فلسطین در گذر تاریخ؛ از جغرافیای طبیعی تا حکومت

آنچه که در مجامع بین المللی به عنوان «فلسطین» شناخته شده، «نوار غزّه» و «کرانه باختری» است و سرزمین های اشغال شده توسط صهیونیست ها تحت عنوان اسرائیل شناخته می شود؛ اما با توجه به اعتقاد ما مبنی بر اینکه
چهارشنبه، 25 دی 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فلسطین در گذر تاریخ؛ از جغرافیای طبیعی تا حکومت
 فلسطین در گذر تاریخ؛ از جغرافیای طبیعی تا حکومت

 

نویسنده: اسماعیل شفیعی سروستانی




 

آنچه که در مجامع بین المللی به عنوان «فلسطین» شناخته شده، «نوار غزّه» و «کرانه باختری» است و سرزمین های اشغال شده توسط صهیونیست ها تحت عنوان اسرائیل شناخته می شود؛ اما با توجه به اعتقاد ما مبنی بر اینکه صهیونیست ها سرزمین فلسطین را اشغال کرده اند، هرگاه در این مقاله کلمه فلسطین به کار برده شود، منظور تمام خاک فلسطین پیش از تقسیم است. به امید روزی که فلسطین تمامیّت ارضی خود را بازیابد و اسرائیل از نقشه جهان محو گردد. ان شاءالله.

1- جغرافیای فلسطین

فلسطین منطقه ای عربی است که از طرف غرب به «دریای مدیترانه»؛ از طرف شمال، به جمهوری «لبنان»؛ از جانب شرق به «نهر اردن» و جمهوری «سوریه» و از ناحیه جنوب، به «شبه جزیره سینا» که قسمتی از «مصر» است، محدود می باشد. (1) وسعت تمام فلسطین 27024 کیلومتر مربع است. (2) از رودهای فلسطین می توان، رودهای «اردن»، «المقطّع» و «العوجا» را نام برد. فلسطین دارای سه دریاچه به نام های «حوله»، «دریای مرده» و «طبریّه» است. دریای مرده دارای املاح زیادی است که مهم ترین آنها پتاس است. همچنین این دریاچه از نظر موادّ منگنز، سدیم و برومین بسیار غنی است. «دریاچه طبریّه» نیز نقش مهمی در حوادث آخرالزمان دارد که به آن خواهیم پرداخت. این کشور در منطقه معتدل واقع است، ولی آب و هوای آن در همه نقاط یکسان نیست. (3)

2- اماکن مذهبی

در شهر «بیت المقدس»، اماکن و جایگاه های مقدس، فراوان وجود دارد. مهم ترین جایگاه های مقدس از نظر مسلمانان، «مسجدالاقصی» و «مسجد الصّخره» است. فاصله مسجدالاقصی از مسجد الصّخره، حدود پانصد متر می باشد و پیرامون آنها مجموعه ای از اماکن و جایگاه های مقدس قرار دارد. به همین دلیل، تمام این منطقه را که بیش از صد هزار متر مربع است، «حرم شریف» می گویند. پس از آنکه مسلمانان در سال پانزدهم هجری قمری، بیت المقدس را فتح کردند، ساختمان اصلی مسجد الاقصی را بنا نمودند. در آن زمان که مسلمانان وارد شهر بیت المقدس شدند، از پرستشگاه و اماکن مقدس قدیمی تقریباً چیزی بر جای نمانده و در اثر گذشت زمان و حوادث مختلف از بین رفته بود. به همین دلیل، مسلمانان پس از تحقیق، محلّ اصلی پرستشگاه حضرت سلیمان (علیه السلام) را یافتند و مسجدالاقصی را در آن محل بنا کردند. (4) در «بیت المقدس» ابواب گوناگونی وجود دارد، که هریک به نوعی با زندگی پیامبران ارتباط داشته است. مانند «باب التّوبه» که خداوند توبه حضرت داوود (علیه السلام) را در آنجا پذیرفت. «باب السّکینه» که محراب حضرت مریم (سلام الله علیها) دختر عمران در آنجا واقع است، نیز جایگاه مقدسی است که فرشتگان برای مریم (سلام الله علیها) میوه بهشتی آوردند. (5) همچنین محراب زکریّا (علیه السلام) که فرشتگان تولد یحیی (علیه السلام) را به وی بشارت دادند. (6)

3- نگاهی به گذشته فلسطین

حدود 2500 سال قبل از میلاد، چند قبیله سامی، به منطقه «فلسطین» فعلی مهاجرت کردند و در آن سکنا گزیدند که بعدها کنعانیان نامیده شدند. تقریباً 1805 سال قبل از میلاد، حضرت ابراهیم خلیل (علیه السلام) از شهر «اور عراق» به سرزمین «کنعان» (فلسطین) مهاجرت فرمودند. در همین جا حضرت اسحاق (علیه السلام) متولد شد و از اسحاق، حضرت یعقوب (علیه السلام) به دنیا آمد و به اسم اسرائیل نامیده شد. یهود را به دلیل انتساب به حضرت یعقوب (علیه السلام)، بنی اسرائیل می نامند. (7) این آغاز عصر عبرانیان در فلسطین است. در این عصر، فلسطین عرصه تاخت و تاز و کشمکش های فراوان بود؛ تا اینکه در سال 70 م. تیتوس فرزند امپراتور «روم» با هشتاد هزار سرباز، «اورشلیم» را محاصره کرد و پس از چند روز مقاومت یهودیان، سرانجام رومیان فاتح شدند و قوم یهود دوباره آواره گشت. در زمان خسرو دوم ساسانی میان امپراتوری «ایران» و «روم» جنگ درگرفت که به پیروزی ایرانیان انجامید و «اورشلیم» فتح شد؛ اما پس از مرگ خسروپرویز این سرزمین دوباره به دست مسیحیان افتاد. (8)
در زمان خلیفه اول، وی سپاهی را روانه «سوریه» و «فلسطین» کرد که با درگذشت او، در زمان خلیفه دوم، سوریه و «بیت المقدس» به دست مسلمانان افتاد. اهالی شهر مقاومت زیادی کردند؛ ‌اما طولانی شدن محاصره، مشکل غذا و... آنان را مجبور به تسلیم کرد و قرارداد صلح منعقد شد. از آن زمان فلسطین در دست مسلمانان بود. (9)
از سال 1095 م. با تهاجم اروپاییان علیه مسلمانان، جنگ های صلیبی آغاز شد که حدود دو قرن ادامه یافت، اگرچه این جنگ ها علت های گوناگونی داشت؛ اما مورّخان یکی از علت های آن را مسئله فلسطین و شهر بیت المقدس ذکر می کنند. (10) علاوه بر عامل مهم و اساسی عواطف مذهبی، عوامل دیگری هم ایجاب می کرد که مردم «اروپا» این دعوت را بپذیرند: ارتشی ها به امید فتح و کشورگشایی، تجّار و کسبه به آرزوی درآمد سرشار و مجرمان زیادی برای گرفتن عفو و بخشش. (11)
صلیبی ها پس از نبردی سخت و محاصره طولانی «بیت المقدس»، وارد شهر شده، دست به قتل عام زدند و همه چیز را به عنوان غنیمت غارت کردند. در مراحل پایانی جنگ دوم صلیبی، صلاح الدین ایّوبی، صلیبیّون را تار و مار کرد و بیت المقدس را باز پس گرفت. پس از هفتمین جنگ صلیبی و مرگ آخرین پادشاه سلسله ایّوبی، ممالیک حدود سه قرن زمام امور را در دست گرفته، بیت المقدس را نیز در اختیار داشتند. آنها با سپاه مغول جنگیدند و آنها را شکست دادند و بازماندگان صلیبی ها را در «عکّا» نابود ساختند (12) تا اینکه سلطان سلیم عثمانی به شهرهای «فلسطین» حمله برد و آنها را تصرف کرد و فلسطین به حوزه حکومت عثمانی درآمد. (13)
در اوایل قرن بیستم میلادی صهیونیست ها با استفاده از سلطه «انگلستان» بر فلسطین، راه حلّ تشکیل یک کشور یهودی را مطرح کردند. کوشش صهیونیست ها نتیجه بخشید و توانستند نظر لرد بالفور، وزیر خارجه انگلیس را جلب کنند. سرانجام در نوامبر 1917 م. اعلامیه بالفور درباره تصویب طرح تأسیس «کانون ملی یهود» در سرزمین فلسطین، در کابینه انگلستان منتشر شد و آمریکا نیز از این طرح حمایت کرد. سرانجام در آوریل 1920 م. متّفقین و جامعه ملل، قیومیّت فلسطین را رسماً به انگلستان واگذار کردند. با واگذاری حکومت از سوی انگلستان به یک یهودی، مهاجرت و انتقال یهودیان به فلسطین شروع شد. این امر، موجب قیام و شورش اعراب شد و زد و خوردهای بسیاری بین اعراب و مهاجران صورت گرفت. از دهه چهل، مسئله فلسطین به یک مسئله عربی تبدیل شد و در رأس مسائل بین المللی قرار گرفت.
در طول جنگ جهانی دوم، آرامش نسبی بر فلسطین حکم فرما بود. پس از جنگ و جدال فراوان، مسئله فلسطین به سازمان ملل ارجاع داده شد و سرانجام با تلاش های صهیونیست ها و «آمریکا»، عصر روز 29 نوامبر مجمع عمومی تشکیل و اخذ رأی شروع شد. برخلاف انتظار همه، سی و دو نفر به نفع تقسیم «فلسطین» رأی دادند، سیزده نفر رأی مخالف به تقسیم فلسطین دادند. یک نفر غائب شد و ده نفر هم آرای سفید دادند. «انگلستان» در 14 مِی 1948 م. به قیومیّت خود پایان داد و نیروهایش را از فلسطین خارج کرد. در همان روز، شورای ملی یهود در «تل آویو» تشکیل شد و در ساعت چهار بعدازظهر همان روز موجودیّت دولت اسرائیل توسط دیوید بن گوریون در «موزه تل آویو» اعلام گردید.
پس از اعلام موجودیت رژیم اشغالگر «قدس» توسط بن گوریون، اولین جنگی که این رژیم علیه فلسطین و کشورهای عربی منطقه به راه انداخت به جنگ 1948 م. معروف شد. طیّ این جنگ، صهیونیست ها 78% خاک فلسطین را تحت اشغال خود درآوردند و نخستین مرحله آوارگی بزرگ فلسطینیان به وقوع پیوست. در مِی سال 1949 م. اسرائیل به عضویّت «سازمان ملل» درآمد. در 28 می 1964 م. «سازمان آزادی بخش فلسطین» اعلام موجودیت کرد و مبارزات فلسطینیان شکل جدیدی به خود گرفت. (14)
جنگ 1967 م. از سوی رژیم صهیونیستی در حالی شروع شد که کشورهای عربی از قبل، خود را برای آن آماده کرده بودند. نیروهای نظامی کشورهای عربی به طرف مرزهای اسرائیل در حرکت بودند و پیروزی را قریب الوقوع می پنداشتند که با حمله غافل گیرانه تانک های رژیم صهیونیستی روبه رو شدند. این جنگ که از زمین و هوا آغاز شده بود، مدت شش روز به طول انجامید و به جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل معروف شد. اسرائیل در طی این جنگ علاوه بر «نوار غزّه» و «کرانه باختری رود اردن»، بلندی های «جولان» در «سوریه»‌ و «صحرای سینا» در «مصر» را اشغال و «بیت المقدس» را ضمیمه خاک خود کرد. سازمان ملل طی قطعنامه ای، اسرائیل را به عقب نشینی از سرزمین های اشغالی فراخواند، اما اسرائیل شرط عقب نشینی خود از مناطق اشغالی را به رسمیّت شناختن این رژیم از سوی اعراب اعلام کرد. (15)
در اکتبر 1973 م. مصر و سوریه با شعار الله اکبر به اسرائیل هجوم بردند و در ابتدای کار موفقیت هایی به دست آوردند؛ اما حمایت «آمریکا» و غرب باعث شد، نتیجه جنگ به نفع اسرائیل رغم بخورد و بتواند منطقه محدودی را تحت تصرف درآورد و نهایتاً این جنگ با انعقاد قرارداد صلح پایان یافت. در 1974 م. «سازمان ملل»، «سازمان آزادی بخش فلسطین» را به رسمیّت شناخت. پیامد این جنگ، کشانده شدن رهبران کشورهای عربی به روند صلح و سازش بود؛ چنان که در سال 1978 م. در محل «کمپ دیوید»، انور سادات، رئیس جمهور «مصر» و مناخیم بگین، نخست وزیر اسرائیل پیمان صلح منعقد کردند و مصر در ازای پس گرفتن «صحرای سینا» موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناخت. این واقعه در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران رخ داد. (16)

4- فلسطین امروز؛ اقتصاد

منابع اقتصادی تشکیلات خودگران عبارت است از: کشاورزی، درآمد کارگرانی که در خارج از «فلسطین» مشغول به کارند، کارگاه های صنعتی کوچک و مقداری درآمد از صنعت جهانگردی؛ البته می توان کمک های خارجی را نیز به این مقدار افزود. (17) وابستگی شدید اقتصاد و بازار فلسطین به رژیم صهیونیستی، باعث تأثیرات منفی بر اقتصاد و منابع درآمدی مناطق تحت حکومت خودگردان شده است. این امر از طریق اخراج کارگران فلسطینی یا جلوگیری از ورود کالاهای فلسطینی به مناطق تحت اشغال صورت می گیرد. (18) در حقیقت اخراج کارگران فلسطینی از سرزمین های اشغالی در 1948 م. و محاصره مناطق حکومت خودگردان از اقدامات عادی رژیم صهیونیستی در قبال انتفاضه الاقصی است. (19) لازم به ذکر است که با روی کار آمدن دولت حماس، کمک های مالی «اروپا» و «آمریکا» قطع و محاصره اقتصادی «غزّه» تشدید گردید.

5- فلسطین امروز؛ حکومت

تا قبل از برگزاری انتخابات پارلمانی در اراضی اشغالی که به پیروزی حماس انجامید، جنبش فتح یکّه تاز عرصه سیاست در فلسطین بود. پس از تشکیل دولت خودگردان جنبش فتح، که ستون فقرات این تشکیلات به شمار می آمد و اعضا و هواداران این جنبش، در غیاب سایر گروه های فلسطینی که منتقد سیاست های رهبران فتح بودند، در سازمان ها و نهادهای وابسته به تشکیلات خودگردان حضور داشتند. جنبش های حماس و جهاد اسلامی، فتح را به دلیل سازش با رژیم صهیونیستی و خیانت به آرمان های «فلسطین» مورد سرزنش قرار می دادند و از پیوستن به فرآیندهای سیاسی درون تشکیلات خودگردان خودداری می کردند. با مرگ یاسر عرفات در نوامبر 2004 م. محمود عباس بر سر کار آمد. با برگزاری انتخابات پارلمانی ژانویه، حماس که برای اولین بار در انتخابات شرکت کرده بود به پیروزی چشم گیری دست یافت و نزدیک به دو سوم کرسی های پارلمان را از آن خود کرد. از آنجایی که حماس حاضر به پذیرش توافقات گذشته دولت خودگردان، از جمله نقشه راه و دوری جستن از دفاع مسلحانه نبود، «اروپا» و «آمریکا»، کمک های مالی خود را به دولت خودگردان قطع کردند. (20)

6- فلسطین امروز؛ جمعیت

جمعیت «فلسطین» اشغالی (اسرائیل)، طبق آماری که صهیونیست ها منتشر نموده اند، در سال 1995 م. 5/142/000 نفر بوده است.
جمعیت ادیان مختلف در تمام فلسطین اشغالی (اسرائیل):
الف) مسلمانان: 720/000 نفر که البته تعداد 3 تا 4 میلیون فلسطینی آواره که به سبب ظلم، جور، کشتار و اشغال خانه و کاشانه خود توسط صهیونیست ها مجبور به ترک فلسطین اشغالی شده اند، در این آمار منظور نشده است.
ب) مسیحیان: 205/000 نفر؛
ج) جهودان: 4/218/000 نفر، هجوم صهیونیست ها به فلسطین باعث گردید که جمعیت آنان در مدت کوتاهی چند برابر گردد؛ ولی جمعیت فلسطینیان به علت قتل عام، شکنجه و آزار صهیونیست ها روز به روز کاهش یافته است. (21)

پی نوشت ها :

1. زعیتر، اکرم، سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار، ص 41.
2. همان، ص 42.
3. همان، 47.
4. صفاتاج، مجید، انتفاضه الاقصی قیام دوزخیان سرزمین مقدس، صص 29 و 30.
5. همان، ص 31.
6. همان، صص 31 و 32.
7. سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار، ص 56.
8. صفاتاج، مجید، دانشنامه فلسطین، ج 3، ص 14.
9. همان.
10. همان.
11. سرگذشت فلسطین یا کارنامه سیاه استعمار، ص 56.
12. دانشنامه فلسطین، ج 3، ص 14.
13. همان، ص 15.
14. همان، ص 16.
15. همان.
16. همان، ص 17.
17. همان، ص 74.
18. همان، صص 74 و 75.
19. عصر ظهور، ص 125.
20. سایت مرکز تحقیقات استراتژیک (www.csr.ir)، مقاله «بررسی تحولات اخیر در سرزمین های اشغالی».
21. انتفاضه الاقصی قیام دوزخیان سرزمین مقدس، ص 73.
منبع مقاله :
شفیعی سروستانی، اسماعیل؛ (1391)، دانشستان سرزمین های درگیر در واقعه ی شریف ظهور، ج 1، تهران: موعود عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، دوم




 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.