خوب نفس بکشید، خوب ورزش کنید، خوب زندگی کنید

بسیاری از مردم جهان گرفتار بیماری‌های تنفسی هستند. آسم، به تنهایی منشأ برخی از مرگ و میرهایی است که از اکثر آن‌ها می‌توان اجتناب کرد. با شناخت بهترِ جسم خود می‌توانیم از بروز آسم و عوارض بعدی آن پیش‌گیری کنیم. به
چهارشنبه، 6 آذر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خوب نفس بکشید، خوب ورزش کنید، خوب زندگی کنید
خوب نفس بکشید، خوب ورزش کنید، خوب زندگی کنید

 

ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون



 

بسیاری از مردم جهان گرفتار بیماری‌های تنفسی هستند. آسم، به تنهایی منشأ برخی از مرگ و میرهایی است که از اکثر آن‌ها می‌توان اجتناب کرد. با شناخت بهترِ جسم خود می‌توانیم از بروز آسم و عوارض بعدی آن پیش‌گیری کنیم. به عبارت دیگر برای این که بتوانیم با وجود ابتلا به آسم به ورزش بپردازیم و از نتایج سودمند آن بهره‌مند شویم باید نفس داشته باشیم.
چگونه می‌توان از ورزش و تن‌درستی حرف زد و از ارتباط بین ورزش و تنفس حرفی نزد؟ عمل تنفس که تغذیه‌ی بافت‌های بدن ما را با اکسیژن تأمین می‌کند، شامل چندین مرحله است: تهویه (جریان بیرون بردن هوای کهنه و وارد کردن هوای تازه به جای آن)، تبادل گاز میان شش‌ها و خون، و انتقال توسط خون. برای ارائه‌ی تصویری از اهمیت تنفس در پرداختن به هر نوع ورزشی، یادآوری می‌کنیم که هنگام استراحت، در هر دقیقه بین پنج تا ده لیتر هوا فرو می‌بریم و به هنگام تمرین‌های ورزشی شدید می‌توان به خوبی این مقدار را به ده یا بیست برابر افزایش داد.
بنابراین به هنگام ورزش باید بیاموزیم که چگونه آهسته و عمیق نفس بکشیم. این امر نیازمند عضلانی بودن قفسه‌ی سینه و داشتن بافت‌های ریوی سالم است. در این شرایط، ورزش منظم و تدریجی، زمینه را برای کار مناسب دستگاه تنفس و استفاده از ظرفیت حیات‌بخش شش‌ها مساعدتر می‌کند. خونِ سرشارتر از اکسیژن، همه‌ی عناصر ضروری برای کار بهتر را به تمامی اندام‌ها می‌رساند. اکسیژن، محرک اصلی ظرفیت‌ها و امکانات جسمی و مغزی (هوشی) است.
حال ببینیم عوامل محدود کننده‌ی تمرین‌های ورزشی کدام‌ها هستند. در ابتدا به عواملی می‌پردازیم که منشأ آن‌ها در محدودیت ظرفیت ریوی است. بیماری‌هایی وجود دارند که از عوارض آن‌ها بدشکلی قفسه‌ی سینه است، برای مثال سلِ ستون فقرات، یا ضایعاتی که در پی تصادفات پدید می‌آیند (به ویژه در تصادفات جاده‌ها). چنان‌چه از ظرفیت کامل شش‌ها کاسته شود، ورزشکار، حتی با مراقبت و تسلط بر شیوه‌ی تنفسی خود نیز هیچ گاه موفق نخواهد شد به ظرفیت کامل و طبیعی شش‌ها دست یابد. بنابراین دیگر هرگز به حد ظرفیت تمرین‌های بیشینه‌ی خود نخواهد رسید.
برخی از کودکان یا بزرگ‌سالان دچار ناراحتی‌های ناشی از روماتیسم هستند که هنگام تنفس مانع از بازی دنده‌ها روی مهره‌ها می‌شود که البته پس از یک دوره آموزش موفق می‌شوند با استفاده از دیافراگم، این معلولیت را جبران کنند، بدین‌سان که با عقب راندن امعاء و احشای خود، یک ظرفیت واقعی برای تمرین‌های ورزشی پیدا می‌کنند. بدشکلی‌های ریویِ ناشی از عوارض بیماری‌هایی مانند سل نیز از کار افتادگی قسمتی از شش‌ها را در پی دارد. در همه‌ی این موارد، محدودیت فقط برای تمرین‌های ورزشی بسیار شدید خواهد بود. فردی که تنها از شصت درصد ظرفیت ریوی خود بهره‌مند است، هنوز می‌تواند در حد اعتدال به جست و خیز (جاگینگ)، پیاده‌روی، دو، و دوچرخه سواری بپردازد.
افزون بر این، عواملی وجود دارند که متخصصان آن را نشانگان مسدود کننده می‌نامند، که در مواردی است که ظرفیت ریوی سالم و دست نخورده است اما چیزی مانع از رسیدن هوا به نایژه‌ها می‌شود که عمدتاً به دو مورد ارتباط پیدا می کند: برونشیت مزمن و آسم. در این وضعیت، زمانی که ورزشکار به استفاده از ظرفیت کامل شش‌های خود نیاز دارد و هوا را می‌طلبد، تنها سی تا چهل درصد ظرفیت شش‌هایش به این تقاضا پاسخ می‌گوید. بحران ناشی از این حالت، شبیه احساس خفگی است، یعنی هوا به زحمت می‌تواند وارد شش‌ها شود. بدن خواستار اکسیژن و هوای تازه است، بنابراین ورزشکار سعی می‌کند که قفسه‌ی سینه‌اش را بازتر کند. وقتی واقعاً کمبود اکسیژن داشته باشد طی لحظه‌ای خود را با قفسه‌ی سینه‌ی باز و شش‌های کاملاً پر مواجه می‌بیند.
با توجه به این مطلب، به بررسیِ دقیق‌ترِ دو جنبه‌ی ویژه از ارتباط‌هایی که میان ورزش و بیماری‌های تنفسی وجود دارد می‌پردازیم، و البته در وهله‌ی نخست، چگونگی عمل‌کرد دخانیات را بررسی می‌کنیم. آیا استعمال دخانیات با فعالیت‌های ورزشی سازگاری دارد؟ طبیعتاً پاسخ منفی است. با این حال برخی از قهرمانان ورزشی را می‌بینیم که سیگار دود می‌کنند. باید از عوام فریبی پرهیز کرد: شکی نیست که دخانیات اثرات نامطلوبی بر روی بدن باقی می‌گذارد، حتی اگر به روزی فقط چهار یا پنج سیگار اکتفا شود. نیکوتین ترشح آدرنالین و نورآدرنالین را افزایش می‌دهد. ضربان قلب به هنگام استراحت به طور محسوسی تندتر می‌شود. نیروی انقباض عضله‌ی قلب (میوکارد) و میزان خون سرخ‌رگ های اکلیلی (کورونر – شرائینی که به عضله‌ی قلب خون می‌رسانند) افزایش می‌یابد. فشار خون سرخ‌رگی بالا می‌رود. همه‌ی این عوامل مانع فعالیت جسمی می‌شوند، زیرا در خلال صرف نیرو، میزان خون قلب بیش‌تر می‌شود، و اگر قبلاً به هنگام استراحت این میزان زیاد شده باشد، ورزشکار زودتر دچار محدودیت می‌شود.

خوب نفس بکشید، خوب ورزش کنید، خوب زندگی کنید
توضیح تصویر: سطح ششی که پوشیده از خانه های ششی است، طی مراحا دم و بازدم نا سه برابر افزایش می‌یابد. تبادل گازی از ورای دیواره‌ی نازک این خانه‌ها انجام می‌گیرد و خون پس از رهایی از شر دی اکسید کربن، با جذب اکسیژن، یاخته‌های سراسر بدن را تغذیه می‌کند.

 

از دیگر آثار سیگار، تأثیر دی اکسید کربن روی دستگاه تنفسی است. دود سیگار از دیواره‌ی نازک خانه‌های ششی که رگ‌های خونی آن را فرا گرفته‌اند و تبادل دی اکسید کربن و اکسیژن در سطح آن‌ها انجام می‌گیرد به راحتی عبور می‌کند و روی هموگلوبین اثر می‌گذارد و امکانات جذب اکسیژن را از آن می‌گیرد. ورزشکار نیاز به اکسیژن بیش‌تر دارد که بدنش نمی‌تواند جواب‌گو باشد. هم‌چنین دخانیات در مخاط التهاب ایجاد می‌کند و این به سبب افزایش ضروری مخاط برای دفع نیکوتین است که می‌تواند برای ورزشکار ناراحت کننده باشد. کاهش فعالیت غشاهای مژگانی و یا از دست دادن حسن اثر (درشت‌خواران – جزء گویچه‌های سفید – یا) ماکروفاژهای خانه‌های ششی نیز از عوارض جانبی فلج کننده برای ورزشکار است. و بالاخره دخانیات اختلالاتی در دستگاه عصبی و میزان دقت و هوشیاری به وجود می‌آورد. در پاره‌ای از موارد دگرگونی‌هایی در اشتها پدید می‌آورد: مانند بی‌اشتهایی و یا تغییراتی در ذائقه و غیره.
اعتیاد به دخانیات در ورزش‌های مختلف آثاری متفاوت برجای می‌گذارد. در پاره‌ای از ورزش‌ها مشاهده می‌کنیم که تعدادی سیگاری وجود دارند، مثلاً در ورزش‌های جمعی یا تکنیکی. در میان ورزشکاران عادی که برای سرگرمی به ورزش می‌پردازند به سیگاری‌های بیش‌تری بر می‌خوریم تا در میان ورشکارانی که در مسابقات شرکت می‌کنند. در میان گروه اخیر، تعداد سیگاری‌ها مثلاً در میان بازی‌کنان هندبال بیش‌تر و در میان شمشیربازان، جودوکاران، و فوتبالیست‌ها کم‌تر است. اما در میان دوچرخه سواران تعداد افراد سیگاری بسیار کم‌تر است، و این مسأله از زمانی که مسابقات منطقه‌ای شده‌اند محسوس‌تر بوده است. این موضوع در مورد همه‌ی ورزش‌هایی که در آن، صرف نیرو بر دیگر عوامل برتری دارد و انتقال اکسیژن نقش مستقیم و محسوسی بر روی کارایی قهرمانان دارد، صدق می‌کند.
آیا ورزش می‌تواند کمکی برای پیش‌گیری از استعمال دخانیات باشد؟ برای این پرسش پاسخ قطعی و روشنی وجود ندارد. طبیعتاً اگر ورزشکار در پی کارایی بیش‌تری باشد، باید برای زندگی شیوه‌ای را انتخاب کند که مانعی برای پیش‌رفت به وجود نیاورد. به نظر می‌رسد که در این زمینه معیار ترجیحی، فردی است که ورزشکار به عنوان الگو برای خودش انتخاب کرده است.اگر فرد الگوی او یک سیگاری باشد، ورزشکار سعی خواهد کرد رفتار او را سرمشق قرار بدهد. رفتار و عادات کارکنانِ پیرامون ورزشکاران جوان نیز نقشی تعیین کننده دارند.
آیا بیماری آسم با ورزش سازگاری دارد؟ پاسخ مثبت است، البته با در نظر گرفتن جوانب امر و رعایت احتیاط‌های لازم مثل تن دادن به نظارت‌های منظم پزشکی. آسم بیماری عجیبی است و مدت زیادی نیست که واقعاً به سازوکارهای آن پی برده اند. مبتلایان به آسم، چه بر اثر آلرژی یا غیر آن، ممکن است به هنگام صرف نیرو دچار بحران‌های آسم بشوند.
ورزشکار مبتلا به آسم، در ابتدای کار، حتی در مورد ورزشی با شدت معتدل، به صورت تدریجی و در زمانی کوتاه احساس ناراحتی می‌کند و تنفس او شبیه صفیر یا سوت زدن می‌شود و با داشتن حالت کم‌بود هوا، عملاً از پا می‌افتد. با آزمون‌هایی که در این مرحله انجام گرفته است، مشخص شده است که حجم هوای بازدم کم‌تر از میزانی است که هنگام استراحت بوده است. بحران، طی نیم تا یک ساعت آرام می‌گیرد. موارد دیگری هم وجود دارند که چندان مشخص کننده‌ی بیماری نیستند. ورزشکار به هنگام صرف نیرو احساس ناراحتی می‌کند، بنابراین ناگزیر می‌شود یا از آهنگ آن بکاهد و یا برای لحظه‌ای فعالیتش را قطع کند. البته چند دقیقه بعد مجدداً ظرفیتش را باز می‌یابد.
در تمامی موارد آسم، شدید یا غیر آن، در ارتباط با انگیزه‌های خارجی و یا ویژه‌ی صرف نیرو، تمرین‌های ورزشی شدید و پشت سر هم توصیه نمی‌شود. به عکس، با اقدام به نوعی ورزش به طور منظم، همراه با آگاهی ورزشکار از وضعیت خود و مراقبت‌های پزشکی، می‌توان لحظه‌ی بروز بحران را به عقب راند.
برخی از قهرمانان رده‌ی بالا هم مبتلا به آسم هستند، اما خوب می‌دانند چگونه از پیدایش احتمالی بحران پیش‌گیری کنند. به یُمن ورزشی که به وسیله‌ی آن بهتر بر جسم خود تسلط پیدا می‌کنند، بحران‌های آسم با فواصل زمانی بیش‌تر و شدتی کم‌تر به سراغشان می‌آیند..

خوب نفس بکشید، خوب ورزش کنید، خوب زندگی کنید
توضیح تصویر: اگر زندگی بهداشتی نداشته باشیم، ظرفیت تنفسی و در نتیجه عروقی ما بسیار زود در معرض خطر قرار می‌گیرند. کلسترول یکی از عوامل اصلی بیماری‌های قلبی-عروقی است. در این تصویر، زیر نور پلاریزه (قطبی شده)، تجمع (به هم چسبیدن یا آگلوتیناسیون) کلسترول به صورت کریستال را مشاهده می‌کنیم.
در این جا اظهارات یکی قهرمانان مبتلا به آسم را بازگو می‌نماییم:
حدود ده سالگی، نخستین آثار آسم در من پیدا شد. در آن زمان دو سال بود که با قایق بادبانی تمرین می‌کردم. نخستین بحران دو روز طول کشید. در ابتدا برایم بسیار دشوار بود، چون نمی‌دانستم این بحران ها مربوط به چیست، و هفته‌ای سه یا چهار بار گرفتار می‌شدم. در حدود سه سال فقط با افشانه‌ها و منبسط کننده‌های نایژه‌ها مداوا می‌کردم. پیش از هر تمرین ورزشی دارو مصرف می‌کردم، در غیر این صورت بحران‌های آسم به سراغم می‌آمدند. سپس از روش حساسیت زدایی (خنثی کردن حساسیت اکتسابی در برابر بعضی از عوامل) استفاده کردم و دو سالی آن را به کار بردم که شش ماه آن با موفقیت توأم بود، اما خیلی طولانی و خسته کننده بود و می‌بایست تقریباً هر روز آمپول می‌زدم. بنابراین این روش را رها کردم.
با گذشت زمان، من به ورزش قایق بادبانی در سطحی بالاتر ادامه می‌دادم و در این میان ناگزیر بودم به پیاده‌روی، تقویت ماهیچه‌ها (بدن‌سازی)، و تمرین‌های ورزشی بپردازم. حتی شروع به تمرین اسکواش کردم. باز هم هر بار که می‌خواستم به ورزشی شدید و یا صرف نیروی زیاد بپردازم ناچار بودم قبلاً از گشاد کننده‌های نایژه ها استفاده کنم، در غیر این صورت، مطمئن بودم که ضمن ورزش یا بلافاصله پس از آن حالم بدتر می‌شود و یک ساعت طول می‌کشد تا دوباره به حال اولم برگردم.
خیلی زود این مسأله برایم مطرح شد که آیا در حال معتاد شدن به دارویم هستم. مسلماً این واقعیت داشت، یعنی داشتم به آن وابسته می‌شدم. بنابراین سعی کردم علت بحران‌ها را پیدا کنم که چگونه پدید می‌آمدند و چگونه می‌توانستم از بروز آن‌ها پیش‌گیری کنم. سعی کردم برنامه‌ای ورزشی برای خود ترتیب بدهم که در آن بدون استفاده از افشانه، امکاناتم را پیوسته افزایش می‌دادم. امروزه از هر چهار بار پیاده‌روی، حدود سه بار را بدون استفاده از هیچ دارویی انجام می‌دهم و فقط یک بار ناگزیر به استفاده از دارو می‌شوم. اما برای هر بار تمرین با قایق بادبانی، باید از افشانه استفاده کنم. مقررات المپیک، استفاده از این دارو را با تجویز پزشک و وجود پرونده‌ی پزشکی که مبین ابتلا به آسم است، مجاز شناخته است.
به این ترتیب، ورزش برای من فرصتی بود که بتوانم حقیقتاً بر بیماری آسم مسلط شوم. مسلماً اگر ورزشکار نبودم، بیماری بودم که هر فعالیتی برایش ممنوع شده است و بدون مصرف دارو نمی‌تواند هیچ کاری انجام دهد. من همیشه مراقب هستم. البته همواره از قرار گرفتن در معرض عوامل پدید آورنده‌ی آسم پرهیز می‌کنم اما زندگی طبیعی و معمولی خود را می‌گذرانم وامیدوارم بتوانم در میدان رقابت‌ها همواره مدافع پرچم وطن خود باشم.
خوب نفس بکشید، خوب ورزش کنید، خوب زندگی کنید
توضیح تصویر: تصویری نمادین از انفارکتوس میوکارد (عضله‌ی قلب) عارض شده در اثر ترومبوز یا انسداد یکی از شریان‌های اکلیلی به وسیله‌ی لخته‌ خونی که در داخل رگ تشکیل می شود. در بسیاری از موارد، ورزش، بی آن که در آن افراط کنیم و یا به رقابت و مسابقه بیاندیشیم، می‌تواند وسیله‌ی بسیار خوبی برای پیش‌گیری از انفارکتوس میوکارد باشد.

 




 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط