مترجم: نجف لک زایی
مباحث سیاسی در کتاب الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعه
این کتاب از ابعاد مختلف، چه از نظر برخی موضوعات و چه از منظر مباحث سیاسی برای کشف مبانی تفکر سیاسی، دارای اهمیت است. مع الوصف در اینجا فقط به مفاهیمی که کارکرد سیاسی دارند و در این کتاب مورد بحث قرار گرفته اند، اشاره می شود. الحرکة الارادیة، الحکمة، الخوف و الرجاء، الدنیا، الرأی، الروح، الشجاعة و الجبن، الشریعة، الشقاوة و اهلها، الشیطان، الصراط، العدالة، العقل، العلة و المعلول، العلم، التعقّل، الغایة، الغضب، اقسام الفاعل: الفاعل بالاختیار، الفاعل بالتسخیر و...، الفطرة، الفقه، القدرة، القضاء والقدر، القوّة، الکمال، اللّذة و الألم، الموت، الموجود: عشق الموجودات، مراتبه و اقسامه: الوجود المادی؛ الموسیقی، المیل، النظام الاحسن، النبوة، ارادة النفس، خروج النفس من القوة الی الفعل، سعادة العقلی، النفس الانسانیّة، قوی النفس الإنسانیة، هبوط النفس، محبت الله تعالی الوحی، الوعد و الوعید و...(1)مباحث سیاسی در المظاهر الالهیه
در این کتاب، علم سیاست در بخش طبقه بندی علوم ذکر شده است و در بحثی کوتاه، اما پرمعنا، به بحث حکومت با عنوان خلافت و خلافت اللّهی انسان و رابطه دین و سیاست و فرق نبوت و شریعت و سیاست پرداخته شده است.(2)مباحث سیاسی در تفسیر القرآن الکریم
مباحث تفسیری صدرالمتألّهین از برخی سوره های قرآن، در یک مجموعه هفت جلدی منتشر شده است. در این تفسیر، بسیاری از مباحث سیاسی مطرح شده است که ازجمله می توان به مباحث ذیل اشاره نمود:وجوب نماز جمعه (ج7، ص253)، شرایط امامت (ج4، ص220)، اهمیت و موارد زکات (ج7، ص390)، سعادت، اقسام سعادت، عوامل سعادت و شقاوت، اختیار انسان در گزینش سعادت و شقاوت (ج2، ص184 و331؛ ج4، ص200؛ ج5، ص54؛ ج6، ص97؛ ج6؛ ص265 و268 و293؛ ج7، ص180)، مفهوم طاغوت (ج4، ص202) مراد از طاغوت (ج4، ص204)، رابطه ولایت طاغوت با دوری از ولایت خدا (ج4، ص248). مفهوم قدرت و حقیقت آن (ج2، ص36؛ ج3، ص456)، شرایط امر به معروف و نهی از منکر (ج3، ص260)، بحث خلافت انسان (ج2، صص300 تا367؛ ج3، ص126؛) شرایط وصول انسان به مقام خلافت خدا (ج5، ص310) و تفاوت استعداد انسان ها و فلسفه آن (ج1، ص344 و350) در جلد7، ص180 و181 می گوید:
«ثم اعلم انّ کل ما فی عالم الملک و الملکوت له طباع خاص [...] الّا الانسان فانّه مسخّر للاختیار، [...] فالمختاریّة مطبوعتهٌ فیه، اضطراریّة له.»
«بدان که هرچه در عالم ملک و ملکوت است، دارای طبع ویژه ای است. [...] به جز انسان؛ زیرا انسان در اختیار نیروی اختیار خویش است، [...] بنابر این، مختاریّت در طبع انسان قرار داده شده و اضطراری وجود او گشته است.»
وی در جلد شش تفسیر درباره سعادت و اقسام آن نیز مطالب جالبی دارد. ازجمله می گوید:
والسعادة قسمان: دنیویة و اخرویة.
و الدنیویة قسمان: بدنیة کالصحة و السلامة.
و وفور القوة والشهامة. و خارجیة کترتب اسباب المعاش و حصول ما یحتاج الیه من المال.
و الاخرویة ایضاً قسمان: علمیة کالمعارف و الحقائق.
و عملیة کالطاعات. و الأُولی جنّة المقربین.
و الثانیة جنّة اصحاب الیمین، و کما أنّ الحسن والجمال من عوارض القسم الدول من الدنیویة، فالفضائل و الأخلاق الجمیلة من عوارض القسم الاول من الاخرویة.
و یتعدد اقسام الشقاوة بازائها.
«سعادت دو قسم است؛ دنیوی و اخروی
سعادت دنیوی دو قسم است؛ سعادت جسمی ازقبیل: صحت و سلامت و نیروی فراوان و شهامت. و سعادت خارجی ازقبیل: رو به راه بودن لوازم زندگی و تأمین مسائل مادی زندگی.
سعادت اخروی نیز دو قسم است؛ سعادت علمی ازقبیل: کسب معارف و حقایق. و سعادت عملی ازقبیل: انجام اطاعت الهی. اوّلی، بهشت مقرّبین است و دوّمی، بهشت اصحاب یمین. همان طوری که حُسن و جمال از عوارض قسم اوّل از سعادت دنیوی است؛ فضائل و اخلاق زیبا نیز از عوارض قسم اوّل از سعادت اخروی است. اقسام شقاوت، به تعداد اقسام سعادت، متعدد و متنوّع است.»
ملّاصدرا، درباره ی نوع ولایت و نوع نظام سیاسی، در جلد پنج تفسیر آورده است:
«و التّولی-الّذی کلا منا فیه، انّ الحقّ سبحانه ما ولّی کلَّ شیء إلّا ما تولّاه بنفسه-: هو الاستدعاء الذاتی الاولی، و السؤال الوجودی الفطری، الّذی یسئله الذاتُ القابلةُ المطیعة السامعة لقول «کُن» منه تعالی، [...]
فمن تولی الله و أحبّ لقائه و جری علی ما جری علیه الأوامر الشرعیة و التکالیف الدینیة؛ تولّاهم الحقّ، و هو یتولی الصالحین. و من تعدّی ذلک فقد طغی و تولی الطواغیت و التبع الهوی- و لکل نوع من الهوی طاغوت- ولّاه الله ما تولّاه. فشخص لکل معبود و وجه الیه، و هو قرینه فی الدنیا و الآخرة: و ما علی الرسول إلّا البلاغ المبین [26/ 54] اعاذنا الله من متابعت الهوی والشیاطین، و جعلنا من عباده الصالحین، الّذین یتولّاهم برحمته یوم الدین.»
«از آنچه آمد، این معنا استفاده می شود که خداوند تبارک و تعالی به هر کس ولایتی را داده است که استحقاق آن را داشته است.
در واقع، این یک مسأله ذاتی و فطری است. ذاتی که فرمان «کُن» را شنید و اطاعت کرد.
بنابراین، کسی که ولایت خدا را داشت و دوستدار ملاقات پروردگار بود و اوامر شرعی و تکالیف دینی را اجراء کرد؛ چنین کسی از ولایت الهی برخوردار است و البته خداوند به صالحان ولایت می دهد. و کسی که از تکالیف دینی و اوامر شرعی تجاوز کرد، طغیان کرده است و ولایت طاغوتها را پذیرفته است و هوای نفس را پیروی کرده است. با توجه به اینکه برای هر نوع از هوای نفس طاغوتی است، خداوند به این اشخاص، ولایتی را می دهد که خود خواسته اند. برای هر شخصی، معبودی است که در دنیا و آخرت با آن قرین و همنشین است. و ما علی الرّسول الّا البلاغ المبین.
خداوند ما را از شرّ شیاطین و پیروی هوای نفس نجات دهد و ما را از بندگان صالح خود قرار دهد؛ کسانی که در روز قیامت با رحمت خویش از آنها سرپرستی خواهد کرد.»(3)
8. مباحث سیاسی در شرح اصول کافی
شرح اصول کافی ملّاصدرا، اگر چه موفق به شرح تمامی آن نشده است؛ منبع گرانبهایی است برای استخراج تفکر سیاسی وی؛ به خصوص مطالبی در شرح احادیث کتاب الحجه آورده است. در اینجا به عناوین برخی از ابواب این کتاب اشار می شود:باب اصناف مردمان، باب آن کس که بدون علم عمل کند، باب ناگزیری و نیاز به حجت، باب طبقات رسولان و امامان، باب فرق میان رسول و پیغمبر و محدث، در شناختن امام و مراجعه به او، باب وجوب اطاعت ائمه و... .(4)
9. مباحث سیاسی در شرح هدایه اثیریه
مباحث پایانی این کتاب، درباره ی سعادت و شقاوت و لذت و الم است. مع الأسف، به علّت چاپ سنگی نامطلوب و حاشیه دار، خواندن این کتاب به دشواری ممکن است.(5)10. مباحث سیاسی در مثنوی ملّاصدرا
این مثنوی، که اخیراً و به همّت یکی از نوادگان صدرالمتألّهین، آقای مصطفی فیض منتشر شده است، از آثار ارزنده ی صدرالمتألّهین، به ویژه در حوزه ی تفکر سیاسی وی به شمار می رود. یکی از مباحث این مثنوی در احوال طبقات اجتماعی است.به نظر ملّاصدرا صنایع کشاورزی، نسّاجی و معماری از صنایع زیر بنایی برای هر جامعه است که صنایع دیگری را قبل و بعد از خود باعث می شوند.(6)
پی نوشت ها :
1- ملّاصدرا، الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة، 9جلد (بروت، دار احیاء التراث العربی، 1981م).
2- ملّاصدرا، المظاهر الالهیه فی اسرار العلوم الکمالیّة (تصحیح، تحقیق و مقدّمه: سید محمد خامنه ای، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، 1378).
3- ملّاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، 7مجلد، به کوشش و تصحیح محمد خواجوی (قم، بیدار، بی تا).
4- ملّاصدرا، شرح اصول کافی، ترجمه محمد خواجوی (تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی).
5- ملّاصدرا، شرح الهدایة الأثیریه (فاقد مشخصات).
6- ملّاصدرا، مثنوی ملّاصدرا، به کوشش مصطفی فیض (قم، کتابخانه ی آیة الله العظمی مرعشی نجفی(ره)، 1376).
لک زایی، نجف؛ (1381)، اندیشه سیاسی صدرالمتألهین، قم: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ دوم