ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع: راسخون
منبع: راسخون
به طوری که آمار نشان میدهد نزدیک به بیست و پنج درصد از امریکاییان بیش از بیست درصد اضافه وزن دارند و نود و هفت درصد از افرادی که از وزن اضافی خود میکاهند ظرف یک سال وزن از دست رفته را مجدداً به دست میآورند. چاق شدن علاوه بر این که خطر ابتلا به مرض قند (دیابت)، افزایش فشار خون، افزایش چربی خون، سرطان و دیگر بیماریها را بیشتر میکند، موجب پیدایش برخی اختلالهای روانی همراه با ضعف اعتماد به نفس میشود. با افزایش اطلاع همگان از مخاطرات چاق شدن و از طرفی انگشتنما شدن افراد چاق در اجتماع، اغلب مردم با پزشک خانوادگی خود راجع به برنامهی غذایی مناسب مشورت میکنند. پزشک نیز بیماران را در مورد چگونگی کاهش وزن راهنمایی میکند. توجه به چاقی و پرهیز از آن را باید از دوران کودکی آغاز کرد. دکتر آرتور لاوین متخصص کودکان، معتقد است که چاقی شایعترین اختلال تغذیهای در کودکان بزرگ است. دکتر لاوین میگوید: «تقریباً در حدود یک چهارم تا یک سوم کودکان شش تا یازده ساله دچار چاقی میشوند.»
چنین پیشبینی میشود که چهل درصد کودکانی که در سن هفت سالگی چاق هستند و هفتاد درصد نوجوانان چاق، در بزرگسالی فربه خواهند بود. دکتر سوزان رابرت و همکاران او از انستیتوی تکنولوژی ماساچوست معتقد بودند که کاستی مصرف انرژی در دوران کودکی، فرد را مستعد چاقی در آینده میکند. این پژوهشگران نتایج بررسیهای خود را چنین گزارش کردند که نوزادانی که در سه ماهگی 7ر20 درصد کمتر از همسنهای خود انرژی مصرف میکنند در سن یک سالگی دچار چاقی میشوند. در این بررسی مادران شش تن از کودکان لاغر و مادران دوازده تن چاق بودهاند. پژوهشگران با توجه به اطلاعات حاصل از این بررسی میگویند: «کاهش مصرف انرژی به ویژه به علت کمی فعالیت بدنی، عاملی مهم در افزایش سریع وزن بچههای مادران چاق طی اولین سال زندگی آنهاست.»
باید توجه داشت که نمیتوان عدم موفقیت فرد در کاهش وزن بدن خود را همواره ناشی از نامناسب بودن رژیم غذایی دانست، بلکه احتمال دارد منشأ این عدم موفقیت، عوامل سوخت و سازی بدن باشند که در برخی موارد اساس ژنتیکی دارند. پژوهشگران انستیتوی ملی دیابت، بیماریهای گوارشی، و کلیه دریافتهاند که کاستی مصرف انرژی که به طور ژنتیکی در نزد برخی افراد وجود دارد ممکن است در فراوانی افراد چاق در خانوادهها نقش داشته باشد.
در پژوهشهای دیگر این انستیتو، پژوهشگران پس از یک بررسی دو ساله به این نتیجه رسیدند که افرادی که کم انرژی مصرف میکنند (یعنی به عبارت دیگر دویست کیلو کالری در روز کمتر از مقدار پیشبینی شده انرژی مصرف میکنند) چهار برابر بیشتر از افرادی که بیش از حد انرژی مصرف میکنند (یعنی دویست کیلو کالری در روز بیشتر از مقدار پیشبینی شده مصرف میکنند) در معرض خطر چاقی قرار دارند. در طی یک بررسی چهار ساله، در میان افرادی که کمترین میزان سوخت را داشتند، بیشترین میزان شیوع چاقی دیده شد. افزون بر این پژوهشگران در طی همین بررسیها دریافتند که کاستی مصرف انرژی تمایلی خانوادگی است.
دکتر کلیفتون برگارد، یکی از پژوهشگران این انستیتو گفت: با توجه به نتایجی که به دست آمده است، شاید بهتر باشد که پزشکان «در برخی از عقاید خود پیرامون علل چاقی تجدید نظر کنند. اگر فرد چاقی با وجود استفاده از رژیم غذایی معیار، موفق به کاستن از وزن خود نشود، بدان معنا نیست که آن فرد رژیم را به درستی رعایت نکرده است یا دستورهای پزشک را نادیده گرفته است. درواقع این دسته از مردم برای کاستن از وزن خود نیاز به برنامهی غذایی محدودتر و سختتری دارند.»
دکتر اریک راووسین، سرپرست این گروه پژوهشی پیشبینی کرد که یافتههای آنان از این مطالعات پژوهشهای تازهای را برخواهند انگیخت، پرده از اسرار مکانیسمهای چاقی برخواهند داشت، و شیوههایی درمانی را پی خواهند ریخت که افرادی را که میزان سوخت و سازشان کم است معالجه کنند و سوخت و ساز بدن آنها را افزایش دهند. گرچه دارودرمانی دورنمای امیدبخشی دارد، ولی هنوز امکانات ما برای اصلاح سوخت و ساز بدن به ورزش و فعالیت بدنی محدود میشود.
کاهش و افزایش متناوب وزن بدن را، چرخش وزن یا رژیم «یو-یو» مینامند که ممکن است منجر به کاهش میزان سوخت و ساز پایهی بدن شود. کاهش بیش از حد کالری مورد نیاز بدن کمبودهای تغذیهای به دنبال دارد. به همین ترتیب زیاده روی در محدود کردن مصرف کربوهیدراتها (قندها)، مصرف کمتر از صد گرم کربوهیدرات در روز، ممکن است موجب ستوز شود. (ستوز عبارت است از انباشته شدن خون از فراوردههای اسیدی که اجسام ستونی نامیده میشوند – اسید استواستیک، اسید بتاهیدروکسی بوتیریک و ستون – و حاصل از سوخت و ساز چربی برای جبران کاهش قند در بدن هستند.) همچنین محدودیت بیش از اندازهی مصرف چربی موجب اختلال در جذب ویتامینهای محلول در چربی میشود. رژیمهای جدید و رژیمهای فرمولی نیز نمیتوانند شیوهی زندگی چاقها را به نحوی که به کاهش و تثبیت وزن بدن بیانجامد تغییر دهند. از سوی دیگر داروهایی را که اشتها را کم میکنند نمیتوان به مدت طولانی تجویز کرد. بنا بر این این روشها برای کاستن از و.زن بدن توصیه نمیشوند. با توجه به آنچه گفته شد، وزارت کشاورزی ایالات متحده و همچنین انجمنهای متخصصان قلب، رژیم غذایی، و پزشکان امریکا دستور کلی زیر را پیشنهاد کردند:
البته در مورد بیمارانی که چاقی، زندگی آنها را به مخاطره انداخته است باید تدبیرهای فوری و مؤثری اندیشید. هدف یک برنامهی آموزشی موفق برای کاستن از وزن بدن باید چنین باشد: «دگرگونی شیوهی زندگی فرد از راه تصحیح رفتارهای تغذیهای و فعالیت بدنی». مطابق گزارش انجمن رژیم غذایی کالیفرنیا، یکی از عواملی که میتواند موجب کاهش تدریجی وزن بدن شود «استفاده از رژیمی است که ضمن تکافوی نیاز غذایی و رضایت ذائقهی فرد، مقدار کالری موجود در آن کمتر از میزان مورد نیاز روزانه باشد تا به این ترتیب باعث کاهش مداوم و تدریجی چربی بدن شود».
برنامههای اصلاح رفتار، فرد را در به دست آوردن رفتارهای مناسب غذایی و ورزش، چنانکه به کاهش و تثبیت وزن بدن بیانجامد، کمک میکنند. این برنامهها شامل دگرگون ساختن محیط فرد، مهار رفتارهای نادرست از سوی خود فرد، و تجدید نظر در شناخت مشکلات و اتخاذ هدف واقعبینانه توسط فرد چاق است. اصلاح رفتارهای نادرست به ویژه هنگامی سودمند است که به طور گروهی صورت گیرد و با تشویق در گروه و تقویت رفتارهای تازه اتخاذ شده همراه باشد.
خصوصیات یک رژیم غذایی مناسب برای کاستن از وزن بدن به این قرار است: - همهی نیاز تغذیهای فرد را به استثنای نیاز به انرژی برآورده کند. – با سلیقهها و عادات فرد جور باشد. – احساس گرسنگی و خستگی را به کمترین حد برساند. – به آسانی شدنی باشد و از لحاظ اجتماعی پذیرفته شود. – متنوع باشد. – موجب بهبود تندرستی شود.
چنین پیشبینی میشود که چهل درصد کودکانی که در سن هفت سالگی چاق هستند و هفتاد درصد نوجوانان چاق، در بزرگسالی فربه خواهند بود. دکتر سوزان رابرت و همکاران او از انستیتوی تکنولوژی ماساچوست معتقد بودند که کاستی مصرف انرژی در دوران کودکی، فرد را مستعد چاقی در آینده میکند. این پژوهشگران نتایج بررسیهای خود را چنین گزارش کردند که نوزادانی که در سه ماهگی 7ر20 درصد کمتر از همسنهای خود انرژی مصرف میکنند در سن یک سالگی دچار چاقی میشوند. در این بررسی مادران شش تن از کودکان لاغر و مادران دوازده تن چاق بودهاند. پژوهشگران با توجه به اطلاعات حاصل از این بررسی میگویند: «کاهش مصرف انرژی به ویژه به علت کمی فعالیت بدنی، عاملی مهم در افزایش سریع وزن بچههای مادران چاق طی اولین سال زندگی آنهاست.»
باید توجه داشت که نمیتوان عدم موفقیت فرد در کاهش وزن بدن خود را همواره ناشی از نامناسب بودن رژیم غذایی دانست، بلکه احتمال دارد منشأ این عدم موفقیت، عوامل سوخت و سازی بدن باشند که در برخی موارد اساس ژنتیکی دارند. پژوهشگران انستیتوی ملی دیابت، بیماریهای گوارشی، و کلیه دریافتهاند که کاستی مصرف انرژی که به طور ژنتیکی در نزد برخی افراد وجود دارد ممکن است در فراوانی افراد چاق در خانوادهها نقش داشته باشد.
در پژوهشهای دیگر این انستیتو، پژوهشگران پس از یک بررسی دو ساله به این نتیجه رسیدند که افرادی که کم انرژی مصرف میکنند (یعنی به عبارت دیگر دویست کیلو کالری در روز کمتر از مقدار پیشبینی شده انرژی مصرف میکنند) چهار برابر بیشتر از افرادی که بیش از حد انرژی مصرف میکنند (یعنی دویست کیلو کالری در روز بیشتر از مقدار پیشبینی شده مصرف میکنند) در معرض خطر چاقی قرار دارند. در طی یک بررسی چهار ساله، در میان افرادی که کمترین میزان سوخت را داشتند، بیشترین میزان شیوع چاقی دیده شد. افزون بر این پژوهشگران در طی همین بررسیها دریافتند که کاستی مصرف انرژی تمایلی خانوادگی است.
دکتر اریک راووسین، سرپرست این گروه پژوهشی پیشبینی کرد که یافتههای آنان از این مطالعات پژوهشهای تازهای را برخواهند انگیخت، پرده از اسرار مکانیسمهای چاقی برخواهند داشت، و شیوههایی درمانی را پی خواهند ریخت که افرادی را که میزان سوخت و سازشان کم است معالجه کنند و سوخت و ساز بدن آنها را افزایش دهند. گرچه دارودرمانی دورنمای امیدبخشی دارد، ولی هنوز امکانات ما برای اصلاح سوخت و ساز بدن به ورزش و فعالیت بدنی محدود میشود.
کاهش و افزایش متناوب وزن بدن را، چرخش وزن یا رژیم «یو-یو» مینامند که ممکن است منجر به کاهش میزان سوخت و ساز پایهی بدن شود. کاهش بیش از حد کالری مورد نیاز بدن کمبودهای تغذیهای به دنبال دارد. به همین ترتیب زیاده روی در محدود کردن مصرف کربوهیدراتها (قندها)، مصرف کمتر از صد گرم کربوهیدرات در روز، ممکن است موجب ستوز شود. (ستوز عبارت است از انباشته شدن خون از فراوردههای اسیدی که اجسام ستونی نامیده میشوند – اسید استواستیک، اسید بتاهیدروکسی بوتیریک و ستون – و حاصل از سوخت و ساز چربی برای جبران کاهش قند در بدن هستند.) همچنین محدودیت بیش از اندازهی مصرف چربی موجب اختلال در جذب ویتامینهای محلول در چربی میشود. رژیمهای جدید و رژیمهای فرمولی نیز نمیتوانند شیوهی زندگی چاقها را به نحوی که به کاهش و تثبیت وزن بدن بیانجامد تغییر دهند. از سوی دیگر داروهایی را که اشتها را کم میکنند نمیتوان به مدت طولانی تجویز کرد. بنا بر این این روشها برای کاستن از و.زن بدن توصیه نمیشوند. با توجه به آنچه گفته شد، وزارت کشاورزی ایالات متحده و همچنین انجمنهای متخصصان قلب، رژیم غذایی، و پزشکان امریکا دستور کلی زیر را پیشنهاد کردند:
البته در مورد بیمارانی که چاقی، زندگی آنها را به مخاطره انداخته است باید تدبیرهای فوری و مؤثری اندیشید. هدف یک برنامهی آموزشی موفق برای کاستن از وزن بدن باید چنین باشد: «دگرگونی شیوهی زندگی فرد از راه تصحیح رفتارهای تغذیهای و فعالیت بدنی». مطابق گزارش انجمن رژیم غذایی کالیفرنیا، یکی از عواملی که میتواند موجب کاهش تدریجی وزن بدن شود «استفاده از رژیمی است که ضمن تکافوی نیاز غذایی و رضایت ذائقهی فرد، مقدار کالری موجود در آن کمتر از میزان مورد نیاز روزانه باشد تا به این ترتیب باعث کاهش مداوم و تدریجی چربی بدن شود».
برنامههای اصلاح رفتار، فرد را در به دست آوردن رفتارهای مناسب غذایی و ورزش، چنانکه به کاهش و تثبیت وزن بدن بیانجامد، کمک میکنند. این برنامهها شامل دگرگون ساختن محیط فرد، مهار رفتارهای نادرست از سوی خود فرد، و تجدید نظر در شناخت مشکلات و اتخاذ هدف واقعبینانه توسط فرد چاق است. اصلاح رفتارهای نادرست به ویژه هنگامی سودمند است که به طور گروهی صورت گیرد و با تشویق در گروه و تقویت رفتارهای تازه اتخاذ شده همراه باشد.
خصوصیات یک رژیم غذایی مناسب برای کاستن از وزن بدن به این قرار است: - همهی نیاز تغذیهای فرد را به استثنای نیاز به انرژی برآورده کند. – با سلیقهها و عادات فرد جور باشد. – احساس گرسنگی و خستگی را به کمترین حد برساند. – به آسانی شدنی باشد و از لحاظ اجتماعی پذیرفته شود. – متنوع باشد. – موجب بهبود تندرستی شود.