جغرافیای پیرامونی اسرائیل

به گواهی اسناد، اطلاعات و منابع مختلف سیاسی و تاریخی، تمام سرزمین های واقع در اطراف فلسطین و ساکنان آنها، براساس تئوری صهیونیستی، هر یک، به گونه ای، با مقوله ی موجودیت، امنیت، و تداوم بقای اسرائیل مرتبط هستند.
يکشنبه، 15 دی 1392
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
جغرافیای پیرامونی اسرائیل
جغرافیای پیرامونی اسرائیل
 

نویسنده: محمد تقی تقی پور
 
به گواهی اسناد، اطلاعات و منابع مختلف سیاسی و تاریخی، تمام سرزمین های واقع در اطراف فلسطین و ساکنان آنها، براساس تئوری صهیونیستی، هر یک، به گونه ای، با مقوله ی موجودیت، امنیت، و تداوم بقای اسرائیل مرتبط هستند.
اسرائیلی ها در توجیه «استراتژی صهیونیستی» و «دکترین پیرامونی» به طور پنهان و بعضاً آشکار، مقوله ی دیگری به نام امنیت روانی را نیز به مطالبات خود افزوده اند:

اینها مسأله ی روانی یهودیان را مطرح کرده اند و گفتند چون یهودی ها در طول قرن های متمادی زیر فشار بودند، از لحاظ روانی دچار نگرانی اند و به امنیت روانی احتیاج دارند. صهیونیست ها در مذاکرات با سران کشورهای غربی و بعدها در گفت و گوهای خود با کشورهای اسلامی و عربی، مسأله ی امنیت روانی را مطرح کردند. و گفتند ما به امنیت روانی احتیاج داریم. این امنیت روانی یعنی چه؟ هیچ معنای مشخص و هیچ پایانی ندارد. هر اقدامی بخواهد انجام بگیرد، اگر به سودشان نباشد، به بهانه ی امنیت روانی، می توانند آن را خنثی کنند. بسیاری را در دنیا قانع کردند که به امنیت روانی احتیاج دارند و باید امنیت روانی آنها تأمین بشود. برآوردن نیاز اسرائیل در مورد امنیت روانی، مشکل تر است از چشم پوشیدن از سرزمین. شما وقتی سرزمین را از دست می دهید، می دانید چه چیزی را از دست دادید؛ اما وقتی می خواهید خواسته ی اسرائیل را در مورد امنیت روانی برآورده کنید نمی دانید تا کجا باید تسلیم شوید و تا کجا باید امتیاز بدهید. این امتیاز دهی پایانی ندارد؛ مرتب باید امتیاز داد. (1)


این مطالبات و خواسته های اسرائیل، تاکنون به گونه های مختلف طرح شده است. برخی این تلاش ها را این گونه ارزیابی کرده اند، که اسرائیل و جامعه ی صهیونیستی در سرزمین فلسطین، در منطقه ی خاورمیانه در انزوا قرار دارد. بر مبنای این فرضیه، صهیونیست ها برای خروج از انزوا، ناگزیر به عملی ساختن طرح صهیونیستی موسوم به دکترین حاشیه ای یا استراتژی پیرامونی بوده اند. بعضی دیگر جامعه اسرائیلی موجود در سرزمین فلسطین را اقلیت تحت محاصره ی کشورها و ملت های اسلامی ارزیابی کرده و تکاپوی نظامی، سیاسی و اطلاعاتی صهیونیستی در منطقه ی خاورمیانه تا آفریقا را از این زاویه مورد ارزیابی قرار داده اند. نظریه ی سوم، مبتنی بر این فرض است که اسرائیل به عنوان یک دولت نوبنیاد و غریبه در میان دریای مسلمانان سعی دارد از میان بعضی اقوام، طوایف و ملت های ساکن در حوزه های جغرافیایی یاد شده، برای خود دوستان و هم پیمانانی پیدا کند. نظریه ی چهارم بر این فرضیه استوار است که اسرائیلی ها خواهان صلح و سازش با شماری از کشورها و ملت های جغرافیای مورد نظر بوده و تلاش آنها در مسیر سیاست پیرامونی بر این پایه استوار است.
علی ایحال، جامعه ی صهیونیستی و رهبران و سران اسرائیل طی چند دهه ی گذشته، براساس اهداف و منویات پنهان و آشکار خود، مسأله ای به نام محدوده ی استراتژیک اسرائیل را همواره تکرار کرده و توجیهات فراوان برای دست اندازی، نفوذ و حضور خود در این محدوده ارایه کرده اند.
افرایم سنیه، از تئوریسین های سیاسی و استراتژیست های اسرائیلی در این خصوص نوشته است:

محدوده ی استراتژیک اسرائیل بسیار وسیع تر شده است. این محدوده دیگر به دشمنان همجوار سنتی، یعنی سوریه، لبنان، اردن و مصر محدود نمی شود؛ باید توجه داشت که هر چه در این محدوده می گذرد می تواند امنیت ما را به مخاطره اندازد. هر کشوری که می تواند در تهاجم به اسرائیل شرکت کند یا کشورهای خط مقدم را از توان موشکی برخوردار سازد یا از آنها در برابر حملات موشکی اسرائیل محافظت نماید، در محدوده استراتژیک اسرائیل قرار می گیرد. (2)

از دیدگاه استراتژیست های اسرائیلی، حتی اگر کشورهای همسایه اسرائیل با آن رژیم صلح و سازش کنند و موجودیت آن را بشناسند، باز هم تعادل استراتژیک میان اسرائیل و کشورهای پیرامون آن برقرار نخواهد شد. مگر زمانی که این تعادل به نفع جامعه ی اسرائیلی تغییر کند. این تعادل چگونه تغییر خواهد کرد؟ پاسخ سرّی اسرائیل چنین است:

1- گسترش اراضی تحت تصرف اسرائیلی ها تا هر کجا که مصالح آنها اقتضا کند!
2- افزایش جمعیت یهودی اراضی اشغالی مورد نظر.
3- افزایش توان نظامی و اتمی اسرائیل.
4- کاهش جمعیت کشورهای اسلامی.
5- خلع سلاح مسلمانان و جلوگیری از دستیابی کشورهای مسلمان منطقه به سلاح های استراتژیک به ویژه هسته ای.
6- تبدیل کشورهای اسلامی به بازار مصرف کالاهای غربی و جلوگیری از هر گونه پیشرفت های علمی، صنعتی و فن آوری های تکنولوژیکی در میان این کشورها و...


بر این اساس، هر کدام از این موازنه ها به هم خورد، تعادل استراتژیکی میان اسرائیل و کشورهای اسلامی پیرامون آن به ضرر اسرائیل به هم خورده است!
بر مبنای چنین فرضیه و تحلیلی، جامعه ی اسرائیلی برای خود حقوقی بدون حد و مرز قایل است:

همسایگان دور و نزدیک ما، اعراب یا مسلمانان هستند و خواهند بود و تاریخ خاورمیانه به ما نشان می دهد که در این منطقه مسامحه با اقلیت ها و تعهد به حفظ موجودیت آنها بی معنی است. وضعیت مسیحیان در لبنان بهترین شاهد این مدعاست. حتی در صورت دستیابی به صلح واقعی و برقراری مناسبات صمیمانه فیمابین و اجرای طرح های مشترک اقتصادی، اختلافات نژادی میان اسرائیل و دیگر کشورها کماکان باقی خواهد ماند. به نفع ماست که هویت خود را حفظ کنیم و اجازه ندهیم، محو و فنا شود؛ زیرا چنانکه می دانیم، اسرائیل تنها جایی در دنیاست که در آن یهود حاکمیت دارد. بنابراین هیچگاه نباید از یاد ببریم که در محیط عربی - اسلامی، هر چند که ممکن است طی سال های طولانی اعتراض علیه وجود دولت اسرائیل فروکش کند، اما باز هم امکان دارد که رویه از سرگرفته شود. (3)


استراتژیست های اسرائیلی با چنین استدلال ها و تحلیل ها، درصدد اثبات چه چیزی هستند؟ ماحصل کلام آنها چیست؟ پیامی را که از این طریق به کشورهای مسلمان و حتی خود جامعه ی صهیونیستی ارسال می کنند در تعقیب کدام نتیجه هستند؟
افرایم سنیه این استراتژیست اسرائیلی فرضیه های خود را بیشتر تبیین می کند:

هنگامی که... نگاهی تیزبینانه به اطراف خود بیفکنیم درخواهیم یافت که چقدر تفاوت های اساسی، بین اسرائیل و محیط اطرافش وجود دارد. اسرائیل 5/5 میلیون نفر جمعیت دارد که کمتر از 5 میلیون نفر آنان یهودی اند در حالی که جمعیت چهار کشور مصر، سوریه، اردن و لبنان 79 میلیون نفر و شمار فلسطینیان ساکن در کرانه باختری و نوار غزه 2 میلیون نفر می باشد. با احتساب جمعیت لیبی، تونس، الجزایر، مراکش، عراق و ایران، جمعیت اعراب و مسلمانان ساکن در این محدوده به 260 میلیون نفر می رسد. (4)

این نویسنده ی صهیونیست، پس از اشاره به فرضیه ی امنیت روانی، محدوده ی استراتژیک و عدم تعادل استراتژیک بین اسرائیل و کشورهای پیرامونی، به لحاظ ژئوپولیتیکی و جمعیتی، در ادامه می افزاید:

نابرابری [دیگر]، بین اسرائیل و همسایگانش به وسعت جغرافیایی مربوط می شود. با نگاهی سریع به نقشه ی منطقه، ملاحظه می کنیم که مساحت اسرائیل 11% مساحت سوریه و 2% مساحت مصر می باشد. آنچه خطر ناشی از مساحت اندک اسرائیل را تشدید می کند، تمرکز جمعیت آن، به ویژه یهودیان - در امتداد دشت ساحلی از «عکا» تا «عسقلان» یا همان گونه که عادت کرده ایم بگوییم از «خضیره» تا «غدیره» است. این تمرکز جمعیت باعث می شود اسرائیل بیش از هر کشور دیگری آسیب پذیر و در معرض ضرر و زیان باشد، زیرا دست ساحلی نه تنها بخش اعظم جمعیت را در خود جای داده است، بلکه کلیه ی مراکز اقتصادی، فناوری، علمی و آموزشی یهود در این ناحیه واقع شده است و روشن است که در چنین شرایطی دفع حملات دشمن، به ویژه دشمن که از سلاح های کشتار جمعی استفاده کند، دشوار می باشد. (5)

برای به هم زدن این وضعیت به نفع رژیم صهیونیستی، یکی از سران و رهبران اسرائیل ایده ی خاورمیانه جدید را ارایه می دهد. شماری از تئوریسین ها و استراتژیست های کهنه کار صهیونیست در مراکز مطالعاتی و دانشگاهی برای استقرار سیطره ی صهیونیسم در منطقه و به هم زدن موازنه جمعیتی و جغرافیایی به نفع اسرائیلی ها و از بین بردن همگونی، وحدت و هویت اسلامی و عربی کشورهای منطقه، و به بیانی دیگر تغییر جغرافیای خاورمیانه، توطئه هایی را تدارک دیده اند که نمونه ی آشکار آن، نوشته ی شیمون پرز نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیسم است.
استراتژی نهایی و نهانی «خاورمیانه ی جدید» شیمون پرز اسرائیلی و مکنونات پنهان افرایم سنیه صهیونیست همان فرضیه ده ها سال پیش بن گوریون تحت عنوان دکترین حاشیه ای است؛ که آبا اِبان، یکی از رهبران و سیاستمداران کهنه کار اسرائیلی در کتاب خود به صراحت در این باره نوشت:

در این حقیقت شک و تردید نیست که این منطقه به طور مطلق متعلق به قوم یهود می باشد. (6)

اسرائیلی ها در مسیر اجرا و عملی ساختن استراتژی خود در منطقه، نقش و مأموریت اساسی و کلیدی را به عهده ی سرویس اطلاعاتی و جاسوسی خود، موسوم به موساد گذاشتند. این سازمان سرّی و اطلاعاتی از همان آغاز تعقیب استراتژی پیرامونی را در دستور برنامه و فعالیت خود قرار داد. برقراری ارتباط با سرویس اطلاعاتی ایران دوره ی سلطنت پهلوی، موسوم به ساواک و نیز سرویس اطلاعاتی ترکیه و بعدها اتیوپی، بخشی از این تلاش ها بود که محور اصلی آن عمدتاً موساد بود.
پیمان اطلاعاتی دو جانبه ی موساد و ساواک، موسوم به طرح «کریستال» یا «بلور»، قرارداد اطلاعاتی سه جانبه ی موساد، ساواک و سازمان اطلاعاتی ترکیه، با نام «نیزه ی سه سر» و نیز پروتکل همکاری اطلاعاتی سه جانبه ساواک و موساد با سرویس اطلاعاتی اتیوپی، با نام رمز «عقاب» تماماً از این زاویه قابل ارزیابی است. کشورهای اسلامی منطقه، به عنوان هدف اصلی این پیمان ها، نشانه گیری شده بودند. این نشانه گیری ها نیز دقیقاً منطبق و متکی بر برنامه ای بود که اسرائیلی ها تحت عنوان استراتژی حاشیه ای یا دکترین پیرامونی، از طریق موساد آن را تعقیب می کردند. در کتاب جنگ های نهانی اسرائیل در این باره چنین می خوانیم:

ایسر هارل، رئیس موساد سهم مهمی را در این استراتژی نوآورانه، یعنی توسعه و پیشبرد نقش اسرائیل در دیپلماسی نهانی داشت. (7)

این ایده اگرچه به نام دیوید بن گوریون اولین نخست وزیر اسرائیل ثبت شده است؛ اما ایسر هارل، از رؤسای پیشین موساد آن را از نوآوری ها و ابتکارات خود قلمداد کرده است؛ همان گونه که بعضی نویسندگان اسرائیلی و غربی، ریوون شیلوا اولین رئیس موساد را مبتکر و بانی اصلی این نظریه قلمداد کرده اند:

ایسر هارل که رک بودن متمایل به بی حیایی خصوصیت بارز اوست، ارائه ایده ی اتحاد با پیرامون را متعلق به خود می داند، اما برخی از دیگر منابع اسرائیلی، اصل این فکر را از آن ریوون شیلوای قدرتمند می دانند. (8)

و همه ی این ها نشان از قدمت ایده ی مورد نظر دارد. در این دکترین، ایران جایگاه بسیار مهمی برای اسرائیل و سرویس اطلاعاتی آن، یعنی موساد داشت:
ایران که از این نظر گوهر تابناک این دیهیم به شمار می آمد، در آنچه دکترین حاشیه ای نامیده شد و برای مدت دو دهه تا زمان سرنگونی شاه در سال 1979 در چنین وضعیتی جای می گرفت. (9)

پی‌نوشت‌ها:

1. سخنان آیت الله خامنه ای در تاریخ پنجشنبه 11 بهمن 1380.
2. افرایم سنیه، اسرائیل پس از 2000، ص 17.
3. افرایم سنیه، ص 19.
4. همان منبع، ص 20.
5. همان منبع، ص 20.
6. آبا اِبان، ص 293.
7. یان بلک و بنی موریس، ص 232.
8. اندرو و لسلی کاکبورن، ص 159.
9. یان بلک و بنی موریس، ص 232.

منبع مقاله:
تقی پور، محمدتقی؛ (1383)، استراتژی پیرامونی اسرائیل: اسرار عملیات مشترک موساد، ساواک، سرویس های اطلاعاتی ترکیه و اتیوپی در خاورمیانه و آفریقا، تهران: مؤسسه ی مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ سوم.



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.