پژوهشگر : محسن مادها
دوره پیش دودمانی
دوره پیش دودمانی مصر (تا پیش از ۳.۱۰۰ پ.م) دوره ایست که در هنگامه آن، گروهی از روستاها زیر رهبری نیرومندترین مردی که از میان خودشان برخاسته بود با هم متحد شدند. این گروه از روستاها گسترش پیدا کردند و به ولایات و سپس پادشاهی های کوچک تبدیل شدند.در این هنگامه، درّه نیل به سه قلمرو پادشاهی بخش بندی شده بود که بر هر یک از آنها یکی از پادشاهان نیرومند پیش از تاریخ فرمان می راند.
نخستین قلمرو پادشاهی در مصر پایین، در ناحیه دلتای نیل قرار داشت. در اینجا «زنبور شاه» سلطنت می کرد که نشان و پرچم رسمی اش زنبور عسل یا زنبور سرخ بود. زنبور شاه تاج سرخی بر سر می گذاشت و جایگاهش کاخی ساده و آغازین بود که «کاخ سرخ» نامیده می شد.
دوّمین قلمرو پادشاهی در مصر میانه نزدیک به قاهره کنونی قرار داشت. این منطقه تعلّق به «نِی شاه» بود که پرچم سلطنتی اش شاخه ای از گیاه پاپیروسبود. او تاج سفید بلندی بر سر می گذاشت و کاخش «کاخ سفید» نامیده می شد.
سوّمین قلمرو پادشاهی در مصر بالا واقع شده بود. این منطقه نزدیک به محل «نخستین آبشارها» قرار داشت که مصر را از همسایه جنوبی اش «نوبه» جدا می کرد. این بخش زیر فرمان «شاهین شاه» بود که پرچم سلطنتی اش از شاهین هایی که در ژرفای آسمان بی ابر مصر پرواز می کردند برگرفته شده بود.
دوره دودمانی آغازین
دوره دودمانی آغازین مصر (۳.۲۰۰ ۳.۰۰۰ پ.م) به دوره زمانی بسیار نزدیکی به پایان دوره پیش دودمانی اشاره دارد که گهگاه بعنوان دوره دودمانی ۰ یا بخش پایانی دوره پیش دودمانی نیز شناخته شده است.دوره دودمانی آغازین مصر دوره ای است که در آن، مصر باستان در حال به دست آوردن یکپارچگی سیاسی است. در این زمان است که زبان مصری، نخستین بار به هیروگلیفی نوشته می شود.
همچنین گواه باستان شناسی توانمندی درباره دوره دودمانی آغازین وجود دارد که مربوط است به زیست گاه های مصری در جنوب اسرائیل کنونی.
آرایش ایالت ها در هنگامه این دوران یا شاید هم زودتر از آن آغاز شده بود. چندین شهر کشور کوچک در امتداد نیل سربرآوردند.
گفته شده است که در این زمان، جنگجوی نیرومندی به نام عقرب، بر سرزمین شاهین شاهان فرمان می راند. عقرب شاه، به مصر میانه در شمال لشکر کشید و نی شاه را بر انداخت و از آن پس، هم بر مصر بالا و هم بر مصر میانه، فرمان می راند.
دودمان یکم مصر
به گفته مانتو تاریخ نگار مصر باستان، نخستین پادشاه مصر مِنِس بود؛ با این حال نخستین پادشاه ثبت شده هور آها نام دارد، و نخستین پادشاهی که ادعای اتحاد دو سرزمین را دارد نارمر (واپسین پادشاه دوره دودمانی آغازین) می باشد.برخی مِنِس را پایه گذار دودمان یکم مصر باستان می دانند. یک افسانه مصری باستانی وی را وحدت بخش مصر بالا و پایین به یک مصر یکپارچه می داند. مانتو تاریخ نگار مصری سده سوّم ق.م، وی را مِنِس می نامد؛ هرودوت تاریخ نگار یونانی سده ۵م ق.م وی را مین می نامد؛ و دو فهرست پادشاهی بومی در مصر مربوط به دودمان ۱۹م (سده ۳م ق.م) او را مِنی نام نهداده است.
با این حال کشف لوحه نارمر در پایان سده ۱۹ میلادی نشان می دهد که پادشاه نارمر، مصر بالا و پایین را یکپارچه ساخته است. بر همین پایه برخی باستان شناسان، نارمر و مِنِس را یکی می دانند.
برخی نیز باور دارند که مِنِس پادشاهی یکپارچه مصر را از نارمر به ارث برده باشد؛ در هر حال، مِنِس پایه گذار شهر ممفیس است و آن شهر را تختگاه مصر ساخت. به گفته مانتو، مِنِس ۶۲ سال پادشاه کرد و توسط یک کردگدن کشته شد.
برخی نیز نارمر را نخستین پادشاه مصر متحد، و پایه گذار دودمان یکم مصر می دانند، و پنداشته می شود که جانشین عقرب شاهان پیش دودمانی باشد.
هور آها، دوّمین پادشاه دودمان یکم مصر باستان بود که پیرامون سده ۳۱م ق.م می زیست. پیرامون سده ۳۲م ق.م، پدر او نارمِر مصر بالا و مصر پایین را یکپارچه ساخت. او در سن ۳۰ سالگی به پادشاهی رسید و تا ۶۲ سالگی پادشاهی کرد. به گفته افسانه ها، او توسط یک اسب آبی کشته شد [همانگونه که مِنِس توسط یک کرگدن کشته شد].
درباره هور آها، بحث هایی وجود دارد. برخی باور دارند که او همان مِنِس افسانه ای است و او بود که مصر را یکپارچه ساخت. دیگران می گویند که او پسر نارمِر، پادشاهی که مصر را متحد ساخت، بوده است زیرا گواه تاریخی آن دوره نشان می دهد که متحد کننده مصر، نارمِر بوده است.
دجِر، دوّمین یا سوّمین پادشاه مصر از دودمان یکم است. مانتو او را آتوتی می نامد. با اینکه مانتو، کاهن و تاریخ نگار مصری سده سوّم ق.م، می گوید که دجِر ۵۷ سال پادشاهی کرد، پژوهش های امروزی درازای پادشاهی وی را ۴۱ سال می داند.
دجِر به احتمال چندین بار در دلتای نیل با اهالی لیبی نبرد داشته است. او نیز به مانند نیای خود هور آها، در مکان مقدّس آبیدوس به خاک سپرده شد. نزدیک آرامگاه او، آرامگاه دیگر ی وجود دارد که به احتمال متعلق به همسرش مِرنِیث است. مِرنِیث همسر دجِت یا دجِر، و مادر دِن و نایب السلطنه وی در هنگام کودکی بوده است.
دجِت که با عنوان وَج، زِت، و اوجی نیز شاخته می شود (در زبان یونانی به احتمال اونِفِس نامیده می شود)، ح. ۲.۹۲۰ پ.م سوّمین پادشاه مصر از دودمان یکم بود. نام او به معنای مار بزرگ یا ابلیس است.
از دوران پادشاهی او چیز کمی در دست است، اما وی به خاطر لوح یادبود آرامگاهش شناخته شده می باشد.
دِن (یا دِوِن) پادشاه بعدی مصر از دودمان یکم بود. سالنامه ها از نبردهایی در برابر قبایل بدوی صحرای سینا، در هنگامه دوران پادشاهی وی خبر می دهند. او نخستین پادشاه مصر باستان است که عنوان «پادشاه مصر بالا و مصر پایین» را بکار برد و نیز نخستین پادشاه مصر یاستان است که تاج دوگانه بکار برد. تاج رسمی او آمیخته ای از «تاج سرخ» مصر پایین، و «تاج سفید» مصر بالا بود. او از دید سیاسی خردمندانه می دانست که تفاوت ها و حقوق هر دو منطقه را باید به رسمیت بشناسد. کاخ او نیز همیشه با دو دروازه ساخته می شود. دروازه شمال و دروازه جنوب؛ و از همین رو بود که از آن پس، پادشاه مصر را هیچگاه با عنوان «پادشاه مصر» نمی نامیدند و از او، همیشه با عنوان «صاحب دو سرزمین» یا «پادشاه مصر بالا و پایین» یاد می کردند.
و شاید او نخستین پادشاه مصر باشد که خدا دانسته شد. نیز این امکان وجود دارد که در پشت باور مصریان به خدا دانستن پادشاهانشان، دلایل سیاسی واقع بینانه ای وجود داشته است. درّه نیل، به نوعی، وحدت یافته بود، با این حال مردم مصر بالا و پایین، بیشتر زمان در حالت عدم تفاهم و هم آوری دو سویه می زیستند. این دو منطقه گویش های مختلفی داشتند و شخص ساکن در منطقه بالا به سختی می توانست سخن مردم مصر پایین را درک کند. مردم دلتا که با سرزمین های مدیترانه ای آن سوی دریاکنارهایشان در تماس بودند، خود را از پسرعموهای روستاییشان در بالای رود، متمدّن تر و پیشرفته تر احساس می کردند. مصر بالا و پایین، اگر چه حکومت واحدی داشتند و رود بزرگی آنها را به هم پیوند می داد که هر دو در آن سهیم بودند، باز آمادگی داشتند تا با مشاهده کوچکترین نشانه سستی و دشواری، از نو به حکومت های پادشاهی جداگانه ای تبدیل شوند.
یک پادشاه میرا، خواه از این منطقه خواه از آن منطقه، ممکن بود هم آوری و همچشمی را شدّت دهد، اما پادشاهی که خدا به حساب می آمد، می بایست برتر از ستیز های منطقه ای قرار بگیرد و برایش اهمیت نداشت که بدن انسانی او در چه منطقه ای از درّه نیل به دنیا آمده باشد. بنابراین، پادشاه به عنوان یک خدا، همچون نیروی وحدت بخشی، کشورش را از آسوان تا دلتا، به صورت یک ملت، حفظ می کرد.
بستر آرامگاه وی در ام القعب در آبیدوس، از سنگ خارا ساخته شده است؛ و این نخستین بار در مصر بود که سنگ سختی را بعنوان ماده ساختمانی بکار می بردند.
از «آنِجیب»، پاشداهی بعدی مصر باستان، چیز زیادی شناخته نشده است. نام او (آنِجیب یا اِنِزیب یا آنجیب) به معنی «مردی با قلب سخت» است. در حالیکه مانتو کاهن مصری می گوید که او ۱۴ سال پادشاهی کرده است، باستانشناسان مدت پادشاهی وی را ۱۰ سال می دانند.
زمانی که آنِجیب، پس از پدر خود دِن، قدرت را به دست گرفت سالخورده بود. اسناده بدست آمده از آن دوره می گوید که او در هنگامه دوران بی ثباتی و کشمکش میان مصر بالا و پایین بر مصر پادشاهی می کرد. پنداشته می شود که اصلیت آنِجیب از ناحیه ای در شهر آبیدوس در مصر بالا که به نام تیس شناخته شده است بوده باشد. او وادار شد تا چندین شورش را در مصر پایین فرونشاند.
آرامگاه او نیز در ام القعب است. اتاق آرامگاه او به طور کامل از چوب ساخته شده نه از سنگ و از کیفیت ناچیزی برخوردار است.
سِمِرخِت پادشاه بعدی مصر باستان از دودمان یکم بود که پیرامون ۲.۹۵۰ پ.م پادشاهی می کرد. گرچه درباره دوران او چیز زیادی در دست نیست، اما به نظر می رسد که او دوران دشواری داشته است. مانتو می گوید که بلاهای زیادی در دوران پادشاهی سِمِرخِت بوجود آمد و می گوید که این به خاطر آن بود که سِمِرخِت غاصب تاج و تخت بود.
مانتو می گوید که او ۱۸ سال پادشاهی کرد اما اسناده به دست آمده توسط باستانشناسان ۸ سال و نیم یا ۹ سال پادشاهی را برای وی به اثبات رسانده است. سِمِرخِت در گورستان سلطنتی ام القعب در آبیدوس به خاک سپرده شد.
قاعا (ح. ۲.۹۱۶ ق.م ۲.۸۹۰ ق.م) واپسین پادشاه دودمان یکم مصر بود. او آرامگاه بزرگی در آبیدوس دارد که ۹۸/۵ در ۷۵/۵ پا یا ۳۰ در ۲۵ متر می باشد. مانتو می گوید که او ۲۶ سال پادشاهی کرد. دوران پادشاهی او به نظر دورانی باثبات و پر رونق بوده است.
دودمان دوم مصر
دوره دودمانی نخستین یا کهن مصر دربرگیرنده دودمان های یکم و دوّم است که از ۲.۹۲۰ پ.م، به دنبال دوره دودمانی آغازین، تا ۲.۵۷۵ پ.م، یا آغاز دوره پادشاهی کهن به درازا می انجامد. پیش از اتحاد مصر بالا و مصر پایین در پیرامون ۳.۱۰۰ پ.م، آن سرزمین روستاهای خودمختاری داشت. در دوره دودمانی نخستین مصر باستان، پایتخت مصر شهر تینیس بود.هوتِپسِخِموی، که به نام بجاو یا بانِتجر (به یونانی بوئِتوس) نیز شناخته شده است، نخستین پادشاه دودمان دوّم مصر بود. نام او به معنی «دو قدرت در صلح هستند» می باشد، که اشاره به دو سرزمین مصر بالا و مصر پایین دارد. چیز کمی از دوران پادشاهی او شناخته شده اما از نام او می توان حدس زد که در دوران پادشاهی وی، مصر بالا و پایین در آرامش به سر می بردند.
ممکن است پادشاه هوتِپسِخِموی با ازدواج با یک شاهزاده خانم مصری به منصبی دست پیدا کرده، و گمان نمی رود که فرزند پادشاه قاعا (آخرین پادشاه دودمان نخست مصر) بوده باشد؛ و شاید داماد وی بوده است.
آرامگاه او در سقاره است. زیرساخت آن به جا مانده، اما هیچ چیز از روساخت آن وجود ندارد. مانتو، تاریخ نگار و کاهن مصر باستان می گوید که هوتِپسِخِموی ۳۸ سال پادشاهی کرد.
«رع نِب» پادشاه بعدی دودمان دوّم مصر است. مانتو تاریخ نگار و کاهن مصر باستان می گوید که وی ۳۹ سال پادشاهی کرد، اما چنین رقم بزرگی نمی تواند درست باشد چون چیزهای کمی از دوران پادشاهی وی پیدا شده است. برخی او را «نِبرع» نیز می نامند. نام او بدرستی برآیندی است از نام خدا رع، و معنی آن "پسر رع" می شود.
«نینِت جِر» سوّمین پادشاه دودمان دوّم مصر باستان بود. چیزهای بسیاری از دوران پادشاهی وی بدست آمده و گمان می رود که دوران پادشاهی بلندی داشته است. دوران پادشاهی وی را ۴۰ سال گمانه زنی کرده اند.
«ونِگ» پادشاه بعدی دودمان دوّم مصر بود که ۸ سال پادشاهی کرد.
«سِنِج»، پادشاه بعدی دودمان دوّم مصر بود که ۲۰ سال پادشاهی کرد. پس از سِنِج، نام چند پادشاه در دست است که در وجود آنها از دید باستانشناسان و فهرست مانتو تفاوت وجود دارد.
یکی از آنها «سِت پِریبسین» است که ۱۷ سال پادشاهی کرد. او در ام القعب در آبیدوس به خاک سپرده شد. نام او در فهرست مانتو، «کارِس» می باشد. همچنین نام پادشاهی در فهرست مانتو دیده می شود به نام «نِفِرخِرِس» که از دید باستانشناسی، وجود او به اثبات نرسیده است.
دیگر پادشاه این دودمان نیز، «سِخِمیب پِرِنمات» است. برخی او را همان سِت پریبسن دانسته اند، و برخی وی را پادشاهی می دانند که زمانی که سِت پریبسنن بر مصر بالا پادشاهی می کرده، بر مصر پایین فرمان می رانده است.
واپسین پادشاه این دودمان نیز چه از دید باستانشناسی و چه در فهرست مانتو یکی می باشد و او، «خاسِخِموی» است.
خاسِخِموی (پ. ۲.۶۸۶ پ.م) پنجمین و واپسین پادشاه دودمان دوّم مصر بود. چیز کمی درباره دوران پادشاهی وی شناخته شده است، مگر آنکه چندین لشکرکشی جنگی مهم داشته و چندین آرامگاه ساخته است.
خاسِخِموی را جانشین سِت پریبسن دانسته اند. برخی باستانشناسان می پندارند که پادشاه دیگری به نام خاسِخِم، میان آن دو پادشاهی کرده باشد. بیشتر باستانشناسان نیز باور دارند که خاسِخِم و خاسِخِموی در واقع یک نفر هستند. خاسِخِم ممکن است پس از آنکه مصر بالا و پایین را در پی یک جنگ داخلی، که میان پیروان خدا هوروس و خدا سِت رخ داد، دوباره اتحاد بخشید، نامش را به خاسِخِموی تغییر داده باشد.
او در گورستان ام القعب به خاک سپرده شد.
گرچه مانتو می گوید که پایتخت مصر باستان در این دوران نیز هنوز در تینیس بوده است؛ دست کم سه پادشاه نخست، در سقاره به خاک سپرده شده اند؛ و پنداشته می شود که مرکز قدرت به ممفیس رفته باشد.
دودمان سوم مصر
در این دوران بود که تنها یک پادشاه بر ایالت های مصر باستان که در گذشته استقلال داشتند فرمان می راند. پادشاهان محلی پیشین نیز وادار شدند تا نقش فرمانداران یا دیگر کارهای مربوط به گردآوری مالیات را بازی کنند. مصریان در این دوران پادشاهان خود را همچون خدا می پرستیدند و باورداشتند که آنها طغیان سالانه رود نیل را که برای کشاورزی مصر لازم بود، به دست می دهند. همچنین از این دوره بود که به مصریان این باور دست داد که آنها به طور ویژه، مردم برگزیده (تنها بشر راستین بر زمین) هستند.اناخته، که همچنین به نام نبکا نیز شناخته می شود (به یونانی مزوکریس)، نخستین پادشاه دودمان سوّم مصر باستان بود (که از ۲.۶۸۶ پ.م تا ۲.۶۶۸ پ.م پادشاهی کرد).نام ساناخته به معنای "نگهبان نیرومند" است. او به احتمال بوسیله ازدواج با دختر خاسخموی، واپسین پادشاه دودمان دوّم مصر، به این موقعیت دست یافت.
نِتجریخِت جوسِر (۲.۶۶۸ پ.م ۲.۶۴۹ پ.م) بهترین پادشاه شناخته شده از دودمان سوّم مصر است، چرا که به وزیرش ایمهوتپ، فرمان داد تا هرم پلکانی وی را در سقاره بسازد. در سنگ نبشته های یافت شده از این دوره، او نِتجریخِت خوانده شده است، به معنی "تن خدایان".
چون ملکه نیمااِتاپ، همسر خاسخموی، واپسین پادشاه دودمان دوّم مصر، عنوان «مادر شاه» را داشته است، برخی نویسندگان گمان می کنند که او مادر جوسِر و خاسخموی پدر وی بوده است. رابطه میان جوسِر و جانشینش سخمخت، ناشناخته است.
جوسِر به منظور دستیابی به معادن گرانبهای فیروزه و مس، چندین اردوی جنگی به شبه جزیره سینا روانه ساخت. او همچنین مرزهای جنوبی قلمرو پادشاهی اش را در نخستین آبشار بزرگ استوار کرد.
سِخِمخِت پادشاه بعدی دودمان سوّم بود (۲.۶۴۹ پ.م ۲.۶۴۳ پ.م) که پس از جوسر، به تخت پادشاهی مصر نشست.
خابا یکی از پادشاهان دودمان سوّم مصر باستان بود که گمان می رود جانشین سخمخت، و دوران پادشاهی وی از ۲۶۴۳ پ.م تا ۲۶۳۷ پ.م بوده باشد. وی را سازنده هرم لایه لایه که در زاویةالآریان حدود ۴ کیلومتری جیزه قرار دارد می دانند.
هونی، واپسین پادشاه مصر از دودمان سوّم بود (۲.۶۲۷ پ.م ۲.۶۱۳ پ.م). او دژی را در جزیره پیلسان، به منظور تأمین امنیت مرزهای جنوبی مصر بر سر نخستین آبشار بزرگ، برپا ساخت. هونی به احتمال، پدر هتفرس، شاه بانوی پادشاه بعدی مصر اسنفرو بود.
منابع
ویکی پدیا انگلیسی، Protodynastic Period of Egypt
فرعون ها هم می میرند، نویسنده: الیزابت پین، مترجم: حسن پستا
ویکی پدیا انگلیسی، Protodynastic Period of Egypt
ویکی پدیا انگلیسی، First dynasty of Egypt
ویکی پدیا انگلیسی، Menes
ویکی پدیا انگلیسی، Narmer
ویکی پدیا انگلیسی، Hor-Aha
ویکی پدیا انگلیسی، Djer
ویکی پدیا انگلیسی، Merneith
ویکی پدیا انگلیسی، Djet
ویکی پدیا انگلیسی، Den (Pharaoh)
ویکی پدیا انگلیسی، Anedjib
ویکی پدیا انگلیسی، Qa۰۳۹;a
ویکی پدیا انگلیسی، Early Dynastic Period of Egypt
ویکی پدیا انگلیسی، Second dynasty of Egypt
ویکی پدیا انگلیسی، Hotepsekhemwy
ویکی پدیا انگلیسی، Raneb
ویکی پدیا انگلیسی، Nynetjer
ویکی پدیا انگلیسی، Wneg
ویکی پدیا انگلیسی، Senedj
ویکی پدیا انگلیسی، Sekhemib-Perenmaat
ویکی پدیا انگلیسی، Sekhemib-Perenmaat
ویکی پدیا انگلیسی، Khasekhemwy
ویکی پدیا انگلیسی، Sanakhte
ویکی پدیا انگلیسی، Djoser
ویکی پدیا انگلیسی، Sekhemkhet]
ویکی پدیا انگلیسی، Khaba
ویکی پدیا انگلیسی، Huni
/ج