ضرورت حکومت

انسان دو موجودیت دارد: موجودیت مادی، موجودیت با شعور. از آن رو که موجود مادی است، مانند سایر اجسام، تابع قوانین تغییرناپذیر است، ولی از جهت این که موجودی صاحب شعور است، لاینقطع از قوانین الهی تجاوز می کند،
يکشنبه، 13 بهمن 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ضرورت حکومت
 ضرورت حکومت

 

نویسنده: آیت الله دکتر احمد بهشتی




 

منتسکیو می گوید:
انسان دو موجودیت دارد: موجودیت مادی، موجودیت با شعور. از آن رو که موجود مادی است، مانند سایر اجسام، تابع قوانین تغییرناپذیر است، ولی از جهت این که موجودی صاحب شعور است، لاینقطع از قوانین الهی تجاوز می کند، نه تنها از آن ها تجاوز می کند، بلکه قوانینی را هم که خودش وضع کرده، تغییر می دهد.
انسان باید خود را راهنمایی کند. با این حال، موجودی محدود است و مانند تمام موجودات با شعور دیگر، تحت تأثیر جهل و خطاست. معلومات ناقصی هم که دارد. گاهی از دست می دهد. انسان... دچار هزار هوس می گردد... هر لحظه ممکن است خالق خود را فراموش کند... هر لحظه خودش را هم فراموش می کند و هر آن ممکن است دیگران را نیز فراموش کند... خداوند به وسیله قوانین مذهبی [و]... فیلسوفان و معلمان اخلاق، به وسیله قوانین اخلاقی [او را] متوجه می کنند، تا خود را فراموش نکند و از خطاها مصون بماند. قانون گذاران نیز بشر را به وسیله قوانین سیاسی و مدنی به وظایفش درباره دیگران آشنا می سازند؛ زیرا انسان برای زندگی در جامعه خلق شده است و به تنهایی نمی تواند ادامه حیات دهد. (1)
مطلب فوق از برخی جهات، درست است و از برخی جهات، نادرست. درست است که دین و اخلاق می خواهند انسان را از «خود فراموشی» و «از خود بیگانگی» نجات دهند، ولی چنین نیست که دین و اخلاق به مسائل اجتماعی کاری نداشته باشند و این ها را به قانون گذاران و قوانین سیاسی و مدنی واگذارند. دین و اخلاق، هم به مسائل فردی کار دارند و هم به روابط اجتماعی، هم به دنیا می پردازند هم به آخرت، هم به مادیات توجه دارند هم به معنویات.
از مطلب فوق، کاملاً استفاده می شود که نویسنده، دین و اخلاق را از سیاست و مدیریت و حکومت جدا می داند و این، اشتباه است.
صحیح این است که بگوییم: بشر موجودی اجتماعی است و زندگی اجتماعی، به قانون نیاز دارد و قانون نیز قانون گذار و مجری می خواهد و صد البته که اجرای قوانین نیز به قوه قضائیه نیازمند است.
قانون گذاری، اجرای قوانین و قوه قضائیه، مجموعه ای منسجم و مرتبط به وجود می آورند که به آن حکومت گویند و به کسی که در رأس آن قرار می گیرد، حاکم گفته می شود.
هیچ جامعه ای بی نیاز از حکومت نیست و هیچ کس نمی تواند ضرورت حکومت را برای جوامع بشری انکار کند. حتی در زندگی برخی از حیوانات، مانند مورچگان و زنبورهای عسل- که زندگی اجتماعی دارند- نظام و تشکیلاتِ حکومتی وجود دارد و امیری (ملکه ای) بر آن ها حکومت می کند. آن ها هر چند کتاب قانون، قانون گذار و محکمه قضائی ندارند، از قوانین طبیعی پیروی می کنند و کتاب قانون آن ها، غریزه و طبیعت آن هاست.
محال است که انسان حتی در مرحله کمال نهایی هم بی نیاز از حکومت باشد؛ چرا که حکومت، تنها برای جنگ و صلح و جلوگیری از تعدّیات و تجاوزات نیست، بلکه تأمین نیازهای زندگی و اماده سازی خیابان ها و جاده ها، بهداشت، کشاورزی، آب، برق، صنعت، تعلیم و تربیت، همه بر عهده حکومت است و اگر روزی بیاید که مردم از پلیس، ارتش و قاضی بی نیاز شوند، از مدرسه، دانشگاه، بیمارستان، خیابان، جاده، صنعت، کشاورزی و دارایی که بی نیاز نمی شوند و دولت باید همه آن ها را برای مردم تأمین کند، تا مردم بتوانند با آسایش و راحتی، به زندگی رو به رشد و تکامل خود ادامه دهند.
رسیدگی به مسائل عمومی مردم و امور فرهنگی و ارتباطات و زمینه سازی برای تکامل اجتماعی و رشد اخلاقی و عدالت و ایثار، از مهم ترین وظایف حکومت هاست و تعطیل بردار نیست.
از ابوبکر اصم یکی از متکلّمان اهل سنت- نقل شده داست- که در جوامع پیش رفته، وجود دولت و حکومت لغو است و اگر مردم به درجه ای برسند که با یکدیگر به انصاف رفتار کنند و از ظلم و تعدی و زیر پا گذاشتن حقوق یکدیگر بپرهیزند، دیگر نیازی به حکومت نیست. (2) چنین نگاهی به حکومت، تنگ نظری است. او پنداشته است که حکومت زاییده ظلم ها و تعدیات است و اگر زمانی، ظلم و تعدی نباشد، حکومت لازم نیست.
نیاز به حکومت، زاییده زندگی اجتماعی و قانون مندی و تشکیلات است. زندگی اجتماعی، تشکیلات می طلبد؛ تشکیلات سالم در ابعاد مختلف زندگی، مورد نیاز است.
نظیر اشتباه اصم را، مارکسیسم هم مرتکب شده است. پیروان این مکتب مادی و الحادی، حکومت را زاییده نظام سرمایه داری می دانند. طبیعی است که اگر روزی نظام سرمایه داری برچیده شود، تمام آثار و لوازم آن نیز برچیده می شود. اگر این نظریه درست باشد، زمانی که اختلاف طبقاتی، جای خود را به جامعه پیش رفته و کمون نهایی بدهد، نیازی به حکومت نیست. آن ها حکومت را وسیله ای برای حاکمیت طبقه سرمایه دار بر کارگران می دانند. زمانی که کمونیسم نهایی استقرار یابد، نه تنها به حکومت، بلکه به دین و اخلاق هم نیازی نیست. امروزه کار کمونیسم به شکست انجامیده و وعده هایش دروغ از کار درآمده و انتظارهای موهومی کهب رای انسان ها ساده لوح به ارمغان آورده بود، از بین رفته است.
ما مسلمانان- به ویژه شیعیان- انتظار داریم که در آخر الزمان، امت واحده نهایی بر مبنای یکتاپرستی و تقوا تشکیل شود؛ (3) ولی این امت واحده تکامل یافته هم بی نیاز از دولت و حکومت نیست، بلکه دولت و حکومت آن را کسی تشکیل می دهد که جهان را پر از عدل و داد می کند و بساط ظلم را برمی چیند.
نبودن حکومت، مستلزم هرج و مرج و راکد ماندن کارها و وظایف و مسئولیت های اجتماعی است. آری «استقامت نظام عالم و تعیش نوع بشر، متوقف به سلطنت و سیاستی است، خواه قائم به شخص واحد باشد یا به هیئت جمعیه و چه آن که تصدی آن به حق باشد یا اغتصاب، به قهر باشد یا به وراثت یا به انتخاب». (4)
حکومت ستم گر، هر چند پلید و چموش و خون خوار و جنایت کار است، بر نبودن حکومت و هرج و مرج که فساد آن به مراتب، بیش تر و اسفبارتر است، ترجیح دارد. خوردن گوشت مردار، حرام و مضر است، ولی برای کسی که از گرسنگی می میرد و راه چاره ای جز اکل میته ندارد، خوردن آن، حلال بلکه واجب است؛ چرا که حفظ جان و حیات از اهم وظایف است. به همین جهت است که امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:
والٍ ظَلُومٌ خَیرٌ مِنْ فِتنَةٍ تَدُومُ؛ (5)
زمامدار ستم کار کینه توز از فتنه ای که دوام یابد، بهتر است.
حضرتش در ردّ خوارج که گروهی منحرف و گمراه بودند و با اشعار «لا حُکْمَ إِلّا لِلّهِ» هر گونه حکومتی را نفی و طرد می کردند، فرمود:
کلمةُ حقٍّ یُرادُ بِهَا الباطِلُ! نَعَم إِنّهُ لا حکمَ إِلّا لِلّهِ وَلکِنْ هؤُلاءِ یَقُولُونَ: لا امرَةَ إِلّا لِلّهِ و إِنَّهُ لا بُدَّ لِلنّاسِ مِن أَمیرٍ بِرٍّ أَو فاجِرٍ؛ (6)
سخنی حقی است که از آن، اراده باطل می شود. آری، حکم، تنها از آن خداست؛ ولی اینان می گویند: زمامداری فقط از آن خداست؛ حال آن که مردم را زمامداری باید، نیکوکار یا بدکردار.
منظور این نیست که به حکومت فاجران و ستم کاران، مشروعیت ببخشد. آن ها در هیچ شرایطی مشروعیت ندارند؛ ولی اگر هرج و مرج باشد، عقلای عالم، حکومت فاسد را ترجیح می دهند؛ چرا که همین حکومت فاسد، جلو صدها و هزارها افسار گسیختگی را به سبب بقای خودش می گیرد. هر چند خود او یکی از مظاهر افسار گسیختگی و بی بند و باری است.
حضرتش در ادامه، فلسفه ضرورت حکومت را این گونه بیان می فرمایند:
مؤمنان در سایه حکومت زمامداران، به کار خویش مشغول و کافران بهره مند می شوند و مردم زندگی را سپری می کنند و اموال و مالیات جمع آوری می شود و مبارزه با دشمنان ادامه می یابد و امنیت در جاده ها برقرار می گردد و حق ضعیف از قوی گرفته می شود، تا نیکوکاران آسوده باشند و از دست بدکاران در امان بمانند.
در روایتی امیرمؤمنان علی علیه السلام ضمن قبول ضرورت حکومت، فرمود:
أَمَّا الإمرَةُ البَرَّةُ فیعمَلُ فیها التَّقیُّ و أَمّا الإمرَةُ الفاجرةُ فیتمتّعُ فیها الشّقیُّ، إِلی أَن تنقطِعَ مدّتُهُ و تدرِکَهُ مَنیِّتُهُ؛ (7)
اما در دوران زمامداری نیکان، پرهیزکار انجام وظیفه می کند و در دوران زمامداری بدان، نگون بخت بدکار، بهره مند می شود، تا مدتش سرآید و مرگش فرا رسد.
معنای این سخن، این نیست که انسان ها در قبال حکومت ها مسئولیتی ندارند و هر کسی می تواند به هر عنوانی- چه به قهر و چه به وراثت و یا به انتخاب- حکومت را قبضه کند و فعال ما یشاء باشد و هیچ گونه مراقبتی از سوی مردم و نیز هیچ گونه مسئولیتی از سوی زمامدار، مراعات نشود. چنین روشی را نه عقل می پذیرد و نه شرع.
تاریخ زندگی پیامبران و امامان، شاهد گویایی است بر مبارزه آن ها با طاغوت ها و مستبدان. هر چند این مبارزه برای آن ها مصیبت های سنگینی به بار آورده است.

پی نوشت ها :

1. روح القوانین، ترجمه علی اکبر مهتدی، کتاب اول، فصل اول، ص 86-87.
2. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ذیل خطبه 40، ج 2، ص 308.
3. قرآن، امت اسلامی را امت واحده نامیده و فرموده است: (إِنَّ هذِه أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً...) (انبیاء (2) آیه 92)، منتها یک بار به دنبال آن، فرموده است: (أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ) (همان) و یک بار هم فرموده است: (أَنَا رَبُّکُمْ فَاتَّقُون) (مؤمنون (23) آیه 52). این امت واحده هنگامی به وحدت کامله می رسد که یکتاپرستی پروردگار و تقوا را به کمال برساند.
4. تنبیه الامة و تنزیه الملة، ص 39.
5. آمدی، غرر و درر، ج 6 ، ص 236، ش 10109.
6. نهج البلاغه، خطبه 40.
7. همان.

منبع مقاله :
بهشتی، احمد؛ (1382)، اندیشه سیاسی نائینی، قم: مؤسسه بوستان کتاب، مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.