ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
هوایی که در شهرها تنفس میکنیم هر روز بیشتر کیفیت خود را از دست میدهد. سلامت همگان در معرض خطری جدی قرار گرفته است. در کرهی زمین، تعادل زیست به هم خورده است. برای محافظت از جو سیارهامان، که آلودگی آن به راحتی قابل جبران نیست، باید به پا خاست و این بسیج باید تمام کشورها را دربر بگیرد. آیا باید بپذیریم که هوای تمیز و قابل تنفس، به ویژه در شهرهای بزرگ، به صورت یک کیمیای دست نیافتنی درآید؟ به چشم خود میبینیم که هر ساله بشر با دست خود دهها میلیون تُن از آلودهترین و سمیترین مواد را وارد جو زمین میکند. دی اکسید گوگرد، گاز کربنیک، دی اکسید نیتروژن، سرب، فلوئور کربن، کادمیوم، جیوه، و آرسنیک از جملهی این موادند. صدها میلیونها تن مادهی سمی، به شکل ذرات، در جو زمین منتشر و انباشته میشوند و بعد به صورت بارانهای اسیدی بر سر مردم و محیط زیست فرو میریزند. دیگر، مرزها و محدودههای سیاسی و جغرافیایی مفهوم خود را از دست میدهند. شاید کادمیوم کارخانهای در اروپا، بر سر ساکنان آسیا فرود آید. افزون بر تهدید سلامتی انسانها، فضای سبز آلوده میشود یا از بین میرود و تعادل محیط زیست بر هم میخورد.
البته این مصیبت برای همهی نواحی جهان یکسان نیست. جایی که فعالیت صنعتی بیشتر و قوانین حفاظت از محیط زیست کمتر است خطرات جدیتر و صدمات سنگینترند. کمترین عوارض این هوای آلوده پیدایش آلرژیها، برونشیتها، نارساییهای تنفسی و قلبی، و سرطان است. در برخی از شهرهای بزرگ جهان (از جمله تهران) آلودگی هوا بیداد میکند. متأسفانه این وضعیت هر روز وخیمتر میشود زیرا هر چه شهرها در جهت صنعتیتر شدن بیشتر پیش میروند قضیه مصیبتبارتر میشود. کار به جایی رسیده است که دانشمندان خبر میدهند که این آلودگیهای شدید میتوانند در کرهی زمین دگرگونیهای عظیمی به پا کنند و منجر به افزایش کلی دما و تخریب کلی لایهی محافظ اوزون شوند. مدتی است درد را شناختهایم ولی درمان این بیمارس مزمن چیست؟
در حال حاضر، آلودگی هوا، بزرگترین دلنگرانی و دغدغهی فکری دانشمندان سراسر جهان است. از ربع قرن پیش تاکنون به طور پیوسته گردهم آییهای بین المللی در این زمینه برگزار شده است: تورنتو، صوفیه، لاهه، ژنو، لندن، مونترآل، هامبورگ، و ... که همهی متخصصین آلودگی هوا را در یک جا جمع مینمودهاند. این تحرک و بسیج جهانی چه دلیلی میتواند داشته باشد؟ حقیقت این است که پژوهشگران از این واهمه دارند که آلودگی جو در گرمتر شدن آب و هوای زمین دخالت داشته باشد. برخی از آلوده کنندهها، مانند گاز کربنیک، گرمای رسیده از خورشید را به دام میاندازند، به این معنی که گرما راه گریز نمییابد و در جو حبس میشود. این پدیده، اثر گلخانهای نامیده میشود، و گمان میرود که نتیجهی آن افزایش کلی دما از یک و نیم تا چهار درجهی سانتیگراد طی نیم قرن باشد. (اثر گلخانهای در مورد زمین، اشاره به انبوهش دی اکسید کربن و مواد دیگری دارد که با عبور انرژی خورشید از درون خود سبب به دام افتادن انرژی تبدیل شده به امواج دارای طول موج بلند در جو اطراف زمین شده و نمیگذارند گرما به فضای بیرون نشت کند، درنتیجه دمای جو رفته رفته افزایش مییابد.) بنا بر گفتهی توماس پوتر (از سازمان جهانی هواشناسی) این افزایش دما، سبب انبساط و افزایش حجم آب اقیانوسها میشود و در وهلهی نخست، سطح آبها مختصری بالا میآید.
برخی از دانشمندان هم بر این باورند که افزایش دما، در بلند مدت موجب ذوب یخهای قطبی میشود که در این صورت افزایشی شدید و ناگهانی در سطح آبهای جهان پدید خواهد آمد و دلتاهای رودخانههای گنگ، نیل، یا میسیسیپی در معرض خطر قرار خواهند گرفت. همچنین قسمتی از کشور هلند نیز به زیر آب خواهد رفت. گفتنی است که حتی رئیس جمهور جزایر مالدیو چند سال پیش متعاقب همین تحقیقات خواستار کمکهای بین المللی برای مقابله با بالا آمدن سطح آبها در کشورش شد.
به نظر میسد گاز کربنیک در ردیف نخستین متهمان آلودگی هوا قرار داشته باشد، به این دلیل که این گاز یکی از فراوانترین گازهای آلوده کنندهی جهان است. از آغاز دوران صنعتی، میزان گاز کربنیک هوا بیش از بیست و پنج درصد افزایش نشان میدهد و تا چندی دیگر این رقم احتمالاً به مرز پنجاه درصد خواهد رسید.
گاز کربنیک بیشتر در اثر سوزاندن سوختهای فسیلی انرژیزا مانند زغال، نفت، یا گازهای طبیعی تولید میشود. در این زمینه دکتر دورشمیدت، اقلیم شناس و عضو سابق کمیسیون تحقیق محافظت از جو در پارلمان آلمان چنین گفت: «در جهان فعلی ما، هشتاد و هشت درصد از کل انرژی مصرفی از سوختهای فسیلی عاید میشود. در برابر آن هفت درصد از انرژیها از باد یا آب یا تابش خورشیدی کسب میشود، و پنج درصد هم از انرژی هستهای. از طرفی میبینیم که یک سوم از این انرژی در حمل و نقل و تولید گرما مورد استفاده قرار میگیرد و در حال حاضر سوخت فسیلی که در این زمینهها مورد استفاده قرار میگیرد قابل جایگزینی و بازیابی نیست.» حتی اگر در این دو زمینه، با عایق بندی خانهها برای جلوگیری از هدر رفتن انرژی و استفاده از وسایل نقلیهی اشتراکی و همگانی، صرفه جوییهایی به عمل بیاید، باز هم گاز کربنیک همچنان در جو زمین انباشته خواهد شد، زیرا ملاحظه میکنیم که سالیانه در حدود ده میلیون هکتار از جنگلهای روی زمین – یعنی سطحی حدود یک پنجم سطح کشوری مانند فرانسه – از بین میرود، در حالی که میدانیم این ریهی سبز، گاز کربنیک هوا را جذب میکند.
ولی تنها دشمن جنگلها، هیزم شکنان و سودجویان نیستند. بیشتر درختان جنگل را دی اکسید گوگرد (SO2) از بین میبرد. این گاز که از دودکش کارخانهها و اتوموبیلها و ... بیرون میآید و در هوا منتشر میشود به صورت بارانهای اسیدی بر روی زمین فرو میبارد و به انهدام تدریجی جنگلها میانجامد. سالها طول کشید تا متخصصان دریافتند که این آلوده کنندهها در اثر وزش باد از سویی به سویی میروند و هزاران کیلومتر جا به جا میشوند. مثلاً کشورهای اسکاندیناوی متوجه شدند که دریاچههایشان در اثر گوگردهایی که از بریتانیا و حتی ایالات متحده به ارمغان میآید اسیدی شدهاند. موضوع وزش باد، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. تودههای هوای گرم از مناطق استوایی به سوی قطبها بالا میروند و چرخش زمین آنها را به طرف غرب گسیل میدهد. بدین ترتیب بادهای پیوسته و طولانی در کرهی زمین به وجود میآید. این بادها پس از سرد شدن مجدداً از شرق و در ارتفاع کم باز میگردند.
اکسیدهای نیتروژن (NOx) نیز در ایجاد اثر گلخانهای سهیم هستند. هر سال دوازده تا پانزده میلیون تن از این مواد در جو منتشر میشود. به غیر از کودهای ازته (نیتروژندار) که در کشاورزی مصرف میشوند، یکی از بزرگترین تولید کنندگان NOx، اتوموبیلها هستند. اکسیدهای نیتروژن با هیدروکربورهای حاصل از احتراق ناقص سوختها همراه میشوند. تحت تأثیر نور خورشید، فوتو-اکسیدانها را ایجاد میکنند که همینها منشأ ایجاد مههای غلیظ دودآلود و تخریب فضاهای سبز هستند. یکی از این فوتو-اکسیدانها اوزون است. چنانچه در جو بالا از مقدار اوزون کاسته میشود، در عوض در ارتفاع پایینتر، سالانه بیست و پنج درصد بر میزان این گاز افزوده میشود که این خود اثر گلخانهای را به ویژه در روزهای آفتابی شدت میبخشد.
اگرچه ما با گاز متان کمتر آشنا هستیم ولی باید بدانیم که این گاز آلوده کننده سالانه به مقدار حدود پنجاه میلیون تن در جو کرهی زمین انباشته میشود. گاز متان در روی زمین، از خاک شالیزارها، معادن زغال، مردابها، و محل تخلیهی زبالهها متصاعد میشود.
فلزات سنگین هم در آلودگی هوا سهمی عمده دارند؛ سالانه دو میلیون تن سرب، پنج هزار و پانصد تن کادمیوم، یازده هزار تن جیوه، و هفتاد و هشت هزار تن آرسنیک در هوا منتشر میشود. ذرات موجود در دود اگزوز ماشینهای دیزلی و بنزین متصاعد شده از پالایشگاهها و کارخانههای شیمیایی نیز که بسیار مسموم کننده هستند، این فهرست را تکمیل میکنند.
یکی از آخرین مواد خطرناکی که باید بر فهرست مواد آلوده کننده اضافه کرد کلروفلوئورکربنها (CFCها) هستند. این گازها نه تنها اثر گلخانهای را تشدید میکنند بلکه سبب انهدام لایهی نازک اوزون میشوند که در ارتفاع بالا، مانع عبور پرتوهای فرابنفش خورشید بهسوی زمین میشود. همان طور که میدانیم این پرتو بسیار خطرناک است و اگر به میزان زیادی بر بدن انسان بتابد سبب سرطان پوست میشود. همچنین پرتو فرابنفش به گیاهان نیز آسیب میرساند. کلروفلوئورکربنها به منزلهی پیشرانه به افشانهها (اسپریها) افزوده میشوند، در یخچالها و دستگاههای تهویهی هوا مورد استفاده قرار میگیرند، و در صنعت به عنوان حلال مصرف میشوند. نیمه عمر این گازها بیش از یک قرن است و به صورت برگشت ناپذیری سالیانه هفتصد هزار تن از آنها در جو انباشته میشود. با توجه به اینکه اثر گلخانهای هر مولکول CFC، ده هزار برابرِ اثر گلخانهای گاز کربنیک است، میتوانیم به نقش مخرب آنها پی ببریم.
طبق تحقیقات انجام شده، دی اکسید کربن ناشی از اتوموبیلها و کارخانهها، حتی اگر در مقادیر کم در هوای شهرها وجود داشته باشد، برای بیماران قلبی خطر آفرین است و ممکن است سبب بروز بحرانهای مربوط به آنژین صدری شود. متخصصان دانشگاه جانزهاپکینز (در امریکا) شصت و سه بیمار قلبی را در معرض تنفس هوایی که مختصری آلوده به دی اکسید کربن بود قرار دادند. آزمایشها ثابت کردند که این بیماران طی فعالیتهای بدنی در هوای آلوده به دی اکسید کربن خیلی زودتر دچار بحرانهای آنژین صدری میشوند تا فعالیت در محیطی با هوای تمیز و پالوده از آلودگیها. متخصصان و پژوهشگران علاوه بر این که توصیه میکنند تدابیری در جهت کاهش تخلیهی دی اکسید کربن در جو اتخاذ شود، پیشنهاد و سفارش میکنند که تجدید نظری در طبقه بندی مشاغل بیماران قلبی که ناگزیرند در معرض هوای آلوده قرار بگیرند و آن را استنشاق کنند به عمل آید: مانند کارکنان ترمینالها، ایستگاههای ورودی و خروجی بزرگراهها و پارکینگها، افراد پلیس، افراد آتشنشانی، و ...
آلودگی هوا نخستین بار در صفحهی اول یکی از جراید لندن در سال 1952 میلادی مطرح شد. این خبر حکایت از این واقعیت مصیبتبار داشت که چهار هزار نفر در پی اختلالات تنفسی و قلبی ناشی از آلودگی هوا، جان سپرده بودند و مقصر اصلی مهِ غلیظ محتوی دی اکسید گوگرد و دود بود. به هر حال این واقعهی تأسفبار باعث شد که دست اندرکاران به خود بیایند و درنتیجه، به میزان وسیعی از آلودگی هوای لندن کاسته شد.
ارزیابی آثار آلودگی هوا در کوتاه مدت تاحدی مشکل است، زیرا معمولاً این آثار در دراز مدت پدیدار میشود. آلودگی هوا به منزلهی عاملی در ایجاد زمینههای مساعد برای ابتلا به بیماریهای تنفسی و چشم و گوش و حلق و بینی، نقش بزرگی بر عهده دارد. به عبارت دیگر، هوای کثیف باعث بروز یا وخامت بیماری در نزد افراد مستعد، مانند کودکان و کهنسالان و افراد مبتلا به آلرژی، میشود. طی تحقیقاتی که در شش شهر از بزرگترین شهرهای فرانسه انجام گرفت، مسلّم گردید که غلظت دی اکسید گوگرد در هوا، به طور مستقیم و مشخصی با بیماریهای تنفسی ارتباط دارد. از طرفی بنابر گزارشی از سوی پروفسور روسل در فرانسه، که در زمینهی عوارض پزشکی آلوده کنندههای ناشی از اتوموبیلها ارائه گردید، اثر تحریک کنندهی آلدئیدها (که به مقدار فراوانی در سوختهای محتوی الکل وجود دارد) بر روی نایژهها به اثبات رسید. اکسیدهای نیتروژن و فوتواکسیدانها هم اختلالات مشابهی در افراد مستعد به بار میآورند. پروفسور روسل بیان داشت: «در میان ترکیبهای مختلف آلوده کنندهها، برهم کنشهایی وجود دارد که ما از آثار آنها بیخبریم.» بنا بر گزارش وی، برخی از هیدروکربنها از مواد سرطانزای بالقوه و شناخته شدهای هستند. با این حال، پژوهشها و مطالعات همهگیری شناختی نتوانستهاند تاکنون ارتباطی ثابت شده بین آلوده کنندههای هوا و سرطان برقرار کنند، ولی پژوهشها در این زمینه همچنان پیگیری میشوند.
سربی که در بنزین اتوموبیلها وجود دارد برای دستگاه عصبی کودکان بسیار مضر است. کارخانهها، فلزات سنگین دیگری (به غیر از مواد یاد شده) را راهی جو میکنند. مثلاً تالیوم، به احتمال زیاد عامل بروز یک اپیدمی اسرار آمیز است که چندین سال پیش کودکان شهر چرنوستی در اوکراین را مبتلا ساخت. منشأ این بیماری احتمالاً کارخانهی سیمانی در رومانی، یعنی در هفتاد کیلومتری این شهر، بود. قربانیان این بیماری از اختلالات عصبی و توهم در رنج بودند. تا زمانی که بتوانند مسألهی مشکل آلودگی زدایی را در این شهر حل کنند، ناچار به تخلیهی شهر شدند.
در کنگرهای در شهر مونترال، پنجاه و شش کشور معاهدهای را به امضا رساندند که بر اساس آن متعهد شدند لایهی اوزون جو بالا را به هر ترتیبی که هست نجات دهند. این نخستین بار بود که همهی کشورها به اتفاق برای عملی ساختن هدفی در سطح کرهی زمین موافقت میکردند. در این طرح پیشبینی شده بود که کاهشی در حد پنجاه درصد در میزان تصاعد گازهای کلروفلوئوروکربن (CFC) به ویژه از افشانهها (اسپریها) در نظر گرفته شود. اما این بسیج بیسابقهی جهانی برای حل این مشکل کفایت نکرد، و در کنفرانس برگزار شده در شهر لاهه دانشمندان هشدار تازهای دادند بدین ترتیب که اثر زیانبخش CFC بر اوزون جو، از آنچه در کنگرهی مونترال مورد بحث و تأکید قرار گرفته بود بیشتر است. بنا بر این دانشمندان پا را از این هم فراتر گذاشتند و خواستار کاهشی معادل هشتاد و پنج درصد (و نه پنجاه درصد) در میزان تصاعد CFC شدند. با وجود این متأسفانه به نظر میرسید که امکانات تحقق بخشیدن به چنین هدفی فراهم نباشد.
به نظر دانشمندان، دومین زمینهی کاهش آلودگی، به اتوموبیلها و وسابل نقلیهی دیگر مربوط میشود. هشت کشور اروپایی تصمیم گرفتند سی درصد از میزان گازهای خروجی وسایل نقلیهی موتوری بکاهند. در کشورهای اتحادیهی اروپا خودروهایی که بیش از دو لیتر در ده کیلومتر مصرف میکنند را مجبور کردند مجهز به لولهی اگزوز سه دهانه شوند. این دستگاه، دی اکسید نیتروژن را به نیتروژن خالص، اکسیدهای کربن را به گاز کربنیک و هیدروکربورها را به آب مبدل مینمود.
مسلماً مبارزه با آلودگی صنعتی بسیار پرهزینه است. در مورد اتوموبیلها نیاز به موتوری با سیستم سوخت رسانی الکترونیکی و استفاده از بنزین بدون سرب است که در نخستین مرحله، خطر آلودگی ناشی از مواد شیمیایی را برطرف میکند. در کشور فرانسه بر اساس قرار دادی که منعقد شد تصمیم گرفته شد اتوموبیلهایی که مصرفشان کمتر از دو لیتر در ده کیلومتر است (که نود و هفت درصد از خودروهای این کشور را تشکیل میداد) خود را با معیارهای جدید مطابقت دهند. برخی از کارخانههای سازندهی اتوموبیل با معیارهای جدید مخالفت مینمودند و چنین تخمین میزدند که معیارهای جدید باعث گرانتر شدن انوموبیلها و بالا رفتن مصرف سوخت میگردید و علاوه بر این رانندگی با چنین اتومبیلهایی هم چندان دلپذیر نمیبود.
در مورد آلودگی صنعتی ناشی از کارخانهها نیز باید در سطح جهانی تدابیری مؤثر اتخاذ شود. در این زمینه هفده کشور از کشورهای اروپایی موافقت نامهای را به امضا رساندند که بر اساس آن متعهد شدند سی درصد از میزان گسیل اکسیدهای گوگرد بکاهند. بنا بر گزارشی منتشر شده از سوی کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعهی سازمان ملل متحد در نشریهی آیندهی همهی ما، برای کاهشی معادل شصت و پنج درصد از گسیل گوگرد در کشورهای اتحادیهی اروپا در عرض بیست سال، هزینهای بالغ بر شش و هفت دهم میلیارد دلار برآورد شده است.
استفاده از انرژیهای تجدید پذیر یا قابل بازیابی (به ویژه انرژی خورشیدی)، صرفه جویی در مصرف انرژی، و اقدام به درختکاری و بازسازی جنگلها هم میتوانند سهمی در کاهش آلودگی هوا داشته باشند. برخی پیشنهاد میکنند که از مراکز هستهای بیشتری استفاده شود تا از شر بارانهای اسیدی در امان بمانیم، ولی در این صورت باید خطراتی مانند انفجار چرنوبیل را هم در نظر داشته باشیم.
بنزین (C6H6)، حاصل از پالایشگاهها، و اتوموبیلها. دارای خطر بروز لوسمی (نوعی سرطان خون).
مونوکسید کربن (CO)، حاصل از اتوموبیلها، احتراق زغال و نفت، ذوب فلزات، و کارخانههای فولاد. دارای خطر ضایعات قلبی.
جیوه (Hg)، حاصل از احتراق زغال و نفت، و ذوب فلزات. دارای خطر ایجاد لرزش در اندامها و اختلال در حرکات و رفتار.
اوزون (O3)، حاصل از واکنش تابش خورشیدی با هیدروکربورها و اکسیدهای نیتروژن. دارای خطرات تحریک و حساسیت در چشمها، و بروز آسم.
سرب (Pb)، حاصل از اتوموبیلها، و ذوب فلزات. دارای خطرات ضایعات مغزی، و افزایش فشار خون.
دی اکسید گوگرد (SO2)، حاصل از احتراق زغال و نفت، و ذوب فلزات. دارای خطرات بروز مشکلات تنفسی، و تحریک و حساسیت در چشمها.
منبع: راسخون
البته این مصیبت برای همهی نواحی جهان یکسان نیست. جایی که فعالیت صنعتی بیشتر و قوانین حفاظت از محیط زیست کمتر است خطرات جدیتر و صدمات سنگینترند. کمترین عوارض این هوای آلوده پیدایش آلرژیها، برونشیتها، نارساییهای تنفسی و قلبی، و سرطان است. در برخی از شهرهای بزرگ جهان (از جمله تهران) آلودگی هوا بیداد میکند. متأسفانه این وضعیت هر روز وخیمتر میشود زیرا هر چه شهرها در جهت صنعتیتر شدن بیشتر پیش میروند قضیه مصیبتبارتر میشود. کار به جایی رسیده است که دانشمندان خبر میدهند که این آلودگیهای شدید میتوانند در کرهی زمین دگرگونیهای عظیمی به پا کنند و منجر به افزایش کلی دما و تخریب کلی لایهی محافظ اوزون شوند. مدتی است درد را شناختهایم ولی درمان این بیمارس مزمن چیست؟
در حال حاضر، آلودگی هوا، بزرگترین دلنگرانی و دغدغهی فکری دانشمندان سراسر جهان است. از ربع قرن پیش تاکنون به طور پیوسته گردهم آییهای بین المللی در این زمینه برگزار شده است: تورنتو، صوفیه، لاهه، ژنو، لندن، مونترآل، هامبورگ، و ... که همهی متخصصین آلودگی هوا را در یک جا جمع مینمودهاند. این تحرک و بسیج جهانی چه دلیلی میتواند داشته باشد؟ حقیقت این است که پژوهشگران از این واهمه دارند که آلودگی جو در گرمتر شدن آب و هوای زمین دخالت داشته باشد. برخی از آلوده کنندهها، مانند گاز کربنیک، گرمای رسیده از خورشید را به دام میاندازند، به این معنی که گرما راه گریز نمییابد و در جو حبس میشود. این پدیده، اثر گلخانهای نامیده میشود، و گمان میرود که نتیجهی آن افزایش کلی دما از یک و نیم تا چهار درجهی سانتیگراد طی نیم قرن باشد. (اثر گلخانهای در مورد زمین، اشاره به انبوهش دی اکسید کربن و مواد دیگری دارد که با عبور انرژی خورشید از درون خود سبب به دام افتادن انرژی تبدیل شده به امواج دارای طول موج بلند در جو اطراف زمین شده و نمیگذارند گرما به فضای بیرون نشت کند، درنتیجه دمای جو رفته رفته افزایش مییابد.) بنا بر گفتهی توماس پوتر (از سازمان جهانی هواشناسی) این افزایش دما، سبب انبساط و افزایش حجم آب اقیانوسها میشود و در وهلهی نخست، سطح آبها مختصری بالا میآید.
برخی از دانشمندان هم بر این باورند که افزایش دما، در بلند مدت موجب ذوب یخهای قطبی میشود که در این صورت افزایشی شدید و ناگهانی در سطح آبهای جهان پدید خواهد آمد و دلتاهای رودخانههای گنگ، نیل، یا میسیسیپی در معرض خطر قرار خواهند گرفت. همچنین قسمتی از کشور هلند نیز به زیر آب خواهد رفت. گفتنی است که حتی رئیس جمهور جزایر مالدیو چند سال پیش متعاقب همین تحقیقات خواستار کمکهای بین المللی برای مقابله با بالا آمدن سطح آبها در کشورش شد.
به نظر میسد گاز کربنیک در ردیف نخستین متهمان آلودگی هوا قرار داشته باشد، به این دلیل که این گاز یکی از فراوانترین گازهای آلوده کنندهی جهان است. از آغاز دوران صنعتی، میزان گاز کربنیک هوا بیش از بیست و پنج درصد افزایش نشان میدهد و تا چندی دیگر این رقم احتمالاً به مرز پنجاه درصد خواهد رسید.
ولی تنها دشمن جنگلها، هیزم شکنان و سودجویان نیستند. بیشتر درختان جنگل را دی اکسید گوگرد (SO2) از بین میبرد. این گاز که از دودکش کارخانهها و اتوموبیلها و ... بیرون میآید و در هوا منتشر میشود به صورت بارانهای اسیدی بر روی زمین فرو میبارد و به انهدام تدریجی جنگلها میانجامد. سالها طول کشید تا متخصصان دریافتند که این آلوده کنندهها در اثر وزش باد از سویی به سویی میروند و هزاران کیلومتر جا به جا میشوند. مثلاً کشورهای اسکاندیناوی متوجه شدند که دریاچههایشان در اثر گوگردهایی که از بریتانیا و حتی ایالات متحده به ارمغان میآید اسیدی شدهاند. موضوع وزش باد، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. تودههای هوای گرم از مناطق استوایی به سوی قطبها بالا میروند و چرخش زمین آنها را به طرف غرب گسیل میدهد. بدین ترتیب بادهای پیوسته و طولانی در کرهی زمین به وجود میآید. این بادها پس از سرد شدن مجدداً از شرق و در ارتفاع کم باز میگردند.
اکسیدهای نیتروژن (NOx) نیز در ایجاد اثر گلخانهای سهیم هستند. هر سال دوازده تا پانزده میلیون تن از این مواد در جو منتشر میشود. به غیر از کودهای ازته (نیتروژندار) که در کشاورزی مصرف میشوند، یکی از بزرگترین تولید کنندگان NOx، اتوموبیلها هستند. اکسیدهای نیتروژن با هیدروکربورهای حاصل از احتراق ناقص سوختها همراه میشوند. تحت تأثیر نور خورشید، فوتو-اکسیدانها را ایجاد میکنند که همینها منشأ ایجاد مههای غلیظ دودآلود و تخریب فضاهای سبز هستند. یکی از این فوتو-اکسیدانها اوزون است. چنانچه در جو بالا از مقدار اوزون کاسته میشود، در عوض در ارتفاع پایینتر، سالانه بیست و پنج درصد بر میزان این گاز افزوده میشود که این خود اثر گلخانهای را به ویژه در روزهای آفتابی شدت میبخشد.
اگرچه ما با گاز متان کمتر آشنا هستیم ولی باید بدانیم که این گاز آلوده کننده سالانه به مقدار حدود پنجاه میلیون تن در جو کرهی زمین انباشته میشود. گاز متان در روی زمین، از خاک شالیزارها، معادن زغال، مردابها، و محل تخلیهی زبالهها متصاعد میشود.
یکی از آخرین مواد خطرناکی که باید بر فهرست مواد آلوده کننده اضافه کرد کلروفلوئورکربنها (CFCها) هستند. این گازها نه تنها اثر گلخانهای را تشدید میکنند بلکه سبب انهدام لایهی نازک اوزون میشوند که در ارتفاع بالا، مانع عبور پرتوهای فرابنفش خورشید بهسوی زمین میشود. همان طور که میدانیم این پرتو بسیار خطرناک است و اگر به میزان زیادی بر بدن انسان بتابد سبب سرطان پوست میشود. همچنین پرتو فرابنفش به گیاهان نیز آسیب میرساند. کلروفلوئورکربنها به منزلهی پیشرانه به افشانهها (اسپریها) افزوده میشوند، در یخچالها و دستگاههای تهویهی هوا مورد استفاده قرار میگیرند، و در صنعت به عنوان حلال مصرف میشوند. نیمه عمر این گازها بیش از یک قرن است و به صورت برگشت ناپذیری سالیانه هفتصد هزار تن از آنها در جو انباشته میشود. با توجه به اینکه اثر گلخانهای هر مولکول CFC، ده هزار برابرِ اثر گلخانهای گاز کربنیک است، میتوانیم به نقش مخرب آنها پی ببریم.
طبق تحقیقات انجام شده، دی اکسید کربن ناشی از اتوموبیلها و کارخانهها، حتی اگر در مقادیر کم در هوای شهرها وجود داشته باشد، برای بیماران قلبی خطر آفرین است و ممکن است سبب بروز بحرانهای مربوط به آنژین صدری شود. متخصصان دانشگاه جانزهاپکینز (در امریکا) شصت و سه بیمار قلبی را در معرض تنفس هوایی که مختصری آلوده به دی اکسید کربن بود قرار دادند. آزمایشها ثابت کردند که این بیماران طی فعالیتهای بدنی در هوای آلوده به دی اکسید کربن خیلی زودتر دچار بحرانهای آنژین صدری میشوند تا فعالیت در محیطی با هوای تمیز و پالوده از آلودگیها. متخصصان و پژوهشگران علاوه بر این که توصیه میکنند تدابیری در جهت کاهش تخلیهی دی اکسید کربن در جو اتخاذ شود، پیشنهاد و سفارش میکنند که تجدید نظری در طبقه بندی مشاغل بیماران قلبی که ناگزیرند در معرض هوای آلوده قرار بگیرند و آن را استنشاق کنند به عمل آید: مانند کارکنان ترمینالها، ایستگاههای ورودی و خروجی بزرگراهها و پارکینگها، افراد پلیس، افراد آتشنشانی، و ...
آلودگی هوا نخستین بار در صفحهی اول یکی از جراید لندن در سال 1952 میلادی مطرح شد. این خبر حکایت از این واقعیت مصیبتبار داشت که چهار هزار نفر در پی اختلالات تنفسی و قلبی ناشی از آلودگی هوا، جان سپرده بودند و مقصر اصلی مهِ غلیظ محتوی دی اکسید گوگرد و دود بود. به هر حال این واقعهی تأسفبار باعث شد که دست اندرکاران به خود بیایند و درنتیجه، به میزان وسیعی از آلودگی هوای لندن کاسته شد.
ارزیابی آثار آلودگی هوا در کوتاه مدت تاحدی مشکل است، زیرا معمولاً این آثار در دراز مدت پدیدار میشود. آلودگی هوا به منزلهی عاملی در ایجاد زمینههای مساعد برای ابتلا به بیماریهای تنفسی و چشم و گوش و حلق و بینی، نقش بزرگی بر عهده دارد. به عبارت دیگر، هوای کثیف باعث بروز یا وخامت بیماری در نزد افراد مستعد، مانند کودکان و کهنسالان و افراد مبتلا به آلرژی، میشود. طی تحقیقاتی که در شش شهر از بزرگترین شهرهای فرانسه انجام گرفت، مسلّم گردید که غلظت دی اکسید گوگرد در هوا، به طور مستقیم و مشخصی با بیماریهای تنفسی ارتباط دارد. از طرفی بنابر گزارشی از سوی پروفسور روسل در فرانسه، که در زمینهی عوارض پزشکی آلوده کنندههای ناشی از اتوموبیلها ارائه گردید، اثر تحریک کنندهی آلدئیدها (که به مقدار فراوانی در سوختهای محتوی الکل وجود دارد) بر روی نایژهها به اثبات رسید. اکسیدهای نیتروژن و فوتواکسیدانها هم اختلالات مشابهی در افراد مستعد به بار میآورند. پروفسور روسل بیان داشت: «در میان ترکیبهای مختلف آلوده کنندهها، برهم کنشهایی وجود دارد که ما از آثار آنها بیخبریم.» بنا بر گزارش وی، برخی از هیدروکربنها از مواد سرطانزای بالقوه و شناخته شدهای هستند. با این حال، پژوهشها و مطالعات همهگیری شناختی نتوانستهاند تاکنون ارتباطی ثابت شده بین آلوده کنندههای هوا و سرطان برقرار کنند، ولی پژوهشها در این زمینه همچنان پیگیری میشوند.
سربی که در بنزین اتوموبیلها وجود دارد برای دستگاه عصبی کودکان بسیار مضر است. کارخانهها، فلزات سنگین دیگری (به غیر از مواد یاد شده) را راهی جو میکنند. مثلاً تالیوم، به احتمال زیاد عامل بروز یک اپیدمی اسرار آمیز است که چندین سال پیش کودکان شهر چرنوستی در اوکراین را مبتلا ساخت. منشأ این بیماری احتمالاً کارخانهی سیمانی در رومانی، یعنی در هفتاد کیلومتری این شهر، بود. قربانیان این بیماری از اختلالات عصبی و توهم در رنج بودند. تا زمانی که بتوانند مسألهی مشکل آلودگی زدایی را در این شهر حل کنند، ناچار به تخلیهی شهر شدند.
در کنگرهای در شهر مونترال، پنجاه و شش کشور معاهدهای را به امضا رساندند که بر اساس آن متعهد شدند لایهی اوزون جو بالا را به هر ترتیبی که هست نجات دهند. این نخستین بار بود که همهی کشورها به اتفاق برای عملی ساختن هدفی در سطح کرهی زمین موافقت میکردند. در این طرح پیشبینی شده بود که کاهشی در حد پنجاه درصد در میزان تصاعد گازهای کلروفلوئوروکربن (CFC) به ویژه از افشانهها (اسپریها) در نظر گرفته شود. اما این بسیج بیسابقهی جهانی برای حل این مشکل کفایت نکرد، و در کنفرانس برگزار شده در شهر لاهه دانشمندان هشدار تازهای دادند بدین ترتیب که اثر زیانبخش CFC بر اوزون جو، از آنچه در کنگرهی مونترال مورد بحث و تأکید قرار گرفته بود بیشتر است. بنا بر این دانشمندان پا را از این هم فراتر گذاشتند و خواستار کاهشی معادل هشتاد و پنج درصد (و نه پنجاه درصد) در میزان تصاعد CFC شدند. با وجود این متأسفانه به نظر میرسید که امکانات تحقق بخشیدن به چنین هدفی فراهم نباشد.
مسلماً مبارزه با آلودگی صنعتی بسیار پرهزینه است. در مورد اتوموبیلها نیاز به موتوری با سیستم سوخت رسانی الکترونیکی و استفاده از بنزین بدون سرب است که در نخستین مرحله، خطر آلودگی ناشی از مواد شیمیایی را برطرف میکند. در کشور فرانسه بر اساس قرار دادی که منعقد شد تصمیم گرفته شد اتوموبیلهایی که مصرفشان کمتر از دو لیتر در ده کیلومتر است (که نود و هفت درصد از خودروهای این کشور را تشکیل میداد) خود را با معیارهای جدید مطابقت دهند. برخی از کارخانههای سازندهی اتوموبیل با معیارهای جدید مخالفت مینمودند و چنین تخمین میزدند که معیارهای جدید باعث گرانتر شدن انوموبیلها و بالا رفتن مصرف سوخت میگردید و علاوه بر این رانندگی با چنین اتومبیلهایی هم چندان دلپذیر نمیبود.
در مورد آلودگی صنعتی ناشی از کارخانهها نیز باید در سطح جهانی تدابیری مؤثر اتخاذ شود. در این زمینه هفده کشور از کشورهای اروپایی موافقت نامهای را به امضا رساندند که بر اساس آن متعهد شدند سی درصد از میزان گسیل اکسیدهای گوگرد بکاهند. بنا بر گزارشی منتشر شده از سوی کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعهی سازمان ملل متحد در نشریهی آیندهی همهی ما، برای کاهشی معادل شصت و پنج درصد از گسیل گوگرد در کشورهای اتحادیهی اروپا در عرض بیست سال، هزینهای بالغ بر شش و هفت دهم میلیارد دلار برآورد شده است.
استفاده از انرژیهای تجدید پذیر یا قابل بازیابی (به ویژه انرژی خورشیدی)، صرفه جویی در مصرف انرژی، و اقدام به درختکاری و بازسازی جنگلها هم میتوانند سهمی در کاهش آلودگی هوا داشته باشند. برخی پیشنهاد میکنند که از مراکز هستهای بیشتری استفاده شود تا از شر بارانهای اسیدی در امان بمانیم، ولی در این صورت باید خطراتی مانند انفجار چرنوبیل را هم در نظر داشته باشیم.
آلوده کنندههای خطرناک:
آرسنیک (َAs)، حاصل از احتراق زغال، نفت، کارخانههای تولید شیشه، و سوزاندن زباله. دارای خطر بروز سرطانهای ریه و پوست.بنزین (C6H6)، حاصل از پالایشگاهها، و اتوموبیلها. دارای خطر بروز لوسمی (نوعی سرطان خون).
مونوکسید کربن (CO)، حاصل از اتوموبیلها، احتراق زغال و نفت، ذوب فلزات، و کارخانههای فولاد. دارای خطر ضایعات قلبی.
جیوه (Hg)، حاصل از احتراق زغال و نفت، و ذوب فلزات. دارای خطر ایجاد لرزش در اندامها و اختلال در حرکات و رفتار.
اوزون (O3)، حاصل از واکنش تابش خورشیدی با هیدروکربورها و اکسیدهای نیتروژن. دارای خطرات تحریک و حساسیت در چشمها، و بروز آسم.
سرب (Pb)، حاصل از اتوموبیلها، و ذوب فلزات. دارای خطرات ضایعات مغزی، و افزایش فشار خون.
دی اکسید گوگرد (SO2)، حاصل از احتراق زغال و نفت، و ذوب فلزات. دارای خطرات بروز مشکلات تنفسی، و تحریک و حساسیت در چشمها.
آلودگی هوا
ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
هوایی که در شهرها تنفس میکنیم هر روز بیشتر کیفیت خود را از دست میدهد. سلامت همگان در معرض خطری جدی قرار گرفته است. در کرهی زمین، تعادل زیست به هم خورده است. برای محافظت از جو سیارهامان، که آلودگی آن به راحتی قابل جبران نیست، باید به پا خاست و این بسیج باید تمام کشورها را دربر بگیرد. آیا باید بپذیریم که هوای تمیز و قابل تنفس، به ویژه در شهرهای بزرگ، به صورت یک کیمیای دست نیافتنی درآید؟ به چشم خود میبینیم که هر ساله بشر با دست خود دهها میلیون تُن از آلودهترین و سمیترین مواد را وارد جو زمین میکند. دی اکسید گوگرد، گاز کربنیک، دی اکسید نیتروژن، سرب، فلوئور کربن، کادمیوم، جیوه، و آرسنیک از جملهی این موادند. صدها میلیونها تن مادهی سمی، به شکل ذرات، در جو زمین منتشر و انباشته میشوند و بعد به صورت بارانهای اسیدی بر سر مردم و محیط زیست فرو میریزند. دیگر، مرزها و محدودههای سیاسی و جغرافیایی مفهوم خود را از دست میدهند. شاید کادمیوم کارخانهای در اروپا، بر سر ساکنان آسیا فرود آید. افزون بر تهدید سلامتی انسانها، فضای سبز آلوده میشود یا از بین میرود و تعادل محیط زیست بر هم میخورد.
البته این مصیبت برای همهی نواحی جهان یکسان نیست. جایی که فعالیت صنعتی بیشتر و قوانین حفاظت از محیط زیست کمتر است خطرات جدیتر و صدمات سنگینترند. کمترین عوارض این هوای آلوده پیدایش آلرژیها، برونشیتها، نارساییهای تنفسی و قلبی، و سرطان است. در برخی از شهرهای بزرگ جهان (از جمله تهران) آلودگی هوا بیداد میکند. متأسفانه این وضعیت هر روز وخیمتر میشود زیرا هر چه شهرها در جهت صنعتیتر شدن بیشتر پیش میروند قضیه مصیبتبارتر میشود. کار به جایی رسیده است که دانشمندان خبر میدهند که این آلودگیهای شدید میتوانند در کرهی زمین دگرگونیهای عظیمی به پا کنند و منجر به افزایش کلی دما و تخریب کلی لایهی محافظ اوزون شوند. مدتی است درد را شناختهایم ولی درمان این بیمارس مزمن چیست؟
در حال حاضر، آلودگی هوا، بزرگترین دلنگرانی و دغدغهی فکری دانشمندان سراسر جهان است. از ربع قرن پیش تاکنون به طور پیوسته گردهم آییهای بین المللی در این زمینه برگزار شده است: تورنتو، صوفیه، لاهه، ژنو، لندن، مونترآل، هامبورگ، و ... که همهی متخصصین آلودگی هوا را در یک جا جمع مینمودهاند. این تحرک و بسیج جهانی چه دلیلی میتواند داشته باشد؟ حقیقت این است که پژوهشگران از این واهمه دارند که آلودگی جو در گرمتر شدن آب و هوای زمین دخالت داشته باشد. برخی از آلوده کنندهها، مانند گاز کربنیک، گرمای رسیده از خورشید را به دام میاندازند، به این معنی که گرما راه گریز نمییابد و در جو حبس میشود. این پدیده، اثر گلخانهای نامیده میشود، و گمان میرود که نتیجهی آن افزایش کلی دما از یک و نیم تا چهار درجهی سانتیگراد طی نیم قرن باشد. (اثر گلخانهای در مورد زمین، اشاره به انبوهش دی اکسید کربن و مواد دیگری دارد که با عبور انرژی خورشید از درون خود سبب به دام افتادن انرژی تبدیل شده به امواج دارای طول موج بلند در جو اطراف زمین شده و نمیگذارند گرما به فضای بیرون نشت کند، درنتیجه دمای جو رفته رفته افزایش مییابد.) بنا بر گفتهی توماس پوتر (از سازمان جهانی هواشناسی) این افزایش دما، سبب انبساط و افزایش حجم آب اقیانوسها میشود و در وهلهی نخست، سطح آبها مختصری بالا میآید.
برخی از دانشمندان هم بر این باورند که افزایش دما، در بلند مدت موجب ذوب یخهای قطبی میشود که در این صورت افزایشی شدید و ناگهانی در سطح آبهای جهان پدید خواهد آمد و دلتاهای رودخانههای گنگ، نیل، یا میسیسیپی در معرض خطر قرار خواهند گرفت. همچنین قسمتی از کشور هلند نیز به زیر آب خواهد رفت. گفتنی است که حتی رئیس جمهور جزایر مالدیو چند سال پیش متعاقب همین تحقیقات خواستار کمکهای بین المللی برای مقابله با بالا آمدن سطح آبها در کشورش شد.
به نظر میسد گاز کربنیک در ردیف نخستین متهمان آلودگی هوا قرار داشته باشد، به این دلیل که این گاز یکی از فراوانترین گازهای آلوده کنندهی جهان است. از آغاز دوران صنعتی، میزان گاز کربنیک هوا بیش از بیست و پنج درصد افزایش نشان میدهد و تا چندی دیگر این رقم احتمالاً به مرز پنجاه درصد خواهد رسید.
گاز کربنیک بیشتر در اثر سوزاندن سوختهای فسیلی انرژیزا مانند زغال، نفت، یا گازهای طبیعی تولید میشود. در این زمینه دکتر دورشمیدت، اقلیم شناس و عضو سابق کمیسیون تحقیق محافظت از جو در پارلمان آلمان چنین گفت: «در جهان فعلی ما، هشتاد و هشت درصد از کل انرژی مصرفی از سوختهای فسیلی عاید میشود. در برابر آن هفت درصد از انرژیها از باد یا آب یا تابش خورشیدی کسب میشود، و پنج درصد هم از انرژی هستهای. از طرفی میبینیم که یک سوم از این انرژی در حمل و نقل و تولید گرما مورد استفاده قرار میگیرد و در حال حاضر سوخت فسیلی که در این زمینهها مورد استفاده قرار میگیرد قابل جایگزینی و بازیابی نیست.» حتی اگر در این دو زمینه، با عایق بندی خانهها برای جلوگیری از هدر رفتن انرژی و استفاده از وسایل نقلیهی اشتراکی و همگانی، صرفه جوییهایی به عمل بیاید، باز هم گاز کربنیک همچنان در جو زمین انباشته خواهد شد، زیرا ملاحظه میکنیم که سالیانه در حدود ده میلیون هکتار از جنگلهای روی زمین – یعنی سطحی حدود یک پنجم سطح کشوری مانند فرانسه – از بین میرود، در حالی که میدانیم این ریهی سبز، گاز کربنیک هوا را جذب میکند.
ولی تنها دشمن جنگلها، هیزم شکنان و سودجویان نیستند. بیشتر درختان جنگل را دی اکسید گوگرد (SO2) از بین میبرد. این گاز که از دودکش کارخانهها و اتوموبیلها و ... بیرون میآید و در هوا منتشر میشود به صورت بارانهای اسیدی بر روی زمین فرو میبارد و به انهدام تدریجی جنگلها میانجامد. سالها طول کشید تا متخصصان دریافتند که این آلوده کنندهها در اثر وزش باد از سویی به سویی میروند و هزاران کیلومتر جا به جا میشوند. مثلاً کشورهای اسکاندیناوی متوجه شدند که دریاچههایشان در اثر گوگردهایی که از بریتانیا و حتی ایالات متحده به ارمغان میآید اسیدی شدهاند. موضوع وزش باد، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. تودههای هوای گرم از مناطق استوایی به سوی قطبها بالا میروند و چرخش زمین آنها را به طرف غرب گسیل میدهد. بدین ترتیب بادهای پیوسته و طولانی در کرهی زمین به وجود میآید. این بادها پس از سرد شدن مجدداً از شرق و در ارتفاع کم باز میگردند.
اکسیدهای نیتروژن (NOx) نیز در ایجاد اثر گلخانهای سهیم هستند. هر سال دوازده تا پانزده میلیون تن از این مواد در جو منتشر میشود. به غیر از کودهای ازته (نیتروژندار) که در کشاورزی مصرف میشوند، یکی از بزرگترین تولید کنندگان NOx، اتوموبیلها هستند. اکسیدهای نیتروژن با هیدروکربورهای حاصل از احتراق ناقص سوختها همراه میشوند. تحت تأثیر نور خورشید، فوتو-اکسیدانها را ایجاد میکنند که همینها منشأ ایجاد مههای غلیظ دودآلود و تخریب فضاهای سبز هستند. یکی از این فوتو-اکسیدانها اوزون است. چنانچه در جو بالا از مقدار اوزون کاسته میشود، در عوض در ارتفاع پایینتر، سالانه بیست و پنج درصد بر میزان این گاز افزوده میشود که این خود اثر گلخانهای را به ویژه در روزهای آفتابی شدت میبخشد.
اگرچه ما با گاز متان کمتر آشنا هستیم ولی باید بدانیم که این گاز آلوده کننده سالانه به مقدار حدود پنجاه میلیون تن در جو کرهی زمین انباشته میشود. گاز متان در روی زمین، از خاک شالیزارها، معادن زغال، مردابها، و محل تخلیهی زبالهها متصاعد میشود.
فلزات سنگین هم در آلودگی هوا سهمی عمده دارند؛ سالانه دو میلیون تن سرب، پنج هزار و پانصد تن کادمیوم، یازده هزار تن جیوه، و هفتاد و هشت هزار تن آرسنیک در هوا منتشر میشود. ذرات موجود در دود اگزوز ماشینهای دیزلی و بنزین متصاعد شده از پالایشگاهها و کارخانههای شیمیایی نیز که بسیار مسموم کننده هستند، این فهرست را تکمیل میکنند.
یکی از آخرین مواد خطرناکی که باید بر فهرست مواد آلوده کننده اضافه کرد کلروفلوئورکربنها (CFCها) هستند. این گازها نه تنها اثر گلخانهای را تشدید میکنند بلکه سبب انهدام لایهی نازک اوزون میشوند که در ارتفاع بالا، مانع عبور پرتوهای فرابنفش خورشید بهسوی زمین میشود. همان طور که میدانیم این پرتو بسیار خطرناک است و اگر به میزان زیادی بر بدن انسان بتابد سبب سرطان پوست میشود. همچنین پرتو فرابنفش به گیاهان نیز آسیب میرساند. کلروفلوئورکربنها به منزلهی پیشرانه به افشانهها (اسپریها) افزوده میشوند، در یخچالها و دستگاههای تهویهی هوا مورد استفاده قرار میگیرند، و در صنعت به عنوان حلال مصرف میشوند. نیمه عمر این گازها بیش از یک قرن است و به صورت برگشت ناپذیری سالیانه هفتصد هزار تن از آنها در جو انباشته میشود. با توجه به اینکه اثر گلخانهای هر مولکول CFC، ده هزار برابرِ اثر گلخانهای گاز کربنیک است، میتوانیم به نقش مخرب آنها پی ببریم.
طبق تحقیقات انجام شده، دی اکسید کربن ناشی از اتوموبیلها و کارخانهها، حتی اگر در مقادیر کم در هوای شهرها وجود داشته باشد، برای بیماران قلبی خطر آفرین است و ممکن است سبب بروز بحرانهای مربوط به آنژین صدری شود. متخصصان دانشگاه جانزهاپکینز (در امریکا) شصت و سه بیمار قلبی را در معرض تنفس هوایی که مختصری آلوده به دی اکسید کربن بود قرار دادند. آزمایشها ثابت کردند که این بیماران طی فعالیتهای بدنی در هوای آلوده به دی اکسید کربن خیلی زودتر دچار بحرانهای آنژین صدری میشوند تا فعالیت در محیطی با هوای تمیز و پالوده از آلودگیها. متخصصان و پژوهشگران علاوه بر این که توصیه میکنند تدابیری در جهت کاهش تخلیهی دی اکسید کربن در جو اتخاذ شود، پیشنهاد و سفارش میکنند که تجدید نظری در طبقه بندی مشاغل بیماران قلبی که ناگزیرند در معرض هوای آلوده قرار بگیرند و آن را استنشاق کنند به عمل آید: مانند کارکنان ترمینالها، ایستگاههای ورودی و خروجی بزرگراهها و پارکینگها، افراد پلیس، افراد آتشنشانی، و ...
آلودگی هوا نخستین بار در صفحهی اول یکی از جراید لندن در سال 1952 میلادی مطرح شد. این خبر حکایت از این واقعیت مصیبتبار داشت که چهار هزار نفر در پی اختلالات تنفسی و قلبی ناشی از آلودگی هوا، جان سپرده بودند و مقصر اصلی مهِ غلیظ محتوی دی اکسید گوگرد و دود بود. به هر حال این واقعهی تأسفبار باعث شد که دست اندرکاران به خود بیایند و درنتیجه، به میزان وسیعی از آلودگی هوای لندن کاسته شد.
ارزیابی آثار آلودگی هوا در کوتاه مدت تاحدی مشکل است، زیرا معمولاً این آثار در دراز مدت پدیدار میشود. آلودگی هوا به منزلهی عاملی در ایجاد زمینههای مساعد برای ابتلا به بیماریهای تنفسی و چشم و گوش و حلق و بینی، نقش بزرگی بر عهده دارد. به عبارت دیگر، هوای کثیف باعث بروز یا وخامت بیماری در نزد افراد مستعد، مانند کودکان و کهنسالان و افراد مبتلا به آلرژی، میشود. طی تحقیقاتی که در شش شهر از بزرگترین شهرهای فرانسه انجام گرفت، مسلّم گردید که غلظت دی اکسید گوگرد در هوا، به طور مستقیم و مشخصی با بیماریهای تنفسی ارتباط دارد. از طرفی بنابر گزارشی از سوی پروفسور روسل در فرانسه، که در زمینهی عوارض پزشکی آلوده کنندههای ناشی از اتوموبیلها ارائه گردید، اثر تحریک کنندهی آلدئیدها (که به مقدار فراوانی در سوختهای محتوی الکل وجود دارد) بر روی نایژهها به اثبات رسید. اکسیدهای نیتروژن و فوتواکسیدانها هم اختلالات مشابهی در افراد مستعد به بار میآورند. پروفسور روسل بیان داشت: «در میان ترکیبهای مختلف آلوده کنندهها، برهم کنشهایی وجود دارد که ما از آثار آنها بیخبریم.» بنا بر گزارش وی، برخی از هیدروکربنها از مواد سرطانزای بالقوه و شناخته شدهای هستند. با این حال، پژوهشها و مطالعات همهگیری شناختی نتوانستهاند تاکنون ارتباطی ثابت شده بین آلوده کنندههای هوا و سرطان برقرار کنند، ولی پژوهشها در این زمینه همچنان پیگیری میشوند.
سربی که در بنزین اتوموبیلها وجود دارد برای دستگاه عصبی کودکان بسیار مضر است. کارخانهها، فلزات سنگین دیگری (به غیر از مواد یاد شده) را راهی جو میکنند. مثلاً تالیوم، به احتمال زیاد عامل بروز یک اپیدمی اسرار آمیز است که چندین سال پیش کودکان شهر چرنوستی در اوکراین را مبتلا ساخت. منشأ این بیماری احتمالاً کارخانهی سیمانی در رومانی، یعنی در هفتاد کیلومتری این شهر، بود. قربانیان این بیماری از اختلالات عصبی و توهم در رنج بودند. تا زمانی که بتوانند مسألهی مشکل آلودگی زدایی را در این شهر حل کنند، ناچار به تخلیهی شهر شدند.
در کنگرهای در شهر مونترال، پنجاه و شش کشور معاهدهای را به امضا رساندند که بر اساس آن متعهد شدند لایهی اوزون جو بالا را به هر ترتیبی که هست نجات دهند. این نخستین بار بود که همهی کشورها به اتفاق برای عملی ساختن هدفی در سطح کرهی زمین موافقت میکردند. در این طرح پیشبینی شده بود که کاهشی در حد پنجاه درصد در میزان تصاعد گازهای کلروفلوئوروکربن (CFC) به ویژه از افشانهها (اسپریها) در نظر گرفته شود. اما این بسیج بیسابقهی جهانی برای حل این مشکل کفایت نکرد، و در کنفرانس برگزار شده در شهر لاهه دانشمندان هشدار تازهای دادند بدین ترتیب که اثر زیانبخش CFC بر اوزون جو، از آنچه در کنگرهی مونترال مورد بحث و تأکید قرار گرفته بود بیشتر است. بنا بر این دانشمندان پا را از این هم فراتر گذاشتند و خواستار کاهشی معادل هشتاد و پنج درصد (و نه پنجاه درصد) در میزان تصاعد CFC شدند. با وجود این متأسفانه به نظر میرسید که امکانات تحقق بخشیدن به چنین هدفی فراهم نباشد.
به نظر دانشمندان، دومین زمینهی کاهش آلودگی، به اتوموبیلها و وسابل نقلیهی دیگر مربوط میشود. هشت کشور اروپایی تصمیم گرفتند سی درصد از میزان گازهای خروجی وسایل نقلیهی موتوری بکاهند. در کشورهای اتحادیهی اروپا خودروهایی که بیش از دو لیتر در ده کیلومتر مصرف میکنند را مجبور کردند مجهز به لولهی اگزوز سه دهانه شوند. این دستگاه، دی اکسید نیتروژن را به نیتروژن خالص، اکسیدهای کربن را به گاز کربنیک و هیدروکربورها را به آب مبدل مینمود.
مسلماً مبارزه با آلودگی صنعتی بسیار پرهزینه است. در مورد اتوموبیلها نیاز به موتوری با سیستم سوخت رسانی الکترونیکی و استفاده از بنزین بدون سرب است که در نخستین مرحله، خطر آلودگی ناشی از مواد شیمیایی را برطرف میکند. در کشور فرانسه بر اساس قرار دادی که منعقد شد تصمیم گرفته شد اتوموبیلهایی که مصرفشان کمتر از دو لیتر در ده کیلومتر است (که نود و هفت درصد از خودروهای این کشور را تشکیل میداد) خود را با معیارهای جدید مطابقت دهند. برخی از کارخانههای سازندهی اتوموبیل با معیارهای جدید مخالفت مینمودند و چنین تخمین میزدند که معیارهای جدید باعث گرانتر شدن انوموبیلها و بالا رفتن مصرف سوخت میگردید و علاوه بر این رانندگی با چنین اتومبیلهایی هم چندان دلپذیر نمیبود.
در مورد آلودگی صنعتی ناشی از کارخانهها نیز باید در سطح جهانی تدابیری مؤثر اتخاذ شود. در این زمینه هفده کشور از کشورهای اروپایی موافقت نامهای را به امضا رساندند که بر اساس آن متعهد شدند سی درصد از میزان گسیل اکسیدهای گوگرد بکاهند. بنا بر گزارشی منتشر شده از سوی کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعهی سازمان ملل متحد در نشریهی آیندهی همهی ما، برای کاهشی معادل شصت و پنج درصد از گسیل گوگرد در کشورهای اتحادیهی اروپا در عرض بیست سال، هزینهای بالغ بر شش و هفت دهم میلیارد دلار برآورد شده است.
استفاده از انرژیهای تجدید پذیر یا قابل بازیابی (به ویژه انرژی خورشیدی)، صرفه جویی در مصرف انرژی، و اقدام به درختکاری و بازسازی جنگلها هم میتوانند سهمی در کاهش آلودگی هوا داشته باشند. برخی پیشنهاد میکنند که از مراکز هستهای بیشتری استفاده شود تا از شر بارانهای اسیدی در امان بمانیم، ولی در این صورت باید خطراتی مانند انفجار چرنوبیل را هم در نظر داشته باشیم.
بنزین (C6H6)، حاصل از پالایشگاهها، و اتوموبیلها. دارای خطر بروز لوسمی (نوعی سرطان خون).
مونوکسید کربن (CO)، حاصل از اتوموبیلها، احتراق زغال و نفت، ذوب فلزات، و کارخانههای فولاد. دارای خطر ضایعات قلبی.
جیوه (Hg)، حاصل از احتراق زغال و نفت، و ذوب فلزات. دارای خطر ایجاد لرزش در اندامها و اختلال در حرکات و رفتار.
اوزون (O3)، حاصل از واکنش تابش خورشیدی با هیدروکربورها و اکسیدهای نیتروژن. دارای خطرات تحریک و حساسیت در چشمها، و بروز آسم.
سرب (Pb)، حاصل از اتوموبیلها، و ذوب فلزات. دارای خطرات ضایعات مغزی، و افزایش فشار خون.
دی اکسید گوگرد (SO2)، حاصل از احتراق زغال و نفت، و ذوب فلزات. دارای خطرات بروز مشکلات تنفسی، و تحریک و حساسیت در چشمها.
منبع: راسخون
البته این مصیبت برای همهی نواحی جهان یکسان نیست. جایی که فعالیت صنعتی بیشتر و قوانین حفاظت از محیط زیست کمتر است خطرات جدیتر و صدمات سنگینترند. کمترین عوارض این هوای آلوده پیدایش آلرژیها، برونشیتها، نارساییهای تنفسی و قلبی، و سرطان است. در برخی از شهرهای بزرگ جهان (از جمله تهران) آلودگی هوا بیداد میکند. متأسفانه این وضعیت هر روز وخیمتر میشود زیرا هر چه شهرها در جهت صنعتیتر شدن بیشتر پیش میروند قضیه مصیبتبارتر میشود. کار به جایی رسیده است که دانشمندان خبر میدهند که این آلودگیهای شدید میتوانند در کرهی زمین دگرگونیهای عظیمی به پا کنند و منجر به افزایش کلی دما و تخریب کلی لایهی محافظ اوزون شوند. مدتی است درد را شناختهایم ولی درمان این بیمارس مزمن چیست؟
در حال حاضر، آلودگی هوا، بزرگترین دلنگرانی و دغدغهی فکری دانشمندان سراسر جهان است. از ربع قرن پیش تاکنون به طور پیوسته گردهم آییهای بین المللی در این زمینه برگزار شده است: تورنتو، صوفیه، لاهه، ژنو، لندن، مونترآل، هامبورگ، و ... که همهی متخصصین آلودگی هوا را در یک جا جمع مینمودهاند. این تحرک و بسیج جهانی چه دلیلی میتواند داشته باشد؟ حقیقت این است که پژوهشگران از این واهمه دارند که آلودگی جو در گرمتر شدن آب و هوای زمین دخالت داشته باشد. برخی از آلوده کنندهها، مانند گاز کربنیک، گرمای رسیده از خورشید را به دام میاندازند، به این معنی که گرما راه گریز نمییابد و در جو حبس میشود. این پدیده، اثر گلخانهای نامیده میشود، و گمان میرود که نتیجهی آن افزایش کلی دما از یک و نیم تا چهار درجهی سانتیگراد طی نیم قرن باشد. (اثر گلخانهای در مورد زمین، اشاره به انبوهش دی اکسید کربن و مواد دیگری دارد که با عبور انرژی خورشید از درون خود سبب به دام افتادن انرژی تبدیل شده به امواج دارای طول موج بلند در جو اطراف زمین شده و نمیگذارند گرما به فضای بیرون نشت کند، درنتیجه دمای جو رفته رفته افزایش مییابد.) بنا بر گفتهی توماس پوتر (از سازمان جهانی هواشناسی) این افزایش دما، سبب انبساط و افزایش حجم آب اقیانوسها میشود و در وهلهی نخست، سطح آبها مختصری بالا میآید.
برخی از دانشمندان هم بر این باورند که افزایش دما، در بلند مدت موجب ذوب یخهای قطبی میشود که در این صورت افزایشی شدید و ناگهانی در سطح آبهای جهان پدید خواهد آمد و دلتاهای رودخانههای گنگ، نیل، یا میسیسیپی در معرض خطر قرار خواهند گرفت. همچنین قسمتی از کشور هلند نیز به زیر آب خواهد رفت. گفتنی است که حتی رئیس جمهور جزایر مالدیو چند سال پیش متعاقب همین تحقیقات خواستار کمکهای بین المللی برای مقابله با بالا آمدن سطح آبها در کشورش شد.
به نظر میسد گاز کربنیک در ردیف نخستین متهمان آلودگی هوا قرار داشته باشد، به این دلیل که این گاز یکی از فراوانترین گازهای آلوده کنندهی جهان است. از آغاز دوران صنعتی، میزان گاز کربنیک هوا بیش از بیست و پنج درصد افزایش نشان میدهد و تا چندی دیگر این رقم احتمالاً به مرز پنجاه درصد خواهد رسید.
ولی تنها دشمن جنگلها، هیزم شکنان و سودجویان نیستند. بیشتر درختان جنگل را دی اکسید گوگرد (SO2) از بین میبرد. این گاز که از دودکش کارخانهها و اتوموبیلها و ... بیرون میآید و در هوا منتشر میشود به صورت بارانهای اسیدی بر روی زمین فرو میبارد و به انهدام تدریجی جنگلها میانجامد. سالها طول کشید تا متخصصان دریافتند که این آلوده کنندهها در اثر وزش باد از سویی به سویی میروند و هزاران کیلومتر جا به جا میشوند. مثلاً کشورهای اسکاندیناوی متوجه شدند که دریاچههایشان در اثر گوگردهایی که از بریتانیا و حتی ایالات متحده به ارمغان میآید اسیدی شدهاند. موضوع وزش باد، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. تودههای هوای گرم از مناطق استوایی به سوی قطبها بالا میروند و چرخش زمین آنها را به طرف غرب گسیل میدهد. بدین ترتیب بادهای پیوسته و طولانی در کرهی زمین به وجود میآید. این بادها پس از سرد شدن مجدداً از شرق و در ارتفاع کم باز میگردند.
اکسیدهای نیتروژن (NOx) نیز در ایجاد اثر گلخانهای سهیم هستند. هر سال دوازده تا پانزده میلیون تن از این مواد در جو منتشر میشود. به غیر از کودهای ازته (نیتروژندار) که در کشاورزی مصرف میشوند، یکی از بزرگترین تولید کنندگان NOx، اتوموبیلها هستند. اکسیدهای نیتروژن با هیدروکربورهای حاصل از احتراق ناقص سوختها همراه میشوند. تحت تأثیر نور خورشید، فوتو-اکسیدانها را ایجاد میکنند که همینها منشأ ایجاد مههای غلیظ دودآلود و تخریب فضاهای سبز هستند. یکی از این فوتو-اکسیدانها اوزون است. چنانچه در جو بالا از مقدار اوزون کاسته میشود، در عوض در ارتفاع پایینتر، سالانه بیست و پنج درصد بر میزان این گاز افزوده میشود که این خود اثر گلخانهای را به ویژه در روزهای آفتابی شدت میبخشد.
اگرچه ما با گاز متان کمتر آشنا هستیم ولی باید بدانیم که این گاز آلوده کننده سالانه به مقدار حدود پنجاه میلیون تن در جو کرهی زمین انباشته میشود. گاز متان در روی زمین، از خاک شالیزارها، معادن زغال، مردابها، و محل تخلیهی زبالهها متصاعد میشود.
یکی از آخرین مواد خطرناکی که باید بر فهرست مواد آلوده کننده اضافه کرد کلروفلوئورکربنها (CFCها) هستند. این گازها نه تنها اثر گلخانهای را تشدید میکنند بلکه سبب انهدام لایهی نازک اوزون میشوند که در ارتفاع بالا، مانع عبور پرتوهای فرابنفش خورشید بهسوی زمین میشود. همان طور که میدانیم این پرتو بسیار خطرناک است و اگر به میزان زیادی بر بدن انسان بتابد سبب سرطان پوست میشود. همچنین پرتو فرابنفش به گیاهان نیز آسیب میرساند. کلروفلوئورکربنها به منزلهی پیشرانه به افشانهها (اسپریها) افزوده میشوند، در یخچالها و دستگاههای تهویهی هوا مورد استفاده قرار میگیرند، و در صنعت به عنوان حلال مصرف میشوند. نیمه عمر این گازها بیش از یک قرن است و به صورت برگشت ناپذیری سالیانه هفتصد هزار تن از آنها در جو انباشته میشود. با توجه به اینکه اثر گلخانهای هر مولکول CFC، ده هزار برابرِ اثر گلخانهای گاز کربنیک است، میتوانیم به نقش مخرب آنها پی ببریم.
طبق تحقیقات انجام شده، دی اکسید کربن ناشی از اتوموبیلها و کارخانهها، حتی اگر در مقادیر کم در هوای شهرها وجود داشته باشد، برای بیماران قلبی خطر آفرین است و ممکن است سبب بروز بحرانهای مربوط به آنژین صدری شود. متخصصان دانشگاه جانزهاپکینز (در امریکا) شصت و سه بیمار قلبی را در معرض تنفس هوایی که مختصری آلوده به دی اکسید کربن بود قرار دادند. آزمایشها ثابت کردند که این بیماران طی فعالیتهای بدنی در هوای آلوده به دی اکسید کربن خیلی زودتر دچار بحرانهای آنژین صدری میشوند تا فعالیت در محیطی با هوای تمیز و پالوده از آلودگیها. متخصصان و پژوهشگران علاوه بر این که توصیه میکنند تدابیری در جهت کاهش تخلیهی دی اکسید کربن در جو اتخاذ شود، پیشنهاد و سفارش میکنند که تجدید نظری در طبقه بندی مشاغل بیماران قلبی که ناگزیرند در معرض هوای آلوده قرار بگیرند و آن را استنشاق کنند به عمل آید: مانند کارکنان ترمینالها، ایستگاههای ورودی و خروجی بزرگراهها و پارکینگها، افراد پلیس، افراد آتشنشانی، و ...
آلودگی هوا نخستین بار در صفحهی اول یکی از جراید لندن در سال 1952 میلادی مطرح شد. این خبر حکایت از این واقعیت مصیبتبار داشت که چهار هزار نفر در پی اختلالات تنفسی و قلبی ناشی از آلودگی هوا، جان سپرده بودند و مقصر اصلی مهِ غلیظ محتوی دی اکسید گوگرد و دود بود. به هر حال این واقعهی تأسفبار باعث شد که دست اندرکاران به خود بیایند و درنتیجه، به میزان وسیعی از آلودگی هوای لندن کاسته شد.
ارزیابی آثار آلودگی هوا در کوتاه مدت تاحدی مشکل است، زیرا معمولاً این آثار در دراز مدت پدیدار میشود. آلودگی هوا به منزلهی عاملی در ایجاد زمینههای مساعد برای ابتلا به بیماریهای تنفسی و چشم و گوش و حلق و بینی، نقش بزرگی بر عهده دارد. به عبارت دیگر، هوای کثیف باعث بروز یا وخامت بیماری در نزد افراد مستعد، مانند کودکان و کهنسالان و افراد مبتلا به آلرژی، میشود. طی تحقیقاتی که در شش شهر از بزرگترین شهرهای فرانسه انجام گرفت، مسلّم گردید که غلظت دی اکسید گوگرد در هوا، به طور مستقیم و مشخصی با بیماریهای تنفسی ارتباط دارد. از طرفی بنابر گزارشی از سوی پروفسور روسل در فرانسه، که در زمینهی عوارض پزشکی آلوده کنندههای ناشی از اتوموبیلها ارائه گردید، اثر تحریک کنندهی آلدئیدها (که به مقدار فراوانی در سوختهای محتوی الکل وجود دارد) بر روی نایژهها به اثبات رسید. اکسیدهای نیتروژن و فوتواکسیدانها هم اختلالات مشابهی در افراد مستعد به بار میآورند. پروفسور روسل بیان داشت: «در میان ترکیبهای مختلف آلوده کنندهها، برهم کنشهایی وجود دارد که ما از آثار آنها بیخبریم.» بنا بر گزارش وی، برخی از هیدروکربنها از مواد سرطانزای بالقوه و شناخته شدهای هستند. با این حال، پژوهشها و مطالعات همهگیری شناختی نتوانستهاند تاکنون ارتباطی ثابت شده بین آلوده کنندههای هوا و سرطان برقرار کنند، ولی پژوهشها در این زمینه همچنان پیگیری میشوند.
سربی که در بنزین اتوموبیلها وجود دارد برای دستگاه عصبی کودکان بسیار مضر است. کارخانهها، فلزات سنگین دیگری (به غیر از مواد یاد شده) را راهی جو میکنند. مثلاً تالیوم، به احتمال زیاد عامل بروز یک اپیدمی اسرار آمیز است که چندین سال پیش کودکان شهر چرنوستی در اوکراین را مبتلا ساخت. منشأ این بیماری احتمالاً کارخانهی سیمانی در رومانی، یعنی در هفتاد کیلومتری این شهر، بود. قربانیان این بیماری از اختلالات عصبی و توهم در رنج بودند. تا زمانی که بتوانند مسألهی مشکل آلودگی زدایی را در این شهر حل کنند، ناچار به تخلیهی شهر شدند.
در کنگرهای در شهر مونترال، پنجاه و شش کشور معاهدهای را به امضا رساندند که بر اساس آن متعهد شدند لایهی اوزون جو بالا را به هر ترتیبی که هست نجات دهند. این نخستین بار بود که همهی کشورها به اتفاق برای عملی ساختن هدفی در سطح کرهی زمین موافقت میکردند. در این طرح پیشبینی شده بود که کاهشی در حد پنجاه درصد در میزان تصاعد گازهای کلروفلوئوروکربن (CFC) به ویژه از افشانهها (اسپریها) در نظر گرفته شود. اما این بسیج بیسابقهی جهانی برای حل این مشکل کفایت نکرد، و در کنفرانس برگزار شده در شهر لاهه دانشمندان هشدار تازهای دادند بدین ترتیب که اثر زیانبخش CFC بر اوزون جو، از آنچه در کنگرهی مونترال مورد بحث و تأکید قرار گرفته بود بیشتر است. بنا بر این دانشمندان پا را از این هم فراتر گذاشتند و خواستار کاهشی معادل هشتاد و پنج درصد (و نه پنجاه درصد) در میزان تصاعد CFC شدند. با وجود این متأسفانه به نظر میرسید که امکانات تحقق بخشیدن به چنین هدفی فراهم نباشد.
مسلماً مبارزه با آلودگی صنعتی بسیار پرهزینه است. در مورد اتوموبیلها نیاز به موتوری با سیستم سوخت رسانی الکترونیکی و استفاده از بنزین بدون سرب است که در نخستین مرحله، خطر آلودگی ناشی از مواد شیمیایی را برطرف میکند. در کشور فرانسه بر اساس قرار دادی که منعقد شد تصمیم گرفته شد اتوموبیلهایی که مصرفشان کمتر از دو لیتر در ده کیلومتر است (که نود و هفت درصد از خودروهای این کشور را تشکیل میداد) خود را با معیارهای جدید مطابقت دهند. برخی از کارخانههای سازندهی اتوموبیل با معیارهای جدید مخالفت مینمودند و چنین تخمین میزدند که معیارهای جدید باعث گرانتر شدن انوموبیلها و بالا رفتن مصرف سوخت میگردید و علاوه بر این رانندگی با چنین اتومبیلهایی هم چندان دلپذیر نمیبود.
در مورد آلودگی صنعتی ناشی از کارخانهها نیز باید در سطح جهانی تدابیری مؤثر اتخاذ شود. در این زمینه هفده کشور از کشورهای اروپایی موافقت نامهای را به امضا رساندند که بر اساس آن متعهد شدند سی درصد از میزان گسیل اکسیدهای گوگرد بکاهند. بنا بر گزارشی منتشر شده از سوی کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعهی سازمان ملل متحد در نشریهی آیندهی همهی ما، برای کاهشی معادل شصت و پنج درصد از گسیل گوگرد در کشورهای اتحادیهی اروپا در عرض بیست سال، هزینهای بالغ بر شش و هفت دهم میلیارد دلار برآورد شده است.
استفاده از انرژیهای تجدید پذیر یا قابل بازیابی (به ویژه انرژی خورشیدی)، صرفه جویی در مصرف انرژی، و اقدام به درختکاری و بازسازی جنگلها هم میتوانند سهمی در کاهش آلودگی هوا داشته باشند. برخی پیشنهاد میکنند که از مراکز هستهای بیشتری استفاده شود تا از شر بارانهای اسیدی در امان بمانیم، ولی در این صورت باید خطراتی مانند انفجار چرنوبیل را هم در نظر داشته باشیم.
آلوده کنندههای خطرناک:
آرسنیک (َAs)، حاصل از احتراق زغال، نفت، کارخانههای تولید شیشه، و سوزاندن زباله. دارای خطر بروز سرطانهای ریه و پوست.بنزین (C6H6)، حاصل از پالایشگاهها، و اتوموبیلها. دارای خطر بروز لوسمی (نوعی سرطان خون).
مونوکسید کربن (CO)، حاصل از اتوموبیلها، احتراق زغال و نفت، ذوب فلزات، و کارخانههای فولاد. دارای خطر ضایعات قلبی.
جیوه (Hg)، حاصل از احتراق زغال و نفت، و ذوب فلزات. دارای خطر ایجاد لرزش در اندامها و اختلال در حرکات و رفتار.
اوزون (O3)، حاصل از واکنش تابش خورشیدی با هیدروکربورها و اکسیدهای نیتروژن. دارای خطرات تحریک و حساسیت در چشمها، و بروز آسم.
سرب (Pb)، حاصل از اتوموبیلها، و ذوب فلزات. دارای خطرات ضایعات مغزی، و افزایش فشار خون.
دی اکسید گوگرد (SO2)، حاصل از احتراق زغال و نفت، و ذوب فلزات. دارای خطرات بروز مشکلات تنفسی، و تحریک و حساسیت در چشمها.