حدود نیمی از جمعیت یکصد هزار نفری یهودیان مهاجر شبه جزیره ایبری در اواخر سده پانزدهم و سده شانزدهم میلادی به اروپای مرکزی و شمالی رفتند. با کاهش اهمیت اقتصادی امپراتوریهای اسپانیا و پرتغال این روند ادامه یافت و در سده هفدهم بخش مهمی از یهودیان در بنادر جنوبی اروپا و سرزمینهای مرکزی و شرقی قاره اروپا، بهویژه لهستان و لیتوانی، مستقر شدند. کل جمعیت یهودیان جهان در سال 1650 حدود 675 هزار نفر گزارش شده که از این میان 250 هزار نفر در خاورمیانه و شمال آفریقا، 350 هزار نفر در شرق اروپا و 75 هزار نفر در مرکز و غرب اروپا میزیستند. (1)
در نیمه اول سده شانزدهم، بندر آنتورپ (2) (در بلژیک کنونی)، که در آن زمان به امپراتوری اسپانیا تعلق داشت، به مرکز اصلی تکاپوی یهودیان در جنوب اروپا بدل شد. (3) در این دوران، خاندانهای مهم مارانو، بهویژه خاندان مندس، از این بندر به عنوان پایگاهی برای مبادله تجاری با سرزمینهای اسلامی استفاده میکردند. (4) دو خاندان مهم خیمنس و رودریگز اورا (5) نیز از تجار مهم آنتورپ در این زمان بودند. در اوایل سده هفدهم، معروفترین صراف آنتورپ، دیهگو تکزیرا (6) بود که سمت کنسولی و سررشتهداری کل حکومت اسپانیا را در این بندر به دست داشت. پس از او، پسرش مانوئل (7) کارگزار مالی کریستینا، ملکه سابق سوئد، در هامبورگ بود. مانوئل تکزیرا از صرافان بزرگ بازار بورس هامبورگ بهشمار میرفت و در انتقال آذوقه و تدارکات نظامی از غرب اروپا به دربارهای آلمان و اسکاندیناوی نقش فعال داشت. (8)
پس از استقرار دولت پروتستان در هلند، از اواخر سده شانزدهم مهاجرت به آمستردام آغاز شد و بتدریج آنتورپ رو به افول رفت. معهذا، با کشف معادن الماس آفریقای جنوبی در دهه 1880 بار دیگر بندر آنتورپ شکوفا شد و به یکی از مراکز مهم تجارت جهانی الماس بدل گردید. در این دهه، آنتورپ یکی از مهمترین مراکز انتقال تودههای عظیم مهاجرین یهودی روسیه و شرق اروپا به ایالات متحده آمریکا بود. (9)
پیشینه استقرار مارانوها در آمستردام به سال 1602م.، و به روایتی 1591م.، باز میگردد. (10) در سال 1610 از شانزده تاجر واردکننده ادویه مستقر در بندر آمستردام یازده نفرشان یهودی پرتغالی بودند. (11) مارانوها پس از استقرار در هلند، همرنگ جماعت شدند و بطور عمده به مذهب پروتستان گرویدند. (12) آنچه درباره "معجزه پروتستانتیسم" در پیدایش سرمایهداری جدید عنوان میشود، درواقع ناظر به تکاپوی این "یهودیان مخفی" است. راز قساوت نمونهوار استعمارگران هلندی و کینه عجیب و مثالزدنی آنان علیه مسلمانان را نیز باید در همین پدیده جست. مارانوها در هلند یک سازمان منسجم و پنهان را بنیان نهادند و با یهودیان/ مارانوهای سایر کشورها، بهویژه با عثمانی، رابطه همبسته داشتند. دایرة المعارف یهود مینویسد: "به یمن مارانوها، در سده هفدهم آمستردام به یکی از بزرگترین مراکز یهودی جهان بدل شد." (13)
مهاجرت یهودیان/ مارانوها به هلند دقیقاً با آغاز اقتصاد مستعمراتی این سرزمین و تأسیس کمپانی هند شرقی هلند در پیوند است تا بدانجا که در سده هفدهم هلند را به مرکز اصلی شبکه جهانی الیگارشی یهودی بدل ساخت. مورخین دانشگاه عبری اورشلیم مینویسند: مارانوهای مستقر در هلند به شکل فزایندهای در فعالیتهای اقتصادی و مهاجرتهایی که ناشی از "اکتشافات جغرافیایی" بود شرکت جستند. آنها همچنین، "با حمایت برادران یهودیشان" در آلمان، لهستان، لیتوانی و عثمانی پیوندهای خود را با این کشورها برقرار کردند. (14)
در سال 1624 کمپانی هند غربی هلند (15) برای اشغال برزیل و قاره آمریکا تأسیس شد که یهودیان در آن سهم مهمی داشتند. (16) از این زمان اهمیت یهودیان، بهویژه در زمینه انتقال سیورسات و اجاره دادن نیروهای نظامی، افزایش یافت و آنان در بورس سهام کمپانی هند شرقی هلند نیز نقش مهمی را به دست گرفتند. آنان در نیمه دوم سده هفدهم بخش عمده تجارت شکر، تنباکو، ابریشم و الماس هلند را به دست داشتند و سهامداران اصلی کمپانی هند شرقی هلند بودند. در پایان سده هفدهم، بطور رسمی یک چهارم کل سهام کمپانی هند شرقی هلند به یهودیان تعلق داشت. (17) باید توجه نمود که این سهام یهودیانی است که بهنام یهودی شناخته میشدند. مارانوها، که بخش عمده یهودیان هلند را تشکیل میدادند، رسماً مسیحی بهشمار میرفتند و از میزان سهام آنان اطلاعی در دست نیست. بهرروی، حتی اگر کل سهام یهودیان همین مقدار نیز ارزیابی شود، برای سنجش میزان سلطه آنان بر کمپانی هند شرقی هلند کافی است. روشن است که یهودیان به دلیل اتحاد و انسجام و ساختار سیاسی خود قدرت بیرقیب هیئت مدیره کمپانی بودند. در آستانه سده هیجدهم یهودیان حدود 80 درصد کل واردات الماس کمپانی هند شرقی هلند را خریداری میکردند. (18)
بدینسان، یک الیگارشی بسیار ثروتمند یهودی و مارانو در هلند شکل گرفت که زمام مهمترین قدرت اقتصادی/ مستعمراتی اروپای سده هفدهم را به دست داشت. آنان پیمانکاران اصلی ارتش هلند و ارتشهای محلی بودند و وامهای کلان به دربار، حکمرانان و اشراف منطقه پرداخت میکردند. جوزف مدینا (19) و پسرانش، آنتونیو آلوارز ماکادو، (20) اسحاق لوپز سواسو (بارون آنتونیو آورناس دوگراس)، (21) دیوید بوئنو مسکوئیتا (22) و اعضای خاندانهای پریرا (23) و پینتو (24) از اعضای این الیگارشیاند. این الیگارشی یهودی بطور عمده در شهرهای آمستردام و هاگ، که در نزدیکی مقر دربار هلند قرار داشت، مستقر بود. (25) در زمان خروج شابتای زوی (1666)، آبراهام پریرا (26) ثروتمندترین یهودی آمستردام بهشمار میرفت. (27)
در نیمه سده هفدهم، اسپانیا و پرتغال اهمیت خود را از دست داده و اکنون مرکز اصلی الیگارشی یهودی در هلند مستقر بود. مورخین دانشگاه عبری اورشلیم شبکه جهانی یهودیان در این زمان و نقش محوری الیگارشی زرسالار مستقر در هلند را چنین بیان داشتهاند:
این جوامع جدید غربی از نظر اقتصادی و اجتماعی با موفقیت مواجه شدند و در هر دو منطقه این یهودیان، که بار دیگر انسجام خود را باز یافته بودند، نقش مهمی در سرمایهداری در حال توسعه این عصر ایفا کردند. یهودیان ایتالیا نیز جایگاه خود را در این شبکه بازرگانی و اجتماعی باز یافتند که از مرکز، در هلند، از طریق آلمان به لهستان و لیتوانی و از آنجا به امپراتوری عثمانی ممتد بود. و از عثمانی، از راه دیگر- که بخشی از آن زمینی و بخش دیگر دریایی بود، از طریق ایتالیا به مراکز موفق یهودیان در هلند، شمال غربی آلمان و انگلستان پیوند میخورد. در سده هفدهم، یهودیان از طریق شمال غربی اروپا در قاره آمریکا و [جزایر] هند غربی استقرار یافتند. (28)
بهنوشته دایرة المعارف یهود، مارانوها "تقریباً در تمامی نقاطی که مستقر میشدند به سرعت نقش درجه اول را در تجارت داخلی و خارجی و در امور مالی و بانکی به دست میگرفتند." آنها به تمامی عرصههای سودآور اقتصادی فعالانه وارد شدند. "تجارت مرجان، شکر، تنباکو و سنگهای قیمتی در انحصار آنها بود." از همین زمان در صنایع نظامی و کشتیسازی نقش مهمی به دست داشتند؛ نقشی که تا پایان سده بیستم تداوم یافته است. آنان در ماجرای رقابتهای سخت و خونین قدرتهای اروپایی به سرمایهگذاری در هر دو جبهه دست میزدند. برای نمونه، در حالیکه یهودیان نقش مهمی در تصرف برزیل بهوسیله هلند داشتند، در کمپانی که پرتغالیها برای اخراج هلندیها از برزیل تأسیس کردند نیز به سرمایهگذاری پرداختند. (29)
در سده هفدهم، بندر آلمانی هامبورگ نیز به یکی از مراکز اصلی مهاجرت یهودیان/ مارانوها بدل شد. در سال 1601 تعدادی از مارانوهای پرتغال اموال خود را فروختند و بطور کامل به هامبورگ و سایر بنادر آلمان، و نیز به دانمارک و سایر کشورهای شمال غربی اروپا، مهاجرت کردند.
آنها ارتباطات خود را با پرتغال حفظ کردند و به پیوندهای خود با خاندانهای اشرافی مسیحی این کشور میبالیدند، ولی از سوی دیگر مخفیانه به عنوان جوامع یهودی زندگی میکردند... در برخی موارد، کارگزاران دربار پرتغال درواقع روسای جوامع مخفی یهودی بودند. (30)
در سال 1619 در بندر هامبورگ 30 صرافی یهودی مستقر بود که تعداد آن در سال 1623 به 46 عدد رسید. (31)
در سال 1646 تقریبا یکصد خانوار [یهودی] در هامبورگ به تجارت آلمان با شبه جزیره ایبری اشتغال داشتند و بخش مهمی از تجارت آلمان، تجارت به اصطلاح "کالاهای مستعمراتی"، در دست آنها بود. آنها با برادران خود در آمستردام در ارتباط دائم بودند. (32)
تاریخ یهود توضیح نمیدهد که این "کالاهای مستعمراتی" چیست. ولی میدانیم که این عنوان، علاوه بر کالاهای پلانتها، چون شکر و تنباکو، بهویژه شامل تجارت برده نیز میشد. دائرهالمعارف یهود مینویسد هامبورگ به یکی از ثروتمندترین و مولدترین کانونهای مارانونشین بدل شد. (33)
یکی دیگر از مراکز مهاجرت مارانوهای اسپانیا و پرتغال، بنادر ایتالیا بود که از زمان شکوفایی تجارت یهودی با شرق در سده سوم هجری/ نهم میلادی یکی از کانون مهم تجاری و مالی یهودیان بهشمار میرفت.
در دوران "رنسانس" در بنادر ایتالیا یهودیان بسیار ثروتمندی مستقر بودند که با الیگارشی تجاری این منطقه، بهویژه خاندان مدیچی، پیوند نزدیک داشتند. جمعیت یهودیان ایتالیا در سال 1300 میلادی 50 هزار نفر تخمین زده میشود و در سال 1490 حدود 120 هزار نفر. (34)
در سده شانزدهم، حضور یهودیان در ایتالیا اوج گرفت و در میان تجار بزرگ فلورانس، که تجارت با اسپانیا و مستعمرات آن را در مقیاسی گسترده به دست داشتند، مارانوها حضور فعال یافتند. آنها در ونیز نیز به کانونی متنفذ بدل شدند. (35) چنانکه گفتیم، دن اسحاق آبرابانل، رهبر یهودیان مهاجر، ابتدا در ناپل و سپس در ونیز مستقر شد.
بنادر بوردو و نیس فرانسه نیز از مراکز مهاجرت مارانوها بود. مهاجرت مارانوها به فرانسه کاتولیک از اوایل سده هفدهم آغاز شد و آنان در این کشور به "نوکیشان" یا "تجار پرتغالی" شهرت یافتند. بهنوشته دایره المعارف یهود، "یهودیت آنها یک راز آشکار بود." (36) مارانوهای بندر بوردو، که از حمایت دربار فرانسه برخوردار بودند، نقش مهمی در تکاپوهای مستعمراتی این کشور به دست گرفتند. معروفترین آنان خاندان گرادیس است.
دیوید گرادیس (37) (1665-1751) در سال 1696 موسسه خود را در بوردو گشود و تجارت گستردهای را با انگلستان، کانادا و متصرفات فرانسه در جزایر هند غربی آغاز کرد. او دو مرکز مهم تجاری در جزایر سانتا دومینگو و مارتینیک دایر کرد، معهذا مهمترین بخش تجارت این خانواده با کانادا بود.
پس از او برادرزادهاش، آبراهام گرادیس (38) (1699-1780) ریاست موسسه را به دست گرفت و آن را گسترش داد. وی در سال 1744 به عنوان سررشتهدار دربار لویی پانزدهم (1715-1774) منصوب شد. در سال 1763 یکی از دوستان گرادیس وزیر دریاداری شد و کل تجارت مستملکات هند غربی را در انحصار او قرار داد. گرادیس با کشتیهای خود باروت، پوشاک و برده میبرد و شکر میآورد؛ و درواقع انحصار واردات شکر فرانسه در دست این خانواده قرار داشت.
خاندان گرادیس در استقرار سلطه فرانسه بر کانادا نقش مهمی ایفا نمود و در دوران جنگ فرانسه و انگلیس، در نیمه سده هیجدهم، ارتشهای خصوصی مورد نیاز فرانسویها را تأمین میکرد. در انقلاب 1789 یکی از اعضای این خاندان، که او نیز دیوید گرادیس نام داشت، نماینده شهر بوردو در شورای دولتی فرانسه شد. (39)
بدینسان، یهودیان مهاجر در دربار لویی شانزدهم (1774-1792) جایگاهی مهم یافتند. برخی وزرای فرانسه، چون تورگو، (40) با یهودیان/ مارانوها رابطه نزدیک داشتند. (41) در این دوران، یک یهودی مهاجر دیگر بهنام هرتس سرفبر (42) (1726-1794) نیز در زمره پیمانکاران اصلی نظامی دربار فرانسه جای گرفت. او فردی بسیار ثروتمند و متنفذ بود و در سال 1775 به پاس خدماتش به دربار فرانسه به "شهروندی" این کشور پذیرفته شد. با وقوع انقلاب فرانسه و آغاز "عصر ترور"، سرفبر به دلیل پیوند با دربار لویی شانزدهم دستگیر شد؛ ولی در زمانی که تیغه گیوتین بسیاری بیگناهان را به کام مرگ میکشید او تنها یک سال در زندان ماند و سپس آزاد شد. (43)
علاوه بر بنادر تجاری جنوب اروپا، یکی از مراکز اصلی مهاجرت یهودیان در سده شانزدهم و بهویژه در نیمه اول سده هفدهم شرق اروپا (لهستان و لیتوانی) است. (44) پیش از آن، از سده دهم میلادی، یهودیان در شرق اروپا مستقر بودند ولی شمار آنان بسیار اندک بود. تنها در سده هفدهم است که این منطقه به کانون انبوه یهودیان بدل شد. این مهاجرت نیز کاملا سنجیده بود و جایگاهی مهم و ضرور در تکمیل حلقههای شبکه جهانی زرسالاری یهودی داشت.
در این زمان در شرق اروپا یک نظام اشرافی- زمینداری گسترده مستقر بود و این سرزمین پهناور و حاصلخیز در تملک خاندانهای مقتدر اشراف لهستانی بود که هر یک در املاک خویش شاهی مطلقالعنان بهشمار میرفتند. یهودیان پس از استقرار در منطقه، رابطهای نزدیک و عمیق با آنان برقرار کردند. (45) اشراف لهستانی، که درگیر نظامیگری و گذران پرتجمل و مسرفانه خود بودند، یهودیان را موهبتی یافتند که میتوانست ایشان را از زحمت اداره املاک پهناور، و نیز کاهلی و بیکفایتی مباشرین محلی، رهایی بخشد. بدینسان، بتدریج آنان املاک خود را به عنوان اجاره به یهودیان واگذاردند و الیگارشی یهودی شرق اروپا در نقش مستأجرین و مباشرین به فرمانروای تودههای وسیع روستایی لهستان بدل شدند. دامنه اقتدار و نفوذ یهودیان تا بدانجا رسید که مباشرین سنتی بومی و مخالفین یهودیان سخت گلایه میکردند که هر اشرافزاده لهستانی دارای یک "یهودی" است که راهنما و مشاور او در امور مِلکداری و مالی است. (46) در سال 1648 الیگارشی یهودی لهستان ثروتی فوقالعاده اندوخته بود. (47)
یهودیان لهستان با دستاندازی بر اراضی کشاورزی شرق اروپا، که "انبار آذوقه" سراسر قاره اروپا بهشمار میرفت، صادرات تولیدات کشاورزی را به انحصار خود درآوردند. این عامل آنان را به کلیددار این انبار بزرگ بدل ساخت و نقشی محوری در تأمین آذوقه و سیورسات ارتشهای حکمرانان جنوب و غرب اروپا به ایشان واگذارد. الیگارشی یهودی مستقر در آلمان با اتکاء بر پشتوانه یهودیان لهستان بود که توانست در سده هفدهم میلادی طبقه جدید و مقتدری از پیمانکاران نظامی و کارگزاران حکمرانان محلی را بنا نهد که "یهودیان درباری" (48) نام گرفت. (49) این ارتشها نقشی مهم در توسعهطلبی ماوراء بحار اروپاییان در قاره آمریکا به دست داشت.
در سده هیجدهم هنوز الیگارشی یهودی جایگاهی مهم به عنوان "مباشر" املاک مزروعی در لهستان به دست داشت. مورخین دانشگاه عبری اورشلیم تعداد مباشرین یهودی در لهستان این دوران را "بسیار زیاد" ذکر میکنند. در حوالی نیمه سده هیجدهم حدود 30 درصد یهودیان لهستان در املاک مزروعی سکونت داشتند و عموماً مباشر اشراف زمیندار بودند. (50)
دامنه سلطه الیگارشی یهودی تنها به اجارهداری و مباشری املاک اشراف لهستان محدود نبود. آنان به حرفههای سنتی خویش نیز اشتغال داشتند:
صرافی و رباخواری مهمترین عرصه تکاپوی مالی الیگارشی یهودی در شرق اروپا بود. آنان از بدو استقرار، اعطای وام به سکنه بومی و مردم عادی را آغاز کردند و بتدریج به "بانک" شرق اروپا بدل شدند. یهودیان نه تنها به مردم عادی، بلکه به شاهان و اشراف مقتدر و دولتهای محلی نیز وامهای کلان میدادند. از رباخواران بزرگ لهستان باید به لیوکو جوردانیس (51) و پسرش کنعان اشاره کرد که در شهر کراکو (52) (جنوب غربی ورشو) اقامت داشتند. (53)
در عرصه تجارت خارجی نیز الیگارشی یهودی لهستان نقش اصلی را به دست گرفت. یهودیان شرق اروپا حلقهای بودند که شبکه جهانی تجارت یهودی را کامل میکردند. در سده هیجدهم بخش مهمی از تجارت خارجی با آلمان در انحصار یهودیان بود. (54) یکی از نخستین منابع درآمد یهودیان تجارت نمک بود. یهودیان از آغاز بر معادن غنی نمک منطقه چنگ انداختند و آن را به یکی از منابع سرشار درآمد خود بدل ساختند. (55)
پیمانکاری نظامی (و اطلاعاتی) یکی دیگر از حرفههای سنتی الیگارشی یهودی از زمان همدستی ایشان با حکمرانان مسیحی اسپانیا و پرتغال بود. این کارکرد در شرق اروپا نیز تداوم یافت. زرسالاران یهودی علاوه بر تأمین سیورسات ارتشهای محلی کارگاههای تولید باروت نیز داشتند و فروش باروت و تجهیزات نظامی به اشراف محلی یکی از مشاغل تخصصی یهودیان بهشمار میرفت. (56)
عرصه مهم دیگر تکاپوی یهودیان در شرق اروپا، تولید و تجارت مشروبات الکلی بود. این حرفه در روسیه و شرق اروپا به عنوان یک حرفه تخصصی یهودی شناخته میشد. برای دورانی طولانی انحصار تولید و تجارت و فروش این کالا، و نیز ایجاد و اداره شبکه وسیعی از میخانهها، در انحصار آنان بود. (57)
پینوشتها:
1. ibid, p. 792.
2. Antwerp
3. Judaica, vol. 11, p. 102.
4. ibid, vol. 3, p. 167.
5. Rodrigues d' Evora
6. Diego Texeira de Sampaio (Abraham Senior)
7. Manuel Texeira de Sampaio (Isaac Hayyim Senior)
8. ibid, vol. 4, p. 172.
9. ibid, vol. 3, p. 168.
10. Ben-Sasson, ibid, p. 637.
11. Judaica, vol. 15, p. 270.
12. Ben-Sasson, ibid, p. 630.
13. Judaica, vol. 11, p. 1021.
14. Ben-Sasson, ibid, p. 630.
15. Dutch West India Company
16. ibid, p. 735.
17. ibid.
18. ibid, p. 736.
19. Joseph Medina
20. Antonio Alvarez Machado
21. Isaac Lopez, Antonio Suasso (Souza), Baron Avernas de Gras
22. David Bueno de Mesquita
23. Preira
24. Pinto
25. Judaica, vol. 4, p. 172; ibid, vol. 12, p. 977.
26. Abraham Preira
27. ibid, vol. 14, p. 1235.
28. Ben-Sasson, ibid, p. 630.
29. Judaica, vol. 11, p. 1024.
30. Ben-Sasson, ibid, p. 638.
31. Judaica, vol. 4, p. 172.
32. Ben-Sasson, ibid, p. 638.
33. Judaica, vol. 11, p. 1020.
34. ibid, vol. 13, pp. 877-878.
35. ibid, vol. 11, p. 1022.
36. ibid, p. 1023.
37. David Gradis
38. Abraham Gradis
39. ibid, vol. 7, pp. 844-845; Ben-Sasson, ibid, pp. 735-736.
40. Turgot
41. Judaica, vol. 11, p. 517.
42. Herz Cerfberr
43. ibid, vol. 5, p. 312.
44. بنگرید به: Ben-Sasson, ibid, pp. 639-641.
45. درباره پیوند یهودیان با اشراف زمیندار لهستان بنگرید به: ibid, pp. 655-656.
46. Ben-Sasson, ibid, pp. 640-641.
47. ibid, p. 655.
48. Hofjude
49. ibid, p. 643.
50. ibid, p. 739.
51. Lewko Jordanis
52. Cracow
53. Judaica, vol. 13, p. 718.
54. Ben-Sasson, ibid, p. 739.
55. Judaica, vol. 14, p. 712.
56. Ben-Sasson, ibid, p. 655.
57. ibid, p. 813.
شهبازی، عبدالله؛ (1377)، زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا و ایران، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چاپ دوم (پائیز 1390)
/ج