نویسنده: محمد کاوه
مجرمان و بزهکاران دو گروه هستند: گروه اول را کسانی تشکیل می دهند که مورد شناسایی قرار گرفته اند و گروه دوم شامل مجرمانی است که شناخته شده نیستند. در واقع اگر کل مجرمان را بتوان به کوه بزرگی از یخ تشبیه کرد که در اقیانوس شناور است، قسمتی از این یخ که بیرون قرار دارد و قابل مشاهده است گروه اول را تشکیل داده و بقیه کوه یخ که در داخل آب پنهان است، گروه دوم را شامل می شود (اکبری، 1385: 167). جرایم نیز از تخلفات کوچک مانند: تخلفات رانندگی تا تخلفات بزرگ هم چون قتل قابل رتبه بندی هستند و مجازات هایی که برای جرایم مختلف در نظر می گیرند نیز متفاوت است. مجازات برخی از جرایم جدی (Seuious Crimes) مانند قتل، معمولاً سنگین تر است؛ اما برخی دیگر از جرایم تنها به پرداخت جریمه نقدی منتهی می شود (احمدی، 1384: 10). در این میان، جامعه شناسان جرم را بر مبنای اینکه چگونه اتفاق می افتد و چگونه جامعه، قانون شکنان را مجازات می کند به طبقات زیر تقسیم می کنند:
الف- جرایم خیابانی (Street Crimes):
بسیاری از جرایم، در زمره جرایم خیابانی هستند که البته همه آنها در خیابان اتفاق نمی افتند و ممکن است در خانه، محل کار و مکان های دیگر نیز رخ دهند. جرایم خیابانی را می توان به جرایم زیر تقسیم بندی کرد.* جرایم خشونت آمیز:
جرایمی که با زور یا تهدید علیه دیگران همراه هستند. مانند: جنایت، تجاوز و غارتگری.* جرایم مالی:
برخی از قانون شکنی ها با خشونت و جرایم مالی نیز همراه است. مانند: اتومبیل دزدی و حریق عمدی.* جرایم اخلاقی:
به رفتارهای غیر قانونی داوطلبانه ای گفته می شود که معمولاً به وسیله خود فرد انجام می شود. مانند: روسپی گری و سوء مصرف مواد مخدر.ب- جرایم یقه سفیدان (White- Color Crimes):
جرایم یقه سفیدان یا جرایم شغلی و صنفی به فعالیت هایی غیر قانونی گفته می شود که صاحبان مقام، احترام و منزلت، با استفاده از مقام خود، به اختلاس، جعل، تزویر، کلاه برداری، زمین خواری و رشوه گیری دست می زنند (ستوده، 1386: 44). جرایم یقه سفیدان که برای اولین بار توسط ساترلند (1949) مطرح شد (گیدنز، 1379: 177) دارای این ویژگی ها می باشد:1- مرتکبان این نوع جرایم از طرف قانون کمتر تهدید می شوند و برخورد سازمان های نظارتی با آنان همراه با بی توجهی و اغماض است. جامعه نیز در برابر این نوع جرایم حساسیت کمتری داشته و واکنش چندانی از خود بروز نمی دهد.
2- میزان بالایی از این نوع جرایم کشف نمی شوند و یا در صورت کشف، چون مرتکبان آن اغلب از برگزیدگان قدرت می باشند و موارد تخلف آنان گزارش نمی شود، به سختی می توان آمار واقعی جرایم مالی یقه سفیدان را جمع آوری و طبقه بندی کرد.
3- اگر چه اغلب، توده وسیعی از افراد جامعه، قربانیان واقعی این نواع جرایم هستند و نسبت به جرایم مالی دیگر هزینه های سنگین تری بر جامعه تحمیل می کنند، ولی روحیه جامعه از رفتار این متخلفان حقیقی (یقه سفیدان) و حقوقی (شرکتهای مختلف) چندان جریحه دار و خشمگین نمی شود.
4- جرایم مالی یقه سفیدان نتیجه فعالیت های یک طبقه ممتاز از جامعه است که از قدرت اقتصادی، اقتدار سیاسی و موقعیت اجتماعی بالایی برخوردارند و در مقایسه با قربانیان این نوع جرایم، متخلفان برای رفع اتهام، قدرت دفاعی بسیار بالایی دارند.
5- اگر چه در مقایسه با جرایمی نظیر: قتل، تجاوز به عنف و دزدی مسلحانه این نوع جرایم با خشونت بسیار کمتری همراه است، ولی پی آمدهای آن برای جامعه پرهزینه تر می باشد (احمدی، 1384: 172 و 171).
پ- جرایم سازمان یافته (Organixed Crimes):
در بحث های علمی آمریکا و اروپای شمالی، جرم سازمان یافته به فعالیت های غیر قانونی مشتمل بر مدیریت و هماهنگی برای کسب درآمدهای غیر قانونی گفته می شود. در این معنا، جرم سازمان یافته معادل اقدامات غیر قانونی قلمداد شده است؛ ولی در بحث های سیاسی و عمومی، جرم سازمان یافته معمولاً نه به مجموعه ای از فعالیت ها، بلکه به مجموعه ای از عاملان گفته می شود. اداره تحقیقات جنایی فدرال آلمان نیز جرم سازمان یافته را به این صورت تعریف کرده است: «ارتکاب برنامه ریزی شده جرایم جنایی با هدف دنبال کردن منفعت و قدرت به وسیله بیش از دو نفر که هر کدام دارای وظیفه معینی باشند و از خشونت یا وسایل دیگر برای اثرگذاری بر مطبوعات، مقامات اجرایی و قضایی یا اقتصادی استفاده کنند». به این ترتیب، جرم سازمان یافته مرکب است از: سازمان هایی که با صفاتی از قبیل دوام و پایداری سلسله مراتب و درگیری در بسیاری از فعالیت های مجرمانه، مشخص می شوند. بر این اساس، می توان «مافیا» را با دوام ترین و مهم ترین شکل جرم سازمان یافته دانست (رحمدل، 1386: 107 و 106). علل جرایم سازمان یافته را گروهی از نظریه پردازان، محصول منطقی اقتصاد لیبرال، نتیجه ای غیر قابل اجتناب از سازمان اقتصادی آزاد و منطق سود، تحرک انسان ها و کالاها، باز شدن یا ترک مرزهای ملی، انهدام نسبی سلطه دولت ها، توسعه ارتباطات لحظه ای و فرصت طلبانه، فقدان مقررات معاملات بانکی و هماهنگی آن با حقوق جزا و عدم کارآیی متون موجود حقوقی می دانند (محسنی، 1386: 116). در واقع، جرایم سازمان یافته عملکرد تُجّاری است که کالاها و خدمات غیر قانونی را برای سود بیش تر عرضه می کنند. این فعالیت های غیر قانونی شامل: قاچاق مواد مخدر، روسپی گری، پول شویی، و دزدی های کلان می شود. از آنجا که هیچ سازمانی به تنهایی نمی تواند جرایم سازمان یافته را کنترل کند، بسیاری از گروه ها در همه سطوح جامعه این عمل را انجام می دهند. گروه های جرایم سازمان یافته جدا از اقدامات غیر قانونی، به دنیای تجارت مشروع نیز نفوذ می کنند و زنجیره ای از روابط قانونی و جرایم سازمان یافته را در بانک داری، هتل داری، اداره مُتل ها، آژانس های املاک، خرید و فروش اتومبیل و ساختمان، حمل و نقل، کارخانه های پوشاک و بیمه (ستوده، 1386: 47 و 46) به وجود می آورند که هدف از همه این اَعمال، ثروت اندوزی است؛ نه کشتن. اگر در حین اجرا قتلی هم رخ دهد اتفاقی است (شیخاوندی، 1379: 189). شواهد حاکی از آن است که در کشورهایی که قمار، فحشاء، مواد مخدر و مشروبات الکلی غیر قانونی است، به دلیل اینکه تقاضا برای این نوع کالاهای غیر قانونی زیاد است، جرایم سازمان یافته نیز رشد داشته اند. این نوع جرایم، علاوه بر آن که موقعیت اجتماعی و اقتصادی مردم را مورد مخاطره قرار می دهند، فضای اخلاقی جامعه را هم متأثر می کنند. البته در مواردی، جرایم سازمان یافته مالی نظیر: فرار مالیاتی و کلاه برداری از بیمه، با سوء استفاده از قوانین رسمی از طریق حرفه های مشروع انجام می شود؛ به گونه ای که تشخیص و اثبات این نوع فعالیت ها به عنوان مصادیقی از جرم بسیار مشکل است. در حال حاضر، جرایم سازمان یافته را جرایمی می دانند که در یک ساختار سازمانی پیچیده با هدف کسب پول یا قدرت عمل می کنند و بعضاً قواعد سخت تری نسبت به قواعد حکومتی دارند و معمولاً یک گروه مافیایی در ساختار سلسله مراتب، آن را هدایت می کنند (احمدی، 1384: 158-156).یکی از اشکال جرایم سازمان یافته تروریسم (Terrorism) می باشد. در فرهنگ وبستر و آکسفورد، تروریسم به معنای «ایجاد ترس و وحشت شدید» آمده است (حکیمی ها، 1384: 49). در واقع، تروریسم به شکلی از اقدام خشونت بار دولتی و یا غیر دولتی که با هدف دستیابی به یک منظور سیاسی صورت می گیرد گفته می شود. این پدیده با دیگر انواع خشونت شباهتی ندارد و تلاش می کند تا توجه بین المللی را به جانب یک بی عدالتی، خواه واقعی خواه خیالی بکشاند. تروریست ها شیوه های گوناگونی را به کار می گیرند که عبارتند از: ترور افراد، هواپیما ربایی، بمب گذاری، گروگان گیری، سرقت از بانک ها و خراب کاری. این اقدام روش کسانی است که آدم کشی و تهدید مردم و ایجاد خوف و وحشت را به هر طریقی که باشد برای رسیدن به هدف های خود درست و لازم می دانند. در نتیجه، علاوه بر شیوه و روش اقدام، انگیزه افراد یا گروه ها در انجام عمل، ملاک تروریستی بودن یا تروریستی نبودن عمل را مشخص می کند. یعنی اگر فرد یا گروهی با هدف سرقت یا کسب منفعت اقتصادی اقدام به آدم کشی کند به این عمل، عمل تروریستی گفته نمی شود؛ زیرا می باید انگیزه فرد یا گروهی که دست به آدم کشی یا ایجاد رعب و وحشت می زند سیاسی باشد (شیرودی، 1382: 159-155). بر اساس گزارش هیئت علمی عالی رتبه تهدیدات، چالش ها و تغییر (Report Of High Level Panel On Threats- 2004) تروریسم و جرایم سازمان یافته به طور سنتی مشکل داخلی هر کشور محسوب می شود. این مسئله از دو دهه منتهی به هزاره سوم میلادی به پدیده ای فراملی و خطرناک تبدیل شده و از جمله مواردی است که به عنوان تهدیدی برای دولت ها و جوامع قرن بیست و یکم شناخته می شود. این عمل از دیدگاه اسلامی کاملاً مذموم و برخلاف اصول و ارزش های اسلامی از قبیل اصل کرامت انسانی و حق برخورداری از حیات و امنیت است. حادثه تروریستی 11 سپتامبر 2001 نقطه اوج عملیات تروریستی سازمان یافته تلقی می شود (حکیمی ها، 1384: 49 و 48).
ت- جرایم سیاسی (Political Crimes):
برخی مقامات دولتی است از قدرت خود به صورت غیر اخلاقی و غیر قانونی برای رسیدن به مقاصد مادی با قدرت سیاسی استفاده کنند و یا از موقعیت سیاسی خود سوء استفاده کرد، از طریق رشوه گیری و دیگر اَعمال انحرافی، به کسب درآمد بپردازند که به چنین اَعمال فاسدی، جرایم سیاسی گفته می شود. از انواع این فسادها می توان: سوء استفاده از مالیات، اموال عمومی، فعالیت های تجاری، منطقه بندی زمین و نفوذ اداری را نام برد که برخی از کارگزاران دولتی بر علیه اشخاص انجام می دهند و امنیت ملی را تهدید می کنند. جرایم سیاسی شامل اَعمال غیر قانونی یا غیر اخلاقی بر علیه دولت نیز می شود. به عنوان مثال، می توان پیمان شکنی، خراب کاری سیاسی و بمب گذاری تروریستی در مکان های عمومی را در این زمره قرار داد.ث- جرایم رایانه ای (Computeral Crimes):
هرگونه استفاده نامشروع و بدون اجازه مرجع اصلی از شبکه ها، برنامه ها یا اطلاعات، تقلب به منظور دستیابی به حساب یا فایل های کاربرها، حقه های کامپیوتری برای اجتناب از تعهدهای مالی یا فرار از صورت حساب ها، سوء استفاده از امکانات مالی و کپی کردن اطلاعات، فرستادن ایمیل یا برنامه های ویروسی، دستکاری سیستم ها، خراب کردن اطلاعات یا نرم افزارها و فرستادن پیغام های نادرست از جمله موارد جرایم رایانه ای به شمار می آیند (ستوده، 1386: 47-45).ج- جرایم بدون قربانی (Victimless Crimes):
جرایم بدون قربانی به فعالیت هایی گفته می شود که افراد، کم و بیش آزادانه به آنها اشتغال دارند بدون آنکه به طور مستقیم به دیگران زیان برسانند؛ اما به عنوان فعالیت های غیر قانونی تعریف شده اند. مثل استفاده از مواد مخدر یا فحشاء. البته این اصطلاح کاملاً دقیق نیست؛ زیرا افرادی که معتاد به مواد مخدر هستند یا قمار باز می باشند، به مفهومی قربانی یک نظام تبهکاری سازمان یافته می شوند. اما از آن جا که هر آن چه که بر سر این گونه افراد می آید اساساً نتیجه اعمال خودشان است، بسیاری استدلال می کنند که این وظیفه حکومت نیست که در این گونه فعالیت ها مداخله کند (گیدنز، 1379: 181).چ- جرایم سازمانی (Organization Crimes):
سوء استفاده از قدرت توسط مأموران دولتی یا سیاستمداران، فساد انتخاباتی، خشونت نیروهای امنتیتی و پلیسی علیه شهروندان، سرقت کارمندان از اموال سازمان یا مؤسسه ای که در آن کار می کنند، اختلاس، تخلفات مالیاتی و عدم پرداخت مالیات بر درآمد، جرایم شغلی مانند دریافت ویزیت اضافه علاوه بر مبلغ مصوب، آلودگی محیط کار و بی توجهی سازمان ها به بهداشت کارمندان، عرضه محصولات فاسد و خطرناک به مصرف کنندگان، آلوده کردن محیط زیست و رشوه خواری از جمله مصادیق جرایم سازمانی به شمار می آیند (محسنی، 1386: 143-138).منبع :کاوه، محمد، (1391)، آسیب شناسی بیماری های اجتماعی (جلد اول)، تهران: نشر جامعه شناسان، چاپ اول 1391.