تاریکی حکم قطعی در آزادی داشتند تا با یکدیگر برخورد کنند، همدیگر را کتک زده یا ببوسند و وقتی چراغ روشن می شد، هر کس به همان صورت که بود، دیده می شد. در پایان کار مجروحین مورد الطاف ملوکانه قرار می گرفتند و اشخاصی که لباسشان پاره و بی مصرف شده بود با اعطای پول لباس، سرفراز می شدند.»
مجالس شب نشینی نیز همه هفته از سوی شاه برقرار می شد. در غروب، زنان برای گردش در باغ، آماده می شدند که معمولأ بزمی نیز پس از آن فراهم می شد. شرکت در کلیه ی اعیاد ملی، مذهبی و عزاداری ها نیز از جمله ی تفریحات زنان اندرون به حساب می آمد.
در دوران قاجاریه، تهران در ایام عزاداری ماه محرم، تبدیل به یک عزاخانه ی بزرگ می شد. همراه با این مجالس، تکیه هایی برای زنان اندرون تشکیل می شد که از در بزرگ تا در تکیه دولت را پرده ای توری می کشیدند و خیابانی به اندازه ی سه متر را به خانم های حرم اختصاص می دادند که با میهمانانشان از آنجا می گذشتند.
طبقه ی اول تا طبقه ی سوم تکیه، متعلق به زنان بود. موضوع از این قرار بود که خانم های حرمسرا و میهمانانشان، در طبقه ی اول و دوم مستقر می شدند و سپس نوبت خدمه ی حرم بود که در طبقه ی سوم جا بگیرند.
پس از ورود خانم ها به تکیه، در، کاملأ بسته می شد تا چشم نامحرم به آنان نیفتد. غرفه ی شاه در قسمت روبرو قرار داشت تا به همه جا و همه کس مشرف باشد. او با دوربین به تماشای مراسم و افراد حاضر در تکیه می پرداخت. در کنار شاه، جایگاه عموها، مقامات درجه اول مملکتی و وزیر مختار روسیه و انگلیس بود. سمت چپ او، جایگاه مادر شاه، همسران درجه ی اول او و همسر وزیر مختار روسیه و انگلیس بود. این مراسم تا روز عاشورا ادامه داشت.
علاوه بر آن چه تا به حال گفته شد، هر یک از خانم های طراز اول حرم، همچون «انیس الدوله» و «شکوه السلطنه» در خانه های خود مجالسی برپا می کردند که در پایان مجلس عزاداری و شنیدن ذکر مصیبت، به خوردن برنج و عدس بوداده و کشیدن قلیان می پرداختند.
در ماه رمضان، شب زنده داری ها تا صبح ادامه می یافت. ادارات دولتی در این ماه به جای روز، در شب کار می کردند و بساط افطار در دربار گسترده می شد. در اندرون نیز مجلس وعظ برگزار می شد که خانم ها از پشت پرده، سؤالات خود را مطرح می کردند. پس از افطار، زنان تا سحرگاه را به شوخی و صحبت می گذراندند.
اعیاد ملی و مذهبی با شکوه بسیار در اندرون برگزار می شد. چنان چه در زمان «ناصرالدین شاه»، علاوه بر اعیاد ملی و مذهبی، روز تولد شاه و عروسی هایی که در اندرون برگزار می شد، بر تعداد روزهای جشن و سرور می افزود. در کلیه ی این جشن ها، شاه به فراخور حال و مقام افراد به آنها هدایایی می داد.
معمولأ شاهان قاجار در سفرهای داخلی، زنان خود را همراه می بردند. اما در سفرهای خارجی به دلیل تفاوت چشمگیری که در نحوه ی زندگی آنها با محیط خارج از کشور بود، از بردن آنها خودداری می کردند. فقط یک بار ناصرالدین شاه»، در سفر اول خود به خارج از کشور، «انیس الدوله» و «عایشه خانم» را همراه برد، اما در «مسکو» به صلاحدید صدر اعظم، آنها را به تهران بازگرداند. سوگلی شاه که سخت ناراحت شده بود سوگند یاد کرد که از صدر اعظم انتقام بگیرد. چون صدراعظم به تهران بازگشت، «انیس الدوله» با کمک دشمنان او ، موجب برکناری وی شد.
اما همان طور که گفته شد در سفرهای داخلی شاه، همراه با همسران خود، خدم و حشم و وسایل مورد نیاز به سفر می رفت. دکتر «فوریه» پزشک مخصوص «ناصرالدین شاه» که در سفرهای شاه ، او را همراهی می کرد، گوشه ای از آنچه را که در این سفرها دیده این گونه نقل می کند:
« باوجود این که زیاد دور نشده بودیم، «ناصر الدین شاه»، قریب به پانصد زن، همراه خود داشت. منظره ی سانِ ایشان که در سی کالسکه و هفده تخت روان، حرکت می کردند، خالی از غرابت نبود. در این کالسکه های عهد عتیق، غالبأ چهار زن می نشستند ولی تخت روان گنجایش دو نفر را به حال چهارزانو دارد و اگر پستی و بلندی های راه و لغزیدن های قاطر نباشد، یک نفر به راحتی می تواند بخوابد .
منبع: آفتاب http://www.aftabir.com
/ج