فراماسونری در عثمانی
از آنجا که بنا به تحلیل های مختلف پژوهشگران ، یهودیان عامل اصلی انتقال فراماسونری به سایر نقاط می باشند ، شاید بتوان تاریخ ورود فراماسونری را نیز از همان تاریخ کوچ و تبعید یهودیان اسپانیا به قبرس و آسیای صغیر در 1492 دانست ، هر چند که ساختار و تشکیلاتی بسان آنچه که در قرون نوزدهم و بیستم پدید آمده بود را دارا نبودند و شاید بهتر باشد آن را مجمعی از انجمن های مخفی یهود بنامیم . اما به هر حال عثمانی به عنوان بزرگترین امپراطوری عربی تحت تاثیرات فراماسونری واقع گشت و اولین لژ رسمی در آن امپراطوری در سال 1798 مطابق با 1213 هـ.ق در مصر و توسط ناپلئون ناپارت و چند فراماسون همراهش به وجود آمد .در مورد عثمانی برخی از نویسندگان از جمله جرجی زیدان عقیده دارد که نخستین انجمن فراماسونری در دولت عثمانی به سال 1737 مطابق با 1150 در شهر کورفو از سوی وابستگان به انگلیس تاسیس شد و نام آن نیز « فیثاغورس » بود .فراگیری این انجمن ها بیشتر در میان غیر مسلمانان ، موجبات نگرانی دولت عثمانی را فراهم آورد ، چنانچه محدودیتهائی را برای آنان در نظر گرفت . پیوند فراماسون های ترکیه با فرقۀ صوفیه بکتاشیه نیز بسیار قابل تأمل می نماید و نیز پیوند همۀ آنان با فراماسونری فرانسه.
قبل از سلطان عبدالحمید ، مرادِ پنجم پادشاه بود و او از جمله فراماسون های ترکیه بود. اما با سیاستی زیرکانه به کنار گذاشته شد و برادرش عبدالحمید روی کار آمد و از 1876 به مدت 33 سال حکومت نمود و در ذیل سایه حکومت او جنبش های فراماسونری فعالیت های متعدد و مخفی و آشکاری را به مرحلۀ عمل رسانیدند و بعداً همین فراماسون ها بخصوص فراماسون های کابالیست یهودی و طرفدارانشان به حکومت او پایان داده ، عثمانی را فرو پاشیده و تقسیم می نمایند .
نکتۀ دیگر تشکیل گروهی به نام « ترکان جوان » و وابستگی آنها به کانون « اتحاد و ترقی » و پیوندشان با یهودیان به ظاهر مسلمان و سپس ارتباط آنان با فرقۀ بکتاشیه و در انتها ، نقش مهم آنان در فروپاشی عثمانی است . گفته می شود شمار زیادی از افسران جوان که بخش بزرگی از ارتش ترکیه را به جرگه ـ ترکان جوان » کشاندند ، از بکتاشیان بودند و خانقاه بکتاشیان به مرکز تکاپوهای انقلابی ترکان جوان بدل شده بود . پس از انقلاب 1908 م مطابق با 1326 هـ.ق که منجر به سقوط سلطان عبدالحمید شد ، فعالیت های ماسونی نیز افزایش یافت و زمینه را برای فروپاشی امپراطوری مسلمان مقتدر قرون اخیر آماده و مهیا نمود ، که با شروع جنگ جهانی اول کم کم محقق شد .
منابع تاریخی نشان میدهند که یهودیان به تعداد اندک از همان آغاز در امپراتوری عثمانی حضور داشتهاند، اما نفوذ آنان در دربار عثمانی، با هدف براندازی، به اواسط قرن هفدهم میلادی برمیگردد. این نفوذ زمانی آغاز شد که یک یهودیزاده اسپانیاییالاصل متولد ازمیر، بنام شابتای زِوی یا شابتای لِوی، در سال 1648، مدعی شد که مسیح موعود است. وی مطالعات زیادی در زمینه تورات و تلمود انجام داد و از آنجا که اهل ریاضت هم بود، از جاذبة ظاهری زیادی برخوردار بود. «زندگی مرتاضانه و اعمال اسرارآمیز او، مانند غسل شبانه در دریا، روزه و نماز در خلوت، هالهای از قداست را به چهرة وی در چشمان مریدانش پدید آورد.» او تحصیلات خود را نزد خاخام بزرگ بندر ازمیر، به نام یوسف بن شائول اسکاپا، به پایان برد و از آنجا که از هوش سرشاری هم بهرهمند بود، در سن 18 سالگی به مقام خاخامی رسید.
اگر کمی به عقب برگردیم و تاریخ تحولات سیاسی ـ اجتماعی این کشور را از حدود یکصد سال قبل مرور کنیم، به روشنی پی میبریم که «ترکیة نوین» از همان آغاز، یعنی از زمان فروپاشی امپراطوری عظیم اسلامی عثمانی، یک تأسیس فراماسونری ـ صهیونیستی در جهان اسلام بوده است. به عبارت دیگر، «ترکیه نوین» را باید مرکز فرماندهی فراماسونهای صهیونیست در جهان اسلام دانست.
ادعای مسیح بودن شابتای به سرعت مورد استقبال و حمایت گسترده مالی در اروپا و دیگر نقاط جهان قرار گرفت و به بزرگترین جنبش مسیحگرایی تاریخ یهود تبدیل شد و کار به جایی رسید که در عرض مدت کوتاهی، شابتای ادعای اولوهیت کرد. این ادعای شابتای از حمایت یک پیامبر دروغین، به نام ناتان غزهای، یا ابراهام ناتان لِوی، یهودی اشکنازی، قرار گرفت. ناتان غزهای طی نامههایی، «مکاشفه» جدید خود را چنین اعلام کرد:
« شابتای بدون جنگ سلطنت را از سلطان عثمانی خواهد گرفت و سلطان را به خدمتگزار خود بدل خواهد کرد. چهار یا پنج سال بعد، اسباط دهگانه را خواهد یافت؛ ربکا دختر 13 ساله موسی نیز ظهور خواهد کرد و با شابتای ازدواج خواهد کرد. در زمان غیبت شابتای از قسطنطنیه، سلطان علیه او خواهد شورید و سراسر عثمانی را، جز غزه، آشوب فراخواهد گرفت.»
ادعای الوهیت شابتای منجر به بروز اعتراضات و ناآرامیهایی در عثمانی شد و نکته حیرتانگیز اینکه کسی که حکم تکفیر و سپس اعدام او را صادر کرد، کسی نبود جز همان استادش، یعنی اسکاپا! و حیرتانگیزتر اینکه، هنوز یک سال از این اعتراضات و ناآرامیها نگذشته بود که شابتای در مجلسی در حضور سلطان محمد چهارم، اعضای دربار و علمای اسلام و پس از آنکه از پاسخ دادن به پرسشهای آنان ناتوان ماند، اسلام آورد!
مصطفی حیاتزاده، یهودی جدیدالاسلام و پزشک مخصوص سلطان، نقش مهمی را در برپایی این جلسه ایفا کرد. شابتای از آن پس مورد توجه خاص و علاقه و حمایت مالی سلطان قرار گرفت و از مقربین درگاه شد. همان ناتان غزهای، که نظریات او جامة ایدئولوژیکی بود بر سیاست نفوذ به درون ساختار سیاسی و اقتصادی و فرهنگی سرزمینهای اسلامی و تسخیر آن از درون، رسالت و مأموریت شابتای را اینگونه توصیف میکند:
« مسیح (شابتای لوی) برای انجام این رسالت به قلمرو خلیفه وارد شده؛ ظاهراً در برابر او تسلیم شده، ولی در واقع در حال انجام واپسین و دشوارترین بخش از مأموریت خود است و آن تسخیر خلیفه از درون است. او برای انجام این مأموریت مانند یک جاسوس عمل میکند که به درون سپاه دشمن اعزام شده؛ این مبارزهای در درون سرزمین شیطان است. بنابراین، مسلمان شدن شابتای به معنی ارتداد از دین یهود نیست، بلکه بغرنجترین چهره مأموریت مسیحایی اوست.»
با گرایش شابتای به اسلام، جمعی از یهودیان طرفدار وی هم مسلمان شدند و بدین ترتیب، قشر بسیار باریک، اما بسیار قدرتمندی در عثمانی، به ویژه در دربار، ادارات دولتی و به ویژه ارتش، پیدا شدند که به آنها «دونمه» میگفتند. دونمه یعنی یهودی مسلمان شده، یعنی یهودیی که برای «انجام رسالت» یهود، به ظاهر مسلمان شده بود و حتی از مسلمانان هم مسلمانتر مینمود. از درون همین دونمهها بود که «جمعیت اتحاد و ترقی» پا گرفت که با دامن زدن اندیشههای قومگرایانه و به طور خاص، «پان ترکیسم»، «انقلاب ترکان جوان» را به راه انداخته، درصدد خلع سلطان عبدالحمید دوم از سلطنت برآمدند.
در همین زمینه آمده است:
« اسناد و مدارک رویدادهای سال 1908 تأکید میکند که یهودیان در انقلاب مشارکت داشتند و تظاهراتی را علیه سلطان در پایتخت عثمانی به راه انداختند و آن را تا قصر یلدیز ادامه دادند. هدف آنها ایجاد فضای مناسب برای سرنگونی سلطان عبدالحمید دوم و سلطه جمعیت [اتحاد و ترقی] بر پایگاههای حکومتی بود که با همکاری محافل فراماسونری و دونمه ها زمینههای مناسب را برای اینگونه اقدامات فراهم کرده بودند.»
برنارد لوئیس، شرق شناس بزرگ جهان در کتاب «ظهور ترکیه نوین» خود، هویت یهودی «جمعیت اتحاد و ترقی» و «انقلاب ترکان جوان» را اینگونه مورد تأکید قرار میدهد:
« نقش برجسته یهود در انقلاب 1908 و در حادثة خلع سلطان عبدالحمید دوم به سال 1909 همگام با جمعیت اتحاد و ترقی و نفوذ قدرتمند یهودیان دونمه و فرماسونرها در جمعیت بر همگان آشکار است.»
لوتر، سفیر انگلیس در عثمانی، در ماه اوت 1910، در یادداشتی به وزارت خارجه دولت متبوع خود مینویسد:
«جمعیت اتحاد و ترقی در ساختار داخلیاش یهودی ـ ترکی است، به طوری که ترکها این پیمان را از نقطه نظر تسلیحات پیشرفته و یهودیان به لحاظ فکری، تشکیلاتی و مالی و با نفوذ مطبوعاتی قوی در اروپا یاری کردند».
همینها، یعنی دونمهها و ترکان فراماسون شده در جمعیت اتحاد و ترقی بودند که، چند سال بعد، با هدایت لژ فراماسونری آلمان که «ترکان جوان» را هدایت میکردند، دولت عثمانی را، به طرفداری از آلمان وارد جنگ جهانی اول کرده، با خیانتهایی که کردند، آن را به شکست کشانده، تجزیهاش کردند و «ترکیه نوین» یعنی یک رژیم سیاسی لائیسیته را پایهریزی کردند. این خیلی چیز عجیبی است که مرکز امپراتوری اسلامی، با دست ترکان جوان مسلمان، به مرکز حکومت فراماسونری جهانی در جهان اسلام تبدیل شد.
دونمهها و ترکان فراماسون شده در جمعیت اتحاد و ترقی بودند که، چند سال بعد، با هدایت لژ فراماسونری آلمان که «ترکان جوان» را هدایت میکردند، دولت عثمانی را، به طرفداری از آلمان وارد جنگ جهانی اول کرده، با خیانتهایی که کردند، آن را به شکست کشانده، تجزیهاش کردند و «ترکیه نوین» یعنی یک رژیم سیاسی لائیسیته را پایهریزی کردند.
نوشتهاند دولت آلمان، که از طریق اعضای جمعیت اتحاد و ترقی حاکم بر دولت عثمانی، توانسته بود این کشور را به طور کامل دراختیار گیرد، «با ایجاد چند حادثه در روملی، عملاً جنگ را در بالکان شروع کرد». از این سو، «یهودیان دونمه، تحتتأثیر فراماسونری آلمان، بر دولت اتحاد و ترقی فشار آوردند و آنها را برای ورود به جنگ آماده کردند».
انور پاشا، فراماسون شناخته شده که در آن زمان وزیر جنگ بود، «برای اقناع وزرا، مبلغ پنج میلیون لیره طلا را که به عنوان رشوه ورود به جنگ از آلمانها گرفته بود، بین وزرا تقسیم کرد و با این کار، موافقت آنها را برای ورود عثمانی به جنگ جهانی اول جلب کرد.» سلطان عبدالحمید فقید که از همان آغاز حکومتش، در مقابل درخواست صهیونیستها برای بازگشت به صهیون، با هوشیاری و شجاعت مثالزدنی، مقاومت کرده و بارها دست رد بر سینه هرتزل زده بود، در مقابل سازمان صهیونیستی فراماسونری جهانی کمرخم کرد. او در کتاب خاطراتش مینویسد:
« دکتر عبدالله جودت، دکتر اسحاق سوکاتی، دکتر بهاءالدین شاهی، دکتر ناظم و دکتر ابراهیم تمود، به لژهای ایتالیا و فرانسه وابسته بودند و با کمکهای مالی آنان زندگی میکردند و حتی توسط این لژها برای خانواده خود در کشورشان پول میفرستادند. لژهای فراماسونری به رغم تعقیبهای ما، از وقتی که افسران وابسته به اتحاد و ترقی را به حرکت درآوردند، هرکدام از این آدمهای آواره را به شکل یک پرچم و بیرق مورد استفاده قرار دادند. داستان ژون ترکها و جمعیت اتحاد و ترقی از این قرار بود... اما نمیتوانستم مانع شوم و نتوانستم مانع شوم، چون تنها بودم. در پشت آنها تمام جهان خصم قرار گرفته بود.»
اسناد و ردپای فراماسونری در دولت ترکیه نوین
کشور ترکیه از دیرباز تاکنون تحت سیطره کامل « فراماسونری جهانی » بوده و فراماسونری حضوری قدرتمند در عرصه های سیاسی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی این کشور داشته و نشریات ماسونی بی شماری همچون « نشریه ماسون ترک»، «نشریه شرق بزرگ»، «نشریه معمار سینان » و ... در آن چاپ و منتشر می گردند. به دلیل نفوذ گسترده فراماسونری در ترکیه و سیطره بر تمام ابعاد قدرت این کشور از یک سو، و حضور محققان پر کار و قدرتمندی همچون «هارون یحیی» در این کشور، تمام ابعاد فراماسونری در این کشور تقریباً شناخته شده است.«عبدالله گل » رییس جمهور فعلی ترکیه نیز که به عنوان اسلامگرا شناخته میشود، عضو افتخاری گروه ماسونی Order of the Bath می باشد و مقام شوالیه این گروه را از «ملکه الیزابت دوم» انگلستان دریافت کرده است و این مطلبی است که در سایت رسمی ریاست جمهوری ترکیه نیز ذکر شده است:
Order of the Bath مانع از اعتماد به وی می گردد.
در این میان حتی اگر توجیه کنیم که عضویت در گروه ماسونی « Order of the Bath » نیز از طرف ملکه انگلستان به وی هدیه داده شده است، باید باز هم پرسید که اولاً چه خصوصیتی در عبدالله، وی را لایق دریافت نشان شوالیه ماسونی کرده است؟ ثانیاً « عبدالله گل » که در کشوری کاملاً ماسونی با ساختار سیاسی ماسونی رشد یافته و سال ها در احزاب آن فعالیت داشته است، چطور ممکن است از تبعات عضویت در فراماسونری بی خبر باشد و در گروه مذکور نیز مقام شوالیه داشته باشد؟!
حتی اگر چشم خود را بر روی ماسونی بودن گروه « Order of the Bath » ببندیم، باز هم این سوال مطرح است که چرا و بنا بر چه خدمتی به انگلستان، « عبدالله گل » باید در زمره ی شوالیه های انگلیسی قرار بگیرد و از این حیث مشابه « سلمان رشدی » با آن تاریخ تاریک باشد؟
فراموش نکنیم که در انتخابات سال 2004 میلادی آمریکا علیرغم چالش های ظاهری، هم « جرج بوش » و هم « جان کری »، هر دو عضو گروه ماسونی « Skull & Bones » بوده اند. همچنین در انتخابات سال 2008 میلادی، « باراک اوباما »، « هیلاری کلینتون » و « جان مک کین » علیرغم کشمکشهای ظاهری، هر سه عضو گروه ماسونی « بیلدربرگ» بودند. در تصویر زیر ملکه انگلیس از سران تشکیلات جهانی فراماسونری، در جریان اعطای جائزه 'چتم هاوس' به رئیس جمهوری ترکیه، از 'عبدالله گل' به عنوان رهبری فعال و بارز در تقویت دموکراسی و حقوق بشر تمجید میکند.
"هارون یحیی": نویسنده اسلامگرای ترکیه
هارون یحیی (مخالف جدی تئوری تکامل داروین) مخالفان و موافقان جدی دارد. یکی از مخالفان جدی او ریچارد داوکینز(از موافقان جدی تئوری تکامل داروین) است که در سخنرانیها و وب سایت شخصی خود عقاید هارون یحیی را غیر علمی و بی پایه اساس و خنده دار توصیف کرده است. جدال هارون یحیی و ریچارد داوکینز تا حد شکایت از ریچارد داوکینز توسط هارون یحیی و مسدود شدن وب سایت داوکینز در ترکیه پیش رفته است.
هارون یحیی هولوکاست را زائیده یهودیان فراماسون و دروغی برای تشکیل حکومت صهیونیستی میداند. وی معتقد است مدارکی را که صهیونیستها برای اثبات هولوکاست ارائه می دهند جعلی بوده و مکانهای به اصطلاح اعدام گاز یهودیان در اروپا یا با هدف دیگری مورد استفاده نازیها بوده و یا اینکه بعد از جنگ توسط خود صهیونیستها ساخته شده اند.
آثار این نویسنده که در خود ترکیه، تا به امروز در شمارگانی بیش از یک میلیون نسخه به فروش رفتهاست، به ۵۱ زبان مختلف از جمله انگلیسی، فرانسوی، آلمانی، اسپانیولی، فارسی، عربی، اردو و روسی بازگردانده شدهاست. مقالات پرشمار او بالغ بر ۴۶۱ عنوان مقاله میشود. آثار او در ایران خوانندگان قابل توجهی دارد و اشتیاق آنها موجب میشود که کتابهای او به چاپهای مکرر برسند. برای نمونه، کتاب «معجزات قرآن کریم»، ترجمه علیرضا عیاری، توسط منادی تربیت تاکنون ۸ بار تجدید چاپ شدهاست. کتاب «مبانی فراماسونری» این نویسنده که توسط مرکز اسناد انقلاب ایران (۱۳۵۷) منتشر شده، پس از آنکه مدتها نایاب بود، برای سومین بار به چاپ رسیده است. نویسنده در این کتاب که جعفر سعیدی آن را ترجمه کردهاست، میکوشد رابطه بین صهیونیسم و فراماسونری را برملا کند.
در سال 1979 برای ادامه تحصیل به دانشگاه هنرهای عالی Mimar sinan استانبول رفت. در سال های اول با دیدگاه های اسلامی خودش توانست حلقه ای از دانشجویان را دور هم جمع کند. به دلیل تعالیمی که پیش ترها نزد مرشد خود edip yuksel دیده بود، تلاش های زیادی در جهت ترکیب تصوف با تئوری های علمی انجام داد.
در سال 1986 کتاب خودش را تحت عنوان "یهودیت و فراماسونری" judaism & freemasonry منتشر کرد. در این کتاب به ماموریت بزرگ یهودیت و مکتب فراماسونری در ترکیه برای از بین بردن ارزش های اخلاقی در جامعه ترکیه، کمرنگ نمودن مذهب، معنویات و اشاعه مکاتب ماتریالیستی و ضد اخلاق اشاره می کند. عدنان اکتار معتقد بود که مکاتب ضد مذهب و ضد اخلاق نظیر مکاتب ماتریالستی، نازیسم، کمونیسم، بودیسم، داروینیسم و نظریه تکامل تماما شیطانی و بر پایه تحریفاتی که صهیونیسم از تورات داشته اند نشئت گرفته است.
انتشار کتاب "یهودیت و فراماسونری" باعث دستگیری و به زندان انداختن عدنان شد. در ادامه به بیمارستان روانی bakirkoy انتقال یافت و تحت مراقبتهای ویژه پزشکی قرار گرفت. اما در نهایت به دلیل درجات عالی رتبه ای که در دوران زندگیش کسب کرده بود بعد از 19 ماه از بیمارستان آزاد شد. وی در مصاحبه ای (2007) در خبرگزاری الجزیره نسبت به پیامی که ماسون ها برایش ارسال کرده بودند که دیگر چیزی در مورد فراماسونری ننویسد عکس العمل شدیدی نشان داد و آنها را به باد انتقاد گرفت. دیگر آثار وی که در ایران ترجمه شده است عبارتند از:
فراماسونری جهانی، افشا و نقد فلسفه ماسونی (GLOBAL FREEMASONRY)، ترجمه سیدداود میرترابی، انتشارت المعی؛
اقوام هلاک شده» (PERISHED NATIONS)، ترجمه مژگان دستوری، انتشارات کیهان؛
تاریخ ناگفته و پنهان آمریکا به ترجمه نصیر صاحبخلق، نشر هلال؛
شوالیههای معبد (THE KNIGHTS TEMPLARS)، نشر هلال؛
معجزات قرآن کریم (MIRACLES OF THE QUR’AN)، ترجمه فاطمه شفیعی سروستانی، نشر هلال؛
نشانههای آخر زمان در سوره کهف (SIGNS OF THE END TIMES IN SURAT AL-KAHF)، ترجمه مریم شباهنگ و شهلا المعی، نشر المعی؛
آفرینش (Wonders of Allah's Creation)، ترجمه امیر صالحی طالقانی، انتشارات قدیانی.
ماسونرهای ترکیه
در سال 1992 ترکیه در حالی پانصدمین سال حضور یهودیان در آن کشور را جشن می گرفت که در این مراسم «حییم هرتزوک » رئیس جمهور و « دیوید لوی » وزیر امور خارجه وقت اسرائیل و « سلیمان دمیرل » ، رئیس جمهور اسبق ترکیه ، شرکت داشتند .سلیمان دمیرل فراماسون با سابقه ترکیه است با رتبه 33 یعنی آخرین رتبه محافل فراموسونری.« یوجی قاطرچی اوغلو » که پیشتر در وزارت بهداشت و صدا و سیمای ترکیه مشغول به کار بوده است می گوید :
« ماسونری های ترکیه از نظر فرمانبری با اسرائیل ارتباط دارند » . وی که 20 سال در دستگاه فراماسونری ترکیه بوده و به درجه 14 رسیده است ، می افزاید : « بعضی از فراماسونریهای ترک همزمان ، عضو محافل ماسونی اسرائیل نیز هستند.»
فراماسونری و صهیونیسم در ترکیه امروزی
اگر کمی به عقب برگردیم و تاریخ تحولات سیاسی ـ اجتماعی این کشور را از حدود یکصد سال قبل مرور کنیم، به روشنی پی میبریم که «ترکیة نوین» از همان آغاز، یعنی از زمان فروپاشی امپراطوری عظیم اسلامی عثمانی، یک تأسیس فراماسونری ـ صهیونیستی در جهان اسلام بوده است. به عبارت دیگر، «ترکیه نوین» را باید مرکز فرماندهی فراماسونهای صهیونیست در جهان اسلام دانست.لازم است ابتدا گریزی به رابطة بین صهیونیسم و فراماسونری داشته باشیم. منابع و مراجع فراوان حاکی از این حقیقت هستند که فراماسونری همچون صهیونیسم، از همان آغاز پیدایش، ریشه در یهودیت تحریف شده داشته است. به عبارت دقیقتر، صهیونیسم و فراماسونری دو روی سکة یهودیت تحریف شدهاند. در پروتکلهای دانشوران صهیون، که به منشور حکومت جهانی صهیونیستها معروف است، بارها از فراماسونری به عنوان ابزاری برای برپایی حکومت جهانی صهیونیستها، به مرکزیت به اصطلاح «سرزمین موعود»، سخن به میان آمده است. در پروتکل نهم میخوانیم:
« زمانی که پادشاهی خود را برپا کردیم، واژههای «آزادی، عدالت و برابری» را، که شعار فراماسونری ماست، به کلماتی تبدیل خواهیم کرد که دیگر این معانی شعاری نداشته باشند. بلکه مفاهیمی صرفاً آرمانی را القا خواهند کرد.»
و یا در پروتکل یازدهم آمده است:
« از طریق حیله و فریب به چه چیزهایی دست مییابیم که با پیمودن راه مستقیم هرگز نمیتوانیم به آنها برسیم. این همان شالودهای است که مؤسسات سرّی فراماسونری ما بر آن استوار است؛ مؤسساتی که این «گوئیم»{ Goyem یا Goys یعنی حیوان، نجس، کافر، مشترک و در یک کلام، «غیریهود»، که دقیقاً برگرفته از نگرش نژادپرستانه و نگاه تحقیرآمیز صهیونیستها نسبت به غیریهود میباشد.}حیوان چیز مهمی درباره آنها نمیدانند و از اهداف پشت پرده آنها جز مشتی ظن و گمان اطلاعی ندارند. ما «گوئیم»را به کاروان بزرگ باشگاهها و محافل فراماسونری جذب کردیم و این محافل شروع به پاشیدن خاکستر در چشم اعضای خود کردند.»
و باز، در پروتکل چهارم میخوانیم:
« فراماسونریِ «گوئیم» ناخودآگاه به ما خدمت میکند، به این ترتیب که پوششی برای ماست و ما، خودمان و اهداف و برنامههایمان را پشت سر آنها پنهان میکنیم. اما برنامهای که ما برای عمل و اجرا آماده کردهایم و مکانی که این برنامه در آن پیاده خواهد شد، به صورت یک راز عمیق و سر به مهر باقی خواهد ماند واحدی از آن مطلع نخواهد شد.»
مجلة اسرائیلی امریک (The Israilite America)، در سوم اوت 1866، به نقل از خاخام اسحاق وایز، مینویسد: «فراماسونری از حیث درجات، تعالیم، پیامهای محرمانه و روشنگریهای تاریخیاش، تشکیلاتی یهودی است و اصلاً آغاز و انجام آن یهودی بوده است». در مجلة المشرق، در اوت 1911، آمده است:
«رابطهی محکمتر از رابطة فراماسونری و یهودیت وجود نداشته است. لذا صاحبنظران هنگام ملاحظة این مسأله دچار شگفتی نمیشوند، چون دیگر فراماسونری به یهودیت تبدیل شده و به عبارت دقیقتر، یهودیان برای رسیدن به اهداف پلید خود، فراماسون شده بودند.»
اینکه گفته میشود «ترکیه نوین» یک تأسیس صهیونیستی است، صرفاً یک ادعا نیست. صهیونیستها، از طریق ترکهای فراماسون و فراماسونری جهانی، با تأسیس «ترکیه نوین» ، از همان زمان و تا امروز، بر مقدرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مردم مسلمان ترکیه حاکم شدند و مرکز 600 سالة امپراتوری اسلامی عثمانی، به یک رژیم، نه فقط غیردینی، بلکه ضددینی، تبدیل شد. فراماسونها از همان زمان ترکیه را در اختیار گرفتند و با کودتاهای پیدرپی افسران دونمه و فراماسون و درنهایت با کودتای نظامی یک یهودیزاده دونمه دیگر، یعنی آتاتورک، به سلطة خود بر این کشور، تا امروز ادامه دادند و ترکیه دیگر هرگز از چنگال صهیونیستها رها نشد و «تحت سیطره کامل فراماسونری جهانی» و فراماسونهای صهیونیست که «حضوری قدرتمند در عرصههای سیاسی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی این کشور داشتهاند»، قرار گرفت. البته طبیعی هم بود. وقتی دشمن جایی را گرفت، معلوم است که آن را به سادگی از دست نمیدهد و عوامل، اعوان و اذناب خود را یکی پس از دیگری سرکار میگذارد و در پشت پرده قدرت و به نام مردم، بر مردم حکومت می کند.
صهیونیستها، همانطور که در جنگ جهانی اول، امپراتوری اسلامی را وارد جنگ کرده و باتوطئههایی که با هدایت مراکز قدرت فراماسونری در اروپا کردند، آن را به شکست کشانده و اسرائیل را بنیان گذاشتند، امروز هم با هدایت همان فراماسونهای اروپایی و امریکایی، ترکیه را وارد یک جنگ نیابتی علیه نوک جبهه مقاومت اسلامی در منطقه که بنیاد صهیونیستی اسرائیل را هدف قرار داده است، کردهاند.
ملتهای مسلمان منطقه، به ویژه ملت ترکیه، باید بدانند تا زمانی که فراماسونها بر این کشور حاکم هستند، ماهیت واقعی دولتمردان ترکیه همانی خواهد بود که در ماجرای سوریه از خود بروز دادند، نه آنچه که ادعا میکنند. فراماسونها صدها سال برای غلبه بر امپراتوری عثمانی نقشه کشیدند و توطئه کردند و به سادگی دست از سر ملت ترکیه برنمیدارند و هر وقت هم لازم ببینند و شرایط اقتضا کند توطئه دیگری از نوع توطئه صهیونیستی در این کشور به پا میکنند.
همانطور که ساموئل هانتینگتون، صاحب نظریه معروف «برخورد تمدنها» ، به درستی اعتراف کرده است:
«ترکیه هرگز از لحاظ جغرافیایی یا فرهنگی بخشی ازاروپا تلقی نشده است... با وجود تلاش فراوان کمال آتاتورک برای تبدیل ترکیه به یک کشور مدرن اروپایی، اکنون پس از گذشت هفتاد سال تنها بخشی از ایدههای او تحقق یافته و اکثریت ترک ها هنوز به ریشه اسلامی خود تأکید میورزند».
نمادهای آشکار فراماسونری در کشور ترکیه
1- لیره جدید ترکیه
برخی محافل در ترکیه ضمن انتقاد از نماد جدید لیره ترک، واحد پول این کشور، از وجود برخی نشانه های اسرارآمیز فراماسونی در این نماد خبر دادند. در حالی که برخی کارشناسان نماد جدید لیره ترک را به نماد واحدهای پولی نظیر دلار و یورو تشبیه کردند، برخی دیگر نیز این نماد را از تشابه نماد جدید لیره ترک با نماد درام واحد پول ارمنستان سخن راندند. در این میان انتقادی که بیش از همه در مورد نماد جدید لیره ترک جلب توجه می کرد، وجود برخی نشانه های اسرارآمیز در این نماد بود.یکی از نشانه های به کار رفته در نماد جدید لیره ترک "دو خط موازی" است که در برخی دیگر از نمادهای پولی نظیر دلار، یورو، ین، روپیه و وون به چشم می خورد و به عنوان یکی از نشانه های مورد استفاده فرقه فراماسونی شناخته می شود. دو خط موازی در فرقه فراماسونی به عنوان مهم ترین نشانه در رتبه سی و سوم این فرقه محسوب می شود. این نماد همچنین در فرقه مرموز "شوالیه های معبد" و نیز در "صلیب لورین" (Loraine) نیز دیده می شود. این صلیب از سوی مارشال دوگل به عنوان "جنبش مقاومت فرانسه آزاد" استفاده شده بود.
2- مسجد سلطان احمد ترکیه
این مسجد که یکی از زیباترین مساجد جهان میباشد وجود یک اوبلیسک در صحن حیاط وسط مسجد را بر خود پذیرفته است. اوبلیسک یکی از نمادهای فراماسونری (شیطان پرستی) به معنای "آلت تناسلی مرد" است.به هنگام ورود به داخل مسجد باید با یک لباس رسمی خاصّ و پوشش مناسب و دیگر کارهایی را که خودشان به آن اعتقاد دارند ، وارد شده که به آن مکان بی احترامی نشود. هنگام ورود به مسجد چه زن و چه مرد به داخل می روند. بدون آن که حتی پوششی بر تن و سر خود کنند.
3- مسجد "اَبا صوفیه"
این مسجد از همان اوّل هم عجیب به نظر می آید که بخاطر نوع ساخت بنا و نوع ترمیم آن و دیوارهای عجیب آن است.
1- وجود علامت فراماسونری مثلث رو به بالا روی یکی از دیوارهای اصلی این مسجد که علامت جنس مذکر را شامل میشود و همچنین علامت مثلث رو به پایین که علامت جنس مونث است و تلاقی این دو عکس به این معناست روابط بین زن و مرد آزادانه و مختلط می تواند باشد.
2- به چه دلیلی مسجد باید 33 ستون اصلی داشته باشد؟ چرا 31 یا 34 ستون اصلی ندارد؟ (33 عدد قدرت فراماسونری (شیطان پرستی) است .)
3- این مسجد 2طبقه دارد و از طریق راهروهایی به طبقه دوّم می رود. این 2طبقه به وسیله 11 راهروی مارپیچ به هم اتصال دارند. ( عدد 11 خوش یمن ترین عدد فراماسونری است)
4- چرا با عکس حضرت علی (ع) را با وجود عکسهای بسیار زیاد دیگری سمت چپ آخرین عکس قرار داده اند؟
4- ساختمان مجلس ترکیه
"مصطفی ایلماز "، نویسنده و روزنامهنگار ترکیهای در کتاب اخیر خود به نام " فرزندان زن بیوه، شوالیه های ترک معبد " نوشت که نمادهای گمشدهای که "دن براون "، نویسنده آمریکایی در آثار خود به دنبال آنها است، در مجلس ترکیه نقش بستهاند."نمادهای گمشده" نام کتابی است که دن براون آن را به رشته تحریر در آورده است. وی در این کتاب وجود نمادهای فراماسونی در ساختمان کنگره آمریکا را بررسی کرده بود. بنا به نوشته این نویسنده ترک، مجلس ترکیه مملو از نمادهای فراماسونی شبیه آنچه که براون در کنگره آمریکا در جستجوی آن بوده، است. این نمادها شامل "مثلث "، "چشمی در درون مثلث "، "هرم " و "جام مقدس " و ... بوده و در راهروها و سایر قسمتهای بنای مجلس ترکیه به چشم میخورند .
ایلماز با تاکید بر اینکه فراماسون ها قرار دادن برخی نمادهای خود در آثار معماری ایجاد شده از سوی آنان را ادای دین نسبت به اولین استاد فراماسونها می دانند، در ادامه می نویسد که "کلمنس هولتز میستر " معمار بنای مجلس ترکیه و "عبدالخالق رندا " ، رئیس مجلس وقت ترکیه هر دو فراماسون بودند و به اتفاق تصمیم به این کار گرفتند.
5- پرچم ترکیه
ترکیه بعد از سقوط امپراطوری اسلامی عثمانی شکل گرفته که در سقوط آن فراماسون ها نقش برجسته ای ایفا کردند. پرچم سرخ رنگ آن، نشان از ادامه جنگ با همسایگان می باشد. به شکلی که شاهد حضور نظامی آنان در شمال عراق(کردستان عراق) جهت مبارزه با پ.ک.ک می باشیم.فهرست منابع و مآخذ نوشتاری و اینترنتی:
حجاج، نویهض- پروتکلهای دانشوران صهیون؛ برنامه عمل صهیونیسم جهانی، ترجمة حمیدرضا شیخی،
مشهد: انتشارات آستان قدس، چاپ دوم، 1381
حسان، حلّاق، نقش یهود و قدرتهای بینالمللی در خلع سلطان عبدالحمید، از سلطنت (1908ـ1909)،
برگردان حجتالله جودکی و احمد درویش، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1380
3- هارون یحیی، شوالیه های معبد؛ مبانی نظری فراماسونری جهانی، تهران: نشر هلال، 1386 و گروه تحقیقات علمی ترکیه (هارون یحیی)،
4- مبانی فراماسونری، ترجمة جعفر سعیدی. تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ سوم، 1384
5- محسن، فرسایی، براندازی صهیونیستی (در امپراتوری عثمانی)، تهران: نشر هلال، 1388
6-کرینستون، جولیوس، انتظار مسیح در دین یهود، ترجمة حسین توفیقی، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1377
7-عبدالله شهبازی، زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران، جلد دوم، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 138
8- سلطان عبدالحمید دوم، صلاحالدین و... افول اقتدار عثمانی، مترجم اصغر دلبریپور، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری ضریح، 1377
9- محمد، محلّاء، الیهود فی الدولة الترکیه، مجلة اتحادیه نویسندگان عرب، شماره 669، 24/7/1999
10- ساکنان و صاحبان اولیه و اصلی سرزمین فلسطین، مجلة دانشکدة حقوق و علوم سیاسی، شماره 61، پاییز 1382
11- رد پای فراماسونری در دولت ترکیه، منصوری، 4/11/91
12- جیمز پتراس، نفوذ اسرائیل در امریکا، مترجم غدیر نبیزاده، تهران: مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر
13- ماهنامه زمانه، سال سوم، شماره 25، مهرماه 1383، ص 90
14- روزنامه کیهان، 15/7/1391، شماره 20324، صفحه آخر
http://azar-abadegan.blogfa.com
www.mashreghnews.ir/fa/news
http://fa.wikipedia.org
http://jalalebajalal.blogfa.com
www.masafportal.com
www.istamweb.net/aqeda
http://hanein.inf/vb
www.taamolnews.ir/fa/news
http://johnlock.persianblog.ir
با سپاس و تشکر از :
دکتر احمد دوست محمدیکامران جهانبخش
منبع مقاله:
از سلسله مقالات بیداری اسلامی (3)
hhojat@yahoo.com
/م