نویسنده: محمد کاوه
این الگو 10مرحله دارد که در زیر به اختصار راجع به آن توضیح داده می شود:
* مرحله اول - تعریف مسئله:
در این مرحله باید درک روشنی از مسئله وجود داشته باشد. این درک بیشتر باید مبتنی بر تجزیه و تحلیل باشد تا حدس و گمان. لازم است حتی در این مرحله نیز سطحی از تمرکز وجود داشته باشد. به عنوان مثال، آیا مسئله جرایم مرتبط با سرقت خودرو است یا جرائم انجام شده بر روی خودروها در پارکینگ و غیره؟.* مرحله دوم - تعیین اهداف روشن:
اقدامات انجام شده در نیروهای پلیس حاکی از آن است که مشکلات بارزی در تعیین اهداف در درون ادارات پلیس وجود دارند. هر یک از اهداف برنامه های پیشگیری از جرم باید معیارهای دقیق را دربر داشته باشد که برای ارزیابی مفید باشند. این اهداف باید روشن، قابل درک، قابل اندازه گیری و واقع بینانه باشند. در ضمن این اهداف باید در صورت امکان یک چارچوب زمانی را برای دوره اجرای برنامه تعریف کنند و به تمام شرکای برنامه منتقل و مورد پذیرش و موافقت آنها قرار گرفته باشند.* مرحله سوم - تعریف راهبردها و تاکتیک ها:
ماهیت برنامه و اهداف روشن به طور منطقی منجر به شناسایی راهبرد و تاکتیک های بالقوه به کار گرفته شده برای رسیدن به آن خواهد شد.* مرحله چهارم - تعیین منابع:
پس از تعیین اهداف و تاکتیک های اجرای برنامه، لازم است که منابع اجرای برنامه از جمله بودجه و نیروی انسانی مشخص شود. در این مرحله به سبب محدودیت منابع ممکن است تجدید نظر در منابع ضروری باشد.* مرحله پنجم - تعیین فرآیند ارزیابی:
پیش از اجرای برنامه ضروری است که رویه هایی برای مراقبت از این امر که برنامه به طور جامع مورد ارزیابی قرار گیرد، برقرار شود. این وظیفه کوچکی نیست و لازم است مشخص شود که چه شاخص هایی باید برای ارزیابی برنامه مورد استفاده قرار گرفته و این امر به نوبه خود شامل ارزیابی قابل دسترس بودن اطلاعات مورد نیاز خواهد بود. همچنین کسب اطمینان از این امر لازم است که سازمان و تشکیلات به نحوی مناسب است تا اجازه کسب و تجزیه و تحلیل داده ها و انتشار اطلاعات را از طریق فرآیند نظارت و ارزیابی بدهد.* مرحله ششم - ارزیابی پیش از اجرای پروژه:
به منظور آغاز کسب برخی برداشت ها از موفقیت های احتمالی برنامه، بررسی عواملی که ممکن است بر برنامه تأثیرگذار باشند، پیش از اجرای برنامه ضروری است. این مرحله موضوع انتظارات جرم و بودجه بندی جرم را شامل شده و ممکن است بررسی هایی در مورد عواملی مانند: تأمین منابع، مسائل محیطی و محتوایی و ساختار نیروی انسانی را نیز در بر بگیرد. با جمع آوری اطلاعات مرتبط با مسائل، اتخاذ تصمیم منطقی در مورد احتمال موفقیت برای متولیان برنامه امکان پذیر خواهد شد.* مرحله هفتم - تصمیم گیری:
در این مرحله صاحبان و مدیران برنامه می توانند تصمیم رسمی برای اجرا یا عدم اجرای برنامه اتخاذ کنند. ارزیابی پیش از اجرای برنامه می تواند علائمی روشن ارائه دهد که آیا احتمال موفقیت برنامه وجود داشته و برنامه باید اجرا شود؛ یا اینکه برخی از مراحل برنامه باید به صورت مجدد بررسی و اصلاح شود. ممکن است حتی پس از اصلاح نیز ارزیابی مقدماتی حاکی از آن باشد که احتمال موفقیت برنامه کم است که در این صورت ممکن است اجرای برنامه لغو شود. هر تصمیمی که اتخاذ شود اگر این فرآیند دنبال شود، تصمیم اتخاذ شده به عنوان یک تصمیم رسمی نگریسته خواهد شد.* مرحله هشتم - اجرای برنامه:
در صورتی که تصمیم بر اجرای برنامه باشد، برنامه می تواند بر اساس راهبردها و تاکتیک های اتخاذ شده قبلی و منابع زیادی در راه اجرای برنامه صرف شود.* مرحله نهم - نظارت در حین اجرا:
در مورد دوره حیات یک برنامه قبلاً توضیح داده شد. برای شناسایی موقعیت فعلی یک برنامه لازم است که روند اجرای برنامه به طور قاعده مند مورد نظارت قرار گیرد.* مرحله دهم - ارزیابی نهایی:
یک ارزیابی نهایی می تواند برای ارزیابی مجموع نتایج برنامه انجام شود؛ هر چند که اگر برنامه در طول حیات خود مورد سنجش قرار گرفته باشد، ارزیابی نهایی چندان عجیب نخواهد بود. از این نظر، ممکن است انجام نظر سنجی عمومی در مورد برداشت جامعه از موفقیت برنامه انجام شود. زمان ارزیابی نهایی بسته به مدت زمانی خواهد بود که آثار اجرای برنامه در آن مدت ظاهر شده و قابل اندازه گیری شود. در برخی موارد نتایج اجرای برنامه فوراً معلوم می شود در حالی که در برخی دیگر از موارد لازم است که ارزیابی برنامه مدت زمان بیشتر پس از خاتمه اجرای برنامه، ادامه پیدا کند (محمد نسل، 1389: 332-329).منبع :کاوه، محمد، (1391)، آسیب شناسی بیماری های اجتماعی (جلد اول)، تهران: نشر جامعه شناسان، چاپ اول 1391.